نکات کلیدی
۱. خطر انحصار و حذف مقررات
«شهرهای بزرگ شرق دریافتهاند که مقررات، نه رقابت، بهترین و تنها راه مقابله با شرکتهای خدمات عمومی است.»
جاذبه انحصار. شرکت Pacific Gas and Electric (PG&E) حاصل یک قرن ادغام و جذب رقبایی چون Great Western Power بود تا به یک انحصار وسیع و تحت نظارت تبدیل شود. این مدل که زمانی بهعنوان راهکاری کارآمد برای زیرساختهای سرمایهبر شناخته میشد، وعده خدمات پایدار و سود تضمینشده تحت نظارت مقرراتی را میداد. پیشگامان اولیه بر این باور بودند که این تنها راه ارائه خدمات ضروری در ایالتی در حال رشد است.
وعده حذف مقررات. در دهه ۱۹۹۰، قیمت بالای برق در کالیفرنیا موجب فشار برای حذف مقررات شد تا رقابت ایجاد و هزینهها کاهش یابد. اما بازار طراحیشده بهسرعت و همراه با شیوههای معاملاتی فریبکارانه شرکتهایی مانند انرون، به بحران انرژی ویرانگر ۲۰۰۰-۲۰۰۱ انجامید. این دوره کمبود مصنوعی و افزایش قیمتها، PG&E را به اولین ورشکستگی خود کشاند و خطرات ذاتی بازار ناقص برای کالای حیاتی را نشان داد.
آزمایشی ناقص. این بحران نشان داد که رقابت ممکن است برای برخی صنایع کارآمد باشد، اما نیازهای خاص برق—تعادل دائمی عرضه و تقاضا و زیرساخت پیچیده—آن را آسیبپذیر میکند. تلاش ایالت برای از هم گسیختن ساختار یکپارچه شرکت، نتیجه معکوس داشت و PG&E را از نظر مالی فلج کرد و تعادل ظریف میان نیروهای بازار و منافع عمومی را برجسته ساخت.
۲. اولویت سود بر ایمنی
«ایمنی اولویت اول شما نیست. میتوانستید پول بیشتری خرج کنید تا آن درختها را قطع کنید.»
استراتژی اولویت سهامداران. پس از اولین ورشکستگی، PG&E به رهبری مدیرعامل پیتر داربی، برنامهای به نام «تحول کسبوکار» را آغاز کرد تا به «شرکت خدماتی مدرن» تبدیل شود که تمرکز اصلیاش حداکثرسازی بازده سهامداران است. این شامل کاهش شدید هزینهها، بهویژه در نگهداری و عملیات، برای آزادسازی سرمایه جهت سرمایهگذاریهایی با سود تنظیمشده بالاتر بود. اسناد داخلی شرکت نشان میداد که رشد ۸ درصدی سود هر سهم «قابل بحث نیست» در حالی که «ایمنی» و «قابلیت اطمینان» قابل مذاکره بودند.
نگهداری به تعویق افتاده. این تعقیب بیوقفه سود منجر به غفلت سیستماتیک از زیرساختهای حیاتی شد. مهندسان تحت فشار شدید برای به تعویق انداختن پروژههای ایمنی و کاهش بودجه قرار داشتند، حتی وقتی میدانستند که این کار به سلامت خطوط لوله و برق آسیب میزند. اتکای شرکت به سوابق قدیمی و روشهای بازرسی ناکافی، وضعیت رو به وخامت شبکه گستردهاش را پنهان میکرد.
بمب ساعتی. پیامدهای این استراتژی بهطرز تراژیکی آشکار شد. انفجار خط لوله سن برونو در سال ۲۰۱۰ که ناشی از جوش معیوب روی لولهای با مستندسازی ضعیف بود، هشت نفر را کشت. ایمیلهای داخلی نشان میداد که مهندسان از محدودیتهای بودجه و آگاهی از خطرات رو به افزایش ناامید بودند و ارزیابی صریح یکی از کارکنان سابق مشکل را «تقریباً تقصیر جنایی همه مدیران مالی» میدانست.
