Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
User Story Mapping

User Story Mapping

Discover the Whole Story, Build the Right Product
توسط Jeff Patton 2012 324 صفحات
4.19
3.9K امتیازها
گوش دادن
Try Full Access for 7 Days
Unlock listening & more!
Continue

نکات کلیدی

۱. درک مشترک هدف واقعی داستان‌هاست

اسناد مشترک به معنای درک مشترک نیستند.

از سوءتفاهم بپرهیزید. توسعه نرم‌افزار سنتی معمولاً بر مدار مستندات طولانی و دقیق نیازمندی‌ها استوار است، اما این مشخصات مکتوب به‌راحتی دچار سوءتعبیر می‌شوند. درست مانند بازی «تلفن»، آنچه نوشته می‌شود ممکن است تا رسیدن به اجراکنندگان کاملاً تحریف شود و منجر به «هیولاهای فرانکشتاین» در برنامه‌ها یا شکست‌های پرهزینه‌ای مانند سقوط مدارگرد اقلیمی مریخ ناسا به ارزش ۱۲۵ میلیون دلار به دلیل اشتباه در تبدیل واحدها گردد. مشکل اصلی این است که افراد دستورالعمل‌های مکتوب را به شکل‌های متفاوتی تفسیر می‌کنند، حتی اگر آن‌ها را تأیید کرده باشند.

گفت‌وگو کلید است. هدف واقعی «داستان‌ها» در توسعه چابک، ایجاد مستندات کامل نیست، بلکه برانگیختن گفت‌وگوهای غنی است که به درک مشترک منجر می‌شود. کنت بک، مبدع داستان‌ها، قصد داشت آن‌ها «علاقه و چشم‌انداز را در ذهن شنونده ایجاد کنند» پیش از آنکه نرم‌افزار ساخته شود. اگر تیم‌ها فعالانه صحبت، ترسیم و همکاری با کلمات و تصاویر نداشته باشند، از مزیت بنیادین رویکرد مبتنی بر داستان محروم‌اند.

اسناد حافظه را یاری می‌کنند. هرچند گفت‌وگوها اهمیت بالایی دارند، مستندسازی همچنان نقش حیاتی ایفا می‌کند. اسناد را مانند «عکس‌های تعطیلات» در نظر بگیرید که به یادآوری جزئیات غنی بحث‌ها، تصمیمات و توافق‌ها کمک می‌کنند. این آثار، چه یادداشت‌های چسبان، نقاشی‌های تخته سفید یا طرح‌های ساده باشند، به عنوان لنگرهای ملموس حافظه عمل می‌کنند تا درک مشترکی که از طریق گفتگو شکل گرفته حفظ و قابل بازبینی باشد.

۲. نقشه‌های داستان تصویر کلی را نمایان می‌سازند

نقشه‌برداری داستان تکنیکی است که تصویر کلی را ارائه می‌دهد، چیزی که انبوهی از داستان‌ها اغلب فاقد آن است.

مقابله با فهرست‌های کاری سطحی. توسعه چابک با تقسیم کار به «قطعات کوچک» شفافیت را ترویج می‌کند، اما ممکن است دید کلی محصول را از دست بدهد و به «آشفتگی قطعاتی که در یک کل منسجم نمی‌گنجند» منجر شود. نقشه‌برداری داستان این مشکل را با سازماندهی داستان‌های فردی در یک جریان روایی تصویری حل می‌کند و به تیم‌ها امکان می‌دهد کل مسیر کاربر و ارتباط اجزا را ببینند. این تکنیک از ساخت سیستمی که واقعاً مفید نیست جلوگیری می‌کند، چرا که «ذات نیازمندی‌ها» در جزئیات گم نشده است.

جریان روایی. نقشه داستان فعالیت‌ها و وظایف کاربر را به ترتیب چپ به راست مرتب می‌کند و مسیر کاربر در محصول را نشان می‌دهد. مراحل اصلی کاربر «ستون فقرات» نقشه را تشکیل می‌دهند و وظایف جزئی و اقدامات جایگزین به صورت عمودی زیر آن‌ها قرار می‌گیرند. این ساختار امکان «روایت داستان» محصول را آسان می‌کند و مراحل گمشده یا سناریوهای نادیده گرفته شده را آشکار می‌سازد.

