Facebook Pixel
Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
Saving Capitalism

Saving Capitalism

For the Many, Not the Few
توسط Robert B. Reich 2004 219 صفحات
4.19
5k+ امتیازها
گوش دادن
گوش دادن

نکات کلیدی

1. "بازار آزاد" یک افسانه است: دولت قوانین بازار را ایجاد و اجرا می‌کند

بدون دولت نمی‌توان "بازار آزاد" داشت. "بازار آزاد" در طبیعت و خارج از دسترس تمدن وجود ندارد.

بازارها به قوانین نیاز دارند. دولت قوانین اساسی را که به بازارها اجازه عملکرد می‌دهند، از جمله قوانین مربوط به حقوق مالکیت، قراردادها، قدرت انحصاری، ورشکستگی و اجرا، ایجاد و اجرا می‌کند. این قوانین بی‌طرف یا طبیعی نیستند، بلکه ارزش‌ها و دینامیک‌های قدرت اجتماعی را منعکس می‌کنند. بحث بین "بازار آزاد" و "مداخله دولت" گمراه‌کننده است، زیرا دخالت دولت در همه بازارها ذاتی است.

قوانین با گذر زمان تکامل می‌یابند. با تغییر فناوری و جامعه، قوانین بازار باید تطبیق یابند. به عنوان مثال، قوانین مالکیت فکری در عصر دیجیتال به شدت گسترش یافته‌اند. سوال کلیدی این نیست که آیا دولت باید در بازارها دخالت کند، بلکه این است که قوانین چگونه باید ساختار یابند و چه کسانی از آن‌ها بهره‌مند می‌شوند. شناخت افسانه "بازار آزاد" امکان بحث‌های سازنده‌تری درباره طراحی و تنظیم بازار فراهم می‌کند.

2. قدرت بازار را شکل می‌دهد: کسانی که نفوذ دارند قوانین را تعیین می‌کنند

با تمرکز درآمد و ثروت در بالا، قدرت سیاسی نیز به آنجا منتقل شده است. پول و قدرت به طور جدایی‌ناپذیری به هم پیوسته‌اند.

ثروت نفوذ می‌خرد. شرکت‌های بزرگ، شرکت‌های وال‌استریت و افراد ثروتمند قدرت فزاینده‌ای برای شکل دادن به قوانین بازار به نفع خود از طریق کمک‌های انتخاباتی، لابی‌گری، درهای چرخان بین دولت و صنعت و نفوذ ایدئولوژیک به دست آورده‌اند. این یک چرخه خودتقویت‌کننده ایجاد می‌کند که در آن قدرت اقتصادی به قدرت سیاسی منجر می‌شود و سپس برای افزایش بیشتر قدرت اقتصادی استفاده می‌شود.

توزیع مجدد پنهان به سمت بالا. در حالی که بحث‌ها اغلب بر توزیع مجدد صریح دولت از طریق مالیات‌ها و انتقال‌ها متمرکز است، توزیع مجدد مهم‌تر و کمتر قابل مشاهده از طریق قوانین بازار که به نفع کسانی است که در بالا قرار دارند، رخ می‌دهد. مثال‌ها شامل گسترش حفاظت‌های مالکیت فکری، مقررات‌زدایی مالی و قوانین قرارداد و ورشکستگی دوستانه با شرکت‌ها است. این "پیش‌توزیع" درون بازار عمدتاً از دید و بحث عمومی پنهان است.

3. حقوق مالکیت طبیعی نیستند: آن‌ها توسط قانون و سیاست تعریف می‌شوند

مالکیت خصوصی اساسی‌ترین بلوک سازنده سرمایه‌داری بازار آزاد است. در بحث متعارف، با مالکیت دولتی یا سوسیالیسم مقایسه می‌شود. آنچه از این بحث حذف می‌شود، راه‌های بی‌شماری است که دولت حقوق مالکیت را سازماندهی و اجرا می‌کند و چه کسی بیشترین نفوذ را بر این تصمیمات دارد.

مالکیت یک ساختار قانونی است. آنچه می‌تواند مالکیت شود، توسط چه کسی و تحت چه شرایطی، توسط قوانین و سیاست‌ها تعریف می‌شود، نه طبیعت. این قوانین به طور چشمگیری در طول زمان تغییر کرده‌اند - به عنوان مثال، لغو برده‌داری تعریف آنچه می‌تواند به عنوان مالکیت در نظر گرفته شود را تغییر داد. قوانین مالکیت فکری اشکال جدیدی از مالکیت بر ایده‌ها و اطلاعات ایجاد می‌کنند.

