نکات کلیدی
1. میراث بردهداری: شکلدهی به تجربیات زنان سیاهپوست
"به عنوان برده، کار اجباری بر تمام جنبههای دیگر زندگی زنان سایه افکنده بود."
سرکوب دوگانه. زنان سیاهپوست تحت بردهداری با نوعی سرکوب منحصر به فرد مواجه بودند که شامل استثمار نژادی و جنسیتی میشد. آنها عمدتاً به خاطر تواناییهای کاری و تولید مثلیشان ارزشگذاری میشدند و نقشهایشان به عنوان مادر و همسر در مقایسه با ارزش اقتصادیشان به عنوان کارگر در درجه دوم اهمیت قرار داشت. این سرکوب دوگانه به تجربهای خاص از زن بودن منجر شد که به طور قابل توجهی با تجربه زنان سفیدپوست متفاوت بود.
مقاومت و قدرت. با وجود شرایط وحشیانه بردهداری، زنان سیاهپوست مقاومت و استقامت قابل توجهی نشان دادند. آنها استراتژیهایی برای بقا و حفاظت از خانوادههایشان توسعه دادند و اغلب در اعمالی از قبیل خرابکاری، تلاش برای فرار و حتی نوزادکشی برای نجات فرزندانشان از زندگی در بند شرکت میکردند. این تاریخچه مقاومت پایهای برای مبارزه مستمر زنان سیاهپوست برای برابری و عدالت در دوران پس از بردهداری ایجاد کرد.
2. جنبش ضد بردهداری: محرکی برای حقوق زنان
"جنبش ضد بردهداری به زنان طبقه متوسط فرصت داد تا ارزش خود را بر اساس استانداردهایی که به نقش آنها به عنوان همسر و مادر وابسته نبود، اثبات کنند."
بیداری سیاسی. جنبش لغو بردهداری بستری برای زنان، به ویژه زنان سفیدپوست طبقه متوسط، فراهم کرد تا در فعالیتهای سیاسی شرکت کنند و مهارتهای سازمانی خود را توسعه دهند. این مشارکت آنها را به سخنرانی عمومی، جمعآوری امضا و دیگر اشکال مشارکت سیاسی که به طور سنتی حوزههای مردانه بودند، معرفی کرد.
چالشهای تقاطعی. در حالی که جنبش ضد بردهداری زنان را به عرصه عمومی آورد، همچنین تقاطعهای پیچیده نژاد و جنسیت را آشکار کرد. زنان سیاهپوست، مانند سوجورنر تروث، کلیشههای نژادی و جنسیتی را به چالش کشیدند و جنبش را مجبور به مواجهه با تعصبات خود کردند. این تنش زمینهساز بحثهای آینده درباره رابطه بین عدالت نژادی و حقوق زنان شد.
شخصیتهای کلیدی:
- آنجلینا و سارا گریمکه: زنان سفیدپوست جنوبی که به لغو بردهداری و مدافعان اولیه حقوق زنان تبدیل شدند
- سوجورنر تروث: برده سابق که به صدای قدرتمندی برای لغو بردهداری و حقوق زنان تبدیل شد
- فردریک داگلاس: لغو بردهداری برجسته سیاهپوست که از حق رأی زنان حمایت کرد
3. نژادپرستی در حق رأی: مبارزه درون آزادی زنان
"شکست کمپین حقوق سقط جنین در انجام ارزیابی تاریخی از خود منجر به ارزیابی سطحی خطرناک از نگرشهای مشکوک سیاهپوستان نسبت به کنترل تولد به طور کلی شد."
تقسیمات نژادی. جنبش حق رأی زنان، در حالی که برای برابری جنسیتی مبارزه میکرد، اغلب سلسلهمراتب نژادی را تقویت میکرد. بسیاری از طرفداران حق رأی زنان سفیدپوست، به ویژه در جنوب، برای حقوق رأی زنان به عنوان وسیلهای برای حفظ برتری سفیدپوستان استدلال میکردند و زنان سیاهپوست را بیگانه کرده و ایدئولوژیهای نژادپرستانه را تقویت میکردند.
