Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
The Revolt of the Elites and the Betrayal of Democracy

The Revolt of the Elites and the Betrayal of Democracy

توسط Christopher Lasch 1995 276 صفحات
3.98
1.4K امتیازها
گوش دادن
Try Full Access for 7 Days
Unlock listening & more!
Continue

نکات کلیدی

۱. نخبگان از وظیفه‌ی مدنی و پیوندهای محلی روی‌گردان شده‌اند

نخبگانی که مسائل را تعریف می‌کنند، ارتباط خود را با مردم از دست داده‌اند.

جدایی از زندگی معمولی. نخبگان امروز، از جمله مدیران شرکت‌ها و متخصصان اطلاعات، به‌طرزی خطرناک از سایر اقشار جامعه جدا شده‌اند. برخلاف خانواده‌های ثروتمند قرن نوزدهم که ریشه در محل زندگی خود داشتند و ثروت را با تعهدات مدنی مانند تأمین مالی کتابخانه‌ها و پارک‌ها می‌دیدند، نخبگان جدید متحرک و جهان‌وطنی‌اند. آن‌ها در سواحل گرد هم می‌آیند، روابط بین‌المللی را پرورش می‌دهند و به قلب کشور با تحقیر می‌نگرند.

شورش علیه «آمریکای میانی». این اشرافیت نوین ذهنی، «آمریکای میانی» را عقب‌مانده از نظر فناوری، واپس‌گرا در سیاست و محدود به فرهنگ محلی می‌داند. پیشرفت آن‌ها مستلزم مهاجرت مداوم است و «خانه» را با همسایگان مزاحم و سنت‌های محدودکننده پیوند می‌دهد. آن‌ها تنها در گذرگاه‌ها احساس راحتی می‌کنند و بازار جهانی پول، تجمل و فرهنگ را بر وفاداری‌های ملی یا محلی ترجیح می‌دهند.

میهن‌پرستی فضیلت پایین‌تری است. میهن‌پرستی در سلسله‌مراتب فضایل آن‌ها جایگاه پایینی دارد، در حالی که «چندفرهنگی» به‌عنوان بازاری جهانی از طعم‌ها و رسوم عجیب و غریب که بدون تعهد می‌توان از آن‌ها بهره برد، جذاب است. این نگاه گردشگری به جهان، احتمالاً شور و اشتیاق لازم برای دموکراسی را که نیازمند حس سرنوشت و مسئولیت مشترک ریشه‌دار در مکان و تاریخ است، پرورش نمی‌دهد.

۲. تعریف جدید فرصت: تحرک جایگزین شایستگی دموکراتیک شده

موفقیت هرگز تا این حد با تحرک اجتماعی پیوند نداشته است، مفهومی که در تعریف فرصت در قرن نوزدهم نقش حاشیه‌ای داشت.

تحرک رو به بالا به‌عنوان آرزو. درک مدرن از «رویای آمریکایی» فرصت را به معنای تحرک اجتماعی رو به بالا، به‌ویژه ورود به طبقه حرفه‌ای-مدیریتی محدود کرده است. این با ایده‌آل قرن نوزدهم که توزیع گسترده مالکیت و دموکراتیزه شدن شایستگی—هوش و ابتکار لازم برای خوداتکایی و اداره امور شخصی—را تصور می‌کرد، تفاوت چشمگیری دارد.

شایستگی یعنی خوداتکایی. در قرن نوزدهم، «شایستگی» هم به مالکیت و هم به مهارت‌های مدیریت آن اشاره داشت که عادات خوداتکایی و مسئولیت‌پذیری را پرورش می‌داد؛ عناصری حیاتی برای شهروندی دموکراتیک. افراط در ثروت و فقر به‌عنوان تهدیدی مرگبار برای دموکراسی دیده می‌شد، زیرا طبقه کارگر فرودست فاقد این ویژگی‌ها بود. ایده‌آل، ملتی از جوامع خودگردان بود، نه صرفاً افرادی که در نردبان اجتماعی بالا می‌روند.

شایسته‌سالاری تقلیدی از دموکراسی است. تحرک اجتماعی، هرچند ظاهراً دموکراتیک، می‌تواند نفوذ نخبگان را با مشروعیت‌بخشی به آن بر اساس شایستگی به جای تولد تثبیت کند. اما این روند استعدادها را از طبقات پایین می‌کاهد و نخبگان را به احساس کم‌تعهدی نسبت به جوامع و پیشینیان خود سوق می‌دهد، به‌گونه‌ای که فرار از سرنوشت مشترک را بر رهبری یا مشارکت مدنی ترجیح می‌دهند.

