نکات کلیدی
1. معاملهگران کالا: غولهای پنهان تجارت جهانی
تعداد کمی از ما قدرت آنها را به اندازه لیبیاییها بهطور مستقیم تجربه میکنیم، اما چه بدانیم و چه ندانیم، همه ما مشتریان آنها هستیم.
تأثیر جهانی. معاملهگران کالا اجزای ضروری در اقتصاد مدرن هستند که مقادیر زیادی از منابع طبیعی را که پایه و اساس زندگی روزمره ما هستند، مدیریت میکنند. از نفت در خودروهایمان تا فلزات در گوشیهای هوشمند و غذایی که در بشقابهایمان است، این معاملهگران جریان کالاهای حیاتی را در سراسر جهان تسهیل میکنند.
عملیات مخفیانه. با وجود تأثیر عظیمشان، معاملهگران کالا مدتها در سایهها فعالیت کردهاند، کمتوجه و کمبررسی شدهاند. شرکتهایی مانند گلنکور، ویتول، ترافیگورا و کارگیل بخش قابلتوجهی از منابع تجاری جهان را مدیریت میکنند، اما برای عموم مردم تا حد زیادی ناشناخته باقی ماندهاند.
قدرت سیاسی و اقتصادی. کنترل معاملهگران بر جریان منابع استراتژیک آنها را به بازیگران سیاسی قدرتمندی تبدیل کرده است. آنها تاریخ را با:
- دور زدن تحریمهای سازمان ملل برای فروش نفت به عراق صدام حسین
- مبادله شکر با نفت با کوبای فیدل کاسترو
- فروش میلیونها تن گندم آمریکایی به اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد
- جمعآوری میلیاردها دلار برای تأمین مالی غول نفتی روسیه، روسنفت
2. از اتاق پست تا میلیونها: ظهور معاملهگران افسانهای
برای معاملهگران، این یک فراخوان برای اقدام بود. آنها به جستجوی منابعی پرداختند که هر کشور در جهان را در بر میگرفت.
آغازهای فروتنانه. بسیاری از پیشگامان صنعت از موقعیتهای متواضع شروع کردند. مارک ریچ، که به یکی از تأثیرگذارترین معاملهگران نفت تبدیل شد، کار خود را در اتاق پست فیلیپ برادرز آغاز کرد. این الگوی شروع از پایین و پیشرفت در ردهها در صنعت رایج بود و استقامت و درک عمیقی از کسبوکار را القا میکرد.
چشمانداز جهانی. معاملهگرانی مانند تئودور وایسر، لودویگ جسلسون و جان اچ. مکمیلان جونیور پتانسیل تجارت بینالمللی را قبل از اینکه "جهانیسازی" به یک واژه رایج تبدیل شود، تشخیص دادند. آنها کسبوکارهایی ساختند که قارهها را در بر میگرفت و منابع را از یک قسمت جهان به تقاضا در قسمت دیگر متصل میکرد.
ریسک و پاداش. کسبوکار معاملهگری کالا نیازمند:
- تمایل به فعالیت در محیطهای چالشبرانگیز
- توانایی برقراری روابط با شخصیتهای قدرتمند در کشورهای غنی از منابع
- اشتهای ریسک و سفتهبازی
- سازگاری با مناظر سیاسی و اقتصادی به سرعت در حال تغییر
3. بحرانهای نفتی و تحولات سیاسی: فرصتهای طلایی معاملهگران
معاملهگران کالا از معاملات وحشی و خطرناک دهه 1990 با کسبوکارهایی که در سراسر جهان گسترده شده بودند، از کوبای کمونیستی تا کشورهای سرمایهداری به سرعت در حال رشد اروپای شرقی، با مجموعهای از دیکتاتوریها و دولتهای شکستخورده در میان آنها، ظهور کردند.
