Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
The Concept of Mind

The Concept of Mind

توسط Gilbert Ryle 1949 348 صفحات
3.93
1k+ امتیازها
گوش دادن
Try Full Access for 7 Days
Unlock listening & more!
Continue

نکات کلیدی

۱. «عقیده رسمی» یک خطای دسته‌بندی است

این عقیده، حقایق زندگی ذهنی را چنان نشان می‌دهد که گویی به یک نوع یا دسته منطقی تعلق دارند، درحالی‌که در واقع به دسته‌ای دیگر تعلق دارند.

اشتباه بنیادین. رایل معتقد است دیدگاه غالب درباره ذهن که عمدتاً از دکارت نشأت گرفته و به «عقیده رسمی» یا «روح در ماشین» مشهور است، اساساً نادرست است. این دیدگاه ذهن و بدن را دو جوهر یا قلمرو متمایز می‌داند — یکی فیزیکی و عمومی، دیگری ذهنی و خصوصی — که به نحوی با هم تعامل دارند. این یک «خطای دسته‌بندی» است.

نمونه‌های روشن‌کننده. خطای دسته‌بندی زمانی رخ می‌دهد که فرد اجزای جداگانه را می‌فهمد اما اشتباهاً فرض می‌کند کل به همان دسته اجزا تعلق دارد.

  • دیدن کالج‌ها، کتابخانه‌ها و دپارتمان‌ها و سپس پرسیدن «اما دانشگاه کجاست؟»
  • دیدن گردان‌ها، باتری‌ها و اسکادران‌ها و سپس پرسیدن «اما تقسیم کی ظاهر می‌شود؟»
  • دیدن بازیکنان بولینگ، باتسمَن‌ها و فیلدرها و سپس پرسیدن «اما چه کسی روحیه تیمی را ایجاد می‌کند؟»

نمایش نادرست زندگی ذهنی. عقیده رسمی خطای مشابهی مرتکب می‌شود وقتی مفاهیم ذهنی (مانند دانستن، باور داشتن، خواستن) را در دسته منطقی نادرستی قرار می‌دهد. فرض می‌کند این‌ها به رویدادها یا فرآیندهای پنهان و خصوصی اشاره دارند که مشابه رویدادهای فیزیکی‌اند، درحالی‌که در واقع توصیف‌کننده روش‌هایی هستند که مردم به صورت عمومی و خصوصی رفتار می‌کنند. این منجر به مشکلات حل‌نشدنی مانند تعامل ذهن و بدن و چگونگی شناخت ذهن‌های دیگر می‌شود.

۲. دانستن چگونه با دانستن آن متفاوت است

عمل هوشمندانه فرزند نظریه نیست.

مهارت فقط نظریه نیست. رایل به افسانه «عقل‌گرایی» می‌تازد که ادعا می‌کند اعمال هوشمندانه ناشی از اعمال فکری قبلی درباره قواعد یا گزاره‌ها («دانستن آن») است. او استدلال می‌کند که «دانستن چگونه» (مهارت، شایستگی) نوعی دانش متمایز است که قابل تقلیل به «دانستن آن» (دانش گزاره‌ای) نیست.

استدلال بازگشت بی‌پایان. اگر هر عمل هوشمندانه نیازمند عمل فکری قبلی باشد، آن عمل فکری نیز باید هوشمندانه انجام شود که خود نیازمند عمل فکری قبلی دیگری است و این روند به بی‌نهایت می‌رسد.

  • برای عمل هوشمندانه، ابتدا باید قاعده‌ای را هوشمندانه در نظر بگیرم.
  • برای در نظر گرفتن هوشمندانه قاعده، باید قاعده‌ای درباره در نظر گرفتن قواعد به صورت هوشمندانه داشته باشم.
  • و همین‌طور ادامه دارد...

روش، نه علت. آنچه عمل را هوشمندانه می‌کند، علت ذهنی پنهان نیست، بلکه روش یا روند خود عمل است. اجرای هوشمندانه یعنی عاملی که معیارها را به کار می‌گیرد، اشتباهات را اصلاح می‌کند و از تجربه می‌آموزد، چه بتواند قواعد را بیان کند یا نه. دانستن چگونه انجام کاری، یک گرایش و ظرفیت است که در اجرا به کار می‌رود، نه عملی نظری و مخفی.

۳. افسانه اراده و خواست‌ها

عقیده درباره خواست‌ها فرضیه‌ای علّی است که به اشتباه پذیرفته شده چون تصور می‌شد پرسش «چه چیزی حرکت بدنی را ارادی می‌کند؟» پرسشی علّی است.

