نکات کلیدی
1. جنگ سرد دوم: دورهای جدید که توسط چین تعریف میشود
دو دههی آینده به این بستگی دارد که آیا ایالات متحده میتواند از جنگ با چین اجتناب کند یا خیر، جنگی که هیچیک از دو کشور آن را به عنوان «جنگ انتخابی» نمینگرند، اما با این حال به وضوح در افق قرار دارد و پیامدهای آن بهخوبی تعریف شده است، بهطوریکه احتمال وقوع چنین جنگی بر تقریباً هر تعامل بین این دو قدرت بزرگ در دههی آینده سایه میافکند.
واقعیت ژئوپلیتیکی جدید. چالش تعیینکنندهی قرن بیست و یکم، رقابت استراتژیک بین ایالات متحده و چین است. این رقابت که به «جنگ سرد دوم» معروف است، با پیشینی خود تفاوت دارد اما ریسکهای مشابهی را به همراه دارد. احتمال بروز درگیری، بهویژه بر سر تایوان، بر تمام تعاملات بین این دو قدرت سایه میافکند.
اجتناب از جنگ داغ. هدف اصلی ایالات متحده باید جلوگیری از رویارویی نظامی مستقیم با چین باشد. این نیازمند یک عمل متعادل است: بازدارندگی از تهاجم در حالی که از اقداماتی که ممکن است بهعنوان تشدید تلقی شود، اجتناب شود. تمرکز باید بر حداکثر کردن نفوذ ایالات متحده و هدایت این دوره با قدرت و دوراندیشی استراتژیک باشد.
فراتر از بازی صفر. بر خلاف نبرد ایدئولوژیک جنگ سرد اول، ایالات متحده و چین بهطور عمیق اقتصادی به هم پیوستهاند. همکاری در مسائلی مانند تغییرات اقلیمی و عدم گسترش تسلیحات هستهای همچنان ضروری است. چالش در مدیریت رقابت در حالی که زمینههایی برای همکاری پیدا میشود، نهفته است.
2. قرن تحقیر، آرزوهای چین را به حرکت در میآورد
آنچه در طول قرنها بهطور مکرر ظاهر میشود، تمی تکراری از عدم درک متقابل و شک و تردید عمیق است که اغلب با دورههایی از امیدها و انتظارات اغراقآمیز دنبال میشود که سپس در برابر الزامات سیاسی و استراتژیک کاملاً متفاوت فرو میپاشند.
زمینه تاریخی. سیاست خارجی چین بهطور عمیق در تاریخ خود ریشه دارد، بهویژه «قرن تحقیر» از اواسط قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم. این دوره از مداخلات خارجی و درگیریهای داخلی، آرزوی چین برای احیای ملی و بازگشت به جایگاه جهانی را تقویت میکند.
احیای ملی. شی جینپینگ «احیای ملی» را به عنوان محور اصلی رهبری خود قرار داده است. این آرزو شامل شکوفایی اقتصادی، قدرت نظامی و بازگرداندن جایگاه بهحق چین در نظم جهانی است. درک این زمینه تاریخی برای تفسیر اقدامات چین ضروری است.
نگرش متفاوت. بر خلاف ایالات متحده که بر اساس ایدههای روشنگری تأسیس شده است، تمدن چین عمدتاً در انزوا توسعه یافته است. این امر نگرش خودمحورانهای را پرورش داده است که چین خود را بهعنوان مرکز تمدن میبیند. این تفاوت در دیدگاه اغلب منجر به سوءتفاهمها و محاسبات نادرست در روابط ایالات متحده و چین میشود.
3. تایوان: کار ناتمام و نقطهی داغ ژئوپلیتیکی
سیاست ایالات متحده نسبت به جمهوری خلق چین و جمهوری چین واقعاً داستان چهار رئیسجمهور ایالات متحده است: فرانکلین دلانو روزولت، هری ترومن، ریچارد نیکسون و جیمی کارتر.
مثلث پیچیده. رابطه بین ایالات متحده، چین و تایوان یک عمل متعادل پیچیده است. وضعیت تایوان بهعنوان یک دموکراسی خودگردان که چین آن را بهعنوان یک استان سرکش میداند، همچنان یک نقطهی اصلی اختلاف است. این موضوع در قلب پتانسیل درگیری بین ایالات متحده و چین قرار دارد.
