نکات کلیدی
1. امپریالیسم مرزی: سیستمی از جابجایی و کنترل
مرز نه تنها از خشونت جلوگیری نمیکند، بلکه در واقع دلیل وقوع آن است.
آپارتاید جهانی. امپریالیسم مرزی تنها به خطوطی بر روی نقشه محدود نمیشود؛ بلکه سیستمی است که نابرابریهای جهانی را ایجاد و حفظ میکند. این سیستم شامل جابجایی انبوه مردم از طریق استعمار و سرمایهداری است، همراه با نظامیسازی مرزها برای جلوگیری از حرکت آنها. این سیستم به نفع قدرتهای غربی است که منابع و نیروی کار ارزان را تأمین میکند و در عین حال از پاسخگویی به جابجاییهایی که ایجاد میکند، خودداری میکند.
- جابجایی ناشی از:
- جنگها و اشغالهای امپریالیستی (مانند افغانستان، عراق)
- توافقهای تجاری نئولیبرال (مانند نفتا)
- تغییرات اقلیمی و تخریب محیط زیست
- مرزها تقویت میشوند تا:
- حرکت افراد جابجا شده را کنترل کنند
- منافع دولتها و شرکتهای غربی را حفظ کنند
- یک سیستم جهانی آپارتاید را حفظ کنند
فراتر از نیکوکاری. این ایده که دولتهای غربی نسبت به مهاجران نیکوکار هستند، یک افسانه است. امپریالیسم مرزی نشان میدهد که چگونه این دولتها به طور فعال شرایط جابجایی را ایجاد میکنند و سپس ورود و کرامت افرادی را که به دنبال پناه هستند، انکار میکنند. این سیستم تصادفی نیست؛ بلکه یک استراتژی عمدی برای حفظ ساختارهای قدرت جهانی است.
خشونتهای متصل. امپریالیسم مرزی یک پیوند از خشونتهای متصل است. این سیستم شامل تصرف جوامع، جرمانگاری مهاجران، استثمار نیروی کار و تقویت سلسلهمراتب نژادی است. درک این ارتباطات برای از بین بردن این سیستم ضروری است.
2. جرمانگاری مهاجرت: تولید "غیرقانونیها"
ما نباید از موضوعات بپرسیم که چگونه، چرا و تحت چه حقی میتوانند به تسلیم شدن رضایت دهند، بلکه باید نشان دهیم که چگونه روابط واقعی تسلیم، موضوعات را تولید میکند.
دولت به عنوان قربانی. جرمانگاری مهاجرت یک فرآیند عمدی است که مهاجران را به عنوان "غیرقانونی" و "مجرم" معرفی میکند که تهدیدی برای دولت هستند. این روایت توجیهی برای بازداشت، اخراج و غیرانسانی کردن مهاجران فراهم میکند، در حالی که علل ریشهای مهاجرت را پنهان میکند.
- مهاجران به عنوان:
- تهدیدی برای امنیت ملی
- مبتلا به بیماری و فریبکار
- ناقض مرزهای دولتی توصیف میشوند
شبکه زندانی. مراکز بازداشت مهاجران بخشی از یک مجموعه صنعتی زندان در حال گسترش هستند که از زندانی کردن جوامع حاشیهای سود میبرد. این سیستم تنها به مجازات محدود نمیشود؛ بلکه به کنترل، نظارت و ایجاد نیروی کار قابل دور انداختن مربوط میشود.
- شرکتهای خصوصی زندان از بازداشت مهاجران سود میبرند
- مراکز بازداشت اغلب مکانهای سوءاستفاده و نقض حقوق بشر هستند
- شبکه زندانی فراتر از زندانها به مکانیزمهای نظارت و کنترل گسترش مییابد
فراتر از سرزنش فردی. جرمانگاری مهاجرت به اقدامات فردی مربوط نمیشود؛ بلکه به نیروهای سیستمی مربوط میشود که یک سلسلهمراتب نژادی از شهروندی را ایجاد و حفظ میکند. با تمرکز بر "غیرقانونی بودن" مهاجران، دولت توجه را از نقش خود در ایجاد جابجایی و استثمار منحرف میکند.
3. سلسلهمراتب نژادی: بنیاد حذف
نژادگرایی این دیگران را از طریق تمرکز بر حقارت، انحراف و طبیعیسازی تفاوت حفظ و منتقل میکند.
سفیدی به عنوان هنجار. امپریالیسم مرزی به شدت در برتری سفیدپوستان ریشه دارد که سفیدی را به عنوان هنجار و سایر نژادها را به عنوان "دیگران" میسازد. این سلسلهمراتب نژادی تعیین میکند که چه کسی به عنوان یک شهروند مشروع شناخته میشود و چه کسی به عنوان یک بیگانه محسوب میشود.
