Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
How to Survive the End of the World

How to Survive the End of the World

توسط Aaron Gillies 2018 288 صفحات
4.00
1k+ امتیازها
گوش دادن
Try Full Access for 7 Days
Unlock listening & more!
Continue

نکات کلیدی

۱. اضطراب: چیزی فراتر از نگرانی، یک وضعیت جدی و شدید

پیش از تشخیص بیماری‌ام، به اشتباه فکر می‌کردم این حالت برای همه عادی است.

این فقط شما نیستید. بسیاری از افراد، از جمله نویسنده، در ابتدا تصور می‌کنند ترس و نگرانی مداوم‌شان طبیعی است، اما پس از تشخیص متوجه می‌شوند که دچار اضطراب شدید هستند؛ وضعیتی بسیار فراتر از احساسات معمولی اضطراب. این آگاهی، هرچند در ابتدا شوکه‌کننده است (به‌ویژه وقتی نمودار «شدید» را می‌بینید)، نامی برای مبارزه می‌دهد و هدفی برای مقابله فراهم می‌کند.

یک مشکل گسترده. اختلالات اضطرابی میلیون‌ها نفر را درگیر کرده و به اشکال مختلفی مانند اضطراب فراگیر، اضطراب اجتماعی و فوبیا بروز می‌کند. برخلاف نگرانی ساده که واکنشی موقتی است، اضطراب حالتی پایدار از دلهره است که می‌تواند فلج‌کننده باشد و زندگی روزمره را مختل کند، به‌طوری که حتی انجام کارهای ساده هم ترسناک به نظر برسد.

یافتن نامی برای مشکل. دریافت تشخیص، گام نخست حیاتی است. این کار احساس مبهم و طاقت‌فرسا را به دشمنی مشخص تبدیل می‌کند. این درک به افراد امکان می‌دهد کمک مناسب بگیرند و با کسانی که تجربه‌های مشابه دارند ارتباط برقرار کنند، و حس همبستگی در مبارزه را تقویت نمایند.

۲. مغز مضطرب شما: یک اشتباه تکاملی

این یک اشتباه تکاملی است، جبران‌کاری بیش از حدی که زمانی ما را به گونه‌ای غالب تبدیل کرد، اما اکنون باعث می‌شود برخی از ما نتوانیم به دیگران نگاه کنیم.

سیم‌کشی کهن در دنیای مدرن. ریشه اضطراب در آمیگدالای مغز است، مرکزی برای شناسایی تهدیدها، و ترشح هورمون‌های استرس مانند کورتیزول و آدرنالین. این واکنش «مبارزه یا فرار» برای بقا در برابر شکارچیان حیاتی بود، اما برای استرس‌های امروزی مانند ترافیک یا تعاملات اجتماعی مناسب نیست.

آژیرهای بیش‌فعال. مغز مضطرب نمی‌تواند تهدیدهای واقعی جسمی را از تهدیدهای خیالی یا تصور شده تشخیص دهد. واکنش‌های فیزیولوژیکی شدید (تعریق، تپش قلب سریع، تنگی نفس) در مواجهه با ببر یا قطار شلوغ یکسان است، که منجر به وحشت غیرمنطقی و حالت هشدار دائمی می‌شود.

عدم تعادل شیمیایی. همراه با هورمون‌های استرس، اضطراب معمولاً با کاهش سطح سروتونین، ناقل عصبی مرتبط با خلق و خو، همراه است. این ترکیب شیمیایی ذهن مضطرب را در حالت آماده‌باش نگه می‌دارد، به‌طور مداوم به دنبال خطرات احتمالی می‌گردد و احساس آرامش یا شادی را حتی در شرایط امن دشوار می‌کند.

۳. زندگی روزمره، میدان مین اضطراب (صبح‌ها، رفت‌وآمد، کار)

ترک کردن گرمای راحتی پتویم و روبه‌رو شدن با واقعیت، هر صبح مبارزه‌ای است که زمان زیادی طول می‌کشد تا با آن کنار بیایم.

صبح‌ها نبردی سخت‌اند. بیدار شدن یعنی مغز مضطرب بلافاصله شروع به بررسی روز می‌کند، اشتباهات گذشته را مرور می‌کند و مشکلات آینده را پیش‌بینی می‌نماید. این چرخه منجر به بی‌خوابی، خستگی و وابستگی به کافئین می‌شود و برخاستن از تخت را به کاری دشوار تبدیل می‌کند.

