نکات کلیدی
1. تغییرات اقلیمی یک بحران جهانی فوری است که نیاز به اقدام فوری دارد
"ما از هولوسن خارج شدهایم و از پیشبینیپذیری نیز عبور کردهایم: این سال به نظر میرسید که گرمترین سال در تاریخ آمریکا باشد، ما شاهد عمیقترین خشکسالی در حافظهی زنده بودیم و ذوب کامل قطب شمال حتی بدبینترین دانشمندان اقلیم را شوکه کرده بود."
فوریت تغییرات اقلیمی نمیتواند بیش از حد بیان شود. زمین وارد یک دوره زمینشناسی جدید شده است که با تغییرات بیسابقه در دمای جهانی، الگوهای آب و هوایی و اکوسیستمها مشخص میشود. شاخصهای کلیدی این تغییر شامل موارد زیر است:
- دماهای رکوردشکن
- خشکسالیها و سیلابهای شدید
- ذوب سریع یخهای قطب شمال
- افزایش سطح دریاها
- افزایش فراوانی و شدت رویدادهای آب و هوایی شدید
اجماع علمی به شدت از واقعیت تغییرات اقلیمی ناشی از انسان حمایت میکند. هیئت بیندولتی تغییرات اقلیمی (IPCC) هشدار داده است که زمان محدودی برای جلوگیری از گرمایش فاجعهبار داریم. برای جلوگیری از بدترین تأثیرات، دمای جهانی باید زیر ۲ درجه سانتیگراد بالاتر از سطح پیشصنعتی نگه داشته شود، با تلاشهایی برای محدود کردن گرمایش به ۱.۵ درجه سانتیگراد.
2. صنعت سوختهای فسیلی عامل اصلی تغییرات اقلیمی است
"ما با دشمن روبرو شدهایم و آنها شل هستند."
صنعت سوختهای فسیلی سهم عمدهای از مسئولیت بحران اقلیمی را بر عهده دارد. این صنعت:
- از خطرات تغییرات اقلیمی برای دههها آگاه بوده است
- به طور فعال شواهد علمی را سرکوب و انکار کرده است
- علیه اقدام اقلیمی و مقررات زیستمحیطی لابی کرده است
- به اکتشاف و استخراج ذخایر جدید سوختهای فسیلی ادامه داده است
مدل کسبوکار این صنعت اساساً با یک اقلیم پایدار در تضاد است. شرکتهای نفت، گاز و زغالسنگ ذخایری دارند که در صورت سوختن، بسیار بیشتر از بودجه کربنی لازم برای نگه داشتن گرمایش زیر ۲ درجه سانتیگراد خواهد بود. این یک "حباب کربنی" ایجاد میکند - یک ارزشگذاری بیش از حد وسیع از داراییهای سوختهای فسیلی که نمیتوان بدون ایجاد تغییرات اقلیمی فاجعهبار از آنها بهرهبرداری کرد.
3. فعالیتهای مردمی و نافرمانی مدنی میتواند تغییر ایجاد کند
"برای داشتن یک شانس، ما باید به حمله برویم. ما باید به طور مستقیم با صنعت سوختهای فسیلی مقابله کنیم."
قدرت اقدام جمعی بارها در مبارزه با تغییرات اقلیمی نشان داده شده است. جنبشهای مردمی:
- اعتراضات و تظاهرات گستردهای را سازماندهی کردهاند
- برای جلب توجه به بحران، در نافرمانی مدنی شرکت کردهاند
- به سیاستمداران و شرکتها فشار آوردهاند تا اقدام کنند
- ائتلافهایی در میان گروهها و منافع متنوع ساختهاند
نمونههای قابل توجه شامل اعتراضات به خط لوله Keystone XL است که پروژه را به تأخیر انداخت و در نهایت به شکست آن کمک کرد، و اعتصابات جهانی اقلیمی که توسط گرتا تونبرگ الهام گرفته شد. این اقدامات نظر عمومی را تغییر داده، سیاستها را تحت تأثیر قرار داده و مجوز اجتماعی صنعت سوختهای فسیلی را به چالش کشیدهاند.
