نکات کلیدی
1. مرگ دموکراسی اغلب بهتدریج و بهسختی قابلتشخیص است
مسیر انتخاباتی به سمت فروپاشی بهطور خطرناکی فریبنده است. با یک کودتای کلاسیک، مانند شیلی پینوشه، مرگ دموکراسی فوری و برای همه آشکار است. کاخ ریاستجمهوری میسوزد. رئیسجمهور کشته، زندانی یا به تبعید فرستاده میشود. قانون اساسی به حالت تعلیق درمیآید یا لغو میشود.
فرسایش تدریجی. برخلاف کودتاهای خشونتآمیز، زوال دموکراتیک مدرن اغلب از طریق مجموعهای از گامهای کوچک رخ میدهد که ممکن است قانونی یا حتی مفید به نظر برسند. رهبران منتخب بهتدریج قدرت را با:
- تسخیر نهادهای داوری مانند دادگاهها و هیئتهای انتخاباتی
- کنار گذاشتن یا همسو کردن چهرههای مخالف و رسانهها
- تغییر قوانین به نفع خود
این فرآیند میتواند سخت تشخیص داده شود، زیرا هیچ لحظهای وجود ندارد که دموکراسی بهوضوح "بمیرد." شهروندان ممکن است تا زمانی که خیلی دیر نشده متوجه نشوند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. زمانی که زنگ خطر به صدا درمیآید، نهادها و هنجارهای کلیدی قبلاً تضعیف شدهاند.
2. رهبران اقتدارگرا اغلب از طریق روشهای دموکراتیک به قدرت میرسند
دیکتاتوری آشکار—به شکل فاشیسم، کمونیسم یا حکومت نظامی—در بسیاری از نقاط جهان ناپدید شده است. کودتاهای نظامی و دیگر تصرفات خشونتآمیز قدرت نادر هستند. اکثر کشورها انتخابات منظم برگزار میکنند. دموکراسیها هنوز میمیرند، اما به روشهای متفاوت.
گرگها در لباس میش. اقتدارگرایان مدرن اغلب از طریق انتخابات و نهادهای دموکراتیک به قدرت میرسند، نه کودتاهای نظامی. آنها خود را بهعنوان افرادی خارج از سیستم معرفی میکنند که سیستم خراب را اصلاح خواهند کرد، با بهرهبرداری از بحرانهای اقتصادی، تهدیدات امنیتی و ناامیدی عمومی از نظام موجود. پس از انتخاب، آنها بهتدریج کنترل را با:
- حمله به مشروعیت مخالفان و رسانهها
- تغییر قوانین و نهادها برای تثبیت قدرت خود
- استفاده از همهپرسیها و مانورهای قانونی برای تمدید محدودیتهای دوره
- حفظ ظاهر دموکراتیک در حالی که محتوای دموکراتیک را خالی میکنند
نمونههایی شامل هوگو چاوز در ونزوئلا، ویکتور اوربان در مجارستان و رجب طیب اردوغان در ترکیه است. ظهور آنها نشان میدهد که چگونه اقتدارگرایی میتواند از درون سیستمهای دموکراتیک ظهور کند.
3. احزاب سیاسی نقش حیاتی بهعنوان دروازهبانان دموکراسی ایفا میکنند
در بیشتر تاریخ آمریکا، احزاب سیاسی اولویت را به دروازهبانی میدادند تا به باز بودن. همیشه نوعی از اتاقهای پر از دود وجود داشت.
فیلتر کردن افراطگرایان. احزاب سیاسی بهطور تاریخی نقش مهمی در حفظ دموکراسی با جلوگیری از به قدرت رسیدن چهرههای اقتدارگرا یا افراطی ایفا کردهاند. آنها این کار را از طریق:
- فرآیندهای انتخاب نامزد که به سیاستمداران با تجربه و جریان اصلی ترجیح میدهند
- امتناع از تأیید یا همپیمانی با چهرههای افراطی
- اتحاد در خطوط حزبی برای شکست دادن نامزدهای ضد دموکراتیک
با این حال، تغییرات در سیستم حزبی ایالات متحده این عملکرد دروازهبانی را تضعیف کرده است:
- تغییر به انتخابات مقدماتی الزامآور در دهه 1970
- افزایش منابع مالی خارجی مانند سوپر PACها
- تأثیر رسانههای حزبی و رسانههای اجتماعی
- خالی شدن سازمانهای حزبی
این امر باعث شده است که افراد خارجی و افراطیها بهراحتی نامزدیها را به دست آورند، همانطور که در پیروزی مقدماتی جمهوریخواهان دونالد ترامپ در سال 2016 دیده شد.
