Facebook Pixel
Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
The Individual Psychology of Alfred Adler

The Individual Psychology of Alfred Adler

توسط Alfred Adler 1920 528 صفحات
4.05
500+ امتیازها
گوش دادن
گوش دادن

نکات کلیدی

1. نیروی محرکه زندگی: تلاش برای برتری

تلاش از یک وضعیت منفی احساس شده به سمت یک وضعیت مثبت، از احساس حقارت به سمت برتری، کمال و تمامیت.

انگیزه جهانی. آدلر معتقد است که تمام فعالیت‌های انسانی به وسیله‌ی یک تلاش بنیادی برای حرکت از یک وضعیت احساس شده‌ی حقارت به سمت برتری، کمال یا تمامیت هدایت می‌شود. این تلاش به معنای تسلط بر دیگران نیست، بلکه به معنای غلبه بر محدودیت‌های شخصی و دستیابی به حس کمال است.

  • این تلاش هدفی ایستا نیست بلکه یک فرآیند مداوم است.
  • این نیروی زیرساختی پشت تمام تلاش‌های انسانی است.
  • این یک پاسخ به یک وضعیت "منفی" احساس شده است.

فراتر از نیازهای ساده. این تلاش تنها به منظور برآورده کردن نیازهای اساسی یا جستجوی لذت نیست. این یک تمایل عمیق‌تر و ذاتی برای رشد، بهبود و دستیابی به پتانسیل کامل خود است. این یک نیروی پویا است که انتخاب‌ها، اقدامات و حتی ادراکات ما از جهان را شکل می‌دهد.

  • این به نیازهای فیزیولوژیکی تقلیل نمی‌یابد.
  • این یک نیروی روانشناختی است که رفتار ما را هدایت می‌کند.
  • این تلاشی برای یک وضعیت "مثبت" است.

بیان فردی. در حالی که تلاش برای برتری جهانی است، جهت‌گیری و تجلی خاص آن برای هر فرد منحصر به فرد است. این تحت تأثیر تجربیات شخصی، تفسیرها و قدرت خلاقه فرد شکل می‌گیرد.

  • این یک فرآیند یکنواخت یا استاندارد نیست.
  • این از طریق اهداف منحصر به فرد فردی بیان می‌شود.
  • این تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی است.

2. هدف نهایی خیالی: شکل‌دهی به مسیر ما

تلاش جهت‌گیری خاص خود را از یک هدف منحصر به فرد یا ایده‌آل خود می‌گیرد که هرچند تحت تأثیر عوامل زیستی و محیطی است، در نهایت خلق فرد است. زیرا این یک ایده‌آل است، هدف یک خیال است.

جهت‌گیری ناخودآگاه. تلاش ما برای برتری تحت هدایت یک "هدف نهایی خیالی" قرار دارد، یک تصویر ایده‌آل از خود که ما به طور ناخودآگاه خلق می‌کنیم تا به زندگی‌مان جهت و معنا ببخشیم. این هدف واقعیتی عینی نیست بلکه یک ساختار ذهنی است که ادراکات و اقدامات ما را شکل می‌دهد.

  • این هدفی آگاهانه یا کاملاً درک شده نیست.
  • این خلق فرد است، نه تحمیل خارجی.
  • این یک "خیال" است به این معنا که یک ایده‌آل است، نه یک واقعیت.

هدف و معنا. این هدف خیالی به عنوان "علت نهایی" عمل می‌کند و بر انتخاب‌ها و رفتارهای ما تأثیر می‌گذارد. این حس هدف و جهت را فراهم می‌کند، حتی اگر بر اساس یک ایده‌آل غیرواقعی یا غیرقابل دستیابی باشد.

  • این متغیر مستقل نهایی در درک فرد است.
  • این کلید درک سبک زندگی منحصر به فرد فرد است.
  • این یک فرضیه کاری برای روانشناس است.

واقعیت ذهنی. هدف خیالی بر اساس واقعیت عینی نیست بلکه بر اساس تفسیر ذهنی ما از جهان شکل می‌گیرد. این تحت تأثیر تجربیات، باورها و ارزش‌های ما است و بر نحوه ادراک و تعامل ما با محیط تأثیر می‌گذارد.

  • این یک ساختار ذهنی است، نه عینی.
  • این تحت تأثیر عوامل زیستی و محیطی است.
  • این خلق منحصر به فرد فرد است.

3. علاقه اجتماعی: معیاری برای سلامت روان

اجتماعی شدن فرد نه به قیمت سرکوب، بلکه از طریق یک توانایی انسانی ذاتی که نیاز به توسعه دارد، محقق می‌شود. این توانایی است که آدلر آن را احساس اجتماعی یا علاقه اجتماعی می‌نامد.

