نکات کلیدی
1. نابرابری درآمدی تأثیرات عمیقی بر سلامت و رفاه اجتماعی دارد
اکنون دیدهایم که تقریباً تمام مشکلاتی که در پایینترین سطح نردبان اجتماعی شایعتر هستند، در جوامع نابرابر شایعترند.
تأثیر گسترده: نابرابری درآمدی بر طیف وسیعی از نتایج اجتماعی و بهداشتی تأثیر میگذارد، از جمله:
- امید به زندگی
- سلامت روان
- سوء مصرف مواد مخدر
- عملکرد تحصیلی
- تولدهای نوجوانان
- چاقی
- نرخ خشونت و جرم
- تحرک اجتماعی
میزان تأثیرات: تفاوتها بین جوامع برابر و نابرابر قابل توجه است:
- مشکلات میتوانند 3 تا 10 برابر در کشورهای نابرابر شایعتر باشند
- این تأثیرات بر کل جمعیت اعمال میشود، نه فقط بر فقرا
- حتی کاهشهای کوچک در نابرابری میتواند بهبودهای قابل توجهی ایجاد کند
پایه شواهد: رابطه بین نابرابری و مشکلات اجتماعی توسط موارد زیر پشتیبانی میشود:
- مقایسهها در کشورهای ثروتمند و توسعهیافته
- دادهها از 50 ایالت ایالات متحده
- الگوهای سازگار در مسائل بهداشتی و اجتماعی متعدد
2. اعتماد و انسجام اجتماعی با افزایش نابرابری کاهش مییابد
به نظر میرسد برابری بیشتر زندگی اجتماعی را تقویت میکند، مردم بیشتر به یکدیگر اعتماد میکنند و در فعالیتهای اجتماعی یا جامعهای بیشتر درگیر میشوند و خشونت کمتر میشود.
فرسایش اعتماد: با افزایش تفاوتهای درآمدی، احتمال اعتماد مردم به یکدیگر کمتر میشود:
- در سوئد، 66% از مردم احساس میکنند که میتوانند به دیگران اعتماد کنند
- در پرتغال، تنها 10% معتقدند که اکثر مردم قابل اعتماد هستند
- الگوهای مشابهی در ایالتهای ایالات متحده دیده میشود
فروپاشی جامعه: نابرابری پیوندهای اجتماعی و مشارکت مدنی را تضعیف میکند:
- مردم کمتر در فعالیتهای جامعهای شرکت میکنند
- شبکههای حمایت اجتماعی تضعیف میشوند
- حس هویت مشترک و هدف مشترک کاهش مییابد
پیامدها: اعتماد پایین و انسجام اجتماعی ضعیف منجر به:
- افزایش انزوای اجتماعی
- نرخ بالاتر جرم
- کاهش تحرک اجتماعی
- نهادهای دموکراتیک کمتر مؤثر
3. مسائل سلامت روان و مصرف مواد مخدر با نابرابری بیشتر افزایش مییابد
جمعیت کشورهای ثروتمند به پایان یک سفر تاریخی طولانی رسیدهاند.
شیوع بیماریهای روانی: جوامع نابرابر نرخهای بسیار بالاتری از مشکلات سلامت روان دارند:
- در نابرابرترین کشورها، تا 26% از بزرگسالان سالانه دچار بیماری روانی میشوند
- این بیش از سه برابر نرخ در برابرترین کشورها (8%) است
انواع اختلالات: نابرابری به شدت با:
- اختلالات اضطرابی
- اختلالات خلقی
- سوء مصرف مواد
الگوهای مصرف مواد مخدر: مصرف مواد مخدر غیرقانونی در جوامع نابرابر شایعتر است:
- این امر برای مواد مخدر مانند افیونها، کوکائین، کانابیس و سایر مواد صادق است
- این رابطه هم در سطح بینالمللی و هم در میان ایالتهای ایالات متحده دیده میشود
عوامل زیرین: افزایش مسائل سلامت روان و مواد مخدر ممکن است ناشی از:
- استرس اجتماعی بیشتر و اضطراب وضعیت
- سیستمهای حمایت اجتماعی ضعیفتر
- دسترسی کمتر به منابع سلامت روان
4. سلامت جسمی و امید به زندگی در جوامع نابرابر آسیب میبیند
ایده بزرگ این است که آنچه در تعیین مرگ و میر و سلامت در یک جامعه اهمیت دارد، کمتر ثروت کلی آن جامعه و بیشتر نحوه توزیع ثروت است.