اعمال درونی فرضی. مفهوم سنتی «اراده» و «خواست‌ها» هدف بعدی است. خواست‌ها به عنوان اعمال ذهنی ویژه یا نیرویی تصور می‌شدند که نیت‌ها را به حرکات بدنی تبدیل می‌کنند و علت‌های پنهان اعمال ارادی‌اند. رایل می‌گوید این اختراعی فلسفی است، نه چیزی که در تجربه عادی یافت شود.

نبود پایه تجربی. هیچ‌کس خارج از نظریه فلسفی اعمال خود را ناشی از خواست‌ها توصیف نمی‌کند. ما خواست‌ها را گزارش نمی‌کنیم و نه قضات و والدین برای ارزیابی مسئولیت به شواهد خواست‌ها نیاز دارند.

  • آیا خواست‌ها ناگهانی‌اند یا تدریجی؟
  • آیا قوی یا ضعیف‌اند؟
  • آیا می‌توان در اجرای آن‌ها آموزش دید؟
  • هنگام خواندن شعر چند خواست انجام می‌شود؟

معمای تعامل. حتی اگر خواست‌ها وجود داشته باشند، نظریه توضیح منسجمی درباره چگونگی تأثیر این اعمال غیرمادی بر حرکات فیزیکی ارائه نمی‌دهد. این ارتباط به عنوان معما پذیرفته شده و نشان‌دهنده اشتباه فرض دو قلمرو علّی جداست. مفهوم خواست برای حل مشکلی ساخته شد که فقط از خطای دسته‌بندی اولیه ناشی شده بود («چه چیزی عمل ارادی را سبب می‌شود؟»).

۴. احساسات متنوع‌اند، نه فقط حالات درونی

من استدلال می‌کنم که واژه «احساس» حداقل برای سه یا چهار نوع مختلف به کار می‌رود که آن‌ها را «گرایش‌ها» (یا «انگیزه‌ها»)، «حالات»، «اضطراب‌ها» (یا «آشفتگی‌ها») و «احساسات» می‌نامم.

فراتر از احساسات ساده. رایل با دیدگاه همه احساسات را به عنوان حالات درونی خصوصی یا آشفتگی‌های ذهنی دانستن مخالفت می‌کند. واژه «احساس» چند نوع مفهوم متمایز را دربرمی‌گیرد که تنها یکی به معنای دقیق به احساسات اشاره دارد.

انواع «احساسات»:

  • گرایش‌ها (انگیزه‌ها): ویژگی‌های گرایشی مانند خودپسندی، وطن‌پرستی، مهربانی. این‌ها تمایل به رفتارهای خاص‌اند، نه رویدادهای مشخص یا احساسات. توضیح عمل با انگیزه مانند توضیح شکستن شیشه با شکنندگی آن است (قانون‌مند)، نه با ضربه سنگ (علّی).
  • حالات: وضعیت‌های موقتی مانند افسردگی، شادی، کج‌خلقی. این‌ها تمایل به رفتار و احساس در دامنه‌ای از حالات‌اند، نه رویدادهای منفرد یا احساسات. بودن در یک حالت، بسیاری از رفتارها و واکنش‌ها را رنگ می‌کند.
  • اضطراب‌ها (آشفتگی‌ها): اختلالاتی مانند اضطراب، هیجان، وحشت. معمولاً نتیجه تضاد انگیزه‌ها یا ناکامی اهداف‌اند و با رفتار بی‌هدف یا فلج‌شدگی مشخص می‌شوند، نه عمل هدفمند.
  • احساسات: حس‌های مشخص مانند تیر کشیدن، درد، هیجان. این‌ها رویدادهایی‌اند که اغلب با اضطراب‌ها همراه‌اند، اما خودشان انگیزه یا حالت نیستند. «درخشش غرور» احساسی است که به عنوان نشانه حالت غرور تشخیص داده می‌شود، نه خود غرور.

نه علت‌های پنهان. هیچ‌یک از این انواع «احساسات» علت‌های پنهان و خصوصی رفتار نیستند. گرایش‌ها روندهای رفتاری‌اند، حالات آسیب‌پذیری‌های موقتی، اضطراب‌ها آشفتگی‌ها و احساسات حس‌هایی هستند که اغلب نشانه اضطراب‌ها هستند. شناخت ما از احساسات دیگران از مشاهده رفتار، سخن و حالت آن‌هاست، نه استنتاج رویدادهای درونی پنهان.

