Facebook Pixel
Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
Thinking Like a Lawyer

Thinking Like a Lawyer

A New Introduction to Legal Reasoning
توسط Frederick Schauer 2009 256 صفحات
3.88
100+ امتیازها
گوش دادن
Listen to Summary

نکات کلیدی

1. استدلال حقوقی: یک رشته متمایز؟

دانشکده‌های حقوق به دنبال آموزش به دانشجویان خود هستند تا به شیوه‌ای متفاوت فکر کنند—متمایز از افراد عادی و متمایز از اعضای سایر حرفه‌ها.

فراتر از استدلال عادی. دانشکده‌های حقوق هدف دارند تا یک شیوه تفکر منحصر به فرد را پرورش دهند که از عقلانیت عمومی یا تخصص حرفه‌ای متمایز باشد. این "استدلال حقوقی" شامل تکنیک‌های خاصی در استدلال و تصمیم‌گیری است که وکلا را از سایر حرفه‌ها متمایز می‌کند.

چالش‌های شکاکانه. تمایز استدلال حقوقی با چالش‌هایی از سوی واقع‌گرایان حقوقی، دانشمندان سیاسی، روانشناسان و تاریخ‌نگاران مواجه است. این منتقدان ادعا می‌کنند که وکلا و قضات تحت تأثیر تعصبات شخصی، ترجیحات سیاسی و نواقص روانشناختی قرار دارند و به تأثیر واقعی آموزش‌های تخصصی حقوقی شک می‌کنند.

یک فرضیه مورد مناقشه. وجود استدلال حقوقی یک فرضیه مورد مناقشه باقی می‌ماند که نیاز به تأیید تجربی دارد. در حالی که وکلا ویژگی‌های استدلالی مشترکی با دیگران دارند، تمرکز و تسلط روش‌های خاص در سیستم حقوقی ممکن است ادعای "فکر کردن مانند یک وکیل" را توجیه کند.

2. قواعد: ستون فقرات تصمیمات حقوقی

عامل مرکزی در آنچه که قواعد هستند و چگونه عمل می‌کنند این است که آنچه که قاعده می‌گوید عامل حیاتی است، حتی اگر آنچه که قاعده می‌گوید نادرست یا ناسازگار با توجیهات زمینه‌ای باشد که پشت قاعده قرار دارد و حتی اگر پیروی از آنچه که قاعده می‌گوید در یک مورد خاص نتیجه بدی به بار آورد.

قواعد و توجیهات. هر قاعده یک توجیه یا rationale زمینه‌ای دارد که برای آن طراحی شده است. با این حال، خود قاعده، نه توجیه، نیروی قانون را به همراه دارد. این می‌تواند به نتایج ظاهراً ناعادلانه‌ای منجر شود زمانی که کاربرد لفظی قاعده با هدف زیرین آن در تضاد باشد.

هسته در مقابل حاشیه. قواعد دارای هسته‌ای واضح از معنی ثابت و حاشیه‌ای مبهم هستند که در آن تفسیر لازم است. موارد قضایی به طور نامتناسبی شامل حاشیه می‌شوند که منجر به درک نادرست از قواعد حقوقی به عنوان قواعدی ذاتاً مبهم می‌شود.

عمومیت و رسمیت. قواعد عمومی هستند و به طیف وسیعی از موارد اعمال می‌شوند و این عمومیت به ناچار منجر به شمول بیش از حد و کمبود شمول می‌شود. رسمیت قانون نتیجه‌ای را که توسط کلمات یک قاعده تعیین شده است، حتی زمانی که در یک مورد خاص ناعادلانه به نظر می‌رسد، در اولویت قرار می‌دهد.

3. رویه: یادگیری از گذشته حقوقی

اصل اصلی تصمیم‌گیری بر اساس رویه این است که دادگاه‌ها باید به تصمیمات قبلی پایبند باشند—که باید به همان سوالات حقوقی پاسخ‌هایی مشابه آنچه که دادگاه‌های بالاتر یا قبلی در گذشته داده‌اند، بدهند.

