Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
Diana

Diana

Her True Story in Her Own Words
توسط Andrew Morton 1993 432 صفحات
3.84
28k+ امتیازها
گوش دادن
Try Full Access for 7 Days
Unlock listening & more!
Continue

نکات کلیدی

۱. کودکی دشوار، حس متفاوت بودن دایانا را شکل داد.

همیشه احساس می‌کردم خیلی متفاوت از دیگرانم، خیلی جداافتاده.

تروماهای اولیه خانوادگی. دوران کودکی دایانا به‌شدت تحت تأثیر طلاق تلخ والدینش در شش‌سالگی قرار گرفت. او به یاد می‌آورد که گریه‌های مکرر، سکوت‌های تنهایی و احساس اینکه «مزاحم» است چون پسر به دنیا نیامده تا نسل خانواده را ادامه دهد، او را رنج می‌داد. این بی‌ثباتی باعث شد حس جدایی و جداافتادگی از دیگران در او شکل بگیرد.

کمبود گرمای عاطفی. با وجود زندگی مرفه و پر از پرستار و امکانات مادی، دایانا به شدت به محبت و نزدیکی جسمانی نیاز داشت که والدینش، محصول دوره‌ای دور و سرد، فراهم نمی‌کردند. او به یاد می‌آورد که برادرش برای مادرشان گریه می‌کرد و نمی‌توانست او را آرام کند؛ خاطره‌ای دردناک و ماندگار. این خلأ عاطفی به مشکلات بعدی او در زمینه‌ی ارزش‌گذاری به خود دامن زد.

جستجوی ارتباط از کودکی. حتی در کودکی، دایانا همدلی طبیعی و تمایل به ارتباط با افراد از همه اقشار جامعه را نشان می‌داد، ویژگی‌ای که پدرش تشویق می‌کرد. او از دیدار با سالمندان و بیماران روانی لذت می‌برد و در این ارتباط‌ها حس هدفمندی و پیوندی را می‌یافت که در زندگی خانوادگی‌اش غایب بود. این پیش‌نمایشی بود از فعالیت‌های انسان‌دوستانه‌ی بعدی‌اش.

۲. ورود به دنیای سلطنتی، شوکی طاقت‌فرسا بود.

یک لحظه هیچ‌کس بودم، لحظه‌ی بعد پرنسس ولز، مادر، اسباب‌بازی رسانه‌ها، عضوی از این خانواده، هرچه بخواهید، و این برای یک نفر در آن زمان خیلی زیاد بود.

زیر ذره‌بین شدید و ناگهانی. گذار از معلم مهدکودک به نماد جهانی پس از نامزدی، ناگهانی و طاقت‌فرسا بود. او بلافاصله در کانون توجه قرار گرفت و رسانه‌ها هر حرکتش را زیر نظر داشتند که برایش ترسناک و دشوار بود. دفتر مطبوعاتی کاخ سلطنتی حمایت چندانی ارائه نمی‌داد و به او می‌گفت «تنها هستی».

آمادگی ناکافی برای نقش. با وجود پیشینه اشرافی، دایانا خود را برای پروتکل سختگیرانه و انتظارات زندگی سلطنتی ناتوان می‌دید. آموزش کمی دریافت کرد و در محیط رسمی و عاطفی سرد کاخ باکینگهام احساس بیگانگی می‌کرد. کارهای ساده‌ای مثل دانستن نحوه تعظیم یا حمل کیف در جمع، منبع اضطرابش شده بود.

از دست دادن آزادی شخصی. نامزدی پایان زندگی خصوصی‌اش را رقم زد، موضوعی که شب پیش از اعلام رسمی توسط محافظش به او گوشزد شد. او از لذت‌های ساده زندگی مجردی با دوستانش محروم شد و احساس محدودیت و تحت نظر بودن مداوم داشت. این از دست دادن آزادی به شدت به نارضایتی اولیه‌اش در این سیستم دامن زد.

۳. ازدواجش با تنهایی و مثلث عشقی دردناک همراه بود.

در این ازدواج سه نفر بودیم، پس کمی شلوغ بود.

حضور مداوم کامیلا. از روزهای نخست آشنایی و ماه عسل، دایانا به شدت از ارتباط عمیق پرنس چارلز با کامیلا پارکر بولز آگاه بود. کشف هدایا، نامه‌ها و شنیدن گفتگوها، حسادت و شک او را شعله‌ور کرد و باعث شد در ازدواجش خود را نفر سوم احساس کند. این موضوع فشار عاطفی فراوانی ایجاد کرد.

