نکات کلیدی
۱. محدودیتهای زمانی: با نگاهی به پایان شروع کنید
به همین دلیل، اولین گام در فرآیند ایجاد ارتباط خوب و داشتن گفتگوهای مؤثر، این است که به طرف مقابل نشان دهید که پایانی در کار است و این پایان واقعاً نزدیک است.
کاهش تهدید ادراک شده. هنگام آغاز گفتگو با یک غریبه، عدم قطعیت در مورد مدت زمان گفتگو میتواند احساس ناراحتی ایجاد کند. با تعیین محدودیتهای زمانی مصنوعی، این اضطراب را کاهش میدهید و طرف مقابل را برای تعامل بیشتر آماده میکنید. این کار میتواند بهطور صریح با بیان اینکه به زودی باید بروید، یا بهطور ضمنی با اقداماتی مانند تمام کردن یک وعده غذایی یا نگاه کردن به ساعت انجام شود.
محدودیتهای زمانی ضمنی. نویسنده مثالی از استفاده از سالاد تمام شده بهعنوان یک محدودیت زمانی ضمنی ارائه میدهد. با نشان دادن اینکه او در حال ترک است، خطر ادراک شده برای غریبه را کاهش داد و او را به یک گفتگوی ۳۰ دقیقهای مشغول کرد. این نشان میدهد که ادراک یک بازه زمانی محدود از خود زمان واقعی مهمتر است.
اعتماد به فرآیند. این تکنیک بهگونهای طراحی شده است که با زیستشناسی و ژنتیک انسان کار کند و پتانسیل موفقیت را به حداکثر برساند. وقتی به فرآیند اعتماد دارید، آرامتر و کمتر دستپاچه به نظر میرسید و این امر به کاهش هرگونه تهدید ادراک شده کمک میکند. این یک گام حیاتی در ایجاد ارتباط است.
۲. سازگاری غیرکلامی: بهنظر دوستانه و قابل دسترس بیایید
لبخند زدن کلید است. لبخند واقعی ابزاری قدرتمند برای ایجاد ارتباط است. این علامت دوستی و قابل دسترس بودن است و دیگران را راحتتر میکند تا با شما تعامل کنند. این یک رفتار پایهای است که میتواند با سایر نشانههای غیرکلامی تقویت شود.
نشانهای سر ظریف. اضافه کردن کمی کج کردن سر نشاندهنده راحتی و اعتماد است، در حالی که کمی پایین نگهداشتن چانه از ایجاد تصور تکبر جلوگیری میکند. این تنظیمات ظریف میتواند تأثیر زیادی بر نحوه ادراک دیگران از شما داشته باشد. نویسنده یک تمرین عملی برای کمک به آگاهی از نشانههای غیرکلامیتان ارائه میدهد.
زاویه بدن و دست دادن. یک زاویه بدن جزئی، بهجای رو بهرو شدن با کسی، کمتر ترسناک است. یک دست دادن دوستانه با قدرت طرف مقابل مطابقت دارد و از زاویهی کف دست به بالا استفاده میکند که علامت باز بودن بهجای تسلط است. این نشانههای غیرکلامی با هم کار میکنند تا حضوری خوشایند ایجاد کنند.
۳. سرعت گفتار: برای ارتباط آرامتر صحبت کنید
اعتبار از طریق سرعت. صحبت کردن به آرامی و بهوضوح اعتبار را افزایش میدهد. سرعت بالای گفتار ممکن است بهعنوان فروش بیش از حد یا غیرصادقانه تلقی شود. این موضوع بهویژه زمانی که در تلاش برای ایجاد اعتماد و ارتباط هستید، اهمیت دارد.
برونگرایی و جمعیتشناسی. سرعت طبیعی گفتار ما تحت تأثیر عواملی مانند برونگرایی و جمعیتشناسی قرار دارد. برونگراها ممکن است به دلیل انرژی بیشتر سریعتر صحبت کنند، در حالی که تفاوتهای منطقهای نیز میتواند بر سرعت گفتار تأثیر بگذارد. نویسنده یک داستان شخصی درباره اینکه چگونه یاد گرفت تا سرعت گفتارش را کاهش دهد تا اعتبارش را افزایش دهد، به اشتراک میگذارد.
تغییر آگاهانه. در حالی که سرعت طبیعی گفتار ما تحت تأثیر زیستشناسی و ژنتیک قرار دارد، میتوانیم آن را بهطور آگاهانه در مواقع نیاز تغییر دهیم. این مشابه یادگیری نوشتن با دست غیرمسلط است. داشتن ابزار برای تغییر رفتارمان به ما این امکان را میدهد که بهطور مؤثرتری تعامل کنیم.
۴. همدلی و کمک: قدرت کمک کردن
فشار بیولوژیکی. انسانها بهطور بیولوژیکی برای پاسخ به درخواستهای کمک شرطی شدهاند. این موضوع ریشه در تاریخ تکاملی ما دارد، جایی که کمک به دیگران حمایت متقابل را تضمین میکرد. کلید این است که درخواست را ساده، غیرتهدیدآمیز و با مدت زمان محدود مطرح کنید.