رفت‌وآمد، هرج‌ومرجی است. حمل‌ونقل عمومی ترکیبی از محرک‌های اضطرابی است:

  • جمعیت و فضاهای محدود
  • نداشتن کنترل بر مسیر سفر
  • عدم پیش‌بینی و احتمال تأخیر
  • نزدیکی اجباری به غریبه‌ها (که اغلب ناخوشایندند)
    این شرایط می‌تواند به حملات پانیک و ناراحتی اجتماعی شدید منجر شود.

نگرانی‌های محیط کار. دنیای حرفه‌ای چالش‌های خاص خود را دارد:

  • سندرم خودفریبی و ترس از آشکار شدن ناتوانی
  • تعاملات اجتماعی با همکاران و مدیران
  • فشار مهلت‌ها و انتظارات عملکردی
  • ترس از اشتباه یا قضاوت شدن
    این عوامل استرس‌زا باعث ایجاد حالت اضطراب مداوم می‌شوند و تمرکز و احساس امنیت در کار را دشوار می‌کنند.

۴. معاشرت و روابط: راه‌یابی در تعاملات انسانی

سارتر گفت: «جهنم، دیگران هستند.»

ترس از قضاوت. اضطراب اجتماعی باعث می‌شود تعامل با دیگران ترسناک باشد، ناشی از ترس قضاوت شدن، کسل‌کننده بودن یا ناامید کردن دیگران. این موضوع می‌تواند به اجتناب، دست‌پاچگی و تحلیل بیش از حد هر تعامل منجر شود و ارتباط واقعی را دشوار سازد.

روابط، شمشیر دو لبه. در حالی که ذهن مضطرب به دنبال ارتباط و حمایت است، در اعتماد و آسیب‌پذیری مشکل دارد. دائماً انتظار رد شدن یا خیانت را دارد و بدترین سناریوها را به شریک یا دوستان خود نسبت می‌دهد که می‌تواند روابط را تحت فشار قرار دهد.

وابستگی و جدایی. یافتن شریک یا دوست مورد اعتماد می‌تواند «شخص وابستگی» ایجاد کند، منبعی از امنیت. اما این موضوع ممکن است اضطراب جدایی را به همراه داشته باشد و باعث وحشت یا ناراحتی هنگام نبود آن فرد شود، که نشان‌دهنده وابستگی ذهن مضطرب به ثبات‌های بیرونی برای احساس امنیت است.

۵. اینترنت: شمشیر دو لبه برای ذهن مضطرب

نکته‌ای که می‌خواهم به آن برسم این است که شبکه‌های اجتماعی منبعی است که نسل‌های قبلی از آن برخوردار نبودند...

یک خط نجات دیجیتال. اینترنت، به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی، می‌تواند ابزاری حیاتی برای افراد مضطرب باشد. این فضاها:

  • امکان بیان بدون فشار رو در رو را فراهم می‌کنند
  • دسترسی به جوامع حمایتی و تجربیات مشترک را میسر می‌سازند
  • احساس تنهایی و انزوا را کاهش می‌دهند
  • نوعی «درمان ارزان» و حواس‌پرتی فراهم می‌آورند

روی تاریک ماجرا. با این حال، اینترنت چالش‌های قابل توجهی دارد:

  • مواجهه با منفی‌گرایی، ترول‌ها و آزار آنلاین
  • فشار نمایش چهره‌های ساختگی و رقابت مقایسه‌ای
  • خطر افتادن در دام تعویق و اجتناب از تعامل واقعی
  • انتشار اطلاعات نادرست و خودتشخیصی
    گردش در این فضا نیازمند احتیاط و خودآگاهی است تا بیشترین بهره و کمترین آسیب حاصل شود.

یافتن صدای خود. برای بسیاری، از جمله نویسنده، نوشتن آنلاین درباره مشکلات‌شان راهی قدرتمند برای بیان احساساتی است که گفتن‌شان دشوار است. به اشتراک گذاشتن تجربیات می‌تواند حمایت و ارتباط غیرمنتظره‌ای ایجاد کند و نشان دهد آسیب‌پذیری می‌تواند جامعه‌ساز باشد.

۶. مسئولیت‌های بزرگسالی: شعله‌ور کردن آتش اضطراب

بزرگسالی یعنی همیشه احساس خستگی کردن و به دیگران گفتن که خسته‌ای و آن‌ها هم می‌گویند آن‌ها هم خسته‌اند.

