نکات کلیدی
1. آشفتگی در کاخ سفید و تضعیف قدرت اجرایی
این کتاب به نوعی یک کودتای اداری را توصیف میکند که اراده رئیسجمهور ایالات متحده و اختیارات قانونی او را تضعیف کرده است.
تضعیف رئیسجمهور توسط کارکنان. کتاب نشاندهندهی یک کاخ سفید آشفته است که در آن اعضای کارکنان، از جمله گری کاهن و راب پورت، بهطور فعال در تلاش بودند تا دستورات رئیسجمهور ترامپ، بهویژه در مورد توافقهای تجاری، را زیر پا بگذارند. این "کودتای اداری" عدم اعتماد عمیق درون دولت را به نمایش گذاشت و سوالاتی را دربارهی محدودیتهای قدرت اجرایی مطرح کرد.
ایدههای خطرناک. نیاز مداوم به مدیریت و مقابله با آنچه بهعنوان ایدههای خطرناک درک میشد، محیطی استرسزا و ناپایدار ایجاد کرد. کارکنان احساس میکردند که "همیشه در لبهی پرتگاه قدم میزنند" و در تلاش بودند تا از اقداماتی که میتوانست عواقب وخیمی برای امنیت ملی و اقتصاد داشته باشد، جلوگیری کنند.
شکست قدرت اجرایی. مقاومت داخلی و نافرمانی آشکار از دستورات رئیسجمهور نشاندهندهی "شکست عصبی قدرت اجرایی قدرتمندترین کشور جهان" بود و چالشهای بیسابقهای را که کسانی که سعی در حکومت تحت رهبری ترامپ داشتند، به تصویر کشید.
2. تأثیر پوپولیستی بانون و جذابیت ترامپ
ترامپ بهنوعی آرچی بانکر بود، اما آرچی بانکر متمرکزتری.
جریان پوپولیستی. استیو بانون، بهعنوان مشاور کلیدی، احساسات پوپولیستی را که به صعود ترامپ کمک کرد، شناسایی و تقویت کرد. این شامل بهرهبرداری از خشم و ناامیدی مردم عادی بود که احساس میکردند سیستم علیه آنها طراحی شده است.
پیام ضد الیت. استراتژی بانون بر این تمرکز داشت که ترامپ را بهعنوان قهرمان "مرد فراموششده" معرفی کند و او را در مقابل هیلاری کلینتون قرار دهد که بهعنوان تجسم یک الیت فاسد و ناتوان به تصویر کشیده میشد. این پیام با رأیدهندگانی که احساس میکردند در اثر جهانیسازی و تغییرات اقتصادی کنار گذاشته شدهاند، طنینانداز شد.
سیاستمدار غیرمتعارف. جذابیت ترامپ ناشی از توانایی او در برقراری ارتباط با مردم بهصورت احساسی بود، بهگونهای که صحبتهایش "سیاسی" به نظر نمیرسید. این اصالت، همراه با نمایشگری و حضور قوی او، به او اجازه داد تا توجه ملت را جلب کند و وضعیت سیاسی را مختل کند.
3. تحقیقات روسیه و پیامدهای سیاسی
نوار دسترسی هالیوود یک زلزله سیاسی بود. داستان روسیه بهطور اساسی ناپدید شد.
دخالت و مداخله. کتاب به جزئیات یافتههای جامعه اطلاعاتی دربارهی دخالت روسیه در انتخابات 2016 میپردازد، از جمله هک و کمپینهای اطلاعات نادرست که هدفشان تضعیف اعتماد عمومی به فرآیند دموکراتیک بود. سوال دربارهی اینکه آیا باید این اطلاعات بهطور عمومی فاش شود، برای دولت اوباما معضلی ایجاد کرد، زیرا میترسید که بهنظر جانبدارانه بیاید.