4. تحمل متقابل و خویشتنداری نهادی محافظهای دموکراسی هستند
دو هنجار بهعنوان اصول اساسی برای یک دموکراسی کارآمد برجسته میشوند: تحمل متقابل و خویشتنداری نهادی.
قوانین نانوشته مهم هستند. در حالی که قانون اساسی چارچوب اساسی برای دموکراسی فراهم میکند، هنجارهای نانوشته برای کارکرد سیستم ضروری هستند. دو هنجار کلیدی عبارتند از:
- تحمل متقابل: پذیرش مخالفان بهعنوان رقبای مشروع، نه تهدیدات وجودی
- خویشتنداری نهادی: اعمال خویشتنداری در استفاده از قدرتهای نهادی
این هنجارها بهعنوان "محافظهای نرم" عمل میکنند که از نزول رقابت سیاسی به یک درگیری بیپایان جلوگیری میکنند. وقتی آنها فروپاشی میکنند، سیاستمداران بیشتر احتمال دارد که:
- از قدرتهای نهادی برای منافع حزبی سوءاستفاده کنند
- مخالفان را بهعنوان دشمنانی که باید نابود شوند ببینند
- اقدامات ضد دموکراتیک را بهعنوان ضروری برای نجات کشور توجیه کنند
فرسایش این هنجارها در دهههای اخیر دموکراسی آمریکا را در برابر فروپاشی آسیبپذیرتر کرده است.
5. هنجارهای دموکراتیک آمریکا در دهههای اخیر فرسایش یافتهاند
فروپاشی هنجارهای دموکراتیک در دهههای 1980 و 1990 آغاز شد و در دهه 2000 شتاب گرفت. تا زمانی که باراک اوباما رئیسجمهور شد، بسیاری از جمهوریخواهان بهویژه مشروعیت رقبای دموکرات خود را زیر سؤال بردند و خویشتنداری را برای استراتژی پیروزی به هر قیمتی رها کردند.
نقضهای فزاینده هنجارها. از دهه 1980، هر دو حزب—اما بهویژه جمهوریخواهان—بهطور فزایندهای هنجارهای دموکراتیک دیرینه را نقض کردهاند:
- به تصویر کشیدن مخالفان بهعنوان تهدیدات وجودی یا غیرآمریکایی
- استفاده از تاکتیکهای سختگیرانه قانون اساسی مانند تعطیلی دولت
- ممانعت از انتصابات ریاستجمهوری، از جمله نامزدهای دیوان عالی
- تلاش برای بیاعتبار کردن نتایج انتخابات
لحظات کلیدی در این فرسایش شامل:
- تاکتیکهای تقابلی نیوت گینگریچ بهعنوان رئیس مجلس در دهه 1990
- استیضاح بیل کلینتون در سال 1998
- بحران سقف بدهی در سال 2011
- محاصره جمهوریخواهان سنا از نامزدی مریک گارلند برای دیوان عالی در سال 2016
این الگوی نقضهای فزاینده هنجارها محافظهایی را که زمانی رفتار ضد دموکراتیک را محدود میکردند، تضعیف کرده است.
6. قطببندی حزبی شدید ثبات دموکراتیک را تهدید میکند
قطببندی میتواند هنجارهای دموکراتیک را نابود کند. وقتی تفاوتهای اجتماعی-اقتصادی، نژادی یا مذهبی به افراطگرایی حزبی منجر میشود، که در آن جوامع خود را به اردوگاههای سیاسی تقسیم میکنند که دیدگاههای جهانی آنها نه تنها متفاوت بلکه متقابلاً انحصاری است، تحمل سختتر میشود.
