نکات کلیدی
1. تجارت روند: بهرهبرداری از چرخههای بازار
آنها درک میکنند که بازار همیشه صعودی نیست، آنها تشخیص میدهند که بازار در روندها و چرخهها حرکت میکند و از این دانش بهرهبرداری میکنند.
فراتر از خرید و نگهداری. تجارت روند یک استراتژی است که به ماهیت چرخهای بازار سهام توجه دارد و فراتر از رویکرد ساده "خرید و نگهداری" میرود. این استراتژی شامل شناسایی و بهرهبرداری از روندهای بازار، چه صعودی و چه نزولی، برای محافظت از سرمایه و تولید سود است. این رویکرد بهویژه در بازارهای طولانیمدت که استراتژیهای خرید و نگهداری با مشکل مواجه میشوند، ارزشمند است.
درسهای تاریخ بازار. تاریخ بازار نشان میدهد که دورههای طولانی پیشرفت بازار (بازارهای صعودی سکولار) با دورههای طولانی بازارهای جانبی یا نزولی (بازارهای نزولی سکولار) دنبال میشوند. از سال 1900، 29 بازار نزولی وجود داشته که بهطور متوسط هر 3.5 سال یک بار با کاهش میانگین 30% رخ داده است. درک این چرخهها برای اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری آگاهانه و جلوگیری از ضررهای قابل توجه ضروری است.
منطقه سود خالص. بازار تنها 24% از زمان در منطقه سود خالص قرار دارد. این آمار اهمیت مدیریت فعال سرمایهگذاریها و عدم قرار دادن 100% از سرمایهگذاریها در معرض خطر را در 100% از زمان نشان میدهد. تجارت روند هدفش حداکثر کردن بازده در بازارهای صعودی و حداقل کردن ضررها در بازارهای نزولی است که به افزایش سودآوری کلی یک پرتفوی سرمایهگذاری کمک میکند.
2. تصویر بزرگ: فیلتر کردن نویز بازار
اشتباه بسیاری از مردم این است که «جنگل را نمیبینند و فقط درختان را میبینند.»
فراتر از نوسانات روزانه. تجارت موفق روند نیاز به تمرکز بر "تصویر بزرگ" و فیلتر کردن نویز روزانه بازار دارد. نوسانات روزانه اغلب بیاهمیت هستند و میتوانند گمراهکننده باشند. در عوض، سرمایهگذاران باید بر شناسایی و درک روندهای زیرین که حرکات بازار را هدایت میکنند، تمرکز کنند.
ایجاد یک فیلتر. توسعه یک فیلتر برای تمایز بین اخبار معنادار و نویز بیاهمیت ضروری است. این شامل تمرکز بر حقایق به جای نظرات، مانند تغییرات نرخ بهره فدرال رزرو یا کاهش تولید ناخالص داخلی است که میتواند نشانههایی از تغییر در چرخه اقتصادی باشد. نظرات تحلیلگران و تیترهای جنجالی باید نادیده گرفته شوند.
انرژیهای پنهان بازار. اکثریت قریب به اتفاق انرژیهای بازار از سرمایهگذاران و معاملهگران فردی پنهان میمانند. افراد داخلی همواره بهطور خاموش در تلاشند تا اخبار را به نفع خود دستکاری کنند. واقعیت این است که اکثریت قریب به اتفاق انرژیهای بازار از سرمایهگذاران و معاملهگران فردی پنهان میمانند.
3. بازارهای قابل پیشبینی: درک نظریه داو
همه کشتیها با جزر و مد بالا و پایین میروند.
پایههای نظریه داو. شناسایی الگوها و روندهای بازار با مقالات چارلز اچ. داو آغاز شد که به نظریه داو تبدیل شد. داو معتقد بود که بازار سهام یک معیار قابل اعتماد از شرایط کلی کسبوکار است و تحلیل بازار میتواند بهطور دقیق این شرایط را ارزیابی کرده و روندهای اصلی را شناسایی کند. این نظریه بر اهمیت درک حرکت کلی بازار تأکید دارد.
