نکات کلیدی
1. توقف حرکت زنان: تعادل کار و خانواده همچنان دستنیافتنی است
"انتظار داشتم که مراقبت از کودکان با کیفیت و مقرون به صرفه به طور گسترده در دسترس باشد، مرخصی خانوادگی با حقوق قانونی باشد و پرداخت برابر برای کار برابر به واقعیت بپیوندد. انتظار نداشتم که زنان همچنان 77 سنت برای هر دلار که مردان به دست میآورند، کسب کنند."
کار ناتمام. با وجود پیشرفتهای قابل توجه در حقوق و فرصتهای زنان، تعادل کار و خانواده همچنان یک چالش بزرگ باقی مانده است. شکاف دستمزد همچنان پابرجاست و زنان تنها 77 سنت برای هر دلار که مردان به دست میآورند، کسب میکنند. این نابرابری برای مادران و زنان رنگینپوست حتی بیشتر است.
کمبود حمایت. ایالات متحده در ارائه حمایتهای حیاتی برای خانوادههای شاغل از دیگر کشورهای توسعهیافته عقب مانده است:
- عدم وجود سیاست ملی مرخصی خانوادگی با حقوق
- دسترسی محدود به مراقبت از کودکان با کیفیت و مقرون به صرفه
- گزینههای ناکافی انعطافپذیری در محیط کار
این کمبودها بسیاری از زنان را مجبور میکند بین حرفه و خانواده خود یکی را انتخاب کنند و این امر رشد شخصی و اقتصادی را محدود میکند.
2. کشورهای نوردیک در سیاستهای دوستدار خانواده و برابری جنسیتی پیشرو هستند
"از اواسط دهه 1930 نیروی محرکه تغییر جامعه به گونهای بوده است که برابری بیشتری بین مردان و زنان و ثروتمندان و فقرا وجود داشته باشد. ما به همبستگی علاقهمندیم."
حمایت جامع. کشورهای نوردیک مجموعهای از سیاستهای دوستدار خانواده را اجرا کردهاند که برابری جنسیتی و تعادل کار و زندگی را ترویج میکنند:
- مرخصی سخاوتمندانه والدین با حقوق (تا 18 ماه در برخی موارد)
- مراقبت از کودکان با کیفیت و مقرون به صرفه
- ترتیبات کاری انعطافپذیر
تغییر فرهنگی. این سیاستها منجر به:
- مشارکت بیشتر زنان در نیروی کار
- تقسیم عادلانهتر مسئولیتهای خانه و مراقبت از کودکان
- کاهش نرخ فقر کودکان (3-4% در مقایسه با 22% در ایالات متحده)
موفقیت کشورهای نوردیک نشان میدهد که سیاستهای دوستدار خانواده میتوانند به نفع افراد و جامعه به طور کلی باشند و منجر به بهرهوری اقتصادی بیشتر و رفاه اجتماعی شوند.
3. فقر کودکان در ایالات متحده به طرز نگرانکنندهای بالا است و نیاز به اقدام فوری دارد
"ما نمیتوانیم منتظر تغییر تدریجی برای کاهش این رقم بمانیم، چه از نظر اخلاقی و چه از نظر اقتصادی. چگونه کشوری که از نظر بسیاری از شاخصها ثروتمند است، میتواند چنین نرخهای بالای فقر را بپذیرد؟"
آمار شوکآور. ایالات متحده بالاترین نرخ فقر کودکان را در میان کشورهای توسعهیافته دارد، با 22%. این رقم برای کودکان رنگینپوست و آنهایی که در خانوادههای تکوالد زندگی میکنند حتی بالاتر است.
عواقب بلندمدت. فقر کودکان اثرات گستردهای دارد:
- کاهش دستاوردهای آموزشی
- نتایج بهداشتی ضعیفتر
- افزایش احتمال فقر در بزرگسالی
- کاهش بهرهوری اقتصادی (برآورد شده به 1.3% از تولید ناخالص داخلی سالانه)
نیاز فوری به اقدام. مقابله با فقر کودکان نیازمند رویکردی جامع است:
- افزایش حداقل دستمزد
- گسترش اعتبارهای مالیاتی برای خانوادههای کمدرآمد
- سرمایهگذاری در آموزش و مراقبت از کودکان در اوایل کودکی
- اجرای سیاستهای مرخصی خانوادگی با حقوق
کاهش فقر کودکان نه تنها یک ضرورت اخلاقی است بلکه برای آیندهی رفاه اقتصادی ایالات متحده نیز ضروری است.