سودآوری از هرج و مرج. رویدادهای بزرگ ژئوپلیتیکی، مانند بحران نفتی 1973 و انقلاب ایران در 1979، فرصتهای عظیمی برای معاملهگران کالا ایجاد کردند. با اختلال در زنجیرههای تأمین سنتی، معاملهگران راههایی برای جابجایی منابع و کسب سودهای قابلتوجه پیدا کردند.
پیمایش تحریمها. معاملهگرانی مانند مارک ریچ به کارشناسانی در دور زدن تحریمها و تحریمهای بینالمللی تبدیل شدند. آنها شبکههای پیچیده و روشهای خلاقانهای برای ادامه تجارت با کشورهایی مانند ایران، آفریقای جنوبی تحت آپارتاید و کوبا توسعه دادند.
پیشگامان بازارهای نوظهور. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در 1991 فرصتهای وسیعی برای معاملهگران کالا ایجاد کرد. آنها از اولین کسانی بودند که به کشورهای تازه مستقل شده وارد شدند، منابع آنها را به بازارهای جهانی متصل کردند و اغلب در این فرآیند ثروتهای زیادی به دست آوردند.
4. آیندهها و مالیسازی: تغییر شکل بازارهای کالا
مالیسازی بازار نفت، با ورود آیندهها، گزینهها و سایر قراردادهای مشتقه که هال بهطور ماهرانهای در طول جنگ خلیج فارس اول از آنها بهرهبرداری کرد، انواع جدیدی از امکانات را برای معاملهگران باز کرد.
ابزارهای مالی جدید. معرفی بازارهای آینده و گزینهها برای کالاها، بهویژه نفت، در دهه 1980 صنعت را متحول کرد. این ابزارهای مالی به معاملهگران اجازه دادند تا:
- ریسکهای خود را بهطور مؤثرتری پوشش دهند
- بدون دست زدن به کالاهای فیزیکی بر حرکات قیمتی سفتهبازی کنند
- حجمهای بسیار بزرگتری از تجارت را مدیریت کنند
ورود وال استریت به بازی. بانکهایی مانند گلدمن ساکس و مورگان استنلی به بازیگران اصلی در معاملهگری کالا تبدیل شدند و تکنیکهای مالی پیچیدهای را به صنعت آوردند. این امر رقابت و پیچیدگی در بازارها را افزایش داد.
فرسایش مزیت اطلاعاتی. با توسعه بازارهای مالی و در دسترستر شدن اطلاعات، برتری سنتی معاملهگران کالا - اطلاعات برتر بازار آنها - شروع به کاهش کرد. این امر معاملهگران را به جستجوی راههای جدید برای حفظ سودآوری خود سوق داد، از جمله سرمایهگذاری در داراییهای فیزیکی.
5. سقوط مارک ریچ و تولد غولهای مدرن معاملهگری
در عرض یک سال و نیم، کارمندان سابق او مالکیت کامل شرکت را به دست آوردند و نام او را از درب حذف کردند.
سقوط ریچ. مارک ریچ، که زمانی قدرتمندترین معاملهگر کالا در جهان بود، در 1983 به دلیل فرار مالیاتی و تجارت با ایران در طول بحران گروگانگیری، به یک فراری از عدالت آمریکا تبدیل شد. این امر پایان یک دوره در معاملهگری کالا را نشان داد.
تولد گلنکور. شرکت ریچ توسط کارمندانش، به رهبری ویلی استروته، در یک کودتای هیئت مدیره دراماتیک تصاحب شد. آنها نام شرکت را به گلنکور تغییر دادند و به تبدیل آن به یک نهاد محترمتر و عمومیتر پرداختند.
نسل جدید معاملهگران. سقوط مارک ریچ راه را برای ظهور نسل جدیدی از معاملهگران و خانههای معاملهگری باز کرد:
- ایوان گلاسنبرگ در گلنکور
- کلود دوفین در ترافیگورا
- ایان تیلور در ویتول
این رهبران جدید صنعت را برای دههها شکل دادند، با تعادل بین روحیه ماجراجویانه معاملهگران قبلی و رویکردی شرکتیتر.
