نکات کلیدی
1. بازار فارکس: بزرگترین و سریعترین بازار جهان
بازار ارز خارجی بزرگترین و سریعترین بازار در جهان است.
غول جهانی. بازار ارز (فارکس) بهقدری بزرگ است که تمامی بازارهای مالی دیگر را تحتالشعاع قرار میدهد و حجم معاملات روزانه آن بیش از ۵ تریلیون دلار است. این اندازهی عظیم، نقدینگی بینظیری را فراهم میکند و ورود و خروج سریع و کارآمد از موقعیتها را برای معاملهگران آسان میسازد. رشد بازار فارکس بهواسطهی افزایش دسترسی برای سرمایهگذاران خُرد و آگاهی بیشتر از تأثیر حرکات ارزی بر سایر بازارها تسریع شده است.
دسترسی ۲۴ ساعته. برخلاف بورسهای سنتی، بازار فارکس بهصورت ۲۴ ساعته و ۵.۵ روز در هفته فعالیت میکند. این معاملات مداوم به معاملهگران این امکان را میدهد که به رویدادهای جهانی بهصورت آنی واکنش نشان دهند و برای افرادی که برنامههای شلوغی دارند، انعطافپذیری بیشتری فراهم میآورد. ماهیت غیرمتمرکز بازار، که هیچ بورس مرکزی ندارد، همچنین به دسترسی و هزینههای پایین معاملات کمک میکند.
تأثیر بر سایر بازارها. نوسانات ارزی تأثیر قابلتوجهی بر سایر بازارها، از جمله سهام، اوراق قرضه و کالاها دارد. بهعنوان مثال، یورو قویتر میتواند بر سودآوری صادرکنندگان اروپایی تأثیر منفی بگذارد، در حالی که دلار ضعیفتر میتواند ارزش داراییهای ایالات متحده را افزایش دهد. درک این وابستگیها برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی آگاهانه در تمامی کلاسهای دارایی ضروری است.
2. رویدادهای تاریخی شکلدهندهی معاملات فارکس
قبل از یادگیری نحوهی معاملهی ارزها، برای هر شرکتکنندهی جدید و با تجربه در بازار مهم است که درکی از مهمترین رویدادهای تاریخی که بازار ارز را شکل دادهاند، داشته باشد.
میراث برتون وودز. توافقنامهی برتون وودز در سال ۱۹۴۴ دلار آمریکا را بهعنوان ارز ذخیرهی جهان تعیین کرد، نقشی که تا حد زیادی امروز نیز حفظ شده است. این توافقنامه که نرخهای ارز را ثابت و دلار را به طلا مرتبط میکرد، سیستم مالی بینالمللی را برای دههها شکل داد. پایان برتون وودز در سال ۱۹۷۱ به دورهای از نرخهای ارز شناور منجر شد که در آن عرضه و تقاضا بهعنوان عوامل اصلی تعیینکنندهی ارزش ارزها عمل میکردند.
رویدادهای کلیدی. توافقنامهی پلازا در سال ۱۹۸۵ که بهدنبال کاهش ارزش دلار آمریکا بود و شرطبندی جورج سوروس علیه پوند بریتانیا در سال ۱۹۹۲ که بریتانیا را مجبور به خروج از مکانیزم نرخ ارز کرد، نمونههایی از تأثیرات سیاسی و اقتصادی بر ارزش ارزها هستند. بحران مالی آسیا در سالهای ۱۹۹۷-۹۸ و معرفی یورو در سال ۱۹۹۹ نیز بهخوبی ارتباط متقابل اقتصادهای جهانی و پتانسیل بحرانهای ارزی را نشان میدهد.
درسهای آموختهشده. درک این رویدادهای تاریخی زمینهی ارزشمندی برای دینامیکهای بازار امروز فراهم میکند. این رویدادها قدرت بانکهای مرکزی، تأثیر معاملات سفتهبازانه و اهمیت اصول اقتصادی در تعیین ارزش ارزها را نشان میدهند. این رویدادها همچنین یادآور این نکته هستند که بازار فارکس بهطور مداوم در حال تحول است و معاملهگران باید به شرایط متغیر سازگار شوند.
