Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
Losing Our Minds

Losing Our Minds

The Challenge of Defining Mental Illness
توسط Lucy Foulkes 2022 272 صفحات
4.07
500+ امتیازها
گوش دادن
Listen to Summary
Try Full Access for 7 Days
Unlock listening & more!
Continue

نکات کلیدی

۱. کمپین‌های آگاهی‌بخشی باعث افزایش گفتگو درباره سلامت روان شدند، اما درک عمیق‌تر هنوز عقب است.

صحبت کردن آغاز شده است. کمپین‌هایی مانند «وقت تغییر است» موفق شدند سلامت روان را به گفتگوی عمومی بیاورند، با حضور چهره‌های مشهور و ارائه آمارهایی مانند «یک نفر از هر چهار بزرگسال دچار بیماری روانی خواهد شد». این تغییر باعث شد افراد احساس تنهایی کمتری کنند و تمایل بیشتری به بیان مشکلات خود داشته باشند؛ گامی حیاتی پس از سال‌ها سکوت و انگ‌زنی. تجربه شخصی نویسنده در سال ۲۰۰۸ این تضاد را نشان می‌دهد؛ او با وجود اینکه متخصصان می‌گفتند مشکلاتش رایج است، احساس انزوا داشت.

درک محدود است. با وجود افزایش آگاهی، فهم عمومی درباره اختلالات خاص و نحوه واکنش به آن‌ها هنوز سطحی است. اصطلاحاتی مانند وسواس فکری-عملی به‌طور غیررسمی و نادرست به کار می‌روند و شرایط جدی‌ای که با افکار مزاحم و اجبارهای ناتوان‌کننده همراه‌اند را کم‌اهمیت جلوه می‌دهند. این کم‌عمقی باعث می‌شود حتی وقتی کسی حرف می‌زند، شنونده واقعیت مشکل را درک نکند و حمایت مؤثر فراهم نشود.

حمایت لازم است. با کمبود بودجه و فشار بر خدمات روان‌شناختی، حمایت غیررسمی از سوی دوستان، خانواده و همکاران اهمیت زیادی دارد. اما بدون درک عمیق‌تر از ماهیت واقعی بیماری روانی، این شبکه غیررسمی توانایی ارائه کمک معنادار را ندارد. گفتگو باید فراتر از آمار و هشتگ‌ها برود و مردم را درباره واقعیت‌های اختلالات مختلف آموزش دهد.

۲. علائم بیماری روانی در پیوستاری با تجربه طبیعی انسان قرار دارند و تعریف دقیق دشوار است.

توهمات، به عبارت دیگر، در یک پیوستار قرار دارند.

طیف تجربه. علائم بیماری روانی مانند خلق پایین، نگرانی یا حتی توهم و پارانویا کاملاً از افکار، احساسات و رفتارهای روزمره متمایز نیستند. آن‌ها در یک پیوستار نرم قرار دارند که تعیین نقطه قطع دقیق بین تجربه طبیعی و آسیب‌شناسی را دشوار می‌کند. این موضوع حتی درباره علائمی که ظاهراً واضح‌اند، مانند شنیدن صدا یا باورهای غیرمنطقی، صدق می‌کند.

تعریف آستانه‌ها. با وجود پیوستار، برای اهداف عملی مانند تشخیص، راهنمای درمان، دسترسی به بیمه و پژوهش، تعیین نقاط قطع مصنوعی لازم است. متخصصان با استفاده از معیارهایی مانند شدت، فراوانی، مدت زمان و اختلال در زندگی روزمره، تعیین می‌کنند که آیا علائم به سطح آسیب‌شناسی رسیده‌اند یا خیر. اما این آستانه‌ها ذاتاً دلخواه و محل بحث میان حرفه‌ای‌ها هستند.

