نکات کلیدی
1. اختلال شخصیت خودشیفتگی: شناسایی نشانهها
"آیا شما با یک خودشیفته در ارتباط هستید؟"
اهمیت بزرگنمایی شده. افرادی که به اختلال شخصیت خودشیفتگی (NPD) مبتلا هستند، الگوی بزرگینمایی، نیاز به تحسین و کمبود همدلی را نشان میدهند. آنها اغلب دستاوردهای خود را بزرگنمایی میکنند، انتظار دارند که به عنوان افراد برتر شناخته شوند بدون اینکه دستاوردهای متناسبی داشته باشند و حس حقبهخود بودن دارند.
مشغولیت با خیالپردازیها. خودشیفتگان معمولاً در خیالپردازیهای موفقیت نامحدود، قدرت، درخشش، زیبایی یا عشق ایدهآل غرق هستند. آنها ممکن است باور داشته باشند که "خاص" هستند و تنها باید با افراد یا نهادهای خاص یا با وضعیت بالا ارتباط برقرار کنند.
استفاده از دیگران. آنها از دیگران برای دستیابی به اهداف خود بهرهبرداری میکنند، در شناسایی یا همدلی با احساسات و نیازهای دیگران دچار مشکل هستند و اغلب نسبت به دیگران حسادت میکنند یا بر این باورند که دیگران به آنها حسادت میکنند. خودشیفتگان ممکن است رفتارها یا نگرشهای متکبرانه و مغرورانهای از خود نشان دهند و نیاز شدیدی به تحسین دارند.
2. خود کاذب و مرحله ایدهسازی خودشیفتگان
"N میتواند نقش 'خود کاذب' خود را بازی کند. این نقش برای هیچکس دیگری بسیار دشوار است."
ایجاد خود کاذب. خودشیفتگان به عنوان یک مکانیزم دفاعی، معمولاً در پاسخ به آسیبهای دوران کودکی یا بیتوجهی، یک خود کاذب ایجاد میکنند. این خود کاذب نسخهای ایدهآل از خودشان است که به جهان ارائه میدهند و باور دارند که از خود واقعیشان برتر و دوستداشتنیتر است.
مرحله ایدهسازی. در روابط، خودشیفتگان در ابتدا شریکهای خود را بر روی pedestal قرار میدهند و با توجه، تحسین و محبت به آنها میبارند. این مرحله به عنوان مرحله ایدهسازی شناخته میشود، جایی که خودشیفته شریک خود را کامل و بازتابی از تصویر بزرگنمایی شده خود میبیند.
- تحسین و تعریف بیش از حد
- پیشرفت سریع رابطه
- تقلید از رفتارها و علایق
- وعدههای آیندهای ایدهآل
شادی موقتی. در این مرحله، هر دو شریک ممکن است احساس شادی کنند و باور داشته باشند که همسر روحی خود را یافتهاند. با این حال، این وضعیت پایدار نیست، زیرا خود واقعی خودشیفته در نهایت نمایان میشود و به مرحله کاهش ارزش منجر میشود.
3. کاهش ارزش و دور انداختن: چرخه خودشیفتگی
"پذیرفتن اینکه شریکش واقعاً به آن چیزها دربارهاش اعتقاد نداشت، به این معنا بود که او باید باور کند که 'تنها' نیست و آن وضعیت خاص را از دست میدهد."
تغییر در رفتار. با گذشت زمان از مرحله ایدهسازی اولیه، خودشیفتگان شروع به کاهش ارزش شریکهای خود میکنند. این میتواند به صورت انتقاد، کنارهگیری عاطفی و مقایسه نامطلوب شریک با دیگران بروز کند.
دلایل کاهش ارزش:
- شریک دیگر تصویر ایدهآل خودشیفته را منعکس نمیکند
- ترس خودشیفته از آسیبپذیری یا نزدیکی
- نیاز به حفظ کنترل و برتری در رابطه
مرحله دور انداختن. در نهایت، خودشیفته ممکن است شریک خود را دور بیندازد، اغلب بهطور ناگهانی و بدون توضیح. این میتواند برای شریک ویرانکننده باشد، که ممکن است هنوز به نسخه ایدهآل رابطه از ابتدا چسبیده باشد.
تکرار چرخه. خودشیفتگان اغلب این چرخه ایدهسازی، کاهش ارزش و دور انداختن را با چندین شریک در طول زندگی خود تکرار میکنند و همیشه به دنبال منبع ایدهآل تحسین و تأیید هستند.
4. وابستگی متقابل و نقش آن در روابط خودشیفتگی
"وابستگی متقابل، هدفهای آسانی برای افرادی است که به NPD مبتلا هستند، زیرا آنها نوعی تفکر جادویی مشابه با N دارند."
درک وابستگی متقابل. وابستگی متقابل یک وضعیت رفتاری در یک رابطه است که در آن یک نفر به اعتیاد، سلامت روانی ضعیف، نابالغی، بیمسئولیتی یا ناکامی شخص دیگری کمک میکند. وابستگان متقابل اغلب دارای عزت نفس پایین هستند و به دنبال تأیید از دیگران، بهویژه در روابط، میباشند.
