نکات کلیدی
1. مردانگی یک سفر است، نه یک مقصد
تبدیل شدن به یک مرد، سفری آسان نیست.
چالشها و ماجراجوییها. مسیر مردانگی پر از چالشها و ماجراجوییهاست که نیاز به رشد مداوم و خودشناسی دارد. این سفر دربارهی جا افتادن نیست، بلکه دربارهی برجسته شدن با وفاداری به خود است، حتی زمانی که این به معنای رفتن در برابر هنجارهای اجتماعی باشد.
بلوغ در مقابل سن. بسیاری از مردان بدون بلوغ بزرگ میشوند و در حالی که سنشان افزایش مییابد، در ناپختگی باقی میمانند. جهان اغلب بیمسئولیتی را ترویج میکند و این کار را دشوار میسازد که از کمتر از یک مرد بودن دور شوند.
احساس رضایت در مردانگی. انتخاب "مرد بودن" ممکن است دشوار باشد، اما در نهایت رضایتبخش است. این شامل پذیرش مسئولیت، جستجوی راهنمایی و تلاش برای تبدیل شدن به کسی است که قرار است باشید.
2. درد نادیده گرفته شده مردان را به شرور تبدیل میکند
بسیاری از مردانی که مورد ظلم قرار میگیرند، شرور نیستند. با این حال، آنها به شرور تبدیل میشوند تا از تبدیل شدن به قربانی جلوگیری کنند.
قربانیان جامعه. مردان اغلب به عنوان یک مکانیزم دفاعی در برابر قربانی شدن به خواستههای اجتماعی و استانداردهای تقلبی، به شرور تبدیل میشوند. آنها تحت فشار قرار میگیرند و به طور مداوم به آنها گفته میشود که کافی نیستند، که این منجر به درونیسازی این منفینگری میشود.
انتقام در مقابل بهبودی. بسیاری از زنان به دنبال انتقام از گناهان پدرانشان هستند که باعث آسیب بیشتر میشود. مردانی که مورد ظلم قرار میگیرند، اغلب به شرور تبدیل میشوند تا از قربانی شدن جلوگیری کنند و این چرخهی آسیب را ادامه دهند.
نیاز به صدا. مردان اغلب آموزش میبینند که احساسات خود را سرکوب کنند که منجر به مشکلات درونی میشود. آنها معتقدند که زنان نمیخواهند افکار عمیق آنها را بشنوند و این باعث میشود که از باز بودن و آسیبپذیری خودداری کنند.
3. حمایت برای پیگیری رویاها ضروری است
ما همه به حمایت نیاز داریم، بهویژه زمانی که در تلاش برای انجام کاری هستیم که دوست داریم.
اهمیت تشویق. حمایت بسیار مهم است، بهویژه زمانی که در پی رویاها در دنیایی هستید که اغلب به شما میگوید که باید به کمتر از آنچه که میخواهید راضی باشید. داشتن کسی در کنار خود که شما را تشویق کند، میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
درد ناشی از عدم حمایت. بسیار دشوار است که هیچکس را نداشته باشید که واقعاً با شما جشن بگیرد، هیچکس برای به اشتراک گذاشتن لحظات و دستاوردهای ارزشمند وجود نداشته باشد. این یک غریزه انسانی است که از خبرهای خوب هیجانزده شوید و آن را به اشتراک بگذارید.
نقش شریک. شرکا باید بزرگترین طرفداران یکدیگر باشند و با استفاده از حکمت، مسیر انتخاب شده را ارزیابی کنند، اما همچنین باید حمایتکننده باشند. عدم حمایت شریک میتواند روابط را نابود کند و حتی قویترین مردان را تضعیف کند.
4. زون دوستی: زندانی از محبتهای یکطرفه
جزیرهای که به اندازه کافی خوب بودم تا کشف کنم، اما هرگز نتوانستم راهی برای خروج از آن پیدا کنم.
معضل مرد خوب. زون دوستی وجود دارد، که اغلب برای همه قابل مشاهده است به جز شخصی که در آن گرفتار است. هرگز منطقی نیست که چرا یک زن تصمیم میگیرد یک مرد خوب را کنار بگذارد و با یک مرد بد سرگرم شود، در حالی که از کیفیت رابطه شکایت میکند.
