نکات کلیدی
1. پول یک داستان مشترک است، نه یک واقعیت ریاضی سرد
پول یک چیز ساختهشده است، یک داستان مشترک. پول اساساً و بهطور غیرقابل تغییر اجتماعی است.
ساختار اجتماعی: پول تنها به این دلیل ارزش دارد که ما بهطور جمعی توافق کردهایم که دارد. بهطور ذاتی مانند غذا یا سرپناه ارزشمند نیست. این باور مشترک به ما اجازه میدهد تا از پول بهعنوان واسطه مبادله، ذخیره ارزش و واحد حساب استفاده کنیم.
تکامل تاریخی: پول در طول تاریخ اشکال مختلفی به خود گرفته است، از صدفهای کاوری و سکههای فلزی تا اسکناسهای کاغذی و ارزهای دیجیتال. هر انتقال نیازمند تغییری در تفکر جمعی درباره آنچه "پول" محسوب میشود، بود.
اعتماد کلیدی است: اثربخشی پول به اعتماد به مرجع صادرکننده (مثلاً دولت، بانک مرکزی) و سیستم اقتصادی گستردهتر بستگی دارد. وقتی اعتماد کاهش مییابد، مانند دوران ابر تورم یا بحرانهای مالی، پول میتواند بهسرعت ارزش درکشده خود را از دست بدهد.
2. منشأ پول پیچیده، خونین و درهمتنیده با روابط انسانی است
ازدواج و قتل بخشی از آن است. همچنین اختراع نوشتن.
فراتر از مبادله: داستان متعارف ظهور پول از مبادله عمدتاً افسانه است. در واقعیت، پول از روابط اجتماعی پیچیده، تعهدات آیینی و سیستمهای اعتبار و بدهی رشد کرد.
اشکال اولیه:
- اقتصادهای هدیه: جوامعی که بر اساس هدیهدهی متقابل و تعهدات ساخته شدهاند
- چوبهای شمارش: ثبت بدهیها از طریق شیارها بر روی چوبهای چوبی
- اقتصادهای معبد: نهادهای مذهبی که فعالیتهای اقتصادی را مدیریت میکنند
نوشتن و حسابداری: اولین اشکال نوشتن برای پیگیری معاملات اقتصادی، بدهیها و موجودیها توسعه یافت. این نشاندهنده ارتباط عمیق بین پول، ثبت سوابق و توسعه تمدن است.
3. پول کاغذی اقتصادها را متحول کرد اما با مقاومت و موانعی روبرو شد
مردم مفهوم را با قرار دادن زباله در صندوقها و تلاش برای بازدهی فاسد کردند.
نوآوری چینی: پول کاغذی ابتدا در چین توسعه یافت و تجارت و گسترش اقتصادی را آسانتر کرد. با این حال، این امر همچنین منجر به دورههای ابر تورم شد زمانی که دولتها بیش از حد چاپ کردند.
پذیرش اروپایی: پول کاغذی در اروپا با شک و تردید مواجه شد اما بهتدریج پذیرفته شد:
- رسیدهای زرگران که به اسکناسها تبدیل شدند
- ایجاد بانکهای مرکزی برای مدیریت ارز کاغذی
- مبارزه با حفظ اعتماد عمومی و جلوگیری از جعل
چرخههای رونق و رکود: توانایی ایجاد پول بهراحتی از طریق ارز کاغذی منجر به رونق اقتصادی شد اما همچنین رکودهای فاجعهباری مانند حباب میسیسیپی در فرانسه را به همراه داشت.
4. سختی استاندارد طلا به فاجعههای اقتصادی کمک کرد
استاندارد طلا کشورها را در یک چرخه اقتصادی وحشتناک قفل کرد. شکستن پیوند با طلا چرخه را شکست.
ثبات درکشده: استاندارد طلا بهعنوان ارائهدهنده ثبات پولی و انضباط در برابر هزینههای بیش از حد دولت دیده میشد. کشورها ارزش ارز خود را به مقدار مشخصی از طلا ثابت کردند.
فشارهای کاهشدهنده: در دوران رکود اقتصادی، استاندارد طلا مانع از گسترش عرضه پول برای تحریک رشد شد و اغلب رکودها را بدتر کرد.
کاتالیزور رکود بزرگ: محدودیتهای استاندارد طلا بهشدت توانایی سیاستگذاران را برای پاسخ به سقوط 1929 محدود کرد و رکود بزرگ را عمیقتر و طولانیتر کرد. کشورهایی که زودتر استاندارد طلا را رها کردند سریعتر بهبود یافتند.
5. بانکهای مرکزی بهعنوان تثبیتکنندههای اقتصادی حیاتی اما بحثبرانگیز ظهور کردند
جوهره مالی سفر در زمان است. پسانداز درباره انتقال منابع از حال به آینده است؛ تأمین مالی درباره انتقال منابع از آینده به حال است.
