نکات کلیدی
1. صعود سیسرون از یک فرد شهرستانی به نخبگان سیاسی روم
"همیشه بهترین باش، پسرم، شجاعترین و سرت را بالاتر از دیگران نگهدار."
آغازهای فروتنانه. مارکوس تولیوس سیسرون در سال 106 قبل از میلاد در آروپینوم، شهری کوچک در حدود 70 مایلی جنوب روم به دنیا آمد. با وجود پیشینه غیر اشرافیاش، پدر سیسرون استعداد پسرش را تشخیص داد و او را برای تحصیل به روم فرستاد. در آنجا، سیسرون در بلاغت و حقوق برجسته شد و به سرعت به عنوان یک سخنور درخشان شهرت یافت.
صعود سیاسی. حرفه حقوقی سیسرون شکوفا شد و او نردبان سیاسی روم، یعنی کورسوس هونوروم را طی کرد:
- کوایستور در سیسیل (75 قبل از میلاد)
- ایدیل (69 قبل از میلاد)
- پرایتور (66 قبل از میلاد)
- کنسول (63 قبل از میلاد)
بزرگترین پیروزی او در دوران کنسولگریاش بود که توطئه کاتیلین را کشف و خنثی کرد و عنوان "پدر کشورش" را به دست آورد. این موفقیت جایگاه سیسرون را به عنوان یک چهره برجسته در سیاست روم تثبیت کرد، با وجود اینکه او یک نووس هومو (مرد جدید) در سیستم اشرافیمحور بود.
2. تعادل شکننده قدرت در اواخر جمهوری روم
"وقتی میبینم که چقدر موهایش با دقت مرتب شده و وقتی او را میبینم که با یک انگشت فرق موهایش را تنظیم میکند، نمیتوانم تصور کنم که این مرد بتواند چنین کار شریرانهای را برای نابودی قانون اساسی روم در نظر بگیرد."
ضعف نهادی. سیستم چک و بالانس جمهوری روم، که زمانی منبع ثبات بود، در زمان سیسرون به طور فزایندهای ناکارآمد شده بود. مسائل کلیدی شامل:
- سوءاستفاده از قدرت وتو توسط تریبونها
- دستکاری در پیشگوییهای مذهبی برای منافع سیاسی
- نفوذ فزاینده ژنرالهای قدرتمند و ارتشهای وفادارشان
ناآرامی اجتماعی. نابرابری اقتصادی و جابجایی کشاورزان کوچک، جنبشهای پوپولیستی را تغذیه میکرد که اقتدار سنتی سنا را به چالش میکشید. این وضعیت سیاسی ناپایدار، جایی بود که دماگوگها میتوانستند با جلب حمایت تودهها به قدرت برسند.
ظهور افراد قدرتمند. ناتوانی سیستم در حل این مسائل، راه را برای مردان جاهطلبی مانند پومپی، کراسوس و ژولیوس سزار هموار کرد تا قدرت شخصی بیسابقهای را به دست آورند و نهادهای جمهوری را بیشتر تضعیف کنند.
3. صعود سزار و فروپاشی نهادهای جمهوری
"سزار مدتها پیش تصمیم گرفته بود که باید از شر پومپی خلاص شود - همانطور که پومپی، البته، تصمیم گرفته بود از شر سزار خلاص شود."
اولین تریومویرات. سزار در سال 60 قبل از میلاد با پومپی و کراسوس اتحاد تشکیل داد و به طور مؤثر از اقتدار سنا عبور کرد. این ترتیب غیررسمی تقسیم قدرت به سزار اجازه داد:
- کنسولگری خود را در سال 59 قبل از میلاد تضمین کند
- فرماندهی نظامی بلندمدت در گال را به دست آورد
- ارتشی وفادار و جنگدیده بسازد
جنگ داخلی. مرگ کراسوس در سال 53 قبل از میلاد و تنشهای فزاینده بین سزار و پومپی به درگیری آشکار منجر شد. رویدادهای کلیدی:
- عبور سزار از روبیکن (49 قبل از میلاد)
- شکست پومپی در فارسالوس (48 قبل از میلاد)
- نامگذاری سزار به عنوان دیکتاتور دائمی (44 قبل از میلاد)
تجمع عناوین و افتخارات سزار، همراه با برتری نظامیاش، نهادهای جمهوری را به تمسخر گرفت. ترور او در سال 44 قبل از میلاد، به جای بازگرداندن نظم قدیمی، روم را به دور دیگری از جنگهای داخلی فرو برد.
4. پیگیریهای فلسفی سیسرون در دوران تبعید سیاسی
"وقتی تنها هستم، تمام گفتوگویم با کتابهاست؛ این گفتوگو با حملات گریه قطع میشود، که تا حد امکان با آنها مبارزه میکنم."
بازنشستگی اجباری. در دورههای حاشیهنشینی سیاسی، بهویژه تحت دیکتاتوری سزار، سیسرون به نوشتن و فلسفه روی آورد. این تبعید پربار منجر به آثار تأثیرگذار متعددی شد:
- دِ رپوبلیکا (درباره جمهوری)
- دِ لِگیبوس (درباره قوانین)
- دِ آفیکییس (درباره وظایف)
اکلکتیسم فلسفی. سیسرون از مکاتب مختلف فلسفی یونانی، بهویژه رواقیگری و شکگرایی آکادمیک بهره گرفت. او هدف داشت فلسفه یونانی را برای مخاطبان رومی قابل دسترس کند و اغلب از فرم گفتوگو برای ارائه دیدگاههای متقابل استفاده میکرد.
