نکات کلیدی
1. مردسالاری: شبکهای از جوامع آنلاین زنستیز
"ما در مورد طیفی به هم پیوسته از گروههای مختلف اما مرتبط صحبت میکنیم که هر کدام سیستمهای اعتقادی سختگیرانه، واژگان و اشکال تلقین خاص خود را دارند."
تعریف مردسالاری. مردسالاری مجموعهای از جوامع آنلاین است که با نفرت از زنان و مخالفت با فمینیسم متحد شدهاند. این گروهها شامل اینسلها، هنرمندان جذب، مردانی که راه خود را میروند، فعالان حقوق مردان و ترولهای آنلاین هستند. در حالی که هر کدام تمرکز خاص خود را دارند، ایدئولوژیهای مشترکی دارند:
- باور به برتری مردان و حقارت زنان
- مخالفت با فمینیسم و حقوق زنان
- ترویج نقشهای جنسیتی سنتی و سلطه مردان
- استفاده از شبهعلم برای توجیه دیدگاههای زنستیزانه
مقیاس و تأثیر. با وجود اینکه اغلب به عنوان گروههای حاشیهای نادیده گرفته میشوند، این جوامع میلیونها دنبالکننده در پلتفرمهای مختلف دارند. ایدههای آنها پیامدهای واقعی در جهان دارند و بر نگرشها، رفتارها و حتی قوانین مربوط به حقوق و امنیت زنان تأثیر میگذارند.
2. اینسلها: زنستیزی خشونتآمیز ناشی از ناامیدی جنسی
"اینسلها تنها به این دلیل که نمیتوانند به طور عاشقانه یا جنسی با زنان ارتباط برقرار کنند، دست به کشتار میزنند... آنها به تنها راهی که میدانند برای جلب توجه متوسل میشوند: کشتن."
توضیح اینسلها. اینسلها مردانی هستند که معتقدند به دلیل ظاهر یا وضعیت اجتماعی خود قادر به جذب شریک جنسی نیستند. آنها زنان و جامعه را برای وضعیت خود مقصر میدانند و اغلب خشونت را به عنوان انتقام ترویج میکنند. باورهای کلیدی اینسلها شامل:
- قانون "80/20": 20% از مردان 80% از زنان را جذب میکنند
- زنان سطحی هستند و تنها به "چادها" (مردان جذاب) جذب میشوند
- جامعه علیه مردان با ظاهر متوسط تنظیم شده است
خشونت و رادیکالسازی. چندین قتل عام به ایدئولوژی اینسلها مرتبط شده است، از جمله کشتار ایزلا ویستا در سال 2014 توسط الیوت راجر. انجمنهای اینسل اغلب این قاتلان را تمجید میکنند و دیگران را به پیروی از آنها تشویق میکنند، که یک چرخه خطرناک از رادیکالسازی و خشونت ایجاد میکند.
3. هنرمندان جذب: دستکاری و شیانگاری زنان
"ما در مورد صنعتی صحبت میکنیم که از بدترین ترسهای مردان سوءاستفاده میکند، از آسیبپذیریهای آنها بهرهبرداری میکند و به معنای واقعی کلمه آنها را در آزار و اذیت، تعقیب و حتی تجاوز جنسی آموزش میدهد."
تاکتیکها و صنعت PUA. هنرمندان جذب (PUA) به مردان تکنیکهای دستکاری برای اغوای زنان را آموزش میدهند، اغلب از طریق سمینارهای گرانقیمت و دورههای آنلاین. استراتژیهای رایج PUA شامل:
- "نگینگ": توهین به زنان برای کاهش اعتماد به نفس آنها
- "مقاومت لحظه آخری": غلبه بر تردید زن برای برقراری رابطه جنسی
- "تصاعد کینو": افزایش تماس فیزیکی بدون رضایت
تأثیرات مضر. آموزشهای PUA آزار و اذیت جنسی و تجاوز را عادی میکند و به فرهنگ تجاوز کمک میکند. آنها همچنین از مردان آسیبپذیر سوءاستفاده میکنند و به آنها موفقیت با زنان را وعده میدهند در حالی که مردانگی سمی و نگرشهای زنستیزانه را تقویت میکنند.
4. مردانی که راه خود را میروند: اجتناب از روابط با زنان
"مردانی که راه خود را میروند تصمیم میگیرند به طور کامل از روابط با زنان اجتناب کنند. آنها به معنای واقعی کلمه راه خود را میروند. بسیار دور، دور از هر زنی. به طور کامل."