3. اصول بنیادی حرکات ارزی را هدایت میکنند
تحلیل بنیادی بر نیروهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که عرضه و تقاضا را هدایت میکنند، تمرکز دارد.
عرضه و تقاضا. در اصل، حرکات ارزی تحت تأثیر عرضه و تقاضا قرار دارد. یک ارز زمانی تقویت میشود که تقاضا برای آن افزایش یابد و زمانی تضعیف میشود که عرضه بیش از حد باشد. این نیروها تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله جریانهای سرمایه، جریانهای تجاری، فعالیتهای سفتهبازانه و نیازهای پوشش ریسک قرار دارند.
شاخصهای اقتصادی کلیدی. تحلیل بنیادی شامل نظارت بر شاخصهای کلان اقتصادی مانند رشد تولید ناخالص داخلی، نرخهای بهره، تورم و بیکاری است. بهعنوان مثال، کشوری با اقتصاد قوی و نرخهای بهره بالا احتمالاً سرمایهگذاری خارجی را جذب میکند و تقاضا برای ارز آن افزایش مییابد. برعکس، کشوری با کسری تجاری بزرگ و نرخهای بهره پایین ممکن است شاهد تضعیف ارز خود باشد.
تراز پرداختها. جریانهای سرمایه و جریانهای تجاری تراز پرداختهای یک کشور را تشکیل میدهند که مقدار تقاضا برای یک ارز را در یک دورهی معین اندازهگیری میکند. تراز پرداخت مثبت نشاندهندهی ورود بیشتر سرمایه به کشور نسبت به خروج آن است که باید منجر به تقویت ارز شود. برعکس، تراز پرداخت منفی نشاندهندهی خروج سرمایه از کشور است که میتواند به تضعیف ارز منجر شود.
4. تحلیل تکنیکال: ترسیم مسیر
برخلاف تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال بر مطالعهی حرکات قیمت تمرکز دارد.
عملکرد قیمت کلیدی است. تحلیل تکنیکال بر مطالعهی حرکات قیمت تمرکز دارد و از دادههای تاریخی برای پیشبینی جهت قیمت در آینده استفاده میکند. تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که تمام اطلاعات فعلی بازار در قیمت یک ارز منعکس شده است و بنابراین مطالعهی عملکرد قیمت مهمترین ابزار برای معاملهگری است.
ابزارهای معامله. تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند، از جمله نمودارها، خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت و شاخصهای تکنیکالی مانند میانگینهای متحرک، بازگشتهای فیبوناچی و نوسانسازها. این ابزارها به معاملهگران کمک میکند تا الگوها، روندها و نقاط ورود و خروج بالقوه را شناسایی کنند.
افراطهای احساسی. تحلیل تکنیکال همچنین به ارزیابی زمانهایی که طمع و ترس در اوج خود هستند، کمک میکند. با شناسایی شرایط خرید بیش از حد و فروش بیش از حد، معاملهگران میتوانند به پیشبینی معکوسهای بالقوه و بهرهبرداری از احساسات بازار بپردازند. تحلیل تکنیکال در بازار فارکس بهخوبی عمل میکند زیرا نوسانات قیمت ارز در کوتاهمدت عمدتاً تحت تأثیر احساسات انسانی یا ادراکات بازار قرار دارد.
5. مناطق زمانی و نوسانات جفت ارزها
دانستن اینکه در چه ساعتی از روز یک جفت ارز دارای بیشترین یا کمترین دامنهی معاملاتی است، بدون شک به معاملهگران کمک میکند تا با تخصیص بهتر سرمایه، کارایی سرمایهگذاری خود را بهبود بخشند.
جلسهی آسیایی (توکیو): جلسهی آسیایی که از سیدنی آغاز میشود و در توکیو ادامه مییابد، معمولاً با نوسانات کمتر و دامنههای معاملاتی تنگتر مشخص میشود. با این حال، برخی جفتها مانند USDJPY، GBPCHF و GBPJPY در این زمان فعالتر هستند. این بهدلیل حضور صادرکنندگان بزرگ ژاپنی و سرمایهگذاران نهادی است که در این جفتها فعال هستند.
