نکات کلیدی
1. شخصیتها قلب داستانگویی هستند که توسط خواسته و تعارض هدایت میشوند
خواسته، کورهای است که شخصیت را شکل میدهد زیرا بهطور ذاتی تعارض ایجاد میکند.
شخصیتها از طریق خواسته زنده میشوند. در هسته هر شخصیت جذاب، یک خواسته عمیق وجود دارد که اعمال و تصمیمات آنها را هدایت میکند. این خواسته تعارض ایجاد میکند، زیرا جهان بهراحتی برای برآورده کردن خواستههای ما طراحی نشده است. پیگیری خواسته، شخصیتها را وادار به تغییر، سازگاری و کاوش عمیقتر در درون خود میکند و ماهیت واقعی آنها را آشکار میسازد.
تعارض شخصیت را نمایان میسازد. زمانی که شخصیتها با موانع در پیگیری خواستههای خود مواجه میشوند، مجبور به اتخاذ تصمیماتی میشوند که هویت آنها را تعریف میکند. این لحظات تعارض و تصمیمگیری است که شخصیتها را برای خوانندگان واقعی و قابل ارتباط میسازد. با قرار دادن شخصیتها در موقعیتهای چالشبرانگیز، به آنها اجازه میدهید تا نقاط قوت، ضعف و عمقهای پنهان خود را نمایان کنند.
- انواع خواسته:
- هدف بیرونی (هدف ملموس)
- نیاز درونی (خواسته عاطفی یا روانی)
- منابع تعارض:
- موانع خارجی (شخصیتهای دیگر، جامعه، طبیعت)
- درگیریهای درونی (ترس، تردید، معضلات اخلاقی)
2. شخصیتها را از طریق صحنهها توسعه دهید، نه توصیفهای ایستا
ما با تکرار دادههای بیولوژیکی با یک فرد جدید آشنا نمیشویم؛ بلکه از طریق تعامل با آنها—بهویژه در زمانهای عاطفی، غیرقابل پیشبینی یا دشوار—با آنها آشنا میشویم.
نشان دهید، نه بگویید. بهجای تکیه بر توصیفهای ایستای شخصیت یا بیوگرافیها، شخصیتهای خود را از طریق صحنههای پویا زنده کنید. صحنهها به خوانندگان اجازه میدهند تا اعمال، واکنشها و تعاملات شخصیت را بهطور مستقیم تجربه کنند و تصویری زنده و جذاب ارائه دهند.
لحظات عاطفی شخصیت واقعی را نمایان میسازد. بر ایجاد صحنههایی تمرکز کنید که شخصیتهای شما را در موقعیتهای عاطفی پرتنش قرار میدهد. این لحظات با ریسک بالا و احساسات شدید، زمانی است که شخصیتها خود واقعیشان را نمایان میکنند و آنها را برای خوانندگان به یادماندنیتر و قابل ارتباطتر میسازد.
- صحنههای کلیدی برای توسعه:
- لحظات ترس، شجاعت و آسیبپذیری
- موارد تعارض و تصمیمگیری
- تعاملات با شخصیتهای دیگر که روابط و انگیزهها را نمایان میسازد
- عناصر قابلگنجاندن در صحنههای نمایانگر شخصیت:
- دیالوگهایی که شخصیت و صدای آن را نشان میدهد
- اعمال و واکنشهایی که ارزشها و باورها را نشان میدهد
- افکار و احساسات درونی که بینشهایی درباره ذهنیت شخصیت ارائه میدهد
3. از پنج سنگبنای شخصیتپردازی دراماتیک استفاده کنید
بیشتر از هر یک از دیگر ملاحظات مطرحشده در این کتاب، این پنج نگرانی کلید هر شخصیت جذاب هستند.
پنج سنگبنای شخصیتها پایهای را فراهم میکند. برای ایجاد شخصیتهای واقعاً جذاب، بر توسعه این پنج جنبه کلیدی تمرکز کنید:
- خواسته: شخصیت چه چیزی میخواهد یا نیاز دارد؟
- تعارض: چه چیزی در راه دستیابی به خواسته آنها قرار دارد؟
- آسیبپذیری: نقاط ضعف یا ترسهای شخصیت چیست؟
- رازها: شخصیت چه چیزی را از دیگران یا خود پنهان میکند؟
- تناقضات: شخصیت چه ویژگیها یا باورهای متضادی دارد؟
تعادل و عمق از طریق سنگبنای شخصیتها. با پرداختن به هر یک از این عناصر، شخصیت چندبعدی ایجاد میکنید که واقعی و پیچیده به نظر میرسد. تعامل بین این جنبهها تعارضهای درونی و بیرونی ایجاد میکند که داستان را پیش میبرد و خوانندگان را درگیر نگه میدارد.