پتانسیل ذاتی. علاقه اجتماعی، یا احساس اجتماعی، یک ظرفیت انسانی ذاتی برای همدلی، همکاری و حس تعلق به یک جامعه بزرگ‌تر است. این یک رفتار آموخته شده نیست بلکه پتانسیلی است که نیاز به توسعه و پرورش دارد.

  • این سرکوب خواسته‌های فردی نیست.
  • این یک توانایی انسانی ذاتی است.
  • این نیاز به توسعه از طریق تجربه دارد.

فراتر از خودمحوری. علاقه اجتماعی کلید سلامت روان و رفاه است. این شامل یک تغییر از خودمحوری به دیگرمحوری، یک نگرانی واقعی برای رفاه دیگران و تمایل به مشارکت در خیر عمومی است.

  • این ارزشی است که از طریق همدلی بیان می‌شود.
  • این دیگرمحوری است، نه خودمحوری.
  • این یک ظرفیت انسانی جهانی است.

تنظیم و عدم تنظیم. درجه‌ای که ما علاقه اجتماعی خود را توسعه می‌دهیم، سطح تنظیم ما را تعیین می‌کند. عدم تنظیم با احساسات حقارت افزایش یافته، علاقه اجتماعی کم‌توسعه یافته و هدف غیرهمکاری بزرگ‌نمایی شده برای برتری شخصی مشخص می‌شود.

  • این برای تنظیم فردی حیاتی است.
  • این پایه‌ای برای تمام ارزش‌های اجتماعی است.
  • این کلید سلامت روان است.

4. سبک زندگی: نقشه منحصر به فرد ما

تمام فرآیندهای روانی از دیدگاه هدف یک سازمان خودسازگار تشکیل می‌دهند، مانند یک درام که از ابتدا با فینال در نظر ساخته می‌شود. این ساختار شخصیت خودسازگار است که آدلر آن را سبک زندگی می‌نامد.

شخصیت یکپارچه. سبک زندگی الگوی منحصر به فردی از افکار، احساسات و رفتارهایی است که هر فرد برای پیگیری هدف نهایی خیالی خود توسعه می‌دهد. این یک سازمان خودسازگار از تمام فرآیندهای روانی است، مانند یک درام با فینال از پیش تعیین شده.

  • این یک ساختار شخصیت خودسازگار است.
  • این یک سیستم رابطه‌ای یکپارچه است.
  • این در اوایل زندگی شکل می‌گیرد.

شکل‌گیری زودهنگام. سبک زندگی در دوران کودکی زودهنگام، عمدتاً در پنج سال اول زندگی شکل می‌گیرد. این تحت تأثیر عوامل زیستی و محیطی است، اما در نهایت یک عمل خلاقانه از سوی فرد است.

  • این یک عمل خلاقانه از سوی فرد است.
  • این تحت تأثیر عوامل زیستی و محیطی است.
  • این در سنین پایین شکل می‌گیرد.

ثبات و سازگاری. پس از شکل‌گیری، سبک زندگی تمایل دارد که نسبتاً ثابت باقی بماند و ادراکات، تفسیرها و اقدامات ما را هدایت کند. با این حال، این انعطاف‌پذیر است؛ می‌تواند به موقعیت‌های جدید سازگار شود در حالی که ثبات زیرین خود را حفظ می‌کند.

  • این خودسازگار و ثابت است.
  • این منحصر به فرد و ذهنی است.
  • این چارچوبی برای درک رفتار است.

5. روانشناسی استفاده: چگونگی به کارگیری ابزارهای ما

فرد تمام عوامل عینی را مطابق با سبک زندگی خود به کار می‌برد. "اهمیت و کارایی آن‌ها تنها در متابولیسم روانی میانجی، به نوعی، توسعه می‌یابد."

تفسیر ذهنی. آدلر تأکید می‌کند که عوامل عینی مانند وراثت و محیط به طور مستقیم رفتار ما را تعیین نمی‌کنند. بلکه ما این عوامل را مطابق با سبک زندگی خود به کار می‌بریم و آن‌ها را به گونه‌ای تفسیر و پاسخ می‌دهیم که با اهداف و ارزش‌های ما همخوانی داشته باشد.

  • عوامل عینی علل مستقیم نیستند.
  • آن‌ها احتمالاتی را فراهم می‌کنند، نه قطعیت‌ها.
  • فرد آن‌ها را مطابق با سبک زندگی خود به کار می‌برد.