قوانین قدرت را منعکس می‌کنند. کسانی که نفوذ اقتصادی و سیاسی دارند، حقوق مالکیت را به نفع خود شکل می‌دهند. برای مثال:

  • تمدید مدت زمان حق تکثیر به نفع شرکت‌های رسانه‌ای
  • گسترش حفاظت‌های پتنت سودهای دارویی را افزایش می‌دهد
  • مقررات مالی سست اجازه می‌دهد اشکال جدیدی از مالکیت در مشتقات پیچیده ایجاد شود

شناخت مالکیت به عنوان یک خلق قانونی و سیاسی امکان بحث درباره چگونگی ساختار آن برای بهره‌مندی جامعه به عنوان یک کل را فراهم می‌کند.

4. قدرت انحصاری تکامل یافته است: از دارایی‌های فیزیکی به شبکه‌ها و پلتفرم‌ها

برخلاف انحصارگران قدیمی که تولید را کنترل می‌کردند، انحصارگران جدید شبکه‌ها را کنترل می‌کنند.

اثرات شبکه انحصارهای جدید ایجاد می‌کنند. در حالی که ضدانحصار به طور سنتی بر سهم بازار در تولید متمرکز بود، شرکت‌های قدرتمند امروزی اغلب قدرت بازار خود را از اثرات شبکه و کنترل پلتفرم‌ها به دست می‌آورند. مثال‌ها شامل:

  • تسلط گوگل بر جستجو
  • کنترل فیس‌بوک بر شبکه‌های اجتماعی
  • قدرت آمازون بر تجارت الکترونیک

داده نفت جدید است. کنترل بر داده‌ها و توانایی تحلیل آن‌ها به منبع کلیدی قدرت بازار تبدیل شده است. شرکت‌هایی مانند گوگل و فیس‌بوک از داده‌های کاربران برای تسلط بر بازارهای تبلیغات دیجیتال استفاده می‌کنند.

قانون ضدانحصار برای تطبیق تلاش می‌کند. معیارهای سنتی ضدانحصار مانند قیمت‌ها و تمرکز بازار قدرت انحصارهای شبکه‌ای را که اغلب خدمات رایگان به کاربران ارائه می‌دهند، به تصویر نمی‌کشند. رویکردهای جدیدی برای مقابله با قدرت بازار در عصر دیجیتال مورد نیاز است.

5. حقوق مدیران عامل به دلیل جبران مبتنی بر سهام و بازخریدها به شدت افزایش یافته است

گزینه‌های سهام و اعطای سهام محدود به بزرگ‌ترین بخش حقوق مدیران عامل تبدیل شده‌اند.

انگیزه‌ها ناهماهنگ هستند. پیوند دادن جبران مدیران عامل به قیمت سهام برای هماهنگ کردن منافع اجرایی با سهامداران در نظر گرفته شده بود. با این حال، این امر انگیزه دستکاری قیمت سهام در کوتاه‌مدت را به جای ایجاد ارزش بلندمدت ایجاد کرده است.

بازخریدها سیستم را بازی می‌کنند. بازخرید سهام به وسیله اصلی برای افزایش قیمت سهام و حقوق مدیران عامل تبدیل شده است:

  • شرکت‌ها میلیاردها دلار برای بازخرید سهام خود هزینه می‌کنند
  • این امر عرضه سهام را کاهش داده و قیمت سهام را به طور مصنوعی افزایش می‌دهد
  • مدیران عامل سپس گزینه‌های سهام را با قیمت‌های متورم نقد می‌کنند
  • منابع از سرمایه‌گذاری مولد منحرف می‌شوند

چرخه معیوب. با افزایش حقوق اجرایی، مدیران عامل قدرت بیشتری برای تأثیرگذاری بر جبران خود از طریق کنترل هیئت‌ها و مشاوران جبران به دست می‌آورند. این یک چرخه خودتقویت‌کننده از افزایش حقوق جدا از عملکرد ایجاد می‌کند.

6. کاهش قدرت متقابل قدرت چانه‌زنی کارگران را کاهش داده است

با افزایش قدرت اقتصادی اتحادیه‌ها در اواخر دهه 1930 و 1940، آن‌ها قدرت سیاسی بیشتری به دست آوردند و از آن برای افزایش بیشتر قدرت چانه‌زنی کارگران آمریکایی استفاده کردند.