۳. فرسایش جامعه و زندگی عمومی

کاهش این جوامع بیش از هر چیز دیگری آینده دموکراسی را به پرسش می‌کشد.

محله‌ها جای خود را به مراکز خرید داده‌اند. کاهش جوامع خودگردان که زمانی واحدهای بنیادی جامعه دموکراتیک بودند، تهدیدی اساسی ایجاد کرده است. مراکز خرید حومه شهر جایگزین محله‌هایی شده‌اند که روح مدنی و ارتباطات غیررسمی را پرورش می‌دادند. مهاجرت به حومه‌ها و سپس به دنبال آن اشتغال، شهرها را فقیر کرده و محیطی قطبی‌شده برای ثروتمندان و فقرا ایجاد کرده است.

مهندسی اجتماعی پیوندها را تضعیف می‌کند. فراتر از نیروهای بازار، مهندسی اجتماعی روشنفکرانه نیز با اولویت دادن به ادغام نژادی از طریق سیاست‌هایی مانند جابجایی دانش‌آموزان و شکستن محله‌های قومی، محله‌ها را نابود کرده است. این سیاست‌ها اغلب از اقلیت‌های کارگر قربانی می‌طلبد، نه لیبرال‌های حومه‌نشین که این سیاست‌ها را طراحی می‌کنند. هدف ظاهراً بازسازی شهرها برای نخبگان متحرکی است که آن‌ها را صرفاً محل کار و تفریح می‌دانند.

از دست رفتن کنترل‌های غیررسمی. تحلیل رفتن کنترل‌های غیررسمی جامعه به گسترش کنترل‌های بوروکراتیک منجر می‌شود که اعتماد اجتماعی و تمایل به پذیرش مسئولیت را تضعیف می‌کند. با سنگین شدن بار سازمان‌های رسمی، مردم ممکن است به خودیاری روی آورند، اما بنیان‌های زندگی مدنی نیازمند سیاست عمومی برای بازگرداندن سازوکارهای غیررسمی است که نیروهای بازار به تنهایی قادر به ترمیم آن نیستند.

۴. نزاع دموکراتیک به ژست‌های ایدئولوژیک تنزل یافته است

نبردهای شدید ایدئولوژیک بر مسائل حاشیه‌ای جریان دارد.

نخبگان از واقعیت دور شده‌اند. انزوای فزاینده نخبگان باعث شده ایدئولوژی‌های سیاسی از دغدغه‌های شهروندان عادی فاصله بگیرند. مباحثه به درون‌گرایی و کلیشه‌گویی تبدیل شده و واژگان کلیشه‌ای میان «طبقه سخنگو» که در دنیایی مصنوعی از شبیه‌سازی‌ها زندگی می‌کنند، گردش می‌کند. ایده‌های نو به سختی می‌توانند از چارچوب‌های سخت چپ/راست عبور کنند.

ایدئولوگ‌ها از درگیری واقعی اجتناب می‌کنند. به جای پرداختن به مشکلات واقعی اجتماعی، ایدئولوگ‌ها به تبادل اتهامات (فاشیسم/سوسیالیسم) می‌پردازند و استدلال‌ها را به دو دسته ارتدکس یا مرتد تقسیم می‌کنند. آن‌ها تنها آثاری را می‌خوانند که دیدگاه‌هایشان را تأیید می‌کند و انرژی‌هایی را که می‌توانست صرف خودانتقادی شود، هدر می‌دهند. کاهش ظرفیت خودانتقادی نشانه‌ای از سنت فکری رو به زوال است.

تصویر نادرست از قطب‌بندی. تسلط نخبگان رقیب متعهد به ایدئولوژی‌های ناسازگار، تصویر نادرستی از قطب‌بندی عمیق ایجاد می‌کند. مسائلی که برای اکثر آمریکایی‌ها غیرواقعی به نظر می‌رسد، سیاست ملی را تحت سلطه دارد، در حالی که مشکلات واقعی حل نشده باقی می‌مانند. این سخت‌گیری ایدئولوژیک، زمینه مشترک را پنهان می‌کند و مسائل واقعی را با موضوعات نمادین جایگزین می‌سازد، که توضیح می‌دهد چرا بسیاری از آمریکایی‌ها احساس می‌کنند سیاست ارتباطی با مسائل واقعی ندارد.