اجتناب از انگیزههای عاشقانه. نویسنده بر اهمیت اجتناب از هرگونه تصور علاقه عاشقانه تأکید میکند. او اغلب از تم انجام کاری خاص برای همسرش استفاده میکند تا اطمینان حاصل کند که نیتهایش واضح است. این کمک میکند تا تمرکز بر روی گفتگو حفظ شود و از ناراحتی جلوگیری شود.
ارجاعات شخص ثالث. نویسنده از داستانی درباره یک بوفه صبحانه استفاده میکند تا نشان دهد چگونه میتوان از ارجاع شخص ثالث برای آغاز یک گفتگو استفاده کرد. با بیان یک نیاز مشترک (برای چیزی شیرین)، او فرصتی برای تعامل ایجاد کرد. این نشان میدهد که استفاده از یک علاقه مشترک برای ایجاد ارتباط چقدر قدرت دارد.
۵. تعلیق خودخواهی: این موضوع به شما مربوط نیست
خودخواهی ژنتیکی. انسانها بهطور ژنتیکی برای خودمحوری بهمنظور بقا کدگذاری شدهاند. بنابراین، تعلیق خودخواهی ما یک تکنیک چالشبرانگیز اما مؤثر برای ایجاد ارتباط است. این شامل اولویت دادن به نیازها و ادراکات طرف مقابل بر نیازهای خودتان است.
مثال خشم جادهای. نویسنده داستانی درباره یک حادثه خشم جادهای به اشتراک میگذارد که در آن بهطور آگاهانه خودخواهیاش را با عذرخواهی تعلیق کرد، حتی اگر احساس میکرد که مقصر نیست. این موضوع وضعیت را کاهش داد و به او اجازه داد تا به هدفش یعنی رسیدن به خانه بهطور ایمن دست یابد. این نشان میدهد که قرار دادن نیازهای طرف مقابل در اولویت چقدر قدرت دارد.
تمرکز بر داستان آنها. تعلیق واقعی خودخواهی به معنای گوش دادن بدون وارد کردن افکار یا داستانهای خودتان است. این به معنای اجازه دادن به طرف مقابل برای به اشتراک گذاشتن تجربیاتش بدون قضاوت است. این فضا را برای آنها ایجاد میکند تا باز شوند و اعتماد بسازند.
۶. اعتبارسنجی: دیگران را شنیده شده احساس کنید
ترشح دوپامین. اعتبارسنجی دوپامین را در مغز آزاد میکند و احساس لذتبخشی ایجاد میکند. به همین دلیل است که مردم اغلب حتی زمانی که ابتدا گفتهاند باید بروند، به صحبت ادامه میدهند. عمل شنیده شدن و پذیرفته شدن بهطور ذاتی پاداشدهنده است.
سه نوع اعتبارسنجی. نویسنده سه نوع اعتبارسنجی را شناسایی میکند: گوش دادن، توجه و اعتبارسنجی افکار و نظرات. گوش دادن شامل دادن توجه کامل شماست، توجه به معنای نشان دادن مراقبت و ملاحظه است و اعتبارسنجی افکار و نظرات شامل شناخت و احترام به دیدگاههای آنهاست.
منابع انسانی محرمانه. نویسنده مثالی از اینکه چگونه با گوش دادن روابط قوی با منابع انسانی محرمانه ایجاد کرد، به اشتراک میگذارد. با تمرکز بر داستانها و تجربیات آنها، او حس اعتماد و ارتباط ایجاد کرد. این نشان میدهد که اعتبارسنجی چقدر در ایجاد ارتباط مؤثر است.
۷. سوالات استراتژیک: چگونه، کی و چرا
سوالی کلیدی. یک گام کلیدی برای تقویت ارتباط عاطفی در هر رابطه، لنگر انداختن یا تثبیت رابطه با سوالات "چگونه، کی و چرا" است.
سوالات باز. پرسیدن سوالات "چگونه"، "کی" و "چرا" گفتگوهای عمیقتری را تشویق میکند و به طرف مقابل اجازه میدهد بیشتر درباره خودشان به اشتراک بگذارند. این سوالات نیاز به پاسخ ساده بله یا نه ندارند و منجر به تعاملات غنیتر و معنادارتر میشوند.
رشتهدار کردن گفتگو. نویسنده از مثالی در یک رستوران پانرا استفاده میکند تا نشان دهد چگونه میتوان با استفاده از محتوای ارائه شده توسط طرف مقابل، گفتگو را رشتهدار کرد. این شامل پرسیدن سوالات پیگیری بر اساس آنچه که آنها قبلاً به اشتراک گذاشتهاند، است.