اتحادیه‌ها در حال کاهش هستند. عضویت اتحادیه‌ها از بیش از 30٪ کارگران در دهه 1950 به کمتر از 7٪ امروز کاهش یافته است. این امر توانایی کارگران برای مذاکره برای دستمزدهای بالاتر و شرایط کاری بهتر را کاهش داده است.

نفوذ سیاسی از دست رفته است. با تضعیف اتحادیه‌ها، کارگران نفوذ سیاسی برای شکل دادن به قوانین کار و سیاست‌های اقتصادی به نفع خود را از دست داده‌اند. در همین حال، قدرت لابی‌گری شرکت‌ها افزایش یافته است.

طبقه متوسط تحت فشار. کاهش قدرت چانه‌زنی کارگران به دستمزدهای راکد برای اکثر کارگران حتی با افزایش بهره‌وری و سودها کمک کرده است. این امر نابرابری فزاینده و کاهش طبقه متوسط را تشدید کرده است.

7. نابرابری فزاینده ثبات و مشروعیت سرمایه‌داری را تهدید می‌کند

هنگامی که اکثر مردم باور خود را از دست می‌دهند که آن‌ها و فرزندانشان شانس عادلانه‌ای برای موفقیت دارند، قرارداد اجتماعی ضمنی که جوامع برای همکاری داوطلبانه به آن تکیه می‌کنند، شروع به فروپاشی می‌کند.

تمرکز در بالا. یک نخبگان کوچک سهم فزاینده‌ای از درآمد و ثروت را به دست آورده‌اند:

  • 1٪ بالایی بیش از 40٪ ثروت را در اختیار دارند
  • نسبت حقوق مدیران عامل به کارگران از 20:1 به بیش از 300:1 افزایش یافته است
  • ارث به عنوان منبع ثروت در حال افزایش است

طبقه متوسط تحت فشار. اکثر کارگران رشد کمی در دستمزدها دیده‌اند، علیرغم افزایش بهره‌وری. بسیاری با ناامنی اقتصادی و کاهش تحرک مواجه هستند.

ایمان به سیستم در حال فرسایش است. نابرابری فزاینده و احساس ناعادلانه بودن تهدید به تضعیف حمایت عمومی از سرمایه‌داری و دموکراسی می‌کند. این می‌تواند بی‌ثباتی سیاسی و حمایت از سیاست‌های افراطی را تقویت کند.

8. تغییرات تکنولوژیکی شکاف بین سرمایه و کار را گسترش می‌دهد

ما با فناوری‌هایی که نه تنها کار را جایگزین می‌کنند بلکه دانش را نیز جایگزین می‌کنند، مواجه هستیم.

پیشرفت اتوماسیون. فناوری نه تنها کار دستی بلکه بسیاری از وظایف کارگران دانش را نیز جایگزین می‌کند. این امر درآمد را از کارگران به صاحبان سرمایه و فناوری منتقل می‌کند.

بازارهای برنده-بیشتر. فناوری‌های دیجیتال دینامیک‌های برنده-بیشتر ایجاد می‌کنند که در آن چند ستاره بیشتر سودها را به دست می‌آورند:

  • اینستاگرام با تنها 13 کارمند به مبلغ 1 میلیارد دلار فروخته شد
  • غول‌های فناوری با تعداد نسبتاً کمی از کارگران سودهای عظیمی به دست می‌آورند

حق بیمه مهارت در حال افزایش است. تقاضا برای کارگران با مهارت بالا در فناوری، مالی و غیره نابرابری دستمزد را افزایش می‌دهد. بسیاری از مشاغل با مهارت متوسط در حال خالی شدن هستند.

چالش‌های آینده. با پیشرفت فناوری، حفظ رفاه گسترده نیازمند بازنگری در چگونگی توزیع سودهای رشد است.

9. فقیران شاغل و ثروتمندان غیرشاغل توجیهات شایسته‌سالاری را به چالش می‌کشند

افزایش همزمان فقیران شاغل و ثروتمندان غیرشاغل شواهد بیشتری ارائه می‌دهد که درآمدها دیگر با تلاش همبستگی ندارند.

کار کردن اما هنوز فقیر. بسیاری از کارگران تمام‌وقت درآمد کافی برای فرار از فقر ندارند، که ایده تضمین رفاه از طریق کار سخت را به چالش می‌کشد. در سال 2013، 47 میلیون آمریکایی به عنوان فقیران شاغل طبقه‌بندی شدند.