4. انعطافپذیری در محیط کار به نفع کارکنان و کارفرمایان است
"انعطافپذیری درباره احترام متقابل بین کارفرما و کارکنان است، اما همچنین درباره تعامل است. باید برای شرکت و کارمند یک برد باشد."
راهحل برد-برد. انعطافپذیری در محیط کار، از جمله گزینههایی مانند کار از راه دور، ساعات کاری انعطافپذیر و اشتراک شغل، به نفع کارکنان و کارفرمایان است:
برای کارکنان:
- بهبود تعادل کار و زندگی
- کاهش استرس و فرسودگی
- افزایش رضایت شغلی
برای کارفرمایان:
- نرخهای بالاتر نگهداشت کارکنان
- افزایش بهرهوری
- دسترسی به نیروی کار گستردهتر
چشمانداز در حال تغییر. با پذیرش بیشتر شرکتها از سیاستهای کار انعطافپذیر، آنها شاهد مزایای ملموسی هستند:
- کاهش هزینههای فضای اداری
- کاهش نرخ غیبت
- بهبود تعامل و وفاداری کارکنان
برای به حداکثر رساندن مزایای انعطافپذیری در محیط کار، اجرای سیاستهای واضح، ارائه فناوریهای لازم و پرورش فرهنگ اعتماد و مسئولیتپذیری ضروری است.
5. آموزش کودکان در اوایل کودکی سرمایهگذاری حیاتی برای آینده است
"یک دلار سرمایهگذاری در آموزش اولیه بازدهی هفت دلاری دارد."
بازدهی بالا. سرمایهگذاری در آموزش کودکان در اوایل کودکی مزایای بلندمدت قابل توجهی دارد:
- بهبود مهارتهای شناختی و اجتماعی
- دستاوردهای آموزشی بالاتر
- افزایش درآمدهای طول عمر
- کاهش نرخ جرم و هزینههای بهداشتی
تأثیر اقتصادی. جیمز هکمن، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، نشان داده است که آموزش کودکان در اوایل کودکی بازدهی سالانه 7-10% از طریق بهبود نتایج آموزشی، بهداشتی و اقتصادی دارد.
بستن شکاف. آموزش با کیفیت کودکان در اوایل کودکی به ویژه برای کودکان از پیشینههای محروم حیاتی است و به تساوی فرصتها و شکستن چرخه فقر کمک میکند. با این حال، دسترسی به برنامههای با کیفیت همچنان محدود است، به ویژه برای خانوادههای کمدرآمد. گسترش دسترسی به آموزش کودکان در اوایل کودکی باید یک اولویت ملی باشد تا رشد اقتصادی بلندمدت و عدالت اجتماعی تضمین شود.
6. مرخصی خانوادگی با حقوق برای رفاه اقتصادی و اجتماعی ضروری است
"تنها دو کشور در جهان پیشرفته هیچ تضمینی برای مرخصی با حقوق از کار برای مراقبت از یک نوزاد ندارند. بهار گذشته یکی از این دو، استرالیا، با ایجاد مرخصی خانوادگی با حقوق از سال 2011 از این تمایز مشکوک دست کشید. . . . ما اکنون تنها کشور ثروتمند بدون چنین سیاستی هستیم."
استثنای جهانی. ایالات متحده تنها کشور توسعهیافتهای است که سیاست ملی مرخصی خانوادگی با حقوق ندارد و در این تمایز با پاپوآ گینه نو و چند کشور دیگر شریک است.
مزایای مرخصی با حقوق:
- بهبود نتایج بهداشتی مادر و کودک
- افزایش پیوستگی نیروی کار برای زنان
- افزایش مشارکت پدران در مراقبت از کودکان
- کاهش وابستگی به کمکهای عمومی
تأثیر اقتصادی. مرخصی خانوادگی با حقوق میتواند رشد اقتصادی را تقویت کند:
- افزایش مشارکت نیروی کار
- کاهش هزینههای جابجایی برای کارفرمایان
- بهبود بهرهوری و روحیه کارکنان
چندین ایالت، از جمله کالیفرنیا، نیوجرسی و رود آیلند، برنامههای مرخصی خانوادگی با حقوق را با موفقیت اجرا کردهاند و تأثیر مثبت و امکانپذیری آنها را نشان دادهاند. یک سیاست ملی اطمینان میدهد که همه خانوادههای آمریکایی به این حمایت حیاتی دسترسی دارند.