فلسفه MGTOW. پیروان MGTOW معتقدند که جامعه مدرن علیه مردان تبعیض قائل است و روابط با زنان ذاتاً مضر است. آنها مردان را تشویق میکنند به:
- اجتناب از ازدواج و روابط بلندمدت
- تمرکز بر بهبود خود و اهداف شخصی
- به حداقل رساندن تعاملات با زنان در محیطهای شخصی و حرفهای
انزواطلبی و زنستیزی. در حالی که MGTOW ادعا میکنند که درباره خوداتکایی مردان است، ایدئولوژی آنها عمیقاً در زنستیزی ریشه دارد. آنها اغلب کلیشههای مضر درباره زنان را گسترش میدهند و به گفتمان ضد فمینیستی مردسالاری گستردهتر کمک میکنند.
5. فعالان حقوق مردان: سرزنش فمینیسم برای مشکلات مردان
"فعالان حقوق مردان به اندازهای بر حقوق مردان تمرکز دارند که پیمانکاران دفاعی به حفظ صلح علاقهمند هستند."
نارضایتیهای MRA. فعالان حقوق مردان ادعا میکنند که برای مسائل مردان فعالیت میکنند اما عمدتاً بر حمله به فمینیسم و حقوق زنان تمرکز دارند. نکات رایج MRA شامل:
- اتهامات نادرست تجاوز گسترده است
- دادگاههای طلاق علیه مردان تبعیض قائل هستند
- مردان قربانیان واقعی خشونت خانگی هستند
تحریف واقعیت. MRAs اغلب از آمار گمراهکننده و مثالهای گزینشی برای حمایت از ادعاهای خود استفاده میکنند. آنها تبعیض سیستماتیک علیه زنان و راههایی که نقشهای جنسیتی سختگیرانه به هر دو جنس آسیب میرساند را نادیده میگیرند یا کماهمیت جلوه میدهند.
6. ترولهای آنلاین: آزار و سکوت زنان
"ترولها کمی شبیه ویروس هستند. آنها به عنوان یک واحد عمل میکنند، اما از ذرات بیشماری تشکیل شدهاند. آنها با آلوده کردن میزبانهای خود هرج و مرج ایجاد میکنند. نگرانکنندهترین چیز این است که آنها با سرعت سرسامآوری تکثیر و افزایش مییابند."
تاکتیکها و تأثیر. ترولهای آنلاین از آزار، تهدید و سوءاستفاده برای ساکت کردن زنان و فمینیستها در فضای آنلاین استفاده میکنند. تاکتیکهای آنها شامل:
- داکسینگ: انتشار اطلاعات شخصی
- بریگادینگ: حملات هماهنگ جمعی به افراد
- تهدید به تجاوز و مرگ
فراتر از "فقط ترولینگ". در حالی که اغلب به عنوان شوخیهای بیضرر نادیده گرفته میشوند، ترولها میتوانند تأثیرات شدید واقعی بر قربانیان خود داشته باشند، از جمله آسیب روانی، آسیب به حرفه و خطر فیزیکی.
7. جریان اصلی شدن زنستیزی: از انجمنهای آنلاین تا تأثیرات واقعی
"اینها مشکلات جداگانهای نیستند. آنها به طور جداییناپذیری در بافت افراطگرایی راستگرای آنلاین تنیده شدهاند."
ایدئولوژیهای به هم پیوسته. زنستیزی در مردسالاری به شدت با سایر اشکال افراطگرایی، از جمله برتریطلبی سفید و سیاستهای راستگرای افراطی مرتبط است. این ارتباط به ایدههای زنستیزانه اجازه میدهد تا به طور گستردهتری گسترش یابند و در گفتمان جریان اصلی مشروعیت پیدا کنند.
تأثیر سیاسی. سیاستمداران و چهرههای رسانهای گاهی اوقات به طور عمدی یا غیرعمدی نکات مردسالاری را تکرار میکنند و این ایدهها را به جریان اصلی میآورند. مثالها شامل:
- لفاظیهای دونالد ترامپ درباره زنان
- دیدگاههای جردن پیترسون درباره نقشهای جنسیتی
- پوشش رسانهای که ایدههای زنستیزانه را عادی میکند
8. رادیکالسازی مردان جوان: نقش الگوریتمهای رسانههای اجتماعی
"یوتیوب به جمعیت جوانی جذب میشود... جوانان بیشتر مستعد شکلگیری ایدههای سیاسی خود هستند. این زمانی است که شما در حال کشف هویت و سیاستهای خود هستید."
