نکات کلیدی
1. رویکرد "قرص احمق" را بپذیرید: بگذارید مشتری بدرخشد
تلاش برای باهوش بودن را متوقف کنید. تلاش برای حل چالش مشتری را متوقف کنید. تلاش برای فهمیدن همه چیز را متوقف کنید.
نقش خود را بازتعریف کنید. به عنوان یک مربی، وظیفه اصلی شما نمایش هوش یا مهارتهای حل مسئله نیست. بلکه هدف شما تسهیل درخشش و خلاقیت مشتری است. با بهطور استعاری "قرص احمق" خوردن، فضایی برای مشتری ایجاد میکنید تا فکر کند، پردازش کند و به راهحلهای خود برسد.
مقاومت در برابر تطبیق الگوها. مغز انسان بهطور طبیعی به دنبال اتصال اطلاعات جدید با الگوهای آشنا است. اما در مربیگری، این تمایل میتواند غیرسازنده باشد. به جای تلاش برای جا دادن وضعیت مشتری در چارچوبهای ذهنی موجود خود، اجازه دهید دیدگاه منحصر به فرد آنها بدون پیشفرضها گسترش یابد.
تمرکز بر حال. به جای فکر کردن به چندین قدم جلوتر، بر حضور کامل با مشتری تمرکز کنید. این رویکرد به شما اجازه میدهد به نیازها و افکار فوری آنها بهطور اصیل پاسخ دهید و رابطه مربیگری مؤثرتری ایجاد کنید.
2. دیدگاه سینمایی را بپذیرید: مشتری شما قهرمان است
مشتریان پیروزیهای زیادی کسب میکنند و دیدن آنها در این مسیر لذتبخش است.
مربیگری را به عنوان یک فیلم ماجراجویی ببینید. مشتری خود را به عنوان قهرمان داستان خود تصور کنید که با چالشها روبرو میشود و موانع را پشت سر میگذارد. نقش شما این نیست که قهرمان باشید، بلکه حضور حمایتی در مسیر آنها است.
اعتماد به مشتری خود را حفظ کنید. همانطور که به جیمز باند یا جیسون بورن اعتماد دارید که در نهایت پیروز خواهند شد، به توانایی مشتری خود برای غلبه بر چالشهایشان ایمان داشته باشید. این باور فضایی مثبت ایجاد میکند که رشد و پیشرفت را تشویق میکند.
مقاومت در برابر نجات دادن. وقتی مشتریان با چالشهای بزرگی روبرو میشوند، ممکن است وسوسه شوید که وارد عمل شوید و "روز را نجات دهید." اما اجازه دادن به مشتریان برای کار کردن بر روی مشکلات خود برای رشد و توسعه شخصی آنها حیاتی است. وظیفه شما تسهیل است، نه حل کردن.
3. سوالات را ساده و ابتدایی نگه دارید
سوالات ابتدایی دعوتهای قدرتمندی برای مشتری هستند تا چیزی را کشف کنند.
سادهگرایی را بپذیرید. از پردازش بیش از حد افکار خود قبل از پرسیدن سوالات خودداری کنید. اغلب، اولین و سادهترین سوالی که به ذهن میرسد، قدرتمندترین سوالی است که میتوانید بپرسید.
نمونههایی از سوالات ابتدایی:
- "از این چه برداشتی دارید؟"
- "چگونه باید شروع کنیم؟"
- "در این گفتگو کجا هستیم؟"
- "چه چیزی در این برای شما واقعاً مهم است؟"
- "راه خوبی برای باز کردن این چیست؟"
- "فرآیند تصمیمگیری شما باید چگونه باشد؟"
به قدرت سادگی اعتماد کنید. این سوالات ساده مشتریان را دعوت میکنند تا به طور عمیقتری به افکار و احساسات خود بپردازند و اغلب به بینشها و پیشرفتهای عمیقی منجر میشوند.
4. به ایدههای مشتری خود "بله" بگویید
هر چه مشتری شما میگوید، فقط با آن همراه شوید. با مثبتاندیشی، کنجکاوی و روحیه "بله" همراه شوید.
ایجاد فضای امن. با پذیرش نگرش "بله"، محیطی ایجاد میکنید که مشتریان احساس امنیت کنند تا خود را آزادانه بیان کنند. این باز بودن تفکر خلاق و ریسکپذیری را تشویق میکند.
اجتناب از قضاوت. از ارزیابی یا انتقاد فوری از ایدههای مشتری خودداری کنید. به جای آن، هر پیشنهاد را با کنجکاوی و باز بودن بررسی کنید و با هم به پتانسیل آن بپردازید.
