نکات کلیدی
1. درمانهای مکمل و جایگزین: محبوب اما گیجکننده
درمانهای مکمل و جایگزین (CAM) شامل مداخلات فیزیکی، ذهنی، شیمیایی یا روانی مانند سوزندرمانی، هموپاتی، ناتروپاتی، کلاتهسازی، طب سنتی، گیاهان دارویی، درمان با دوزهای بالای ویتامین، نوتراستیکالها، دستکاری کایروپراکتیک، ماساژ، بیوفیدبک، هیپنوتیزم، یوگا، تایچی، چیگونگ و هر نوع درمان انرژی، روانی یا معنوی است که برای درمان شرایط پزشکی خاص یا علائم بیماری استفاده میشود.
استفاده گسترده، شواهد محدود. درمانهای مکمل و جایگزین شامل مجموعهای وسیع از شیوهها هستند، از تکنیکهای باستانی مانند سوزندرمانی تا رویکردهای مدرن مانند کلاتهسازی. با وجود محبوبیت آنها، بسیاری از درمانهای CAM فاقد پایه علمی محکم هستند و اثربخشی آنها همچنان موضوع بحث و جدل است. میلیونها نفر از CAM استفاده میکنند، بهویژه برای شرایط مزمن که در آنها پزشکی متعارف ناکام مانده است، اما این محبوبیت به معنای اثربخشی اثباتشده نیست.
چشمانداز متنوع. CAM شامل سیستمهای پزشکی بومی (طب سنتی چینی، آیورودا)، سیستمهای جدیدتر (ناتروپاتی، هموپاتی، کایروپراکتیک)، درمانهای معنوی/انرژی، تکنیکهای آرامش و گسترشهای علم متعارف است. این تنوع مطالعه CAM بهعنوان یک موجودیت واحد را دشوار میسازد، اما بسیاری از پزشکان خود را بخشی از یک حرکت یکپارچه میدانند.
سؤال اثربخشی. سؤال اصلی این است که آیا درمانهای CAM به دلایلی که حامیان آنها ادعا میکنند مؤثر هستند یا اینکه مزایای درکشده آنها به عوامل دیگر مربوط میشود. این کتاب شواهد علمی را بررسی میکند تا تعیین کند آیا درمانهای CAM مؤثرتر از دارونما هستند، سؤالی که نیاز به بررسی عمیقتری از ماهیت تحقیق علمی دارد.
2. اثر دارونما: بیشتر از "ذهن بر ماده"
دارونما یک ماده غیر فعال دارویی است که میتواند اثر درمانی داشته باشد اگر به بیمارانی که باور دارند درمان مؤثری دریافت میکنند، تجویز شود.
پدیدهای واقعی. اثر دارونما صرفاً "همه در ذهنتان" نیست. این یک پاسخ روانشناختی و فیزیولوژیکی واقعی به یک ماده یا روش بیاثر است. این اثر با باور یا انتظاری که درمان مؤثر خواهد بود، تحریک میشود و میتواند به اشکال مختلفی از جمله تسکین درد بروز کند.
زمینه تاریخی. اصطلاح "دارونما" قرنهاست که در پزشکی استفاده میشود، ابتدا بهعنوان راهی برای خوشحال کردن بیماران زمانی که درمان مؤثری در دسترس نبود. با این حال، تا نیمه قرن بیستم، اثر دارونما به موضوعی جدی در مطالعه علمی تبدیل نشد، بهویژه پس از کار تأثیرگذار هنری بیچر.
اهمیت گروههای کنترل. اثر دارونما یک چالش بزرگ در تحقیقات بالینی است. برای ارزیابی دقیق اثربخشی یک درمان، مقایسه آن با گروه کنترل دارونما ضروری است، جایی که شرکتکنندگان یک ماده غیر فعال یا روش جعلی دریافت میکنند. این کمک میکند تا اثرات خاص درمان از اثرات غیر خاص باور و انتظار جدا شود.
3. توهم علیت: چرا نتایج را اشتباه تفسیر میکنیم
اگر بیمار باور نداشته باشد که او درمان مؤثری دریافت میکند (یا ممکن است دریافت کند)، آنگاه هیچ اثر دارونما رخ نخواهد داد.
چالش استنباط علی. تعیین اینکه آیا یک درمان واقعاً مؤثر است نیاز به بررسی دقیق علت و معلول دارد. مغز ما بهطور طبیعی به دنبال الگوهاست، اما این میتواند منجر به تفسیرهای نادرست شود، بهویژه زمانی که با پدیدههای پیچیدهای مانند درد سر و کار داریم.
