نکات کلیدی
1. موفقیت گلدمن ریشه در اصول و ارزشهای مشترک دارد
منافع مشتریان ما همیشه در اولویت است. تجربه ما نشان میدهد که اگر به خوبی به مشتریان خود خدمت کنیم، موفقیت خودمان نیز به دنبال خواهد آمد.
ارزشهای کدگذاری شده. در سال 1358، گلدمن ساکس ارزشهای خود را به مجموعهای از اصول تجاری تبدیل کرد که در آن زمان حرکتی انقلابی برای وال استریت بود. این اصول که بر منافع مشتری، کار تیمی و صداقت تأکید داشتند، به سنگ بنای فرهنگ این شرکت تبدیل شدند. این اصول تصمیمگیری را هدایت کرده و حس هدف مشترک را در میان کارکنان تقویت کردند.
استخدام و اجتماعیسازی. گلدمن به دقت افرادی را استخدام کرد که نه تنها مهارتهای استثنایی داشتند بلکه با ارزشهای شرکت نیز همراستا بودند. استخدامشدگان جدید تحت آموزشهای سختگیرانه و فرآیندهای اجتماعیسازی قرار گرفتند تا اخلاق گلدمن در آنها نهادینه شود. این تأکید بر ارزشهای مشترک به ایجاد محیط کاری همبسته و همکاریمحور کمک کرد.
نگاه بلندمدت. تعهد شرکت به "طمع بلندمدت"، که موفقیت بلندمدت را بر منافع کوتاهمدت ترجیح میدهد، ارزشهای آن را بیشتر تقویت کرد. این رویکرد اعتماد را با مشتریان ایجاد کرده و به شهرت گلدمن برای رفتار اخلاقی کمک کرد و آن را از رقبایش متمایز ساخت.
2. ساختار شراکت فرهنگ اعتماد و ناهماهنگی را تقویت کرد
ما شرکای هم هستیم—از نظر احساسی، روانی و مالی. بین ما نباید مرزی وجود داشته باشد و هیچ رازی نباید باشد.
وابستگی مالی. ساختار شراکت گلدمن، که در آن شرکا مالک سهام شرکت بودند و در سود و زیان آن شریک بودند، حس قوی وابستگی مالی را ایجاد کرد. این امر فرهنگ اعتماد و مسئولیتپذیری متقابل را تقویت کرد، زیرا ثروت شخصی شرکا به طور مستقیم به موفقیت شرکت وابسته بود.
فرصتهای ناهماهنگی. ساختار شراکت همچنین ناهماهنگی سازنده را تشویق کرد و اجازه میداد تا اختلاف نظر و بحثهای باز بین شرکا وجود داشته باشد. این امر تفکر انتقادی را تقویت کرده و به شرکت کمک کرد تا تصمیمات بهتری اتخاذ کند، زیرا دیدگاههای متنوع مورد توجه قرار میگرفت.
سازمان مسطح. ساختار سازمانی نسبتاً مسطح شرکت، که در آن تحلیلگران و همکاران به طور نزدیک با شرکا کار میکردند، ارتباط و همکاری را تسهیل کرد. این امر حس کار تیمی و مسئولیت مشترک را تقویت کرد و به موفقیت گلدمن کمک کرد.
3. فشارهای رشد منجر به انحراف سازمانی شد
هدف ما ارائه بازدهی برتر به سهامدارانمان است.
تغییرات نظارتی. لغو قانون گلاس-استیگال در سال 1378 و سایر تغییرات نظارتی رقابت را در صنعت خدمات مالی تشدید کرد. این امر فشار را بر گلدمن برای رشد و سازگاری با تغییرات محیطی افزایش داد.
نیروهای رقابتی. افزایش رقابت از سوی شرکتهای بزرگتر و عمومی و ظهور صندوقهای پوشش ریسک و شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی فشار برای رشد را بیشتر کرد. گلدمن احساس کرد که باید کسبوکار خود را گسترش دهد و سهم بازار خود را افزایش دهد تا رقابتی باقی بماند.
آرزوهای داخلی. تمایل به ارائه بازدهی برتر به سهامداران، اصلی که پس از عمومی شدن به فهرست گلدمن اضافه شد، تضاد ذاتی با تعهد شرکت به قرار دادن منافع مشتریان در اولویت ایجاد کرد. این فشار برای رشد، همراه با عوامل دیگر، منجر به انحراف سازمانی شد.
