نکات کلیدی
1. سیارهی ما یک مزرعهی حیوانات است، نه یک کارخانه
ما درک نادرستی از سیارهی خود داریم و بنابراین درک نادرستی از چگونگی نجات آن داریم.
بازنگری در دیدگاه ما. نمایشهای بصری رایج تغییرات اقلیمی - دودکشها و خرسهای قطبی - به ما این تصور را دادهاند که سیارهی ما یک کارخانه است و حیواناتی که بیشترین ارتباط را با تغییرات اقلیمی دارند، وحشی و دور هستند. این سوءتفاهم منجر به رویکردی ناکارآمد در مواجهه با بحران شده است.
واقعیت سیارهی ما:
- 60 درصد از تمام پستانداران روی زمین حیواناتی هستند که برای غذا پرورش داده میشوند
- به ازای هر انسان تقریباً 30 حیوان پرورشی وجود دارد
- 59 درصد از تمام زمینهای قابل کشت برای تولید غذا برای دامها استفاده میشود
- یکسوم از تمام آب شیرین مصرفی انسانها به دامها اختصاص دارد
با شناخت سیارهی خود به عنوان یک مزرعهی حیوانات به جای یک کارخانه، میتوانیم بهتر ماهیت واقعی بحران اقلیمی و اقدامات لازم برای مقابله با آن را درک کنیم.
2. اقدامات فردی در مقابله با تغییرات اقلیمی اهمیت دارد
اگر نتوانیم تغییرات اقلیمی را حل کنیم، هرگز خانهی خود را نجات نخواهیم داد، تا زمانی که نپذیریم که سیارهی ما یک مزرعهی حیوانات است.
قدرت انتخابهای شخصی. در حالی که ممکن است در برابر تغییرات اقلیمی احساس ناتوانی کنیم، اقدامات فردی میتواند تأثیر قابل توجهی داشته باشد. این ایده که تنها تغییرات ساختاری بزرگ اهمیت دارند، نوعی انکار است که به ما اجازه میدهد از مسئولیت شخصی خود فرار کنیم.
تأثیر انتخابهای فردی:
- خوردن رژیم غذایی گیاهی
- اجتناب از سفرهای هوایی
- زندگی بدون خودرو
- داشتن فرزندان کمتر
این چهار اقدام به عنوان مؤثرترین کارهایی که یک فرد میتواند برای مقابله با تغییرات اقلیمی انجام دهد، شناسایی شدهاند. از میان اینها، خوردن گیاهی بهطور فوریترین در دسترس است و به گازهای گلخانهای فوریترین، یعنی متان و اکسید نیتروژن، میپردازد.
3. کشاورزی حیوانی یکی از علل اصلی انتشار گازهای گلخانهای است
بر اساس کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییرات اقلیمی، اگر گاوها یک کشور بودند، در رتبهی سوم انتشار گازهای گلخانهای، پس از چین و ایالات متحده، قرار میگرفتند.
مقصر پنهان. سهم کشاورزی حیوانی در تغییرات اقلیمی اغلب دستکم گرفته یا نادیده گرفته میشود. با این حال، این بخش مسئول بخش قابل توجهی از انتشار گازهای گلخانهای جهانی، جنگلزدایی و مصرف منابع است.
تأثیر کشاورزی حیوانی:
- مسئول 14.5% تا 51% از انتشار گازهای گلخانهای جهانی (برآوردها متفاوت است)
- منبع اصلی انتشار متان
- علت اصلی جنگلزدایی، بهویژه در آمازون
- مصرفکنندهی عمدهی منابع آب و زمین
پرداختن به کشاورزی حیوانی برای مقابله مؤثر با تغییرات اقلیمی ضروری است، زیرا بر جنبههای مختلف محیط زیست و استفاده از منابع تأثیر میگذارد.
4. کاهش مصرف محصولات حیوانی برای کاهش تغییرات اقلیمی ضروری است
نخوردن محصولات حیوانی برای صبحانه و ناهار سالانه 1.3 تن متریک صرفهجویی میکند.
تغییری ساده اما قدرتمند. حرکت به سمت یک رژیم غذایی گیاهی یکی از مؤثرترین راههایی است که افراد میتوانند به کاهش تغییرات اقلیمی کمک کنند. این کار نیاز به تغییر کامل سبک زندگی ندارد، بلکه یک تنظیم قابل مدیریت در عادات روزانه است.
مزایای کاهش مصرف محصولات حیوانی:
- کاهش ردپای کربنی شخصی
- کاهش تقاضا برای کشاورزی حیوانی پرمصرف منابع
- تشویق به توسعه سیستمهای غذایی پایدارتر
- بهبود سلامت شخصی و کاهش هزینههای بهداشتی
با انجام این تغییر، افراد میتوانند تأثیر ملموسی بر انتشار گازهای گلخانهای داشته باشند و در عین حال بهبود سلامت و رفاه خود را نیز تجربه کنند.