کمبود حمایت همسر. دایانا احساس می‌کرد همسرش نسبت به مشکلاتش، به‌ویژه دشواری‌های رسانه‌ای و مسائل سلامتی‌اش، بی‌تفاوت است. او به حمایت، تشویق و تحسین او نیاز داشت اما همیشه نادیده گرفته یا مورد انتقاد قرار می‌گرفت. این بی‌توجهی عاطفی، حس انزوا و تنهایی‌اش را در ازدواج عمیق‌تر کرد.

فاصله عاطفی رو به افزایش. با وجود لحظاتی از نزدیکی، به‌ویژه پیش از تولد پرنس هری، زوج به تدریج از هم دور شدند، زندگی جداگانه‌ای داشتند و در اتاق‌های جدا می‌خوابیدند. دایانا احساس تنهایی و بی‌محبتی می‌کرد و باور داشت ازدواجشان «نمایشی» بیش نیست و همسرش عملاً «مسئولیت‌های سلطنتی‌اش» را در رابطه کنار گذاشته است.

۴. بولیمیا و خودآزاری فریادهای ناامیدانه برای کمک بودند.

او وارد شد و گفت: «چند بار سعی کردی خودت را بکشی؟» من فکر کردم: «باورم نمی‌شود این سؤال را می‌پرسد» و بعد خودم را شنیدم که گفتم: «چهار یا پنج بار.»

برانگیخته شده توسط درد عاطفی. بولیمیا دایانا بلافاصله پس از نامزدی آغاز شد، ناشی از اظهارنظر پرنس چارلز درباره وزنش و استرس رابطه‌اش با کامیلا. این بیماری راهی برای تخلیه تنش و احساس کنترل در زندگی‌ای بود که در آن احساس ناتوانی می‌کرد. وضعیت در دوران بارداری و اوایل ازدواج به شدت وخیم‌تر شد.

تلاش‌ها به‌عنوان فریادهای کمک. رفتارهای خودآزاری او، از جمله پرت کردن خود از پله‌ها و بریدن خود، تلاش‌های جدی برای خودکشی نبود بلکه درخواست‌های ناامیدانه برای جلب توجه و درک از سوی همسر و خانواده سلطنتی بود. وقتی سعی می‌کرد دردش را بیان کند، احساس می‌کرد شنیده نمی‌شود و نادیده گرفته می‌شود.

سوءتفاهم توسط سیستم. خانواده سلطنتی و برخی پزشکان ابتدا بولیمیا و مشکلات عاطفی او را علت مشکلات ازدواج می‌دانستند، نه نشانه‌های نارضایتی و فشارهای وارد بر او. به جای استراحت، صبر و درک، دارو تجویز کردند که این کم‌توجهی به شدت رنجش او را افزایش داد.

۵. دایانا از دل رنج‌ها، قدرت درونی و هدف خود را یافت.

دیدگاه من نسبت به زندگی مسیرش را تغییر داد و مثبت‌تر و متعادل‌تر شد.

یادگیری مقابله با بحران. رویدادهای غم‌انگیز، مانند مرگ سرگرد هیوج لینزی در بهمن، توانایی دایانا را در حفظ آرامش و مدیریت بحران نشان داد. این تجربه همراه با درمان و خوداندیشی به او کمک کرد قدرت و تاب‌آوری درونی‌اش را بشناسد و بفهمد می‌تواند شرایط دشوار را مدیریت کند.

درمان و خودشناسی. جستجوی کمک حرفه‌ای برای بولیمیا و افسردگی نقطه عطفی بود. درمانگران به او کمک کردند بفهمد مشکلاتش فقط تقصیر خودش نیست و تشویقش کردند تا اعتماد به نفس بسازد. مطالعه کتاب‌های مرتبط با وضعیتش و روانشناسی باعث شد احساس تنهایی کمتری کند و تجربیاتش تأیید شود.

