Facebook Pixel
Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
The Afghanistan Papers

The Afghanistan Papers

A Secret History of the War
توسط Craig Whitlock 2021 368 صفحات
4.25
6k+ امتیازها
گوش دادن
Listen to Summary

نکات کلیدی

1. موفقیت اولیه، نقص‌های استراتژیک پنهان

اما موفقیت اولیه‌ی عملیات نظامی فراتر از انتظارات حتی خوش‌بین‌ترین فرماندهان میدانی بود. پیروزی در دست به نظر می‌رسید.

توهم پیروزی سریع. سقوط سریع رژیم طالبان در اواخر 2001 حس کاذبی از موفقیت ایجاد کرد. ارتش ایالات متحده با قدرت هوایی برتر و حمایت از ائتلاف شمال، به سرعت به هدف اولیه‌اش یعنی از بین بردن پایگاه‌های عملیاتی القاعده دست یافت. اما این موفقیت اولیه، نقص‌های استراتژیک عمیق‌تری را پنهان کرد که جنگ را برای دو دهه‌ی آینده آزار می‌داد.

عدم وجود استراتژی خروج. با وجود پیروزی سریع اولیه، دولت بوش نتوانست استراتژی خروج روشنی را بیان کند یا شرایطی را که تحت آن نیروهای آمریکایی باید خارج شوند، تعریف کند. این عدم پیش‌بینی زمینه‌ساز مداخله‌ای طولانی و در نهایت ناموفق شد.

اعتماد به نفس و رضایت‌مندی بیش از حد. موفقیت‌های اولیه باعث ایجاد اعتماد به نفس و رضایت‌مندی بیش از حد در میان رهبران آمریکایی شد که تاب‌آوری طالبان و پیچیدگی‌های جامعه‌ی افغانستان را دست کم گرفتند. این اعتماد به نفس بیش از حد منجر به یک سری اشتباهات و محاسبات نادرستی شد که سال‌ها جنگ را تحت تأثیر قرار داد.

2. گسترش مأموریت و اهداف نامشخص جنگ را محکوم کرد

«اگر هرگز تصوری از گسترش مأموریت وجود داشته باشد، آن افغانستان است»، او در یک مصاحبه‌ی درس‌آموخته گفت. «ما از این که بگوییم القاعده را از بین می‌بریم تا دیگر نتوانند به ما تهدید کنند، به این که می‌گوییم طالبان را از بین می‌بریم، تغییر کردیم. [سپس گفتیم] که تمام گروه‌هایی را که طالبان با آن‌ها همکاری می‌کند، از بین می‌بریم.»

گسترش اهداف. هدف اولیه و محدود از بین بردن القاعده به سرعت به تغییر رژیم، ملت‌سازی و از بین بردن تولید تریاک گسترش یافت. این گسترش مأموریت منابع را رقیق کرده و انتظارات غیرواقعی ایجاد کرد.

عدم تمرکز. ایالات متحده در تعریف دقیق آنچه که در افغانستان می‌خواست به دست آورد، با مشکل مواجه شد. اهداف و مقاصد به زودی به سمت جهاتی منحرف شدند که ارتباطی با 11 سپتامبر نداشتند. عدم وجود اهداف واضح و قابل دستیابی، اندازه‌گیری پیشرفت یا توسعه‌ی یک استراتژی منسجم را دشوار کرد.

انتظارات غیرواقعی. ایالات متحده هدفی «غیرممکن» تعیین کرد: ایجاد یک دولت پایدار به سبک آمریکایی در افغانستان با انتخابات دموکراتیک، یک دیوان عالی کارآمد، یک نهاد ضد فساد، یک وزارت زنان و هزاران مدرسه‌ی عمومی تازه‌ساخته با برنامه‌درسی مدرن. این هدف غیرواقعی با توجه به تاریخ، فرهنگ و شرایط اجتماعی-اقتصادی افغانستان غیرقابل دستیابی بود.

3. سوءتفاهم دشمن، درگیری را طولانی کرد

در سطحی وسیع‌تر، ایالات متحده با تنها یک ایده‌ی مبهم از اینکه با چه کسی می‌جنگد، به جنگ وارد شد—یک اشتباه اساسی که هرگز از آن بهبود نیافت.

محو کردن خطوط. دولت بوش خط بین القاعده و طالبان را محو کرد و آن‌ها را به عنوان یک دشمن واحد در نظر گرفت، با وجود اهداف و انگیزه‌های متفاوتشان. این منجر به جنگی علیه مردمی شد که هیچ ارتباطی با 11 سپتامبر نداشتند.