7. زنان در نقشهای رهبری تغییرات مثبتی در سیاستهای کار و خانواده ایجاد میکنند
"تا زمانی که انعطافپذیری تنها به عنوان مسئلهای برای زنان شاغل و تنها به عنوان مسئلهای برای مادران شاغل دیده شود، نتیجه اجتنابناپذیر انحراف است. به میزانی که واقعاً چشمان خود را به این واقعیت باز کنیم که انعطافپذیری برای کارگران در تمام سبکهای زندگی، سنین، درآمدها و اعتقادات لازم است، آنگاه میگوییم این چیزی است که نیروی کار آمریکایی نیاز دارد، اما همچنین برای کسب و کار نیز خوب است."
دیدگاههای متنوع. زنان در موقعیتهای رهبری، چه در سیاست، تجارت یا دانشگاه، بینشها و تجربیات منحصر به فردی را به میز میآورند و اغلب از سیاستهای کار و خانواده که به نفع همه کارکنان است حمایت میکنند.
تغییرات ملموس. نمونههایی از زنان رهبر که تغییر ایجاد میکنند:
- اجرای ترتیبات کاری انعطافپذیر
- حمایت از مرخصی خانوادگی با حقوق
- ترویج سیاستهای مرخصی والدین بدون تبعیض جنسیتی
- فشار برای گزینههای مراقبت از کودکان با کیفیت و مقرون به صرفه
اثر موجی. با صعود بیشتر زنان به نقشهای رهبری، آنها اغلب به عنوان الگو و مربی عمل میکنند و دیگران را به حمایت از سیاستهای دوستدار خانواده ترغیب میکنند. این امر یک حلقه بازخورد مثبت ایجاد میکند و به تدریج فرهنگهای کاری و هنجارهای اجتماعی را به سمت حمایت بیشتر از تعادل کار و خانواده تغییر میدهد.
8. ساختن یک ائتلاف گسترده کلید پیشرفت در قانونگذاری کار و خانواده است
"ما باید بافت جامعه را دوباره ببافیم تا عشق و مراقبت لازم برای اعضای شکنندهتر خانوادههای خود را فراهم کنیم. محیط کار باید به گونهای بازسازی شود که با این مسئولیتها هماهنگ باشد."
ذینفعان متنوع. پیشرفت در سیاستهای کار و خانواده نیازمند ساختن یک ائتلاف گسترده است که شامل:
- سازمانهای حقوق زنان
- اتحادیههای کارگری
- رهبران تجاری
- گروههای مذهبی
- مدافعان معلولیت
- سازمانهای مراقبت از سالمندان
زمینه مشترک. با تمرکز بر منافع و ارزشهای مشترک، مانند رفاه خانواده و رفاه اقتصادی، گروههای متنوع میتوانند زمینه مشترکی پیدا کنند و یک جنبش قدرتمند برای تغییر ایجاد کنند.
استراتژیهای مؤثر:
- تأکید بر مزایای اقتصادی سیاستهای دوستدار خانواده
- به اشتراک گذاشتن داستانهای شخصی برای انسانی کردن مسائل
- استفاده از رسانههای اجتماعی و سازماندهی مردمی
- ساختن حمایت دو حزبی با بازتعریف مسائل از نظر ارزشهای خانوادگی و رشد اقتصادی
با متحد کردن صداها و منافع متنوع، مدافعان میتوانند یک مورد قویتر برای سیاستهای کار و خانواده ایجاد کنند و بر مخالفتهای منافع تثبیتشده غلبه کنند.
9. استثناگرایی آمریکایی پیشرفت در سیاستهای دوستدار خانواده را مانع میشود
"شاید ما بیش از حد درگیر استثناگرایی آمریکایی هستیم - اعتقاد به اینکه ما فوقالعاده، متفاوت و بهتر از همه هستیم، و نمیخواهیم بپذیریم که مشکلی داریم و بنابراین به نیاز به راهحل کور هستیم."