ارث در حال افزایش است. سهم فزاینده‌ای از ثروت به ارث رسیده است نه کسب شده:

  • 6 نفر از 10 ثروتمندترین آمریکایی‌ها وارث هستند
  • انتظار می‌رود تا سال 2061، 36 تریلیون دلار به ارث برسد

افسانه شایسته‌سالاری. وجود همزمان فقیران شاغل و ثروتمندان غیرشاغل تناقضی با این ایده است که درآمد بازتابی از شایستگی و تلاش فردی است. این امر نفوذ قدرت، امتیاز و قوانینی که به نفع گروه‌های خاصی تنظیم شده‌اند را نشان می‌دهد.

10. بازگرداندن رفاه مشترک نیازمند بازتعادل قدرت اقتصادی و سیاسی است

تنها راه بازگشت به سوی دموکراسی و اقتصادی که برای اکثریت کار می‌کند، این است که اکثریت بار دیگر به طور سیاسی فعال شوند و یک قدرت متقابل جدید ایجاد کنند.

ائتلاف‌های جدید مورد نیاز است. ساختن قدرت متقابل نیازمند ایجاد اتحادهایی بین گروه‌هایی با منافع اقتصادی مشترک است، حتی اگر در مسائل دیگر تفاوت داشته باشند. این می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • کسب‌وکارهای کوچک و کارگران علیه انحصارهای شرکتی
  • جوامع روستایی و شهری برای زیرساخت‌های بهتر
  • رأی‌دهندگان متنوع طبقه متوسط و کارگر برای سیاست‌هایی که دستمزدها را افزایش می‌دهند

اصلاح قوانین. حوزه‌های کلیدی برای اصلاح شامل موارد زیر است:

  • اجرای ضدانحصار برای عصر دیجیتال
  • محدودیت‌های مالی کمپین و لابی‌گری
  • گسترش حقوق و حمایت‌های کارگران
  • مالیات‌های تصاعدی و مالیات‌های ارث

چشم‌انداز بلندمدت. اصلاحات باید هدف ایجاد شکلی فراگیرتر از سرمایه‌داری با:

  • توزیع گسترده‌تر مالکیت سرمایه
  • صدای بیشتر کارگران در حاکمیت شرکتی
  • حمایت‌های اجتماعی برای افزایش امنیت اقتصادی و تحرک

آخرین به‌روزرسانی::

FAQ

What's Saving Capitalism: For the Many, Not the Few about?

  • Focus on Inequality: The book examines the growing economic inequality in the U.S., arguing that capitalism is rigged to favor the wealthy.
  • Role of Government: Reich highlights the crucial role of government in shaping market rules, which are often manipulated by those in power.
  • Call for Reform: The author advocates for restoring power to the majority to reclaim economic fairness and democracy.

Why should I read Saving Capitalism: For the Many, Not the Few?

  • Economic Insight: It provides a critical analysis of capitalism's impact on society, essential for those interested in economics and social justice.
  • Historical Context: Reich places current issues within a historical framework, enriching the reader's understanding of economic struggles.
  • Practical Solutions: The book offers actionable ideas for promoting a more inclusive economic system.

What are the key takeaways of Saving Capitalism: For the Many, Not the Few?

  • Markets and Rules: Markets depend on rules governing property, monopoly, and contracts, shaped by those in power.
  • Concentration of Power: Economic and political power is increasingly concentrated among a small elite, undermining democracy.
  • Need for Countervailing Power: Restoring power to the majority is crucial for ensuring the economy works for everyone.

What are the best quotes from Saving Capitalism: For the Many, Not the Few and what do they mean?

  • Threat to Capitalism: "The threat to capitalism is no longer communism or fascism but a steady undermining of trust."
  • Myth of Free Market: "The ‘free market’ is a myth that prevents us from examining these rule changes."
  • Divisive Political Discourse: "The current left-right battle... is needlessly and perversely preventing such an alliance from forming."

How does Saving Capitalism: For the Many, Not the Few address the issue of CEO pay?

  • Soaring Compensation: CEO pay has increased dramatically compared to average worker salaries, raising fairness questions.
  • Board Influence: Boards, often composed of other CEOs, create a culture of cronyism that inflates executive pay.
  • Stock Options: CEO pay often includes stock options, which can inflate share prices at the expense of long-term company health.

What is the meritocratic myth discussed in Saving Capitalism: For the Many, Not the Few?

  • Belief in Worth: The myth suggests individuals are paid according to their worth, obscuring systemic issues.
  • Impact on Workers: It hides the reality of declining bargaining power for workers, leading to more working poor.
  • Critique of Meritocracy: Reich argues that factors like inherited wealth play a significant role in income, not just merit.