4. عرضه عمومی اولیه تغییرات فرهنگی را تسریع و تعارضات را افزایش داد
با آغاز قرن جدید، میدانیم که موفقیت ما به چگونگی تغییر و مدیریت رشد سریع شرکت بستگی دارد.
تغییر در مالکیت. عرضه عمومی اولیه در سال 1378 نقطه عطفی مهم برای گلدمن بود، زیرا از یک شراکت خصوصی به یک شرکت عمومی تبدیل شد. این تغییر در ساختار مالکیت وابستگی مالی و مسئولیتپذیری شرکت را تغییر داد.
افزایش نظارت. به عنوان یک شرکت عمومی، گلدمن با نظارت بیشتری از سوی سهامداران، تحلیلگران و رسانهها مواجه شد. این امر فشار را بر شرکت برای دستیابی به اهداف درآمدی کوتاهمدت افزایش داد، که ممکن است به هزینه روابط بلندمدت با مشتریان باشد.
تغییرات جبران خسارت. عرضه عمومی اولیه همچنین منجر به تغییرات در سیاستهای جبران خسارت شد، با تأکید بیشتر بر عملکرد فردی و سودهای کوتاهمدت. این امر کارکنان را تشویق کرد تا منافع خود را بر منافع شرکت و مشتریان ترجیح دهند.
5. ترکیب تجاری در حال تحول، تجارت را بر منافع مشتریان اولویت داد
صداقت و honesty در قلب کسبوکار ما قرار دارد.
تسلط بر تجارت. با گذشت زمان، ترکیب کسبوکار گلدمن تغییر کرد و تجارت و سرمایهگذاری اصلی به منابع درآمدی غالب تبدیل شدند. این تغییر فرهنگ و اولویتهای شرکت را تغییر داد.
روابط با مشتریان. افزایش تجارت منجر به رویکردی بیشتر معاملاتی در روابط با مشتریان شد، زیرا شرکت بر تولید هزینه از خرید و فروش اوراق بهادار تمرکز کرد تا ارائه خدمات مشاورهای بلندمدت.
تعارض منافع. تأکید فزاینده بر تجارت همچنین پتانسیل بیشتری برای تعارض منافع ایجاد کرد، زیرا فعالیتهای تجاری خود گلدمن ممکن بود با منافع مشتریانش در تضاد باشد.
6. استاندارد قانونی جایگزین استاندارد اخلاقی در روابط با مشتریان شد
دفترچه راهنمای آموزش انطباق وام مسکن گلدمن از سال 1386 اشاره میکند که قرار دادن مشتریان در اولویت "همیشه ساده نیست."
تغییر در تفسیر. معنای اولین اصل تجاری گلدمن، "منافع مشتریان ما همیشه در اولویت است"، به تدریج از دلالت بر مسئولیت اخلاقی بالاتر به دلالت بر مسئولیت قانونی مورد نیاز تغییر کرد.
توجیه "بزرگپسر". این تغییر اغلب با این توجیه همراه بود که مشتریان گلدمن "بزرگپسر" هستند و به اندازه کافی باهوش هستند تا خطرات و تعارضات احتمالی را درک کنند و از خود مراقبت کنند.
رعایت قانونی. شرکت به طور فزایندهای به رعایت قانونی به عنوان استاندارد رفتار اخلاقی تکیه کرد و بر برآورده کردن الزامات قانونی تمرکز کرد تا حفظ یک وظیفه اخلاقی بالاتر به مشتریان.
7. ناهماهنگی باقیمانده به عملکرد نسبی در زمان بحران کمک کرد
ما فکر میکردیم که اگر مشتریان ما خوب عمل کنند، ما نیز خوب عمل خواهیم کرد.
تخصص در بالاترین سطح. با وجود تغییرات فرهنگی، مدیران ارشد گلدمن دارای تخصص عمیق در تجارت و مدیریت ریسک بودند. این امر به آنها اجازه داد تا بهتر خطرات مرتبط با بحران مالی را درک و مدیریت کنند.
ناهماهنگی و بحث. فرهنگ باقیمانده ناهماهنگی در شرکت، جایی که اختلاف نظر و بحثهای باز تشویق میشد، به شناسایی مشکلات پنهان و شفافسازی ساختاری کمک کرد.
سیستمهای مدیریت ریسک. سیستمهای پیشرفته مدیریت ریسک گلدمن، همراه با تخصص رهبران آن، به شرکت اجازه داد تا بحران مالی را بهتر از رقبایش مدیریت کند.