جذب به خودشیفتگان. وابستگان متقابل معمولاً به خودشیفتگان جذب میشوند زیرا:
- به دنبال تأیید و تأیید از دیگران هستند
- تمایل شدیدی به "اصلاح" یا "نجات" شریکهای خود دارند
- ممکن است با والدین خودشیفته بزرگ شده باشند و این نوع روابط برایشان آشنا باشد
تداوم چرخه. وابستگان متقابل اغلب با:
- توجیه رفتارهای خودشیفته
- قربانی کردن نیازهای خود برای برآورده کردن خواستههای خودشیفته
- ماندن در رابطه با وجود سوءاستفاده یا بدرفتاری
رهایی از وابستگی متقابل معمولاً نیاز به درمان و توسعه حس قویتری از ارزش خود بهطور مستقل از تأیید دیگران دارد.
5. گازلایتینگ و ترفندهای دستکاری خودشیفتگان
"وقتی به تو میگوید که او را تنها بگذاری چون بالاخره 'خوشبختی' را یافته است، او به تو نمیگوید... او این را به شخصیت تو میگوید."
تعریف گازلایتینگ. گازلایتینگ نوعی دستکاری روانی است که در آن یک فرد یا گروه باعث میشود کسی به عقل، خاطرات یا درک واقعیت خود شک کند. خودشیفتگان بهطور مکرر از این ترفند برای حفظ کنترل و اجتناب از مسئولیت استفاده میکنند.
تکنیکهای رایج گازلایتینگ:
- انکار رویدادها یا گفتگوهایی که اتفاق افتادهاند
- بیاهمیت جلوه دادن احساسات قربانی
- انتقال تقصیر به سمت قربانی
- استفاده از ترفندهای سردرگمی برای گیج کردن قربانی
دیگر ترفندهای دستکاری. خودشیفتگان ممکن است همچنین از:
- بمباران محبت: محبت بیش از حد برای به دست آوردن کنترل
- مثلثسازی: معرفی یک شخص سوم برای ایجاد حس حسادت یا ناامنی
- درمان سکوت: قطع ارتباط به عنوان تنبیه
- projection: متهم کردن دیگران به ویژگیها یا رفتارهای منفی خود
شناسایی این ترفندها برای قربانیان بسیار مهم است تا حس واقعیت خود را حفظ کنند و فرآیند بهبودی از سوءاستفاده خودشیفتگی را آغاز کنند.
6. رهایی از سوءاستفاده خودشیفتگی
"بازگرداندن حق انتخاب به شما بسیار قدرتبخش است!"
شناسایی سوءاستفاده. اولین قدم در رهایی از سوءاستفاده خودشیفتگی، اذعان به این است که رابطه ناسالم و سوءاستفادهآمیز است. این میتواند به دلیل ترفندهای دستکاری و گازلایتینگ که توسط خودشیفته به کار میرود، چالشبرانگیز باشد.
اجرای مرزها. تعیین و اجرای مرزهای واضح در مواجهه با یک خودشیفته بسیار مهم است. این ممکن است شامل:
- محدود کردن تماس یا ارتباط
- امتناع از درگیر شدن در بحثها یا گفتگوهای دایرهای
- عدم اشتراکگذاری اطلاعات شخصی که میتواند علیه شما استفاده شود
جستجوی حمایت. رهایی از یک رابطه خودشیفتگی معمولاً نیاز به حمایت از:
- درمانگران یا مشاورانی که در زمینه سوءاستفاده خودشیفتگی تخصص دارند
- گروههای حمایتی برای بازماندگان سوءاستفاده خودشیفتگی
- دوستان و اعضای خانواده مورد اعتماد
عدم تماس یا تماس کم. بسیاری از کارشناسان توصیه میکنند که در هنگام ترک یک رابطه خودشیفتگی، قانون عدم تماس را اجرا کنید. اگر عدم تماس ممکن نیست (مثلاً در شرایط همپروری)، تماس کم با مرزهای سخت توصیه میشود.
7. بهبودی و خودشناسی پس از روابط خودشیفتگی
"زمانی که متوجه میشوید که نیازی به تأیید از سوی دیگران ندارید، شروع به شکستن زنجیرهایی میکنید که شما را به آزاردهندگانتان متصل کرده است."
