نکات کلیدی
۱. همه انسانها با تواناییهای روانی به دنیا میآیند؛ ترس بزرگترین مانع است.
همهی ما دارای تواناییهای روانی هستیم. هر یک از ما از بدو تولد این تواناییها را داریم. اینها بخشی از دیانای معنوی ما هستند.
هدایای ذاتی معنوی. تواناییهای روانی محدود به افراد خاص نیستند؛ بلکه بخشی طبیعی از ساختار معنوی ما هستند که از بدو تولد در همه وجود دارد. این هدایای معنوی مربوط به درک و تعامل با انرژی است، انرژیای که علم نیز تأیید میکند همه چیز در جهان را تشکیل میدهد. افراد عادی مانند معلمان، پزشکان یا همسایگان نیز میتوانند این تواناییهای پنهان را داشته باشند.
شرایط اجتماعی ترس ایجاد میکند. کودکان به طور طبیعی از شهود و حواس اضافی خود استفاده میکنند، اما تأثیرات اجتماعی مانند والدین، مدرسه و دین معمولاً ما را به تکیه بیشتر بر ذهن منطقی و خودمحور سوق میدهند. پیامهای متناقض درباره معنویت و ناشناختهها همراه با تصویرسازیهای ترسناک در رسانهها، ترس را در ما ایجاد میکند و باعث میشود حسهای روانی ذاتی خود را سرکوب یا نادیده بگیریم. غلبه بر این ترس نخستین گام برای بیدار کردن این تواناییهای نهفته است.
همدلی نشانهای کلیدی است. کودکانی که همچنان به مرکز قلب خود متصل هستند و احساسات دیگران را درک میکنند، اغلب دارای همدلی هستند و نشاندهندهی گشایش طبیعی نسبت به انرژیاند. باور داشتن و حمایت از این کودکان اهمیت فراوانی دارد تا به دلیل ترس یا احساس درک نشدن، تواناییهای خود را مسدود نکنند. مدیتیشنهای سادهی محافظتی میتواند به افراد حساس کمک کند تا انرژیهای طاقتفرسا را مدیریت کنند.
۲. جهان هستی انرژی است و ارواح انرژیای هستند که فراتر از زمان و مکاناند.
در واقع، آنچه در این کتاب خواهید یافت این است که انرژی روح دارای اثر ارتعاشی منحصر به فردی است که قادر است فراتر از زمان و مکان حرکت کند.
همه چیز انرژی است. ذات بنیادین جهان انرژی است که در فرکانسهای مختلف ارتعاش میکند. این شامل روح انسان نیز میشود که اثر انرژی منحصر به فرد خود را حتی پس از مرگ جسمانی حفظ میکند. این ماهیت انرژی به روح اجازه میدهد تا در ابعاد مختلف وجود داشته باشد و تعامل کند، بدون محدودیتهای زمان و مکان که ما در دنیای فیزیکی میشناسیم.
انرژی نابود نمیشود. همانطور که آب میتواند به شکلهای مختلف (مایع، جامد، بخار) تغییر کند اما ذات خود را حفظ میکند، انرژی نیز میتواند تبدیل شود اما نابود نمیشود. این اصل از این ایده حمایت میکند که روح به عنوان شکلی از انرژی، پس از مرگ جسمانی زنده میماند و میتواند سفر خود را ادامه دهد یا در اشکال یا زندگیهای دیگر بازتولید شود. درک انرژی کلید فهم دنیای معنوی است.
چاکراها انرژی را هدایت میکنند. انسانها دارای هفت مرکز اصلی انرژی به نام چاکرا هستند که این انرژی جهانی را در سراسر بدن هدایت و منتقل میکنند. این مراکز به سلامت جسمی، عاطفی و معنوی ما مرتبطاند. توسعه آگاهی و تعادل در این مراکز انرژی، توانایی ما را در درک و تعامل با انرژیهای ظریف دنیای معنوی، از جمله هالهها و ارتعاشات ارواح، افزایش میدهد.