بار سنگین بزرگسالی. بزرگ شدن مسئولیت‌های فراوانی به همراه دارد – قبوض، کار، روابط، خانواده – که برای ذهن مضطرب می‌تواند طاقت‌فرسا باشد. این وظایف که به نظر دیگران آسان می‌آید، منبع فشار و احتمال شکست عظیمی می‌شوند.

اجتناب و تعویق. اضطراب اغلب به رفتار اجتنابی منجر می‌شود، جایی که افراد از انجام کارهای استرس‌زا مانند بررسی حساب بانکی یا تماس تلفنی خودداری می‌کنند. این کار موقتی تسکین می‌دهد اما در نهایت مشکل را تشدید می‌کند و چرخه ترس و بی‌عملی را ایجاد می‌کند.

فشارهای خودساخته. بخش زیادی از استرس ناشی از انتظارات درونی است. مقایسه خود با دستاوردهای ظاهری دیگران (ازدواج، مالکیت خانه، موفقیت شغلی) استانداردهای غیرواقعی ایجاد می‌کند. یادگیری پذیرش انجام بهترین تلاش به جای تلاش برای کمال غیرممکن، حیاتی است.

۷. آرامش: دشوارترین چالش مغز مضطرب

ما آن‌قدر با نگرانی هماهنگیم که وقتی هیچ نگرانی نداریم، نگران می‌شویم چون نگران نیستیم.

پارادوکس استراحت. برای مغز همیشه هوشیار مضطرب، آرامش واقعی بسیار دشوار است. زمان استراحت ممکن است به‌عنوان نشانه‌ای از فراموشی چیزی تعبیر شود و موج جدیدی از نگرانی درباره آنچه ممکن است از دست رفته باشد، ایجاد کند.

یافتن آرامش اجباری. تکنیک‌های مختلفی می‌توانند به هدایت ذهن مضطرب و ایجاد آرامش کمک کنند:

  • ورزش: فعالیت بدنی می‌تواند اضطراب را موقتا خاموش کند با تمرکز بر حس‌های بدنی و ترشح اندورفین‌ها.
  • مدیتیشن/ذهن‌آگاهی: تمرین‌هایی مانند مدیتیشن هدایت‌شده یا یوگا به تنظیم تنفس و تمرکز بر لحظه حال کمک می‌کنند و چرخه‌های فکری مضطرب را قطع می‌نمایند.
  • آموزش/فعالیت‌های خلاقانه: درگیر کردن ذهن با یادگیری یا فعالیت‌های خلاقانه حواس‌پرتی سالم و حس موفقیت فراهم می‌آورد.

پاداش دادن به خود. لذت‌های ساده و مراقبت از خود حیاتی‌اند. این شامل:

  • تغذیه مناسب (نه وسواس‌آمیز)
  • تعطیلات یا استراحت‌های کوتاه برای فرار از استرس‌های روزمره
  • وقت گذراندن با حیوانات که می‌تواند مواد شیمیایی شادی‌آور را افزایش دهد
    این فعالیت‌ها تقویت مثبت فراهم می‌کنند و به فرد مضطرب یادآوری می‌کنند که شایسته لحظاتی از آرامش است.

۸. بهبودی درمان نیست، یادگیری زندگی با آن است

اضطراب هرگز کاملاً از بین نمی‌رود، ما یاد می‌گیریم با آن زندگی کنیم، به‌رغم آن زندگی کنیم.

پذیرش کلید است. بهبودی به معنای حذف کامل اضطراب نیست، بلکه یادگیری مدیریت آن و کاهش کنترلش بر زندگی است. این شامل پذیرش این است که اضطراب بخشی از شماست، اما تمام هویت شما نیست.

فرآیندی پیوسته. مسیر مدیریت اضطراب اغلب غیرخطی است، با فراز و نشیب‌هایی همراه است. نیازمند تلاش مداوم، خودآگاهی و تمایل به تطبیق راهکارهاست. درمان واحدی وجود ندارد، بلکه سفری برای یادگیری و مقابله است.

ساختن تاب‌آوری. با مواجهه با چالش‌ها و یادگیری راهبری لحظات اضطرابی، افراد تاب‌آوری می‌سازند. هر پیروزی کوچک توانایی مقابله با استرس‌های آینده را تقویت می‌کند و ترس را به منبع قدرت و تجربه تبدیل می‌نماید.