5. تغییرات اقلیمی نیازمند تغییرات ساختاری و شخصی است
ما به تغییرات ساختاری نیاز داریم، بله - ما به یک تغییر جهانی از سوختهای فسیلی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر نیاز داریم. ما باید چیزی شبیه به مالیات کربن را اجرا کنیم، برچسبهای تأثیرات زیستمحیطی برای محصولات را الزامی کنیم، پلاستیک را با راهحلهای پایدار جایگزین کنیم و شهرهای قابل پیادهروی بسازیم. ما به ساختارهایی نیاز داریم که ما را به سمت انتخابهایی که قبلاً میخواهیم انجام دهیم، سوق دهند.
رویکردی جامع. مقابله مؤثر با تغییرات اقلیمی نیازمند اقدام در هر دو سطح سیستماتیک و فردی است. در حالی که تغییرات سیاستی بزرگمقیاس ضروری هستند، باید با انتخابهای شخصی و تنظیمات سبک زندگی تکمیل شوند.
زمینههای کلیدی برای تغییر:
- انرژی: تغییر به منابع تجدیدپذیر
- سیاست: اجرای مالیاتهای کربنی و مقررات زیستمحیطی
- زیرساخت: توسعه شهرها و سیستمهای حملونقل پایدار
- شخصی: انجام انتخابهای آگاهانه در رژیم غذایی، سفر و مصرف
شناخت ارتباط این زمینهها میتواند به ما کمک کند تا درک کنیم که هر اقدامی، از رأی دادن به سیاستهای آگاهانه از تغییرات اقلیمی تا انتخاب وعدههای غذایی گیاهی، به راهحل کلی کمک میکند.
6. مواجهه با مرگ و میر ما میتواند الهامبخش اقدام زیستمحیطی باشد
اگر نتوانیم بیاعتقادی خود را غلبه کنیم و رفتار خود را به روشهایی که میدانیم ضروری است تغییر دهیم، نسلهای آینده چگونه ما را قضاوت خواهند کرد؟ آیا خواهند دانست که به دلیل عدم تمایل ما به خاموش کردن چراغها، یک میدان جنگ به ارث بردهاند؟
میراث و مسئولیت. تأمل در مورد مرگ و میر خود و آیندهای که به جا میگذاریم میتواند انگیزهای قدرتمند برای اقدام زیستمحیطی باشد. با در نظر گرفتن اینکه نسلهای آینده چگونه انتخابهای ما را قضاوت خواهند کرد، میتوانیم دیدگاهی دربارهی پیامدهای بلندمدت اقدامات خود به دست آوریم.
تأمل در تأثیر ما:
- در نظر گرفتن دنیایی که برای نسلهای آینده به جا میگذاریم
- پذیرش نقش خود در شکلدهی به آیندهی سیاره
- شناخت فوریت بحران اقلیمی
- استفاده از چشمانداز قضاوت به عنوان انگیزهای برای تغییر
این دیدگاه میتواند به تبدیل نگرانیهای زیستمحیطی انتزاعی به انگیزههای شخصی و احساسی برای اقدام کمک کند.
7. اقدام جمعی و باور کلید حل بحران اقلیمی است
ما سیل هستیم و ما کشتی هستیم.
قدرت اتحاد. مقابله با تغییرات اقلیمی نیازمند نه تنها اقدامات فردی بلکه باور و تلاش جمعی است. مانند داستان کشتی نوح، ما باید با هم کار کنیم تا یک کشتی استعاری بسازیم که بتواند ما را از بحران زیستمحیطی عبور دهد.
عناصر اقدام جمعی:
- باور مشترک به فوریت بحران
- تلاشهای هماهنگ در سراسر جوامع و ملتها
- حمایت از سیاستها و رهبران آگاه به تغییرات اقلیمی
- تغییرات فرهنگی به سمت سبکهای زندگی پایدار
با شناخت قدرت و مسئولیت جمعی خود، میتوانیم بر احساس ناتوانی فردی غلبه کنیم و تغییرات معناداری ایجاد کنیم. همانطور که هیچ فردی به تنهایی کشتی را نساخت، هیچ فردی به تنهایی نمیتواند تغییرات اقلیمی را حل کند - اما با هم، قدرت شکلدهی به آیندهی سیارهی خود را داریم.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب ما آب و هوا هستیم نظرات متفاوتی را به خود جلب کرده است. برخی از خوانندگان به پیام فوری آن در مورد تغییرات اقلیمی و مسئولیتهای فردی، بهویژه در زمینهی رژیم غذایی، تمجید میکنند. در مقابل، برخی دیگر به ساختار پرپیچوخم، تکرار مکرر و عدم تمرکز آن انتقاد میکنند. بسیاری از خوانندگان از داستانهای شخصی فُر و تشبیهات تاریخی او قدردانی میکنند، در حالی که برخی آنها را حواسپرتکن میدانند. استدلال اصلی کتاب—که کاهش مصرف محصولات حیوانی برای مقابله با تغییرات اقلیمی ضروری است—با بسیاری از خوانندگان همصدا میشود، اما برخی در مورد اثربخشی آن تردید دارند. بهطور کلی، خوانندگان به اهمیت موضوع اذعان دارند، اما در مورد نحوهی اجرای کتاب و تأثیر آن دچار اختلاف نظر هستند.