۳. ارواح از طریق حواس مختلفی که «کلیرها» نامیده میشوند، ارتباط برقرار میکنند.
با دوستانم، «کلیرها» آشنا شوید.
حواس روانی واضح. ارواح از طریق اشکال مختلف «حسهای واضح» یا تواناییهای روانی که اغلب «کلیرها» نامیده میشوند، ارتباط برقرار میکنند. این حواس متفاوت از پنج حس فیزیکی ما هستند و به مدیومها اجازه میدهند پیامهایی از قلمرو معنوی دریافت کنند. یادگیری تشخیص و تمایز این حواس برای ارتباط مؤثر ضروری است.
حواس روانی کلیدی عبارتاند از:
- کلیر وُیانس (دید واضح): دیدن واضح، درک تصاویر یا صحنهها در ذهن یا گاهی در میدان دید فیزیکی.
- کلیر آدینس (شنیدن واضح): شنیدن واضح، درک صداها یا صداهای داخلی یا خارجی که از افکار خود فرد متمایز است.
- کلیر سنتینس (احساس واضح): احساس واضح، تجربه احساسات یا حسهای فیزیکی (مانند درد یا تغییر دما) مرتبط با یک روح.
- کلیر الینس (بوی واضح): درک بوهای مرتبط با یک روح.
- کلیر گوستانس (چشیدن واضح): درک طعمهای مرتبط با یک روح (کمتر رایج).
- کلیر کگنایزنس (دانش واضح): دریافت اطلاعات یا بینش بدون توضیح منطقی.
پیامها به اشکال مختلف میآیند. ارواح معمولاً از ترکیب این حواس برای انتقال پیامها استفاده میکنند، گاهی مانند بازی حدس زدن، با ارائه سرنخهای متعدد. آنها ممکن است از نمادها، حسهای فیزیکی یا افکار مستقیم بهره ببرند تا اطمینان حاصل کنند پیام فهمیده میشود. شناخت کلیر غالب خود و نحوه همکاری آنها بخشی از توسعه تواناییهای روانی است.
۴. ما قراردادهای روحی داریم و توسط راهنمایان روحی و فرشتگان حمایت میشویم.
کالی به وضوح بیان کرد که هر عضو گروه روحی ما از پیش انتخاب میکند که در میان ما زندگی کند تا به ما در یادگیری درسهای مشخص شده کمک کند، یا ما به آنها در یادگیری درسهایشان کمک کنیم.
توافقات پیش از تولد. پیش از تجسم، ارواح قراردادهایی یا «قراردادهای روحی» با منبع الهی میبندند تا روی درسها یا اهداف خاصی از زندگیهای گذشته کار کنند و رشد معنوی یافته و به روشنبینی نزدیکتر شوند. این شامل انتخاب اعضای «گروه روحی» ما—خانواده، دوستان، شریکها و حتی روابط چالشبرانگیز—است که به ما در یادگیری این درسها کمک میکنند.
سامانه حمایت الهی. برای کمک به ما در انجام قراردادهای روحی، شبکهای از حمایت از قلمرو معنوی فراهم میشود که شامل:
- راهنمایان روحی: ارواحی که زندگی انسانی را تجربه کردهاند و از تولد همراه ما هستند و راهنمایی و حفاظت ارائه میدهند. راهنمایان کمکی ممکن است برای درسهای خاص به ما بپیوندند.
- فرشتگان: موجودات آسمانی که توسط خدا خلق شدهاند، برتر در قدرت و هوش، که در موقعیتهای مختلف کمک میکنند اما نیازمند درخواست ما هستند (مگر اینکه اراده آزاد ما نقض شود).
- راهنمایان استاد و استادان صعود کرده: ارواح بسیار تکاملیافته (مانند مادر ترزا، گاندی، عیسی، بودا) که الهامبخش و آموزگار بشریتاند.