- نژادگرایی یک فرآیند است که:
- دستهبندیهای نژادی اساسی و یکنواخت را ایجاد میکند
- استثمار و ستم بر مردم رنگینپوست را توجیه میکند
- سلسلهمراتب شهروندی را حفظ میکند
اسلامهراسی و جنگ علیه تروریسم. "جنگ علیه تروریسم" سلسلهمراتب نژادی را با هدف قرار دادن جوامع مسلمان، عرب و آسیای جنوبی بیشتر تقویت کرده است. این امر منجر به افزایش نظارت، تبعیض و ساخت این جوامع به عنوان "بیگانگان دائمی" شده است.
- مسلمانان اغلب به عنوان:
- تروریستهای بالقوه
- تهدیدی برای ارزشهای غربی
- دشمنان دولت توصیف میشوند
ابعاد جنسیتی. سلسلهمراتب نژادی همچنین دارای ابعاد جنسیتی است، به طوری که زنان رنگینپوست اغلب با اشکال منحصر به فردی از ستم مواجه هستند. گفتمان "نجات" زنان مسلمان برای توجیه جنگها و مداخلات امپریالیستی استفاده میشود، در حالی که به طور همزمان زنان مسلمان در غرب هدف قرار میگیرند.
4. استثمار نیروی کار: موتور امپریالیسم مرزی
بدون مرز، هیچ مناطق متفاوتی از نیروی کار وجود نخواهد داشت، هیچ فضایی برای تحقق سرمایه اضافی از طریق تخلیه تولید بیش از حد، هیچ راهی برای نظارت بر جمعیتهای سرکش که ممکن است بخواهند در برابر پرولتاریزه شدن مقاومت کنند، و هیچ دریچهای برای دسترسیهای سفتهبازانه وجود نخواهد داشت.
نیروی کار قابل دور انداختن. امپریالیسم مرزی با انکار وضعیت قانونی کامل به کارگران مهاجر و بدون مدرک، یک استخر از نیروی کار قابل دور انداختن ایجاد میکند. این امر به منافع سرمایهداری اجازه میدهد تا از کارگران با دستمزدهای پایین، شرایط کاری نامناسب و حداقل حمایتهای قانونی بهرهبرداری کند.
- کارگران مهاجر اغلب:
- در معرض سرقت دستمزد و سوءاستفاده قرار دارند
- از دسترسی به خدمات اجتماعی پایه محروم هستند
- مجبور به زندگی در شرایط ناامن هستند
استثمار تحت نظارت دولت. دولت نقش کلیدی در تسهیل استثمار نیروی کار مهاجر از طریق برنامههای کارگر موقت و انکار وضعیت قانونی ایفا میکند. این امر نیروی کار انعطافپذیر و قابل دور انداختن را تضمین میکند که به راحتی قابل کنترل و اخراج است.
- برنامههای کارگر موقت:
- کارگران را به کارفرمایان خاصی متصل میکند
- شرایطی مشابه بردهداری مدرن ایجاد میکند
- حقوق و حمایتهای پایهای را از کارگران سلب میکند
بازارهای کار نژادی. استثمار نیروی کار مهاجر با سلسلهمراتب نژادی در هم تنیده است. مهاجران رنگینپوست اغلب به پایینترین و خطرناکترین مشاغل محدود میشوند که وضعیت آنها را به عنوان "بیگانه" و "غیرقانونی" تقویت میکند.
5. حمایت مستقیم: ریشهدار کردن مقاومت در جامعه
فرآیند سازماندهی جامعهای از پایین—مقاومت مشترک و ساخت همبستگیها در برابر شیوههای مختلف حکمرانی که از طریق مرزها شکل میگیرد—منجر به ایجاد روابط فراملی میشود.
فراتر از نیکوکاری. کار حمایت مستقیم تنها به نیکوکاری محدود نمیشود؛ بلکه به همبستگی مربوط میشود. این شامل کار کردن در کنار مهاجران برای ارائه کمکهای عملی، ساخت جامعه و به چالش کشیدن سیستمهایی است که آنها را تحت فشار قرار میدهد.
- حمایت مستقیم شامل:
- حمایت و مشاوره حقوقی
- بسیج حمایتهای اجتماعی
- ارائه کمکهای عاطفی و مادی
- سازماندهی اقدامات عمومی و کمپینها
توانمندسازی و افزایش آگاهی. کار حمایت مستقیم تنها به برآورده کردن نیازهای فوری محدود نمیشود؛ بلکه به توانمندسازی مهاجران برای رهبری مبارزات خود و توسعه درک انتقادی از سیستمهایی که در برابر آنها میجنگند، مربوط میشود.