How does Saving Capitalism: For the Many, Not the Few explain the rise of the working poor?

  • Stagnant Wages: Many full-time workers live in poverty due to stagnant wages and the decline of good-paying jobs.
  • Job Insecurity: Increased job insecurity forces workers to accept lower wages, contributing to the rise of the working poor.
  • Political Decisions: Policies favoring corporate interests over low-wage workers exacerbate the plight of the working poor.

What solutions does Saving Capitalism: For the Many, Not the Few propose for economic inequality?

  • Restoring Power: Reich advocates for restoring power to the majority through collective action and political engagement.
  • Reforming Market Rules: Reforming rules governing property, monopoly, and contracts to serve the many, not the few.
  • Political Action: Encourages political activism to support policies that promote economic justice.

How does Saving Capitalism: For the Many, Not the Few relate to globalization and technological change?

  • Impact on Workers: Globalization and technology have made American workers less competitive, affecting wages and jobs.
  • Political Response: Policymakers have often prioritized corporate interests, failing to address these challenges.
  • Opportunity for Reform: Reich sees an opportunity to respond to these changes by reforming market rules for shared prosperity.

What is the concept of "countervailing power" in Saving Capitalism: For the Many, Not the Few?

  • Definition: Countervailing power balances the influence of wealthy elites and corporations in shaping economic rules.
  • Historical Importance: Historically established through unions and regulations, it ensured equitable wealth distribution.
  • Call for Restoration: Reich advocates for its restoration to prevent increasing inequality and protect democracy.

How does Saving Capitalism: For the Many, Not the Few address the role of government in the economy?

  • Market Shaper: Government shapes market rules that can promote or hinder economic equality.
  • Regulatory Reforms: Calls for reforms in campaign finance and labor rights to serve the majority's interests.
  • Historical Context: Provides examples of government intervention correcting market failures and promoting fairness.

How does Saving Capitalism: For the Many, Not the Few propose to reform corporate governance?

  • Linking CEO Pay: Suggests tying corporate tax rates to the ratio of CEO pay to median worker pay.
  • Employee Ownership: Advocates for policies promoting employee stock ownership and profit-sharing.
  • Revising Charters: Proposes corporate charters consider all stakeholders, not just shareholders.

نقد و بررسی

4.19 از 5
میانگین از 5k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب نجات سرمایه‌داری به دلیل تحلیل روشن نابرابری اقتصادی و راه‌حل‌های پیشنهادی‌اش، عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت می‌کند. خوانندگان از سبک نوشتاری قابل‌فهم و زمینه تاریخی ارائه‌شده توسط رایش قدردانی می‌کنند. بسیاری از استدلال‌های او را قانع‌کننده می‌دانند، اگرچه برخی با توصیه‌های سیاستی خاصی موافق نیستند. این کتاب به خاطر توضیح مفاهیم پیچیده اقتصادی و به چالش کشیدن فرضیات رایج درباره سرمایه‌داری و دولت مورد تحسین قرار می‌گیرد. برخی از منتقدان خواستار برنامه‌های اجرایی دقیق‌تری هستند. به‌طور کلی، این کتاب به‌عنوان یک مطالعه مهم برای درک مسائل اقتصادی کنونی و اصلاحات احتمالی در نظر گرفته می‌شود.

درباره نویسنده

رابرت برنارد رایش یک شخصیت برجسته‌ی سیاسی، دانشگاهی و مفسر آمریکایی است. او از سال 1372 تا 1376 به عنوان وزیر کار در دولت بیل کلینتون خدمت کرد. رایش در دانشگاه‌های هاروارد و براندیس استاد بوده و در حال حاضر در مدرسه سیاست عمومی گلدمن دانشگاه کالیفرنیا، برکلی تدریس می‌کند. او به خاطر تخصصش در سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی شناخته شده و به طور مکرر به عنوان مفسر سیاسی در برنامه‌های تلویزیونی ظاهر می‌شود. رایش نویسنده‌ی کتاب‌های متعددی در زمینه‌ی اقتصاد و سیاست است و به طور فعال در سازمان‌های مختلفی که به ترویج امنیت اقتصادی و صلح می‌پردازند، مشارکت دارد.

Other books by Robert B. Reich

0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Ratings: Rate books & see your ratings
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Mar 1,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
50,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Settings
Appearance
Black Friday Sale 🎉
$20 off Lifetime Access
$79.99 $59.99
Upgrade Now →