میراث. آثار فلسفی سیسرون در انتقال ایدههای یونانی به دنیای لاتینزبان و بعدها به اروپا در دورههای میانه و رنسانس نقش مهمی داشتند. تأکید او بر قانون طبیعی و حکومتهای مختلط برای قرنها بر اندیشه سیاسی تأثیر گذاشت.
5. ترور سزار و پیامدهای آشفته آن
"چرا، این خشونت است!"
ایدس مارس. در 15 مارس 44 قبل از میلاد، گروهی از سناتورها به رهبری مارکوس جونیوس بروتوس و گایوس کاسیوس لونگینوس ژولیوس سزار را ترور کردند. توطئهگران، که خود را "آزادکنندگان" مینامیدند، امیدوار بودند جمهوری را بازگردانند. با این حال، آنها هیچ برنامه روشنی برای آینده نداشتند.
خلأ قدرت. ترور منجر به دورهای از مانورهای سیاسی شدید شد:
- مارک آنتونی، به عنوان کنسول باقیمانده، ابتدا دست بالا را به دست آورد
- اکتاویان، وارث پذیرفتهشده سزار، برای ادعای ارث خود به روم آمد
- سیسرون تلاش کرد مسیری میانه را هدایت کند و نه از آنتونی و نه از اکتاویان حمایت کند
دومین تریومویرات. تا اواخر 43 قبل از میلاد، اکتاویان، آنتونی و مارکوس امیلیوس لپیدوس اتحادی تشکیل دادند که به طور رسمی به عنوان "تریومویرها برای سازماندهی جمهوری" تأیید شد. این امر پایان مؤثر سیستم جمهوری بود که سیسرون برای حفظ آن مبارزه کرده بود.
6. تلاش نهایی سیسرون برای نجات جمهوری از طریق سخنوری
"من کلماتم را کم نکردم و بیشتر با اراده تا با مهارت سخنوری، سنا را به نیروی قدیمی و سنتیاش بازگرداندم."
فیلیپیکها. در مجموعهای از چهارده سخنرانی معروف به فیلیپیکها، که بین سپتامبر 44 قبل از میلاد و آوریل 43 قبل از میلاد ایراد شد، سیسرون حملهای شدید به مارک آنتونی انجام داد. او تلاش کرد:
- سنا را علیه استبداد فرضی آنتونی بسیج کند
- از اکتاویان به عنوان وزنه تعادلی در برابر آنتونی حمایت کند
- نهادها و سنتهای جمهوری را حفظ کند
موفقیت کوتاهمدت. سخنوری سیسرون ابتدا به نظر میرسید سنا را تحت تأثیر قرار داده و منجر به اعلام آنتونی به عنوان دشمن دولت شد. با این حال، این پیروزی کوتاهمدت بود، زیرا اکتاویان به زودی با آنتونی علیه سنا متحد شد.
اشتباه محاسباتی. حمایت سیسرون از اکتاویان به اشتباهی مرگبار تبدیل شد. او جاهطلبی وارث جوان را دستکم گرفت و توانایی خود را در کنترل او بیش از حد ارزیابی کرد و بهطور معروف گفت: "من او را بالا بردهام فقط برای اینکه توسط او سرنگون شوم."
7. پیروزی استبداد و پایان تراژیک سیسرون
"من پربارترین پاداش را برای روزهای بسیاری از کار و شبهای بیخوابیام درو کردم - اگر پاداشی در شکوه واقعی و اصیل وجود داشته باشد."
پروکسیپشنها. اولین اقدام دومین تریومویرات حذف مخالفان احتمالی از طریق پروکسیپشنها بود. سیسرون، به عنوان برجستهترین منتقد آنتونی، هدف اصلی بود. با وجود تلاش برای فرار، او در 7 دسامبر 43 قبل از میلاد دستگیر و اعدام شد.
میراث. مرگ سیسرون نماد پایان جمهوری روم بود:
- دستان و سر او در فروم به نمایش گذاشته شد
- نوشتههای او همچنان بر اندیشه سیاسی برای قرنها تأثیر گذاشت
- او به عنوان یک چهره شهید برای مدافعان جمهوریخواهی شناخته شد
پیامدها. جمهوری که سیسرون از آن دفاع کرده بود، از بین رفته و جای خود را به حکومت استبدادی تریومویرها و در نهایت به پرینسیپات آگوستوس داد. با این حال، ایدهآلهای سیسرون درباره حکومت مختلط، قانون طبیعی و فضیلت مدنی همچنان به الهامبخشیدن به اندیشمندان سیاسی و انقلابیون تا عصر مدرن ادامه داد.
نقد و بررسی
کتاب سیسرو: زندگی و زمانهی بزرگترین سیاستمدار روم نوشتهی آنتونی اوریت به خاطر روایت جذاب و تواناییاش در زنده کردن روم باستان بسیار مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از تصویر متوازن اوریت از سیسرو که هم نقاط قوت و هم ضعفهای او را برجسته میکند، قدردانی میکنند. این کتاب به خاطر دسترسیپذیریاش برای خوانندگان عمومی و در عین حال ارائهی عمق کافی برای کسانی که با تاریخ روم آشنا هستند، ستایش شده است. برخی از منتقدان به عناصر گاه و بیگاه حدسی و احتمالاً تمایل به بازسازی شهرت سیسرو اشاره میکنند. بهطور کلی، این کتاب به عنوان مقدمهای ارزشمند برای زندگی سیسرو و دورهی پرآشوب اواخر جمهوری روم محسوب میشود.