۵. شبه‌رادیکالیسم دانشگاهی استانداردهای مشترک را تضعیف می‌کند

هنگامی که دانش با ایدئولوژی برابر شود، دیگر نیازی به استدلال با مخالفان بر اساس عقلانیت یا درک دیدگاه آن‌ها نیست.

اصطلاحات تخصصی جایگزین استدلال شده‌اند. مباحثات در آموزش عالی، به‌ویژه در علوم انسانی، تحت سلطه شبه‌رادیکالیسم دانشگاهی است که به زبان نامفهوم پناه می‌برد و آن را زبان «زیروروگری» علیه «وضوح» سرکوبگر می‌داند. این امر گفتمان دانشگاهی را برای غیرمتخصصان غیرقابل دسترس می‌کند و امتیازات حرفه‌ای متخصصان را تقویت می‌کند.

حمله به استانداردهای جهانی. این چپ دانشگاهی که خود را نماینده مظلومان می‌داند، ارزش‌های جهانی یا فراتر از نژاد را انکار می‌کند و ادعا می‌کند استانداردهای مشترک ذاتاً نژادپرستانه یا جنسیت‌زده‌اند. آن‌ها معتقدند «کانن» بازتاب هژمونی «مردان سفیدپوست اروپایی مرده» است و باید تخریب یا با ایدئولوژی‌های «جایگزین» مانند مطالعات سیاه‌پوستان، مطالعات فمینیستی و غیره جایگزین شود.

تحقیر اقلیت‌ها. این موضع، با وجود ادعای حمایت از اقلیت‌ها، نوعی تحقیر آن‌هاست. با این فرض که این گروه‌ها قادر به درک یا قدردانی از آثار کلاسیک نیستند، دسترسی آن‌ها به فرهنگ جهانی را محدود می‌کند و استاندارد دوگانه‌ای را که به‌نام تساهل پنهان شده، perpetuate می‌کند. این روند هدف دموکراتیزه کردن فرهنگ لیبرال را که با اقتصادی شدن آموزش عالی رها شده است، تضعیف می‌کند.

۶. فرهنگ درمانی شرم و مسئولیت را از میان برده است

از دیدگاه سکولار، دغدغه‌ی اصلی معنوی نه خودبرترپنداری بلکه «عزت نفس» است...

شرم جای خود را به عزت نفس داده است. فرهنگ درمانی مفهوم گناه را با بیماری جایگزین کرده و قضاوت اخلاقی را با «درک» و «پذیرش» عوض کرده است. دغدغه‌ی اصلی معنوی «عزت نفس» است؛ کارزاری علیه شرم و گناه که هدفش این است که مردم، به‌ویژه اقلیت‌های آسیب‌دیده، «احساس خوبی نسبت به خود داشته باشند».

شفقت قربانیان را تنزل می‌دهد. این ایدئولوژی شفقت، هرچند ظاهراً خیرخواهانه، می‌تواند قربانیان را به اشیاء ترحم تبدیل کند و آن‌ها را از پاسخگویی معاف سازد. این روند نابرابری را نهادینه می‌کند، چرا که استانداردهای بی‌طرفانه‌ای که کسب آن‌ها احترام می‌آورد، جای خود را به ادعایی می‌دهد که همه «خاص» هستند و وقتی این ادعا آشکار می‌شود، به بدبینی منجر می‌شود.

درمان به‌مثابه سیاست. دیدگاه درمانی به سیاست عمومی نفوذ کرده است، به‌ویژه در کارزارهایی برای افزایش عزت نفس به‌عنوان درمان مشکلات اجتماعی مانند جرم، فقر و شکست تحصیلی. این رویکرد، نمونه‌اش کارگروه کالیفرنیا درباره عزت نفس، بر «دانش شهودی» بیش از شواهد تکیه دارد و «دولت درمانی» را ترویج می‌کند که وابستگی را به جای احترام به خود پرورش می‌دهد.

۷. دموکراسی نیازمند احترام است، نه صرفاً تحمل یا شفقت

احترام چیزی است که در حضور دستاوردهای قابل تحسین، شخصیت‌های برجسته و استعدادهای طبیعی به کار گرفته شده تجربه می‌کنیم.

تحمل کافی نیست. تحمل امری پسندیده است، اما دموکراسی به اخلاقی پرانرژی‌تر نیاز دارد: احترام متقابل. احترام از طریق دستاوردهای قابل تحسین، شخصیت و به‌کارگیری استعدادها به دست می‌آید؛ این امر نیازمند قضاوت تمیزدهنده است، نه پذیرش بی‌قید و شرط یا قدردانی از «سبک‌های زندگی جایگزین».