جلسهی اروپایی (لندن): جلسهی لندن پرنوسانترین و مایعترین جلسهی معاملاتی است و بیشتر معاملات بزرگ فارکس در این زمان انجام میشود. جفتهایی مانند GBPJPY و GBPCHF معمولاً در جلسهی لندن دارای وسیعترین دامنههای روزانه هستند. این بهدلیل همپوشانی با جلسات آسیایی و آمریکایی است که سطح بالایی از فعالیت معاملاتی را ایجاد میکند.
جلسهی آمریکایی (نیویورک): جلسهی آمریکایی دومین جلسهی فعال است و بیشتر معاملات بین ساعت ۸ صبح تا ۱۲ ظهر به وقت نیویورک انجام میشود، زمانی که بازارهای اروپایی و آمریکایی همپوشانی دارند. جفتهایی مانند GBPUSD، USDCHF، GBPJPY و GBPCHF در این زمان معمولاً نوسان بیشتری دارند. بعد از ساعت ۱۲ ظهر، فعالیت معاملاتی معمولاً کاهش مییابد.
دورههای همپوشانی: فعالترین دورههای معاملاتی زمانی است که بازارها همپوشانی دارند، مانند همپوشانی بازارهای آمریکا و اروپا (۸ صبح تا ۱۲ ظهر به وقت نیویورک) و همپوشانی اروپا و آسیا (۲ صبح تا ۴ صبح به وقت نیویورک). این دورهها بیشترین نقدینگی و فرصتهای معاملاتی را ارائه میدهند.
6. دادههای اقتصادی: محرکهای بازار
برای هر نوع معاملهگر، چه بنیادی و چه تکنیکال، اهمیت دادههای اقتصادی را نمیتوان نادیده گرفت.
نرخهای غیرکشاورزی: گزارش نرخهای غیرکشاورزی ایالات متحده مهمترین انتشار اقتصادی است که تأثیر زیادی بر بازار دارد و معمولاً در ۲۰ دقیقهی اول پس از انتشار، نوسانات قیمتی قابلتوجهی ایجاد میکند. این گزارش نمایی از بازار کار ایالات متحده ارائه میدهد و بهدقت توسط فدرال رزرو زیر نظر قرار میگیرد.
تصمیمات نرخ بهره: تصمیمات نرخ FOMC نیز بسیار مهم هستند، زیرا بهطور مستقیم بر هزینهی وامگیری و جذابیت داراییهای ایالات متحده تأثیر میگذارند. تغییرات در نرخهای بهره میتواند جریانهای سرمایه و حرکات ارزی قابلتوجهی را بهدنبال داشته باشد.
تراز تجاری: تراز تجاری که تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور را اندازهگیری میکند، یکی دیگر از شاخصهای کلیدی است. کسری تجاری بزرگ میتواند فشار نزولی بر یک ارز وارد کند، در حالی که مازاد تجاری میتواند ارزش آن را افزایش دهد.
دادههای تورم: شاخصهای تورم، مانند شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)، نیز بهدقت زیر نظر قرار میگیرند، زیرا میتوانند بر تصمیمات سیاستگذاری بانک مرکزی تأثیر بگذارند. تورم بالا میتواند منجر به افزایش نرخ بهره شود که میتواند ارز را تقویت کند.
شگفتیهای دادهای: ترسیم شگفتیهای دادههای اقتصادی در برابر عملکرد قیمت میتواند بینشهای ارزشمندی دربارهی احساسات بازار و فرصتهای معاملاتی بالقوه ارائه دهد. شگفتیهای مثبت یا منفی بزرگ میتوانند اغلب منجر به حرکات قیمتی قابلتوجهی شوند.
7. همبستگیهای ارزی: درک تعاملات
وقتی صحبت از فارکس میشود، یکی از مهمترین نکات این است که ارزها در خلأ معامله نمیشوند.