  • ستون فقرات: فعالیت‌های کلان کاربر (مثلاً «تبلیغ یک نمایش»).
  • جزئیات: وظایف مشخص زیر هر فعالیت (مثلاً «شخصی‌سازی بروشور تبلیغاتی»).
  • جریان روایی: ترتیب چپ به راست مراحل کاربر.

شناسایی خلأها. نقشه‌برداری به تیم‌ها کمک می‌کند شکاف‌های درک یا پیچیدگی‌های نادیده گرفته شده را بیابند. هنگام ساخت مشترک نقشه، اغلب «مواردی که فکر می‌کردیم تیم دیگری باید رسیدگی کند اما نمی‌دانستیم» یا «موارد ضروری بین ویژگی‌های مهم که فراموش کرده بودیم» کشف می‌شود. این شناسایی پیشگیرانه «گسترش دامنه» (که در واقع «رشد درک» است) در مراحل بعدی توسعه صرفه‌جویی در زمان و منابع به همراه دارد.

۳. اولویت را به نتایج بدهید، نه فقط ویژگی‌ها

شرکت شما نمی‌تواند آنچه می‌خواهد را به دست آورد مگر اینکه مشتریان و کاربران شما چیزی که می‌خواهند را دریافت کنند.

تمرکز بر تأثیر. هدف نهایی توسعه محصول صرفاً ساخت نرم‌افزار (خروجی) نیست، بلکه دستیابی به نتایج مثبت و تأثیر است. نتایج زمانی رخ می‌دهد که کاربران رفتار خود را تغییر دهند و زندگی‌شان با نرم‌افزار بهتر شود، در حالی که تأثیر به منافع بلندمدت کسب‌وکار مانند افزایش درآمد یا سهم بازار اشاره دارد. اولویت‌بندی کار توسعه باید همیشه با تعریف این نتایج و تأثیرات مطلوب آغاز شود، نه فقط فهرستی از ویژگی‌ها.

کاهش خروجی. «همیشه بیشتر از آنچه زمان یا منابع داریم برای ساخت وجود دارد.» هدف «کاهش خروجی و افزایش نتایج و تأثیر» است با انتخاب استراتژیک آنچه نباید ساخته شود. نقشه‌های داستان این امکان را می‌دهند که تیم‌ها کل دامنه را ببینند و سپس «کمینه راه‌حل قابل قبول» (MVS) را برش دهند – کوچک‌ترین نسخه‌ای که به طور موفقیت‌آمیز نتایج مطلوب را برای مخاطب هدف خاصی به دست می‌آورد.

  • MVS: کوچک‌ترین نسخه راه‌حل که نتایج مطلوب را محقق می‌کند.
  • برش: تقسیم افقی نقشه برای تعریف نسخه‌ها.
  • نتایج هدفمند: منافع مشخص برای کاربران/مشتریان خاص.

اولویت‌بندی استراتژیک. اولویت‌بندی مؤثر بر اساس اهداف کسب‌وکار خاص انجام می‌شود که توجه را به کاربران، نیازهای آن‌ها و فعالیت‌هایی که با محصول انجام می‌دهند معطوف می‌کند. برای مثال، Globo.com ویژگی‌هایی را برای انتخابات برزیل اولویت‌بندی کرد و تمرکز خود را بر کاربران سایت خبری گذاشت، به جای اینکه همه چیز را یک‌باره بسازد. این تمرکز دقیق تضمین می‌کند که ارزشمندترین کار ابتدا انجام شود و از ساخت ویژگی‌هایی که «به ندرت یا هرگز استفاده نمی‌شوند» جلوگیری شود.