خوداندیشی و آگاهی. بهبودی از سوءاستفاده خودشیفتگی شامل خوداندیشی عمیق و افزایش آگاهی از خود است. این فرآیند ممکن است شامل:
- شناسایی الگوها در روابط گذشته
- شناسایی و به چالش کشیدن باورهای محدودکننده درباره خود
- بررسی تجربیات دوران کودکی که ممکن است به آسیبپذیری در برابر سوءاستفاده خودشیفتگی کمک کرده باشد
بازسازی عزت نفس. روابط خودشیفتگی اغلب عزت نفس قربانی را تضعیف میکند. بازسازی آن بسیار مهم است و ممکن است شامل:
- تمرین خودشفقتی و گفتگوی مثبت با خود
- تعیین و دستیابی به اهداف شخصی
- شرکت در فعالیتهایی که شادی و رضایت به ارمغان میآورند
توسعه روابط سالم. یادگیری تشکیل روابط سالم بخشی مهم از فرآیند بهبودی است. این شامل:
- شناسایی نشانههای خطر در شرکای بالقوه
- تعیین و حفظ مرزهای سالم
- ارتباط مؤثر نیازها و احساسات
- پرورش یک شبکه حمایتی از افراد قابل اعتماد
بهبودی یک سفر است که زمان و صبر میطلبد، اما با تعهد و حمایت، بازماندگان میتوانند زندگی خود را بازپس بگیرند و شکوفا شوند.
8. والدین خودشیفته و تأثیر آنها بر کودکان
"برای یک N، طرد کردن یکی از بدترین اشکال تنبیه است که میتواند به قربانی خود بدهد، زیرا N خود کاذب خود را بزرگنمایی میکند."
ویژگیهای والدین خودشیفته:
- دیدن کودکان به عنوان امتداد خود
- استفاده از کودکان برای تأمین نیازهای خودشیفتگی
- کمبود همدلی نسبت به نیازهای کودکان
- والدین inconsistent (ایدهسازی و کاهش ارزش)
تأثیر بر کودکان. بزرگ شدن با یک والد خودشیفته میتواند تأثیرات ماندگاری بر کودکان داشته باشد، از جمله:
- عزت نفس و ارزش خود پایین
- دشواری در تعیین مرزها در روابط
- افزایش خطر توسعه ویژگیهای خودشیفتگی یا وابستگی متقابل
- مشکلات در هویت و ابراز خود
شکستن چرخه. فرزندان بزرگسال والدین خودشیفته میتوانند با:
- جستجوی درمان برای پردازش تجربیات دوران کودکی
- یادگیری تعیین مرزهای سالم با والدین خود
- توسعه حس قوی از خود جدا از انتظارات والدین
- پرورش روابط سالم و سیستمهای حمایتی
شناسایی تأثیر والدین خودشیفته اولین قدم به سوی بهبودی و جلوگیری از انتقال این الگوها به نسلهای آینده است.
9. خودشیفتگان جسمی در مقابل خودشیفتگان ذهنی: درک تفاوتها
"خودشیفتگان جسمی از بدنهای خود برای به دست آوردن تأمین خودشیفتگی استفاده میکنند."
خودشیفتگان جسمی:
- بر روی ظاهر فیزیکی و قدرت جنسی تمرکز دارند
- اغلب به تناسب اندام و تصویر بدنی وسواس دارند
- از فتوحات جنسی به عنوان منبع تأمین خودشیفتگی استفاده میکنند
- ممکن است در رفتارهای جنسی پرخطر یا خیانت شرکت کنند
خودشیفتگان ذهنی:
- به هوش و دستاوردهای خود افتخار میکنند
- به دنبال تحسین برای دانش و هوش خود هستند
- ممکن است به عنوان نوعی تنبیه یا کنترل، از رابطه جنسی خودداری کنند
- اغلب ترجیح میدهند از دستکاری عاطفی یا ذهنی استفاده کنند
شباهتها و تفاوتها. هر دو نوع ویژگیهای اصلی خودشیفتگی مانند کمبود همدلی، بزرگنمایی و نیاز به تحسین را به اشتراک میگذارند. با این حال، آنها در منبع اصلی تأمین خودشیفتگی و روشهای دستکاری دیگران متفاوت هستند.
تأثیر بر روابط. درک اینکه آیا یک خودشیفته عمدتاً جسمی یا ذهنی است میتواند به شرکای آنها کمک کند تا بهتر ترفندهای دستکاری آنها و چالشهای خاصی که ممکن است در رابطه با آنها مواجه شوند را درک کنند. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که بسیاری از خودشیفتگان ویژگیهای هر دو نوع را به درجات مختلف نشان میدهند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
خوانندگان کتاب عاشقان خودشیفته را کتابی مفید و بینشزا برای درک اختلال شخصیت خودشیفتگی و تأثیر آن بر روابط میدانند. بسیاری از آنها به توضیحات واضح، مثالهای واقعی و مشاورههای عملی کتاب اشاره میکنند. برخی از خوانندگان این کتاب را به خاطر کمک به شناسایی رفتارهای خودشیفته و بهبودی از روابط سمی ستایش میکنند. منتقدان به مشکلات ویرایشی و استفاده ناهماهنگ از ضمایر اشاره دارند. بهطور کلی، خوانندگان از راهنماییهای کتاب در شناسایی خودشیفتگان، محافظت از خود و رهایی از روابط ناسالم قدردانی میکنند و بیشتر آنها این کتاب را روشنگر و حمایتکننده مییابند.
Similar Books