پوپولیسم به احترام بها می‌دهد. پوپولیسم، برخلاف گرایش‌های کمونیتاریستی که با دولت رفاه و ایدئولوژی شفقت مصالحه می‌کنند، به‌طور قاطع به احترام متعهد است. این جریان هم تعظیم و هم ترحم را رد می‌کند، طرفدار سخن صریح است و افراد را مسئول اعمالشان می‌داند، حتی اگر این رویکرد به‌عنوان «قضاوت‌گرایی» محکوم شود.

خواستار بودن از یکدیگر. فضای اخلاقی کنونی که «گشایش» و «درک» را بر همه چیز ترجیح می‌دهد، ظرفیت قضاوت تمیزدهنده را تضعیف کرده و ما را از درخواست خواسته‌ها از یکدیگر بازداشته است. این امر به تحمل کار و رفتار درجه دو و در نهایت به بی‌تفاوتی منجر می‌شود که تهدیدی بزرگ‌تر برای دموکراسی از عدم تحمل است.

۸. بحران طبقه متوسط و گسترش نابرابری

روند کلی تاریخ اخیر دیگر به سمت هموارسازی تمایزات اجتماعی نیست، بلکه بیش از پیش به سوی جامعه‌ای دوطبقه حرکت می‌کند...

ظهور جامعه دوطبقه. تاریخ اخیر بازگشت دموکراتیزه شدن فراوانی را نشان می‌دهد و نابرابری‌های دیرینه دوباره تثبیت شده‌اند. شکاف جهانی بین ثروت و فقر چشمگیر است، اما بحران طبقه متوسط اهمیت ویژه‌ای دارد، زیرا قدرت و تعداد آن به توزیع کلی ثروت وابسته است.

کوچک شدن طبقه متوسط. در آمریکا، ۲۰ درصد بالایی نیمی از ثروت را در اختیار دارند و درآمدشان افزایش یافته، در حالی که طبقه متوسط کوچک شده است. عوامل شامل کاهش تولید، رشد نیروی کار موقت و انتقال به اقتصاد اطلاعات/خدمات است. حتی مدارک دانشگاهی دیگر تضمین‌کننده رفاه نیست؛ خانواده‌های حرفه‌ای با درآمد دوگانه («جفت‌گزینی همسان») رونق طبقه بالا را رقم می‌زنند.

نابرابری اقتصادی نامطلوب است. در حالی که برابری مدنی (محدود کردن نفوذ پول خارج از حوزه‌اش) اهمیت دارد، خود نابرابری اقتصادی ذاتاً نامطلوب است. تجمل اخلاقاً ناپسند و ناسازگار با آرمان‌های دموکراتیک است. انباشت نامحدود پول را مسلط می‌کند، بنابراین برابری اجتماعی و مدنی دست‌کم مستلزم تقریباً برابری اقتصادی است.

۹. افول ملت‌ها و صعود قبیله‌گرایی/جهان‌وطنی

جهان اواخر قرن بیستم منظره‌ای شگفت‌انگیز ارائه می‌دهد. از یک سو، اکنون از طریق بازار متحد شده است... و از سوی دیگر، وفاداری‌های قبیله‌ای هرگز به این شدت ترویج نشده‌اند.

ضعف دولت-ملت. تضعیف دولت-ملت زمینه‌ساز هم‌گرایی جهانی (بازار، جریان سرمایه) و هم تفرقه (درگیری‌های قومی/دینی) است. دولت دیگر قادر به مهار هیچ‌یک از این نیروها نیست. ملی‌گرایی توسط خاص‌گرایی قومی و نخبگان جهان‌وطنی که خواهان بین‌المللی شدن‌اند، مورد حمله قرار گرفته است.

نخبگان جهان‌وطنی فاقد وفاداری‌اند. افول ملت‌ها با افول جهانی طبقه متوسط که تاریخی به دولت-ملت وابسته بود، مرتبط است. نخبگان جهان‌وطنی جدید که به بازارهای بین‌المللی پیوند خورده‌اند، بیشتر با همتایان خارجی خود احساس قرابت می‌کنند تا هموطنان خود. بدون تعلقات ملی، تمایلی به فداکاری یا پذیرش مسئولیت فراتر از محافل محدود خود ندارند.