یافتن رضایت در کمک به دیگران. فعالیت‌های خیریه‌اش، به‌ویژه با بیماران و در حال مرگ، حس عمیقی از هدفمندی و رضایت به او داد که وظایف سلطنتی به تنهایی نمی‌توانست فراهم کند. او در این تعاملات واقعاً احساس نیاز و ارزشمندی می‌کرد که اعتماد به نفسش را افزایش داد و مهربانی طبیعی‌اش را به نمایش گذاشت. این کار بخش حیاتی هویت او شد.

۶. جدایی، پایان قصه‌ی پریان بود اما امید به زندگی نو را به همراه داشت.

قصه‌ی پریان به پایان رسیده بود...

رسمی کردن اجتناب‌ناپذیر. جدایی رسمی در سال ۱۹۹۲، هرچند غم‌انگیز، گامی ضروری پس از سال‌ها ازدواج شکست‌خورده بود. این پایان نمایش «قصه‌ی پریان» در ملأ عام بود و به دایانا اجازه داد زندگی مستقلی از همسرش بسازد. این تصمیم حس آرامش و رهایی به همراه داشت، هرچند چالش‌هایی پیش رو بود.

آزادی‌ها و چالش‌های نو. جدایی کنترل بیشتری بر زندگی، خانه و برنامه‌هایش به دایانا داد. اما همچنین مشکلات جدیدی مانند مذاکره درباره نقش خود در خانواده سلطنتی، مواجهه با توجه مداوم رسانه‌ها و احتمال زندگی تنها را به همراه داشت. او باید یاد می‌گرفت در این فضای جدید و نامشخص حرکت کند.

دوگانگی نسبت به آینده. در حالی که آزادی به دست آورد، دایانا با عدم قطعیت درباره نقش و جایگاه آینده‌اش روبه‌رو بود. او با ایده ترک کامل نظام سلطنتی دست و پنجه نرم می‌کرد اما نگران از دست دادن دسترسی به فرزندان و سکوی فعالیت‌های خیریه‌اش بود. این دوره با امید و تردید همراه بود.

۷. مادری، لنگر و بزرگ‌ترین شادی دایانا بود.

بچه‌هایم را تا مرز خفه شدن بغل می‌کنم. شب‌ها با آن‌ها به تخت می‌روم، بغلشان می‌کنم و می‌پرسم: «کی بیشتر از همه دنیا دوستشون داره؟» و همیشه می‌گویند: «مامان.»

منبع عشق بی‌قید و شرط. پسرانش، ویلیام و هری، مهم‌ترین افراد زندگی دایانا و منبعی پایدار از عشق و ثبات بودند. او به شدت محافظت‌کننده بود و مصمم بود به آن‌ها گرمای عاطفی و محبت بدهد که خودش در کودکی کم داشت. پیوندشان خط حیاتی مهمی بود.

محافظت از آن‌ها در برابر زندگی سلطنتی. دایانا مصمم بود فرزندانش را تا حد امکان طبیعی بزرگ کند و اطمینان حاصل کند که آن‌ها دنیای بیرون از دیوارهای کاخ و مدارس شبانه‌روزی را تجربه کنند. او مدارسشان را انتخاب کرد و آن‌ها را در فعالیت‌های خیریه‌اش شرکت داد تا با زندگی‌ها و احساسات مختلف آشنا شوند. می‌خواست آن‌ها باز و همدل باشند.

آماده‌سازی پادشاه آینده. با آگاهی از سرنوشت ویلیام، دایانا به طور ظریف او را برای نقش آینده‌اش آماده می‌کرد و او را با مسائل واقعی جهان آشنا می‌ساخت و رشد عاطفی‌اش را تشویق می‌کرد. باور داشت این برای تبدیل شدن به پادشاهی دلسوز و مؤثر ضروری است. به حساسیت و درک او افتخار می‌کرد.

۸. تمرکز شدید رسانه‌ها چالشی پیچیده و مداوم بود.

همیشه باور داشتم که در نهایت رسانه‌ها او را خواهند کشت.

از تحسین تا زیر ذره‌بین بودن. در ابتدا به عنوان پرنسسی قصه‌وار تصویر می‌شد، رابطه دایانا با رسانه‌ها پیچیده و اغلب خصمانه شد. در حالی که محبوبیتش سکویی برای فعالیت‌هایش بود، نفوذ بی‌وقفه به زندگی خصوصی‌اش منبعی مداوم از استرس و عامل نارضایتی‌اش بود. احساس می‌کرد تحت تعقیب و تحریف قرار دارد.