قضاوت عملی. قضاوت بالینی اغلب معیارهای سخت را تکمیل می‌کند و به میزان ناراحتی و اختلال عملکرد ناشی از علائم توجه دارد. این رویکرد عملی تأکید می‌کند که تأثیر بر زندگی فرد اهمیت دارد، نه صرفاً پر کردن تعداد مشخصی از گزینه‌ها در پرسشنامه. اتکا صرف به خوداظهاری می‌تواند شیوع را بیش از حد برآورد کند و این ظرافت را نادیده بگیرد.

۳. تعاریف رسمی بیماری روانی در حال گسترش است و ممکن است ناراحتی‌های روزمره را پزشکی کند.

شاید اکنون تجربیات روان‌شناختی زیادی را به عنوان اختلال برچسب می‌زنیم و اصطلاح «بیماری روانی» را به چیزهایی اطلاق می‌کنیم که اصلاً نباید بیماری نامیده شوند.

گسترش مرزها. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) از اولین نسخه خود در سال ۱۹۵۲ تعداد اختلالات شناخته‌شده را به‌طور قابل توجهی افزایش داده است. این گسترش هم به صورت عمودی (کاهش آستانه‌ها برای اختلالات موجود) و هم افقی (افزودن اختلالات جدید یا گسترش اختلالات قبلی) رخ داده است. نمونه‌هایی مانند گسترش اختلال اضطراب اجتماعی فراتر از سخنرانی عمومی و اضافه شدن اختلال پرخوری افراطی وجود دارد.

گسترش مفهوم. این پدیده که «گسترش مفهوم» نامیده می‌شود، به معنای افزایش دامنه تجربیات روان‌شناختی است که اکنون در حوزه روان‌پزشکی قرار می‌گیرند. در حالی که برخی گسترش‌ها مفیدند (مثلاً شناخت بیماری روانی در کودکان یا شامل کردن تروماهای غیرمستقیم در PTSD)، منتقدان هشدار می‌دهند که این روند ممکن است رنج طبیعی انسانی مانند غم یا اضطراب روزمره را پزشکی کند.

پیامدهای ناخواسته. تعاریف در حال گسترش همراه با افزایش آگاهی عمومی می‌تواند باعث شود افراد احساسات منفی طبیعی را از دیدگاه روان‌پزشکی تفسیر کنند. این تورم زبانی می‌تواند معنای اصطلاحاتی مانند «افسردگی» یا «تروما» را تضعیف کند و تمایز بین بیماری شدید و ناراحتی گذرا را دشوار سازد و ممکن است به برچسب‌گذاری نادرست یا شکاکیت نسبت به اختلالات واقعی منجر شود.

۴. بیماری روانی نتیجه تعامل پیچیده آسیب‌پذیری زیستی و فشارهای محیطی است.

در اصل، تنها زمانی که شرایط نامطلوب محیطی تجربه می‌شود، ژن‌ها «فعال» می‌شوند.

تعامل طبیعت و پرورش. بیماری روانی تنها ناشی از ژن‌ها یا محیط نیست، بلکه نتیجه تعامل پیچیده آن‌هاست. استعدادهای ژنتیکی آسیب‌پذیری ایجاد می‌کنند، اما فشارهای بیرونی اغلب محرک هستند. مطالعات نشان می‌دهند افرادی که استعداد ژنتیکی دارند، در مواجهه با شرایط دشوار زندگی بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات قرار می‌گیرند.

عوامل زیستی. ژن‌ها ساختار و عملکرد مغز را تحت تأثیر قرار می‌دهند و فرآیندهای روان‌شناختی مانند تنظیم هیجان، کنترل تکانه و پردازش تهدید را شکل می‌دهند. هیچ ژن واحدی باعث اختلال نمی‌شود، بلکه صدها یا هزاران ژن خطرهای کوچک ایجاد می‌کنند. اختلال در شبکه‌های مغزی با بسیاری از اختلالات مرتبط است، اما رابطه پیچیده است و علائم نیز بر عملکرد مغز تأثیر می‌گذارند.