رویه عمودی و افقی. رویه عمودی نیاز دارد که دادگاه‌های پایین‌تر به تصمیمات دادگاه‌های بالاتر در حوزه قضایی خود پایبند باشند. رویه افقی، یا stare decisis، دادگاه‌ها را ملزم می‌کند که به تصمیمات قبلی خود پایبند باشند.

پیروی در مقابل یادگیری. استدلال از رویه شامل پیروی از یک تصمیم قبلی صرفاً به دلیل وضعیت آن به عنوان یک رویه است، نه به این دلیل که دادگاه فعلی از استدلال آن متقاعد شده است. این می‌تواند به تصمیماتی منجر شود که دادگاه معتقد است نادرست هستند.

توجیهات برای رویه. رویه عمودی با اقتدار سلسله‌مراتبی توجیه می‌شود. رویه افقی ثبات، پیش‌بینی‌پذیری و کارایی را در سیستم حقوقی ترویج می‌کند.

4. اقتدار: وزن منابع حقوقی

زمانی که دادگاه‌ها به رویه محدود می‌شوند، ملزم به پیروی از یک رویه هستند نه تنها زمانی که آن را صحیح می‌دانند، بلکه حتی زمانی که آن را نادرست می‌دانند.

محتوا-استقلال. اقتدار در قانون مستقل از محتوا است، به این معنی که موضوعات حقوقی انتظار دارند به قواعد و رویه‌ها پایبند باشند، صرف نظر از نظرات خود درباره حکمت آن‌ها. منبع یا وضعیت قاعده مهم است، نه محتوای اساسی آن.

اقتدارهای اختیاری در مقابل الزامی. اقتدارهای الزامی، مانند رویه‌های الزام‌آور، باید رعایت شوند. اقتدارهای اختیاری، مانند رویه‌های قانع‌کننده یا منابع ثانویه، ممکن است مورد توجه قرار گیرند اما الزام‌آور نیستند.

اقتدارهای ممنوع. برخی منابع، مانند موارد لغو شده یا مواد غیرحقوقی، ممکن است به عنوان اقتدار ممنوع شوند. این نشان‌دهنده قضاوتی درباره اینکه کدام منابع برای استدلال حقوقی مشروع هستند، می‌باشد.

5. تشابه: یافتن شباهت در تفاوت

در تلاش برای نشان دادن به دانشجوی بیچاره یا وکیل در حال مبارزه که بهترین نتیجه حقوقی ممکن است چیزی غیر از بهترین نتیجه برای مناقشه فوری باشد، پرسشگری سقرطی نمونه‌ای از تمایل فراگیر قانون به رسیدن به نتیجه‌ای متفاوت از آنچه که به طور بهینه عادلانه یا حداکثر عاقلانه است، در نظر گرفته می‌شود.

ایجاد ارتباطات. استدلال تشابهی شامل این است که یک وضعیت کنونی مشابه یک وضعیت گذشته است و باید به همان شیوه رفتار شود. این نیاز به شناسایی شباهت‌های مرتبط بین موارد منبع و هدف دارد.

نه رویه. استدلال تشابهی با پیروی از رویه متفاوت است، که شامل الزامی برای پیروی از یک تصمیم قبلی صرف نظر از اینکه دادگاه فعلی با آن موافق است یا نه، می‌باشد. تشابهات به دلیل قدرت قانع‌کننده‌شان انتخاب می‌شوند، در حالی که رویه‌ها به دلیل اقتدارشان الزام‌آور هستند.

نگرش شکاکانه. برخی ادعا می‌کنند که استدلال تشابهی صرفاً یک شکل پنهان از استدلال مبتنی بر قاعده است، با این حال دادگاه قاعده‌ای را انتخاب می‌کند که ارتباط شباهت‌ها را تعیین می‌کند. این دیدگاه به تمایز استدلال تشابهی شک می‌کند.

6. حقوق عمومی: تکامل از طریق موارد

شایستگی حقوق عمومی این است که ابتدا پرونده را تصمیم‌گیری می‌کند و سپس اصل را تعیین می‌کند.

قانون ساخته شده توسط قاضی. حقوق عمومی یک سیستم حقوقی است که در آن قانون از طریق تصمیمات قضایی در اختلافات خاص ایجاد و توسعه می‌یابد. این در تضاد با سیستم‌های حقوقی مدنی است که به کدهای جامع تکیه می‌کنند.

