نکات کلیدی
1. با خود واقعیتان از طریق آگاهی آگاهانه دوباره ارتباط برقرار کنید
"آگاهی، عمل آگاه شدن از افکار، احساسات و حسهای بدنی شماست."
توسعه آگاهی از خود. تمرین آگاهی به شما این امکان را میدهد که افکار، احساسات و حسهای بدنیتان را بدون قضاوت مشاهده کنید. این آگاهی فضایی بین واکنشهای عادی و انتخابهای آگاهانهتان ایجاد میکند و به شما کمک میکند با خود واقعیتان هماهنگ شوید.
بررسی روزانه آگاهی. در طول روز یادآورهایی تنظیم کنید تا لحظهای توقف کنید و از خود بپرسید:
- چه کاری انجام میدهم؟
- توجه من به کجاست/به چه چیزی توجه میکنم؟
- اگر در افکار گم شدهام، چه چیزی در ذهنم است؟
با تمرین مداوم این بررسی، شروع به شناسایی الگوها در افکار و رفتارهایتان خواهید کرد که به شما اجازه میدهد انتخابهای آگاهانهتری که با خود واقعیتان هماهنگ است، انجام دهید.
2. درک کنید که چگونه تربیت و تجربیات کودکی شما را شکل میدهند
"تربیت ما در ذهن ناخودآگاه ما وجود دارد و تمام داستانها درباره اینکه چه کسی فکر میکنیم هستیم را در خود نگه میدارد."
شناسایی باورهای به ارث رسیده. تجربیات کودکی ما باورهای ما درباره خود، دیگران و جهان را شکل میدهند. این باورها، که اغلب قبل از اینکه بتوانیم بهطور آگاهانه آنها را انتخاب کنیم، شکل میگیرند، فیلترهایی ایجاد میکنند که از طریق آنها تجربیات و تصمیمات خود را تفسیر میکنیم.
بررسی تربیت خود. به زمینههای زیر فکر کنید تا باورهای به ارث رسیدهتان را کشف کنید:
- نژاد و قومیت
- دین یا معنویت
- روابط
- نقشهای جنسیتی
- احساسات
- پول
- شغل/هدف
- جهانبینی
- جنسیت و محبت فیزیکی
- ایدههای زیبایی
با آگاهی از این باورها، میتوانید شروع به پرسش از اعتبار آنها کنید و دیدگاههای جدیدی را انتخاب کنید که با خود واقعیتان هماهنگ باشد.
3. سیستم عصبی خود را تنظیم کنید تا احساس امنیت در بدنتان ایجاد کنید
"زمانی که ما آگاه هستیم، بیشتر از آنچه فکر میکنیم، چگونه احساس میکنیم و چگونه رفتار میکنیم، آگاه هستیم."
درک حالات سیستم عصبی. سیستم عصبی شما میتواند در یکی از سه حالت باشد:
- ایمن و اجتماعی (پاراسمپاتیک ونترال واگ)
- جنگ یا فرار (سمپاتیک)
- یخ زدن یا جدا شدن (پاراسمپاتیک دورسال واگ)
تمرین تکنیکهای تنظیم. برای ایجاد احساس امنیت در بدنتان و دسترسی به خود واقعیتان، این تمرینها را امتحان کنید:
- نفس عمیق فیزیولوژیک: دو نفس سریع از طریق بینی و سپس یک بازدم طولانی از طریق دهان
- آرامش عضلانی: تنش و رهاسازی گروههای مختلف عضلانی
- دامنه حرکتی چشم گسترش یافته: حرکت دادن چشمانتان در جهات مختلف در حالی که سرتان ثابت است
- لمس خودآرامشدهنده: دستهایتان را روی قلب، گردن یا صورتتان بگذارید
- تحریک دوطرفه مغز: در فعالیتهایی شرکت کنید که هر دو نیمکره مغز را فعال میکند
تمرین منظم این تکنیکها به شما کمک میکند تا تابآوری و توانایی بازگشت به حالت آرامش و امنیت را توسعه دهید.
4. شناسایی و تغییر باورهای اصلی و الگوهای احساسی خود
"ایگو ما به شدت از باورهای اصلیمان محافظت میکند و زمانی که این باورها به چالش کشیده میشوند، معمولاً با واکنشهای احساسی پاسخ میدهد."
