نکات کلیدی
1. ایجاد و حفظ یک تیم رهبری همبسته از طریق اعتماد و آسیبپذیری
جوهره یک تیم رهبری همبسته، اعتماد است که با عدم وجود سیاستهای داخلی، اضطرابهای غیرضروری و اتلاف انرژی مشخص میشود.
اعتماد، پایه و اساس است. برای ایجاد یک تیم رهبری همبسته، نیاز به سطوح فوقالعادهای از تعهد، شجاعت و ثبات داریم. کلید دستیابی به این هدف، ایجاد محیطی از اعتماد است که در آن اعضای تیم بتوانند با یکدیگر آسیبپذیر باشند. این شامل موارد زیر است:
- آشنایی با یکدیگر در سطح شخصی
- به اشتراکگذاری نقاط قوت، ضعفها و تاریخچههای شخصی
- اعتراف به اشتباهات و عذرخواهی در صورت لزوم
- درگیر شدن در تعارضات سازنده بدون ترس از عواقب
آسیبپذیری، اعتماد را پرورش میدهد. زمانی که رهبران آماده باشند تا درباره نقاط ضعف خود بهطور صادقانه صحبت کنند، فضایی امن برای دیگران ایجاد میشود تا همین کار را انجام دهند. این سطح از شفافیت، سیاستهای داخلی را از بین میبرد و به تیم اجازه میدهد تا بر روی آنچه واقعاً مهم است، یعنی دستیابی به نتایج برای سازمان، تمرکز کند.
2. ایجاد وضوح سازمانی با پاسخ به سوالات اساسی
وضوح سازمانی تنها به انتخاب کلمات مناسب برای توصیف مأموریت، استراتژی یا ارزشهای یک شرکت مربوط نمیشود؛ بلکه به توافق بر روی مفاهیم اساسی که آن را هدایت میکند، مربوط است.
وضوح، همراستایی را هدایت میکند. برای ایجاد وضوح سازمانی، تیمهای رهبری باید به شش سوال حیاتی پاسخ دهند:
- چرا سازمان وجود دارد؟
- ارزشهای اصلی ما چیست؟
- در چه کسبوکاری هستیم؟
- چگونه از رقبای خود متمایز میشویم؟
- اهداف کوتاهمدت و بلندمدت ما چیست؟
- چه کسی مسئول چه چیزی است؟
توافق، کلید است. فرآیند پاسخ به این سوالات، تیم رهبری را وادار به گفتگوهای دشوار و اتخاذ تصمیمات واضح میکند. این وضوح به کارکنان در تمام سطوح اجازه میدهد تا تصمیمگیری کنند و مشکلات را بدون نظارت مداوم حل کنند و به آنها قدرت میدهد و حس وحدت را در سراسر سازمان ایجاد میکند.
3. ارتباطات وضوح سازمانی را بهطور مکرر برای همراستایی کل شرکت تقویت کنید
حتی بهترین تیمها نیز لحظاتی دارند که اعضا باید یکدیگر را در قبال نگرشها یا اقداماتشان پاسخگو نگه دارند. در این زمانها، عقبنشینی نشانهای از مشکلات آینده برای تیم است.
تکرار، وضوح را تقویت میکند. پس از اینکه تیم رهبری به وضوح دست یافت، باید این وضوح را بهطور مکرر در سراسر سازمان ارتباط دهد. این شامل موارد زیر است:
- بهطور مداوم هدف، ارزشها و اهداف سازمان را به اشتراک گذاشتن
- استفاده از چندین کانال ارتباطی (جلسات، ایمیلها، ملاقاتهای فردی)
- اطمینان از همراستایی تمام رهبران در پیامرسانی
- تشویق کارکنان به پرسش و درخواست توضیحات
از فرضیات پرهیز کنید. رهبران اغلب میزان ارتباطات لازم برای همراستایی واقعی یک سازمان را دست کم میگیرند. آنچه ممکن است برای مدیران بهعنوان ارتباطات بیش از حد به نظر برسد، اغلب برای کارکنان بهسختی کافی است تا پیام را درونی کنند.
4. وضوح را از طریق سیستمها و فرآیندهای انسانی تقویت کنید
فرهنگ در نحوه انجام کارها زندگی میکند.