انعطاف‌پذیری و سازگاری. قواعد حقوق عمومی قابل تغییر هستند، به این معنی که می‌توانند در نور شرایط جدید اصلاح یا لغو شوند. این به حقوق عمومی اجازه می‌دهد تا با شرایط اجتماعی در حال تغییر سازگار شود.

نقش انصاف. انصاف، که در اصل یک سیستم عدالت فردی بود که توسط صدراعظم اداره می‌شد، به حقوق عمومی ادغام شده و انعطاف‌پذیری و عدالت را فراهم می‌کند.

7. واقع‌گرایی: نگاهی شکاکانه به استدلال حقوقی

موضع شکاکانه‌ای که استدلال حقوقی متمایز غیرمعمول‌تر از آنچه در عمل حقوقی واقعی است، ممکن است در نهایت صحیح باشد، اما فرضیه این کتاب این است که نه تنها استدلال حقوقی وجود دارد، حتی اگر تمام آنچه وکلا و قضات انجام می‌دهند نباشد، بلکه وجود واقعی آن به اندازه‌ای گسترده است که می‌توان گفت به طور توصیفی چیزی وجود دارد که می‌توانیم به دقت به عنوان "فکر کردن مانند یک وکیل" توصیف کنیم.

چالش به فرمالیسم. واقع‌گرایان حقوقی به دیدگاه سنتی که دکترین حقوقی تصمیمات قضایی را تعیین می‌کند، شک کردند. آن‌ها ادعا کردند که قضات تحت تأثیر تعصبات شخصی، ترجیحات سیاسی و سایر عوامل غیرحقوقی قرار دارند.

پیش‌بینی نتایج. واقع‌گرایان بر اهمیت پیش‌بینی آنچه که دادگاه‌ها واقعاً انجام خواهند داد تأکید کردند، نه فقط بر روی قواعد حقوقی رسمی. آن‌ها تحقیق تجربی را برای شناسایی "عوامل واقعی" تعیین‌کننده تصمیمات قضایی تشویق کردند.

محدودیت‌های دکترین. واقع‌گرایان ادعا کردند که دکترین حقوقی اغلب نامعین است و به قضات اجازه می‌دهد تا دامنه وسیعی از نتایج را توجیه کنند. این به چالش کشیدن ایده‌ای است که استدلال حقوقی یک فرآیند خنثی و عینی است.

8. تفسیر قانونی: رمزگشایی از نیت قانون‌گذار

در تلاش برای نشان دادن به دانشجوی بیچاره یا وکیل در حال مبارزه که بهترین نتیجه حقوقی ممکن است چیزی غیر از بهترین نتیجه برای مناقشه فوری باشد، پرسشگری سقرطی نمونه‌ای از تمایل فراگیر قانون به رسیدن به نتیجه‌ای متفاوت از آنچه که به طور بهینه عادلانه یا حداکثر عاقلانه است، در نظر گرفته می‌شود.

اولویت متن. تفسیر قانونی معمولاً با کلمات تصویب شده خود قانون آغاز می‌شود. با این حال، سوال این است که آیا متن تنها چیزی است که اهمیت دارد، در مرکز اکثر مناقشات درباره تفسیر قانونی قرار دارد.

نامعینی و تکمیل. زمانی که متن نامشخص است، قضات باید فراتر از زبان قانونی به منابعی مانند تاریخچه قانون‌گذاری، هدف قانونی یا اصول گسترده‌تر عدالت نگاه کنند.

قوانین ساخت و ساز. قوانین ساخت و ساز قانونی راهنماهایی برای تفسیر قوانین هستند، اما اغلب متناقض هستند و ممکن است پاسخ‌های روشنی ارائه ندهند.

9. نظرات قضایی: دلایل و احکام

علل و پیامدهای نظرات قضایی مسائلی هستند که برای وکلا و قضات بسیار مهم است و باید در دانشکده‌های حقوق به دانشجویان آموزش داده شود.