تکامل نقش:
- از بانکهای خصوصی که به دولتها خدمت میکنند تا نهادهای عمومی که سیاست پولی را مدیریت میکنند
- وامدهندگان آخرین راهحل در بحرانهای مالی
- کنترلکنندگان عرضه پول و نرخ بهره
عملکرد متعادلکننده: بانکهای مرکزی باید فشارهای رقابتی را مدیریت کنند:
- حفظ ثبات قیمت در مقابل ترویج رشد اقتصادی
- استقلال از دخالت سیاسی در مقابل پاسخگویی به عموم
- منافع ملی در مقابل همکاری بینالمللی
انتقادات: بانکهای مرکزی با اتهاماتی مواجه هستند از جمله:
- امکانپذیر کردن هزینههای بیش از حد دولت
- ترجیح دادن نخبگان مالی به شهروندان عادی
- ایجاد چرخههای رونق و رکود از طریق سیاست پولی
6. پیشرفتهای فناوری اشکال جدیدی از پول و ابزارهای مالی ایجاد کرد
بانکداری سایه و پول سایهای که ایجاد کرد، توانست تمام شبکه ایمنی را به دست آورد، پس از دههها بدون پرداخت هیچ هزینهای. پول سایه اکنون پول واقعی بود.
پرداختهای الکترونیکی: ظهور کارتهای اعتباری، بانکداری آنلاین و پرداختهای موبایلی بهطور چشمگیری نحوه استفاده و تفکر ما درباره پول را تغییر داده است.
نوآوری مالی:
- صندوقهای بازار پول: محو کردن خط بین پسانداز و سرمایهگذاری
- مشتقات: ابزارهای مالی پیچیده بر اساس داراییهای پایه
- اوراق بهادارسازی: بستهبندی و فروش مجدد وامها بهعنوان اوراق بهادار قابل معامله
بانکداری سایه: نهادهای مالی غیر بانکی شروع به انجام وظایف مشابه بانکها بدون همان مقررات کردند و به بحران مالی 2008 کمک کردند.
7. بیتکوین و ارزهای دیجیتال چالشهایی برای مفاهیم سنتی پول و بانکداری ایجاد میکنند
نکته بیتکوین این است که هیچکس مسئول نیست. (همچنین میتوانید بگویید که همه مسئول هستند، اما این به همان معناست.)
غیرمتمرکز بودن: بیتکوین بدون یک مرجع مرکزی عمل میکند و از فناوری بلاکچین برای تأیید تراکنشها و ایجاد واحدهای جدید استفاده میکند.
ویژگیهای کلیدی:
- عرضه محدود: تنها 21 میلیون بیتکوین وجود خواهد داشت
- ناشناس بودن: تراکنشها بهصورت عمومی ثبت میشوند اما بدون هویتهای دنیای واقعی
- بدون مرز: میتوان آن را به هر نقطهای از جهان بدون واسطه ارسال کرد
چالشها:
- نوسانات قیمت استفاده از آن بهعنوان یک ارز پایدار را دشوار میکند
- مسائل مقیاسپذیری سرعت تراکنش را محدود میکند
- مصرف انرژی استخراج نگرانیهای زیستمحیطی را ایجاد میکند
8. آینده پول ممکن است شامل ناپدید شدن پول نقد یا اصلاحات رادیکال بانکی باشد
پول نقد در حال مرگ است. بنابراین بیتباکس، ایکش، نتچکس، سایبرکش، نتبیلز و دیجیکش از طریق دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری به بازار میآیند.
جامعه بدون پول نقد: بسیاری از کشورها به سمت پرداختهای دیجیتال حرکت میکنند و برخی (مانند سوئد) تقریباً استفاده از پول نقد را حذف کردهاند.
اصلاحات احتمالی:
- ارزهای دیجیتال بانک مرکزی: پول دیجیتال صادر شده توسط دولت
- بانکداری با ذخیره کامل: جدا کردن ذخیره پول از وظایف وامدهی
- نظریه پولی مدرن: بازنگری در هزینههای دولتی و سیاست پولی
ملاحظات:
- نگرانیهای حریم خصوصی در یک سیستم پولی کاملاً دیجیتال
- شمول مالی برای جمعیت بدون بانک
- تعادل بین نوآوری و ثبات مالی و حفاظت از مصرفکننده
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب پول: داستان واقعی یک چیز ساختگی به عنوان یک تاریخ جذاب و قابل دسترس از پول و امور مالی تحسین شده است. خوانندگان از سبک محاورهای گلدستین و توانایی او در توضیح مفاهیم پیچیده قدردانی میکنند. این کتاب موضوعاتی از ارزهای باستانی تا ارزهای دیجیتال مدرن را پوشش میدهد و بینشهایی درباره سیاستهای پولی و سیستمهای اقتصادی ارائه میدهد. در حالی که برخی معتقدند که عمق کافی ندارد، بیشتر خوانندگان از رویکرد سرگرمکننده و حکایات تاریخی آن لذت میبرند. منتقدان به سادهسازی بیش از حد و گاهی اوقات جانبداری اشاره میکنند، اما به طور کلی، خوانندگان آن را به عنوان یک مقدمه آموزنده برای موضوع، به ویژه برای کسانی که تازه وارد اقتصاد شدهاند، توصیه میکنند.