قیمت و حجم. اطلاعات لازم برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه همیشه قیمت و حجم است و این فعالیت در نمودارها نشان داده میشود. نظریه داو پیشنهاد میکند که بازار همه چیز را تخفیف میدهد، به این معنی که تمام اطلاعات، گذشته، حال و آینده، در قیمتهای سهام و شاخصها منعکس میشود. بنابراین، تحلیل تکنیکال که بر حرکات قیمت و حجم تمرکز دارد، ابزاری ارزشمند برای معاملهگران روند است.
تأیید بازار. زمانی که میبینیم یک شاخص به پیشرفت ادامه میدهد در حالی که دیگری در حال کاهش است، این یک علامت خطر است. نظریه داو بر اهمیت تأیید بازار تأکید دارد، جایی که شاخصهای مختلف بازار حرکات یکدیگر را تأیید میکنند. بهعنوان مثال، یک بازار سالم در زمانهای اقتصادی خوب، پیشرفتهایی در NASDAQ، S&P 500 و DJIA را تجربه خواهد کرد. واگرایی بین این شاخصها میتواند نشانهای از مشکلات پیش رو باشد.
4. بازار سه روند: اصلی، ثانویه و جزئی
هر بار که روند اصلی شکسته میشد، این هشدار زودهنگام سرمایهگذار بود که بازار تغییر کرده و احتمالاً روند نیز در حال تغییر است.
سلسلهمراتب روند. بازار بر اساس سه روند همزمان عمل میکند: اصلی، ثانویه و جزئی. روند اصلی میتواند از کمتر از یک سال تا چندین سال طول بکشد، در حالی که روند ثانویه از ده روز تا سه ماه و روند جزئی از ساعتها تا یک ماه متغیر است. درک این روندها برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه در تجارت ضروری است.
شناسایی روند. یک روند صعودی با اتصال به نقاط پایین شناسایی میشود، جایی که هر نقطه پایین بالاتر از نقطه پایین قبلی است. یک روند نزولی به همین شکل شناسایی میشود، اما با هر نقطه پایین که پایینتر از نقطه پایین قبلی است. خطوط روند ابزارهای ارزشمندی برای شناسایی تغییرات روند و انجام تنظیمات در پرتفوی هستند.
روندهای همزمان. این سه روند ممکن است همزمان باشند. بهعنوان مثال، یک روند واکنشی صعودی اما جزئی میتواند در یک روند ثانویه نزولی باشد که در یک حرکت اصلی صعودی قرار دارد. به عبارت دیگر، روند اصلی میتواند یک بازار صعودی در حال پیشرفت باشد اما یک روند ثانویه نزولی که چند هفته طول میکشد، داشته باشد و میتواند یک پیشرفت یا روند جزئی صعودی درون روند ثانویه داشته باشد.
5. مراحل بازار: انباشت، مشارکت عمومی، توزیع
روندهای اصلی بازار از سه مرحله تشکیل شدهاند: مرحله انباشت، مرحله مشارکت عمومی، مرحله توزیع.
شناسایی مرحله. روندهای اصلی بازار شامل سه مرحله هستند: انباشت، مشارکت عمومی و توزیع. مرحله انباشت زمانی رخ میدهد که سرمایهگذاران مطلع سهام را بر خلاف نظر عمومی بازار خریداری میکنند. مرحله مشارکت عمومی زمانی است که پیروان روند و سرمایهگذاران با رویکرد تکنیکی شروع به خرید میکنند. مرحله توزیع زمانی است که سرمایهگذاران مطلع داراییهای خود را به بازار توزیع میکنند.
احساسات سرمایهگذاران. در مرحله انباشت، نظر عمومی بازار بد است و اکثر مردم فکر میکنند که هرگز به حالت قبلی برنمیگردد. در مرحله مشارکت عمومی، احساس کلی مثبت است. در مرحله توزیع، نگرشها و علاقه به خرید دوباره تغییر میکند.