تاریخ طبیعی و بهبودی خودبخود. بسیاری از شرایط بهطور طبیعی با گذشت زمان بهبود مییابند، صرفنظر از درمان. این "تاریخ طبیعی" یک بیماری میتواند بهعنوان اثر درمانی اشتباه تفسیر شود. بهعنوان مثال، ممکن است درد یک بیمار بهطور طبیعی کاهش یابد و او را به این باور برساند که درمان CAM مسئول آن بوده است، حتی اگر اینگونه نباشد.
نقش ذهنیت. تجربیات ذهنی، مانند درد، بهطور عینی اندازهگیری دشواری دارند. آنها تحت تأثیر تفاوتهای فردی، حالات عاطفی و تمایل به خوشحال کردن آزمایشکننده قرار دارند. این موضوع نتیجهگیریهای دقیق درباره اثربخشی درمان را صرفاً بر اساس گزارشهای خودی دشوار میسازد.
4. مبارزه دانشمند: تعصب در تحقیق
موضوع دارونما به نظر میرسد که تفکر روششناختی سست را دعوت میکند.
عنصر انسانی در علم. دانشمندان، مانند همه افراد دیگر، در برابر تعصباتی که میتواند بر تحقیقات آنها تأثیر بگذارد، آسیبپذیر هستند. این تعصبات میتوانند آگاهانه یا ناآگاهانه باشند و میتوانند بر همه چیز از طراحی مطالعه تا تفسیر دادهها تأثیر بگذارند.
انواع تعصب:
- تعصب آزمایشکننده: تأثیر ناآگاهانه بر نتایج از طریق انتظارات یا تعاملات با شرکتکنندگان.
- تعصب انتشار: تمایل مجلات به ترجیح نتایج مثبت بر نتایج منفی.
- تعصب آماری: تفسیر نادرست از اهمیت آماری یا استفاده از روشهای آماری نامناسب.
- تعصب فرهنگی: تمایل برخی کشورها یا مناطق به تولید نتایج مثبت بیشتر.
نیاز به دقت. برای کاهش تعصب، ضروری است که از روشهای علمی دقیق استفاده شود، از جمله آزمایشهای کنترلشده تصادفی، دوپوشانی و تجزیه و تحلیل دقیق دادهها. با این حال، حتی بهترین مطالعات طراحیشده نیز میتوانند تحت تأثیر تعصب قرار گیرند، که اهمیت ارزیابی انتقادی را نشان میدهد.
5. قدرت دارونما: یک پاسخ بیولوژیکی واقعی
اثر دارونما هر پاسخ روانشناختی یا فیزیولوژیکی واقعی به یک ماده یا روش بیاثر یا بیربط است.
فراتر از ذهن. اثر دارونما تنها یک پدیده روانشناختی نیست؛ بلکه یک پایه بیولوژیکی واقعی دارد. تحقیقات نشان دادهاند که دارونماها میتوانند آزادسازی اپیوئیدهای درونزا، مسکنهای طبیعی بدن، را تحریک کنند. این نشان میدهد که اثر دارونما صرفاً خیالی نیست بلکه یک جزء فیزیولوژیکی ملموس دارد.
شرطیسازی کلاسیک. اثر دارونما میتواند از طریق جفتسازیهای مکرر یک درمان با یک نتیجه مثبت شرطی شود. این بدان معناست که بدن ما میتواند یاد بگیرد که به دارونما بهعنوان یک درمان فعال پاسخ دهد، حتی اگر هیچ خاصیت درمانی ذاتی نداشته باشد.
نقش انتظارات. انتظارات نقش مهمی در اثر دارونما ایفا میکنند. زمانی که ما باور داریم که یک درمان مؤثر خواهد بود، بدن ما بیشتر احتمال دارد که بهطور مثبت پاسخ دهد. این موضوع قدرت ارتباط ذهن و بدن و اهمیت رابطه درمانی را برجسته میکند.
6. CAM در برابر دارونما: یک رویارویی علمی
آیا هیچ درمان پزشکی مکمل و جایگزین مؤثرتر از دارونما است؟
سؤال اصلی. سؤال مرکزی این کتاب این است که آیا درمانهای CAM مزایایی فراتر از آنچه به اثر دارونما نسبت داده میشود، ارائه میدهند. این نیاز به مقایسه دقیق درمانهای CAM با کنترلهای معتبر دارونما دارد.