جهان‌وطنی به منزله تنگ‌نظری است. این جهان‌وطنی که از شهروندی بی‌بهره است، به شکلی بالاتر از تنگ‌نظری بدل می‌شود. نخبگان در خدمات خصوصی (مدارس، امنیت) سرمایه‌گذاری می‌کنند اما از مشارکت در خزانه ملی شانه خالی می‌کنند. این «جدایی تحلیل‌گران نمادین» شورشی علیه محدودیت‌های زمان و مکان است که زمینه مشترک ملی‌گرایی طبقه متوسط را تضعیف می‌کند.

۱۰. دانشگاه از گفتمان عمومی کناره‌گیری می‌کند

مسئله بنیادی نادیده گرفته می‌شود: رها کردن مأموریت تاریخی آموزش آمریکایی، دموکراتیزه کردن فرهنگ لیبرال.

طبقه‌بندی آموزش عالی. مباحث آموزش عالی بر دانشگاه‌های نخبه و جنگ‌های فرهنگی متمرکز است و اکثریت دانشجویان در کالج‌های دولتی و جامعه را نادیده می‌گیرد. به دلیل افزایش هزینه‌ها، آموزش لیبرال بیش‌تر به امتیاز ثروتمندان بدل شده و اکثر دانشجویان به رشته‌های کاربردی می‌پردازند که کمتر با علوم انسانی یا تفکر انتقادی آشنا می‌شوند.

اصطلاحات دانشگاهی انزوا می‌آورد. عقب‌نشینی چپ دانشگاهی به زبان تخصصی و «نظریه» آن‌ها را از عموم و بحران واقعی آموزش—کاهش مهارت‌های پایه، دانش عمومی و ارزش‌های اخلاقی—جدا کرده است. آن‌ها منتقدان و عموم را ناتوان از درک ایده‌های پیچیده می‌دانند و انزو

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

3.98 از 5
میانگین از 1.4K امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب «شورش نخبگان و خیانت به دموکراسی» نقدی ژرف و پیش‌بینانه بر جامعه‌ی آمریکاست که به بررسی فاصله‌ی فزاینده میان نخبگان و مردم عادی می‌پردازد. لَش در این اثر استدلال می‌کند که طبقه‌ی حرفه‌ای جدید مسئولیت‌های سنتی خود را رها کرده و این امر به کاهش مشارکت مدنی و تضعیف دموکراسی منجر شده است. موضوعاتی چون شایسته‌سالاری، تحرک اجتماعی و فرسایش حس جامعه در این کتاب به‌تفصیل مورد بحث قرار گرفته‌اند. اگرچه برخی منتقدان دیدگاه‌های لش را ستایش کرده‌اند، گروهی دیگر استدلال‌های او را پراکنده یا فاقد شواهد کافی دانسته‌اند. با وجود انتشار کتاب در سال ۱۹۹۵، بسیاری از خوانندگان هنوز نکات مطرح‌شده در آن را مرتبط با مسائل معاصر می‌دانند.

Your rating:
4.47
1 امتیازها

درباره نویسنده

کریستوفر لاش، مورخ و منتقد اجتماعی آمریکایی، به خاطر تحلیل‌های دقیق و نافذ خود از فرهنگ و جامعه‌ی آمریکا شناخته شده است. او که در سال ۱۹۳۲ به دنیا آمد، در دانشگاه راچستر به تدریس تاریخ پرداخت و چندین کتاب تأثیرگذار را به رشته‌ی تحریر درآورد. آثار لاش از نئو مارکسیسم آغاز شد و به تدریج به ترکیبی منحصر به فرد از محافظه‌کاری فرهنگی و نقد سرمایه‌داری تبدیل گردید. او به بررسی موضوعاتی چون مصرف‌گرایی، خودشیفتگی و فرسایش نهاد خانواده و جامعه پرداخت. دیدگاه لاش درباره‌ی فمینیسم و پیشرفت پیچیده بود؛ او از برابری حمایت می‌کرد اما در عین حال برخی جنبه‌های ایدئولوژی لیبرال را نقد می‌نمود. آخرین آثار او به بررسی درس‌های احتمالی از جنبش‌های پوپولیستی و صنایع دستی گذشته اختصاص داشت.

Listen
Now playing
The Revolt of the Elites and the Betrayal of Democracy
0:00
-0:00
Now playing
The Revolt of the Elites and the Betrayal of Democracy
0:00
-0:00
1x
Voice
Speed
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
1.0×
+
200 words per minute
Queue
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Recommendations: Personalized for you
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Ratings: Rate books & see your ratings
100,000+ readers
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 4
📜 Unlimited History
Free users are limited to 4
📥 Unlimited Downloads
Free users are limited to 1
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Jul 4,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Start a 7-Day Free Trial
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Loading...