۵. فهم گرایش‌ها و رویدادها

گزاره‌های گرایشی نه گزارش حالات مشاهده‌شده یا قابل مشاهده‌اند، و نه گزارش حالات نادیده یا غیرقابل مشاهده.

فراتر از حقایق ساده. بسیاری از واژه‌های توصیف‌کننده انسان‌ها به گرایش‌ها (ظرفیت‌ها، تمایلات، آسیب‌پذیری‌ها) اشاره دارند نه به رویدادها یا دوره‌های مشخص. گفتن اینکه کسی «فرانسوی می‌داند» یا «شکننده است» گزارش کاری که اکنون انجام می‌دهد یا تجربه می‌کند نیست، بلکه آنچه تحت شرایط خاص انجام می‌دهد یا تجربه خواهد کرد را بیان می‌کند.

نه رویدادهای پنهان. گزاره‌های گرایشی اغلب به اشتباه به عنوان اشاره به رویدادهای پنهان و غیرقابل مشاهده تفسیر می‌شوند (مثلاً «دانستن فرانسوی» یعنی داشتن فرآیند ذهنی مخفی «دانستن فرانسوی»). رایل می‌گوید این‌ها بیشتر مانند «بلیط استنتاج» یا «گزاره‌های قانون‌مند» هستند که اجازه پیش‌بینی و توضیح رویدادهای واقعی را می‌دهند.

  • «شکر محلول است» اجازه استنتاج می‌دهد: اگر در آب گذاشته شود، حل می‌شود.
  • «جان دو فرانسوی می‌داند» اجازه استنتاج می‌دهد: اگر به فرانسوی خطاب شود، پاسخ مناسب می‌دهد؛ اگر روزنامه فرانسوی نشان داده شود، می‌فهمد.

دسته‌بندی‌های ترکیبی. برخی گزاره‌ها جنبه‌های رویدادی و گرایشی را ترکیب می‌کنند، مانند «پرنده مهاجرت می‌کند» یا «او با دقت انجام داد». این‌ها رویدادی را با اصطلاحاتی «قانون‌مند» توصیف می‌کنند که آمادگی برای رویدادهای مرتبط دیگر را نشان می‌دهد بدون گزارش فرآیندهای پنهان اضافی. فهم این ظرایف منطقی کلید اجتناب از وسوسه اختراع رویدادهای ذهنی مخفی است.

۶. خودشناسی بدون دسترسی ویژه

رها کردن امید به دسترسی ویژه، همچنین ترس از انزواشناسی معرفتی را از بین می‌برد؛ ما تلخی‌های سولیپسیسم را با شیرینی‌های آن از دست می‌دهیم.

افسانه دید درونی. عقیده رسمی ادعا می‌کند ما دسترسی خاص و خطاناپذیری به ذهن خود از طریق «آگاهی» (هوشیاری مداوم) و «درون‌نگری» (ادراک درونی) داریم. رایل این را رد می‌کند و می‌گوید این مفاهیم بر اساس تصور نادرست ذهن به عنوان تئاتر خصوصی ساخته شده‌اند.

بدون توانایی ویژه. «آگاهی» و «درون‌نگری» به شکلی که نظریه‌پردازان توصیف می‌کنند، سردرگمی منطقی‌اند.

  • «آگاهی» به عنوان خودآگاهی به بازگشت بی‌نهایت می‌انجامد (آگاه از آگاه بودن...).
  • «درون‌نگری» به عنوان ادراک درونی نیازمند توجه همزمان دوگانه است و توضیح نمی‌دهد چگونه حالات درونی را می‌شناسیم یا معنا می‌کنیم. همچنین خطا در شناخت یا فریب خود را توضیح نمی‌دهد.

شناخت خود مانند شناخت دیگران. دانش ما از ذهن خود اساساً با دانش ما از ذهن دیگران متفاوت نیست. ما درباره خود با مشاهده رفتار، سخن (به‌ویژه سخن غیرآموخته) و واکنش‌ها می‌آموزیم، درست مانند دیگران.

  • به عادات، تمایلات و مهارت‌های خود توجه می‌کنیم.
  • کلمات و اعمال خود را تفسیر می‌کنیم.
  • اجراها و واکنش‌های خود را با دیگران مقایسه می‌کنیم.