روابط هدفمندند. افراد مهم در زندگی ما که به عنوان بخشی از گروه روحی انتخاب شدهاند، برای کمک به یادگیری و رشد ما حضور دارند و بالعکس. حتی روابط دشوار میتوانند بخشی از قرارداد روحی برای پرداخت بدهی کارمایی یا یادگیری درسهایی مانند صبر یا عشق بیقید و شرط باشند. درک این موضوع میتواند دیدگاه ما را از قربانی بودن به شناخت هدف پشت چالشهای زندگی تغییر دهد.
۵. زندگی پس از مرگ مکانی برای ادامه یادگیری، بازبینی و رشد است.
وقتی این زمین را ترک میکنیم، فقط در آفتاب غوطهور نمیشویم. برعکس، از دیدی هوایی به امور نگاه میکنیم.
صعود به سوی نور. پس از مرگ جسمانی، روح معمولاً با کمک راهنمایان روحی به سوی نوری باشکوه صعود میکند. عزیزانی که پیشتر رفتهاند، روح را استقبال میکنند. زندگی پس از مرگ حالت ایستا نیست بلکه مکانی برای ادامه وجود و توسعه است، با «اتاقها» یا سطوح متعدد متناسب با نیازها و پیشرفت روح.
بازبینی زندگی و دروننگری. هنگام ورود، اغلب به ارواح نشان داده میشود که افکار، کلمات و اعمالشان چگونه بر همه کسانی که در زندگی اخیر ملاقات کردهاند تأثیر گذاشته است. این بازبینی با دید واضح روح و بدون محدودیتهای دنیوی یا خودمحوری تجربه میشود. این فرایند به روح کمک میکند تا رشد خود را صادقانه ارزیابی کند و تعیین کند چه درسهایی هنوز باید آموخته شوند.
برنامهریزی سفر بعدی. روح در همکاری با ارواح بزرگتر، گامهای بعدی خود را تعیین میکند. این ممکن است شامل خدمت به عنوان راهنمای روحی برای دیگران، استراحت یا برنامهریزی بازگشت به زمین برای زندگی دیگری باشد تا روی درسهای خاص با گروه روحی جدید یا آشنا کار کند. هدف همواره تکامل معنوی به سوی روشنبینی و ادغام با عشق بیقید و شرط است.
۶. ارواح گرفتار وجود دارند اما قابل درک، کمک و پاکسازیاند.
به نظر من ارواح گیج، وابسته، بازیگوش و بدخواه وجود دارند.
ارواح گرفتار بین جهانها. همه ارواح بلافاصله پس از مرگ به سوی نور نمیروند. برخی به دلایل مختلف مانند مرگ ناگهانی یا تروماتیک، وابستگی به افراد یا مکانها، ترس از ناشناختهها، مسائل حلنشده یا پشیمانی، در بعد فیزیکی «زمینگیر» یا «گرفتار» میمانند. این ارواح کاملاً از انرژی ساخته شدهاند و افراد حساس میتوانند آنها را تشخیص دهند.
انواع ارواح گرفتار:
- گیج: اغلب نمیدانند مردهاند، رفتارهای گذشته را تکرار میکنند و به دنبال کمکاند.
- وابسته: به افراد، مکانها یا داراییها چسبیدهاند؛ ممکن است محافظ یا کینهجو باشند.
- بازیگوش: اغلب ارواح کودکان یا جلب توجهکنندهها، بدون قصد آسیب اما میتوانند ترس ایجاد کنند.
- بدخواه: موجودات تاریک که به دنبال تغذیه از انرژی یا تسخیر بدنها هستند و ممکن است آسیبرسان باشند.
کمک به حرکت ارواح. ارواح گرفتار را میتوان به سوی نور هدایت کرد. سادهترین روش گفتن این است که میتوانند بروند، در اماناند و برایشان عشق فرستاد. برای موجودات پافشار یا تاریکتر، تعیین مرزهای محکم، آیینهای پاکسازی (مانند دود اسطوخودوس یا کریستالها) و فراخوانی نیروهای محافظ (مانند فرشته میکائیل) لازم است تا فضا پاک شود و روح به انتقال تشویق گردد.