۳. زیرساخت فرسوده در برابر تغییرات اقلیمی
«خشکی آتشزا در پوشش گیاهی کالیفرنیا، همین کافی است تا آتش شروع شود. باد شدید. درختان. خطوط برق. هفده آتشسوزی جنگلی. بیست و دو کشته. یک ماه. اکتبر.»
همگرایی مرگبار. چرخههای طبیعی خشک و مرطوب کالیفرنیا که با تغییرات اقلیمی تشدید شده بود، طوفانی کامل برای آتشسوزیهای فاجعهبار ایجاد کرد. خشکسالیهای طولانی میلیونها درخت را کشت و جنگلهای وسیع را به انبارهای آتشزا تبدیل کرد. بادهای خشک و شدید مانند دیابلو و سانتا آنا، جرقههای کوچک را به آتشسوزیهای مهیب تبدیل کردند.
شبکهای غفلتشده. شبکه برق فرسوده PG&E که بخش عمدهای از آن بیش از یک قرن قدمت داشت و با مواد آزمایشی ساخته شده بود، برای این واقعیتهای نوین آماده نبود. دههها به تعویق افتادن نگهداری، بهویژه در خطوط انتقال دورافتاده، به قطعات فرسوده و پاکسازی ناکافی پوشش گیاهی انجامید. مهندسان شرکت بارها هشدار داده بودند که خطوطی مانند Caribou-Palermo در آستانه «خرابی قریبالوقوع» هستند که بعدها باعث آتشسوزی کمپ شد.
خطرات پنهان. بازرسیها که اغلب به «پروازهای سریع» با هلیکوپتر محدود میشد، نتوانستند نقصهای حیاتی مانند قلاب عمیقاً فرسودهای که باعث آتشسوزی کمپ شد را شناسایی کنند. این ترکیب سیستم آسیبپذیر و غفلتشده با محیطی که به سرعت در حال تغییر و مستعد آتش است، زمینهساز تخریب و تلفات بیسابقه شد.
۴. نقاط کور و ناکارآمدی نظارتی
«چیزی که مرا در ساعات اولیه شب بیدار نگه میدارد ایمیلها نیستند، بلکه فرسایش تدریجی برنامههای ایمنی ماست.»
تمرکز بر انرژی سبز، نه شبکه. کمیسیون خدمات عمومی کالیفرنیا (CPUC)، نهاد اصلی نظارت بر شرکتهای خدماتی، تحت فرماندارانی چون آرنولد شوارتزنگر و جری براون، به شدت بر اهداف بلندپروازانه انرژی تجدیدپذیر متمرکز شد. اگرچه این هدف قابل تحسین بود، اما اغلب مسئولیت اصلی خود یعنی تضمین ایمنی شرکتها را تحتالشعاع قرار داد. کمیسیون قراردادهای پرهزینه انرژی تجدیدپذیر را تصویب کرد و هزینهها را به مصرفکنندگان منتقل نمود، اما توجه کمتری به شبکه رو به زوال داشت.
کمبود نیرو و ضعف نظارت. بخش ایمنی CPUC بهطور مزمن کمبودجه و کمنیرو بود و بیشتر به گزارشهای خود شرکتها تکیه داشت تا بازرسیهای میدانی فعال. این وضعیت باعث شد که این نهاد نتواند زیرساخت گسترده و پیچیده PG&E را بهخوبی رصد کند. گزارشی از یک مشاور بهصراحت اعلام کرد که ایمنی «از دید اکثر کمیسیونرها و قانونگذاران خارج است.»