۹. کمک حرفه‌ای: پزشکان، درمان و دارو

اولین گفت‌وگویی که با پزشکم داشتم، نمی‌دانستم چه بگویم یا چه کنم، حرف می‌زدم، پایم به‌شدت می‌لرزید، مفصل‌هایم را می‌شکستم و هر علامت ناراحت‌کننده‌ای را از چهره‌ام بیرون می‌ریختم.

برداشتن گام نخست. درخواست کمک حرفه‌ای اغلب دشوارترین اما حیاتی‌ترین گام است. صحبت با پزشک یا درمانگر نیازمند آسیب‌پذیری و اعتراف به ناتوانی در مدیریت تنهاست، که برخلاف غریزه اضطرابی برای پنهان کردن مشکلات است.

گزینه‌های درمانی. متخصصان می‌توانند رویکردهای مختلفی ارائه دهند:

  • دارو: داروهای ضد اضطراب (SSRIها، SNRIها، بنزودیازپین‌ها) می‌توانند شیمی مغز را تنظیم کنند، هرچند ممکن است عوارض جانبی داشته باشند و نیاز به تنظیم دوز باشد.
  • درمان شناختی-رفتاری (CBT): این درمان به بازآموزی مغز برای به چالش کشیدن افکار غیرمنطقی و تغییر الگوهای رفتاری کمک می‌کند.
  • درمان مواجهه: مواجهه تدریجی با موقعیت‌های ترسناک به مغز می‌آموزد که این محرک‌ها در واقع خطرناک نیستند و پاسخ‌های پانیک را کاهش می‌دهد.

یافتن درمانگر مناسب. مانند آشنایی، یافتن درمانگر یا پزشک مناسب ممکن است زمان و آزمون‌وخطا بخواهد. مهم است که احساس شنیده شدن و راحتی با متخصص انتخابی داشته باشید و اگر اولین گزینه مناسب نبود، جستجوی دیگری اشکالی ندارد.

۱۰. مراقبت از خود و گام‌های کوچک: زرادخانه شخصی اضطراب شما

پیروزی‌های کوچک مانند این‌ها برای شکست دادن ذهن مضطرب حیاتی‌اند.

مهربان بودن با خود. مراقبت از خود اساس مدیریت اضطراب است. یعنی اولویت دادن به سلامت خود، تعیین مرزها و خودانتقادی بیش از حد نکردن. یعنی با خود همان‌گونه رفتار کردن که با دوستی مهربانانه رفتار می‌کنید.

پذیرش پیروزی‌های کوچک. غلبه بر اضطراب فرآیندی است از گام‌های کوچک و تدریجی. جشن گرفتن موفقیت‌های جزئی، مانند برخاستن از تخت، ترک خانه یا تحمل یک تعامل اجتماعی کوتاه، اعتماد به نفس می‌سازد و رفتار مثبت را تقویت می‌کند.

توسعه راهکارهای مقابله‌ای. زرادخانه‌ای از استراتژی‌های شخصی برای مدیریت لحظات اضطرابی بسازید:

  • تمرینات تنفسی برای تنظیم حملات پانیک
  • تکنیک‌های تثبیت برای زمین‌گیر کردن خود
  • حواس‌پرتی‌هایی مانند مطالعه، موسیقی یا سرگرمی‌ها
  • برنامه‌ریزی و آماده‌سازی برای کاهش عدم قطعیت
    این ابزارها حس کنترل را هنگام تهدید اضطراب فراهم می‌کنند.

۱۱. انگ و نمایندگی: مبارزه با سوءتفاهم

چرا اگر هر عضو دیگری از بدن آسیب ببیند، همدردی دریافت می‌کنید، اما اگر مشکل مغز باشد، نه؟

نادانی، ترس را تغذیه می‌کند. انگ اجتماعی پیرامون سلامت روان ناشی از کم‌فهمی و شیطان‌سازی تاریخی است. واژه‌هایی مانند «دیوانه» یا «احمق» کلیشه‌های منفی را تقویت می‌کنند و منجر به ترس و تبعیض علیه مبتلایان می‌شوند.