استفاده توسط هر دو طرف. دایانا احساس می‌کرد در جنگ رسانه‌ای گرفتار شده است، به طوری که هم اقدامات خودش و هم کاخ و حلقه همسرش برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی فاش یا تحریف می‌شد. انتشار مکالمات خصوصی مانند نوارهای اسکویجی‌گیت برایش بسیار دردناک بود و احساس خیانت و تجاوز به حریم خصوصی داشت. تلاش می‌کرد روایت خود را کنترل کند.

رابطه‌ای آمیخته به عشق و نفرت. با وجود جنبه‌های منفی، دایانا قدرت رسانه‌ها را درک می‌کرد و یاد گرفت از آن برای پیشبرد کارهای خیریه‌اش بهره ببرد. می‌دانست تصویرش می‌تواند توجه به مسائل مهم را جلب کند و این دینامیک پیچیده‌ای ایجاد کرد که هم از پوشش رسانه‌ای ناراضی بود و هم به آن وابسته. این تنش در تمام عمرش ادامه داشت.

۹. جستجوی نقش جدید به عنوان سفیر انسان‌دوستی.

دوست دارم ملکه قلب مردم باشم... کسی باید برود و مردم را دوست داشته باشد و نشان دهد.

فراتر از وظایف سنتی. دایانا آرزو داشت نقشی معنادارتر در عرصه عمومی داشته باشد که بر مسائل انسان‌دوستانه تمرکز کند نه صرفاً وظایف سنتی سلطنتی. او احساس می‌کرد موقعیتش می‌تواند تفاوت بزرگی در سطح جهانی ایجاد کند و این آرزو پس از جدایی‌اش قوی‌تر شد.

حمایت از مسائل دشوار. او عمداً موضوعات چالش‌برانگیز و اغلب بحث‌برانگیزی مانند ایدز، جذام و مین‌های زمینی را انتخاب کرد، حوزه‌هایی که احساس می‌کرد بیشترین تأثیر را می‌تواند داشته باشد. تمایلش به ارتباط مستقیم با بیماران، اغلب بدون همراهی معمول سلطنتی، تحسین گسترده‌ای به همراه داشت و به کاهش انگ این مسائل کمک کرد. همدلی‌اش بزرگ‌ترین دارایی‌اش بود.

آرزوهای سفیرانه. دایانا نقش خود را به عنوان سفیر انسان‌دوستی سیار بریتانیا تصور می‌کرد که از شهرت بین‌المللی‌اش برای ترویج همدلی و درک استفاده کند. او این موضوع را با شخصیت‌های سیاسی، از جمله تونی بلر، مطرح کرد که پتانسیل او را شناخت. این جهت‌گیری جدید حس هدفمندی و هیجان تازه‌ای در سال‌های پایانی زندگی‌اش به او داد.

۱۰. مبارزه برای استقلال، سال‌های پایانی‌اش را تعریف کرد.

از این پس خودم را مالک خواهم بود و به خودم وفادار می‌مانم.

رهایی از سیستم. پس از جدایی و طلاق، دایانا فعالانه تلاش کرد زندگی خود را خارج از چارچوب سخت خانواده سلطنتی بازتعریف کند. خیریه‌هایش را کاهش داد، به دنبال حریم خصوصی بود و سعی کرد زندگی «عادی‌تری» داشته باشد و برخی از نشانه‌های سلطنت را کنار بگذارد. این تلاش آگاهانه‌ای برای بازپس‌گیری هویت خود بود.

مواجهه با مقاومت داخلی و خارجی. جستجوی استقلال با مقاومت‌هایی از درون سیستم کاخ و همچنین ناامنی‌های درونی خود او روبه‌رو شد. گاهی دچار تردید و انزوا می‌شد. نظارت و انتقاد مداوم برخی رسانه‌ها و نهادها این گذار را دشوارتر می‌کرد.

یافتن خود واقعی. با وجود چالش‌ها، مسیر دایانا به سوی استقلال به او امکان داد شخصیتش را توسعه دهد و به دنبال علایقش برود. او در درمان سرمایه‌گذاری کرد، علایق جدیدی کشف کرد و بر فعالیت‌های خیریه تمرکز نمود و به تدریج زندگی‌ای ساخت که واقعی‌تر و رضایت‌بخش‌تر بود. این دوره تحولی مهم در زندگی شخصی‌اش بود.

