نکات کلیدی
1. بازتعریف: هنر تغییر ادراک و معنا
معنای هر رویداد به «چارچوبی» بستگی دارد که در آن آن را درک میکنیم. وقتی چارچوب را تغییر میدهیم، معنا را تغییر میدهیم.
تعریف بازتعریف. بازتعریف یک ابزار قدرتمند ارتباطی است که شامل تغییر چارچوبی است که در آن فرد رویدادها را درک میکند تا معنای آنها را تغییر دهد. این تکنیک میتواند در موقعیتهای مختلفی از رشد شخصی تا درمان و کسبوکار به کار رود. با تغییر زمینه یا تفسیر یک تجربه، بازتعریف میتواند به پاسخها و رفتارهای جدید منجر شود.
کاربردها و مثالها:
- تبدیل تجربیات منفی به فرصتهای رشد
- تغییر باورهای محدودکننده به باورهای توانمندساز
- حل تعارضات با تغییر دیدگاهها
- بهبود مهارتهای حل مسئله با دیدن موقعیتها از زوایای مختلف
اصل کلیدی: اثربخشی بازتعریف در توانایی آن برای ایجاد معانی جدیدی است که با باورها و ارزشهای موجود فرد همخوانی دارد. این درباره تحمیل یک واقعیت جدید نیست، بلکه ارائه یک راه متفاوت و مفیدتر برای تفسیر تجربیات است.
2. بازتعریف محتوا: تغییر زمینه یا معنا
اگر معنای تجربه را برای آنها تغییر دهید، پاسخ آنها تغییر خواهد کرد.
دو نوع بازتعریف محتوا:
-
بازتعریف زمینه:
- تغییر زمینهای که در آن یک رفتار رخ میدهد
- مثال: لجاجت به عنوان یک ویژگی مثبت در موقعیتهای خاص
-
بازتعریف معنا:
- تغییر معنای منتسب به یک رفتار یا تجربه
- مثال: تعریف مجدد «شکستها» به عنوان فرصتهای یادگیری
کاربردهای عملی:
- درمان: کمک به مراجعان برای دیدن رفتارهایشان در نوری جدید
- فروش: بازتعریف اعتراضات به عنوان مزایا
- توسعه شخصی: تبدیل باورهای خودمحدودکننده
اصل کلیدی: بازتعریف مؤثر محتوا نیازمند درک مدل جهان فرد و استفاده از زبان و مثالهایی است که با تجربه آنها همخوانی دارد.
3. مذاکره بین بخشها: حل تعارضات داخلی
اگر هر دو بخش گاهی یکدیگر را قطع کنند، اکنون آماده مذاکره برای توافق هستید.
درک تعارضات داخلی. این رویکرد تعارضات داخلی را به عنوان بخشهای مختلفی از فرد میبیند که سعی در دستیابی به نتایج مثبت دارند اما با یکدیگر تداخل میکنند. هدف مذاکره بین این بخشها برای یافتن یک راهحل هماهنگ است.
مراحل مذاکره بین بخشها:
- شناسایی بخشهای متعارض
- برقراری ارتباط با هر بخش
- تعیین نیت مثبت هر بخش
- مذاکره برای توافقی که هر دو بخش را راضی کند
- پیشبینی آینده توافق جدید
- انجام بررسی اکولوژیکی
مزایا:
- حل تعارضات داخلی بدون سرکوب هیچ بخشی
- ایجاد رفتارهای یکپارچهتر و هماهنگتر
- افزایش کلی رفاه و اثربخشی
4. ایجاد بخشهای جدید: ساخت رفتارهای مطلوب
اگر کسی کاری را انجام نمیدهد، صرفاً به این دلیل است که هیچ بخشی از او برای انجام آن رفتار سازماندهی نشده است.
ساخت رفتارهای جدید. این تکنیک شامل ایجاد یک «بخش» یا الگوی رفتاری جدید است وقتی که یک رفتار مطلوب وجود ندارد یا به خوبی در روان فرد سازماندهی نشده است.
مراحل ایجاد یک بخش جدید:
- شناسایی نتیجه مطلوب
- دسترسی به تجربیات یا منابع مرتبط
- ایجاد یک نمایش دقیق از رفتار جدید
- انجام بررسی اکولوژیکی
- نصب بخش جدید
- آزمایش و پیشبینی آینده
کاربردها:
- توسعه مهارتها یا عادتهای جدید
- غلبه بر محدودیتها یا موانع
- افزایش اثربخشی شخصی یا حرفهای
اصل کلیدی: اطمینان حاصل کنید که بخش جدید با سیستم کلی فرد همخوانی دارد و با بخشها یا ارزشهای موجود در تضاد نیست.
5. بازتعریف پیشرفته شش مرحلهای: افزایش انعطافپذیری
بهترین کاری که میتوانید برای همکارانتان انجام دهید این است که عملکرد با کیفیت بالا را از آنها بخواهید.