- مثالهایی از تعامل سنگبنای شخصیتها:
- خواسته یک شخصیت ممکن است با آسیبپذیریهای او در تضاد باشد
- رازها میتوانند تناقضاتی در رفتار شخصیت ایجاد کنند
- آسیبپذیریها ممکن است ناشی از تعارضات گذشته یا خواستههای پنهان باشند
4. شخصیتهای پیچیده با تناقضات و آسیبپذیریها ایجاد کنید
تناقضات بهطور غریزی کنجکاوی ما را برمیانگیزند—ما نمیتوانیم خود را کنترل کنیم—و بنابراین، در شخصیتپردازی، ابزاری مفید فراتر از ملاحظات واقعگرایی یا نوآوری فراهم میکنند.
پیچیدگی انسانی را بپذیرید. انسانهای واقعی پر از تناقضات هستند و شخصیتهای شما نیز باید همینطور باشند. این تعارضات درونی و ویژگیهای متضاد، شخصیتها را واقعیتر و جالبتر میسازد. تناقضات میتوانند فیزیکی، شخصیتی یا رفتاری باشند و عمق و ظرافتی به شخصیتپردازی شما اضافه کنند.
آسیبپذیری ارتباط ایجاد میکند. زمانی که شخصیتها نقاط ضعف، ترسها یا نواقص خود را نشان میدهند، خوانندگان بیشتر احتمال دارد با آنها همدلی کنند. آسیبپذیری شخصیتها را انسانی میکند و آنها را قابل ارتباط میسازد، حتی زمانی که کاملاً دوستداشتنی نیستند. همچنین فرصتهایی برای رشد و تحول در طول داستان ایجاد میکند.
- انواع تناقضات:
- فیزیکی (مثلاً، یک مرد سختگیر با صدای نازک)
- شخصیتی (مثلاً، یک فرد اجتماعی که بهطور مخفیانه خجالتی است)
- رفتاری (مثلاً، یک فرد مهربان که گاهی اوقات بهطرز بیرحمانهای عمل میکند)
- راههای نشان دادن آسیبپذیری:
- محدودیتهای فیزیکی یا بیماری
- زخمهای عاطفی یا تروماهای گذشته
- ترسها و ناامنیها
- لحظات بیپناهی یا عدم قطعیت
5. یک قهرمان جذاب و رقبای معنادار بسازید
از آنجا که قهرمان بر اساس تعارضی که بر آن غلبه میکند سنجیده میشود، یک رقیب مبهم، سطحی، کاریکاتوری یا بهطور کلی غیرقابلباور تنها میتواند هر موفقیتی را که قهرمان بهدست میآورد کاهش دهد.
یک قهرمان با عمق ایجاد کنید. شخصیت اصلی شما باید خواستههای واضح، آسیبپذیریهای قابل ارتباط و ظرفیت برای رشد داشته باشد. آنها باید با تعارضات خارجی و داخلی مواجه شوند که در طول داستان آنها را به چالش میکشد. از ساختن قهرمانانی که خیلی کامل یا ایستا هستند خودداری کنید؛ بلکه به آنها نقصها و فضایی برای توسعه بدهید.
رقبای شایسته را توسعه دهید. آنتاگونیست یا نیروی مخالف باید بههمان اندازه که قهرمان توسعهیافته است، توسعهیافته باشد. به آنها انگیزههای جذاب، توجیهاتی برای اعمالشان و آسیبپذیریهای خودشان بدهید. هرچه رقیب قویتر و پیچیدهتر باشد، تعارض و حلوفصل آن رضایتبخشتر خواهد بود.
- عناصر کلیدی یک قهرمان قوی:
- خواستهها و اهداف واضح
- تعارضات داخلی و خارجی
- ظرفیت برای رشد و تغییر
- نقصها و آسیبپذیریهای قابل ارتباط
- ویژگیهای رقبای جذاب:
- انگیزههای خوب توجیهشده
- شخصیتهای پیچیده با آسیبپذیریهای خودشان
- توانایی به چالش کشیدن قهرمان در سطوح مختلف
6. از شخصیتهای ثانویه برای افزایش عمق داستان استفاده کنید
شخصیتهای ثانویه بخشی از یک سنت دراماتیک طولانی هستند و بنابراین انتظارات خوانندگان و تماشاگران را ایجاد میکنند. هرچه بیشتر بتوانید آنها را در فردیت منحصر به فردشان ببینید، بهتر میتوانید بر آن انتظارات غلبه کنید، آنها را تضعیف کنید یا حتی به آنها خیانت کنید و بنابراین شگفتی ایجاد کنید.
