نکات کلیدی
1. تحلیل تکنیکال: فراتر از اصول بنیادی
در بسیاری از جنبهها، بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال تضادی وجود ندارد.
دو روی یک سکه. تحلیل تکنیکال بر قیمت، حجم و علاقه باز تمرکز دارد، در حالی که تحلیل بنیادی به بررسی عرضه، تقاضا و عوامل اقتصادی میپردازد. هر دو رویکرد به درک رفتار بازار میپردازند، اما از ابزارها و دیدگاههای متفاوتی استفاده میکنند. تحلیل تکنیکال مستقل است و تنها به دادههای بازار تکیه دارد، در حالی که تحلیل بنیادی به اطلاعات خارجی نیاز دارد.
زمانبندی کلیدی است. تحلیل بنیادی ممکن است روندهای بلندمدت را شناسایی کند، اما تحلیل تکنیکال ابزارهایی برای زمانبندی ورود و خروج ارائه میدهد. تحلیل تکنیکال بهویژه در بازارهای آتی مفید است، جایی که اهرم بالا نیاز به تمرکز بر نوسانات قیمت کوتاهمدت را ایجاب میکند.
انتظار بازار. تحلیل تکنیکال فرض میکند که بازار تمام اطلاعات شناختهشده، از جمله انتظارات رویدادهای آینده را منعکس میکند. این امر آن را به ابزاری قدرتمند برای شناسایی الگوهای تکراری و پیشبینی حرکات قیمت تبدیل میکند.
2. داده پادشاه است: درک میانگینها و توزیعها
بنابراین، محتاطترین سرمایهگذار کسی است که تنها به دنبال یک مسیر کلی از عمل است که "بهطور معمول" درست است و از اقدامها و سیاستهایی که بهطور معمول نادرست هستند، اجتناب میکند.
میانگینها کافی نیستند. در حالی که میانگینها تمایل مرکزی را ارائه میدهند، بدون درک توزیع دادهها میتوانند گمراهکننده باشند. میانگین حسابی، میانگین هندسی و میانگین هارمونیک هر یک ویژگیهای منحصر به فردی دارند و برای انواع مختلف دادهها مناسبتر هستند.
توزیع اهمیت دارد. توزیعهای فراوانی، میانهها و مدها به درک شکل و انتهای حرکات قیمت کمک میکنند. انحراف معیار میزان پراکندگی دادهها در اطراف میانگین را اندازهگیری میکند، در حالی که چولگی و کشیدگی، عدم تقارن و تیزی توزیع را کمی میکنند.
تعصب داده. مهم است که از تعصب در دادهها آگاه باشید، که میتواند از طریق نمونهگیری، وزندهی یا استفاده از روشهای تحلیلی متعدد معرفی شود. دادههای کافی برای کاهش عامل خطا و اطمینان از قابلیت اطمینان هر سیستم معاملاتی لازم است.
3. تحلیل رگرسیون: کشف روابط
تحلیل رگرسیون روشی برای اندازهگیری رابطه بین دو یا چند مجموعه داده است.
روابط خطی و غیرخطی. تحلیل رگرسیون از روشهای آماری برای تعیین رابطه بین متغیرها استفاده میکند. رگرسیون خطی بهترین خط مناسب را پیدا میکند، در حالی که روشهای غیرخطی، مانند تقریبهای منحنی، لگاریتمی و نمایی، میتوانند روابط پیچیدهتری را شناسایی کنند.
روش کمترین مربعات. روش کمترین مربعات یک تکنیک محبوب برای یافتن بهترین تناسب با حداقل کردن مجموع مربعات خطاها است. این روش میتواند برای یافتن شیب، عرض از مبدأ و ضریب همبستگی استفاده شود.
همبستگی و علیت. ضریب همبستگی قدرت یک رابطه خطی بین دو متغیر را اندازهگیری میکند که از +1 تا -1 متغیر است. با این حال، همبستگی به معنای علیت نیست و مهم است که از روابط کاذب اجتناب شود.
4. محاسبات روند: جداسازی سیگنال از نویز
هدف تمام روشهای شناسایی روند، دیدن فراتر از نویز زیرین در بازار است، آن حرکات نامنظم که به نظر بیمعنی میرسند و یافتن جهت فعلی قیمتها.
