Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
Art as Therapy

Art as Therapy

توسط Alain de Botton 2013 240 صفحات
4.08
4k+ امتیازها
گوش دادن
Try Full Access for 7 Days
Unlock listening & more!
Continue

نکات کلیدی

۱. هنر به‌مثابه درمان: ابزاری برای سلامت روانی

هنر می‌تواند ابزاری باشد و ما باید دقیق‌تر تمرکز کنیم که این ابزار چه نوع ابزاری است و چه نیکی‌هایی می‌تواند برای ما به ارمغان آورد.

گسترش ظرفیت‌ها. هنر، مانند هر ابزار دیگری، توانایی‌های ما را فراتر از استعدادهای طبیعی‌مان توسعه می‌دهد و ضعف‌های روانی را جبران می‌کند. این هنر به‌عنوان واسطه‌ای درمانی عمل می‌کند که بیننده را هدایت، تشویق و تسلی می‌دهد تا نسخه‌ی بهتری از خود شود. این دیدگاه، تمرکز را از هنر به‌عنوان یک شیء صرفاً زیباشناختی به هنر به‌عنوان ابزاری کاربردی برای سلامت ذهنی و عاطفی تغییر می‌دهد.

پرداختن به ضعف‌ها. کتاب هفت ضعف روانی را معرفی می‌کند که هنر می‌تواند در رفع آن‌ها مؤثر باشد: حافظه ضعیف، از دست دادن امید، احساس انزوا، عدم تعادل عاطفی، کمبود خودشناسی، رد تجربه‌های نو و بی‌حسی نسبت به امور روزمره. با درک این ضعف‌ها، می‌توانیم بهتر به ظرفیت هنر برای درمان و بهبود زندگی‌مان پی ببریم. هنر همچون آیینه‌ای است که بخش‌هایی از خودمان را که نیازمند توجه و مراقبت‌اند، بازتاب می‌دهد.

فراتر از نهادهای هنری. کتاب به نقد بی‌میلی نهادهای هنری در تعریف هدف هنر می‌پردازد و معتقد است این بی‌میلی رابطه ما با هنر را تضعیف می‌کند. این اثر خواهان رویکردی مستقیم‌تر و در دسترس‌تر به هنر است که بر پتانسیل درمانی آن تأکید دارد و بیننده را به تعامل شخصی و معنادار با هنر ترغیب می‌کند. چنین رویکردی افراد را توانمند می‌سازد تا هنر را به‌عنوان ابزاری برای خودشناسی و رشد فردی به کار گیرند.

۲. هنر به‌مثابه یادآوری: حفظ لحظات گرانبها

هنر به ما کمک می‌کند کاری را انجام دهیم که در زندگی‌مان اهمیت مرکزی دارد: نگه داشتن چیزهایی که دوست داریم وقتی دیگر در کنارمان نیستند.

مبارزه با فراموشی. ذهن ما مستعد از دست دادن اطلاعات مهم، چه واقعی و چه حسی، است. هنر ابزاری قدرتمند برای به یاد سپردن است که جوهره‌ی تجربه‌ها و افرادی را که دوستشان داریم، ثبت می‌کند. این عملکرد در داستان دیبوتادس که سایه معشوقش را برای حفظ تصویر او پیش از رفتنش ترسیم کرد، به‌خوبی نمایان است.

ثبت جوهره. هنر خوب فراتر از بازنمایی صرف است و شخصیت و جوهره موضوع را به تصویر می‌کشد. نقاشی «زن آبی‌پوش در حال خواندن نامه» اثر ورمیر نمونه‌ای است که هنر چگونه جزئیات مناسب را به یادگار می‌گذارد و ظرفیت جذب و شدت آرام سوژه را منتقل می‌کند. بهترین آثار هنری عناصر ارزشمندی را برجسته می‌کنند که نگه داشتنشان دشوار است.

ابرها و احساسات. مطالعات ابر کنستابل ما را دعوت می‌کند تا به بافت‌ها و اشکال متمایز ابرهای منفرد توجه کنیم و معنای عاطفی درام بی‌صدایی را که روزانه بالای سر ما رخ می‌دهد، تشدید کنیم. هنر پیچیدگی را کاهش می‌دهد و به ما کمک می‌کند، هرچند کوتاه، بر معنادارترین جنبه‌ها تمرکز کنیم. بنابراین، هنر مانند سطلی است که به ما کمک می‌کند آب گرانبهای تجربه را در خود نگه داریم و حمل کنیم.