۱۱. مرگ تراژیکش، تصویرش را به عنوان «پرنسس مردم» تثبیت کرد.

او پرنسس مردم بود و همین‌گونه در قلب‌ها و خاطرات ما برای همیشه باقی خواهد ماند.

شوک و موج عمیق اندوه. مرگ ناگهانی دایانا در تصادف رانندگی در پاریس، موجی بی‌سابقه از سوگواری عمومی در سراسر جهان به راه انداخت. گستردگی اندوه نشان‌دهنده ارتباط عمیق مردم با او بود که او را فردی قابل درک می‌دیدند که با وجود جایگاه سلطنتی، با مشکلات شخصی روبه‌رو بود. آسیب‌پذیری‌اش با میلیون‌ها نفر هم‌صدا شد.

نمادی از همدلی و مدرنیته. میراث او با فعالیت‌های انسان‌دوستانه و توانایی‌اش در ارتباط با مردم عادی گره خورد. او به خاطر مهربانی، تمایل به شکستن موانع و به چالش کشیدن تصویر سنتی و دور از دسترس سلطنت به یاد آورده می‌شود. او نماینده رویکردی مدرن‌تر و عاطفی‌تر به زندگی عمومی بود.

محرکی برای بازاندیشی. مرگ او و واکنش عمومی دوره‌ای از تأمل ملی در بریتانیا را به دنبال داشت که فاصله میان سلطنت و مردم را برجسته کرد. این موضوع خانواده سلطنتی را مجبور به تطبیق و نشان دادن احساسات بیشتر نمود و تأثیر ماندگار دایانا بر نهادی که در آن مبارزه می‌کرد را به نمایش گذاشت. زندگی و مرگ او ردپایی جاودان در تاریخ بر جای گذاشت.

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

3.84 از 5
میانگین از 28k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب «دایا: داستان واقعی او» با نظرات متفاوتی روبه‌رو شد. بسیاری از خوانندگان این اثر را جذاب و دلخراش یافتند و از بینش‌های آن درباره زندگی و مبارزات دایا تمجید کردند. عده‌ای اهمیت کتاب را در دادن صدایی به دایا ارج نهادند. با این حال، برخی دیگر آن را یک‌جانبه، تکراری و فاقد تعادل دانستند. ساختار و ترتیب زمانی کتاب نیز از موارد مورد بحث بود. خوانندگان در نحوه‌ی تصویرسازی دایا دچار اختلاف نظر شدند؛ برخی با او همدلی عمیق داشتند و برخی دیگر رفتارهایش را مورد سؤال قرار دادند. به طور کلی، این کتاب همچنان یک روایت مهم و البته بحث‌برانگیز از زندگی دایا به شمار می‌آید.

Your rating:
4.48
5 امتیازها

درباره نویسنده

اندرو دیوید مورتون، نویسنده‌ی برجسته‌ی بریتانیایی و کارشناس مشهور در زمینه‌ی زندگی‌نامه‌های افراد سرشناس است. او که در سال ۱۹۵۳ به دنیا آمد، فعالیت حرفه‌ای خود را به‌عنوان خبرنگار روزنامه‌های زرد آغاز کرد و سپس به نگارش زندگی‌نامه‌های غیررسمی روی آورد. نقطه‌ی عطف کار او کتاب «دایانا: داستان واقعی او» بود که به پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز تبدیل شد و دیدگاه عمومی نسبت به خانواده‌ی سلطنتی را دگرگون ساخت. مورتون پس از آن، زندگی‌نامه‌های پرفروشی درباره‌ی چهره‌هایی همچون مونیکا لوینسکی، تام کروز، مادونا و آنجلینا جولی نوشت. او جوایز متعددی از جمله عنوان «نویسنده‌ی سال» را کسب کرده است. مورتون تحصیلات خود را در رشته‌ی تاریخ در دانشگاه ساسکس به پایان رساند و در حال حاضر در لندن زندگی می‌کند. آثار او به‌دلیل افشاگرانه بودن و ارائه‌ی اطلاعات داخلی، اغلب با واکنش‌های جنجالی همراه است.

Listen to Summary
0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Personalized for you
Ratings: Rate books & see your ratings
100,000+ readers
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 4
📜 Unlimited History
Free users are limited to 4
📥 Unlimited Downloads
Free users are limited to 1
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on May 24,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Loading...