نکات کلیدی
1. میلیاردرها نباید وجود داشته باشند: الیگارشی آمریکایی دموکراسی را تضعیف میکند
وجود میلیاردرها تنها به این معنا نیست که چه کسی پول دارد و چه کسی ندارد. این همچنین نمودی از یک سیستم سیاسی فاسد است که در آن قدرت عظیمی بر زندگی تودهی عظیم آمریکاییها در دستان تعداد کمی از افراد متمرکز شده است که از طریق ترتیبات مالی کمپین که تنها میتوان آن را رشوهخواری قانونی توصیف کرد، کنترل انتخابات و سیاستهایی که از آنها ناشی میشود را خریداری میکنند.
تمرکز شدید ثروت دموکراسی را تضعیف کرده و نابرابری را تداوم میبخشد. 0.1 درصد بالای آمریکاییها بیش از 90 درصد پایین ثروت دارند و این به آنها نفوذ سیاسی نامتناسبی میدهد. این الیگارشی:
- سیاستها را به نفع خود و به ضرر کارگران شکل میدهد
- کمپینهای سیاسی را برای حفظ قدرت و نفوذ خود تأمین مالی میکند
- رسانههای بزرگ را کنترل کرده و گفتمان عمومی را شکل میدهد
راهحلهای پیشرو برای مقابله با این عدم تعادل شامل موارد زیر است:
- اعمال مالیات بر ثروتهای افراطی
- لغو Citizens United برای محدود کردن پول در سیاست
- شکستن انحصارات رسانهای برای تنوع بخشیدن به منابع اطلاعاتی
- تقویت قوانین ضد انحصار برای جلوگیری از قدرت بیش از حد شرکتها
با پرداختن به علل ریشهای نابرابری و قدرت متمرکز، میتوانیم جامعهای عادلانهتر و دموکراتیکتر ایجاد کنیم که برای همهی آمریکاییها کار کند، نه فقط برای ثروتمندان.
2. سیستم بهداشت و درمان سود را بر رفاه مردم اولویت میدهد
در آمریکا، ما تقریباً دو برابر بیشتر از هر کشور دیگری برای بهداشت و درمان هزینه میکنیم، بیش از 12,530 دلار در سال برای هر مرد، زن و کودک—مجموعاً 4 تریلیون دلار، یا حدود 20 درصد از تولید ناخالص داخلی ما. این هزینهای نجومی است و به سرعت افزایش مییابد و منابع افراد، خانوادهها، کسبوکارها و دولت را با نرخ غیرقابل تحملی میبلعد.
سیستم فعلی به طور اساسی معیوب است و سود را بر مراقبت از بیماران اولویت میدهد. با وجود هزینههای بالا، ایالات متحده در نتایج بهداشتی از دیگر کشورهای توسعهیافته عقب است:
- 85 میلیون آمریکایی بیمه نشده یا کمپوشش هستند
- 60,000 نفر سالانه به دلیل عدم دسترسی به مراقبت میمیرند
- صورتحسابهای پزشکی علت اصلی ورشکستگی شخصی هستند
مدیکر برای همه سیستم بهداشت و درمان را با:
- ارائه پوشش جامع به همه آمریکاییها
- حذف هزینههای جیب و بدهیهای پزشکی
- مذاکره برای کاهش قیمت داروها
- تمرکز بر مراقبتهای پیشگیرانه و رفاه کلی
این سیستم نه تنها نتایج بهداشتی را بهبود میبخشد بلکه با حذف ناکارآمدیها و رفتارهای سودجویانه مدل بیمهای فعلی، هزینههای کلی را کاهش میدهد. این سیستم بهداشت و درمان را به عنوان یک حق انسانی، نه یک امتیاز بر اساس توانایی پرداخت، تلقی میکند.
3. تقویت اتحادیهها برای توانمندسازی کارگران و مبارزه با نابرابری
در دانمارک، جایی که 67 درصد از کارگران عضو اتحادیه هستند، کارکنان مکدونالد بیش از 20 دلار در ساعت درآمد دارند و اگر بالای بیست سال باشند، شرکت برای آنها به یک برنامه بازنشستگی پرداخت میکند. آنها، مانند سایر کارگران در دانمارک، از شش هفته تعطیلات با حقوق در هر سال بهرهمند میشوند و البته تحت پوشش برنامه بهداشت و درمان ملی قوی و با کیفیت کشور قرار دارند.