روابط صمیمانه. مشکل با روابط «صمیمانه» میان برخی کمیسیونرهای CPUC و مدیران PG&E که از طریق ایمیلهای محرمانه فاش شد، تشدید گردید. این ارتباطات پنهانی سوالاتی درباره بیطرفی نهاد و توانایی آن در پاسخگو کردن شرکت ایجاد کرد و اعتماد عمومی را بیش از پیش تضعیف نمود و اجازه داد مشکلات ایمنی سیستماتیک بدون شناسایی باقی بمانند.
۵. بار مسئولیت معکوس
«حتی اگر یک شرکت خدماتی تمام قوانین را رعایت کرده و اساساً خطایی نکرده باشد، مسئول است.»
مسئولیت مطلق در کالیفرنیا. کالیفرنیا تحت یک اصل حقوقی منحصر به فرد به نام «مسئولیت معکوس» عمل میکند که شرکتهای خدماتی را بهطور مطلق مسئول خسارات ناشی از تجهیزاتشان میداند، صرفنظر از قصور. این بدان معناست که اگر یک خط برق باعث آتشسوزی شود، شرکت مسئول تمام خسارات است حتی اگر همه قوانین را رعایت کرده باشد. این چارچوب حقوقی، ریسک مالی PG&E را در برابر آتشسوزیها بهشدت افزایش داد.
ویرانی مالی. آتشسوزی Witch Fire در سال ۲۰۰۷ که توسط San Diego Gas & Electric ایجاد شد، بار مالی عظیم را پیشبینی کرد. وقتی تجهیزات PG&E در آتشسوزیهای شمال خلیج ۲۰۱۷ و آتشسوزی کمپ ۲۰۱۸ دخیل شناخته شدند، بدهیهای تخمینی به دهها میلیارد دلار رسید که بسیار فراتر از پوشش بیمه و ارزش بازار شرکت بود.
چالشی منحصر به فرد. این مسئولیت مطلق همراه با افزایش خطر آتشسوزی در کالیفرنیا، وضعیتی غیرقابل تحمل برای PG&E ایجاد کرد. به این معنا که هر جرقهای، صرفنظر از تلاشهای شرکت، میتوانست فاجعه مالی به بار آورد و جذب سرمایهگذاران بلندمدت و تأمین مالی بهروزرسانیهای ایمنی را تقریباً غیرممکن ساخت.
۶. چرخه فاجعه و ورشکستگی
«PG&E دوباره روند فصل ۱۱ را آغاز کرد، تقریباً پانزده سال پس از پایان اولین ورشکستگیاش. ناظران به طعنه آن را «فصل ۲۲» نامیدند.»
کابوس تکراری. ورشکستگی دوم PG&E در سال ۲۰۱۹، پس از آتشسوزیهای ویرانگر ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، الگوی شکست سیستماتیک را برجسته کرد. ورشکستگی اول ناشی از بحران انرژی بود؛ دومی ناشی از بحران آتشسوزی. هر دو نشان دادند که شرکت قادر به سازگاری با شرایط متغیر و مدیریت ریسکهای ذاتی خود نیست.
بدهیهای عظیم. بدهیهای تخمینی ۳۰ میلیارد دلاری ناشی از آتشسوزیها بسیار بیشتر از ارزش بازار شرکت بود و آن را مجبور به درخواست حمایت قضایی کرد. این منجر به نبرد پیچیدهای میان قربانیان آتشسوزی، شرکتهای بیمه و گروههای مختلف سرمایهگذار (سهامداران در برابر دارندگان اوراق قرضه) برای دریافت غرامت از منابع محدود شد.
تأثیر والاستریت. صندوقهای پوشش ریسک که به شرطبندی روی شرکتهای ورشکسته معروفاند، سهام و بدهی قابل توجهی از PG&E را خریدند و برنامههای بازسازی خود را پیش بردند. توافق نهایی که بخشی از غرامت را به صورت سهام شرکت پرداخت کرد، قدرت عظیم این بازیگران مالی را نشان داد که اغلب به قیمت قربانیان بود.