۷. شهود صدای درونی شماست و حسی روانی حیاتی برای پرورش است.
وقتی شروع میکنید به اعتماد به پاسخی که غیرمنتظره است و کمترین معنا را برای شما دارد، احتمالاً شهودتان در حال صحبت است.
حس ششم. شهود یک حس روانی بنیادی است، شکلی از دانستن درونی یا حس درونی که ما را هدایت میکند. همیشه حضور دارد، همراه با دیگر افکار، اما نیازمند تلاش آگاهانه برای تشخیص و تمایز از ذهن خودمحور است. شهود از حکمت بالاتری میآید و آنچه برای همه بهترین است را پیشنهاد میدهد، اغلب پاسخهایی غیرمنتظره یا غیرمنطقی برای ذهن عقلانی ارائه میکند.
یادگیری گوش دادن. پرورش شهود شامل آرام کردن ذهن و اختصاص زمان مشخص برای شنیدن این صدای درونی است. برخورد با آن مانند یک گفتگوی مهم به دریافت پیامهای ظریف کمک میکند. با گذشت زمان، تشخیص «زنگ تلفن» شهود آسانتر میشود و حتی در میان حواسپرتیهای روزمره نیز میتوانید راهنمایی دریافت کنید.
شهود در برابر نفس. ذهن خودمحور بر اساس تجربه شخصی، ترسها و تفکر منطقی است و معمولاً بر حفظ خود تمرکز دارد («من میدانم چه چیزی برای من بهتر است»). اما شهود از اتصال به حکمت جهانی ناشی میشود و تسلیم طرحی بزرگتر است («من تسلیم هر نتیجهای میشوم که برای همه بهترین باشد»). اعتماد به صدای شهودی، به ویژه وقتی با نفس در تضاد است، کلید پیروی از مسیر روح است.
۸. تواناییهای روانی با تمرین و کار با انرژی قابل توسعهاند.
هرچه بیشتر این عضلات را تقویت کنید، قویتر میشوند.
توسعه نیازمند تمرین است. تواناییهای روانی مانند هر مهارت دیگری با تمرین مداوم و تلاش آگاهانه قابل توسعه و تقویتاند. انجام تمرینهایی که برای فعالسازی و پالایش «کلیرها» و مراکز انرژی (چاکراها) طراحی شدهاند، توانایی درک و تعامل با دنیای معنوی را افزایش میدهد.
کار با انرژی پایهای است. درک و کار با انرژی برای توسعه روانی حیاتی است. تمرینهایی مانند پاکسازی و تعادل چاکراها، زمینگیری و افزایش ارتعاشات، کانال دریافت پیامهای معنوی را شفافتر میکند. ابزارهایی مانند کریستالها، مدیتیشن و حتی فعالیتهای سادهای مانند رقصیدن یا گذراندن وقت در طبیعت میتوانند این کار با انرژی را حمایت کنند.
روشهای مکمل مهارتها را تقویت میکنند. کاوش در روشهای مختلف روانی مانند سایکومتری (خواندن انرژی از اشیاء)، دیدن از راه دور (درک مکانهای دور) یا نوشتن خودکار (دریافت پیامهای نوشتاری) میتواند نقاط قوت را شناسایی کند و نشان دهد چگونه تواناییهای مختلف با هم کار میکنند. هر مهارت توسعهیافته، مهارتهای دیگر را تقویت میکند و به درک و کاربرد جامعتر هدایای روانی منجر میشود.
۹. مدیوم بودن خدمتی از جنس عشق، شفا و رساندن پیامهای آن سوی جهان است.
اگر چنین است، همین برایت کافی است، کیم. تو در حال انجام کار خدا هستی.
پل زدن میان دو جهان. مدیوم بودن توانایی خاصی است برای ارتباط با ارواحی که به نور رفتهاند و به عنوان صدایی برای رساندن پیام به عزیزانشان روی زمین عمل میکند. این کار به عنوان خدمتی ریشهدار در عشق و شفا ارائه میشود که آرامش، صلح و تأیید به داغدیدگان میآورد. هدف نشان دادن ادامه زندگی و بقای ارتباطات پس از مرگ جسمانی است.