اتحادیههای قوی برای حفاظت از حقوق کارگران و تضمین جبران منصفانه ضروری هستند. با این حال، عضویت در اتحادیهها در ایالات متحده به شدت کاهش یافته است که به رکود دستمزدها و افزایش نابرابری کمک کرده است. برای احیای جنبش کارگری:
- موانع اتحادیهسازی مانند قوانین "حق کار" را حذف کنید
- مجازاتها برای شرکتهایی که قوانین کار را نقض میکنند تقویت کنید
- حقوق چانهزنی جمعی را به کارگران بیشتری گسترش دهید
- سیاستهایی را اجرا کنید که تشکیل اتحادیهها را تشویق کند
مزایای اتحادیههای قویتر شامل:
- دستمزدهای بالاتر و مزایای بهتر برای کارگران
- بهبود استانداردهای ایمنی در محل کار
- امنیت شغلی بیشتر و حفاظت در برابر اخراج ناعادلانه
- صدای سیاسی قویتر برای منافع طبقه کارگر
با توانمندسازی کارگران از طریق اقدام جمعی، میتوانیم اقتصادی متعادلتر ایجاد کنیم که به نفع همه آمریکاییها باشد، نه فقط کسانی که در بالا هستند.
4. پیشرفت تکنولوژیکی باید به نفع کارگران باشد، نه فقط ثروتمندان
ما در شصت سال گذشته شاهد مقدار زیادی از اتوماسیون بودهایم و آنچه دیدهایم تنها نوک کوه یخ است. هوش مصنوعی و اتوماسیون بر هر جنبهای از جامعه و هر نوع کاری در این کشور و سراسر جهان تأثیر خواهد گذاشت. با این حال، با وجود تمام وعدههایی که این برای خیر خواهد بود، مسیری که در آن قرار داریم دلگرمکننده نیست.
پیشرفتهای تکنولوژیکی پتانسیل بهبود چشمگیر زندگی ما را دارند، اما روندهای فعلی نشان میدهند که ممکن است نابرابری را تشدید کنند. برای اطمینان از اینکه پیشرفت به نفع همه است:
- سیاستهایی برای حفاظت و بازآموزی کارگران جابجا شده اجرا کنید
- هفتههای کاری کوتاهتر را برای توزیع کار موجود به طور یکنواختتر بررسی کنید
- درآمد پایه جهانی را برای تأمین امنیت اقتصادی در نظر بگیرید
- در آموزش و مهارتآموزی برای مشاغل آینده سرمایهگذاری کنید
رویکردهای کارگرمحور به تغییرات تکنولوژیکی:
- به کارگران در اجرای فناوریهای جدید صدا بدهید
- اطمینان حاصل کنید که بهرهوری به اشتراک گذاشته میشود
- فناوریهایی را که به جای جایگزینی کار انسانی، آن را تقویت میکنند، اولویت دهید
- شبکههای ایمنی اجتماعی قوی برای حمایت از کسانی که تحت تأثیر اختلال قرار گرفتهاند، توسعه دهید
با پرداختن به چالشهای ناشی از اتوماسیون و هوش مصنوعی به صورت پیشگیرانه، میتوانیم پیشرفت تکنولوژیکی را برای ایجاد جامعهای مرفهتر و عادلانهتر برای همه مهار کنیم.
5. آموزش باید تفکر انتقادی را پرورش دهد، نه اینکه چرخدندههایی در ماشین ایجاد کند
اگر میخواهیم عمر آمریکاییها را افزایش دهیم و اطمینان حاصل کنیم که کیفیت آن زندگیها بهبود مییابد، یک الزام اخلاقی است که یک سیستم بهداشت و درمان جهانی، با کیفیت بالا و مقرون به صرفه ایجاد کنیم. همه، بدون توجه به درآمد، باید به درمان پزشکی مورد نیاز خود به عنوان یک حق انسانی دسترسی داشته باشند.
اصلاحات آموزشی برای آمادهسازی شهروندان برای مشارکت در یک جامعه دموکراتیک و تطبیق با دنیای به سرعت در حال تغییر ضروری است. اصول کلیدی برای بهبود شامل:
- تمرکز بر مهارتهای تفکر انتقادی و حل مسئله
- کاهش تأکید بر آزمونهای استاندارد
- ارائه بودجه و منابع برابر به همه مدارس
- ارائه آموزش عمومی رایگان از پیشدبستانی تا کالج
درسهایی از موفقیت فنلاند:
- احترام و خودمختاری بالا برای معلمان
- تأکید بر بازی و خلاقیت در آموزش ابتدایی
- شروع دیرتر به آموزش رسمی (سن 7)
- عدم آزمون استاندارد تا اواخر دوره متوسطه
- تمرکز بر برابری و ارائه حمایت در جایی که لازم است
با بازاندیشی آموزش به عنوان ابزاری برای توانمندسازی به جای انطباق، میتوانیم سیستمی ایجاد کنیم که شهروندان متعهدی تولید کند که قادر به پرداختن به چالشهای پیچیده قرن بیست و یکم باشند.