تأثیر مداوم. این نژادپرستی تاریخی در جنبش حق رأی تأثیرات طولانیمدتی بر جنبش حقوق زنان داشت. این امر بیاعتمادی بین فمینیستهای سفیدپوست و سیاهپوست ایجاد کرد و ساخت ائتلاف و حمایت تقاطعی را پیچیده کرد. عدم پرداختن به این تنشهای تاریخی همچنان بر جنبشهای فمینیستی بعدی، مانند جنبش حقوق تولید مثل، که در آن نگرانیهای زنان رنگینپوست اغلب به حاشیه رانده یا نادیده گرفته میشد، تأثیر گذاشت.
نمونههایی از لفاظی نژادپرستانه در جنبش حق رأی:
- استدلالهایی که رأی زنان سفیدپوست بیشتر از رأی مردان سیاهپوست خواهد بود
- حذف زنان سیاهپوست از رژهها و سازمانهای حق رأی
- عدم پرداختن به لینچینگ و دیگر اشکال خشونت نژادی
4. دیدگاه زنان سیاهپوست: آموزش به عنوان راهی به سوی آزادی
"مبارزه با نژادپرستی باید موضوعی مداوم در جنبش ضد تجاوز باشد که نه تنها از زنان رنگینپوست دفاع کند، بلکه از قربانیان بسیاری از دستکاری نژادپرستانه اتهام تجاوز نیز دفاع کند."
آموزش به عنوان آزادی. برای زنان سیاهپوست، آموزش به عنوان ابزاری حیاتی برای توانمندسازی شخصی و اجتماعی تلقی میشد. در پی بردهداری، زنان سیاهپوست نقش مهمی در تأسیس مدارس و ترویج سواد در جوامع خود ایفا کردند و آموزش را به عنوان وسیلهای برای مقاومت در برابر سرکوب درک کردند.
رویکرد تقاطعی. زنان سیاهپوست معلم و فعال، مانند آنا جولیا کوپر و مری چرچ ترل، برای رویکردی به آموزش که به نابرابریهای نژادی و جنسیتی میپردازد، حمایت کردند. آنها بر اهمیت آموزش زنان سیاهپوست نه تنها برای پیشرفت فردی، بلکه به عنوان استراتژی برای ارتقاء کل جامعه سیاهپوست تأکید کردند.
مشارکتهای کلیدی زنان سیاهپوست در آموزش:
- تأسیس مدارس برای بردگان آزاد شده
- حمایت از فرصتهای آموزش عالی برای زنان سیاهپوست
- توسعه برنامه درسی که به مسائل نژادی و جنسیتی میپردازد
5. تقاطعگرایی: نژاد، طبقه و جنسیت در مبارزات زنان
"اگر زنان سیاهپوست به سادگی وضعیت فرودستی اقتصادی و سیاسی را پذیرفته بودند، احتمالاً قتلهای جمعی کاهش مییافت. اما به دلیل اینکه تعداد زیادی از بردگان سابق از کنار گذاشتن رؤیاهای پیشرفت خودداری کردند، بیش از ده هزار لینچینگ در سه دهه پس از جنگ رخ داد."
هویتهای پیچیده. مفهوم تقاطعگرایی، اگرچه در کتاب به این نام نامیده نشده است، یک موضوع مرکزی است. تجربیات زنان سیاهپوست تحت تأثیر همزمان و مرتبط نژادپرستی، تبعیض جنسیتی و اغلب طبقاتیسم شکل گرفته بود. این سرکوب تقاطعی چالشها و اشکال مقاومت منحصر به فردی ایجاد کرد.
رهبری و فعالیت. با وجود مواجهه با اشکال متعدد سرکوب، زنان سیاهپوست به عنوان رهبران در جنبشهای اجتماعی مختلف ظاهر شدند. تجربیات آنها در تقاطع نژاد و جنسیت اغلب آنها را به توسعه رویکردهای جامعتر و فراگیرتر به عدالت اجتماعی سوق داد.