عوامل محیطی. رویدادهای استرس‌زا، از تروماهای شدید مانند سوءاستفاده یا جنگ تا سختی‌های مزمن مانند فقر یا آزار و اذیت، خطر را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهند. سبک‌های فرزندپروری نیز می‌توانند نقش داشته باشند، گاهی مرتبط با آسیب‌پذیری‌های ژنتیکی والدین (همبستگی ژن-محیط). با این حال، بیشتر افرادی که در معرض استرس هستند دچار اختلال نمی‌شوند که اهمیت آسیب‌پذیری فردی و مکانیزم‌های مقابله‌ای را نشان می‌دهد.

۵. نوجوانی دوره‌ای حساس برای شروع بیماری روانی است به دلیل تغییرات سریع زیستی و اجتماعی.

اگر تا سن بیست و پنج سالگی بیماری روانی را تجربه نکنید، احتمال ابتلا به آن پس از این سن—اگرچه ممکن است رخ دهد—به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد.

دوره اوج خطر. پژوهش‌ها نشان می‌دهند بیشتر بیماری‌های روانی تا سن ۲۴ سالگی آغاز می‌شوند و ۵۰٪ آن‌ها تا سن ۱۴ سالگی شروع می‌شوند. نوجوانی، تقریباً بین ۱۰ تا ۲۴ سالگی، دوره‌ای با آسیب‌پذیری بالا است. این موضوع تنها مربوط به سن نیست، بلکه تغییرات عمیق جسمی و روانی ناشی از بلوغ و رشد مغز را شامل می‌شود.

تغییرات بلوغ و مغز. تغییرات هورمونی در بلوغ باعث رشد جسمی و تغییرات قابل توجه در ساختار و ارتباطات مغز می‌شود که تا دهه بیست ادامه دارد. این تغییرات پایه مهارت‌های شناختی و عاطفی پیچیده لازم برای بزرگسالی را شکل می‌دهند، اما در افراد آسیب‌پذیر ممکن است به اختلال منجر شوند. بلوغ زودرس، به ویژه در دختران، با افزایش خطر چندین اختلال مرتبط است.

بازآرایی اجتماعی. نوجوانی شامل تغییر مهمی به سمت روابط همسالان و توسعه مهارت‌های اجتماعی پیچیده مانند «نظریه ذهن» است. حساسیت بیشتر به قضاوت و طرد اجتماعی، همراه با استقلال جدید و مواجهه با رفتارهای پرخطر (مصرف مواد، فعالیت جنسی)، استرس‌هایی ایجاد می‌کند که می‌توانند در افراد آسیب‌پذیر محرک اختلال باشند. الگوهای خواب نیز تغییر می‌کنند و اغلب منجر به اختلال مزمن می‌شوند که مشکلات روانی را تشدید می‌کند.

۶. رسانه‌های اجتماعی «شمشیر دو لبه» هستند که هم ارتباط و هم آسیب بالقوه دارند، بسته به کاربر و زمینه.

این عبارت—شمشیر دو لبه—می‌تواند رابطه رسانه‌های اجتماعی با سلامت روان را به طور کلی خلاصه کند.

تأثیر پیچیده. اثر رسانه‌های اجتماعی بر سلامت روان ساده یا همیشه منفی نیست، با وجود تیترهای هشداردهنده. یافته‌های پژوهشی اغلب متناقض‌اند که بخشی از آن به مسائل روش‌شناسی مانند اتکا به داده‌های مقطعی برمی‌گردد. برخی مطالعات ارتباطات کوچکی بین زمان استفاده و ناراحتی نشان می‌دهند، در حالی که برخی دیگر هیچ ارتباطی نمی‌یابند.

فراتر از زمان صفحه. نحوه استفاده از رسانه‌های اجتماعی مهم‌تر از صرفاً ساعت‌های صرف شده است. رفتارهایی مانند تنظیم تصویر آنلاین و جستجوی «لایک» می‌توانند با آسیب‌پذیری‌های موجود در زمینه عزت نفس و ظاهر، به ویژه در نوجوانان، تعامل و آن‌ها را تشدید کنند. با این حال، رسانه‌های اجتماعی اغلب مسائل واقعی زندگی را بازتاب و بزرگنمایی می‌کنند، نه اینکه مشکلات کاملاً جدید ایجاد کنند.