نادانی نسبت به جامعه‌ی افغانستان. ایالات متحده با تنها یک ایده‌ی مبهم از اینکه با چه کسی می‌جنگد، به جنگ وارد شد. در آغاز جنگ، به ندرت هیچ یک از مقامات آمریکایی درک ابتدایی از جامعه‌ی افغانستان داشتند یا از زمان بسته شدن سفارت آمریکا در کابل در 1989 به این کشور سفر کرده بودند.

انگیزه‌های جنگ. یکی از دلایلی که جنگ این‌قدر طولانی شد، این بود که ایالات متحده هرگز واقعاً درک نکرد که چه چیزی دشمنانش را به جنگ وادار می‌کند. تقسیم کشور به دو اردوگاه: خوب‌ها و بدها، بسیار آسان‌تر بود.

4. جنگ عراق منابع و توجه حیاتی را منحرف کرد

به زودی مشخص شد که تصمیم بوش برای حمله به عراق یک اشتباه بزرگ بود—نه تنها برای عراق، بلکه برای افغانستان.

حواس‌پرتی استراتژیک. تصمیم به حمله به عراق در 2003 منابع و توجه حیاتی را از افغانستان منحرف کرد و به طالبان اجازه داد تا دوباره سازماندهی شده و قدرت بگیرد. جنگ عراق به اولویت تبدیل شد، در حالی که افغانستان به یک تلاش ثانویه تنزل یافت.

تلاش کم‌منابع. با مشغول شدن پنتاگون به عراق، مأموریت در افغانستان که قبلاً هم مبهم بود، برای واحدهای میدانی حتی مبهم‌تر شد. ارتش ایالات متحده در دسامبر 2001 شروع به برنامه‌ریزی برای تصرف بغداد کرد، در حالی که بن لادن از توره‌ بوره فرار می‌کرد.

فرصت‌های از دست رفته. جنگ عراق فرصت‌های کلیدی برای تثبیت افغانستان را تحت‌الشعاع قرار داد، مانند دستگیری بن لادن در توره‌ بوره یا مذاکره برای یک توافق صلح با طالبان در 2001. تصمیم به حمله به عراق یک اشتباه بزرگ بود—نه تنها برای عراق، بلکه برای افغانستان.

5. تلاش‌های ملت‌سازی نادرست و غیرقابل دوام بود

پس از حمله‌ی ایالات متحده به افغانستان، رئیس‌جمهور جورج بوش به مردم آمریکا گفت که آن‌ها با بار و هزینه‌ی «ملت‌سازی» گرفتار نخواهند شد. اما آن وعده‌ی ریاست‌جمهوری، که توسط دو جانشین او تکرار شد، یکی از بزرگ‌ترین دروغ‌ها درباره‌ی جنگ بود.

وعده‌های شکست‌خورده. با وجود وعده‌های اولیه برای اجتناب از ملت‌سازی، ایالات متحده به یک تلاش بزرگ و پرهزینه برای تبدیل افغانستان به یک دولت مدرن و دموکراتیک آغاز کرد. این پروژه با اهداف غیرواقعی، برنامه‌ریزی ضعیف و عدم درک فرهنگ افغانستان مواجه بود.

رویکرد از بالا به پایین. ایالات متحده یک دولت متمرکز به سبک آمریکایی را بر افغانستان تحمیل کرد که با تاریخ کشور در زمینه‌ی قدرت غیرمتمرکز و آداب و رسوم قبیله‌ای در تضاد بود. این رویکرد از بالا به پایین بسیاری از افغان‌ها را بیگانه کرده و مشروعیت دولت را تضعیف کرد.

عدم ظرفیت. دولت ایالات متحده توانایی و ظرفیت ایجاد ارتش‌های خارجی از صفر را نداشت. درست همان‌طور که از زمان ویتنام فراموش کرده بود چگونه با شورش‌ها مبارزه کند، ارتش ایالات متحده در دهه‌ها هیچ چیزی به اندازه‌ی ارتش افغانستان نساخته بود.

6. فساد، حکمرانی و امنیت را تضعیف کرد

پس از سال‌ها حمایت آمریکایی، کمپین ناکام برای تبدیل افغانستان به یک ملت مدرن از نظر تأمین مالی از افراط به افراط دیگر رفت.

فساد فراگیر. فساد به یک ویژگی تعیین‌کننده از دولت افغانستان تبدیل شد و مشروعیت آن را تضعیف کرده و به شورش دامن زد. جنگسالاران، مقامات دولتی و پیمانکاران همگی از جنگ سود می‌بردند و منابع را از خدمات ضروری و پروژه‌های توسعه منحرف می‌کردند.