- کار حمایت به هدف:
- شکستن انزوا و شرم
- به چالش کشیدن روایت "غیرقانونی بودن"
- ساخت قدرت جمعی و مقاومت
عمل سیاسی. کار حمایت مستقیم ذاتاً سیاسی است. این کار به چالش کشیدن اقتدار دولت و ایجاد فضاهایی برای مهاجران به منظور تأکید بر حقوق و کرامت خود است. این یک شکل از مقاومت است که در تجربیات واقعی افرادی که بیشتر تحت تأثیر امپریالیسم مرزی قرار دارند، ریشه دارد.
6. وضعیت برای همه: پیشبینی جهانی بدون مرز
ما جهانی را تصور میکنیم و به طور فعال برای آن تلاش میکنیم که در آن همه افراد حق تأمین معیشت و توانایی فراهم کردن آن را داشته باشند، جایی که از ستم، رنج و استثمار آزاد باشیم و بتوانیم به طور معنادار در ارتباط با یکدیگر زندگی کنیم و به مادر زمین که ما را تأمین میکند، احترام بگذاریم.
فراتر از وضعیت قانونی. درخواست "وضعیت برای همه" تنها به شناسایی قانونی محدود نمیشود؛ بلکه به ایجاد جهانی مربوط میشود که در آن همه افراد حق زندگی با کرامت و امنیت را داشته باشند، صرف نظر از وضعیت مهاجرتی آنها.
- وضعیت برای همه به معنای:
- برنامههای عادیسازی برای همه مهاجران بدون مدرک
- دسترسی به خدمات پایه و حمایتهای اجتماعی
- پایان دادن به بازداشتها و اخراجها
مناطق پناهگاه. ایجاد مناطق پناهگاه راهی برای پیشبینی جهانی بدون مرز است. این فضاها جایی هستند که مهاجران بدون مدرک میتوانند به خدمات دسترسی پیدا کنند و جامعه بسازند بدون اینکه از اخراج بترسند.
- مناطق پناهگاه شامل:
- مدارس، پناهگاهها و مراکز بهداشتی
- محلهها و فضاهای اجتماعی
- مکانهایی که در آن اجرای قانون مهاجرت خوشآمد نیست
چالش کشیدن اقتدار دولت. درخواست "وضعیت برای همه" اقتدار دولت را به چالش میکشد تا تعیین کند چه کسی شایسته شهروندی و تعلق است. این درخواست ارزش و کرامت ذاتی همه انسانها را تأکید میکند.
7. لغو گواهیهای امنیتی: به چالش کشیدن قدرت دولت
خود نام و استنادهای مختلف آن، مانند "هیچ انسانی غیرقانونی نیست"، "شخصی غیرقانونی نیست" و "هیچکس غیرقانونی نیست"، تأکید میکند که همه انسانها به طور ذاتی شایسته و ارزشمند هستند و سیاستهایی که انسانها را غیرقانونی میکنند، افسانههای قانونی و اخلاقی هستند.
محاکمات مخفی. گواهیهای امنیتی ابزاری از سرکوب دولتی هستند که به دولت اجازه میدهند بدون رعایت روند قانونی، غیرشهروندان را بازداشت و اخراج کند. این محاکمات مخفی نقض حقوق بشر اساسی و تجلی اسلامهراسی و نژادپرستی هستند.
- گواهیهای امنیتی:
- اجازه بازداشت نامحدود بدون اتهام را میدهند
- به شواهد مخفی و اتهامات مبهم تکیه میکنند
- جوامع مسلمان، عرب و آسیای جنوبی را هدف قرار میدهند
مقاومت از پایین. کمپین لغو گواهیهای امنیتی گواهی بر قدرت سازماندهی از پایین است. این کمپین جوامع مختلف را گرد هم آورده تا به چالش قدرت دولت بپردازند و عدالت را برای افرادی که هدف دستگاه امنیتی قرار گرفتهاند، طلب کنند.
- این کمپین شامل:
- چالشهای حقوقی و مشاوره
- آموزش عمومی و کمپینهای آگاهی
- اقدام مستقیم و نافرمانی مدنی
فراتر از اصلاحات قانونی. کمپین لغو گواهیهای امنیتی تنها به اصلاحات قانونی محدود نمیشود؛ بلکه به چالش کشیدن منطق بنیادی قدرت دولت و روایتهای نژادپرستانه و اسلامهراسانهای که توجیهکننده استفاده از آن هستند، مربوط میشود. این یک فراخوان برای لغو دستگاه امنیتی است.
8. همبستگی بومی: استعمارزدایی از عدالت مهاجران
ما به مادر زمین تعلق داریم که هیچکس بر آن ادعایی ندارد—و جایی که هیچ مرزی وجود ندارد.