چالش دارونماهای CAM. ایجاد دارونماهای معتبر برای درمانهای CAM اغلب دشوار است. بهعنوان مثال، در آزمایشهای سوزندرمانی، سخت است که شرکتکنندگان را کور کنیم، زیرا آنها میتوانند احساس کنند که سوزنها وارد میشوند. این موضوع جداسازی اثرات خاص درمان از اثرات غیر خاص دارونما را دشوار میسازد.
شواهد تا کنون. آزمایشهای کنترلشده با کیفیت بالا بهطور مداوم نتوانستهاند نشان دهند که درمانهای CAM مؤثرتر از دارونماها هستند. این موضوع نشان میدهد که مزایای درکشده CAM ممکن است عمدتاً به اثر دارونما و سایر عوامل مزاحم مربوط باشد.
7. اصل صرفهجویی: انتخاب سادهترین توضیح
اگر چیزی شبیه به یک مرغابی به نظر برسد و مانند یک مرغابی جیکجیک کند، احتمالاً یک مرغابی است.
تیغ اوکام. هنگامی که با توضیحات متضاد مواجه میشویم، معمولاً سادهترین آن بهترین است. این اصل، که به تیغ اوکام معروف است، پیشنهاد میکند که ما باید توضیحاتی را که نیاز به کمترین فرضیات دارند، ترجیح دهیم.
اعمال صرفهجویی به CAM. هنگام مقایسه مکانیسمهای پیشنهادی عمل برای درمانهای CAM با اثر دارونما، اثر دارونما معمولاً نیاز به فرضیات کمتری دارد. بهعنوان مثال، اثر دارونما به مکانیسمهای فیزیولوژیکی خوب-established وابسته است، در حالی که بسیاری از درمانهای CAM انرژیها یا مسیرهای اثباتنشده را فراخوانی میکنند.
بار اثبات. بار اثبات بر عهده کسانی است که ادعا میکنند یک درمان مؤثر است. اگر یک درمان نتواند نشان دهد که مؤثرتر از دارونما است، آنگاه سادهترین توضیح این است که مزایای درکشده آن به اثر دارونما مربوط میشود.
8. اهمیت شفافیت و تفکر انتقادی
آنچه من در این کتاب سعی دارم انجام دهم، این است که نشان دهم چگونه میلیونها انسان باهوش میتوانند درست باشند زمانی که نتیجهگیری میکنند که علائم آنها به محض دریافت درمان پزشکی مکمل و جایگزین تسکین یافته است، اما نادرست باشند زمانی که نتیجهگیری میکنند که این تسکین به خود درمان مربوط میشود.
نیاز به سواد علمی. درک اصول تحقیق علمی برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه در مورد مراقبتهای بهداشتی ضروری است. این شامل شناسایی محدودیتهای تجربه شخصی، اهمیت گروههای کنترل و پتانسیل تعصب است.
نقش شفافیت. شفافیت در تحقیق برای ایجاد اعتماد و اطمینان از پاسخگویی ضروری است. این شامل گزارش واضح روشها، نتایج و محدودیتها و همچنین افشای هرگونه تضاد منافع بالقوه است.
ارزیابی انتقادی. مهم است که به تمام ادعاهای بهداشتی با مقداری شک و تردید نزدیک شویم. این به معنای پرسش، ارزیابی شواهد و احتیاط در برابر ادعاهایی است که به نظر میرسد بیش از حد خوب هستند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب علم داروی مار یک بررسی انتقادی از پزشکی مکمل و جایگزین (CAM) توسط بیواستاتیستیکدان R. Barker Bausell است. این کتاب به بررسی اثر دارونما، روشهای تحقیق و کمبود شواهد علمی پشتیبانکننده درمانهای CAM میپردازد. در حالی که برخی از خوانندگان آن را آموزنده و روشنگر یافتند، دیگران لحن آن را تحقیرآمیز توصیف کردند. بوسل نتیجهگیری میکند که درمانهای CAM هیچگونه اثربخشی بیشتری نسبت به دارونما ندارند، هرچند که به پتانسیلهای مثبت آنها اذعان میکند. این کتاب به خاطر تحلیل جامع خود از روشهای تحقیق علمی مورد تحسین قرار گرفته، اما به خاطر نگرش تحقیرآمیزش نسبت به پزشکی جایگزین مورد انتقاد قرار گرفته است.