نکات کلیدی
1. حسابداری ذهنی میتواند به تصمیمات مالی کمک کند یا مانع آنها شود
هر دلار به یک شکل خرج میشود.
حسابداری ذهنی تمایل به دستهبندی و برخورد متفاوت با پول بر اساس منبع، هدف یا مکان آن است. در حالی که این میتواند برای حفظ پسانداز مفید باشد، اما میتواند به انتخابهای مالی ضعیف نیز منجر شود. برای مثال:
- برخورد با "پول پیدا شده" (هدایا، پاداشها) به عنوان پولی که بیشتر قابل خرج کردن است نسبت به درآمد کسب شده
- محافظهکاری بیش از حد با پول به ارث رسیده یا پسانداز بازنشستگی
- توجیه خریدهای غیرضروری به دلیل اینکه از "حساب" متفاوتی هستند
برای مقابله با حسابداری ذهنی مضر:
- سعی کنید همه پولها را به طور مساوی ببینید، بدون توجه به منبع آن
- پول بادآورده را قبل از تصمیمگیری در مورد نحوه استفاده، در پسانداز قرار دهید
- یک حساب کوچک برای خرجهای ناگهانی ایجاد کنید تا بدون به خطر انداختن مبالغ بزرگتر، میل به خرج کردن را ارضا کنید
2. اجتناب از ضرر و مغالطه هزینههای غرق شده به انتخابهای غیرمنطقی منجر میشود
ضررها بیشتر از سودها به شما آسیب میزنند.
اجتناب از ضرر تمایل روانشناختی به احساس درد ناشی از ضررها به شدت بیشتر از لذت ناشی از سودهای معادل است. این اغلب منجر به:
- فروش زودهنگام سرمایهگذاریهای برنده برای قفل کردن سودها
- نگهداشتن سرمایهگذاریهای زیانده به مدت طولانی، به امید بازگشت
- انتخابهای پرخطرتر برای اجتناب از ضررها نسبت به تأمین سودها
مغالطه هزینههای غرق شده این مشکل را با وادار کردن افراد به تصمیمگیری بر اساس سرمایهگذاریهای گذشته به جای چشماندازهای آینده تشدید میکند. مثالها شامل:
- ادامه سرمایهگذاری در یک کسبوکار شکستخورده به دلیل پولی که قبلاً خرج شده
- تمام کردن یک کتاب یا فیلم بد به دلیل اینکه قبلاً شروع کردهاید
- نگهداشتن عضویت در باشگاه ورزشی که استفاده نمیکنید به دلیل پرداخت هزینه آن
برای مقابله با این تعصبات:
- بر پتانسیل آینده به جای سرمایهگذاریهای گذشته تمرکز کنید
- معیارهای واضحی برای زمان قطع ضررها یا گرفتن سودها تعیین کنید
- از استراتژیهای سرمایهگذاری خودکار برای کاهش تصمیمگیری احساسی استفاده کنید
3. تعصب وضعیت موجود و اثر مالکیت تغییر را دشوار میکند
همه چیز به نحوه نگاه شما بستگی دارد.
تعصب وضعیت موجود تمایل به ترجیح دادن چیزها به همان شکل است، در حالی که اثر مالکیت باعث میشود افراد چیزهایی را که قبلاً مالک آنها هستند بیش از حد ارزشگذاری کنند. این تعصبات میتوانند:
- تغییر استراتژیهای سرمایهگذاری یا عادات مالی را دشوار کنند
- باعث نگهداشتن داراییهای کمبازده شوند
- به فرصتهای از دست رفته برای بهبود یا رشد منجر شوند
برای غلبه بر این تعصبات:
- به طور منظم وضعیت مالی و استراتژیهای خود را بررسی و ارزیابی کنید
- تصمیمات را از دیدگاههای مختلف (مثلاً انگار از ابتدا شروع میکنید) در نظر بگیرید
- فرآیندهای خودکار برای پسانداز و سرمایهگذاری ایجاد کنید تا وابستگی به تصمیمگیری فعال کاهش یابد
4. تأثیر تورم و بهره مرکب را درک کنید
همه اعداد مهم هستند، حتی اگر دوست نداشته باشید آنها را بشمارید.
بسیاری از افراد اثرات بلندمدت اعداد به ظاهر کوچک را دست کم میگیرند، به ویژه وقتی که به:
- تورم که قدرت خرید را در طول زمان کاهش میدهد
- بهره مرکب که پساندازها را به صورت نمایی رشد میدهد
- هزینهها و مخارج کوچک که به بازده سرمایهگذاریها آسیب میزنند
برای بهرهبرداری از قدرت اعداد:
- همیشه ارزش واقعی (تعدیل شده با تورم) پول را در طول زمان در نظر بگیرید
- زودتر پسانداز و سرمایهگذاری کنید تا رشد مرکب را به حداکثر برسانید
- به هزینهها و مخارج، به ویژه برای سرمایهگذاریهای بلندمدت، توجه دقیق کنید
5. از تأثیرگذاری و تعصب تأیید در تصمیمگیری آگاه باشید
شما به چیزهایی که اهمیت کمی دارند بیش از حد توجه میکنید.