پیشبینی در مقابل پیروی. پیشبینی تلاش میکند قیمتهای آینده را پیشبینی کند، در حالی که پیروی روند فعلی را شناسایی میکند. مدلهای خودرگرسیو از قیمتهای گذشته برای پیشبینی قیمتهای آینده استفاده میکنند، اما به دلیل وابستگی به دادههای تاریخی محدود هستند.
کمترین مربعات و میانگینهای متحرک. روش کمترین مربعات میتواند برای یافتن رابطه بین زمان و قیمت استفاده شود، در حالی که میانگینهای متحرک با میانگینگیری دادههای گذشته، حرکات قیمت را هموار میکنند. انتخاب بازه زمانی برای هر دو روش حیاتی است.
تنوع در میانگینهای متحرک. تنوعهای زیادی در میانگین متحرک وجود دارد، از جمله وزنی، هندسی، هارمونیک و میانگین تعدیلشده. هر روش ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد و برای انواع مختلف دادهها مناسبتر است.
5. سیستمهای روند: به عمل درآوردن نظریه
سادهترین راه برای اجتناب از این نوسانات قیمت، استفاده از یک باند است.
سیگنالهای خرید و فروش پایه. سیستمهای روند سیگنالهای خرید را زمانی تولید میکنند که قیمتها بالای خط روند عبور کنند و سیگنالهای فروش را زمانی که قیمتها زیر آن عبور کنند. این سیگنالها میتوانند با استفاده از قیمتهای پایانی، باندها یا تأخیرها اصلاح شوند.
باندها و کانالها. باندها و کانالها برای تعریف مناطق حمایت و مقاومت در اطراف خط روند استفاده میشوند. آنها میتوانند بر اساس درصدها، مقادیر مطلق یا نوسانات باشند.
مثالهایی از سیستمهای روند. سیستم MPTDI از یک میانگین متحرک وزنی با باندی از عرضهای متغیر استفاده میکند. سیستم نوسانپذیری سیگنالهایی را بر اساس تغییرات قیمت نسبت به نوسانپذیری متوسط تولید میکند. قانون میانگین متحرک 10 روزه از یک میانگین متحرک ساده با باندی بر اساس دامنه بالا-پایین استفاده میکند.
6. مومنتوم و نوسانسنجها: اندازهگیری سرعت تغییر
مومنتوم تفاوت بین دو قیمت است که در یک بازه زمانی ثابت گرفته شدهاند.
مومنتوم به عنوان سرعت. مومنتوم نرخ تغییر قیمت را در یک بازه زمانی خاص اندازهگیری میکند. این امر به شیب یک روند قیمت مرتبط است و میتواند برای شناسایی شرایط خرید بیش از حد و فروش بیش از حد استفاده شود.
نوسانسنجها به عنوان مومنتوم نرمالشده. نوسانسنجها شاخصهای مومنتوم نرمالشده هستند که در یک بازه خاص محدود شدهاند، مانند +1 تا -1 یا 0 تا 100. مثالهایی شامل شاخص قدرت نسبی (RSI) و نوسانسنج تصادفی هستند.
واگرایی و همگرایی. واگرایی زمانی رخ میدهد که قیمتها و مومنتوم در جهتهای مخالف حرکت کنند، که نشاندهنده یک تغییر روند بالقوه است. همگرایی زمانی رخ میدهد که قیمتها و مومنتوم در یک جهت حرکت کنند، که روند را تأیید میکند.
7. فصلی بودن: ریتمهای بازار
قیمت نقطه تعادل عرضه و تقاضا است.
الگوهای ثابت. فصلی بودن به الگوهای تکراری اشاره دارد که سالانه رخ میدهند و معمولاً به چرخههای کاشت و برداشت مربوط میشوند. این الگوها میتوانند با استفاده از توزیعهای فراوانی، میانگینها، میانهها و مدها اندازهگیری شوند.
کشسانی عرضه و تقاضا. کشسانی عرضه و تقاضا عامل کلیدی در درک حرکت قیمت است. نقطه تعادل جایی است که عرضه و تقاضا به هم میرسند و این نقطه میتواند به دلیل تغییر عوامل جابهجا شود.