۳. هنر به‌مثابه امید: پرورش خوش‌بینی و آرمان‌گرایی

شادمانی یک دستاورد است و امید چیزی است که باید جشن گرفته شود.

مبارزه با افسردگی مفرط. کتاب با این تصور که تصاویر زیبا احساسات سطحی را تغذیه می‌کنند و ما را نسبت به بی‌عدالتی بی‌حس می‌سازند، مخالفت می‌کند و معتقد است که اغلب ما از افسردگی مفرط رنج می‌بریم. شادمانی را دستاوردی می‌داند و امید را چیزی برای جشن گرفتن، زیرا خوش‌بینی جزئی مهم از موفقیت است. رقصندگان در نقاشی ماتیس ما را به بخشی شاد و بی‌خیال از خودمان متصل می‌کنند که می‌تواند به ما در مقابله با ردها و تحقیرهای اجتناب‌ناپذیر کمک کند.

آرمان‌گرایی به‌عنوان فضیلت. آرمان‌گرایی در هنر بدنام است چون به نظر می‌رسد چیزی یا کسی را با فضایل درخشان‌تر از واقعیتش مزین می‌کند و هر نقصی را با جلا و فریب می‌پوشاند. اما اغراق‌های استراتژیک در خوبی‌ها می‌تواند نقش حیاتی در تقطیر و تمرکز امیدی که برای عبور از دشواری‌های زندگی نیاز داریم، ایفا کند.

زیبایی و اشک‌ها. برجسته‌ترین ویژگی مجسمه کوچک عاجی مریم مقدس، چهره‌ای است که استقبال می‌کند، نگاهی که امیدواریم هنگام دیدار کسی که بی‌قید و شرط خوشحال است، دریافت کنیم. زیبایی می‌تواند زشتی واقعی وجود را سخت‌تر تحمل‌پذیر کند. هرچه زندگی ما دشوارتر باشد، تصویر ظریف یک گل بیشتر ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

۴. هنر به‌مثابه پالایش: یافتن کرامت در غم

به جای تنها بودن با چنین حالات، اثر آن‌ها را به‌عنوان ویژگی‌های مرکزی و جهانی زندگی اعلام می‌کند.

عادی‌سازی غم. هنر می‌تواند به ما بیاموزد چگونه بهتر رنج ببریم. اثر «فرناندو پسوآ» از ریچارد سِرا، درگیری عمیقی با غم را تشویق می‌کند و عادی بودن غم را اعلام می‌دارد. مقیاس بزرگ و ماهیت برجسته اثر، بیانیه‌ای درباره عادی بودن غم است.

تسکین غم. دستاورد هنری را می‌توان به‌عنوان غم «تسکین‌یافته» هنرمند و در پذیرش آن، مخاطب، دید. اصطلاح تسکین به فرآیندهای روان‌شناختی تبدیل اشاره دارد که در آن تجربیات پست و ناچیز به چیزی شریف و والا بدل می‌شوند. بسیاری از چیزهای غم‌انگیز بدتر می‌شوند چون احساس می‌کنیم در رنج بردن تنها هستیم.

یافتن افتخار در رنج. آثار نان گلدین، سرشار از توجه سخاوتمندانه به زندگی سوژه‌هایش، دیدگاهی بزرگ و جدی برای بررسی سختی‌های وضعیت ما ارائه می‌دهد. هنر می‌تواند دیدگاهی بزرگ و جدی برای بررسی مشکلات ما فراهم کند. این آثار ما را نسبت به ناچیزی خود آگاه می‌سازند، ترسی خوشایند و حسی از کوچک بودن مصیبت‌های انسان در برابر راه‌های ابدیت برمی‌انگیزند و ما را کمی آماده‌تر می‌کنند تا به تراژدی‌های غیرقابل فهم هر زندگی تعظیم کنیم.

۵. هنر به‌مثابه تعادل‌بخشی: بازگرداندن توازن عاطفی

ما اثری را زیبا می‌نامیم که فضایل گمشده‌مان را تأمین کند و اثری را زشت می‌دانیم که حالت‌ها یا موضوعاتی را به ما تحمیل کند که احساس تهدید یا غرق‌شدگی در آن‌ها داریم.

جبران عدم تعادل‌ها. هنر می‌تواند ما را با دوزهای متمرکز از خلق‌وخوهای گمشده‌مان مرتبط سازد و توازنی به درون ما بازگرداند. برای مثال، کسی که زندگی پرشتابی دارد ممکن است در نظم متقارن خانه فارنسورث اثر میس ون در روه آرامش یابد. سلیقه‌های ما بستگی به طیف خلق‌وخوهای در سایه و نیازمند تحریک و تأکید دارد.