تأثیرگذاری تمایل به تکیه بیش از حد بر اولین اطلاعاتی است که در تصمیمگیری با آن مواجه میشوید، در حالی که تعصب تأیید افراد را به جستجوی اطلاعاتی که باورهای موجودشان را تأیید میکند، سوق میدهد. در امور مالی، این تعصبات میتوانند باعث شوند:
- تکیه بیش از حد بر نقاط قیمت دلخواه یا دادههای تاریخی
- نادیده گرفتن اطلاعات متناقض درباره سرمایهگذاریها یا استراتژیهای مالی
- تصمیمگیری بر اساس اطلاعات ناقص یا نامربوط
برای مقابله با این تعصبات:
- منابع متنوع اطلاعات و دیدگاههای مخالف را جستجو کنید
- از معیارها و دادههای عینی برای ارزیابی تصمیمات مالی استفاده کنید
- آماده باشید که با ارائه شواهد جدید، نظر خود را تغییر دهید
6. اعتماد به نفس بیش از حد میتواند به موفقیت مالی آسیب برساند
اعتماد به نفس شما اغلب نادرست است.
اعتماد به نفس بیش از حد در دانش و تواناییهای خود یک دام رایج در تصمیمگیری مالی است. این میتواند منجر به:
- معاملات بیش از حد و تلاش برای زمانبندی بازار
- دست کم گرفتن ریسکها و بیش از حد برآورد کردن بازدههای احتمالی
- نادیده گرفتن مشاوره کارشناسان یا استراتژیهای تنوعبخشی
برای تعدیل اعتماد به نفس بیش از حد:
- سوابق تصمیمات مالی و نتایج آنها را نگه دارید
- نظرات مخالف را جستجو و در نظر بگیرید
- از صندوقهای شاخص و استراتژیهای سرمایهگذاری غیرفعال برای بخش عمدهای از سبد خود استفاده کنید
7. ذهنیت گلهای اغلب به انتخابهای سرمایهگذاری ضعیف منجر میشود
روند همیشه دوست شما نیست.
پیروی از جمع در تصمیمات مالی میتواند منجر به:
- خرید در قیمتهای بالا و فروش در قیمتهای پایین در پاسخ به روندهای بازار
- سرمایهگذاری در بخشها یا داراییهای "داغ" بدون تحقیق مناسب
- از دست دادن فرصتهای مخالف
برای اجتناب از ذهنیت گلهای:
- یک استراتژی سرمایهگذاری بلندمدت توسعه دهید و به آن پایبند باشید
- نسبت به روندهای محبوب و "چیزهای مطمئن" شکاک باشید
- اصول سرمایهگذاری ارزشی و استراتژیهای مخالف را در نظر بگیرید
8. احساسات به طور قابل توجهی بر تصمیمات مالی تأثیر میگذارند
احساسات شما بر تصمیمات شما به روشهایی که تصور نمیکنید تأثیر میگذارند.
احساسات نقش مهمی در تصمیمگیری مالی ایفا میکنند، اغلب به روشهایی که ما متوجه نمیشویم:
- حالت روحی میتواند تحمل ریسک و انتخابهای سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار دهد
- ترس و طمع میتوانند به تصمیمات ناگهانی منجر شوند
- دشواری در پیشبینی دقیق حالات احساسی آینده میتواند بر برنامهریزی بلندمدت تأثیر بگذارد
برای مدیریت تأثیرات احساسی:
- قبل از تصمیمگیریهای مالی بزرگ، یک دوره "خنک شدن" را اجرا کنید
- از استراتژیهای پیشتعهدی و خودکارسازی برای کاهش دخالت احساسی استفاده کنید
- در زمینههای مالی تمرین آگاهی و آگاهی احساسی کنید
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب چرا افراد باهوش اشتباهات بزرگ مالی میکنند و چگونه آنها را اصلاح کنیم نقدهای مثبتی برای بررسی قابل فهم اقتصاد رفتاری در امور مالی شخصی دریافت کرده است. خوانندگان از ترکیب روانشناسی و مالی آن قدردانی میکنند و به بینشهای مفید در مورد اشتباهات رایج مالی اشاره میکنند. بسیاری توضیحات کتاب درباره تعصبات شناختی و تأثیرات مالی آنها را روشنگر یافتند. در حالی که برخی احساس کردند که اگر کتابهای دیگر در زمینه اقتصاد رفتاری را خوانده باشند، محتوا برایشان آشناست، اکثر خوانندگان از توصیههای عملی و سبک نوشتاری جذاب آن تمجید کردند. انتقادات کم بود و عمدتاً بر تکرار مفاهیم یا کمبود ایدههای نوآورانه متمرکز بود.