استراتژیهای خاص مرحله. بازارهای مختلف نیاز به استراتژیهای متفاوت دارند. مطمئناً، یک سرمایهگذار خرید و نگهداری ممکن است در مرحله مشارکت عمومی خوب عمل کند در حالی که یک معاملهگر کوتاهمدت ممکن است با مشکل مواجه شود. اما این مراحل برای همیشه ادامه ندارند. و در مرحله توزیع، یک سرمایهگذار خرید و نگهداری در حال ورود به بازار اشتباهی است.
6. خطوط روند و کانال: تجسم جهت بازار
یک خط روند یکی از مؤثرترین سلاحها در زرادخانه شماست.
ساخت خط روند. یک خط روند با اتصال دو نقطه پایین ترسیم میشود و این خط میتواند بهطور نامحدود گسترش یابد. هرچه خط روند بیشتر آزمایش شود و ثابت بماند، قدرت آن بیشتر میشود. خط روند به شما ایده خوبی میدهد که قیمت سهام در هر اصلاح یا بازگشت باید کجا حمایت پیدا کند.
کاربرد خط کانال. خطوط کانال با اتصال به نقاط بالا ترسیم میشوند، نه نقاط پایین. با ترسیم یک خط کانال، اطلاعات بیشتری برای تحلیل بازار کلی یا یک سهام خاص به دست میآوریم. خطوط کانال به شناسایی سطوح مقاومت بالقوه و پیشرفتهای غیرقابل تحمل کمک میکنند.
پایداری روند. یک پیشرفت سالم هرگز نباید خط روندی با زاویه بیشتر از 45 درجه ایجاد کند. اگر هرگز سهامی را در دست دارید که بهطور سریع با زاویهای بیشتر از 45 درجه پیشرفت میکند، باید به دنبال فروش باشید، نه خرید. پیشرفتهای تند پایدار نیستند.
7. حمایت و مقاومت: شناسایی سطوح کلیدی قیمت
این میدانهای نبرد سایهای احساسی دارند که واقعاً تأثیر ماندگاری دارد هر زمان که قیمت به سطح قدیمی بازگردد.
میدانهای نبرد گاوها و خرسها. سطوح حمایت و مقاومت، چشمانداز نموداری را به سطوح مشخصی سازماندهی میکنند که روندها، نوسانات و شکستهای بازار را پیشبینی میکنند. این سطوح نمایانگر مناطقی هستند که خریداران و فروشندگان بهطور تاریخی با هم درگیر شدهاند و سایههای احساسی ایجاد میکنند که بر حرکات قیمت آینده تأثیر میگذارد.
نقاط قیمت افقی. نقاط قیمت افقی رایجترین شکل حمایت و مقاومت هستند. این اوجها و کفهای مهم، میدانهای نبرد بین گاوها و خرسها را نشان میدهند. این میدانهای نبرد سایهای احساسی دارند که واقعاً تأثیر ماندگاری دارد هر زمان که قیمت به سطح قدیمی بازگردد.
اهمیت سطح. هرچه یک سطح حمایت بیشتر آزمایش شود، قدرت آن بیشتر میشود. در طول شکلگیری هر سطح مقاومت یا حمایت، پول واقعی در حال جابجایی بود که این الگوهای نموداری را ایجاد کرد. و بهطور منطقی، هرچه پول بیشتری در طول ایجاد یک سطح حمایت یا مقاومت و آزمایشهای بعدی آن جابجا شود، اهمیت آن بیشتر میشود.
8. ورود به معامله: صبر و زمانبندی استراتژیک
بگذارید بازار به شما بیاید!