کشف باورهای اصلی خود. باورهای خود درباره:
- ارزش خودتان
- تواناییها و پتانسیلتان
- روابطتان با دیگران
- جهان اطرافتان
شاهد الگوهای احساسی خود باشید. توجه کنید که چگونه معمولاً به موقعیتهای استرسزا یا محرکهای احساسی واکنش نشان میدهید. آیا تمایل دارید:
- احساسات را نادیده بگیرید یا سرکوب کنید؟
- بیش از حد واکنش نشان دهید یا دفاعی شوید؟
- خاموش شوید یا جدا شوید؟
- به دیگران خوشایند باشید یا تملق بگویید؟
با شناسایی این الگوها، میتوانید شروع به چالش و تغییر باورها و واکنشهای غیرمفید کنید و فضایی برای پاسخهای واقعیتر ایجاد کنید.
5. خودرحمی را پرورش دهید و کودک درون خود را در آغوش بگیرید
"کودک درون ما نیاز دارد دیده شود، شنیده شود و مورد تأیید قرار گیرد—فقط به سادگی همانطور که هست، باشد."
تمرین خودرحمی. با خودتان همانطور که با یک دوست رفتار میکنید، مهربان و فهمیده باشید. در مواجهه با مشکلات، سعی کنید:
- نفسهای عمیق بکشید تا سیستم عصبیتان آرام شود
- خودتان را در آغوش بگیرید یا از لمس خودآرامشدهنده استفاده کنید
- نامهای تشویقکننده برای خود بنویسید
- به خود یادآوری کنید که بهترین تلاش خود را میکنید و اشکالی ندارد که اشتباه کنید
با کودک درون خود ارتباط برقرار کنید. بخشهای آسیبدیده خود را که هنوز نیازهای برآوردهنشده کودکی را حمل میکنند، شناسایی و پرورش دهید. سعی کنید:
- نامهای به خود جوانترتان بنویسید
- در فعالیتهایی که در کودکی از آنها لذت میبردید، شرکت کنید
- از گفتگوی مثبت با خود و تأییدهایی که نیازهای کودک درونتان را برآورده میکند، استفاده کنید
با توسعه یک رابطه مهربانانه با خود و کودک درونتان، پایهای برای ابراز خود واقعی و رشد ایجاد میکنید.
6. ارزشها، هدف و هدیههای منحصر به فرد خود را کشف کنید
"کشف و درک ارزشها و هدفهای اصلی شما به شما این امکان را میدهد که زندگیای بسازید که با آنچه در عمق وجودتان هستید، هماهنگ باشد—بالاترین و واقعیترین نسخه از شما—نسخهای که شما اینجا هستید تا کشف کنید و به آن تبدیل شوید."
شناسایی ارزشهای اصلی خود. به آنچه در زندگی برایتان مهم است، فکر کنید. به زمینههایی مانند:
- رشد شخصی
- روابط
- خلاقیت
- صداقت
- ماجراجویی
- همدلی
- عدالت
هدف خود را بررسی کنید. از خود بپرسید:
- چه چیزی شما را خوشحال میکند؟
- چه زمانی احساس رضایت بیشتری میکنید؟
- چگونه میخواهید به یاد آورده شوید؟
- چه چیزی میخواهید در زندگی به دست آورید؟
هدیههای منحصر به فرد خود را کشف کنید. به موارد زیر توجه کنید:
- فعالیتهایی که شما را به حالت جریان میبرند
- مهارتهایی که به طور طبیعی برای شما پیش میآید
- تحسینهایی که به طور مکرر از دیگران دریافت میکنید
- لحظاتی که احساس زنده بودن و انرژی بیشتری میکنید
با هماهنگ کردن زندگیتان با ارزشها، هدف و هدیههای منحصر به فردتان، به طور طبیعی خود واقعیتان را ابراز کرده و احساس رضایت بیشتری خواهید کرد.
7. روابط سالم را از طریق مرزها و وابستگی متقابل بسازید
"وابستگی متقابل، حالتی از ارتباط با دیگران و جهان اطراف ماست."