نوار دسترسی هالیوود. انتشار نوار دسترسی هالیوود که در آن ترامپ نظرات نامناسبی دربارهی زنان بیان میکند، داستان روسیه را تحتالشعاع قرار داد و بحران سیاسی برای کمپین ترامپ ایجاد کرد. این رویداد منجر به درخواستها برای کنارهگیری ترامپ از رقابت شد و اختلافات درون حزب جمهوریخواه را تشدید کرد.
نقش کومی. کتاب به بررسی نقش جنجالی جیمز کومی، رئیس FBI، میپردازد، از جمله تصمیم او برای ارائهی پرونده استیل به ترامپ و اخراج بعدیاش. این رویدادها به احساس بیاعتمادی و ناپایداری درون دولت دامن زد.
4. تقابل ایدئولوژیها: جهانیگرایان در برابر ملیگرایان
الیتها در کشور با مدیریت افول راحت هستند. درست است؟
تقسیمات داخلی. کاخ سفید ترامپ با یک مبارزه مداوم بین ایدئولوژیهای رقیب مشخص میشد، بهویژه بین جهانیگرایان، که توسط افرادی مانند گری کاهن نمایندگی میشدند، و ملیگرایان، که به رهبری استیو بانون بودند. این تقابل در مباحثات مربوط به تجارت، مهاجرت و سیاست خارجی بروز پیدا کرد.
چشمانداز اقتصادی. جهانیگرایان از توافقهای تجارت آزاد و مرزهای باز حمایت میکردند و استدلال میکردند که اینها به اقتصاد ایالات متحده کمک میکند و دسترسی به کالاها و نیروی کار ارزانتر را فراهم میآورد. ملیگرایان، از سوی دیگر، حفظ مشاغل و صنایع آمریکایی را در اولویت قرار میدادند و از تعرفهها و محدودیتهای مهاجرت حمایت میکردند.
مبارزه برای قدرت. نبرد ایدئولوژیک فراتر از مباحث سیاست، با هر دو طرف در تلاش برای کسب نفوذ و دسترسی به رئیسجمهور ادامه داشت. این وضعیت محیطی بسیار رقابتی و گاهی ناکارآمد ایجاد کرد که در آن تصمیمات غالباً بر اساس منافع شخصی بهجای سیاستهای منطقی اتخاذ میشد.
5. غیرقابل پیشبینی بودن تصمیمگیری ترامپ
متوجه شدم، من کارگردان هستم، او بازیگر است.
طبیعت تکانشی. فرآیند تصمیمگیری رئیسجمهور ترامپ غالباً با تکانشگری و عدم آمادگی مشخص میشد. او بهطور مکرر تصمیمات را بر اساس احساسات یا آخرین اطلاعاتی که دریافت کرده بود، اتخاذ میکرد و نه بر اساس تحلیل و بررسی دقیق.
دامنه توجه محدود. دامنه توجه کوتاه ترامپ و بیعلاقگیاش به جزئیات، کار را برای مشاوران دشوار میکرد تا او را در مورد مسائل پیچیدهی سیاستی آگاه کنند. او اطلاعات ساده و قابل هضم را ترجیح میداد و غالباً تحت تأثیر جذابیتهای احساسی قرار میگرفت تا استدلالهای منطقی.
تأثیرات خارجی. ترامپ به شدت تحت تأثیر عوامل خارجی، بهویژه از سوی اخبار کابلی و رسانههای اجتماعی قرار داشت. او غالباً تصمیماتش را بر اساس آنچه در تلویزیون دیده یا در توییتر خوانده بود، اتخاذ میکرد و نه بر اساس تخصص مشاورانش.
6. مبارزه برای کنترل: دینامیکهای کارکنان و بازیهای قدرت
تو فقط یک کارمند لعنتی هستی! تو هیچچیز جز یک کارمند لعنتی نیستی!