همدستی ایالات متحده. دولت ایالات متحده به طور ناخواسته فساد را با ارائه‌ی مقادیر زیادی پول به دلالان قدرت افغان بدون نظارت کافی تشدید کرد. این فرصت‌هایی برای رشوه‌خواری، اخاذی و اختلاس ایجاد کرد.

کاهش اعتماد. فساد اعتماد عمومی به دولت افغانستان و ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده را تضعیف کرد و حمایت مردم افغانستان را دشوارتر کرد. بسیاری از افغان‌ها طالبان را به عنوان یک گزینه کمتر فاسد نسبت به دولت می‌دیدند.

7. دوگانگی پاکستان به شورش دامن زد

تا سال 2003، با افزایش حملات طالبان و القاعده به نیروهای آمریکایی و متحدان، هیچ راز و رمزی درباره‌ی منبع این guerrillas وجود نداشت. آن‌ها در طرف دیگر مرز 1500 مایلی افغانستان با پاکستان دوباره سازماندهی شده بودند.

پناهگاه‌های امن. طالبان و دیگر گروه‌های شورشی در مناطق قبیله‌ای پاکستان پناهگاه‌های امنی پیدا کردند که می‌توانستند دوباره سازماندهی شده، آموزش ببینند و حملاتی به سمت افغانستان انجام دهند. ارتش ایالات متحده از ورود به خاک پاکستان منع شده بود و این محدودیت توانایی‌اش را برای مبارزه با شورش کاهش می‌داد.

بازی دوگانه. ارتش و خدمات اطلاعاتی پاکستان بازی دوگانه‌ای را انجام دادند و در حالی که به ایالات متحده حمایت می‌کردند، طالبان را نیز پناه داده و به آن‌ها کمک می‌کردند. این دوگانگی تلاش‌های ایالات متحده برای تثبیت افغانستان را تضعیف کرد.

منافع استراتژیک. تأسیسات نظامی پاکستان مصمم بودند که بر افغانستان در درازمدت تأثیر بگذارند و به دلیل سیاست‌های منطقه‌ای و عوامل قومی، طالبان را بهترین وسیله برای اعمال کنترل می‌دیدند.

8. معیارها برای نشان دادن پیشرفت دستکاری شدند

با صحبت صریح، زیرا آن‌ها فرض می‌کردند که اظهاراتشان عمومی نخواهد شد، مقامات آمریکایی به SIGAR اعتراف کردند که برنامه‌های جنگ دارای نقص‌های fatal بودند و واشنگتن میلیاردها دلار را برای تلاش برای بازسازی افغانستان به یک ملت مدرن هدر داده است.

ارزیابی‌های خوش‌بینانه. مقامات آمریکایی به طور مرتب آمارها را تحریف می‌کردند تا به نظر برسد ایالات متحده در حال پیروزی در جنگ است، در حالی که این واقعیت به وضوح درست نبود. این حس کاذب پیشرفت ایجاد کرد و مانع از ارزیابی واقع‌بینانه وضعیت در میدان شد.

سرکوب اطلاعات منفی. اخبار بد اغلب سرکوب می‌شد و ارزیابی‌های منفی مورد تشویق قرار نمی‌گرفت. این فرهنگ خودفریبی ایجاد کرد که پرداختن به مشکلات اساسی جنگ را دشوار می‌کرد.

فریب عمومی. دولت ایالات متحده در تلاشی مداوم برای فریب عمومی درباره‌ی جنگ، درست مانند آنچه در ویتنام انجام داده بود، مشغول بود. این موضوع اعتماد عمومی را تضعیف کرده و حمایت از جنگ را دشوارتر کرد.

9. ایالات متحده نتوانست فرهنگ و جامعه‌ی افغانستان را درک کند

برای یک خارجی ناآگاه، تاریخ افغانستان، دینامیک‌های قبیله‌ای پیچیده و خطوط گسل قومی و مذهبی گیج‌کننده به نظر می‌رسید. تقسیم کشور به دو اردوگاه: خوب‌ها و بدها، بسیار آسان‌تر بود.

نادانی فرهنگی. ارتش ایالات متحده با تنها یک ایده‌ی مبهم از اینکه با چه کسی می‌جنگد، به جنگ وارد شد. در آغاز جنگ، به ندرت هیچ یک از مقامات آمریکایی درک ابتدایی از جامعه‌ی افغانستان داشتند یا از زمان بسته شدن سفارت آمریکا در کابل در 1989 به این کشور سفر کرده بودند.