رادیکالسازی الگوریتممحور. الگوریتمهای رسانههای اجتماعی، به ویژه در یوتیوب، میتوانند کاربران را به سمت محتوای به طور فزایندهای افراطی سوق دهند. این فرآیند میتواند به تدریج مردان جوانی را که ممکن است در ابتدا به دنبال محتوای بیضرر باشند، رادیکال کند.
جذب هدفمند. گروههای مردسالاری به طور فعال مردان جوان را برای جذب هدف قرار میدهند، با استفاده از:
- میمها و طنز برای جذاب کردن ایدههای زنستیزانه
- جوامع بازی به عنوان زمینههای جذب
- محتوای متناسب با جلب توجه به ناامنیهای نوجوانان
9. ارتباط بین خشونت خانگی و تروریسم
"اگر تروریسم وسیلهای برای تلاش برای اعمال کنترل و قدرت با ایجاد ترس است، پس در سطح خرد یا فردی، دقیقاً خشونت خانگی را توصیف میکند."
ارتباط نادیده گرفته شده. بسیاری از مرتکبان حملات تروریستی و تیراندازیهای جمعی سابقه خشونت خانگی دارند. این ارتباط اغلب در بحثهای مربوط به تروریسم و افراطگرایی نادیده گرفته میشود.
ایدئولوژی مشترک. هم سوءاستفادهکنندگان خانگی و هم تروریستها انگیزهای برای کنترل و قدرت دارند، که اغلب در باورهای زنستیزانه درباره برتری مردان و تبعیت زنان ریشه دارد.
10. ترس از زنان: چگونه زنستیزی به مردان معتدل سرایت میکند
"مردانی که از زنان میترسند در واقع از مردان دیگر میترسند. آنها از افسانههایی که مردان دیگر ساختهاند میترسند، افسانههایی که بدون بررسی به آنها باور کردهاند."
واکنش به پیشرفت. با افزایش حقوق و فرصتهای زنان، برخی از مردان احساس تهدید میکنند و به روایتهای مردسالاری درباره قربانی بودن مردان باور میکنند. این میتواند حتی مردان معتدل را به پذیرش دیدگاههای زنستیزانه سوق دهد.
تقویت رسانهای. رسانههای جریان اصلی اغلب این ترسها را تقویت میکنند و مسائلی مانند اتهامات نادرست تجاوز را به عنوان مشکلات گسترده ارائه میدهند در حالی که در واقع نادر هستند. این به فرهنگ بیاعتمادی به زنان و فمینیسم کمک میکند.
11. مبارزه با زنستیزی آنلاین: نیاز به اقدام
"ما نمیتوانیم با تهدید واقعی که این گروهها ایجاد میکنند مقابله کنیم مگر اینکه آماده باشیم به طور مستقیم به آن نگاه کنیم."
شناسایی تهدید. اولین گام در مبارزه با زنستیزی آنلاین، شناخت مقیاس و تأثیر آن است. این نیازمند:
- جدی گرفتن ایدئولوژیهای مردسالاری به عنوان اشکال افراطگرایی
- درک ارتباط بین لفاظیهای آنلاین و خشونت واقعی
- شناخت چگونگی تلاقی زنستیزی با سایر اشکال افراطگرایی
رویکرد چندوجهی. مقابله با زنستیزی آنلاین نیازمند اقدام از جبهههای متعدد است:
- شرکتهای رسانههای اجتماعی بهبود نظارت بر محتوا و طراحی الگوریتم
- آموزشدهندگان آموزش سواد دیجیتال و تفکر انتقادی
- اجرای قانون برخورد جدی با تهدیدات و آزارهای آنلاین
- جامعه به طور کلی به چالش کشیدن نگرشهای زنستیزانه و ترویج برابری جنسیتی
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب مردانی که از زنان متنفرند یک بررسی نگرانکننده اما ضروری از میسوجینی آنلاین و افراطگرایی است. بَیتس به بررسی جوامع مختلف "مردسالار" میپردازد، از جمله اینسلها و هنرمندان جذب، و ایدئولوژیهای سمی و تأثیرات واقعی آنها را افشا میکند. در حالی که این کتاب به خاطر تحقیقات جامع و اهمیتش مورد تحسین قرار گرفته، برخی ساختار کتاب و مثالهای قدیمی آن را مورد انتقاد قرار دادهاند. بسیاری از خوانندگان این کتاب را روشنگر اما از نظر احساسی چالشبرانگیز یافتند. این کتاب بر نیاز فوری به پرداختن به رادیکالیسم آنلاین و تأثیرات آن بر زنان و مردان جوان آسیبپذیر تأکید میکند، هرچند نظرات در مورد کارایی آن در ارائه راهحلها متفاوت است.