مزایا و مضرات. رسانه‌های اجتماعی فرصت‌هایی برای ارتباط، تأیید، خودافشایی و همراهی فراهم می‌کنند که جنبه‌هایی از دوستی‌های آفلاین را منعکس می‌کند. این فضا می‌تواند انزوا را کاهش دهد و حمایت ارائه کند، به ویژه برای کسانی که با سلامت روان دست و پنجه نرم می‌کنند. در مقابل، امکان آزار سایبری و مواجهه با محتوای مضر (خودآسیبی، خودکشی) را فراهم می‌کند که می‌تواند ناراحتی را در افراد آسیب‌پذیر تشدید کند. تأثیر آن به شدت به وضعیت پیشین کاربر و زمینه آفلاین بستگی دارد.

۷. افزایش گزارش‌شده بیماری روانی ممکن است تا حدی بازتاب‌دهنده گشودگی بیشتر و تغییر تعاریف باشد، نه صرفاً افزایش شیوع.

نتیجه این است که فردی که در سال ۲۰۲۰ پرسشنامه‌ای درباره خلق خود پر می‌کند، چارچوب فرهنگی کاملاً متفاوتی برای درک معنای سوالات دارد.

افراد بیشتری به دنبال کمک هستند. افزایش تجویز داروهای ضدافسردگی و مراجعه به درمان نشان‌دهنده افزایش نرخ‌هاست، اما این می‌تواند ناشی از کاهش انگ و تمایل بیشتر به پذیرش مشکلات باشد. این نتیجه مثبتی از کمپین‌های آگاهی است، اما تفسیر داده‌های شیوع مبتنی بر نمونه‌های بالینی را پیچیده می‌کند.

تفسیرهای در حال تغییر. حتی در مطالعات جامعه با استفاده از پرسشنامه‌ها، پاسخ‌ها تحت تأثیر زمینه فرهنگی هستند. با رایج‌تر شدن زبان سلامت روان و گسترش تعاریف (اثر حلقه‌ای)، افراد ممکن است احساسات منفی طبیعی خود را به عنوان علائم اختلال تفسیر کنند که منجر به افزایش نرخ‌های خودگزارش شده بدون افزایش واقعی در سطح ناراحتی می‌شود.

عوامل متعدد. در حالی که گشودگی بیشتر و تغییر تعاریف نقش دارند، عوامل دیگری نیز احتمالاً در افزایش مشاهده شده، به ویژه در خودآسیبی و خودکشی جوانان، مؤثرند. این عوامل شامل افزایش استرس، تغییر در مکانیزم‌های مقابله‌ای (مانند سرایت اجتماعی خودآسیبی)، دشواری در دسترسی به درمان و مسائل اجتماعی دیگر است. تصویر کلی پیچیده و چندوجهی است.

۸. استفاده بیش از حد از برچسب‌های روان‌پزشکی برای رنج طبیعی می‌تواند تجربه بیماری شدید را کم‌ارزش کند.

ادغام طبیعی بودن و آسیب‌شناسی، ارزش واقعی بیماری را کاهش می‌دهد.

کاهش معنا. به‌کارگیری اصطلاحاتی مانند «افسردگی»، «اختلال اضطراب» یا «تروما» برای ناراحتی‌های خفیف یا گذرا، یا واکنش‌های طبیعی به رویدادهای دشوار زندگی (مانند سوگ)، معنای این اصطلاحات را تضعیف می‌کند. این تورم زبانی تمایز بین بیماری روانی جدی و ناتوان‌کننده و ناراحتی یا استرس روزمره را دشوار می‌سازد.