6. رونق اقتصادی چین: سوخترسانی به تقاضای بیسابقه کالا
چین در حدود زمانی که دیویس یادداشت خود را درباره اکسترات نوشت، به نقطه شیرین کالا رسید: تولید ناخالص داخلی سرانه آن در 2001 به 3,959 دلار رسید.
رشد انفجاری. صنعتیسازی و شهرنشینی سریع چین در دهه 2000 اشتهای سیریناپذیری برای کالاها ایجاد کرد. تقاضای کشور برای منابعی مانند سنگ آهن، مس و نفت به شدت افزایش یافت و قیمتهای جهانی را به رکوردهای جدیدی رساند.
ابرچرخه کالا. افزایش تقاضای چین، همراه با رشد مشابه در سایر بازارهای نوظهور، منجر به آنچه اقتصاددانان "ابرچرخه کالا" نامیدند شد - دورهای طولانی از قیمتهای بالا در طیف گستردهای از منابع طبیعی.
سود بادآورده معاملهگران. رونق به رهبری چین منجر به سودهای عظیمی برای معاملهگران کالا شد:
- سود گلنکور برای اولین بار در 2003 از 1 میلیارد دلار فراتر رفت
- ویتول، گلنکور و کارگیل از 2002 تا 2011 مجموعاً 76.3 میلیارد دلار به دست آوردند
- معاملهگران عملیات خود را گسترش دادند و در معادن، میادین نفتی و زیرساختها سرمایهگذاری کردند
7. عرضه اولیه گلنکور: افشای دنیای مخفی معاملهگری کالا
عرضه اولیه گلنکور نشاندهنده تبلور ثروتهای رونق کالا بود.
فهرستبندی رکوردشکن. عرضه اولیه عمومی گلنکور در 2011 بزرگترین عرضه در تاریخ بورس لندن بود و 10 میلیارد دلار جمعآوری کرد و شرکت را به شاخص FTSE 100 وارد کرد.
ثروت آشکار شده. عرضه اولیه ثروت عظیمی را که توسط معاملهگران برتر گلنکور انباشته شده بود، افشا کرد:
- سهام مدیرعامل ایوان گلاسنبرگ 9.3 میلیارد دلار ارزش داشت
- هفت میلیاردر در میان شرکای گلنکور ایجاد شد
- 13 شریک کارمند برتر بهطور جمعی 29 میلیارد دلار ارزش داشتند
توجه به صنعت. عرضه اولیه گلنکور توجه بیسابقهای به صنعت معاملهگری کالا جلب کرد:
- شرکتهای قبلاً مخفی مجبور به افشای اطلاعات بیشتری شدند
- مقیاس و سودآوری معاملهگری کالا بهطور گستردهای شناخته شد
- ناظران، روزنامهنگاران و عموم مردم شروع به بررسی دقیقتر صنعت کردند
8. از واسطهها تا سازندگان امپراتوری: گسترش نفوذ معاملهگران
همانطور که دیگران بهطور فزایندهای از مثال او پیروی کردند، خانههای معاملهگری نه تنها واسطههایی بودند که نفت، فلزات و غلات را در سراسر جهان خرید و فروش میکردند، بلکه امپراتوریهای کوچکی از زیرساختهای حیاتی برای جریان تجارت جهانی، بسیاری از آنها در بازارهای نوظهور، شدند.