ایجاد اعتماد. وقتی مشتریان احساس میکنند که ایدههایشان مورد استقبال و ارزشگذاری قرار میگیرد، رابطه مربیگری تقویت میشود. این اعتماد به مکالمات معنادارتر و مؤثرتر منجر میشود.
5. کنجکاوی واقعی را پرورش دهید
به عنوان یک مربی، باید نوعی کنجکاوی مثبت و متمرکز بر مشتری را نشان دهید.
قضاوت را به تعویق بیندازید. با هر تعامل مشتری با دیدگاهی تازه برخورد کنید و پیشفرضها یا فرضیات را کنار بگذارید. این موضع باز به اکتشاف و درک عمیقتر کمک میکند.
سوالات اکتشافی بپرسید. به جای فرضیات، سوالاتی بپرسید که مشتری را دعوت به بررسی عمیقتر افکار و احساسات خود کند. برای مثال، "نظر شما در مورد آن چیست؟" یا "اکنون چگونه به آن فکر میکنید؟"
ناشناختهها را بپذیرید. به رسمیت بشناسید که ندانستن یک موقعیت قدرتمند در مربیگری است. این به شما اجازه میدهد تا با کنجکاوی واقعی و باز بودن به امکانات جدید به هر موقعیت نزدیک شوید.
6. به راهنمایی مشتری خود اعتماد کنید
"این به نظر میرسد که یک مسئله واقعاً مهم برای شماست. بهترین راه برای شروع با آن چیست؟"
مشتری خود را توانمند کنید. به رسمیت بشناسید که مشتری شما کارشناس زندگی و تجربیات خود است. به توانایی آنها در هدایت فرآیند مربیگری بهطور مؤثر اعتماد کنید.
با عدم قطعیت راحت باشید. وقتی در مورد جهت مکالمه مطمئن نیستید، اشکالی ندارد که از مشتری راهنمایی بخواهید. این رویکرد همکاری جنبه شراکت مربیگری را تقویت میکند.
انعطافپذیر بمانید. آماده باشید تا بر اساس نیازها و ترجیحات مشتری خود تغییر مسیر دهید. این سازگاری اطمینان میدهد که فرآیند مربیگری برای مشتری مرتبط و ارزشمند باقی میماند.
7. همدلی را با عینیت متعادل کنید
همدلی بیش از حد شما را در کفشهای مشتری قرار میدهد و به شما اجازه میدهد احساسات، افکار و دیدگاه مشتری را تجربه کنید. در حالی که ممکن است این به نظر چیز خوبی بیاید، واقعاً اینطور نیست زیرا در این صورت هیچ کمکی عینی به مشتری ارائه نمیدهید.
دیدگاه را حفظ کنید. در حالی که همدلی در ایجاد رابطه مهم است، همدلی بیش از حد میتواند قضاوت شما را تیره کند. سعی کنید دیدگاه مشتری خود را بدون درگیر شدن در احساسات آنها درک کنید.
دیدگاههای جدید را دعوت کنید. از عینیت خود برای کمک به مشتریان در دیدن وضعیتهایشان از زوایای مختلف استفاده کنید. این "دیدگاه بالکن" میتواند به بینشها و راهحلهای تازه منجر شود.
تمرکز بر حرکت به جلو. به یاد داشته باشید که هدف مربیگری کمک به مشتریان در پیشرفت به سوی اهدافشان است. به اندازه کافی فاصله احساسی را حفظ کنید تا مکالمه را سازنده و راهحلمحور نگه دارید.
8. خلاقیت را مانند کودکی با مداد رنگی آزاد کنید
مربیان مشتریان را دعوت میکنند تا متفاوت فکر کنند – چیزهایی بسازند، خلاق باشند، آزمایش کنند و از جعبه خستهکنندهی معمولی خارج شوند.
خلاقیت را بپذیرید. با روحیه بازیگوش و تخیلی یک کودک به هر جلسه مربیگری نزدیک شوید. این ذهنیت تفکر نوآورانه و حل مسئله را تشویق میکند.
رویکرد خود را سفارشی کنید. از تکیه بیش از حد بر سوالات یا تکنیکهای از پیش فرموله شده خودداری کنید. در عوض، روشهای خود را برای تطبیق با نیازها و شرایط منحصر به فرد هر مشتری تطبیق دهید.
آزمایش را تشویق کنید. محیطی را ایجاد کنید که در آن مشتریان احساس آزادی کنند تا ایدهها و راهحلهای غیرمتعارف را کشف کنند. این باز بودن میتواند به بینشهای پیشگامانه و تغییرات تحولآفرین منجر شود.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
متن ارائه شده خالی است و شامل هیچ محتوایی نمیباشد. لطفاً متن مورد نظر خود را برای ترجمه ارسال کنید تا بتوانم به شما کمک کنم.