۴. برنامه‌ریزی برای یادگیری سریع‌تر با آزمایش‌ها

کمینه محصول قابل قبول کوچک‌ترین چیزی است که می‌توانید بسازید یا انجام دهید تا فرضیه‌ای را اثبات یا رد کنید.

اعتبارسنجی فرضیات. هر ایده محصول، راه‌حل و رفتار هدف کاربر در ابتدا یک فرضیه است. به جای سرمایه‌گذاری بزرگ روی یک نسخه بزرگ، تیم‌های هوشمند استراتژی «یادگیری اعتبارسنجی شده» را اتخاذ می‌کنند و هر نسخه را به عنوان آزمایشی برای اثبات یا رد فرضیات کلیدی می‌بینند. این رویکرد که توسط اریک ریس با حلقه «ساخت-اندازه‌گیری-یادگیری» محبوب شده، بر تکرار سریع و یادگیری تأکید دارد نه توسعه گسترده اولیه.

نمونه‌سازی برای یادگیری. پیش از ساخت نرم‌افزار کامل، تیم‌ها باید نمونه‌های کم‌کیفیت (مانند طرح‌های کاغذی، وایرفریم‌ها، ماکت‌های ساده الکترونیکی) بسازند تا ایده‌های راه‌حل خود را با کاربران آزمایش کنند. این امکان تکرار ارزان و سریع را فراهم می‌کند و مشکلات کاربری یا کمبود ارزش را زود آشکار می‌سازد. «خبرهای بد را جشن بگیرید» چون کشف نقص در نمونه اولیه بسیار کم‌هزینه‌تر از یافتن آن‌ها در نرم‌افزار عملیاتی ماه‌ها بعد است.

  • کمیک‌های طراحی: روایت‌های تصویری که نشان می‌دهند کاربران چگونه با راه‌حل پیشنهادی مشکل را حل می‌کنند.
  • نمونه‌های کم‌کیفیت: ماکت‌های ساده و سریع برای آزمایش اولیه.

ساخت برای یادگیری. «کمینه محصول قابل قبول» در این زمینه محصولی کاملاً صیقل یافته و قابل عرضه نیست، بلکه «کوچک‌ترین چیزی است که می‌توانید بسازید تا چیزی بیاموزید.» این ممکن است نسخه‌ای «کمتر از کمینه» باشد که به گروه کوچکی از «شرکای توسعه» (مشتریان بتا) عرضه می‌شود تا داده‌های واقعی استفاده و بازخورد جمع‌آوری شود. هدف مشاهده رفتار واقعی کاربران و تعیین اینکه آیا راه‌حل واقعاً قابل دوام است پیش از سرمایه‌گذاری سنگین در مقیاس و بازاریابی است.

۵. تحویل تکراری و افزایشی تضمین‌کننده اتمام به موقع است

هنر بزرگ هرگز تمام نمی‌شود، فقط رها می‌شود.

استراتژی داوینچی. همان‌طور که هنرمندی مانند لئوناردو داوینچی کل ترکیب‌بندی را پیش از افزودن جزئیات ترسیم می‌کرد، تیم‌های نرم‌افزاری باید رویکرد تکراری و افزایشی را در تحویل اتخاذ کنند. این یعنی ابتدا یک «اسکلت عملکردی» بسازند — برشی نازک و انتها به انتهای عملکرد اصلی — تا امکان‌سنجی فنی را تأیید و اعتماد اولیه کسب کنند. لایه‌های بعدی محصول را «می‌سازند» و «اصلاح» می‌کنند و امکان ارزیابی و تنظیم مداوم را فراهم می‌آورند.

مدیریت بودجه. برآوردهای توسعه ذاتاً نامطمئن‌اند، اما با تقسیم کار به قطعات کوچک و قابل اندازه‌گیری، تیم‌ها می‌توانند «بودجه تحویل» خود را بهتر مدیریت کنند. هر قطعه تکمیل شده داده‌ای درباره پیشرفت واقعی فراهم می‌کند و به تیم‌ها امکان «اصلاح مسیر» در صورت عقب‌ماندن می‌دهد. این مدیریت ریسک پیشگیرانه از شگفتی‌های ناخوشایند جلوگیری کرده و تاریخ‌های تحویل قابل اطمینان‌تری فراهم می‌آورد.