4. خروج سرمایه از سوختهای فسیلی ابزاری قدرتمند برای مبارزه با تغییرات اقلیمی است
"اگر به اکسونموبیل بگویید که نمیتواند ذخایر خود را استخراج کند، ارزش شرکت به شدت کاهش مییابد - یک گزارش تحقیقاتی از دومین بانک بزرگ جهان، HSBC، نشان داد که چنین محدودیتی قیمت سهام آن را به نصف کاهش میدهد."
جنبش خروج سرمایه از سوختهای فسیلی هدف دارد با فشار بر نهادها برای خارج کردن سرمایهگذاریهایشان، صنعت را تضعیف کند. این استراتژی:
- شرکتهای سوختهای فسیلی را بدنام میکند
- حمایت مالی از صنعت را کاهش میدهد
- سرمایهگذاریها را با ارزشهای اخلاقی و زیستمحیطی همسو میکند
- تشویق به سرمایهگذاری مجدد در انرژی پاک و فناوریهای پایدار میکند
این جنبش شتاب قابل توجهی به دست آورده است، با نهادهایی مانند دانشگاهها، صندوقهای بازنشستگی و حتی شهرهای کامل که به خروج سرمایه متعهد شدهاند. تا سال ۲۰۲۱، بیش از ۱۳۰۰ نهاد نماینده بیش از ۱۴ تریلیون دلار دارایی به نوعی تعهد خروج سرمایه دادهاند.
5. شیوههای محلی و پایدار برای ساختن مقاومت ضروری هستند
"برای داشتن یک شانس در درازمدت، ما نیاز داشتیم که رئیسجمهور قول دهد که وقتی تصمیم نهایی را میگیرد، که اکنون به نظر میرسید زودتر از سال ۲۰۱۳ نخواهد بود، تغییرات اقلیمی را در نظر بگیرد."
ساختن مقاومت محلی برای سازگاری با تأثیرات تغییرات اقلیمی و ایجاد جوامع پایدار ضروری است. این شامل:
- حمایت از سیستمهای غذایی محلی و کشاورزی پایدار
- توسعه پروژههای انرژی تجدیدپذیر در سطح جامعه
- اجرای زیرساختهای سبز و راهحلهای مبتنی بر طبیعت
- تقویت شبکههای اجتماعی و سیستمهای کمک متقابل
نمونهها شامل برنامههای کشاورزی حمایتشده توسط جامعه (CSA)، باغهای شهری، تعاونیهای انرژی تجدیدپذیر محلی و ابتکارات آمادگی برای بلایای جامعهمحور است. این تلاشها نه تنها انتشار کربن را کاهش میدهند بلکه پیوندهای اجتماعی را تقویت کرده و خودکفایی جامعه را افزایش میدهند.
6. رویدادهای آب و هوایی شدید در حال افزایش فراوانی و شدت هستند
"تماشای سیل نیویورک توسط سندی، اما، متفاوت بود. به مراتب ترسناکتر به نظر میرسید، مانند نگاهی به راهی که جهان به پایان میرسد."
تغییرات اقلیمی در حال تقویت فراوانی و شدت رویدادهای آب و هوایی شدید است، از جمله:
- طوفانها و طوفانهای گرمسیری
- موجهای گرما و خشکسالیها
- سیلابها و طغیانهای طوفانی
- آتشسوزیهای جنگلی
- اختلالات گرداب قطبی
این رویدادها باعث رنج انسانی عظیم، خسارت اقتصادی و ویرانی زیستمحیطی میشوند. آنها به طور نامتناسبی بر جمعیتهای آسیبپذیر تأثیر میگذارند و نابرابریهای اجتماعی موجود را تشدید میکنند. افزایش شدت این رویدادها به عنوان یادآوری شدید نیاز فوری به اقدام اقلیمی و تدابیر سازگاری عمل میکند.
7. سیستمهای سیاسی و اقتصادی باید برای مقابله با تغییرات اقلیمی دگرگون شوند
"ما باید مجوز اجتماعی آنها را بگیریم، آنها را به طردشدگان تبدیل کنیم و روشن کنیم که آنها برای ایمنی سیاره همانند صنعت دخانیات برای سلامت فردی ما هستند."
