نکات کلیدی
1. هنر نشان دادن، نه گفتن را تسلط پیدا کنید
خواننده را غرق کنید. نشان دادن شامل ایجاد صحنههای فوری با تنظیمات خاص، شخصیتها و دیالوگ است که به خوانندگان اجازه میدهد داستان را از نزدیک تجربه کنند. این رویکرد نسبت به گفتن که به خلاصهنویسی و گزارشهای غیرمستقیم وابسته است، جذابتر است. به عنوان مثال، به جای گفتن "آماندا از اتاق هتل متنفر بود"، اتاق با رنگهای پوستهپوسته، بوی نمناک و مبلمان لکهدار را توصیف کنید.
شفافیت و درگیری. نشان دادن با جلب توجه از نویسنده به سمت داستان، شفافیت ایجاد میکند. این روش احساسات خواننده را درگیر میکند نه عقل او را، و باعث میشود که احساس کنند شرکتکننده هستند نه ناظر. خلاصهنویسی، هرچند کارآمد، گاهی اوقات میتواند مانند یک سخنرانی به نظر برسد، به ویژه زمانی که برای توضیح استفاده میشود.
تعادل کلید است. در حالی که نشان دادن به طور کلی مؤثرتر است، خلاصهنویسی نیز جایگاه خود را دارد. این میتواند ریتم و بافت نوشتار شما را متنوع کند، پیوستگی ایجاد کند و به عمل تکراری رسیدگی کند. کلید این است که از آن به طور معقول استفاده کنید و اطمینان حاصل کنید که مهمترین رویدادها و توسعههای شخصیت از طریق صحنههای فوری نشان داده شوند.
2. شخصیتپردازی: افشا کنید، نه خلاصه کنید
کشف تدریجی. به جای معرفی شخصیتها با خلاصههای طولانی از شخصیتشان یا فلشبکها، اجازه دهید ویژگیهای آنها به تدریج از طریق اعمال، واکنشها، مونولوگهای درونی و دیالوگهایشان نمایان شود. این رویکرد مشابه نحوه آشنایی ما با افراد در زندگی واقعی است و تجربهای جذابتر و قابل باورتر برای خواننده ایجاد میکند.
عمل به جای تحلیل. از روانکاوی شخصیتها برای خوانندگان خود پرهیز کنید. بگذارید رفتار آنها خود به خود صحبت کند. به عنوان مثال، به جای گفتن "الویز فردی نامرتب بود"، او را در حال جستجوی لباسهای تمیز در یک توده یا قدم زدن بر روی فرش کثیف نشان دهید.
تکنیکهای غیرمداخلهگر. شخصیتها را از طریق دیالوگ، "ضربهها" (توصیفهای عمل فیزیکی) و با نشان دادن دیدگاههای آنها نسبت به جهان توسعه دهید نه دیدگاههای شما نسبت به آنها. این به خوانندگان اجازه میدهد تا قضاوتها و تفسیرهای خود را شکل دهند و ارتباط عمیقتری با شخصیتها برقرار کنند.
3. نقطه نظر: با دقت انتخاب کنید، ثبات را حفظ کنید
نقطه نظر ابزاری قدرتمند است. آن را تسلط پیدا کنید.
نقطه نظر اول شخص، سوم شخص یا دانای کل. انتخاب نقطه نظر (POV) تأثیر زیادی بر تجربه خواننده دارد. اول شخص ("من") صمیمیت را ارائه میدهد اما دیدگاه را محدود میکند. POV دانای کل دید وسیعتری را فراهم میکند اما صمیمیت را قربانی میکند. سوم شخص تعادلی ایجاد میکند که اجازه میدهد درجات مختلفی از فاصله روایتی وجود داشته باشد.
فاصله روایتی. درون سوم شخص، فاصله روایتی از صمیمی (استفاده از زبان و احساسات شخصیت) تا دور (غیرشخصی و جدا) متغیر است. درجه صمیمیت باید عمدی باشد و به هدف داستان خدمت کند.
ثبات بسیار مهم است. در طول یک صحنه با یک شخصیت نقطه نظر ثابت بمانید تا از سردرگمی خوانندگان جلوگیری کنید. پرش از سر به سر میتواند آزاردهنده و گیجکننده باشد. اگر تغییر POV ضروری است، از فاصله خطی برای علامتگذاری تغییر استفاده کنید.
4. تناسب: تعادل جزئیات و سرعت
اجتناب از توصیف بیش از حد. خوانندگان را با جزئیات بیش از حد غرق نکنید، به ویژه هنگام توصیف اعمال عادی یا علایق شخصی. به تخیل آنها اجازه دهید تا جاهای خالی را پر کند. توصیف بیش از حد میتواند خوانندگان را تحقیر کند و سرعت داستان را کند کند.