توضیح تصمیمات. نظرات قضایی توضیحاتی از سوی قضات درباره استدلالی است که آن‌ها را به یک نتیجه خاص رسانده است. آن‌ها حقایق، تاریخچه رویه‌ای، قانون مربوطه و کاربرد قانون به حقایق را ارائه می‌دهند.

حکم در مقابل دیکتا. حکم یک پرونده قاعده حقوقی است که نتیجه را تعیین می‌کند، در حالی که دیکتا بیانیه‌هایی هستند که به طور دقیق برای تصمیم ضروری نیستند. تمایز بین حکم و دیکتا اغلب مورد مناقشه است.

کاهش فراوانی نظرات. به دلیل افزایش بار پرونده‌ها، دادگاه‌های تجدیدنظر نظرات کمتری صادر می‌کنند، به ویژه در موارد آسان. این سوالاتی درباره شفافیت و عملکرد راهنمایی نظرات قضایی ایجاد می‌کند.

10. قواعد در مقابل استانداردها: تعادل بین دقت و انعطاف‌پذیری

قانون می‌گوید بهتر است که یک آسیب (که خاص به یک نفر است) را تحمل کنیم تا یک ناراحتی که ممکن است به بسیاری آسیب برساند.

مدیریت اختیار. قواعد و استانداردها نقاط مختلفی در یک پیوستار از دقت و ابهام را نمایندگی می‌کنند. قواعد اختیار را محدود می‌کنند، در حالی که استانداردها به آن اجازه می‌دهند.

ثبات و انعطاف‌پذیری. قواعد ثبات و پیش‌بینی‌پذیری را ترویج می‌کنند، در حالی که استانداردها اجازه انعطاف‌پذیری و عدالت فردی را می‌دهند. انتخاب بین قواعد و استانداردها شامل یک معامله بین این ارزش‌های متضاد است.

تخصیص اقتدار. انتخاب بین قواعد و استانداردها همچنین شامل تخصیص اختیار تصمیم‌گیری بین حال و آینده است. قواعد اکنون تصمیم می‌گیرند، در حالی که استانداردها تصمیمات را به تصمیم‌گیرندگان آینده واگذار می‌کنند.

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

3.88 از 5
میانگین از 100+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب تفکر مانند یک وکیل نظرات متنوعی را به خود جلب کرده و میانگین امتیاز آن ۳.۸۸ از ۵ است. خوانندگان از مرور جامع آن بر استدلال‌های حقوقی قدردانی می‌کنند و آن را برای دانشجویان حقوق و علاقه‌مندان به این حوزه مفید می‌دانند. با این حال، برخی به چگالی، تکرار و گاهی دشواری آن برای غیر وکلا انتقاد کرده‌اند. این کتاب به خاطر توضیحات و مثال‌های روشنی که ارائه می‌دهد مورد ستایش قرار گرفته، اما به خاطر احتمال تقویت ناعدالتی‌های سیستماتیک نیز مورد انتقاد واقع شده است. در حالی که برخی آن را روشنگر می‌دانند، دیگران احساس می‌کنند که این کتاب برای مخاطبان وسیع‌تر از نظر جذابیت یا دسترسی کافی نیست.

درباره نویسنده

فردریک فرانکلین شاور، یک دانشمند حقوقی برجسته آمریکایی بود که در دانشگاه ویرجینیا و مدرسه دولتی کندی دانشگاه هاروارد سمت‌های مهمی را بر عهده داشت. تخصص او شامل حقوق اساسی آمریکا، آزادی بیان و استدلال حقوقی بود و به‌ویژه بر روی فرمالیسم حقوقی تمرکز داشت. آثار شاور به‌طور قابل توجهی به درک این حوزه‌های پیچیده حقوقی کمک کرد. دوران تحصیلی او با تحقیقات و تدریس تأثیرگذار مشخص شد و شهرت او را به‌عنوان یک چهره پیشرو در علم حقوق تثبیت کرد. مشارکت‌های شاور در زمینه حقوق همچنان بر آموزش و عمل حقوقی تأثیرگذار است.

0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Get personalized suggestions
Ratings: Rate books & see your ratings
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Apr 26,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Appearance
Loading...
Black Friday Sale 🎉
$20 off Lifetime Access
$79.99 $59.99
Upgrade Now →