گریزناپذیری نظام‌مند. احساس اینکه «من» گریزان است ناشی از این است که هر عمل توصیف یا نقد خود، عملی مرتبه بالاتر است که نمی‌تواند همزمان موضوع خود باشد. این ویژگی منطقی، نه جوهر پنهان، تفاوت ظاهری بین «من» و «تو» را توضیح می‌دهد.

۷. حس کردن مشاهده نیست

داشتن حس، تمرین کیفیتی از عقل یا شخصیت نیست.

مفاهیم متمایز. رایل تفاوت آشکاری بین داشتن حس (مانند قلقلک یا درخشش) و مشاهده چیزی (مانند دیدن پرنده یا کپه کاه) قائل است. نظریه داده‌های حسی به اشتباه این دو را یکی می‌گیرد و ادعا می‌کند داشتن حس یعنی مشاهده نوع خاصی از اشیاء («داده‌های حسی»).

تفاوت‌های منطقی.

  • مشاهده کاری است (نگاه کردن، اسکن کردن) یا دستاوردی (دیدن، تشخیص دادن)؛ حس کردن هیچ‌کدام نیست.
  • مشاهده می‌تواند دقیق یا بی‌دقت، موفق یا ناموفق باشد؛ حس کردن نمی‌تواند.
  • مشاهده می‌تواند انگیزه‌مند باشد؛ حس کردن نمی‌تواند.
  • مشاهده مستلزم داشتن حس است؛ داشتن حس مستلزم مشاهده نیست.

نبود «اشیاء محسوس». مفهوم «داده‌های حسی» یا «اشیاء محسوس» اختراعی فلسفی است که از خطای دسته‌بندی ناشی شده است. حس‌ها اشیایی نیستند که حتی به صورت خصوصی مشاهده شوند. سخن گفتن از مشاهده قلقلک یا نگاه گذرا بی‌معنی است.

  • «نگاه گذرای نگاه گذرا» بی‌معنی است.
  • حس‌ها اندازه، شکل یا مکان در فضا ندارند مانند اشیاء.

توصیف حس‌ها. ما حس‌ها را نه با واژگان «مرتب» حسی، بلکه با ارجاع به چگونگی ظاهر، صدا یا احساس اشیاء معمولی توصیف می‌کنیم (مثلاً «درد تیز» مانند درد ناشی از ضربه است). این نشان می‌دهد فهم ما از حس به فهم ما از جهان عمومی وابسته است، نه قلمروی خصوصی داده‌های حسی.

۸. تخیل دیدن تصاویر ذهنی نیست

به طور کلی، تصویرسازی رخ می‌دهد، اما تصاویر دیده نمی‌شوند.

فراتر از «چشم ذهن». رایل با ایده رایج که تخیل شامل دیدن یا شنیدن اشیاء غیرمادی خاص («تصاویر ذهنی»، «تصاویر شنیداری») در فضای ذهنی خصوصی است مخالفت می‌کند. این نمونه‌ای دیگر از خطای دسته‌بندی است که «دیدن در چشم ذهن» را نوعی دیدن می‌پندارد.

دیدن شباهت‌ها نیست. تخیل دیدن تصویر یا شنیدن ضبط چیزی نیست.

  • قتل نمایشی قتل نیست.
  • جیغ خیالی صدا نیست (بلند یا ضعیف).
  • تخیل بوییدن بو نیست.

ظاهر ادراک. تخیل بهتر است به عنوان ظاهر یا تصور ادراک چیزی درک شود، در حالی که واقعاً ادراک نمی‌شود. این نوعی بازی یا تظاهر است.

  • تصور هلوولین یعنی تصور دیدن هلوولین.
  • داشتن آهنگ در ذهن یعنی تصور شنیدن آن آهنگ.

اجرای پیچیده. تخیل اجرای پیچیده‌ای است، روشی برای به‌کارگیری دانش درباره چگونگی ظاهر، صدا و غیره. نیازمند یادگیری است و با نداشتن حس‌های متناظر سازگار است. زنده بودن تصویر معیار شدت حس نیست، بلکه میزان واقع‌نمایی ظاهر است.

۹. واژه‌های عقلانی محصولات را توصیف می‌کنند، نه اعمال مخفی

امیدوارم نشان دهم که واژه‌های «قضاوت»، «استنتاج»، «انتزاع» و دیگر واژه‌ها به درستی به محصولات تفکر تعلق دارند و وقتی به عنوان اعمالی که تفکر از آن‌ها تشکیل شده، گرفته می‌شوند، نادرست ترجمه می‌شوند.