نمونههایی از مسائل تقاطعی:
- استثمار زنان کارگر سیاهپوست در کار صنعتی و خانگی
- کلیشههای زنان سیاهپوست به عنوان "غیرزنانه" (قادر به تحمل کار سخت) و بیش از حد جنسی
- حذف از سازمانهای زنان عمدتاً سفیدپوست و سازمانهای مردانه سیاهپوست
6. حقوق تولید مثل: مسئلهای پیچیده برای زنان رنگینپوست
"جنبش کنترل تولد به ندرت موفق به متحد کردن زنان از پیشینههای اجتماعی مختلف شده است و به ندرت رهبران جنبش نگرانیهای واقعی زنان طبقه کارگر را محبوب کردهاند."
زمینه تاریخی. جنبش کنترل تولد، در حالی که ظاهراً درباره آزادی تولید مثل زنان بود، اغلب دارای زیرمتنهای نژادپرستانه و طبقاتی بود. طرفداران اولیه گاهی کنترل تولد را به عنوان وسیلهای برای کنترل جمعیتهای "نامطلوب"، از جمله رنگینپوستان و فقرا، ترویج میکردند.
مبارزات مداوم. برای زنان رنگینپوست، حقوق تولید مثل شامل نه تنها دسترسی به کنترل تولد و سقط جنین، بلکه حق داشتن و بزرگ کردن فرزندان بدون اجبار یا مداخله دولتی است. مسائلی مانند عقیمسازی اجباری، عدم دسترسی به مراقبتهای بهداشتی با کیفیت و موانع اقتصادی برای والدین همچنان نگرانیهای مهمی هستند.
مسائل کلیدی در حقوق تولید مثل برای زنان رنگینپوست:
- برنامههای عقیمسازی اجباری که زنان رنگینپوست و زنان فقیر را هدف قرار میدهند
- عدم دسترسی به خدمات پیشگیری و سقط جنین ایمن و مقرون به صرفه
- جرمانگاری بارداری و مادری برای زنان رنگینپوست
- نژادپرستی محیطی که منجر به مسائل بهداشتی تولید مثل میشود
7. به چالش کشیدن کار خانگی: بازتعریف کار زنان
"کمبود، اگر نگوییم عدم، بحث عمومی درباره امکانپذیری تبدیل کار خانگی به یک امکان اجتماعی شاهدی بر قدرتهای کورکننده ایدئولوژی بورژوازی است."
کار نادیده گرفته شده. کار خانگی، که به طور سنتی به زنان اختصاص داده شده است، به طور تاریخی کمارزش و بدون دستمزد بوده است. این کمارزشسازی کار خانگی به وابستگی اقتصادی زنان و تقویت نابرابریهای جنسیتی کمک کرده است.
اجتماعیسازی کار خانگی. کتاب برای بازاندیشی رادیکال کار خانگی استدلال میکند و پیشنهاد میدهد که بسیاری از وظایف خانگی میتوانند اجتماعی و صنعتی شوند. این نه تنها بار را از دوش زنان فردی برمیدارد، بلکه سیستم سرمایهداری که از کار خانگی بدون دستمزد بهره میبرد را به چالش میکشد.
پیشنهادها برای تبدیل کار خانگی:
- امکانات عمومی مراقبت از کودکان
- گزینههای غذاخوری جمعی
- خدمات نظافت صنعتی برای خانهها
- شناسایی و جبران کار خانگی
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب زنان، نژاد و طبقه به عنوان یک اثر بنیادی در زمینهی فمینیسم تقاطعی مورد ستایش قرار گرفته و به بررسی روابط پیچیده بین جنسیت، نژاد و طبقه در تاریخ آمریکا میپردازد. منتقدان تحلیل جامع دیویس از ناکامیهای جنبش فمینیستی در پاسخ به نیازهای زنان سیاهپوست و کارگر را تحسین میکنند. این کتاب به خاطر زمینه تاریخیاش، نقد فمینیسم سفید و بررسی موضوعاتی مانند حق رأی، حقوق باروری و مسائل کارگری مورد تقدیر قرار گرفته است. در حالی که برخی بخشها را خشک یا قدیمی میدانند، بیشتر افراد آن را خواندنی ضروری برای درک تقاطعی بودن و تحول اندیشه فمینیستی میدانند.