8. خدمت عمومی توجیهکننده نواقص اخلاقی شد
صداقت و honesty در قلب کسبوکار ما قرار دارد.
احساس هدف بالاتر. تعهد گلدمن به خدمت عمومی، از جمله فعالیتهای خیریه و حرکت فارغالتحصیلانش به سمت موقعیتهای دولتی، به کارکنان احساس هدف بالاتر داد.
توجیه رفتار. این احساس هدف بالاتر گاهی برای توجیه رفتارهایی که با اصول شرکت سازگار نبود، استفاده میشد، زیرا کارکنان معتقد بودند که اقدامات آنها در نهایت برای خیر عمومی است.
ارتباطات دولتی. ارتباط نزدیک شرکت با دولت، هرچند در برخی موارد مفید بود، همچنین نگرانیهایی درباره تعارضات منافع و نفوذ نامناسب ایجاد کرد.
9. نابینایی به تغییر خطرات آینده را به همراه دارد
آمار چشمگیر موفقیتهای مداوم گلدمن و تمایل مشتریان به تحمل تعارضات احتمالی به دلیل کیفیت اجرای آن، به این معنا نیست که تغییر در فرهنگ شرکت خطراتی برای گلدمن و عموم مردم در آینده ندارد.
عادیسازی انحراف. ماهیت تدریجی تغییرات در گلدمن، همراه با موفقیت شرکت، شناسایی میزان انحراف سازمانی را برای کارکنان دشوار کرد.
سکوت ساختاری. پیچیدگی فزاینده کسبوکار شرکت و افزایش تعداد کارکنان به سکوت ساختاری کمک کرد و شناسایی مشکلات بالقوه را دشوارتر کرد.
پتانسیل شکست. ترکیب انحراف سازمانی، افزایش اندازه و پیچیدگی، و وابستگی بیشتر خطر تعارضات و شکست سازمانی را افزایش میدهد و خطراتی برای گلدمن و عموم مردم در آینده به همراه دارد.
10. درسهایی برای رهبران: مدیریت انحراف سازمانی
درک آنچه در گلدمن اتفاق افتاده، معمایی جذاب است که ما را به قلب یک سازمان پیچیده و پویا در یک محیط پیچیده و پویا میبرد.
اولویت دادن به ارزشها. رهبران باید به طور فعال ارزشهای اصلی سازمان را ترویج و تقویت کنند و اطمینان حاصل کنند که این ارزشها تنها کلمات روی کاغذ نیستند بلکه در تمام سطوح توسط کارکنان زندگی و تنفس میشوند.
تشویق به ناهماهنگی. ایجاد فرهنگی از ارتباطات باز و ناهماهنگی، جایی که کارکنان احساس راحتی کنند تا وضعیت موجود را به چالش بکشند، برای شناسایی و رسیدگی به مشکلات بالقوه ضروری است.
ترویج شفافیت. رهبران باید تلاش کنند تا سکوت ساختاری را با ترویج شفافیت کاهش دهند و اطمینان حاصل کنند که اطلاعات به راحتی در سراسر سازمان جریان دارد.
آخرین بهروزرسانی::
FAQ
What's What Happened to Goldman Sachs about?
- Insider View: The book offers an insider's perspective on Goldman Sachs, focusing on the author's twelve-year tenure and the firm's evolution.
- Organizational Drift: It explores the concept of "organizational drift," where Goldman’s culture and values shifted due to external pressures.
- Consequences of Change: The narrative examines how these changes impacted Goldman’s reputation, client relationships, and ethical standards, especially during the financial crisis.
Why should I read What Happened to Goldman Sachs?
- Financial Insights: The book provides valuable insights into the operations of a leading investment bank, essential for those interested in finance and corporate governance.
- Cultural Analysis: It offers a detailed analysis of organizational culture shifts and their risks, relevant for leaders across industries.
- Lessons on Ethics: Readers can learn about the importance of maintaining ethical standards and the dangers of prioritizing short-term gains.
What are the key takeaways of What Happened to Goldman Sachs?
- Cultural Shift: Goldman Sachs' culture shifted from client-focused to a more legalistic approach, prioritizing legal standards over ethical ones.
- Impact of Going Public: The transition to a public company introduced pressures that altered decision-making and led to ethical dilemmas.
- Organizational Drift: Small, incremental changes led to significant cultural shifts, often unnoticed until they caused major issues.
What are the best quotes from What Happened to Goldman Sachs and what do they mean?