تغییرات سیستماتیک ضروری است تا به طور مؤثر به بحران اقلیمی پرداخته شود. این نیازمند:
- بازسازی سیستمهای انرژی برای اولویت دادن به تجدیدپذیرها
- اجرای قیمتگذاری کربن و مقررات
- اصلاح مالی کمپینها برای کاهش نفوذ صنعت سوختهای فسیلی
- سرمایهگذاری در زیرساختهای سبز و توسعه پایدار
- تغییر مدلهای اقتصادی از رشد و مصرف بیپایان
این تغییرات با مخالفتهای قابل توجهی از منافع تثبیتشده مواجه هستند، اما برای ایجاد آیندهای پایدار ضروری هستند. دگرگونی سیستمهای ما نیازمند فشار سیاسی پایدار، سیاستهای نوآورانه و تغییر بنیادی در ارزشهای اجتماعی است.
8. اقدامات فردی مهم هستند، اما تغییرات سیستماتیک ضروری است
"ما نمیتوانیم واقعاً گرمایش جهانی را یک مسیر دوچرخهای در یک زمان حل کنیم."
در حالی که انتخابهای شخصی مهم هستند، آنها برای پرداختن به مقیاس بحران اقلیمی کافی نیستند. اقدام مؤثر اقلیمی نیازمند:
- تغییرات سیاستی در مقیاس بزرگ
- گذار سریع به انرژی تجدیدپذیر
- تحول در شیوههای صنعتی و کشاورزی
- بازسازی سیستمهای حمل و نقل
- اصلاح ساختارهای مالی و اقتصادی
اقدامات فردی مانند کاهش مصرف گوشت، استفاده از حمل و نقل عمومی و صرفهجویی در انرژی ارزشمند هستند، اما باید با تغییرات سیستماتیک گستردهتر همراه شوند تا کاهشهای لازم در انتشار گازهای گلخانهای به دست آید.
9. مبارزه با تغییرات اقلیمی یک وظیفه اخلاقی است
"اگر، همانطور که بسیار محتملتر است، او هیچ تأثیری نداشته باشد، و ما به ونوس ۲ تبدیل شویم، و تمام آن پیکسلهای دانههای برف و قلعههای شنی و دختران کوچک با تابلوها چیزی جز تراشههای ذوبشده سیلیکون روی یک سرور مرده نباشند، پس این به این دلیل نخواهد بود که ویلیام ارنست مککیبن تلاش نکرد."
بحران اقلیمی اساساً یک مسئله اخلاقی است، شامل:
- عدالت بیننسلی
- برابری و انصاف جهانی
- حفاظت از جمعیتها و اکوسیستمهای آسیبپذیر
- مسئولیت در قبال نسلهای آینده
پرداختن به تغییرات اقلیمی نیازمند شجاعت اخلاقی و تعهد به اقدام جمعی است. این ما را به چالش میکشد تا به تعهدات خود نسبت به سیاره، به یکدیگر و به کسانی که جهان را به ارث خواهند برد، فکر کنیم. مبارزه با تغییرات اقلیمی نه تنها درباره حفظ محیط زیست است، بلکه درباره حفظ انسانیت و ظرفیت ما برای همدلی و عدالت است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب نفت و عسل سفر مککیبن از نویسندگی به فعالیت محیطزیستی را روایت میکند، با تمرکز بر مبارزهاش علیه خط لوله کیاستون XL و تأسیس 350.org. این کتاب فعالیتهای جهانی او را با روایتی محلی درباره زنبورداری پایدار در ورمانت در هم میآمیزد. خوانندگان از دیدگاههای مککیبن درباره تغییرات اقلیمی قدردانی کردند و داستان شخصی او را جذاب یافتند، اگرچه برخی احساس کردند که ارتباط بین دو روایت بهزور ایجاد شده است. در حالی که بسیاری پیام و سبک نگارش کتاب را ستودند، دیگران آن را خودپسندانه یا فاقد گامهای عملی خاص برای افرادی که نگران تغییرات اقلیمی هستند، یافتند.