مرزهای سالم را تعیین کنید. مرزها برای حفظ حس خودتان در حین ارتباط با دیگران ضروری هستند. تمرین کنید:
- شناسایی مرزهای فیزیکی، احساسی و منابع خود
- نیازها و محدودیتهای خود را به وضوح بیان کنید
- به مرزهای دیگران احترام بگذارید
وابستگی متقابل را پرورش دهید. در روابط سالم، هر دو طرف میتوانند:
- هویتهای فردی خود را حفظ کنند
- خود را بهطور واقعی ابراز کنند
- از رشد و رفاه یکدیگر حمایت کنند
- درگیریها را با احترام و درک مدیریت کنند
با توسعه مرزهای قوی و پرورش وابستگی متقابل، روابطی ایجاد میکنید که خود واقعیتان را محترم میشمارد و در عین حال امکان ارتباط عمیق با دیگران را فراهم میکند.
8. خلاقیت و بازی را برای دسترسی به خود واقعیتان به کار بگیرید
"درگیر شدن با خلاقیت ذاتیمان به ما کمک میکند تا مشکلات را به شیوهای جدید حل کنیم، ایدههای نوآورانه داشته باشیم، توانایی تمرکز خود را بهبود بخشیم، استرس خود را کاهش دهیم (که تأثیری مشابه با مدیتیشن دارد) و حتی یادگیری را تشویق کنیم."
خلاقیت را در آغوش بگیرید. خلاقیت محدود به فعالیتهای هنری نیست؛ بلکه درباره ابراز دیدگاهها و ایدههای منحصر به فرد شماست. سعی کنید:
- نوشتن یا نوشتن آزاد
- آزمایش با اشکال مختلف هنر
- نزدیک شدن به مشکلات از زوایای جدید
- شرکت در جلسات طوفان فکری
برای بازی زمان بگذارید. بازی برای دسترسی به خود واقعیتان و کاهش استرس ضروری است. بازی را در زندگیتان با:
- شرکت در فعالیتهایی که صرفاً برای لذت است
- خود را به طور ناگهانی و خندهدار بودن
- امتحان کردن سرگرمیها یا بازیهای جدید
- گذراندن وقت در طبیعت
با پرورش خلاقیت و بازیگوشیتان، خود را به امکانات جدید و ارتباط عمیقتری با خود واقعیتان باز میکنید.
9. ابراز خود را تمرین کنید و اقدامات خود را با خود واقعیتان هماهنگ کنید
"هرچه بیشتر با خود واقعیتان آشنا شوید (همانطور که در طول این سفر انجام دادهاید)، بیشتر قادر خواهید بود انتخابها و اقداماتی را انجام دهید که بهطور بیرونی این موجود منحصر به فرد و شگفتانگیز که شما هستید را ابراز و جشن بگیرد."
ابراز خود واقعی را پرورش دهید. به زمینههایی توجه کنید که ممکن است خود را سانسور کنید، مانند:
- به اشتراک گذاشتن افکار و نظراتتان
- ابراز احساساتتان
- پیگیری علایق و اشتیاقهایتان
- لباس پوشیدن یا ارائه خود به شیوههایی که برایتان واقعی است
اقدامات خود را با ارزشهایتان هماهنگ کنید. بهطور منظم با خودتان بررسی کنید تا اطمینان حاصل کنید که انتخابهایتان با خود واقعیتان هماهنگ است:
- آیا عادات روزانهتان از رفاه و رشد شما حمایت میکند؟
- آیا روابطتان ارزشها و مرزهای شما را محترم میشمارد؟
- آیا کار یا حرفهتان با هدف و نقاط قوت شما هماهنگ است؟
- آیا برای فعالیتهایی که به شما شادی و رضایت میدهد، زمان میگذارید؟
با ابراز مداوم خود واقعیتان و انجام انتخابهایی که با ارزشهایتان هماهنگ است، زندگیای ایجاد میکنید که واقعی و معنادار به نظر میرسد.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب چگونه با خود ملاقات کنیم به طور کلی نقدهای مثبتی دریافت کرده است و خوانندگان از تمرینات عملی و رویکرد قابل دسترس آن به خودشناسی تمجید کردهاند. بسیاری از افراد فرمت کاربرگ را برای رشد شخصی و بهبودی مفید دانستهاند. برخی از خوانندگان به شباهتهای این کتاب با آثار قبلی نویسنده اشاره کرده و احساس کردند که برخی بخشها تکراری است. این کتاب به ویژه مورد توجه کسانی قرار گرفت که تازهوارد دنیای خودیاری هستند، در حالی که خوانندگان با تجربهتر آن را به عنوان یک یادآوری مفید یافتند. منتقدان به دیدگاه مرفه نویسنده و کمبود بینشهای جدید برای افرادی که از قبل با این حوزه آشنا هستند، اشاره کردند.