- Client Interests: “Our clients’ interests always come first.” This principle was central to Goldman’s culture but shifted to align more with legal obligations.
- Unforeseen Change: “The pursuit of organizational goals...produces a succession of small, everyday decisions that add up to unforeseen change.” This highlights the concept of organizational drift.
- Fair Competition: “We must always be fair competitors and must never denigrate other firms.” This reflects Goldman’s commitment to integrity, challenged by market realities.
What is the concept of "organizational drift" in What Happened to Goldman Sachs?
- Definition: Organizational drift is the gradual shift in an organization’s culture away from its original principles.
- Incremental Changes: Small, everyday decisions accumulate over time, leading to significant deviations from foundational values.
- Consequences: Drift can result in ethical lapses and conflicts of interest, jeopardizing the firm’s reputation and success.
How did the transition to a public company affect Goldman Sachs' culture?
- Growth Pressure: The transition introduced pressures to grow rapidly and meet shareholder expectations, altering decision-making.
- Value Change: A new focus on shareholder returns shifted priorities, leading to a more transactional client approach.
- Liability Loss: Loss of personal liability for partners led to increased risk-taking and a focus on profit maximization.
How did Goldman Sachs manage conflicts of interest according to What Happened to Goldman Sachs?
- Conflict Clearance: A formal process was in place to manage conflicts, ensuring compliance with legal standards.
- Chinese Walls: These were used to separate divisions and prevent information sharing, though their effectiveness was questioned.
- Rationalization: Over time, conflicts were rationalized as legally compliant, often overlooking ethical considerations.
How did Goldman Sachs perform during the 2008 financial crisis?
- Outperformance: Goldman outperformed many competitors, achieving a positive return on equity during the crisis.
- Government Support: Government intervention was crucial in stabilizing Goldman, raising questions about its sustainability.
- Crisis Management: The firm’s risk management and adaptability were key to its survival, though ethical scrutiny followed.
What role did leadership play in the changes at Goldman Sachs?
- Leadership Dynamics: Changes in leadership, particularly the shift to a single CEO, impacted the firm’s culture and decision-making.
- CEO Influence: Leaders like Jon Corzine and Lloyd Blankfein had differing approaches, influencing the firm’s strategic direction.
- Accountability Loss: The loss of personal accountability post-IPO contributed to a culture prioritizing financial performance over ethics.
How does the book describe Goldman Sachs' culture?
- Partnership Mentality: Historically, the culture emphasized a partnership model fostering trust and accountability.
- Value Shift: Over time, the culture shifted towards profit maximization, leading to conflicts of interest.
- Residual Elements: Some original cultural elements, like teamwork, remain but are overshadowed by profit-driven motives.
What are the implications of Goldman Sachs' actions for the financial industry?
- Ethical Standards: Goldman’s practices reflect broader industry issues where profit often outweighs ethics.
- Regulatory Challenges: The need for stronger regulations to ensure ethical standards and client interests is highlighted.
- Cultural Reflection: Goldman’s experience serves as a cautionary tale, emphasizing adherence to core values amidst pressures.
How does the author suggest preventing organizational drift?
- Strong Governance: Robust governance structures prioritizing ethical behavior and accountability are essential.
- Cultural Reinforcement: Reinforcing a culture of trust and collaboration ensures alignment with organizational principles.
- Continuous Evaluation: Regular evaluation of practices and principles helps identify and address deviations proactively.
نقد و بررسی
کتاب چه بر سر گلدمن ساکس آمد نگاهی درونی به تغییرات فرهنگی این شرکت از اولویت دادن به منافع مشتریان تا حداکثر کردن ارزش سهامداران ارائه میدهد. خوانندگان از تحلیل ماندیس در مورد انحراف سازمانی قدردانی میکنند و بررسی میکنند که چگونه تغییرات تدریجی منجر به تحول در ارزشها و شیوههای گلدمن شده است. این کتاب زمینه تاریخی را فراهم میکند و به بررسی عوامل متعددی که به این تحول کمک کردهاند، از جمله عمومی شدن، رشد سریع و تغییرات دینامیک بازار میپردازد. در حالی که برخی محتوا را بصیرتآمیز میدانند، دیگران به احتمال وجود تعصب به نفع گلدمن اشاره میکنند. بهطور کلی، منتقدان به بررسی فرهنگ شرکتی و ملاحظات اخلاقی در صنعت مالی در این کتاب ارزش مینهند.
Similar Books