آسیب به بیماران شدید. وقتی همه ادعا می‌کنند «افسردگی» یا «اضطراب» دارند، کسانی که دچار اشکال شدید و ناتوان‌کننده این اختلالات هستند ممکن است احساس کنند رنجشان جدی گرفته نمی‌شود یا سوءتفاهم می‌شود. این می‌تواند به احساس انزوا و ناامیدی منجر شود، زیرا مبارزات عمیق آن‌ها با تجربیات بسیار کمتر شدید برابر گرفته می‌شود. این امر ارتباط مؤثر درباره واقعیت بیماری روانی شدید را مختل می‌کند.

شکاکیت و انحراف. استفاده غیررسمی از زبان روان‌پزشکی می‌تواند به شکاکیت عمومی دامن بزند و نگرش‌های تحقیرآمیز مانند روایت «گل‌نرگس» را تقویت کند. همچنین خطر منحرف کردن منابع و توجه از کسانی که بیشترین نیاز به حمایت و درمان فشرده دارند را دارد، زیرا تمرکز به جمعیت وسیع‌تری با ناراحتی‌های خفیف و غیر بالینی منتقل می‌شود.

۹. کمک حرفه‌ای حیاتی است اما اغلب در دسترس نیست و بهبود اغلب به مدیریت بلندمدت علائم مربوط است.

برای برخی افراد، بیماری روانی چیزی نیست که «بهبود» یابند، بلکه چالشی بلندمدت و ناتوانی است.

گزینه‌های درمانی. کمک حرفه‌ای معمولاً شامل دارو (مانند مهارکننده‌های بازجذب سروتونین) و/یا روان‌درمانی (مانند درمان شناختی-رفتاری) است. اگرچه اثربخشی داروها مورد بحث بوده، مطالعات بزرگ اخیر تأیید می‌کنند که برای بسیاری نسبت به دارونما مزایای قابل توجهی دارند. روان‌درمانی ابزارهایی برای مدیریت افکار، احساسات و رفتارها فراهم می‌کند و رابطه درمانی خود عامل مهمی در نتایج مثبت است.

موانع دسترسی. با وجود نیاز، دسترسی به مراقبت‌های حرفه‌ای سلامت روان اغلب به دلیل کمبود بودجه، صف‌های انتظار طولانی و محدودیت‌های بیمه دشوار است. این شکاف بین فراخوان به جستجوی کمک و در دسترس بودن خدمات، مشکل بزرگی است که می‌تواند نتایج را برای افراد در بحران بدتر کند.

بهبود پیچیده است. روایت رایج «بهبود» به عنوان درمان کامل اغلب غیرواقعی است. برای بسیاری، بیماری روانی یک وضعیت مزمن است که نیاز به مدیریت مداوم دارد. درمان معمولاً بر مقابله با علائم، پیشگیری از عود و دستیابی به اهداف شخصی تمرکز دارد، نه ریشه‌کن کردن کامل علائم. پذیرش این واقعیت برای مدیریت انتظارات و کاهش فشار بر افراد ضروری است.

۱۰. حمایت از دیگران از طریق گوش دادن فعال و ترویج راهبردهای خودیاری برای رفاه جمعی حیاتی است.

دوست بودن با کسی که افسرده است دشوار است، اما یکی از مهربانانه‌ترین، شریف‌ترین و بهترین کارهایی است که می‌توانید انجام دهید.

همه می‌توانند کمک کنند. حمایت از کسانی که با سلامت روان دست و پنجه نرم می‌کنند مسئولیتی مشترک است. آسان‌تر کردن گفتگو با پرسیدن «حالت واقعاً چطور است؟» و تمرین گوش دادن فعال، راه‌هایی ساده اما قدرتمند برای ارائه حمایت است. گوش دادن فعال شامل نشان دادن توجه، درک و همدلی از طریق نشانه‌های کلامی و غیرکلامی است.