عمل‌گرایی. رویکرد آدلر عمل‌گرا است و بر این تمرکز دارد که چگونه از توانایی‌ها و تجربیات خود استفاده می‌کنیم نه اینکه چه چیزی داریم. او به "روانشناسی استفاده" علاقه‌مند است، نه "روانشناسی مالکیت."

  • این یک رویکرد عمل‌گرا، نه ساختاری است.
  • این استفاده را بر مالکیت تأکید می‌کند.
  • این بر چگونگی به کارگیری ابزارهای ما تمرکز دارد.

فرآیندهای شناختی. فرآیندهای شناختی مانند ادراک، یادگیری، حافظه و خیال‌پردازی موجودیت‌های جداگانه‌ای نیستند بلکه همه در سبک زندگی یکپارچه می‌شوند. آن‌ها برای حمایت از روش منحصر به فرد فرد در تلاش برای برتری به کار می‌روند.

  • فرآیندهای شناختی موجودیت‌های جداگانه نیستند.
  • آن‌ها جنبه‌هایی از یک سیستم رابطه‌ای یکپارچه هستند.
  • آن‌ها مطابق با سبک زندگی به کار می‌روند.

6. مکانیزم‌های محافظتی نوروتیک: دفاع از خود ناقص

عدم تنظیم با افزایش احساسات حقارت، علاقه اجتماعی کم‌توسعه یافته و هدف غیرهمکاری بزرگ‌نمایی شده برای برتری شخصی مشخص می‌شود.

بزرگ‌نمایی خود. رفتار نوروتیک با تلاش بزرگ‌نمایی شده برای برتری شخصی مشخص می‌شود، اغلب به قیمت دیگران. این تلاش جبران احساسات عمیق حقارت و ناامنی است.

  • این یک هدف بزرگ‌نمایی شده و غیرهمکاری است.
  • این جبران احساسات حقارت است.
  • این تلاشی خودمحور، نه دیگرمحور است.

مکانیزم‌های محافظتی. نوروتیک‌ها از مکانیزم‌های محافظتی مختلفی برای حفظ عزت نفس خود و اجتناب از مواجهه با محدودیت‌هایشان استفاده می‌کنند. این مکانیزم‌ها شامل بهانه‌تراشی، پرخاشگری و کناره‌گیری است.

  • مکانیزم‌های محافظتی برای حفظ عزت نفس به کار می‌روند.
  • آن‌ها شامل بهانه‌تراشی، پرخاشگری و کناره‌گیری هستند.
  • آن‌ها اغلب ناخودآگاه و خودفریبی هستند.

حس خصوصی. نوروتیک‌ها از یک "حس خصوصی" به جای "حس عمومی" عمل می‌کنند و جهان را به گونه‌ای تفسیر می‌کنند که از تصویر ناقص خود حمایت کند و رفتارهای نامناسب خود را تقویت کند.

  • آن‌ها مشکلات را به شیوه‌ای خودمحور حل می‌کنند.
  • آن‌ها از "حس خصوصی" به جای "حس عمومی" استفاده می‌کنند.
  • آن‌ها با شکست مواجه می‌شوند زیرا اعتبار اجتماعی را به عنوان معیار نهایی خود می‌پذیرند.

7. آغاز نوروز: زمانی که سیستم شکست می‌خورد

عدم تنظیم با افزایش احساسات حقارت، علاقه اجتماعی کم‌توسعه یافته و هدف غیرهمکاری بزرگ‌نمایی شده برای برتری شخصی مشخص می‌شود.

تفسیر ذهنی. آغاز نوروز به وسیله‌ی رویدادهای عینی تعیین نمی‌شود بلکه به تفسیر ذهنی فرد از آن رویدادها بستگی دارد. زمانی که فرد احساس می‌کند نمی‌تواند با یک وضعیت کنار بیاید، تمایلات نوروتیک او نمایان می‌شود.

  • این به عامل ذهنی، نه عینی، بستگی دارد.
  • این یک پاسخ خلاقانه به تهدید احساس شده است.
  • این تجلی یک سبک زندگی ناقص است.

عوامل پشتیبان. آغاز نوروز اغلب با عواملی مانند حقارت ارگانیک، حساسیت بیش از حد و تجربیات گذشته پشتیبانی می‌شود. این عوامل نوروز را ایجاد نمی‌کنند بلکه زمینه‌ای را فراهم می‌کنند که در آن احتمال بیشتری برای توسعه آن وجود دارد.