امید به زندگی: جوامع برابرتر طول عمر متوسط بیشتری دارند:
- در ایالات متحده، امید به زندگی 1.2 سال کمتر از یونان است، با وجود درآمدهای متوسط بسیار بالاتر
- فاصله بین برابرترین و نابرابرترین کشورهای توسعهیافته بیش از 4 سال است
شیبهای سلامت: تفاوتهای سلامت در تمام سطوح جامعه وجود دارد:
- حتی در میان طبقات متوسط و بالا، سلامت در کشورهای برابرتر بهتر است
- شیب اجتماعی در سلامت در جوامع نابرابر تندتر است
مسائل بهداشتی خاص: نابرابری با نرخهای بالاتر از:
- مرگ و میر نوزادان
- چاقی
- بیماری قلبی
- برخی سرطانها
مکانیسمها: نابرابری از طریق مسیرهای مختلف بر سلامت تأثیر میگذارد:
- استرس مزمن ناشی از مقایسههای اجتماعی
- کاهش انسجام و حمایت اجتماعی
- دسترسی محدود به مراقبتهای بهداشتی و منابع ارتقاء سلامت
5. عملکرد تحصیلی تحت تأثیر منفی نابرابری درآمدی قرار میگیرد
اگر میخواهیم بدانیم چرا یک کشور بهتر یا بدتر از کشور دیگر عمل میکند، اولین چیزی که باید به آن نگاه کنیم میزان نابرابری است.
دستاوردهای تحصیلی: جوامع برابرتر تمایل به نتایج تحصیلی بهتری دارند:
- نمرات متوسط بالاتر در ریاضیات و سواد
- نرخ ترک تحصیل پایینتر
- دستاورد تحصیلی کلی بهتر
شیب اجتماعی در آموزش: نابرابری تفاوتهای تحصیلی را تشدید میکند:
- تفاوتهای تندتر در عملکرد بین گروههای اجتماعی-اقتصادی
- کاهش تحرک اجتماعی از طریق آموزش
تأثیرات دوران کودکی: نابرابری از سنین پایین بر مسیرهای تحصیلی تأثیر میگذارد:
- تفاوتهای در توسعه شناختی که تا سن 3 سالگی قابل مشاهده است
- شکاف در طول سالهای تحصیلی گسترش مییابد
عوامل زیرین: نابرابری آموزش را از طریق:
- کاهش سرمایهگذاری در آموزش عمومی
- افزایش استرس و ناپایداری در محیطهای خانوادگی
- انتظارات و آرزوهای پایینتر در گروههای محروم
6. نرخ خشونت و زندانی شدن با نابرابری بیشتر افزایش مییابد
اگر نمیخواهید احساس کوچک بودن، ناتوانی، تحقیر یا حقارت کنید، اجتناب از وضعیت اجتماعی پایین کاملاً ضروری نیست، اما هرچه بالاتر در نردبان اجتماعی باشید، احساس افتخار، کرامت و اعتماد به نفس آسانتر میشود.
جرم خشونتآمیز: جوامع نابرابر نرخهای قتل بسیار بالاتری دارند:
- تا 10 برابر بالاتر در نابرابرترین در مقابل برابرترین کشورها
- الگوهای مشابهی در ایالتهای ایالات متحده مشاهده میشود
زندانی شدن: نرخهای زندانی شدن به شدت با نابرابری مرتبط است:
- ایالات متحده 576 نفر را به ازای هر 100,000 نفر زندانی میکند، در مقایسه با 40 نفر به ازای هر 100,000 نفر در ژاپن
- این امر هم نرخهای بالاتر جرم و هم سیستمهای عدالت کیفری تنبیهیتر را منعکس میکند
علل ریشهای: نابرابری از طریق:
- افزایش استرس اجتماعی و رقابت
- فرسایش اعتماد و انسجام اجتماعی
- احساس بیعدالتی و اضطراب وضعیت بیشتر
چرخه محرومیت: نرخهای بالای زندانی شدن در جوامع نابرابر:
- به طور نامتناسبی بر جوامع حاشیهنشین تأثیر میگذارد
- چرخههای فقر و طرد اجتماعی را تداوم میبخشد
- منابع عمومی را که میتوان برای پیشگیری و بازتوانی استفاده کرد، تحت فشار قرار میدهد
7. کاهش نابرابری به نفع همه است، نه فقط فقرا
اکثریت عظیم جمعیت از نابرابری بیشتر آسیب میبینند.