فضای عاطفی و اخلاقی. هر اثر هنری با فضای روانی و اخلاقی خاصی آغشته است: نقاشی ممکن است آرام یا ناآرام، شجاع یا محتاط، فروتن یا مطمئن، مردانه یا زنانه، بورژوا یا اشرافی باشد و ترجیحات ما برای یکی بر دیگری بازتاب خلأهای روانی متنوع ماست. ما به دنبال آثاری هستیم که ضعف‌های درونی‌مان را جبران کنند و ما را به میانه‌ای قابل دوام بازگردانند.

شعر ساده و احساساتی. شاعر، نمایشنامه‌نویس و فیلسوف آلمانی، فریدریش شیلر، این ایده را در مقاله‌ای با عنوان «درباره شعر ساده و احساساتی» در سال ۱۷۹۶ توسعه داد. او کنجکاو بود که چرا در یونان باستان، هنرمندان و نمایشنامه‌نویسان توجه کمی به مناظر طبیعی داشتند. با پیچیده‌تر و مصنوعی‌تر شدن زندگی و بیشتر درون‌خانه زیستن، اشتیاق به سادگی طبیعی جبران‌کننده قوی‌تر می‌شود.

۶. هنر به‌مثابه خودشناسی: کشف حقایق درونی

هنر خودشناسی را می‌سازد و راهی عالی برای انتقال میوه‌های آن به دیگران است.

آیینه‌هایی برای روح. ما نسبت به خودمان شفاف نیستیم، اما گاه با آثاری مواجه می‌شویم که به چیزی چنگ می‌زنند که احساس کرده‌ایم اما هرگز به وضوح نشناخته‌ایم. اثر «بدون عنوان (شاهزاده مدیچی)» از جوزف کورنل نمونه‌ای است از چگونگی هماهنگی عناصر متنوع یک هویت واحد. جعبه می‌گوید: «من از شبکه‌ای از روابط ساخته شده‌ام.»

حالات گریزان. تأمل در سطح تاریک، خراشیده و اشاره‌گر اثر سای توومبلی مانند نگاه کردن به آیینه‌ای است که در آن جنبه‌ای از ظاهر خود را می‌بینید که قبلاً به آن توجه نکرده بودید، با این تفاوت که موضوع اینجا دندان‌ها نیستند بلکه تجربه درونی شماست. اثر توومبلی مانند آیینه‌ای ویژه برای بخشی از زندگی درونی ماست که عمداً ساخته شده تا توجه را جلب کند و آن را واضح‌تر و قابل شناسایی‌تر سازد.

ارتباط با آنچه گفتنی نیست. تصویر ساده کریستن کوبکه از یک بعدازظهر در حومه کپنهاگ به همان جنبه‌هایی از تجربه می‌چسبد که بیان آن‌ها دشوار است. نور در تصویر بسیار معنادار است، هرچند دشوار است بگوییم این معنا چیست. همچنین، در مورد نمونه‌های ارزشمند، ما کمی شبیه آن‌ها هستیم. آن‌ها رسانه‌هایی هستند که از طریق آن‌ها خود را می‌شناسیم و به دیگران اجازه می‌دهیم بیشتر از آنچه واقعاً هستیم بدانند.

۷. هنر به‌مثابه رشد: غلبه بر دفاع‌پذیری

رشد زمانی رخ می‌دهد که بیاموزیم چگونه در حضور چیزهای بالقوه تهدیدآمیز، اصالت خود را حفظ کنیم.

مواجهه با مواد بیگانه. بسیاری از نمونه‌های برجسته هنر ممکن است ما را ترسانده یا خسته کنند. تعامل با هنر مفید است چون نمونه‌های قدرتمندی از مواد بیگانه را ارائه می‌دهد که باعث خستگی دفاعی و ترس می‌شوند و به ما زمان و فضای خصوصی می‌دهد تا یاد بگیریم چگونه با آن‌ها به‌طور استراتژیک‌تر برخورد کنیم.

غلبه بر دفاع‌پذیری. گام مهم اول برای غلبه بر دفاع‌پذیری نسبت به هنر، بازتر شدن نسبت به احساس غریبی است که در برخی موقعیت‌ها داریم. نباید خود را بابت آن سرزنش کنیم؛ بسیاری از آثار هنری محصول دیدگاه‌هایی هستند که به‌طور رادیکال با دیدگاه ما تفاوت دارند. گام دوم این است که خود را با ذهنیت‌های ظاهراً بیگانه کسانی که برخی از محترم‌ترین آثار جهان را خلق کرده‌اند، آشنا کنیم.