کاربرد نادرست واژه‌ها. واژه‌های معرفت‌شناختی مانند «قضاوت»، «استنتاج»، «تصور» و «انتزاع» اغلب به اشتباه برای اشاره به اعمال یا فرآیندهای ذهنی مخفی و مشخصی که در حین تفکر رخ می‌دهند به کار می‌روند. رایل می‌گوید این واژه‌ها عمدتاً محصولات یا عناصر نظریه‌ها و استدلال‌های به‌دست‌آمده را توصیف می‌کنند، نه اعمال تفکر در حین انجام آن‌ها.

محصولات در برابر فرآیندها.

  • یک رساله شامل استدلال‌ها و نتایج (محصولات) است.
  • تفکر شامل کشمکش، کاوش، پرسش و پیش‌نویس (فرآیندها) است.

نه عملیات مخفی. وقتی دانشمندی نظریه‌ای منتشر می‌کند، شامل قضاوت‌ها و استنتاج‌هاست. این به معنای آن نیست که هنگام کشف نظریه، اعمال مخفی «قضاوت» و «استنتاج» را به صورت جداگانه انجام می‌داده است. این واژه‌ها ساختار منطقی نظریه نهایی یا عمل آموزشی ارائه آن را توصیف می‌کنند، نه فرآیند پیچیده خلق آن را.

تفکر به عنوان اجرای ماهرانه. تفکر شکلی از اجرای ماهرانه است، مانند بستن گره یا بازی شطرنج. شامل به‌کارگیری روش‌ها، اصلاح خطاها و حرکت به سوی هدف است. ممکن است شامل سخن گفتن درونی یا بیرونی، محاسبه یا تصویرسازی باشد، اما این‌ها بخش‌هایی از فرآیندند، نه «اعمال شناختی» جداگانه که باعث تفکر شوند. تسلط بر استدلال از طریق تمرین حاصل می‌شود، نه انجام اعمال مخفی «استنتاج».

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

3.93 از 5
میانگین از 1k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب «مفهوم ذهن» اثری بنیادین در فلسفه است که به چالش کشیدن دوگانه‌انگاری دکارت و تصور ذهن به‌عنوان موجودیتی جدا از بدن می‌پردازد. این کتاب به‌خاطر رویکرد تحلیلی و نگارش ظریف خود مورد تحسین قرار گرفته است، اما برخی منتقدان آن را تکراری و قدیمی دانسته‌اند. استدلال‌های رایل علیه نظریه «روح در ماشین» و تأکید او بر گرایش‌ها و رفتارها، تأثیرگذار شناخته شده‌اند، هرچند تحلیل‌های زبانی و گرایش‌های رفتارگرایانه‌اش مورد نقد قرار گرفته‌اند. تأثیر این کتاب بر فلسفه ذهن به رسمیت شناخته شده است، اما ارتباط آن با یافته‌های نوین علوم اعصاب مورد تردید است.

Your rating:
4.6
2 امتیازها

درباره نویسنده

گیلبرت رایل، فیلسوف برجسته‌ی بریتانیایی که در سال ۱۳۷۹ (۱۹۰۰ میلادی) به دنیا آمد، یکی از چهره‌های شاخص فلسفه زبان معمولی به شمار می‌رود. او که در دانشگاه آکسفورد تحصیل کرده بود، به عنوان استاد و سردبیر مجله‌ی «مایند» فعالیت داشت. مشهورترین اثر رایل، کتاب «مفهوم ذهن» است که در سال ۱۳۲۸ (۱۹۴۹ میلادی) منتشر شد و در آن به نقد دوگانه‌انگاری دکارت پرداخت و اصطلاح «روح در ماشین» را مطرح کرد. رویکرد او که گاه به رفتارگرایی نسبت داده می‌شود، بر تحلیل دقیق مشکلات فلسفی از طریق بررسی کاربرد زبان تأکید داشت. رایل فلسفه را نوعی نقشه‌برداری مفهومی می‌دانست که روابط منطقی میان ایده‌ها را ترسیم می‌کند. او در سال ۱۳۵۵ (۱۹۷۶ میلادی) درگذشت و تأثیری ماندگار بر فلسفه ذهن و زبان برجای گذاشت.

Listen to Summary
0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Personalized for you
Ratings: Rate books & see your ratings
100,000+ readers
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
📥 Unlimited Downloads
Free users are limited to 1
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on May 21,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Loading...