شخصیتهای ثانویه چندین هدف را خدمت میکنند. آنها میتوانند جنبههای مختلف قهرمان را نمایان کنند، تضاد یا حمایت فراهم کنند و به داستان عمق ببخشند. با دادن شخصیت و نقش منحصر به فرد به هر شخصیت ثانویه، داستانی غنیتر و قابلباورتر ایجاد میکنید.
از کلیشهها و کلیشههای رایج پرهیز کنید. در حالی که شخصیتهای ثانویه ممکن است برخی از عملکردهای روایی خاص را برآورده کنند، تلاش کنید تا آنها را بهعنوان افراد واقعی احساس کنید نه شخصیتهای کلیشهای. به آنها خواستهها، تعارضات و ویژگیهای خاصی بدهید تا آنها را به یادماندنی و معنادار برای داستان بسازید.
- انواع شخصیتهای ثانویه:
- روح (شخصیتی از گذشته که بر حال تأثیر میگذارد)
- بازگشتکننده (شخصیتی که قهرمان را وادار به مواجهه با مسائل میکند)
- همپیمان حیاتی (شخصیتی که از قهرمان حمایت میکند)
- وزن متقابل (شخصیتی که به سفر قهرمان مخالفت میکند یا آن را پیچیده میکند)
- راههای توسعه شخصیتهای ثانویه:
- به آنها صداها و شخصیتهای متمایز بدهید
- پیشینههایی فراهم کنید که اعمال آنها را توجیه کند
- زیرپلاتهایی ایجاد کنید که خواستهها و تعارضات خودشان را نشان دهد
7. تسلط بر نقطه نظر و صدا برای زنده کردن داستان خود
انتخاب نقطه نظر: سه سوال کلیدی
- چرا این داستان روایت میشود؟
- چه کسی صلاحیت روایت آن را دارد؟
- چگونه باید روایت شود؟
نقطه نظر مناسب را انتخاب کنید. دیدگاهی که از آن داستان خود را روایت میکنید تأثیر زیادی بر نحوه تجربه آن توسط خوانندگان دارد. مزایا و محدودیتهای روایت اول شخص، سوم شخص و دانای کل را در نظر بگیرید. هر نقطه نظر فرصتهای متفاوتی برای ایجاد صمیمیت، حفظ تعلیق و افشای اطلاعات ارائه میدهد.
صدای متمایز را توسعه دهید. صدای نویسنده شما ترکیب منحصر به فردی از سبک، جهانبینی و نگرش شماست که در نوشتار شما نمایان میشود. این همان چیزی است که کار شما را بهطور قابل شناسایی متعلق به خودتان میسازد. صدای خود را با خواندن گسترده، تمرین مداوم و وفاداری به دیدگاهها و تجربیات خود پرورش دهید.
- عوامل قابلتوجه هنگام انتخاب نقطه نظر:
- سطح مطلوب صمیمیت با شخصیتها
- مقدار اطلاعاتی که میخواهید افشا یا پنهان کنید
- دامنه داستان (صمیمی در مقابل وسیع)
- تکنیکها برای توسعه صدا:
- نویسندگانی که به آنها علاقه دارید را بخوانید و مطالعه کنید
- در سبکها و صداهای مختلف نوشتن تمرین کنید
- به ریتم، واژگان و لحن در نوشتار خود توجه کنید
- بهطور مداوم بنویسید تا صدای منحصر به فرد خود را پیدا و پالایش کنید
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب هنر شخصیتپردازی نقدهای بسیار مثبتی دریافت کرده است و به خاطر رویکرد جامعش در توسعه شخصیت مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از دیدگاههای کوربت، تمرینهای عملی و مثالهای متنوع از ادبیات و فیلم قدردانی میکنند. بسیاری آن را منبعی ضروری برای نویسندگان میدانند و به عمق و کاربردی بودن آن اشاره میکنند. برخی سبک نوشتاری را گاهی خشک یا متظاهرانه میدانند و عدهای با جنبههای فلسفی آن مشکل دارند. بهطور کلی، منتقدان کتاب را به خاطر جامعیت و تواناییاش در بهبود فرآیند نوشتن تحسین میکنند.