۷. قطع برقهای ایمنی عمومی جنجالی
«این عملیات فعلی غیرقابل قبول است. شرایط و اوضاع فعلی غیرقابل قبول است.»
اقدامی شدید. در مواجهه با انتخاب غیرممکن بین ایجاد آتشسوزیهای مرگبار و قطع برق، PG&E در زمان بادهای شدید اقدام به «قطع برق ایمنی عمومی» (PSPS) در مناطق وسیع کرد. این تاکتیک بیسابقه که برای جلوگیری از جرقهزنی طراحی شده بود، میلیونها کالیفرنیایی را برای روزها در تاریکی فرو برد.
آشوب و خشم. خاموشیها، بهویژه در اکتبر ۲۰۱۹، باعث هرجومرج گستردهای شدند:
- چراغهای راهنمایی خاموش، بیمارستانها در وضعیت اضطراری، ساکنان خانههای سالمندان در خطر.
- فساد مواد غذایی، تعطیلی کسبوکارها و اختلال در خدمات تلفن همراه.
- خسارات اقتصادی میلیارد دلاری.
فرماندار گاوین نیوزوم بهطور علنی غفلت «غیرقابل قبول» و عدم آمادگی PG&E را محکوم کرد.
وضعیت بدون برنده. اگرچه قطع برقها برخی آتشسوزیها را جلوگیری کرد، اما ناتوانی PG&E در ارائه خدمات ایمن و قابل اعتماد بهطور همزمان را آشکار ساخت. شرکت اعتراف کرد که برای مقیاس خاموشیها آماده نبود و ضعفهای سیستماتیک و وابستگی عمیق جامعه به شبکه شکننده را برجسته کرد.
۸. پاسخگویی شرکتی: تغییر نمادین یا ساختاری
«ما تاریخسازی کردیم، اما هیچ چیز لعنتی را تغییر ندادیم.»
محکومیتهای کیفری. PG&E به اتهامات کیفری برای انفجار سن برونو و آتشسوزی کمپ مواجه شد. در سال ۲۰۱۶، به شش جرم فدرال بهخاطر نقض ایمنی خطوط لوله و ممانعت محکوم گردید. در سال ۲۰۲۰، به ۸۴ مورد قتل غیرعمد در آتشسوزی کمپ اعتراف کرد که مرگبارترین جرم شرکتی در تاریخ آمریکا بود.
مجازاتهای محدود. با وجود این محکومیتها، جریمههای مالی نسبتاً ناچیز بودند (۳ میلیون دلار برای سن برونو، ۳.۴۸ میلیون دلار برای کمپ) که برای شرکتی به بزرگی PG&E تقریباً «خطای گرد کردن» محسوب میشد. این موضوع دشواری ذاتی در مجازات مجرمان شرکتی را نشان داد، چرا که جریمهها اغلب بازدارنده یا مجازات واقعی نیستند.
ناامیدی از سیستم. دادستانها مانند مارک نوئل ابراز ناامیدی عمیق کردند که در حالی که «تاریخسازی کردند»، «هیچ چیز لعنتی را تغییر ندادند.» سیستم حقوقی که برای مجازات افراد طراحی شده بود، در تحمیل اصلاحات ساختاری در یک شرکت بزرگ و پیچیده ناکام ماند. هشدار «قتل واتسون» برای مدیران، که به اتهامات قتل در صورت تکرار اشاره داشت، عمق این ناامیدی را نشان داد.
۹. هزینه انسانی غفلت شرکتی
«من از نزدیک شاهد ویرانیای بودم که بادهای طوفانی میتوانند به یک جامعه وارد کنند، اما این چیزی بود که هرگز ندیده بودم.»
زندگیهای ویرانشده. فراتر از ارقام مالی و نبردهای حقوقی، شکستهای PG&E هزینه انسانی ویرانگری داشت. انفجار سن برونو هشت نفر را کشت و یک محله را نابود کرد. آتشسوزیهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ بیش از صد نفر را کشت، شهرهایی مانند پارادایس را به خاکستر تبدیل کرد و هزاران نفر را بیخانمان ساخت.