استعمار نشین. جنبشهای عدالت مهاجران باید به این نکته توجه کنند که در سرزمینهای بومی دزدیده شده فعالیت میکنند. استعمار نشین سیستمی از تصرف و نسلکشی مداوم است که باید به طور فعال به چالش کشیده شود.
- استعمار نشین شامل:
- دزدی از زمینها و منابع بومی
- تخریب فرهنگها و حکومتهای بومی
- حاشیهنشینی و ستم مداوم بر مردم بومی
فراتر از همپیمانی اختیاری. همبستگی با مبارزات بومی اختیاری نیست؛ بلکه یک جزء ضروری از عدالت مهاجران است. مهاجران رنگینپوست در استعمار نشین دخیل هستند و مسئولیت دارند که به چالش بکشند.
- همبستگی شامل:
- حمایت از جنبشهای دفاع از زمین بومی
- تقویت صداها و دیدگاههای بومی
- به چالش کشیدن بنیادهای استعماری دولت
مبارزات متصل. مبارزات برای عدالت مهاجران و خودمختاری بومی به هم مرتبط هستند. هر دو در برابر سیستمهای ستمی که به کنترل و استثمار مردم و زمین میپردازند، مبارزه میکنند.
9. مقاومت ضدسرمایهداری: پیوند مبارزات برای آزادی
کسانی که به دنبال پناه هستند، که به ندرت صدایی دارند، با این حال بدنهایی هستند که با بیعدالتیهای جهان مواجه میشوند.
سرمایهداری و جابجایی. سرمایهداری یکی از عوامل اصلی جابجایی و مهاجرت است. این سیستم شرایط فقر، نابرابری و تخریب محیط زیست را ایجاد میکند که مردم را مجبور به حرکت در جستجوی بقا میکند.
- سرمایهداری به:
- استثمار نیروی کار و منابع وابسته است
- ایجاد نیروی کار انعطافپذیر و قابل دور انداختن
- کالاییسازی زمین و طبیعت
فراتر از سازماندهی تکموضوعی. جنبشهای عدالت مهاجران باید به مبارزات گستردهتر علیه سرمایهداری، امپریالیسم و همه اشکال ستم پیوند داده شوند. این نیازمند ایجاد همپیمانی با اتحادیههای کارگری، گروههای ضدجنگ، فعالان محیط زیست و سایر جنبشهای اجتماعی است.
- مقاومت ضدسرمایهداری شامل:
- به چالش کشیدن قدرت شرکتها و مؤسسات مالی
- درخواست عدالت اقتصادی و برابری
- ایجاد سیستمهای اقتصادی جایگزین
محلی و جهانی. مقاومت ضدسرمایهداری باید هم محلی و هم جهانی باشد. این نیازمند ساخت قدرت اجتماعی در سطح محلی در حالی است که به چالش کشیدن ساختارهای جهانی سرمایهداری و امپراتوری نیز ضروری است.
10. استعمارزدایی: سفری به سوی آزادی جمعی
استعمارزدایی نیازمند ارزشگذاری حاکمیت بومی در اشکال مادی، روانی، شناختی و معنوی آن است.
فراتر از مقاومت. استعمارزدایی تنها به مقاومت در برابر ستم محدود نمیشود؛ بلکه به ایجاد جهانی جدید بر اساس اصول برابری، عدالت و خودمختاری مربوط میشود. این یک فرآیند بازپسگیری انسانیت و ارتباط ما با زمین است.
- استعمارزدایی شامل:
- از بین بردن ساختارها و ایدئولوژیهای استعماری
- بازپسگیری دانش و سنتهای بومی
- ایجاد اشکال جایگزین حکومت و روابط اجتماعی
شفا و عدالت عاطفی. استعمارزدایی نیازمند شفا از آسیبهای ناشی از استعمار و ستم است. این شامل ایجاد جوامع مراقبت است که به رفاه عاطفی
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب بازگشت به امپریالیسم مرزی به عنوان یک اثر قدرتمند و انقلابی مورد تحسین قرار گرفته که نظریه و عمل را ترکیب کرده تا به چالش امپریالیسم مرزی بپردازد و از عدالت مهاجران دفاع کند. منتقدان به تحلیل جامع والیا، بینشهای سازماندهی از پایه و چارچوبهای دکولونیالیسم اشاره میکنند. گنجاندن صداهای متنوع، روایتهای شخصی و استراتژیهای عملی سازماندهی در این کتاب مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از خوانندگان این کتاب را الهامبخش، اندیشهبرانگیز و مرتبط با جنبشهای عدالت اجتماعی کنونی میدانند. برخی به این نکته اشاره میکنند که زبان آکادمیک آن ممکن است برای خوانندگان عادی چالشبرانگیز باشد، اما به طور کلی این کتاب به عنوان یک مشارکت مهم در گفتمان حقوق مهاجران شناخته میشود.