تقسیمات سمی. قطببندی شدید دموکراسی را با:
- غیرممکن کردن سازش و همکاری
- تشویق سیاستمداران به نقض هنجارها برای شکست دادن "دشمن"
- باعث شدن شهروندان به دیدن مخالفان بهعنوان تهدیدات وجودی
قطببندی فعلی آمریکا توسط عواملی از جمله:
- تجدید آرایش نژادی و مذهبی احزاب
- افزایش نابرابری اقتصادی
- مرتبسازی جغرافیایی رأیدهندگان همفکر
- ظهور اکوسیستمهای رسانهای حزبی
این قطببندی فراتر از اختلافات سیاستی به دیدگاههای جهانی بنیادی میرود، که آن را بهویژه خطرناک میکند. وقتی احزاب یکدیگر را بهعنوان تهدیدات وجودی میبینند، بیشتر احتمال دارد که اقدامات ضد دموکراتیک را بهعنوان ضروری برای بقا توجیه کنند.
7. نجات دموکراسی نیازمند بازسازی هنجارها و پرداختن به علل ریشهای است
نجات دموکراسی به بیش از ترس یا خشم نیاز دارد. ما باید فروتن و جسور باشیم. باید از کشورهای دیگر بیاموزیم تا علائم هشداردهنده را ببینیم—و زنگهای خطر کاذب را تشخیص دهیم. باید از گامهای سرنوشتسازی که دموکراسیهای دیگر را نابود کردهاند آگاه باشیم.
رویکرد چندوجهی. حفظ دموکراسی آمریکا نیازمند تلاش در جبهههای متعدد است:
-
بازسازی هنجارهای دموکراتیک:
- رهبران سیاسی باید به تحمل متقابل و خویشتنداری متعهد شوند
- ائتلافهای گستردهای که از تقسیمات ایدئولوژیک عبور میکنند باید از نهادهای دموکراتیک دفاع کنند
-
اصلاح نهادهای سیاسی:
- تقویت مکانیسمهای دروازهبانی درون احزاب
- کاهش تأثیر پول در سیاست
- پرداختن به تقسیمبندی حزبی و سرکوب رأیدهندگان
-
پرداختن به علل ریشهای قطببندی:
- مقابله با نابرابری اقتصادی و تفاوتهای منطقهای
- پل زدن شکافهای نژادی و فرهنگی
- اصلاح اکوسیستمهای رسانهای برای کاهش حبابهای حزبی
-
یادگیری از کشورهای دیگر:
- مطالعه چگونگی مقاومت دموکراسیهای دیگر در برابر اقتدارگرایی
- شناسایی علائم هشداردهنده اولیه فرسایش دموکراتیک
در نهایت، حفظ دموکراسی نیازمند آن است که شهروندان بهطور فعال از هنجارها و نهادهای دموکراتیک دفاع کنند، حتی زمانی که این کار برخلاف منافع حزبی کوتاهمدت باشد.
آخرین بهروزرسانی::
FAQ
What's How Democracies Die about?
- Democratic decline: The book explores how democracies can erode not just through violent coups but also through elected leaders who undermine democratic institutions from within.
- Historical context: Authors Steven Levitsky and Daniel Ziblatt draw parallels between contemporary American politics and historical examples from countries like Venezuela, Germany, and Italy.
- Focus on norms: Emphasizes the importance of unwritten democratic norms, such as mutual toleration and institutional forbearance, in maintaining a healthy political environment.
Why should I read How Democracies Die?
- Timely relevance: Given the current political climate in the U.S. and globally, the book provides critical insights into the vulnerabilities of democratic systems.
- Lessons from history: Offers valuable lessons from past democratic failures, helping readers understand the warning signs of potential authoritarianism.
- Practical advice: Analyzes problems and suggests strategies for citizens and political leaders to defend democracy against rising threats.
What are the key takeaways of How Democracies Die?
- Democracy is fragile: Democracies can die slowly and imperceptibly, often without a clear moment of crisis, making vigilance essential.
- Importance of political norms: Strong democratic norms, such as mutual toleration and forbearance, are crucial for the health of a democracy.
- Role of political parties: Political parties serve as gatekeepers, and their failure to isolate extremist candidates can lead to the rise of authoritarian figures.
What are the best quotes from How Democracies Die and what do they mean?
- “Democracy’s assassins use the very institutions of democracy.”: Elected leaders can dismantle democracy while still operating within its legal frameworks, making it difficult for citizens to recognize the threat.
- “The promise of history…is that we can find the rhymes before it is too late.”: Emphasizes learning from historical examples to prevent repeating past mistakes in the face of rising authoritarianism.
- “The electoral road to breakdown is dangerously deceptive.”: Democratic erosion can occur through legal means, making it less visible and urgent to the public.