همبستگیهای مثبت و منفی: جفت ارزها اغلب بهصورت همزمان یا در جهتهای مخالف حرکت میکنند. همبستگی مثبت نشاندهندهی این است که دو جفت معمولاً در یک جهت حرکت میکنند، در حالی که همبستگی منفی نشاندهندهی این است که آنها معمولاً در جهتهای مخالف حرکت میکنند. بهعنوان مثال، EURUSD و NZDUSD معمولاً همبستگی مثبت دارند، در حالی که EURUSD و USDCHF معمولاً همبستگی منفی دارند.
اندازهگیری همبستگیها: همبستگیها بر روی مقیاسی از -۱ تا +۱ اندازهگیری میشوند. همبستگی +۱ نشاندهندهی همبستگی مثبت کامل است، در حالی که همبستگی -۱ نشاندهندهی همبستگی منفی کامل است. همبستگی ۰ نشاندهندهی عدم همبستگی است.
روابط پویا: همبستگیهای ارزی ثابت نیستند و میتوانند بهدلیل تغییرات در شرایط اقتصادی، احساسات بازار و عوامل دیگر در طول زمان تغییر کنند. نظارت بر همبستگیها بهطور منظم و تنظیم استراتژیهای معاملاتی بر اساس آنها اهمیت دارد.
مدیریت ریسک: درک همبستگیهای ارزی برای مدیریت ریسک بسیار مهم است. با تنوعبخشی به یک پرتفوی با جفتهای منفی همبسته، معاملهگران میتوانند در معرض خطر کلی خود را کاهش دهند. برعکس، معاملهگری با جفتهای مثبت همبسته میتواند ریسک را افزایش دهد.
8. پارامترهای معاملاتی: تعریف مزیت خود
بهترین استراتژیها معمولاً آنهایی هستند که تحلیل بنیادی و تکنیکال را ترکیب میکنند.
ژورنال معاملاتی: نگهداری یک ژورنال معاملاتی برای توسعهی انضباط و پیگیری پیشرفت ضروری است. یک ژورنال معاملاتی باید شامل یک چکلیست جفت ارز، فهرستی از معاملاتی که منتظر آنها هستید و سوابق معاملات موجود یا انجامشده باشد.
بررسی بازار: قبل از انجام هر معامله، مهم است که احساس کلی از محیط بازار داشته باشید. این شامل شناسایی اینکه آیا جفت ارزها در حال روند هستند یا در محدودهای ثابت قرار دارند، میشود. شاخصهای تکنیکالی مانند ADX، باندهای بولینگر و میانگینهای متحرک میتوانند به تعیین قدرت و جهت روند کمک کنند.
پارامترهای معامله: تعریف پارامترهای واضح معاملاتی برای موفقیت در معامله ضروری است. این شامل تعیین نقاط ورود و خروج خاص، سفارشات توقف ضرر و اهداف سود است. همچنین شامل درک نسبت ریسک به پاداش هر معامله میشود.
سازگاری: معاملهگران موفق سازگار هستند و میتوانند استراتژیهای خود را بر اساس شرایط متغیر بازار تنظیم کنند. آنها همچنین از محدودیتهای شاخصهای مورد علاقه خود آگاه هستند و آمادهاند بسته به محیط از ابزارهای مختلف استفاده کنند.
9. تحلیل چند زمانه: دیدن تصویر بزرگ
برای معاملهگری موفق در یک روز، مهم است که انتخابگر باشید.
چشمانداز کلی. تحلیل چند زمانه شامل استفاده از زمانهای مختلف برای شناسایی روند کلی و تعیین سطوح ورود خاص است. بهعنوان مثال، معاملهگران ممکن است از نمودارهای روزانه برای شناسایی روند کلی و از نمودارهای ساعتی برای تعیین نقاط ورود استفاده کنند.
پیروی از روند. در بازارهای روندی، معمولاً سودآورتر است که در یک روند صعودی در زمان افتها خرید کنید یا در یک روند نزولی در زمان افزایشها فروش کنید. تلاش برای انتخاب قلهها و درهها در یک روند قوی میتواند منجر به ضررهای قابلتوجهی شود.