سیستمها را با وضوح همراستا کنید. برای اینکه وضوح سازمانی بهطور واقعی در سازمان نهادینه شود، باید از طریق سیستمها و فرآیندهای انسانی تقویت شود، از جمله:
- شیوههای استخدام و ادغام
- مدیریت عملکرد و ارزیابیها
- جبران خدمات و پاداشها
- برنامههای آموزشی و توسعه
ثبات، حیاتی است. این سیستمها باید بهطور مداوم ارزشها، اهداف و اولویتهای سازمان را منعکس و تقویت کنند. بهعنوان مثال، سوالات مصاحبه باید انطباق نامزدها با ارزشهای اصلی را ارزیابی کند و ارزیابیهای عملکرد باید مشارکت کارکنان در اهداف سازمانی را بررسی کند.
5. سلامت سازمانی را بر هوش اولویت دهید تا موفقیت پایدار حاصل شود
هیچکس جز رئیس یک سازمان نمیتواند آن را سالم کند.
سلامت بر هوش ارجح است. در حالی که بیشتر رهبران بر روی هوشمندتر کردن سازمانهای خود از طریق استراتژی، بازاریابی و مالی تمرکز میکنند، سلامت سازمانی اغلب نادیده گرفته میشود. با این حال، یک سازمان سالم:
- به مرور زمان خود را هوشمندتر میکند
- در برابر چالشها مقاومتر است
- استعدادهای برتر را جذب و حفظ میکند
- موفقیت پایدار را به دست میآورد
مسئولیت رهبری. ایجاد و حفظ سلامت سازمانی، مسئولیت اصلی رهبر است و نمیتوان آن را به دیگران واگذار کرد. این امر نیاز به توجه و تعهد مداوم به چهار رشتهای دارد که در این کتاب بیان شده است.
6. با در آغوش گرفتن تعارض و بحثهای پرشور در تیم رهبری
تیمهای همبسته میجنگند. اما آنها درباره مسائل میجنگند، نه شخصیتها.
تعارض سازنده ضروری است. تیمهای رهبری سالم در مورد مسائل مهم بحثهای پرشوری را انجام میدهند. این شامل موارد زیر است:
- تشویق به دیدگاههای متنوع
- به چالش کشیدن فرضیات و ایدهها
- تمرکز بر مسائل، نه شخصیتها
- سریعاً بعد از حل تعارضات پیش بروید
فضای امن ایجاد کنید. رهبران باید جوی ایجاد کنند که در آن اعضای تیم احساس راحتی کنند تا عدم توافق خود را بیان کنند و ایدههای یکدیگر را به چالش بکشند. این منجر به تصمیمگیری بهتر و تعهد قویتر به نتایج میشود.
7. از سیاستها پرهیز کنید و مسائل را در بالاترین سطح حل کنید
سیاستها نتیجه مسائل حلنشده در بالاترین سطح یک سازمان هستند و تلاش برای کاهش سیاستها بدون پرداختن به مسائل در سطح اجرایی بیفایده است.
مسائل را بهطور مستقیم حل کنید. زمانی که رهبران از مواجهه با یکدیگر در مورد اختلافات احتمالی خودداری میکنند، این امر اثرات زنجیرهای در سراسر سازمان ایجاد میکند:
- کارکنان زمان و انرژی خود را برای حل مسائل غیرقابل حل هدر میدهند
- استعدادهای برتر ناامید میشوند و ممکن است ترک کنند
- سازمان کمتر کارآمد و مؤثر میشود
با مثال رهبری کنید. با پرداختن به تعارضات و حل مسائل در بالاترین سطح، رهبران لحن را برای کل سازمان تعیین میکنند. این نیاز به سیاستها را از بین میبرد و به همه اجازه میدهد تا بر روی دستیابی به نتایج تمرکز کنند.
8. بر روی چند ارزش اصلی تمرکز کنید و بدون استثنا به آنها پایبند باشید
سالمترین سازمانها مجموعهای کوچک از ارزشها را شناسایی میکنند که بهویژه برای فرهنگ آنها اساسی است و بدون استثنا به آنها پایبند میمانند.