تعامل استراتژیک. گام سوم در مسیر حل واکنش‌های دفاعی، جستجوی نقاط اتصال، هرچند شکننده و ابتدایی، بین ذهنیت هنرمند و خودمان است. اگرچه آثار آن‌ها ممکن است بسیار عجیب به نظر برسد، احتمالاً جنبه‌ای از اهدافشان وجود دارد که با کاوش کافی در خود، بتوانیم به‌صورت شخصی با آن ارتباط برقرار کنیم. مواجهه با آثاری که ابتدا دلسردکننده‌اند، درس‌هایی در رشد روانی به ما می‌آموزد.

۸. هنر به‌مثابه قدردانی: حساسیت دوباره نسبت به روزمره

هنر منبعی است که می‌تواند ما را به ارزیابی دقیق‌تری از آنچه ارزشمند است بازگرداند، با مقابله با عادت و دعوت به بازتنظیم آنچه تحسین یا دوست داریم.

مبارزه با عادت‌زدگی. ما به سختی می‌توانیم به آنچه همیشه اطرافمان است توجه کنیم، ارزش آنچه پیش رویمان است را از دست می‌دهیم و به جذابیت‌های خیالی جای دیگر دل می‌بندیم. هنر منبعی است که می‌تواند ما را به ارزیابی دقیق‌تری از ارزش‌ها بازگرداند، با مقابله با عادت و دعوت به بازتنظیم تحسین‌ها و دوست‌داشتن‌هایمان.

یافتن زیبایی در عادیات. اثر «برنز نقاشی‌شده» از جاسپر جانز ما را تشویق می‌کند تا قوطی‌های آبجو را تازه ببینیم و ظرافت طراحی آن‌ها را بشناسیم. نقاشی «۱۹۴۳» از بن نیکلسون گواهی است بر لذت‌های ساده، که حال و لحظات تمرکز خوشایند را به عرصه عمومی می‌آورد.

آشتی با وضعیت خود. اثر «خانمی که چای می‌نوشد» از شار دین این موقعیت عادی و مبلمان ساده را جذاب می‌کند. بیننده را دعوت می‌کند به خانه برود و نسخه زنده خود را خلق کند. قدرت هنر در گرامیداشت ارزش واقعی اما گریزان زندگی روزمره نهفته است. هنر می‌تواند به ما بیاموزد که نسبت به خود عادل‌تر باشیم در حالی که تلاش می‌کنیم بهترین استفاده را از شرایط خود ببریم.

۹. هنر و عشق: پرورش ویژگی‌های یک عاشق خوب

برای تعریف مأموریتی برای هنر، یکی از وظایف آن آموزش ما برای تبدیل شدن به عاشقان خوب است: عاشقان رودخانه‌ها و آسمان‌ها، عاشقان بزرگراه‌ها و سنگ‌ها. و — بسیار مهم — در جایی در مسیر، عاشقان انسان‌ها.

هدایت احساسات. فرهنگ، از جمله هنر، یکی از مکانیزم‌های مرکزی هدایت احساسات ماست. موسیقی‌ای که گوش می‌دهیم، فیلم‌هایی که می‌بینیم، ساختمان‌هایی که در آن‌ها زندگی می‌کنیم و نقاشی‌ها، مجسمه‌ها و عکس‌هایی که بر دیوارهایمان آویزان است، راهنمایان و آموزگاران ظریف ما هستند.

حساسیت به جذابیت. اسکار وایلد جمله‌ای را فرموله کرد که ایده لا روشفوکلد درباره عشق را به هنر تعمیم می‌داد: «تا زمانی که ویسلر شروع به نقاشی مه کرد، در لندن مه‌ای نبود.» هنر بزرگ قدرت دارد ما را نسبت به جذابیت رستوران‌های کنار جاده آمریکایی (ادوارد هاپر)، غنای مخمل بر پوست (تیسیان)، شکوه صنعت مدرن (آندریاس گورسکی) یا طنین سنگ‌های هنرمندانه چیده شده در منظره (ریچارد لانگ) حساس کند.