6. انگیزه سود رسانههای شرکتی دموکراسی و بحث آگاهانه را تضعیف میکند
امروزه، تقریباً 90 درصد از تمام رسانههای ایالات متحده توسط هشت شرکت بزرگ رسانهای—کامکست، دیزنی، وارنر براز. دیسکاوری، نتفلیکس، سیبیاس، فیسبوک، فاکس نیوز و هرست—کنترل میشود و این تمرکز مالکیت به مرور زمان به دلیل ادغامها و خریدهای چند میلیارد دلاری رسانهای تنگتر و تنگتر شده است.
تمرکز رسانهای منجر به دامنه محدودی از دیدگاهها در اخبار و سرگرمیهای جریان اصلی شده است. این تمرکز قدرت:
- صداها و دیدگاههای متنوع را محدود میکند
- سود را بر منافع عمومی اولویت میدهد
- اخبار محلی و روزنامهنگاری تحقیقی را نادیده میگیرد
- بر حسگرایی به جای مسائل اساسی تمرکز میکند
راهحلها برای دموکراتیزه کردن رسانه:
- انحصارات رسانهای را از طریق اقدام ضد انحصار بشکنید
- بودجه برای پخش عمومی و رسانههای جامعهای را افزایش دهید
- سیاستهایی برای ترویج مالکیت متنوع رسانهها اجرا کنید
- از مدلهای رسانهای غیرانتفاعی و کارگرمحور حمایت کنید
با تنوع بخشیدن به مالکیت رسانهها و اولویت دادن به روزنامهنگاری منافع عمومی، میتوانیم شهروندانی آگاهتر و متعهدتر ایجاد کنیم که قادر به پاسخگویی به قدرت و مشارکت معنادار در دموکراسی باشند.
7. یک انقلاب سیاسی برای تحول سیستم فاسد آمریکا لازم است
سیاست واقعی درباره شناخت تاریخ ما و شناخت قدرت آن به عنوان ابزاری سازماندهنده است. هر نسل جدیدی از آمریکاییها باید به یادآورده شود که نبردهای بزرگ برای تغییرات تحولآفرین که علیه شانسهای عظیم جنگیده و پیروز شدهاند و همچنان پیروز خواهند شد.
تغییر سیستماتیک برای پرداختن به مشکلات عمیقریشه در جامعه آمریکایی ضروری است. این نیازمند:
- ساختن یک جنبش مردمی از شهروندان متعهد
- انتخاب نامزدهای پیشرو در همه سطوح دولت
- اجرای سیاستهای جسورانه برای پرداختن به نابرابری و بیعدالتی
- به چالش کشیدن قدرت منافع شرکتی در سیاست
عناصر کلیدی یک انقلاب سیاسی:
- اصلاحات مالی کمپین برای کاهش نفوذ پول در سیاست
- تقویت حقوق رأی و گسترش مشارکت دموکراتیک
- اجرای مالیاتهای پیشرو و سیاستهای اقتصادی توزیعی
- پرداختن به تغییرات اقلیمی از طریق یک معامله جدید سبز
- تضمین بهداشت و درمان، آموزش و دستمزد زندگی به عنوان حقوق اساسی
با بسیج یک ائتلاف متنوع از آمریکاییها حول چشمانداز یک جامعه عادلانهتر و برابرتر، میتوانیم بر منافع ریشهدار که مدتهاست بر سیستم سیاسی ما تسلط داشتهاند غلبه کنیم و تغییر واقعی و تحولآفرین برای همه ایجاد کنیم.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب "عصبانی بودن از سرمایهداری اشکالی ندارد" عمدتاً نقدهای مثبتی به دلیل نقد قابل فهم از سرمایهداری آمریکایی و دیدگاه پیشرو برنی سندرز دریافت میکند. خوانندگان از اشتیاق، ثبات و تحلیل ساختاری سندرز از مسائل اقتصادی قدردانی میکنند. بسیاری این کتاب را تأییدکننده و آموزشی میدانند، بهویژه برای کسانی که تازه با سیاستهای پیشرو آشنا میشوند. با این حال، برخی آن را به دلیل کمبود عمق یا اطلاعات جدید برای خوانندگان آگاه سیاسی مورد انتقاد قرار میدهند. این کتاب هم بهعنوان یک خاطرهنگاری و هم بهعنوان یک فراخوان برای اقدام دیده میشود، با سبک خاص سندرز و پیشنهادات سیاستی که با حامیانش همصدا میشود.