صحبت درباره خودکشی. ترس اغلب مانع پرسیدن مستقیم درباره افکار خودکشی می‌شود، اما پژوهش‌ها نشان می‌دهند این کار نه تنها بی‌فایده نیست بلکه ممکن است مضر باشد. پرسیدن صریح درباره خودکشی ایده آن را القا نمی‌کند؛ بلکه فرصتی برای فرد فراهم می‌کند تا ناراحتی خود را بیان کند و به کمک دسترسی یابد. سازمان‌های حمایتی راهنمایی‌هایی برای انجام این گفتگوهای دشوار به صورت ایمن و مؤثر ارائه می‌دهند.

خودیاری ارزشمند است. برای ناراحتی‌های خفیف یا همراه با درمان حرفه‌ای، افراد می‌توانند از راهبردهای خودیاری بهره ببرند. تمرکز بر سلامت جسمانی از طریق ورزش، تکنیک‌های آرام‌سازی و بهبود عادات خواب می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر سلامت روان داشته باشد. این رویکردهای مبتنی بر بدن، علائم جسمانی ناراحتی را هدف قرار می‌دهند و برای برخی نسبت به روش‌های صرفاً شناختی قابل فهم‌ترند.

۱۱. مقداری استرس طبیعی و ضروری است برای ساختن تاب‌آوری؛ زمان درمانگری قدرتمند و اغلب نادیده گرفته شده است.

زمان چیزی است که بزرگ‌تر از افسردگی و اضطراب است و می‌تواند دروغ‌های آن‌ها را

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.07 از 5
میانگین از 500+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب «از دست دادن عقل» به بررسی پیچیدگی‌های تعریف و درک بیماری‌های روانی می‌پردازد. فاوکس در این اثر دیدگاهی متعادل و مبتنی بر شواهد ارائه می‌دهد و موضوعاتی همچون تأثیر شبکه‌های اجتماعی، نگرانی‌های مربوط به تشخیص بیش از حد و چالش‌های درمان را مورد بحث قرار می‌دهد. خوانندگان از رویکرد دقیق و ظریف نویسنده، بینش‌های شخصی او و سبک نوشتاری قابل فهمش استقبال می‌کنند. این کتاب افسانه‌ها را رد می‌کند، روندهای جاری سلامت روان را بررسی می‌نماید و راهنمایی‌های عملی برای حمایت از افراد مبتلا به بیماری‌های روانی ارائه می‌دهد. اگرچه برخی بخش‌ها را خشک یا در برخی زمینه‌ها ناکافی دانسته‌اند، اما بیشتر منتقدان آن را برای کسانی که به دنبال درک جامع مسائل سلامت روان هستند، به‌شدت توصیه می‌کنند.

Your rating:
4.52
1 امتیازها

درباره نویسنده

دکتر لوسی فولکز روان‌شناس دانشگاهی متخصص در حوزه‌ی سلامت روان نوجوانان و توسعه‌ی اجتماعی است. ایشان به‌عنوان پژوهشگر ارشد در مرکز ملی آنا فروید برای کودکان و خانواده‌ها در لندن و همچنین مدرس افتخاری در کالج دانشگاه لندن فعالیت می‌کند. کتاب نخست او با عنوان «از دست دادن عقل» به بررسی راهکارهای مؤثرتر برای گفتگو درباره‌ی بیماری‌های روانی می‌پردازد. فولکز با بهره‌گیری از تخصص حرفه‌ای و تجربه‌ی شخصی خود در مواجهه با اضطراب و افسردگی، این موضوع را به شکلی عمیق و قابل‌فهم مطرح می‌کند. او همچنین از طریق شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر و اینستاگرام با مخاطبان خود در ارتباط است و دیدگاه‌ها و اطلاعات ارزشمندی درباره‌ی مسائل سلامت روان به اشتراک می‌گذارد.

0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Personalized for you
Ratings: Rate books & see your ratings
100,000+ readers
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on May 10,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Loading...
Black Friday Sale 🎉
$20 off Lifetime Access
$79.99 $59.99
Upgrade Now →