کیفیت بر کمیت. بهجای تلاش برای در آغوش گرفتن هر ارزش مثبتی، سازمانها باید:
- 2-3 ارزش اصلی که واقعاً برای فرهنگ آنها اساسی است را شناسایی کنند
- اطمینان حاصل کنند که این ارزشها بهطور عمیق در DNA سازمان نهادینه شدهاند
- از این ارزشها برای هدایت تصمیمگیری در تمام سطوح استفاده کنند
ارزشها را زندگی کنید. ارزشهای اصلی باید بیشتر از کلمات روی دیوار باشند. آنها باید در رفتار رهبران و کارکنان مشهود باشند و بر هر جنبهای از عملیات سازمان تأثیر بگذارند.
9. نقشها و مسئولیتها را روشن کنید تا پاسخگویی تضمین شود
بدون مالکیت واضح، پاسخگویی حتی در بهترین تیمها دشوار میشود.
مالکیت، نتایج را بهدست میآورد. برای تضمین پاسخگویی، سازمانها باید:
- اهداف را به اجزای خاص تقسیم کنند
- مالکیت واضحی برای هر جزء تعیین کنند
- از فرضیات مبتنی بر عناوین یا توصیفهای شغلی پرهیز کنند
- درباره اینکه چه کسی برای هر نقش مناسبتر است، گفتگوهای دشواری داشته باشند
یک مالک برای هر هدف. حتی زمانی که چند نفر در دستیابی به یک هدف درگیر هستند، یک نفر را بهعنوان مالک نهایی تعیین کنید. این وضوح تضمین میکند که کسی مسئول پیشبرد و نتایج است.
10. جلسات منظم و متمرکز برگزار کنید تا همبستگی تیم حفظ شود
کلید برای یک رهبر این است که به اعضای تیم یادآوری کند که چرا زمانهای دشوار ارزش تحمل را دارند و پاداشها چه خواهند بود.
ثبات، کلید است. جلسات منظم و حضوری برای حفظ همبستگی تیم حیاتی هستند. این جلسات باید:
- مکرر و منظم باشند
- بر روی مسائل مهم متمرکز شوند
- جذاب و گاهی چالشبرانگیز باشند
- محلی برای پاسخگویی یکدیگر باشند
از وسوسه لغو کردن پرهیز کنید. حتی زمانی که برنامهها شلوغ است، اولویت دادن به این جلسات ضروری است. لغو یا تغییر زمان بیش از حد نشانهای است که همبستگی تیم ممکن است در حال کاهش باشد.
11. از ابزارها و تمرینات ساده برای ایجاد اعتماد و درک استفاده کنید
هیچ روش واحدی کافی نیست، اما هیچکدام بهطور خاص ضروری نیستند. آنچه مهمترین است این است که اعضای تیم راحت باشند تا همکاران خود را بهعنوان افرادی که هستند، ببینند.
از روشهای اثباتشده استفاده کنید. در حالی که هیچ رویکرد یکسانی وجود ندارد، چندین ابزار و تمرین میتواند به ایجاد اعتماد و درک درون تیم کمک کند:
- شاخص نوع مایرز-بریگز (MBTI)
- به اشتراکگذاری تاریخچه شخصی
- تمرین پنج وسوسه یک مدیرعامل
- فعالیتهای تیمسازی که مرزهای راحتی را به چالش میکشند
رویکردها را ترکیب کنید. از ترکیبی از تمرینات ساختاریافته و فعالیتهای غیررسمی استفاده کنید تا به اعضای تیم کمک کنید یکدیگر را در سطح عمیقتری بشناسند. این درک منجر به همدلی بیشتر، ارتباط بهتر و در نهایت، یک تیم همبستهتر میشود.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب چهار وسواس یک مدیر فوقالعاده به خاطر سبک نوشتاری قابل دسترس و اصول عملی رهبری خود، نقدهای مثبتی دریافت کرده است. خوانندگان از استفادهی لنسونی از یک داستان تجاری برای تبیین مفاهیم کلیدی قدردانی میکنند. این کتاب بر چهار اصل برای سلامت سازمانی تمرکز دارد: ساختن یک تیم رهبری همبسته، ایجاد وضوح سازمانی، ارتباط بیش از حد با وضوح و تقویت وضوح از طریق سیستمهای انسانی. در حالی که برخی این ایدهها را ساده میدانند، بسیاری از مؤثر بودن آنها در زمان اجرا تمجید میکنند. منتقدان به خوانایی کتاب و بینشهای ارزشمند آن برای رهبران در تمامی سطوح اشاره میکنند.