  • اسکلت عملکردی: اولین برش، عملکرد اصلی انتها به انتها.
  • میان‌دور: پر کردن و کامل کردن ویژگی‌ها.
  • پایان‌دور: اصلاح و صیقل دادن محصول.

اصلاح مداوم. «استراتژی مونالیزا» اذعان دارد که نرم‌افزار «هرگز واقعاً تمام نمی‌شود» اما می‌توان آن را در نقطه‌ای «رها کرد» که «تا حد امکان خوب باشد» برای عرضه. این اصلاح تکراری، جایی که هر قطعه کوچک ساخته، بررسی و احتمالاً بهبود می‌یابد، تضمین می‌کند محصول نهایی منسجم و صیقل یافته باشد، حتی اگر همه جزئیات تصور شده در آن نباشد. این رویکرد ارزش تحویل به موقع را بر کمال نظری ترجیح می‌دهد.

۶. داستان‌ها از طریق تجزیه تدریجی تکامل می‌یابند

داستان‌های بزرگ به داستان‌های کوچک‌تر تقسیم می‌شوند و آن داستان‌های کوچک‌تر نیز به داستان‌های حتی کوچک‌تر قابل تقسیم‌اند.

اصلاح تدریجی. داستان‌ها مانند «سنگ‌ها» هستند که می‌توان آن‌ها را به قطعات کوچکتر تقسیم کرد، از فرصت‌های بزرگ (مانند سنگ‌های بزرگ) تا وظایف توسعه‌ای «اندازه‌دار» کوچک (مانند سنگریزه‌ها). این تجزیه یک رویداد یک‌باره نیست بلکه فرایندی مستمر است که «در زمان مناسب» هنگام حرکت تیم از چشم‌انداز کلان به پیاده‌سازی دقیق رخ می‌دهد. این از انباشت بیش از حد آیتم‌های کوچک و بدون زمینه در فهرست کاری جلوگیری می‌کند.

تقسیم هدفمند. هر مرحله از تجزیه داستان هدف خاصی دارد. فرصت‌ها برای تصمیم‌گیری درباره ارزش پیگیری بحث می‌شوند. کشف بر یافتن راه‌حل قابل قبول و تقسیم آن به داستان‌های سطح نسخه متمرکز است. برنامه‌ریزی توسعه این داستان‌ها را به واحدهای کوچک‌تر و قابل ساخت تقسیم می‌کند که اغلب بر اساس اهداف یادگیری یا ریسک‌های فنی است. هدف حفظ زمینه و درک مشترک است تا حتی کوچک‌ترین وظیفه به چشم‌انداز بزرگ‌تر کمک کند.

  • فرصت: ایده بزرگ، تصمیم ادامه یا توقف.
  • کشف: یافتن راه‌حل قابل قبول، تقسیم به داستان‌های نسخه.
  • تحویل: تقسیم به وظایف کوچک و قابل ساخت.

بازترکیب برای حفظ زمینه. برای جلوگیری از «فهرستی پر از داستان‌های کوچک»، تیم‌ها می‌توانند داستان‌های کوچک مرتبط را دوباره در قالب تم‌ها یا ویژگی‌های بزرگ‌تر و قابل مدیریت «بسته‌بندی» کنند. این امکان بحث‌های کلان و اولویت‌بندی را بدون از دست دادن جزئیات فراهم می‌آورد. انعطاف‌پذیری در تقسیم و بازترکیب داستان‌ها تضمین می‌کند که فهرست کاری برای سطوح مختلف برنامه‌ریزی و ارتباط مفید باقی بماند.

۷. تیم‌های چندوظیفه‌ای کشف مؤثر را پیش می‌برند

به ندرت ممکن است یک نفر به تنهایی مهارت‌های کسب‌وکار، طراحی رابط کاربری و مهندسی لازم برای یافتن نقطه شیرین ارزشمند-قابل استفاده-قابل ساخت را داشته باشد.