تکنیکهای اضافی. نویسنده همچنین بر اهمیت تشویقهای حداقلی، سوالات بازتابی، برچسبگذاری عاطفی، پارافرایز کردن، مکثها و خلاصهسازی تأکید میکند. این تکنیکها نشاندهنده گوش دادن فعال هستند و طرف مقابل را تشویق میکنند تا به اشتراکگذاری ادامه دهد.
۸. تبادل: کمی بدهید تا کمی بگیرید
معاملههای ظریف. تبادل شامل به اشتراک گذاشتن کمی از خودتان برای تشویق طرف مقابل به انجام همین کار است. این تکنیک در تعامل با افراد درونگرا یا محافظهکار، یا زمانی که کسی ناگهان احساس ناراحتی میکند که چقدر صحبت کرده، بسیار مفید است.
افراد درونگرا. نویسنده مثالی از یک پرواز به اشتراک میگذارد که در آن از تبادل برای جذب زنی که در ابتدا بر روی کارش متمرکز بود، استفاده کرد. با به اشتراک گذاشتن عکسهای فرزندانش، او ارتباطی ایجاد کرد و او را راحتتر کرد.
اجتناب از به اشتراکگذاری بیش از حد. کلید این است که از تبادل بهطور محدود و فقط بهاندازه نیاز استفاده کنید. تمرکز همیشه باید بر روی طرف مقابل باشد، نه خودتان. این تکنیک درباره ایجاد حس تعادل و اشتراک متقابل است.
۹. هدیه دادن: طبیعت متقابل مهربانی
سازندگان ارتباطات عالی. سازندگان ارتباطات عالی و گفتگوکنندگان از این تمایل بهطور فعال در هر گفتگو استفاده میکنند.
تمایل ژنتیکی. هدیه دادن، یا نوعی از نوعدوستی متقابل، در ژنتیک ما سختافزاری شده است. این موضوع ریشه در تاریخ تکاملی ما دارد، جایی که به اشتراکگذاری منابع بقا را تضمین میکرد. این ایجاد یک فشار برای جبران هدایا است.
هدایای غیرمادی. نویسنده تأکید میکند که هدایا اشکال مختلفی دارند، از جمله هدیههای غیرمادی مانند هدیه "توجه". با دادن توجه کامل و اعتبارسنجی، شما یک هدیه ارزشمند میدهید که مردم بهطور طبیعی تمایل به جبران آن دارند.
هدایای مادی. نویسنده همچنین مثالهایی از اینکه چگونه از هدیههای مادی، مانند ضدعفونیکننده دست و نعناعهای تنفسی، برای آغاز گفتگوها استفاده میکند، به اشتراک میگذارد. این نشانههای کوچک حس متقابل را ایجاد میکنند و مردم را برای تعامل بیشتر آماده میکنند. کلید این است که بدون انتظار برای بازگشت فوری، هدیه دهید.
۱۰. مدیریت انتظارات: بر نیازهای آنها تمرکز کنید
افراد موفق. افرادی که در زندگی میتوانند یا برنامه خود را پنهان کنند یا آن را به چیزی نوعدوستانه تغییر دهند، در ایجاد ارتباط موفق خواهند بود.
تغییر برنامه. مدیریت انتظارات شامل تغییر تمرکز از برنامه خودتان به نیازها و ادراکات طرف مقابل است. این موضوع ناامیدیهای احتمالی را کاهش میدهد و تعامل مثبتتری ایجاد میکند.
مثال مشاور املاک. نویسنده مثالی از یک مشاور املاک به اشتراک میگذارد که بر روی پیدا کردن خانه مناسب برای مشتریانش تمرکز کرده است، نه حداکثر کردن سود خود. این رویکرد اعتماد و وفاداری را ایجاد کرد و قدرت مدیریت انتظارات را نشان داد.
مثال FBI. نویسنده همچنین مثالی از اینکه چگونه انتظاراتش را هنگام نزدیک شدن به جاسوسان بالقوه مدیریت کرد، به اشتراک میگذارد. با تغییر تمرکز از گرفتن "بله" به ارائه یک فرصت، او اضطرابش را کاهش داد و تعامل مثبتتری ایجاد کرد. کلید این است که بر روی منافع آنها تمرکز کنید، نه خودتان.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب "همهچیز دربارهی من نیست" با نظرات متنوعی مواجه شده و میانگین امتیاز آن ۳.۸۵ از ۵ است. خوانندگان از مشاورههای مختصر و عملی آن در زمینه بهبود مهارتهای گفتوگو و ایجاد ارتباط مثبت استقبال کردهاند. بسیاری از تکنیکها را برای تعاملات شخصی و حرفهای مفید میدانند. منتقدان به ویرایش ضعیف و محتوای آشنا اشاره میکنند. برخی این رویکرد را دستکاریکننده میدانند، در حالی که دیگران بر تمرکز آن بر علاقه واقعی به دیگران تأکید میکنند. کوتاهی کتاب هم به عنوان یک نقطه قوت و هم ضعف مطرح شده است؛ برخی خواهان عمق بیشتری هستند و برخی دیگر به خاطر مختصر بودن آن ارزش قائلند.