RSI و فیبوناچی: شاخصهای تکنیکالی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) و سطوح بازگشت فیبوناچی میتوانند برای شناسایی نقاط ورود بالقوه در یک روند استفاده شوند. بهعنوان مثال، معاملهگران ممکن است به دنبال فرصتهایی برای خرید باشند زمانی که RSI به سطوح فروش بیش از حد در یک روند صعودی میرسد.
اجتناب از شکستهای کاذب: تحلیل چند زمانه همچنین میتواند به اجتناب از شکستهای کاذب کمک کند. با نگاهی به تصویر بزرگ، معاملهگران میتوانند مناطق بالقوه مقاومت یا حمایت را شناسایی کرده و از گرفتار شدن در نوسانات قیمتی کوتاهمدت جلوگیری کنند.
10. باندهای بولینگر: سوار شدن بر امواج نوسان
برای تحلیلگران تکنیکال، ارزها بهندرت زمان زیادی را در دامنههای معاملاتی تنگ میگذرانند و تمایل دارند روندهای قوی را توسعه دهند.
دو باند بولینگر: استفاده از دو مجموعه باند بولینگر (یک انحراف استاندارد و دو انحراف استاندارد) میتواند سیگنالهای مؤثرتری برای انتخاب قلهها و درهها ارائه دهد. قاعدهی کلی این است که تا زمانی که جفت ارز بالای باند بولینگر یک انحراف استاندارد معامله نشده است، خرید در درهها انجام نشود و تا زمانی که جفت ارز زیر باند بولینگر یک انحراف استاندارد معامله نشده است، فروش در قلهها انجام نشود.
روند در مقابل محدوده: باندهای بولینگر دوگانه همچنین میتوانند برای تعیین اینکه آیا یک جفت ارز در حال روند است یا در محدودهای ثابت قرار دارد، استفاده شوند. زمانی که جفت در حال معامله بین دو باند بولینگر پایین یا بالا است، در حال روند است و زمانی که بین باندهای بولینگر یک انحراف استاندارد معامله میشود، در محدوده است.
پیوستن به روندهای جدید: باندهای بولینگر دوگانه همچنین میتوانند برای پیوستن به یک روند صعودی یا نزولی جدید استفاده شوند. این شامل جستجوی نزدیک شدن به بالای یا زیر باند بولینگر یک انحراف استاندارد پس از یک دورهی تثبیت است.
شاخص نوسان: باندهای بولینگر همچنین معیاری خوب برای نوسان هستند. باندهای تنگ نشاندهندهی نوسان کم و دامنههای کوچک هستند، در حالی که باندهای وسیع نشاندهندهی نوسان بالا و دامنههای بزرگ هستند.
11. محو کردن دو صفر: بهرهبرداری از ساختار بازار
استراتژی محو کردن دو صفر تلاش میکند تا معاملهگران را در سمت بازارسازان قرار دهد و آنها را برای یک حرکت سریع
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب معاملهگری روزانه و نوسانگیری در بازار ارز از استقبال بالایی از سوی خوانندگان برخوردار است و میانگین امتیاز آن ۳.۷۴ از ۵ میباشد. بسیاری از منتقدان این کتاب را به خاطر پوشش جامع آن در زمینهی معاملهگری فارکس، توضیحات روشن در مورد مفاهیم پیچیده و استراتژیهای عملی تحسین میکنند. خوانندگان از توانایی نویسنده در توضیح تحلیلهای تکنیکال و بنیادی به شیوهای قابل فهم قدردانی میکنند. این کتاب برای هر دو گروه مبتدیان و حرفهایها در زمینهی معاملهگری فارکس توصیه میشود. برخی انتقادات جزئی شامل اشتباهات تایپی و ارجاعات نادرست است. بهطور کلی، خوانندگان این کتاب را منبعی ارزشمند برای درک بازارهای ارزی و توسعهی سیستمهای معاملاتی میدانند.
Similar Books