تحمیل ارزش‌های غربی. ایالات متحده سعی کرد ارزش‌ها و نهادهای غربی را بر افغانستان تحمیل کند، بدون اینکه به تاریخ، فرهنگ و دینامیک‌های اجتماعی منحصر به فرد کشور توجه کند. این منجر به یک سری عواقب ناخواسته شد و بسیاری از افغان‌ها را بیگانه کرد.

عدم مهارت‌های زبانی. سال‌ها پس از آغاز جنگ، ارتش ایالات متحده هنوز تقریباً هیچ پرسنل نظامی نداشت که بتواند به طور روان به دری یا پشتو صحبت کند. تعداد کمی از نیروها حتی درک دوری از تاریخ افغانستان، آداب مذهبی یا دینامیک‌های قبیله‌ای داشتند.

10. طالبان نشان داد که مقاوم و قابل انطباق است

در حالی که طالبان به دلیل خشونت و افراط‌گرایی مذهبی‌اش به راحتی شیطانی می‌شد، اما به اندازه‌ای بزرگ و در جامعه‌ی افغانستان ریشه‌دار بود که نتوان آن را ریشه‌کن کرد.

کم‌ارزیابی طالبان. بیشتر مقامات آمریکایی به اشتباه فرض کردند که طالبان هرگز دوباره تهدید جدی نخواهد بود. این قضاوت نادرست منجر به یک سری اشتباهات استراتژیک شد و به شورش اجازه داد تا دوباره قدرت بگیرد.

حمایت محلی. طالبان توانست از قبایل پشتون در جنوب و شرق افغانستان حمایت جلب کند، که این گروه را به عنوان یک نیروی مشروع برای بازگرداندن نظم و مقاومت در برابر اشغال خارجی می‌دیدند. این حمایت محلی، شکست طالبان را در میدان جنگ دشوار کرد.

قابلیت انطباق. طالبان نشان داد که دشمنی مقاوم و قابل انطباق است که قادر به تنظیم تاکتیک‌ها و استراتژی‌های خود در پاسخ به عملیات‌های نظامی ایالات متحده و افغانستان است. این موضوع به دست آوردن برتری قاطع در میدان جنگ را دشوار کرد.

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.25 از 5
میانگین از 6k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب اسناد افغانستان: تاریخچه‌ای پنهان از جنگ به عنوان یک روایت روشنگر و پژوهش‌شده از جنگ 20 ساله ایالات متحده در افغانستان مورد تحسین قرار گرفته است. روزنامه‌نگاری تحقیقی ویتلاک، فریبکاری‌های دولت، ناتوانی‌های نظامی و هزینه‌های بی‌مورد را افشا می‌کند. خوانندگان از تحلیل دقیق شکست‌های استراتژیک، سوءتفاهم‌های فرهنگی و فساد قدردانی می‌کنند. این کتاب به جنگ ویتنام اشاره می‌کند و کمبود اهداف روشن را مورد انتقاد قرار می‌دهد. در حالی که برخی آن را ناامیدکننده می‌دانند، بیشتر افراد آن را خواندنی مهم برای درک پیچیدگی‌های جنگ و دلایل شکست نهایی آن تلقی می‌کنند.

درباره نویسنده

کریگ مایکل ویتلاک، خبرنگار با تجربه‌ای است که برای روزنامه واشنگتن پست فعالیت می‌کند و در زمینه امنیت ملی و پوشش اخبار پنتاگون تخصص دارد. سابقه‌ی کاری او بیش از دو دهه را در بر می‌گیرد و شامل سمت‌هایی چون رئیس دفتر برلین و گزارشگر شبکه‌های تروریستی در قاره‌های مختلف می‌شود. کارهای تحقیقی ویتلاک او را به بیش از 50 کشور برده و به او دیدگاهی جهانی در مورد مسائل پیچیده بین‌المللی بخشیده است. پیش از پیوستن به واشنگتن پست در سال 1998، او برای روزنامه رالی نیوز اند اوبزروور کار می‌کرد. تجربه‌ی گسترده ویتلاک در پوشش موضوعات متنوع، از سیاست‌های محلی تا درگیری‌های بین‌المللی، او را با مهارت‌های لازم برای بررسی موضوعات پیچیده‌ای مانند جنگ افغانستان مجهز کرده است.

0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Get personalized suggestions
Ratings: Rate books & see your ratings
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Apr 9,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Appearance
Loading...
Black Friday Sale 🎉
$20 off Lifetime Access
$79.99 $59.99
Upgrade Now →