جناحهای رقیب. کاخ سفید ترامپ مملو از رقابتهای داخلی و مبارزات قدرت بود، زیرا جناحهای مختلف برای کسب نفوذ و کنترل بر برنامه رئیسجمهور تلاش میکردند. این جناحها غالباً بر سر مسائل سیاستی، تصمیمات پرسنلی و دسترسی به ترامپ با یکدیگر درگیر میشدند.
تأثیر خانواده. جارد کوشنر و ایوانکا ترامپ در کاخ سفید قدرت قابل توجهی داشتند و غالباً بهطور مستقل از زنجیرهی فرماندهی عمل میکردند. حضور آنها تنش و کینهتوزی را در میان سایر کارکنان ایجاد کرد که احساس میکردند در حال تضعیف برنامه رئیسجمهور هستند.
تلاشهای کلی برای نظم. جان کلی، بهعنوان رئیس کارکنان، سعی در تحمیل نظم و انضباط بر کاخ سفید آشفته داشت، اما تلاشهای او غالباً با مقاومت مواجه میشد. او در کنترل جریان اطلاعات به رئیسجمهور و جلوگیری از اقدام کارکنان بهطور پنهانی با مشکل مواجه بود.
7. چالشهای سیاست خارجی: کره شمالی و ایران
مشکلات جهان بهگونهای به 1600 خیابان پنسیلوانیا میآیند، چه بخواهید و چه نخواهید.
آرزوهای هستهای کره شمالی. کتاب به تهدید فزایندهای که برنامه تسلیحات هستهای کره شمالی ایجاد میکند، از جمله توسعه ICBMهایی که قادر به رسیدن به ایالات متحده هستند، میپردازد. عدم وجود یک راهحل نظامی واضح و پتانسیل عواقب فاجعهبار، چالشی بزرگ برای سیاست خارجی دولت ترامپ ایجاد کرد.
اقدامات بیثباتکننده ایران. کتاب همچنین به نگرانیهای دولت دربارهی اقدامات بیثباتکننده ایران در خاورمیانه، از جمله حمایت آن از گروههای تروریستی و تلاشش برای دستیابی به تسلیحات هستهای میپردازد. تصمیم به خروج از توافق هستهای ایران و اعمال تحریمهای جدید، تنشها در منطقه را بیشتر افزایش داد.
استراتژیهای متضاد. دولت ترامپ در توسعه یک استراتژی سیاست خارجی منسجم با چالش مواجه بود و جناحهای رقیب برای رویکردهای مختلف تلاش میکردند. این عدم هماهنگی و جهتگیری واضح، باعث سردرگمی در میان متحدان و دشمنان شد.
8. جنگهای تجاری و اختلافات اقتصادی
من همیشه در حال حرکت هستم. من در هر دو جهت حرکت میکنم.
کسری تجاری. وسواس ترامپ با کسریهای تجاری و باور او به اینکه اینها نشانهای از ضعف اقتصادی هستند، او را به سمت سیاستهای حمایتگرایانه، مانند تعرفهها بر روی فولاد و آلومینیوم وارداتی، سوق داد. این سیاستها جنگهای تجاری با متحدان کلیدی را به راه انداخت و نگرانیهایی دربارهی احتمال اختلال اقتصادی ایجاد کرد.
مشاوران اقتصادی. کتاب به مباحثات داخلی بین مشاوران اقتصادی، بهویژه بین گری کاهن که از تجارت آزاد حمایت میکرد و پیتر ناوارو که از حمایتگرایی دفاع میکرد، میپردازد. این اختلافات نشاندهندهی یک تقسیم بنیادی درون دولت دربارهی نقش تجارت در اقتصاد ایالات متحده بود.
دادههای متضاد. ترامپ غالباً دادههای اقتصادی که با دیدگاههای او مغایرت داشتند را نادیده میگرفت و ترجیح میداد به شهود و داستانهای شخصی خود تکیه کند. این موضوع کار را برای مشاوران دشوار میکرد تا او را به پذیرش سیاستهایی بر اساس اصول اقتصادی منطقی متقاعد کنند.