How do democracies typically die, according to How Democracies Die?
- Elected leaders subverting democracy: Many democracies die not through military coups but through elected officials who gradually dismantle democratic institutions.
- Legal and constitutional means: Actions taken by these leaders often appear legal, such as changing electoral laws or packing courts, confusing citizens about the state of democracy.
- Historical examples: Case studies from various countries illustrate how leaders like Hugo Chávez and Adolf Hitler used democratic processes to gain power and then erode it.
What is the significance of mutual toleration in How Democracies Die?
- Acceptance of political rivals: Mutual toleration refers to the understanding that political opponents are legitimate rivals, essential for a functioning democracy.
- Prevention of extreme polarization: Reduces the likelihood of viewing opponents as existential threats, which can lead to authoritarian measures.
- Historical context: Erosion of mutual toleration in various countries has led to democratic breakdowns, emphasizing its importance in maintaining democratic stability.
What does institutional forbearance mean in the context of How Democracies Die?
- Restraint in political actions: Involves politicians exercising self-control and avoiding actions that, while legal, could undermine democratic norms and institutions.
- Importance for checks and balances: Crucial for the functioning of checks and balances, preventing one branch of government from overreaching its authority.
- Examples of forbearance: Historical examples include the Senate’s traditional deference to presidential appointments, helping maintain democratic integrity.
How do political parties act as gatekeepers in How Democracies Die?
- Filtering candidates: Responsible for vetting candidates and keeping extremist figures out of the mainstream, essential for protecting democracy.
- Consequences of failure: When parties fail to act as gatekeepers, it can lead to the rise of authoritarian leaders, as seen in the 2016 U.S. presidential election.
- Historical lessons: Discusses historical instances where parties successfully kept extremists out of power, highlighting the importance of strong party structures.
What strategies do the authors suggest for defending democracy in How Democracies Die?
- Recognizing warning signs: Emphasizes the need for citizens to be aware of early warning signs of authoritarianism, such as attacks on the media and political opponents.
- Building coalitions: Advocates for political parties to unite against extremist candidates, even if it means forming alliances with ideological rivals.
- Engaging in civic action: Encourages citizens to actively participate in the political process, advocating for democratic norms and holding leaders accountable.
How does How Democracies Die relate to current events?
- Reflection of contemporary politics: Draws parallels between historical democratic breakdowns and current political trends in the U.S. and other democracies.
- Understanding polarization: Provides insights into how extreme polarization can threaten democracy, resonating with current political divisions.
- Call to action: Urges readers to recognize the fragility of democracy and take proactive steps to defend it, reflecting the urgency of the current political climate.
What are the implications of How Democracies Die for future democratic governance?
- Need for vigilance: Citizens must remain vigilant and engaged to protect democracy from gradual erosion.
- Importance of political culture: A healthy political culture, characterized by mutual toleration and forbearance, is essential for sustaining democracy.
- Lessons for leaders: Political leaders are encouraged to prioritize democratic norms and resist the temptation to exploit their powers for partisan gain.
How does How Democracies Die address the role of media?
- Media as a democratic pillar: A free and independent press is vital for democracy, serving as a check on power and informing the public.
- Attacks on the media: Discusses how political leaders have targeted the media, labeling it as "fake news" to undermine its credibility.
- Consequences of media suppression: Warns that attacks on the media can lead to a less informed public and a weakened democracy, as citizens lose trust in information sources.
نقد و بررسی
کتاب چگونه دموکراسیها میمیرند به بررسی فرسایش هنجارها و نهادهای دموکراتیک میپردازد و از مثالهای تاریخی در سراسر جهان بهره میگیرد. خوانندگان از رویکرد علمی و ارتباط آن با سیاستهای کنونی، بهویژه در ایالات متحده، تمجید میکنند. چارچوب کتاب برای شناسایی رفتارهای استبدادی و تحلیل آن از قطببندی سیاسی بهعنوان نقاط قوت برجسته میشود. در حالی که برخی تمرکز آن بر سیاستهای آمریکایی و سوگیری احتمالی را نقد میکنند، اکثر خوانندگان آن را بینشافزا و بهخوبی پژوهششده میدانند. بسیاری از منتقدان بر اهمیت آن برای درک تهدیدات علیه دموکراسی و راهحلهای ممکن تأکید میکنند.