ویژگی‌های یک عاشق خوب. دانستن چگونگی عشق ورزیدن به کسی با تحسین او متفاوت است. در اینجا باید به ویژگی‌هایی متوسل شویم که به ندرت به‌طور طبیعی بروز می‌کنند و تقریباً همیشه از کمی تمرین بهره‌مند می‌شوند: توانایی گوش دادن درست به دیگری، صبر، کنجکاوی، تاب‌آوری، حسی بودن و عقلانیت. هنر می‌تواند راهنمای مفیدی برای چنین ویژگی‌هایی باشد.

۱۰. هنر و طبیعت: بازپیوند با جهان طبیعی

هنر ثبت مشاهده‌ای دقیق است و ما را تشویق می‌کند که روح آن را دنبال کنیم، حتی اگر تنها عده کمی از ما محصولات آن را بازتولید کنیم.

بازاندیشی در ارزش. ما آن‌قدر با این ایده آشنا هستیم که طبیعت زیباست که ممکن است فراموش کنیم در تاریخ بشر و حتی در تجربه خودمان، همیشه واضح نبوده که ارزش تحسین دارد. هنر ثبت مشاهده‌ای دقیق است و ما را تشویق می‌کند که روح آن را دنبال کنیم، حتی اگر تنها عده کمی از ما محصولات آن را بازتولید کنیم.

پیاده‌روی‌های باوقار. آثار هامیش فولتون کرامتی را که به‌حق برای پیاده‌روی‌های خود و ما قائل است منتقل می‌کند. او می‌خواهد ما درک کنیم که برخی پیاده‌روی‌ها می‌توانند رویدادهای مرکزی زندگی ما باشند؛ گذارهای درونی ما با سرگردانی‌های بیرونی‌مان یاری می‌یابند. کوروت ما را به درک حس محصور بودن می‌رساند؛ تپه چمنی را بالای سرمان احساس می‌کنیم و به سکون زنده‌ایم.

جنوب به‌مثابه حالتی ذهنی. ال

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.08 از 5
میانگین از 4k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب «هنر به مثابه درمان» با نظرات متفاوتی مواجه شده است، اما در مجموع بازخوردهای مثبتی دریافت کرده است. خوانندگان از دیدگاه نوآورانه‌ی کتاب درباره نقش هنر در زندگی استقبال کرده و آن را برانگیزاننده‌ی تفکر و آموزنده می‌دانند. بسیاری از توانایی کتاب در ارتقای درک هنر و ارائه راه‌های تازه برای تفسیر آثار هنری تمجید کرده‌اند. برخی از تصاویر سیاه‌وسفید در نسخه‌های خاص انتقاد کرده و بخش‌هایی از متن را بیش از حد آکادمیک یا ساده‌انگارانه یافته‌اند. با وجود این نقدها، بسیاری از خوانندگان این اثر را مطالعه‌ای ارزشمند و روشنگر می‌دانند، به‌ویژه برای کسانی که به نظریه هنر و کاربردهای عملی آن در زندگی روزمره علاقه‌مندند.

Your rating:
4.53
21 امتیازها

درباره نویسنده

آلن دوباتن، نویسنده و تهیه‌کننده تلویزیونی مقیم لندن، به‌خاطر توانایی‌اش در مرتبط ساختن فلسفه با زندگی روزمره شناخته شده است. او نویسنده‌ی چندین کتاب مقاله‌محور است که در آن‌ها تجربیات شخصی را با اندیشه‌های هنرمندان، فیلسوفان و متفکران در هم می‌آمیزد و سبکی منحصربه‌فرد به نام «فلسفه‌ی زندگی روزمره» را پدید آورده است. نخستین کتاب او با عنوان «مقالات درباره‌ی عشق» به تحلیل فرایند عاشق شدن و از عشق بیرون آمدن می‌پردازد و عناصری از داستان و واقعیت را در هم می‌آمیزد. آثار دوباتن موضوعات متنوعی چون عشق، سفر، کار و معماری را در بر می‌گیرد و همواره در پی آن است که مفاهیم فلسفی را به تجربیات معمولی زندگی پیوند دهد. رویکرد او باعث شده است تا ایده‌های پیچیده برای مخاطبان گسترده‌تری قابل فهم شود و او را به چهره‌ای برجسته در فلسفه‌ی عامه‌پسند معاصر تبدیل کند.

Listen to Summary
0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Personalized for you
Ratings: Rate books & see your ratings
100,000+ readers
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 4
📜 Unlimited History
Free users are limited to 4
📥 Unlimited Downloads
Free users are limited to 1
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on May 31,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Loading...