فراتر از «مالک محصول». تصور غلط رایج این است که یک «مالک محصول» به تنهایی مسئول نوشتن همه داستان‌ها و انجام همه گفت‌وگوهاست. تعداد گفت‌وگوها بسیار زیاد و تخصص‌های متنوع لازم برای یافتن راه‌حل بهینه بیش از حد است. توسعه مؤثر محصول نیازمند همکاری تیمی چندوظیفه‌ای است.

سه‌گانه کشف. مؤثرترین سازمان‌ها از تیم‌های کوچک چندوظیفه‌ای «کشف» (که اغلب «سه‌گانه» نامیده می‌شوند) برای یافتن نقطه شیرین «ارزشمند-قابل استفاده-قابل ساخت» بهره می‌برند. این تیم اصلی معمولاً شامل:

  • مالک/مدیر محصول: چشم‌انداز عمیق کسب‌وکار و درک بازار.
  • طراح تجربه کاربری (UX): درک کاربر، ترسیم، نمونه‌سازی.
  • مهندس ارشد: امکان‌سنجی فنی، معماری، راه‌حل‌های نوآورانه.
    این سه‌گانه با هم مشکلات را می‌فهمند، راه‌حل‌ها را بررسی و فرضیات را اعتبارسنجی می‌کنند تا محصول نه تنها مطلوب بلکه قابل ساخت و همسو با اهداف کسب‌وکار باشد.

سه دوست. برای گفت‌وگوهای تاکتیکی و «آخرین بهترین گفتگوها» در کارگاه‌های داستان، گروه «سه دوست» بسیار مؤثر است. این گروه معمولاً شامل یک توسعه‌دهنده، یک تستر و یک فرد محصول/UX است. این گروه کوچک به جزئیات ساخت می‌پردازد، معیارهای پذیرش را توافق می‌کند و تصمیم می‌گیرد داستان‌ها را به وظایف توسعه‌ای «اندازه‌دار» تقسیم کند. این همکاری الگوی ضد مشتری-فروشنده را می‌شکند و مالکیت مشترک و راه‌حل‌های بهتر را تقویت می‌کند.

۸. یادگیری مستمر موتور بهبود محصول است

بهبودهایی که پس از عرضه انجام می‌شوند ارزشمندترین‌اند.

یادگیری پس از تحویل. ساخت نرم‌افزار پایان کار نیست؛ آغاز یادگیری مستمر است. پس از تحویل نرم‌افزار، تیم‌ها باید فعالانه «نتایج کار خود را بررسی کنند» تا نقاط بهبود را شناسایی کنند. این شامل بازبینی تجربه کاربری، کیفیت عملکرد و کیفیت کد به صورت تیمی است و سپس نوشتن داستان‌های جدید برای تغییرات یا اصلاحات لازم.

حلقه‌های بازخورد. یادگیری فراتر از تیم توسعه است. بازبینی‌های منظم با ذینفعان، مشتریان و کاربران نهایی حیاتی است. بازبینی ذینفعان بر پیشرفت به سوی اهداف کسب‌وکار و چشم‌انداز کلی محصول تمرکز دارد، در حالی که آزمایش کاربران شامل مشاهده کاربران واقعی در انجام وظایف واقعی با نرم‌افزار است. این بازخورد مستقیم برای اعتبارسنجی فرضیات و کشف رفتارها یا نیازهای غیرمنتظره بسیار ارزشمند است.

  • بازبینی تیم: ارزیابی داخلی محصول، برنامه و کیفیت فرایند.
  • بازبینی ذینفعان: به‌روزرسانی پیشرفت و بازخورد از رهبران کسب‌وکار.
  • آزمایش کاربران: مشاهده کاربران برای اعتبارسنجی قابلیت استفاده و ارزش.