9. محدودیتهای وفاداری: کومی، سشنز و دیگران
قدرت واقعی—من حتی نمیخواهم از این کلمه استفاده کنم—ترس است.
اخراج کومی. کتاب به بررسی رویدادهای منجر به اخراج جیمز کومی، رئیس FBI، توسط ترامپ میپردازد، از جمله نحوهی برخورد کومی با تحقیقات ایمیل هیلاری کلینتون و عدم تمایل او به اعلام وفاداری به رئیسجمهور. این تصمیم طوفانی سیاسی بهوجود آورد و منجر به انتصاب مشاور ویژه، رابرت مولر، شد.
استعفای سشنز. خشم ترامپ از دادستان کل، جف سشنز، بهدلیل استعفای او از تحقیقات روسیه، موضوعی تکراری در کتاب است. ترامپ استعفای سشنز را بهعنوان خیانت میدید و بارها به وفاداری او شک میکرد.
تضعیف اعتماد. کتاب نشان میدهد که چگونه خواستههای ترامپ برای وفاداری و تمایل او به دیدن روابط بهصورت معاملاتی، جوی از ترس و بیاعتمادی درون دولت ایجاد کرد. این موضوع کار را برای مشاوران دشوار میکرد تا مشاورههای صادقانه ارائه دهند یا نظرات رئیسجمهور را به چالش بکشند.
10. تأثیر ماندگار شارلوتزویل
شما در برابر بیلذتترین کاندیدای تاریخ ریاستجمهوری رقابت میکنید. و بهنظر میرسد که ما نیز به همین شکل هستیم.
زبان تفرقهآمیز. رویدادهای شارلوتزویل، و واکنش ترامپ به آنها، تقسیمات عمیق نژادی در جامعه آمریکایی را نمایان کرد و کشور را بیشتر قطبی کرد. عدم تمایل اولیه ترامپ به محکوم کردن نژادپرستان سفیدپوست، خشم و انتقاد گستردهای را بهدنبال داشت، حتی از درون حزب خودش.
رهبری اخلاقی. کتاب سوالاتی را دربارهی رهبری اخلاقی ترامپ و توانایی او در اتحاد کشور در برابر تقسیم و نفرت مطرح میکند. اظهارات او دربارهی "هر دو طرف" و دفاعش از مجسمههای کنفدراسیون، بسیاری از آمریکاییها را بیگانه کرد و درک او را بهعنوان فردی همدل با نژادپرستان سفیدپوست تقویت کرد.
عواقب ماندگار. جنجال شارلوتزویل تأثیر ماندگاری بر ریاستجمهوری ترامپ داشت و به احساس ناامنی و ناپایداری درون دولت دامن زد. این موضوع همچنین یادآور تنشهای نژادی عمیقتری بود که همچنان جامعه آمریکایی را آزار میدهد.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب ترس نوشتهی باب وودوارد، گزارشی دقیق از کاخ سفید ترامپ را ارائه میدهد که بر اساس صدها ساعت مصاحبه تهیه شده است. منتقدان این کتاب را توصیفی جامع و معتبر از یک دولت پرآشوب دانستهاند، بهطوریکه ترامپ بهعنوان فردی تکانشی، ناآگاه و دشوار در مدیریت به تصویر کشیده شده است. بسیاری از خوانندگان احساس کردند که این کتاب تأییدکنندهی آنچه قبلاً دربارهی رفتار و فرآیند تصمیمگیری ترامپ شناخته شده بود، میباشد. در حالی که برخی نوشتار کتاب را خشک توصیف کردند، بیشتر افراد از رویکرد روزنامهنگاری وودوارد و شهرت او در دقت استقبال کردند. افشاگریهای کتاب دربارهی تلاشهای کارکنان برای کنترل تمایلات ترامپ، بهویژه برای بسیاری از خوانندگان قابل توجه بود.