تصویر بزرگ اول. قبل از اینکه یک دلار از سرمایهگذاری را در بازار به خطر بیندازید، سرمایهگذار عاقل باید بداند که روند اصلی به کدام سمت میرود. اگر به سمت پایین میرود، پس پول باید یا در حساب باقی بماند تا روند تغییر کند، یا سرمایهگذار باید به دنبال فرصتهایی برای کسب درآمد در کاهشها باشد.
انتظار برای تأیید. مهم است که صبر کنید تا یا به حمایت بازگردد و سطح حمایت را آزمایش کند یا بالای مقاومت معامله کند و بالای آن بسته شود. بسته شدن بالای مقاومت مهم است، بهویژه در حجم بالاتر. این نشاندهنده علاقه به خرید، قدرت و شتاب است.
فرصتهای کمخطر. ایمنترین و کمخطرترین فرصتها معمولاً در یا نزدیک یک سطح حمایت یا مقاومت یافت میشوند. هدف این است که تنها زمانی پول خود را در معرض خطر قرار دهیم که شانس به نفع ما باشد. این کار با تحقیق ساده، دانش از بازار، تحلیل تکنیکال و اجازه دادن به بازار برای آمدن به سمت ما انجام میشود.
9. مدیریت معامله: حفاظت از سود و محدود کردن ضررها
وقتی در شک هستید – خارج شوید.
اهمیت توقف ضرر. توقف ضرر یکی از مهمترین بخشهای معامله شماست. هرگز بدون آن معامله نکنید و هرگز بدون آن سرمایهگذاری نکنید. این موضوع در سطح اهمیت با تحلیل بازار عمومی، روند اصلی و یافتن یک نقطه ورود خوب قرار دارد.
توقف ضرر متحرک. توقف ضرر متحرک، یک دستور توقف ضرر است که در سطح درصدی زیر قیمت بازار تنظیم میشود. قیمت توقف متحرک بهطور خودکار با نوسانات قیمت تنظیم میشود. استفاده از توقف ضرر متحرک به شما اجازه میدهد تا سودها را ادامه دهید و در عین حال ضررها را کاهش دهید.
حداقل ضررها. نگهداشتن ضررها در حداقل بسیار حیاتی است. بسیاری از کتابها به شما خواهند گفت که ضررهای خود را به حدود 8% محدود کنید. اما من این را به دلایل مختلف زیاد میبینم. اگر شما وارد یک معامله یا سرمایهگذاری شوید و آن کاهش 8% داشته باشد، احتمال کاهش بیشتر آن بسیار بیشتر میشود.
10. تجارت در بازار جانبی: سازگاری با بازارهای محدود
وقتی بازار به مرحله توزیع میرود، دوباره یک بازار متفاوت است.
تأیید در مقابل پیشبینی. شاخصهای تجاری میتوانند به رویکردهای تأییدی و پیشبینی تقسیم شوند. رویکرد تأییدی از تحلیل تکنیکال و تأییدات برای اعتبارسنجی جهتگیری آینده بازار استفاده میکند. رویکرد پیشبینی حرکات را قبل از تأیید پیشبینی میکند و اغلب از حرکات اخیر بازار و تحلیل تکنیکال استفاده میکند.
معیارهای بازار جانبی. در بازارهای جانبی یا نزولی، هر معامله باید چهار معیار را برآورده کند. این معاملات خرید در بازگشتها هستند، بنابراین برای خرید: تنها پس از کاهش حداقل پنج روزه وارد شوید، تنها پس از نشانههای حمایت وارد شوید، توقف ضرر باید بسیار نزدیک به نقطه ورود باشد و قیمت هدف خود را بدانید.
در سمت درست ماندن. هنگام تجارت و سرمایهگذاری، زمانبندی همهچیز است. نه، من طرفدار "زمانبندی بازار" نیستم زیرا بازار زمانی حرکت میکند که خود بازار تصمیم به حرکت بگیرد. بنابراین استفاده از استراتژیهای زمانبندی فصلی یا حدس زدن اینکه بازار ممکن است بالاتر یا پایینتر برود، مانند پرتاب دارت در حالی که چشمبند دارید، است.