شاخص‌ها و مشاهده. برای درک واقعی اینکه آیا نتایج مطلوب حاصل شده‌اند، تیم‌ها باید «برنامه‌ریزی کنند تا از هر نسخه یاد بگیرند.» این شامل تعبیه شاخص‌ها در محصول برای ردیابی استفاده و زمان‌بندی مشاهده مستقیم کاربران است. ارزشمندترین بینش‌ها اغلب از این مشاهدات پس از عرضه حاصل می‌شود که نشان می‌دهد مردم چگونه واقعاً از محصول استفاده می‌کنند در مقابل آنچه گفته‌اند استفاده خواهند کرد. این چرخه یادگیری مستمر فرصت‌های جدید را به فرایند توسعه بازمی‌گرداند و تضمین می‌کند محصول برای نیازهای دنیای واقعی تکامل یابد.

آخرین به‌روزرسانی::

Want to read the full book?

نقد و بررسی

4.19 از 5
میانگین از 3.9K امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب «نقشه‌برداری داستان کاربر» با استقبال متفاوتی روبه‌رو شده و میانگین امتیاز آن ۴.۱۹ از ۵ است. خوانندگان به بینش‌های ارزشمند این کتاب در زمینه توسعه چابک و مدیریت محصول ارج می‌نهند، اما از طولانی بودن و تکرار مطالب آن انتقاد دارند. بسیاری محتوای کتاب را آموزنده می‌دانند و نکات عملی درباره داستان‌های کاربر، کشف محصول و همکاری تیمی در آن یافته‌اند. سبک روایت داستانی و مثال‌های واقعی کتاب مورد تحسین قرار گرفته‌اند، هرچند برخی معتقدند می‌توانست مختصرتر باشد. با وجود این کاستی‌ها، بسیاری این اثر را منبعی مفید برای مدیران محصول، توسعه‌دهندگان و فعالان حوزه چابک می‌دانند.

Your rating:
4.52
6 امتیازها

درباره نویسنده

جف پاتون، طراح و توسعه‌دهنده‌ی نرم‌افزار با بیش از دوازده سال سابقه‌ی فعالیت در پروژه‌های متنوع، یکی از چهره‌های برجسته در حوزه‌ی توسعه نرم‌افزار به شمار می‌آید. از سال ۲۰۰۰، تمرکز اصلی او بر روش‌های چابک بوده و تخصص ویژه‌ای در تکنیک‌های طراحی کاربرمحور دارد که به بهبود نیازمندی‌ها، برنامه‌ریزی و محصولات در چارچوب چابک کمک می‌کند. پاتون به‌عنوان مشاور مستقل فعالیت می‌کند و بنیان‌گذار گروه بحث agile-usability در یاهو است. همچنین، او به‌عنوان ستون‌نویس در وب‌سایت‌های StickyMinds.com و IEEE Software شناخته می‌شود. مشارکت‌های چشمگیر او در جامعه‌ی توسعه چابک، از جمله دریافت جایزه‌ی گوردون پاسک در سال ۲۰۰۷ از سوی انجمن چابک، گواهی بر تخصص و تعهدش است. دانش عمیق پاتون در زمینه‌ی رویکردهای چابک و طراحی کاربرمحور در نوشته‌ها و کتاب آینده‌اش که در مجموعه‌ی توسعه چابک ادیسون-وزلی منتشر خواهد شد، به‌خوبی نمایان است و هدف آن ارائه‌ی راهنمایی‌های عملی برای تحویل نرم‌افزارهای ارزشمند است.

Listen
Now playing
User Story Mapping
0:00
-0:00
Now playing
User Story Mapping
0:00
-0:00
1x
Voice
Speed
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
1.0×
+
200 words per minute
Queue
Home
Swipe
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Recommendations: Personalized for you
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Ratings: Rate books & see your ratings
200,000+ readers
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
Read unlimited summaries. Free users get 3 per month
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 4
📜 Unlimited History
Free users are limited to 4
📥 Unlimited Downloads
Free users are limited to 1
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Aug 9,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
200,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Start a 7-Day Free Trial
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Loading...