دستاوردهای گسترده: بهبودها از کاهش نابرابری در سراسر جامعه گسترش مییابد:
- مزایای سلامتی حتی در میان طبقات متوسط و بالا دیده میشود
- نرخهای پایینتر جرم ایمنی را برای همه بهبود میبخشد
- انسجام اجتماعی قویتر کیفیت زندگی را در همه سطوح افزایش میدهد
مزایای اقتصادی: جوامع برابرتر تمایل به داشتن:
- ثبات اقتصادی بیشتر
- تحرک اجتماعی بالاتر
- رفتار مصرفی پایدارتر
تابآوری اجتماعی: کاهش نابرابری منجر به:
- بهبود سلامت عمومی، کاهش هزینههای بهداشتی
- نتایج تحصیلی بهتر، افزایش بهرهوری نیروی کار
- نهادهای دموکراتیک قویتر و مشارکت مدنی
مزایای روانشناختی: نابرابری کمتر باعث:
- کاهش اضطراب وضعیت و استرس اجتماعی
- حس بیشتر هدف مشترک و جامعه
- بهبود کلی رفاه و رضایت از زندگی
8. تغییرات تکنولوژیکی و مالکیت کارکنان میتواند به کاهش نابرابری کمک کند
به جای اینکه صرفاً منتظر دولت باشیم تا این کار را برای ما انجام دهد، باید بلافاصله در زندگی و نهادهای جامعهمان شروع به انجام آن کنیم.
فرصتهای تکنولوژیکی: نوآوریهای دیجیتال میتوانند برابری را ترویج کنند:
- کاهش هزینههای حاشیهای برای بسیاری از کالاها و خدمات
- دسترسی گستردهتر به اطلاعات و آموزش
- مدلهای جدید برای مالکیت مشترک و همکاری
مالکیت کارکنان: دموکراتیزه کردن محیطهای کاری میتواند نابرابری را کاهش دهد:
- توزیع بهتر سود و قدرت تصمیمگیری
- رضایت شغلی و بهرهوری بیشتر
- همراستایی بیشتر بین منافع شرکتی و اجتماعی
رویکردهای سیاستی: دولتها میتوانند از این روندها از طریق:
- مشوقهای مالیاتی برای طرحهای مالکیت کارکنان
- سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال و آموزش
- بهروزرسانی مقررات برای حمایت از مدلهای اقتصادی جدید
تغییر فرهنگی: حرکت به سوی برابری نیازمند:
- تعریف مجدد موفقیت فراتر از ثروت مادی
- ترویج فرهنگ همکاری بر رقابت
- تأکید بر پایداری بلندمدت بر دستاوردهای کوتاهمدت
9. پرداختن به نابرابری برای ساختن جوامع پایدار و منسجم ضروری است
برابری بیشتر دروازهای به سوی جامعهای است که قادر به بهبود کیفیت زندگی برای همه ما و گامی اساسی در توسعه یک سیستم اقتصادی پایدار است.
پایداری محیطی: کاهش نابرابری با حفاظت از محیط زیست مرتبط است:
- فشار کمتر برای رشد اقتصادی ناپایدار
- کاهش مصرفگرایی و رقابت وضعیت
- اراده سیاسی بیشتر برای اقدام جمعی در مورد تغییرات اقلیمی
انسجام اجتماعی: جوامع برابرتر ترویج میکنند:
- حس قویتر هویت مشترک و هدف مشترک
- سطوح بالاتر مشارکت مدنی و دموکراتیک
- تحرک اجتماعی بهبود یافته و فرصتهای برابر
ثبات اقتصادی: پرداختن به نابرابری ترویج میکند:
- رشد اقتصادی متعادلتر و پایدارتر
- کاهش نوسانات مالی و ریسکهای سیستمیک
- تابآوری بیشتر در برابر شوکهای اقتصادی
چشمانداز بلندمدت: ساختن جوامع برابرتر نیازمند:
- تعهد سیاسی پایدار در طول دههها
- جنبشهای اجتماعی گسترده برای تغییر
- ادغام اهداف برابری در تمام حوزههای سیاستی
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب سطح روح دادههای قانعکنندهای ارائه میدهد که نشان میدهد برابری بیشتر درآمد با نتایج بهتر اجتماعی در زمینههای سلامت، آموزش، جرم و جنایت و موارد دیگر همبستگی دارد. بسیاری از منتقدان، استدلالهای کتاب را قانعکننده و مهم دانسته و از پژوهشهای گسترده آن تمجید کردهاند. با این حال، برخی از ارائه دادهها انتقاد کرده و احساس کردند که کتاب تکراری یا سادهسازی شده است. چندین نفر اشاره کردند که این کتاب از سیاستهای پیشرو حمایت میکند اما ممکن است شکاکان را قانع نکند. به طور کلی، بیشتر خوانندگان توافق داشتند که فرضیه اصلی کتاب مهم است، حتی اگر با جنبههایی از اجرای کتاب مشکل داشته باشند.