جزئیات داستانمحور. اطمینان حاصل کنید که سطح جزئیات با اهمیت عنصر به داستان همخوانی دارد. اگر یک شخصیت یا عنصر داستانی توجه زیادی را جلب میکند، باید نقش معناداری در پایان ایفا کند. از صرف زمان زیاد بر روی جزئیات بیاهمیت پرهیز کنید.
جزئیات شخصیتمحور. بگذارید علاقه شخصیت نقطه نظر شما در آن لحظه کنترلکننده درجه جزئیات در توصیفهای شما باشد. این به نوشتار شما اصالت میبخشد و به شما اجازه میدهد تا از توصیف برای انتقال ویژگیها و احساسات شخصیتها استفاده کنید.
5. دیالوگ: صداهای واقعی بسازید، نه توضیحات
اجتناب از توضیحات در دیالوگ. به خوانندگان نگوید که یک شخصیت چه احساسی دارد یا چه معنایی دارد. بگذارید خود دیالوگ احساس و معنا را منتقل کند. توضیحات تحقیرآمیز هستند و تأثیر دیالوگ را تضعیف میکنند.
استفاده تقریباً انحصاری از "گفت". از تمایل به استفاده از افعال زیبا برای نسبتهای گوینده (مانند "او در هم فشرد"، "او خندید") خودداری کنید. "گفت" شفاف و غیرمداخلهگر است و به خوانندگان اجازه میدهد بر روی خود دیالوگ تمرکز کنند.
مکانیکهای غیرمداخلهگر. نسبتهای گوینده را در نقاط طبیعی در جمله قرار دهید، ابتدا از نام یا ضمیر شخصیت استفاده کنید و در نحوه اشاره به شخصیتها ثبات را حفظ کنید. وقتی مشخص است که چه کسی صحبت میکند، نسبتهای گوینده را به طور کلی حذف کنید.
6. صدا مهم است: با صدای بلند بخوانید تا نثر خود را تصحیح کنید
گفتار طبیعی. دیالوگ باید شبیه گفتار واقعی باشد، اما یک خلق مصنوعی است. از انقباضات، جملات ناقص و انحراف برای طبیعیتر کردن دیالوگ استفاده کنید. از زبان خشک و گنجاندن اطلاعات در مکالمات پرهیز کنید.
خواندن با صدای بلند. خواندن نوشتار خود با صدای بلند ابزاری قدرتمند برای شناسایی خشکی، عبارات نامناسب و ریتمهای غیرطبیعی است. گوش شما مشکلاتی را خواهد گرفت که چشم شما ممکن است از آن غافل شود.
لهجه با ظرافت. از تکیه بر هجیهای ترفند و حقههای واژگانی برای انتقال لهجه پرهیز کنید. در عوض، از انتخاب واژه، ضرباهنگ و دستور زبان برای ایجاد حس اصالت استفاده کنید.
7. مونولوگ درونی: پنجرهای به افکار ناگفته
احساسات را نشان دهید، نه بگویید. از مونولوگ درونی برای افشای افکار، احساسات و انگیزههای شخصیتها استفاده کنید، اما از استفاده بیش از حد آن پرهیز کنید. بیش از حد مونولوگ درونی میتواند جریان داستان را مختل کند و خستهکننده شود.
مکانیکهای مونولوگ درونی. هرگز از نشانههای نقل قول برای مونولوگ درونی استفاده نکنید. از نسبتهای تفکر به طور محدود استفاده کنید، به ویژه زمانی که از نقطه نظر نزدیک مینویسید. در صورت لزوم، از ایتالیک یا یک پاراگراف جداگانه برای جدا کردن مونولوگ درونی استفاده کنید.
تعادل و ظرافت. سعی کنید تعادلی بین دیالوگ، عمل و مونولوگ درونی برقرار کنید. اجازه دهید احساسات شخصیتها توصیفها و اعمال شما را رنگآمیزی کند و تجربهای یکپارچه و غوطهور برای خواننده ایجاد کند.
8. ضربهها: عمل بلندتر از کلمات صحبت میکند
هدف ضربهها. ضربهها توصیفهای عمل فیزیکی هستند که به واقعیت دیالوگ زمین میزنند، سرعت را متنوع میکنند و ویژگیهای شخصیت را فاش میکنند. آنها معادل ادبی آنچه در تئاتر به عنوان "کار صحنه" شناخته میشود، هستند.
اجتناب از استفاده بیش از حد از ضربهها. تعداد زیاد ضربهها میتواند جریان دیالوگ را مختل کند و نوشتار را تکهتکه کند. از آنها به طور معقول استفاده کنید تا لحظات کلیدی را تأکید کنید یا حس ریتم را فراهم کنید.