امید کاذب و ناپختگی. به نظر میرسد که آنها میخواهند عشق را تجربه کنند، اما ترجیح میدهند آن را از کسی بکشند که به طور طبیعی آن را برای آنها ندارد. من زمانی این را نشانهای از ناپختگی میدانستم، در حالی که واقعاً بازتاب مستقیم سطح بلوغ کسی نیست، بلکه مرحلهای است که آنها در درک عشق قرار دارند.
آزاد کردن خود. کسانی که در زون دوستی هستند باید یاد بگیرند که خود را آزاد کنند و درک کنند که برخی از زنان تا زمانی که مردانی که آنها را در زون دوستی قرار دادهاند، بروند، به خود نمیآیند و برخی از زنان هرگز به خود نمیآیند. باقی ماندن در کنار او با امید اینکه او برگردد ممکن است برای برخی کار کند، اما اغلب دردناک است و به افسردگی منجر میشود.
5. خیانت: دزد اعتماد و ویرانگر روابط
روزهایم پر از ناامیدی شد و شبهایم پر از خوابهای مرطوب، در استخر اشکهایم خوابیده و در حال خواب دیدن تو بودم.
پشیمانی و مسئولیتپذیری. وقتی مردی خیانت میکند، اغلب خواهان پشیمانی و بخشش فوری است، اما بدون اینکه مسئولیت انتخابهای احمقانهاش را بپذیرد. بسیاری نمیخواهند مقصر شناخته شوند و نه حاضرند عواقب آن را بپذیرند.
تغییر مقصر. این امر رایج شده است که وقتی زنی شواهدی از خیانت مردی پیدا میکند، مرد به او میگوید که جستجوی او نادرست است و تمرکز را به تصمیم او تغییر میدهد. خواستن پشیمانی و بخشش فوری بدون هیچ شکی در هر دو جنس وجود دارد، اما به عنوان مردان، ما بیشتر از آن بهرهبرداری کردهایم.
مسیر بهبودی. اگر این زن را همانطور که ادعا میکنی دوست داری، او را تنها بگذار. به او زمان بده تا بهبود یابد. هر چه بیشتر سعی کنی به او نشان دهی که متاسف هستی و آماده تغییر هستی، بیشتر او را از خود دور میکنی.
6. بخشش بدون تغییر یک پیروزی توخالی است
تو با قلبت مرا بخشیدی، اما حافظهات حساب بد انتخابهایم را نگه داشت.
توهم شانسهای دوم. نکتهای که درباره شانسهای دوم وجود دارد این است که ما همه شایسته آنها هستیم، اما در بسیاری از موارد، نه با همان شخص. این یک امر رایج است که مردم به روابط به سادگی نگاه میکنند، بیش از حد راحت میشوند و شریک خود را نادیده میگیرند.
باقیمانده درد. به عنوان مردان، ما نمیفهمیم که گاهی اوقات باقیمانده درد در قلب یک زن باقی میماند، حتی زمانی که او میگوید ما را بخشیده است. برای بسیاری از افراد تقریباً غیرممکن است که بدون نگهداشتن خاطرات و آسیبهایی که ایجاد کردهایم، ببخشند.
بخشش کامل. روابط تنها در صورتی میتوانند بازسازی شوند که بخشش کامل وجود داشته باشد؛ بخشش کامل یعنی بخشیدن و فراموش کردن. مگر اینکه تجربه را در گذشته قرار دهید و از درس آن به درستی استفاده کنید، بخشیدن تنها به یک کلمه تبدیل میشود و نه یک عمل.
7. تنهایی: یک نبرد خاموش برای مردان
آنها فکر میکنند تنها زنان هستند که برای عشق ناامید میشوند.
افسانه استقلال مردانه. اغلب بر این باورند که مردان موجوداتی نیستند که دچار تنهایی شوند، گویی این یک افسانه درباره آنهاست، در مقابل یک واقعیت مطلق برای زنان. شاید به این دلیل است که مردان کمتر احساسات خود را نشان میدهند و به ندرت نیازهای خود را بیان میکنند.