رنج شخصی. قربانیانی مانند ویل آبرامز که با فرزندان فریادزن خود از خانه در حال سوختن فرار کرد، دچار تروما، حملات پانیک و سالها بلاتکلیفی در خانههای اجارهای شدند. کرک ترستل، که کل شهر پارادایس او نابود شد، رنج ناشی از ندانستن سرنوشت خانوادهاش را توصیف کرد.
نااطمینانی ماندگار. حتی پس از توافقات، بسیاری از قربانیان بخشی از غرامت خود را به صورت سهام شرکت دریافت کردند که به عملکرد ناپایدار همان شرکتی که زندگیشان را نابود کرده بود، وابسته بود. این موضوع آنها را در معرض خطرات آینده قرار داد، رنجشان را طولانیتر کرد و نابرابریهای عمیق در روند ورشکستگی را برجسته ساخت.
۱۰. آیندهای شکننده: جستجوی مدل جدید خدمات عمومی
«ما مدتها است استدلال کردهایم که دفن خطوط زیرزمینی خیلی گران است. اکنون میگوییم گرانتر از این است که دفن نکنیم.»
ضرورت اقلیمی. آتشسوزی دیکسی در سال ۲۰۲۱ که توسط یک خط توزیع PG&E ایجاد شد، نزدیک به یک میلیون هکتار را سوزاند و نشان داد که بحران هنوز پایان نیافته است. با تسریع تغییرات اقلیمی، رویدادهای شدید آب و هوایی—خشکسالی، موج گرما و طوفانها—شبکهها را در سراسر کشور تحت فشار قرار میدهند و نیاز به سازگاری را فوری میسازند.
تحولی بنیادین. تحت مدیریت جدید پتی پوپه، PG&E تعهد شگفتانگیزی اعلام کرد: دفن ۱۰ هزار مایل از خطوط توزیع، اقدامی بیسابقه و بسیار پرهزینه. این استراتژی «دفن زیرزمینی» که پیچیده و پرهزینه (با برآورد ۲۰ میلیارد دلار) است، تنها راه حذف خطر آتشسوزی در این مدارها و کاهش نیاز به خاموشیهای آینده تلقی میشود.
قیمت تابآوری. این سرمایهگذاری عظیم همراه با سایر بهروزرسانیهای ضروری، ناگزیر به افزایش قبوض مشتریان منجر خواهد شد. مسیر PG&E بازتاب چالشی ملی است: چگونه منافع سهامداران، توان پرداخت مشتریان و نیاز حیاتی به مدرنسازی زیرساختهای فرسوده در برابر اقلیم در حال تغییر را متعادل کنیم. هزینه بیعملی، همانطور که کالیفرنیا آموخته، بسیار بالاتر است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب «کالیفرنیا در آتش» بهخاطر پژوهشهای جامع و روایت جذاب خود مورد تحسین فراوان قرار گرفته است. خوانندگان از توانایی بلانت در توضیح مفاهیم پیچیده صنعت انرژی و تاریخچه شرکت PG&E قدردانی میکنند. این کتاب به طمعکاریهای شرکتی، بیتوجهیها و پیامدهای ویرانگر آتشسوزیهای گسترده ناشی از فرسودگی زیرساختها میپردازد. بسیاری آن را اثری روشنگر و خشمآور میدانند که تضاد میان منافع سهامداران و ایمنی عمومی را بهخوبی نشان میدهد. اگرچه برخی بخشها خشک یا دلگیر توصیف شدهاند، اما بیشتر منتقدان آن را کتابی جذاب و مهم میدانند و مطالعه آن را به علاقهمندان به سیاست انرژی، تغییرات اقلیمی و تاریخ کالیفرنیا توصیه میکنند.