ضربههای تازه و منحصر به فرد. از کلیشهها و اعمال تکراری پرهیز کنید. به دنبال ضربههای اصلی و فاشکننده باشید که شخصیتها و احساسات آنها را روشن کند.
9. جدایی: فضای سفید خوانایی را افزایش میدهد
جذابیت بصری. پاراگرافهای طولانی و متراکم را بشکنید تا فضای سفیدی در صفحه ایجاد کنید. این کار نوشتار را بصریتر و کمتر ترسناک برای خواننده میکند.
سرعت و تنش. پاراگرافبندی مکرر میتواند به دیالوگ شتاب و حرکت ببخشد، در حالی که پاراگرافهای طولانیتر میتوانند حال و هوای آرامتری ایجاد کنند. از طول پاراگراف برای کنترل سرعت و تنش داستان خود استفاده کنید.
دیالوگ و سخنرانیها. برای هر گوینده در یک دیالوگ، یک پاراگراف جدید شروع کنید. اجازه دهید شخصیتها یکدیگر را قطع کنند و از سخنرانیهای طولانی و بدون وقفه پرهیز کنید، مگر اینکه هدف خاصی داشته باشند.
10. یک بار کافی است: از تکرار ناخواسته پرهیز کنید
تحقیر و ضعف. از تکرار اطلاعات یا ویژگیهای شخصیت به طور غیرضروری پرهیز کنید. این میتواند خوانندگان را تحقیر کند و نوشتار شما را ضعیف جلوه دهد.
تقویت، نه رقیق کردن. وقتی سعی میکنید همان تأثیر را دو بار به دست آورید، تلاش ضعیفتر احتمالاً قدرت تلاش قویتر را تضعیف میکند. بر روی یک بار انجام دادن و انجام دادن آن به خوبی تمرکز کنید.
ظرافت و قدرت. از تناسب برای کنترل واکنش خوانندگان خود استفاده کنید. بر روی توسعههای داستانی که میخواهید به عنوان یک سورپرایز بیایند، زمان کمتری صرف کنید و بر روی عناصری که میخواهید تأکید کنید، زمان بیشتری صرف کنید.
11. پیچیدگی: ظرافت و مهارت در مکانیک
هدف از این کار دقیق و آگاهانه این است که رمانی یا مجموعه داستان کوتاه تولید کنید که به نظر برسد هیچ زحمتی در تولید آن وجود نداشته است.
اجتناب از ساختارهای تکراری. از عبارات بیش از حد استفاده شده مانند "دستکشهایش را درآورد، او..." و "وقتی که دستکشهایش را درآورد..." پرهیز کنید. این ساختارها میتوانند نوشتار شما را آماتور جلوه دهند.
افعال و قیدهای قوی. افعال و قیدهای ضعیف را با افعال قویتر و خاصتر جایگزین کنید. این کار به نوشتار شما قدرت و دقت میبخشد.
استفاده مدرن از ویرگول. جملات کوتاه را با ویرگول به جای نقطه به هم متصل کنید تا ریتمی طبیعی و پیچیدهتر ایجاد کنید.
12. صدا: امضای منحصر به فرد داستان شما
اصالت به جای تقلید. سعی نکنید سبک نویسندگان مشهور را تقلید کنید. بر روی توسعه صدای منحصر به فرد خود تمرکز کنید و به شخصیتهای خود گوش دهید و داستانهای آنها را به طور اصیل روایت کنید.
سبک به داستان خدمت میکند. بگذارید سبک شما به داستان خدمت کند، نه اینکه آن را تحتالشعاع قرار دهد. از تزیینات سبک که توجه را از طرح و شخصیتها دور میکند، پرهیز کنید.
به کار خود گوش دهید. نوشتار خود را با صدای بلند بخوانید و به بخشهایی که برای شما جذاب هستند و بخشهایی که ضعیف به نظر میرسند، توجه کنید. تفاوتها را تحلیل کنید و از آن دانش برای تصحیح صدای خود استفاده کنید.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب ویرایش خود برای نویسندگان داستان به خاطر مشاورههای عملیاش در بهبود مهارتهای نوشتن، تحسینهای زیادی را به خود جلب کرده است. خوانندگان از توضیحات واضح، مثالهای متعدد و تمرینهای مفید آن قدردانی میکنند. بسیاری از آنها این کتاب را برای نویسندگان مبتدی و باتجربه مفید دانسته و بهبودهای قابل توجهی را در آثار خود پس از بهکارگیری تکنیکهای کتاب مشاهده کردهاند. برخی انتقادات شامل تمرکز بر سبکهای نوشتاری متعارف و تکرارهای گاهبهگاه است. بهطور کلی، منتقدان این کتاب را منبعی ضروری برای نویسندگان داستان میدانند که به دنبال بهبود دستنوشتههای خود و افزایش شانس انتشار آثارشان هستند.
Similar Books