مکانیزمهای مقابله. بسیاری از مردان به بازیکن تبدیل میشوند زیرا نمیتوانند با تنهایی کنار بیایند. برای آنها بهتر است که به دنبال زنان بیشماری باشند، با آنها در تعامل باشند و از توجه آنها تغذیه کنند، به جای اینکه صبر کنند تا عشق در آستانه درب آنها ظاهر شود.
درمان تنهایی. درمان تنهایی یادگیری خوشحال بودن به تنهایی است، صبر کردن و در حال حاضر بر روی خود تمرکز کردن. بسیاری از ما به اندازه کافی به خودمان وفادار نیستیم که اعتراف کنیم وقتی کسی نداریم، چیزی کم داریم، اما باید یاد بگیریم که به خودمان وفادار باشیم و منتظر آنچه که شایستهاش هستیم، باشیم.
8. دنبال میوه ممنوعه رفتن به پوچی میانجامد
گویی عشق تو سم بود، اما برای من عسل بود و ما برای یکدیگر بد بودیم، اما نمیتوانستم از تو دست بکشم.
جاذبهی غیرقابل دستیابی. مردم همیشه برای چیزهایی که به آنها نیازی ندارند، میجنگند. آنها به چیزها و افرادی که بهتر است بدون آنها باشند، چسبیدهاند. آنها دوست دارند به آنچه که داشتند، بچسبند، زیرا آن را داشتند، نه به این دلیل که به آن نیاز دارند.
خودخواهی و کنترل. گفتن اینکه مردان تنها کسانی هستند که گاهی اوقات آنچه را که نمیتوانند داشته باشند، میخواهند، احمقانه است؛ اما گفتن اینکه مردان برای زنی که نمیتوانند داشته باشند و به آن نیاز ندارند، میجنگند تنها به این دلیل که میخواهند کنترل داشته باشند، منطقی است. ما (مردان) دوست نداریم ببازیم، این به خودخواهی ما آسیب میزند.
درک پوچی. وقتی واقعاً آنچه را که انجام میدادم ارزیابی کردم، متوجه شدم که هرگز به خاطر عشق به او به دنبال او نبودم؛ بلکه درباره اثبات به مردم بود که آنها اشتباه میکنند و من میتوانم این کار را انجام دهم. این درباره داشتن چیزی بود که همه میگویند نباید داشته باشم.
9. ناامنیها میتوانند یک رابطه را خفه کنند
او از من پرسید، "آن دختر کیست، آیا با او سابقه داری؟"
قدرت مرگبار ناامنی. ناامنیهای یک مرد میتوانند بسیاری از روابط را نابود کنند، اما ناامنیهای یک زن میتوانند برخی را زنده به گور کنند. در برخی روابط، مردان با زنانی در حال دوستی هستند که هنوز به این باور نرسیدهاند که مردان بدترین چیزها در زمین هستند.
دام گذشته. گاهی اوقات گفتن حقیقت به اندازه دروغ گفتن شک و تردید ایجاد میکند. این یک وضعیت "هرگز پیروز نخواهم شد" با آن مردان است. من قبلاً در روابطی گیر کردهام که احساس میکردم هرگز پیروزی نخواهم دید.
نیاز به درک. مردان میخواهند درک شوند، همانطور که زنان نیز میخواهند. زنان به اندازه کافی این را درک نمیکنند. بسیاری از زنان وقت خود را صرف مسدود کردن فریادهای ما با شکایات خود میکنند و ما را در مقایسه با شرکای قبلی خود قرار میدهند، به جای اینکه بیشتر درباره ما بیاموزند.
10. عشق واقعی نیاز به پذیرش دارد، نه تغییر
من او را دقیقاً همانطور که هست دوست دارم، برخی از چیزهای او ممکن است مورد علاقه من نباشد، اما هرگز مانع از دوست داشتن او نخواهد شد.
پذیرش زیبایی طبیعی. بسیاری از چیزها درباره زنان وجود دارد که زنان نمیتوانند درباره خودشان قدردانی کنند و مردان واقعاً به آنها اهمیتی نمیدهند. به عنوان یک مرد، مسائلی که برای زنان مشکلساز است، مانند ترکهای پوستی، زیبایی طبیعی، سینههای نامتقارن و سلولیت هرگز برای من مزاحمت ایجاد نکرده است.