کور شده توسط غرور. اعتقاد به استثناگرایی آمریکایی اغلب مانع از یادگیری ایالات متحده از سیاستها و شیوههای موفق دیگر کشورها میشود، به ویژه در حوزه تعادل کار و خانواده.
فرضیات قدیمی. استثناگرایی آمریکایی مفاهیم قدیمی را تقویت میکند درباره:
- نقش دولت در حمایت از خانوادهها
- اهمیت فردگرایی سخت در مقابل رفاه جمعی
- اعتقاد به اینکه بازار آزاد میتواند همه مشکلات اجتماعی را حل کند
تغییر دیدگاه. برای پیشرفت در سیاستهای کار و خانواده، آمریکاییها باید:
- مناطقی را که ایالات متحده از دیگر کشورهای توسعهیافته عقب مانده است، بپذیرند
- آماده یادگیری از مدلهای موفق در دیگر کشورها باشند
- تشخیص دهند که حمایت از خانوادهها اقتصاد و جامعه را به طور کلی تقویت میکند
با فراتر رفتن از محدودیتهای استثناگرایی آمریکایی، ایالات متحده میتواند راهحلهای نوآورانهای را توسعه دهد که نیازهای منحصر به فرد خانوادههای آمریکایی را برآورده کند و در عین حال از بهترین شیوههای جهانی الهام بگیرد.
10. بازتعریف "ارزشهای خانوادگی" برای شامل حمایت از خانوادههای شاغل
"بیایید گفتار آسان 'ارزشهای خانوادگی' را به عمل سخت تبدیل کنیم. کافی است از گفتار شیرین؛ ما نتایجی میخواهیم که به ما امکان دهد والدین خوب، مراقبان خوب و کارگران خوبی باشیم."
گسترش تعریف. گفتار سنتی "ارزشهای خانوادگی" اغلب بر حفظ تعریفی محدود از خانواده تمرکز دارد. رویکردی فراگیرتر نیازهای متنوع خانوادههای مدرن و اهمیت حمایت از تعادل کار و خانواده را به رسمیت میشناسد.
اقدامات ملموس. بازتعریف ارزشهای خانوادگی برای حمایت از خانوادههای شاغل شامل:
- اجرای سیاستهای مرخصی خانوادگی با حقوق
- اطمینان از دسترسی به مراقبت از کودکان با کیفیت و مقرون به صرفه
- ترویج انعطافپذیری در محیط کار
- پرداختن به شکاف دستمزد جنسیتی
- سرمایهگذاری در آموزش کودکان در اوایل کودکی
جذابیت دو حزبی. با چارچوببندی سیاستهای کار و خانواده به عنوان ضروری برای حمایت از خانوادهها و ترویج رشد اقتصادی، مدافعان میتوانند حمایت سیاسی گستردهتری بسازند و این تصور را به چالش بکشند که این مسائل تنها حوزه پیشروان یا فمینیستها است.
تغییر فرهنگی. پذیرش تعریفی فراگیرتر از ارزشهای خانوادگی میتواند به تغییر هنجارها و انتظارات اجتماعی کمک کند و فرهنگی ایجاد کند که واقعاً نیازهای متنوع خانوادههای مدرن را ارزشگذاری و حمایت کند. این تغییر برای پیشرفت سیاستهایی که به همه خانوادهها امکان میدهد در اقتصاد امروز شکوفا شوند، حیاتی است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب برنامه جدید فمینیستی عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت کرده و میانگین امتیاز آن ۳.۷۶ از ۵ است. خوانندگان به بررسی جامع کونیین از سیاستهایی که میتواند به نفع زنان و مردان باشد، بهویژه در زمینه تعادل کار و زندگی و ابتکارات خانوادهمحور، توجه دارند. بسیاری این کتاب را آموزنده و مستدل میدانند، هرچند برخی به تکراری بودن آن و کمبود استراتژیهای عملی برای پیادهسازی انتقاد کردهاند. تمرکز کتاب بر مادران و کودکان بهعنوان یک قوت و محدودیت تلقی میشود. بهطور کلی، این کتاب برای افرادی که به فمینیسم مدرن و مباحث سیاست خانواده علاقهمندند، توصیه میشود.