نقش رسانه‌ها. تیترهای زرد و تصویرسازی‌های نادرست در رسانه‌ها روایت‌های مضر را تقویت می‌کنند، به گونه‌ای که بیماری روانی را با خطرناک یا ناتوان‌کننده بودن فرد مرتبط می‌سازند. این موضوع شرم درونی را افزایش می‌دهد و افراد را از جستجوی کمک بازمی‌دارد.

گفتگو، سدها را می‌شکند. بحث باز درباره سلامت روان، به اشتراک گذاشتن داستان‌های شخصی و افزایش نمایندگی دقیق در رسانه‌ها گام‌های حیاتی برای عادی‌سازی این شرایط است. این کار انگ را کاهش می‌دهد، دیگران را به جستجوی کمک تشویق می‌کند و جامعه‌ای مهربان‌تر می‌سازد.

۱۲. شما تنها نیستید، شما شکست‌خورده نیستید

جایی در میان شش میلیارد نفری که بی‌هدف در این سیاره پرسه می‌زنند، کسی هست که بتواند با وضعیت شما همذات‌پنداری کند و او هم به اندازه شما بخواهد درباره آن صحبت کند.

مبارزه مشترک. با وجود احساس تنهایی، میلیون‌ها نفر اضطراب و مشکلات سلامت روان را تجربه می‌کنند. ارتباط با کسانی که می‌فهمند، چه آنلاین و چه حضوری، یادآوری قدرتمندی است که شما در این نبرد تنها نیستید.

اضطراب نقص نیست. داشتن اضطراب شما را ضعیف، شکست‌خورده یا کمتر از دیگران نمی‌کند. این یک وضعیت است، مانند هر بیماری دیگری، که قابل مدیریت است. ارزش شما به وضعیت روانی‌تان تعریف نمی‌شود.

شما فوق‌العاده‌اید. زندگی با اضطراب نیازمند قدرت و تاب‌آوری عظیمی است. شما هر روز در حال مبارزه درونی هستید و همچنان حضور دارید. این شما را شجاع و توانمند می‌کند، حتی اگر مغز مضطرب‌تان خلاف آن را بگوید.

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.00 از 5
میانگین از 1k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب «چگونه در پایان جهان زنده بمانیم» اثری طنزآمیز و قابل‌لمس درباره اضطراب است که با بسیاری از خوانندگان هم‌صدا می‌شود. تجربیات شخصی نویسنده و سبک نوشتاری شوخ‌طبعانه‌اش، موضوع را به شکلی ساده و در دسترس ارائه می‌دهد. اگرچه برخی آن را تکراری یا بیش‌ازحد عجیب یافتند، اما اکثریت به رویکرد صادقانه و راهکارهای عملی کتاب ارج نهادند. خوانندگانی که با اضطراب دست‌وپنجه نرم می‌کنند، در این اثر احساس درک شدن و تنهایی کمتر را تجربه کردند. این کتاب به‌خاطر طنز، قابل‌فهم بودن و توضیحات روشن درباره علائم اضطراب و راه‌های مقابله با آن مورد تحسین قرار گرفته است. مطالعه آن به کسانی که اضطراب را تجربه می‌کنند یا می‌خواهند بهتر آن را بشناسند، توصیه می‌شود.

Your rating:
4.48
1 امتیازها

درباره نویسنده

آرون جیلز نویسنده و کمدین بریتانیایی است که به خاطر نگاه طنزآمیزش به مسائل روانی، به‌ویژه اضطراب، شناخته شده است. او از طریق حساب توییتر خود با نام @TechnicallyRon به شهرت رسید و در آنجا مشاهدات بامزه و هوشمندانه‌ای درباره سیاست و زندگی روزمره به اشتراک می‌گذارد. آرون جیلز با بهره‌گیری از حضور آنلاین خود کتاب «چگونه در پایان دنیا زنده بمانیم» را نوشت که در آن تجربیات شخصی‌اش با اضطراب و راهکارهای مقابله را ترکیب کرده است. سبک نوشتاری او با لحنی غیررسمی، طنزی خودانتقادی و حکایت‌هایی قابل‌لمس شناخته می‌شود. آثار جیلز با هدف زدودن انگ‌های مرتبط با سلامت روان، موضوعات جدی را با شوخ‌طبعی و صداقت مطرح می‌کند.

Listen to Summary
0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Personalized for you
Ratings: Rate books & see your ratings
100,000+ readers
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 4
📜 Unlimited History
Free users are limited to 4
📥 Unlimited Downloads
Free users are limited to 1
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Jun 1,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Loading...