تملک دارایی. معاملهگران کالا بهطور فزایندهای در داراییهای فیزیکی مانند معادن، میادین نفتی، تأسیسات ذخیرهسازی و بنادر سرمایهگذاری کردند. این استراتژی به آنها اجازه داد تا:
- تأمین منابع کالاها را تضمین کنند
- کنترل بیشتری بر زنجیره تأمین به دست آورند
- جریانهای درآمدی خود را متنوع کنند
یکپارچگی عمودی. معاملهگرانی مانند گلنکور به تولیدکنندگان عمده کالاها تبدیل شدند، نه فقط معاملهگران. به عنوان مثال، گلنکور به:
- بزرگترین صادرکننده زغالسنگ حرارتی در جهان
- بزرگترین معدنکار روی و یکی از تولیدکنندگان برتر مس
- بازیگری مهم در تولید و فرآوری غلات
تکامل مالی. برای تأمین مالی گسترش خود، خانههای معاملهگری به دنبال منابع جدید سرمایه رفتند:
- برخی، مانند گلنکور، عمومی شدند
- دیگران اوراق قرضه صادر کردند یا به دنبال سرمایهگذاری از صندوقهای ثروت ملی بودند
- این امر نظارت بیشتری به همراه داشت اما همچنین به معاملهگران قدرت مالی بیسابقهای داد
9. تأمین مالی کشورها و شکلدهی به ژئوپلیتیک: شاهزادگان جدید بازرگان
با معاملات بزرگتر، آنها نظارت بر مقادیر بیشتری از پول را بر عهده داشتند. اکنون، آنها توانایی تأمین مالی کل کشورها - و کمک به ایجاد دیگران - را داشتند. آنها دیگر فقط معاملهگران کالا نبودند، بلکه بازرگانان قدرت بودند.
وامدهندگان آخرین چاره. معاملهگران کالا بهطور فزایندهای به عنوان تأمینکنندگان مالی برای کشورهایی که از نظر منابع غنی اما از نظر مالی در مضیقه بودند، عمل کردند:
- گلنکور میلیاردها دلار به چاد وام داد و به یک طلبکار حیاتی برای کشور تبدیل شد
- ویتول بیش از 6 میلیارد دلار وام به شرکت نفت دولتی قزاقستان ارائه داد
- معاملهگران صادرات نفت کردستان را تأمین مالی کردند و بهطور غیرمستقیم از تلاشهای آنها برای استقلال حمایت کردند
نفوذ سیاسی. در حالی که معاملهگران اغلب ادعا میکردند که غیرسیاسی هستند، معاملات مالی آنها پیامدهای ژئوپلیتیکی قابلتوجهی داشت:
- آنها در ازای دسترسی به منابع، رژیمهای استبدادی را تقویت کردند
- وامها و پیشپرداختهای آنها برای کالاها به آنها اهرمهایی بر سیاستهای دولتی داد
- در برخی موارد، مانند کردستان، تأمین مالی معاملهگران جنبشهای استقلالطلبانه را جسور کرد
دسترسی جهانی. معاملهگران کالا به مجاری بین جهان در حال توسعه و بازارهای مالی جهانی تبدیل شدند:
- آنها از بانکها، صندوقهای بازنشستگی و سایر سرمایهگذاران پول جمعآوری کردند
- این سرمایه سپس در معاملات پرخطر و پاداش بالا در بازارهای مرزی به کار گرفته شد
- تمایل معاملهگران به فعالیت در محیطهای چالشبرانگیز آنها را برای کشورهای غنی از منابع و سرمایهگذاران جهانی ضروری کرد
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب جهان برای فروش به عنوان یک بررسی جامع و روشنگر از تجارت کالاها مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان آن را آموزنده، هیجانانگیز و گاه شوکآور یافتند و قدرت و ثروت عظیم معاملهگرانی را که در سایههای اقتصاد جهانی فعالیت میکنند، آشکار میکند. این کتاب معاملات پیچیده و اغلب غیراخلاقی را که رویدادها و اقتصادهای جهانی را شکل میدهند، فاش میکند. در حالی که برخی آن را سنگین یا دشوار برای دنبال کردن یافتند، اکثر منتقدان از بینشهای کتاب در مورد صنعتی که پیشتر مبهم بود، قدردانی کردند و بر اهمیت ژئوپلیتیکی آن و ابهام اخلاقی بازیگران کلیدیاش تأکید کردند.