  • حقارت ارگانیک نقطه‌ای از کمترین مقاومت را فراهم می‌کند.
  • حساسیت بیش از حد تهدیدات احساس شده را بزرگ‌نمایی می‌کند.
  • تجربیات گذشته از طریق لنز نوروتیک تفسیر می‌شوند.

عوامل عینی. عوامل عینی مانند تجربیات نامطلوب، تعارضات و شوک‌ها علل مستقیم نوروز نیستند بلکه زمانی اهمیت پیدا می‌کنند که فرد آن‌ها را به عنوان تهدیدی برای عزت نفس خود تفسیر کند.

  • عوامل عینی نسبت به هدف فرد نسبی هستند.
  • آن‌ها احتمالاتی را فراهم می‌کنند، نه قطعیت‌ها.
  • آن‌ها مطابق با سبک زندگی به کار می‌روند.

8. درک بیمار: همدلی و بینش

ما باید بتوانیم با چشمان او ببینیم و با گوش‌های او گوش دهیم.

درک همدلانه. اولین گام در درمان، درک دیدگاه منحصر به فرد بیمار است، دیدن جهان از طریق چشمان او و احساس احساسات او. این نیاز به همدلی، شهود و تمایل به تعلیق قضاوت دارد.

  • این نیاز به همدلی و شهود دارد.
  • این بر اساس تجربه ذهنی بیمار است.
  • این یک فرآیند "دیدن با چشمان او و گوش دادن با گوش‌های او" است.

رفتار بیانی. درک بیمار شامل توجه به تمام اشکال بیان، از جمله ارتباطات کلامی، زبان بدن و علائم است. این‌ها همه سرنخ‌هایی به سبک زندگی زیرین بیمار هستند.

  • این شامل مشاهده رفتار بیانی است.
  • این شامل علائم، حرکات و نگرش‌ها است.
  • این راهی برای درک دنیای درونی بیمار است.

توضیح و بینش. سپس درمانگر باید بیمار را به خود توضیح دهد و به او کمک کند تا فرضیات نادرست و الگوهای رفتاری که به مشکلاتش کمک می‌کند را درک کند. این فرآیند درباره‌ی سرزنش نیست بلکه درباره‌ی پرورش خودآگاهی و بینش است.

  • این شامل توضیح بیمار به خود او است.
  • این درباره‌ی کمک به بیمار برای کسب بینش است.
  • این یک فرآیند خودیابی است.

9. رابطه درمانی: همکاری و تشویق

رابطه درمانی یک فرآیند عمیق‌تر و وسیع‌تر کردن علاقه به روابط بین فردی است.

شراکت همکاری. رابطه درمانی یک شراکت همکاری بین درمانگر و بیمار است. درمانگر به عنوان یک شخصیت اقتدار عمل نمی‌کند بلکه به عنوان یک همسفر، بیمار را در سفر خود به خودیابی راهنمایی می‌کند.

  • این یک شراکت همکاری است.
  • این بر اساس احترام و درک متقابل است.
  • این یک فرآیند کاوش مشترک است.

غیرفعال کردن بیمار. درمانگر باید دفاع‌های بیمار را با ایجاد یک محیط امن و بدون قضاوت غیرفعال کند. این شامل اجتناب از انتقاد، سرزنش و هر نوع برتری است.

  • این شامل غیرفعال کردن دفاع‌های بیمار است.
  • این درباره‌ی ایجاد فضایی امن و بدون قضاوت است.
  • این یک فرآیند ساخت اعتماد و ارتباط است.

تشویق و علاقه اجتماعی. وظیفه اصلی درمانگر بیدار کردن علاقه اجتماعی بیمار و تشویق او به پذیرش مسئولیت زندگی خود است. این شامل کمک به بیمار برای دیدن پتانسیل خود برای رشد و مشارکت است.

  • این شامل بیدار کردن علاقه اجتماعی است.
  • این درباره‌ی تشویق بیمار به پذیرش مسئولیت است.
  • این یک فرآیند پرورش اعتماد به نفس و شجاعت است.

10. یادآوری‌های زودهنگام و رویاها: پنجره‌هایی به ناخودآگاه

یادآوری‌های زودهنگام و رویاها بیانگر سبک زندگی هستند.

یادآوری‌های زودهنگام. یادآوری‌های زودهنگام تنها خاطرات رویدادهای گذشته نیستند بلکه بیانگر سبک زندگی فعلی فرد هستند. آن‌ها به گونه‌ای انتخاب و تفسیر می‌شوند که از تصویر خود و اهداف فرد حمایت کنند.