11. تجارت در روند نزولی: کسب سود در بازارهای نزولی
روند دوست شماست.
مبانی فروش کوتاه. فروش کوتاه به معنای فروش سهامی است که فروشنده آن را ندارد و انتظار کاهش قیمت سهام را دارد. فروشنده سهام را از یک کارگزار قرض میگیرد، آن را میفروشد و سپس بعداً با قیمت پایینتر خریداری میکند تا به کارگزار بازگرداند و از تفاوت سود ببرد.
حفاظت از خرید توقف. توقف ضرر برای یک فروش کوتاه کمی متفاوت است. به آن خرید توقف میگویند. این به سادگی به این معنی است که در صورت معامله سهام به 141 دلار، ما سهام را دوباره خریداری میکنیم تا معامله را ببندیم.
نشانههای اولیه کاهش. نشانههای اولیه ضعف بازار و احتمال تغییر در روند اصلی کلاسیک هستند. پنج چیزی که یک سرمایهگذار و معاملهگر باید همیشه به دنبال آن باشد عبارتند از: حجم پایینتر در پیشرفتها، حجم بالاتر در کاهشها، ناتوانی در ایجاد اوجهای بالاتر، شکستن خط روند اصلی و شکستن 200 DMA.
12. گزینهها: اهرم و حفاظت
نمودارها ردپای پول هستند.
گزینههای خرید و فروش. دو نوع اصلی گزینه وجود دارد: خرید و فروش. خرید گزینههای خرید یک موقعیت طولانی است که به شما حق خرید سهام در قیمت تعیینشده را میدهد. خرید گزینههای فروش یک موقعیت کوتاه است که به شما حق فروش سهام در قیمت تعیینشده را میدهد.
گزینهها بهعنوان بیمه. گزینهها کاربردهای زیادی دارند. برخی گزینهها را بهعنوان بیمه بر روی سرمایهگذاریهای خود نگه میدارند، برخی بهطور انحصاری برای زندگی خود گزینهها را معامله میکنند و برخی دیگر آنها را مانند بلیطهای قرعهکشی خریداری میکنند. اما با تمام گزینههایی که در حال جابجایی هستند، کسی باید فروشنده باشد. بازار یک بازی صفر است. برای هر خریدار، یک فروشنده وجود دارد.
استراتژی خرید پوششدار. فروش گزینههای خرید بر روی سهامی که دارید بهعنوان فروش «گزینههای خرید پوششدار» شناخته میشود. این یک منبع درآمد است. این مانند فروشگاه پیتزا است. در تشبیه ما، اگر «پیتزا فروش» کوپنهایی برای پیتزای خود بفروشد، پس او موظف است آن کوپنها را با قیمت ذکرشده در کوپن در صورتی که شما یکی از کوپنهای او را داشته باشید و بخواهید پیتزا را با آن قیمت بخرید، محترم بشمارد.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب تجارت روندها از سوی خوانندگان با استقبال بالایی مواجه شده و میانگین امتیاز آن ۴.۵ از ۵ است. منتقدان به توضیحات واضح آن درباره روندهای بازار، استراتژیها و حرکات قیمتی اشاره کرده و آن را برای مبتدیان و معاملهگران با تجربه مناسب میدانند. بسیاری از خوانندگان به رویکرد عملی و مفاهیم قابل فهم آن اشاره کردهاند. این کتاب به خاطر تمرکز بر پیروی از روند، استفاده از میانگینهای متحرک و تفکر منطقی مورد تحسین قرار گرفته است. برخی از خوانندگان اشاره میکنند که این کتاب به خوبی با کتاب قبلی نویسنده در زمینه نمودارها و تحلیل تکنیکال ترکیب میشود. از انتقادات مطرح شده میتوان به کیفیت پایین تصاویر و اطلاعات محدود برای معاملهگران با تجربه اشاره کرد.
Similar Books