نمودارهای تار عنکبوتی. نمودارهای تار عنکبوتی میتوانند برای تجسم تغییر احساسات بین عرضه و تقاضا استفاده شوند و بازارهای جانبی یا نوسانات افزایشیافته را تولید کنند. مدلهایی که حرکات قیمت را توضیح میدهند باید از عوامل اصلی عرضه و تقاضا ساخته شوند.
8. تحلیل چرخه: کشف الگوهای پنهان
تغییر اصطلاحی است که باعث اضطراب زیادی میشود. با این حال، اثرات و احتمال وقوع یک اتفاق تصادفی قابل اندازهگیری است، هرچند قابل پیشبینی نیست.
اصول چرخه. چرخهها الگوهای تکراری در حرکت قیمت هستند که لزوماً سالانه نیستند. آنها میتوانند ناشی از تصمیمات تجاری، برنامههای دولتی یا عوامل رفتاری باشند.
کشف چرخه. چرخهها میتوانند با استفاده از برازش منحنیهای مثلثاتی کشف شوند که حرکت قیمت را با استفاده از امواج سینوسی و کسینوسی تقریب میزنند. تحلیل فوریه (تحلیل طیفی) روش دیگری است که چرخهها را در یک سری دادهای جدا و اندازهگیری میکند.
حداکثر آنتروپی. تحلیل طیفی حداکثر آنتروپی (MESA) تکنیکی است که نویز را از یک سری زمانی فیلتر کرده و چرخههای زیرین را نمایان میکند. این روش بهویژه برای چرخههای کوتاهمدت مفید است.
9. نمودارنگاری: تجسم رفتار بازار
بازار تمام آنچه را که دلال درباره وضعیت تجارت نساجی میداند؛ تمام آنچه را که بانکدار درباره بازار پول میداند؛ تمام آنچه را که بهترین رئیسجمهور مطلع درباره کسبوکار خود میداند، به همراه دانش او از تمام کسبوکارهای دیگر؛ میبیند و وضعیت کلی حملونقل را به گونهای میبیند که رئیسجمهور هیچ راهآهنی هرگز نمیتواند ببیند؛ در مورد محصولات کشاورزی بهتر از کشاورز یا حتی وزارت کشاورزی مطلع است.
تفسیر نمودار میلهای. نمودارهای میلهای سادهترین نمایش از بازار هستند که قیمتهای بالا، پایین و پایانی را برای هر دوره نشان میدهند. شکلهای نموداری، مانند خطوط روند، کانالها و قلهها و درهها، برای شناسایی فرصتهای معاملاتی بالقوه استفاده میشوند.
نمودارهای شمعی. نمودارهای شمعی یک روش ژاپنی برای نمودارنگاری هستند که از بدنههای سایهدار برای نمایش رابطه بین قیمتهای باز و بسته استفاده میکنند. آنها برای شناسایی الگوهای معکوس و سایر سیگنالهای معاملاتی استفاده میشوند.
حجم، علاقه باز و وسعت. حجم، علاقه باز و وسعت برای سنجش مشارکت بازار و تأیید روند قیمتها استفاده میشوند. حجم باید با روند افزایش یابد و علاقه باز باید در طول یک دوره روندی افزایش یابد.
10. حجم، علاقه باز و وسعت: سنجش مشارکت بازار
بازار اکنون از دهها صندوق بزرگ و برنامههای مدیریتی پشتیبانی میکند که سهم قابل توجهی از علاقه باز بازارهای آتی را تشکیل میدهند و عمدتاً بر اساس تصمیمات مبتنی بر "تحلیل تکنیکال" عمل میکنند.
حجم قرارداد در مقابل حجم کل. حجم قرارداد به حجم یک ماه تحویل خاص اشاره دارد، در حالی که حجم کل مجموع تمام قراردادها در یک بازار است. حجم کل برای تحلیل فعالیت کلی بازار مفیدتر است.