  • آن‌ها سوابق عینی از گذشته نیستند.
  • آن‌ها بیانگر سبک زندگی هستند.
  • آن‌ها به صورت ذهنی انتخاب و تفسیر می‌شوند.

رویاها به عنوان حل مسئله. رویاها تنها برآورده‌سازی آرزوها نیستند بلکه تلاش‌هایی برای حل مشکلات و آماده‌سازی برای آینده هستند. آن‌ها از استعاره‌ها و نمادها برای بیان نگرانی‌ها و تلاش‌های زیرین فرد استفاده می‌کنند.

  • آن‌ها تنها برآورده‌سازی آرزوها نیستند.
  • آن‌ها تلاش‌هایی برای حل مشکلات هستند.
  • آن‌ها بیانگر سبک زندگی هستند.

عملکرد رو به جلو. هم یادآوری‌های زودهنگام و هم رویاها رو به جلو هستند و سرنخ‌هایی به سمت جهت‌گیری و اهداف آینده فرد فراهم می‌کنند. آن‌ها تنها بازتاب‌های گذشته نیستند بلکه نیروهای فعالی در شکل‌دهی به حال و آینده فرد هستند.

  • آن‌ها رو به جلو هستند، نه رو به عقب.
  • آن‌ها حل مسئله هستند، نه برآورده‌سازی آرزو.
  • آن‌ها بیانگر سبک زندگی منحصر به فرد فرد هستند.

11. کودک مشکل‌دار: فراخوانی برای درک

نیاز کودک به محبت نباید تنها به عنوان یک بازی برآورده شود، بلکه عمدتاً برای نتایج فرهنگی مفید است. علاوه بر این، کودک نباید در برآورده‌سازی محبت خود مسدود شود، تا زمانی که بتواند این را از طریق مسیرهای فرهنگی به دست آورد.

سبک زندگی ناقص. رفتار مشکل‌دار در کودکان نشانه‌ای از بدی ذاتی نیست بلکه تجلی یک سبک زندگی ناقص است. این یک راه برای کنار آمدن با احساسات حقارت و ناامنی است، اغلب از طریق روش‌های خودمحور و غیرهمکاری.

  • این تجلی یک سبک زندگی ناقص است.
  • این یک راه برای کنار آمدن با احساسات حقارت است.
  • این نتیجه‌ای از کمبود علاقه اجتماعی است.

اختلالات خاص. اختلالات رفتاری خاص مانند اختلالات عادت، ترس

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.05 از 5
میانگین از 500+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب روانشناسی فردی آلفرد آدلر عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت کرده است و خوانندگان به رویکرد عملی آدلر و تأکید او بر علاقه اجتماعی ارج می‌نهند. بسیاری از آن‌ها نظریه‌های او درباره احساس حقارت و تلاش برای برتری را بینش‌زا و مرتبط می‌دانند. برخی از خوانندگان به تاریخ‌گذشته بودن برخی ایده‌ها، به‌ویژه در مورد جنسیت و تمایلات جنسی، اشاره می‌کنند. این کتاب به خاطر وضوح و دسترسی‌پذیری‌اش ستایش می‌شود، هرچند برخی آن را تکراری می‌یابند. خوانندگان از دوری آدلر از اندیشه‌های فرویدی و تمرکز او بر زمینه اجتماعی و اهداف فردی استقبال می‌کنند.

درباره نویسنده

آلفرد آدلر یک روانپزشک و روان‌درمانگر اتریشی بود که مکتب روانشناسی فردی را بنیان‌گذاری کرد. او تأکید فروید بر جنبه‌های جنسی را رد کرد و نظریه‌هایی را توسعه داد که بر نقش احساسات حقارت و علاقه اجتماعی در رشد شخصیت متمرکز بود. آدلر بر این باور بود که رفتارهای نوروتیک ناشی از جبران‌سازی بیش از حد برای احساس حقارت درک شده است. او رویکردی جامع به روانشناسی را پیشگام کرد و بر تعامل بین تأثیرات خارجی و تمایلات درونی تأکید داشت. آثار آدلر به شهرت جهانی رسید و او در ایالات متحده کرسی تدریس داشت. نظریه‌های او درباره‌ی عقده حقارت و تأثیر آن بر رفتار انسانی همچنان بر روانشناسی و روان‌درمانی مدرن تأثیر می‌گذارد.

Other books by Alfred Adler

0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Ratings: Rate books & see your ratings
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Mar 1,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
50,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Settings
Appearance
Black Friday Sale 🎉
$20 off Lifetime Access
$79.99 $59.99
Upgrade Now →