دام مقایسه. من شروع به نفرت از وزنی که یکی از شرکای قبلیام به دست آورده بود کردم و رابطه را ترک کردم، اما وزن هرگز واقعاً مشکل نبود، بلکه به این دلیل بود که بیش از حد مقایسه میکردم. آنها میگویند، "مقایسه دزد شادی است"، و واقعاً همینطور است.
دوست داشتن خود واقعی. دوست داشتن یک زن برای من همیشه به معنای دوست داشتن او به خاطر کسی است که واقعاً هست، که به معنای دیدن او با یا بدون آرایش است. اگر با یک زن هستید، باید او را بدون آرایش ببینید، اگر آن زن را ازدواج کنید، بیشتر با چهره بدون آرایش او روبهرو خواهید شد تا با چهره آرایش شدهاش.
11. قدرت تأیید یک زن
اگرچه من یک مرد هستم، اما برای دوست داشته شدن ساخته شدهام.
اشتیاق به محبت. اگرچه من یک مرد هستم، اما برای دوست داشته شدن ساخته شدهام. من برای قدردانی و ارزشمند بودن ساخته شدهام. من به شدت به محبت، توجه و ثبات نیاز دارم.
تأثیر تشویق. باور کنید، اگر من عاشق شما باشم، تلاش شما برای اینکه من را بهترین مرد دنیا احساس کنم، به من قدرت کافی برای تحمل دنیا خواهد داد. این به پاهایم قدرت نمیدهد و به قلبم استقامت نمیدهد تا از دنیای شما خارج شوم.
نیاز به متقابل بودن. به عنوان یک مرد، از من انتظار میرود که به زنم چیزهای شگفتانگیزی بگویم تا به او کمک کنم شکوفا شود، اما هیچ چیزی درباره آبیاری اعتماد به نفس من و تشویق من گفته نمیشود. آنها نمیدانند که با هر ضربه به خودخواهی من، این تصویر را در ذهنم میسازند که من به عنوان یک مرد به او وظایفم را انجام میدهم.
12. ناپدری: مسیری انتخابی از عشق و راهنمایی
امروز پسر مرد دیگری به من گفت پدر.
یک انتخاب آگاهانه. وقتی با ازدواج با مادرش به پدر بودن قدم گذاشتم، هرگز این پسر را به عنوان پسر مرد دیگری نمیدیدم، بلکه او پسر من است. او میوهی دل مادرش است و قلب مادرش به من تعلق دارد. بنابراین، او اکنون میوه من است.
پر کردن خلأ. من میدانم که نداشتن پدر چه تأثیری میتواند بر روی شما بگذارد و میدانم که داشتن مردانی شبیه پدر در زندگیتان چه تأثیری میتواند داشته باشد. بنابراین وقتی کلمه "پدر" از دهان این پسر 6 ساله بیرون آمد، قلبم به تپش افتاد، این چیزی نبود که انتظار داشتم.
مسئولیت راهنمایی. اگر یک چیز وجود داشته باشد که میخواهم او بداند، این است که من در این زمینه جدید هستم، اما بهترین تلاشم را میکنم تا پدری باشم که تو نیاز داری. من کامل نخواهم بود، اما حاضر خواهم بود.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب احساسات ناگفته یک آقا II عمدتاً با نقدهای مثبت روبهرو شده است و خوانندگان از صداقت خام و دیدگاه منحصر به فرد آن در مورد احساسات مردان ستایش میکنند. بسیاری از افراد به بینشهای این کتاب در مورد افکار و احساسات مردانه توجه کرده و آن را چشمگشایانه و قابل ارتباط مییابند. قالب شعر و مقاله نیز مورد استقبال قرار گرفته است، هرچند برخی از خوانندگان احساس میکنند که این سبک برای همه مناسب نیست. منتقدان به سبک نوشتاری نویسنده و توانایی کتاب در به چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی اشاره میکنند. در حالی که برخی از خوانندگان بخشهایی از کتاب را دشوار برای ارتباط میدانند، اما اکثر آنها این کتاب را به خاطر محتوای تفکر برانگیز و دیدگاه تازهاش در مورد مردانگی توصیه میکنند.