تفسیر استاندارد. حجم برای تأیید روند قیمتها استفاده میشود. قیمتهای در حال افزایش با حجم در حال افزایش به عنوان صعودی در نظر گرفته میشوند، در حالی که قیمتهای در حال کاهش با حجم در حال افزایش به عنوان نزولی در نظر گرفته میشوند. علاقه باز تعداد کل قراردادهای معلق را اندازهگیری میکند.
شاخصهای حجم. شاخصهای حجم، مانند حجم متوازن (OBV)، روند قیمت و حجم (PVT) و شاخص تسهیل بازار (MFI)، دادههای قیمت و حجم را ترکیب کرده و سیگنالهای معاملاتی تولید میکنند. وسعت تعداد مسائل پیشرو و در حال کاهش در بازار سهام را اندازهگیری میکند.
11. نمودارنگاری نقطه و شکل: دقت در عمل قیمت
نمودارهای نقطه و شکل محبوب هستند زیرا قوانین معاملاتی خاصی را ارائه میدهند و شکلهایی مشابه به نمودارهای میلهای و معاملات تیکری را نشان میدهند.
نقشهبرداری قیمتها. نمودارهای نقطه و شکل قیمتها را با استفاده از Xها و Oها ترسیم میکنند، به طوری که هر جعبه نمایانگر یک افزایش قیمت خاص است. جهت حرکت قیمت با ستون Xها یا Oها نشان داده میشود.
شکلهای نمودار. نمودارهای نقطه و شکل از شکلهایی مشابه به نمودارهای میلهای استفاده میکنند، مانند خطوط روند، کانالها و قلهها و درهها. با این حال، آنها دقیقتر هستند و قوانین معاملاتی خاصی را ارائه میدهند.
اندازه جعبه و معکوس. اندازه جعبه و ارزش معکوس حساسیت نمودار را تعیین میکند. اندازه جعبه و ارزش معکوس کوچکتر سیگنالهای بیشتری تولید میکند، در حالی که اندازه جعبه و ارزش معکوس بزرگتر سیگنالهای کمتری تولید میکند.
12. تکنیکهای رفتاری: عنصر انسانی در معاملات
بخش زیادی از حرکت قیمت منعکسشده در بازارهای نقدی و آتی کالا، پیشبینیکننده است؛ انتظارات از تأثیرات تحولات اقتصادی.
اندازهگیری اخبار. رویدادهای خبری میتوانند تأثیر قابل توجهی بر قیمتهای بازار داشته باشند. تأثیر اخبار میتواند با اختصاص ارزشهایی به انواع مختلف اخبار و ترکیب آنها برای بهدست آوردن یک امتیاز خالص اندازهگیری شود.
معاملات رویدادی. معاملات رویدادی بر واکنش بازار به شوکهای قیمتی تمرکز دارد. این شامل مطالعه الگوهایی است که پس از اخبار غیرمنتظره رخ میدهند و استفاده از آنها برای تولید سیگنالهای معاملاتی است.
نظر مخالف. نظر مخالف یک فلسفه معاملاتی است که به دنبال سود از اقدامات جمعیت است. این شامل اتخاذ موقعیتهای مخالف با احساسات غالب بازار است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
خوانندگان کتاب سیستمها و روشهای معاملاتی آن را جامع اما متراکم مییابند. بسیاری از آنها از وسعت و عمق این کتاب قدردانی میکنند، بهویژه برای معاملهگران با تجربه که به دنبال استراتژیهای پیشرفته هستند. برخی اشاره میکنند که این کتاب بیشتر بهعنوان یک مرجع مفید است تا یک مطالعهی کامل از ابتدا تا انتها. تمرکز فنی کتاب برای برخی جذاب است، اما ممکن است برای دیگران طاقتفرسا باشد. منتقدان از دقت و جامعیت آن در پوشش ابزارهای تحلیل تکنیکال تمجید میکنند، هرچند برخی آرزو دارند که راهنمایی بیشتری در مورد نحوهی کاربرد آنها ارائه شود. بهطور کلی، این کتاب بهعنوان یک منبع ارزشمند برای معاملهگران مبتنی بر تحلیل تکنیکال شناخته میشود، هرچند که نیاز به سرمایهگذاری زمان قابل توجهی برای بهرهبرداری کامل از آن دارد.
Similar Books