تسلط بر بازتعریف. بازتعریف پیشرفته شش مرحلهای بر توسعه انعطافپذیری و مهارت بیشتر در بهکارگیری مدل پایه بازتعریف تمرکز دارد.
عناصر کلیدی بازتعریف پیشرفته:
- تولید گزینههای متعدد در هر مرحله
- مدیریت مراجعان یا موقعیتهای دشوار
- ادغام بازتعریف با سایر تکنیکهای NLP
- توسعه حساسیت حسی برای تشخیص پاسخهای ظریف
افزایش اثربخشی:
- تمرین تولید حداقل سه گزینه برای هر مرحله
- توسعه انعطافپذیری در دسترسی و استفاده از منابع مراجع
- یادگیری ادغام بیوقفه بازتعریف در ارتباطات کلی
مهارت متا: هدف این است که فرآیند بازتعریف را به قدری درونی کنید که به بخشی خودکار از جعبهابزار ارتباطی شما تبدیل شود و مداخلات طبیعیتر و مؤثرتری را امکانپذیر کند.
6. بازتعریف سیستمها: زوجها، خانوادهها و سازمانها
هر زمان که تفاوتی بین پیام مورد نظر و پاسخ ایجاد شده وجود دارد، ابتدا باید فردی که پیام را ارسال کرده آموزش دهید تا تشخیص دهد که پاسخ مورد نظر را دریافت نکرده است.
بازتعریف سیستمیک. این رویکرد بازتعریف را به سیستمهای بزرگتر گسترش میدهد و تشخیص میدهد که تغییرات در یک بخش از سیستم بر کل تأثیر میگذارد.
اصول کلیدی:
- تمرکز بر اکولوژی کل سیستم
- شناسایی و کار با مؤثرترین عناصر در سیستم
- اطمینان از اینکه تغییرات در ساختار سیستم پایدار هستند
کاربردها:
- درمان زوجها: بهبود ارتباط و حل تعارضات
- درمان خانواده: پرداختن به الگوها و نقشهای ناکارآمد
- تغییر سازمانی: اجرای تغییراتی که همه ذینفعان را در نظر میگیرد
تکنیکها:
- شناسایی و بازتعریف باورها و الگوهای سیستمگسترده
- ایجاد اهداف و نتایج مشترک
- توسعه استراتژیهای ارتباطی که برای همه بخشهای سیستم کار میکند
7. بازتعریف حالات جداشده: پرداختن به اعتیاد و تروما
وقتی که دو لنگر را فروپاشی کردید، ادغام به هیچ وجه کامل نیست. این فقط به شما اجازه میدهد تا پلی داشته باشید، به طوری که فرد الکلی و فرد هوشیار در یک بدن به طور همزمان همزیستی کنند.
پرداختن به جدایی. این تکنیک پیشرفته به جدایی شدید که اغلب در اعتیاد، تروما و برخی شرایط سلامت روانی یافت میشود، میپردازد.
مراحل کلیدی:
- دسترسی و لنگر انداختن حالات جداشده
- فروپاشی لنگرها برای ایجاد پل بین حالات
- استفاده از تکنیکهای بازتعریف برای ادغام و ایجاد انتخابهای جدید
کاربردها:
- درمان اعتیاد: ایجاد جایگزینهایی برای رفتارهای اعتیادآور
- درمان تروما: ادغام تجربیات تروما
- درمان اختلالات جدایی
احتیاطات و ملاحظات:
- نیاز به مهارتهای پیشرفته دارد و باید با مسئولیت استفاده شود
- ممکن است در طول ادغام ناراحتی یا سردرگمی موقت ایجاد کند
- پیگیری و آزمایش برای اطمینان از تغییرات پایدار ضروری است
رویکرد نوآورانه: این روش دیدگاههای سنتی در مورد درمان اعتیاد را به چالش میکشد و پیشنهاد میکند که پرهیز کامل ممکن است همیشه ضروری نباشد اگر انتخابهای جدید و سالمتر به طور مؤثر ادغام شوند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب بازتعریف. برنامهریزی عصبی-زبانی™ و تحول معنا نظرات متفاوتی دریافت میکند. برخی از خوانندگان آن را قدرتمند و بینشزا میدانند و تکنیکهای آن را برای تغییر دیدگاهها و رفتارها تحسین میکنند. دیگران پیچیدگی و لحن نویسنده را مورد انتقاد قرار میدهند. این کتاب بر اساس رونوشتهای کارگاهها نوشته شده است که برخی آن را مفید و برخی دیگر دنبال کردن آن را دشوار میدانند. نظرات مثبت به تأثیر ماندگار و مفید بودن آن در درک رفتار انسانی اشاره میکنند. نظرات منفی به دشواری درک محتوا بدون دانش قبلی از NLP و تردید در مورد اعتبار نویسنده اشاره دارند. بهطور کلی، به نظر میرسد کتاب بیشتر توسط کسانی که با مفاهیم NLP آشنا هستند، مورد تقدیر قرار میگیرد.