قوانین ارتباط. مدیوم بودن مؤثر نیازمند تعیین مرزها و نشانههای واضح با دنیای ارواح است. از ارواح خواسته میشود به شیوههایی ارتباط برقرار کنند که قابل فهم و نه طاقتفرسا باشد، اغلب با استفاده از نمادهای بصری یا زمزمه نامها. یک قانون کلیدی این است که «نامه را تحویل بده، آن را نخوان»، یعنی اطلاعات را دقیقاً همانطور که دریافت شده منتقل کن بدون تفسیر شخصی، زیرا معنا برای گیرنده است.
خدمت به هر دو سوی جهان. مدیوم به عنوان واسطه عمل میکند و نماینده هر دو طرف، زنده و مرده است. در حالی که عمدتاً به زندهها خدمت میکند با آوردن پیامها، همچنین به ارواح آن سوی جهان کمک میکند، گاهی با تسهیل عذرخواهی یا کمک به درک موقعیتهای دنیوی از دیدگاه جدیدشان. این کار خیابانی دوطرفه از شفا و فهم است.
۱۰. انسان بودن یعنی پذیرش آنچه نمیتوانی بدانی و اعتماد به طرح الهی.
همانطور که دانستن درباره زندگیهای گذشتهمان اغلب کمک میکند، گاهی ندانستن درباره زندگی حال نیز مفید است.
محدودیتهای دانستن. با وجود داشتن تواناییهای روانی، جنبههایی از زندگی وجود دارد که ناشناخته باقی میمانند، هم به دلیل طراحی الهی و هم به دلیل ماهیت اراده آزاد. ندانستن همه چیز بخشی از تجربه انسانی است و امکان رشد، ایمان و گشایش مسیر زندگی را فراهم میکند. تلاش برای دانستن بیش از حد گاهی اضطراب غیرضروری ایجاد میکند یا روند طبیعی رویدادها را مختل میسازد.
اعتماد به فرایند. پذیرفتن اینکه قرار نیست هر نتیجهای را بدانی، به ویژه درباره سرنوشت عزیزان، برای حفظ آرامش و تعادل حیاتی است. اعتماد به اینکه طرحی بالاتر وجود دارد و توسط راهنمایان و فرشتگان حمایت میشوی، حتی وقتی نمیفهمی چرا اتفاقات رخ میدهند، عملی از ایمان است که به تو اجازه میدهد با عدم قطعیتهای زندگی کنار بیایی.
راهنمایی الهی ظریف است. در حالی که قلمرو معنوی حمایت و راهنمایی ارائه میدهد، اغلب این کمکها به صورت ظریف—از طریق شهود، نشانهها یا همزمانیها—و نه آشکارا و مستقیم درباره رویدادهای آینده
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب «رسانهی خوشحال» بهطور کلی بهخاطر رویکرد عمیق و شخصیاش نسبت به مدیومشیپ مورد تحسین خوانندگان قرار گرفته است. بسیاری از مخاطبان سبک نوشتاری ساده و روان کیم روسو، توصیههای کاربردی او و تأکیدش بر توسعهی فردی را میپسندند. این کتاب برای علاقهمندان به معنویت و زندگی پس از مرگ، پیامآور آرامش و دلگرمی است. با این حال، شکاکان و کسانی که با موضوعات مذهبی راحت نیستند، نظرات متفاوتی دارند. برخی منتقدان به شباهتهایی با دیگر کتابهای مدیومهای روانی اشاره کردهاند، در حالی که عدهای دیگر دیدگاه منحصربهفرد و ارزشمند روسو را برجسته میدانند. در مجموع، این کتاب بهخاطر محتوای جذاب و تواناییاش در الهامبخشی به رشد شخصی، بازخوردهای مثبتی دریافت کرده است.