اهمیت استراتژیک. موقعیت تایوان و صنعت پیشرفته نیمههادی آن، آن را به یک دارایی ژئوپلیتیکی حیاتی تبدیل میکند. کنترل تایوان به چین یک مزیت استراتژیک در اقیانوس آرام و کنترل زنجیره تأمین جهانی میدهد. این امر دفاع از تایوان را به یک منافع کلیدی ایالات متحده تبدیل میکند.
سیاست یک چین. ایالات متحده سیاست «ابهام استراتژیک» را در مورد تایوان حفظ میکند و موضع چین را که تنها یک چین وجود دارد، به رسمیت میشناسد اما آن را تأیید نمیکند. این تعادل ظریف بهمنظور بازدارندگی از تهاجم چین و همچنین جلوگیری از اقداماتی که ممکن است به سمت استقلال رسمی تایوان برود، طراحی شده است.
4. حواسپرتیهای آمریکا به رشد چین کمک کرده است
ما در تلاش هستیم تا کارهای زیادی را در مکانهای مختلف انجام دهیم و به شدت بر آنچه که باید اولویت اصلی سیاست خارجی و داخلی ما باشد، تمرکز نکنیم: پیروزی.
تمرکز گمشده. برای بخش عمدهای از قرن بیست و یکم، ایالات متحده به جنگها در خاورمیانه و دیگر بحرانهای جهانی مشغول بوده است. این امر به چین اجازه داده است تا از نظر اقتصادی و نظامی رشد کند و غالباً بدون چالش باقی بماند. تمرکز مجدد بر چالش چین ضروری است.
فرصتهای از دست رفته. ایالات متحده اغلب منافع اقتصادی کوتاهمدت را بر ملاحظات استراتژیک بلندمدت در روابط خود با چین ترجیح داده است. این امر منجر به انتقال ثروت و فناوری شده است که به رشد چین کمک کرده است. نیاز به یک رویکرد استراتژیکتر وجود دارد.
نیاز به اولویتبندی. ایالات متحده باید سیاستهای خارجی و داخلی خود را اولویتبندی کند تا بر مقابله با چین تمرکز کند. این نیازمند اتخاذ تصمیمات دشوار و کاهش تعهدات در سایر زمینهها برای متمرکز کردن منابع بر این چالش حیاتی است.
5. قدرتهای چین ضعفهای عمیق را پنهان میکند
دورهی چین بهعنوان یک ابرقدرت جهانی ممکن است یک قرن طول نکشد—ممکن است حتی یک نسل هم دوام نیاورد.
بمب ساعتی جمعیتی. چین با یک بحران جمعیتی قریبالوقوع بهدلیل سیاست یکفرزندی و کاهش نرخ زاد و ولد مواجه است. این امر منجر به کاهش نیروی کار و افزایش جمعیت سالخورده میشود که فشار زیادی بر اقتصاد و شبکههای اجتماعی آن وارد میکند.
عدم تعادلهای اقتصادی. رشد اقتصادی چین بهوسیلهی بدهی و شیوههای ناپایدار تأمین شده است. بازار املاک آن ناپایدار است و وابستگیاش به صادرات آن را در برابر شوکهای اقتصادی جهانی آسیبپذیر میکند. این عدم تعادلها میتواند چشمانداز اقتصادی بلندمدت آن را تضعیف کند.
سرکوب داخلی. سیاستهای استبدادی شی جینپینگ و سرکوب نارضایتیها تنشهای داخلی ایجاد کرده و نوآوری را خفه کرده است. این سرکوب در نهایت میتواند اقتصاد و نظام سیاسی چین را تضعیف کند.
6. قدرت نهفتهی آمریکا: نوآوری و اتحادها
تسلط بیرقیب ایالات متحده در بخشهای فناوری و مالی منبعی از نفوذ بیسابقه برای حل چالشهای جهانی آمریکا و تأمین آینده اقتصادی و ژئوپلیتیکی کشور برای نسلهای آینده است.
مزیت نوآوری. ایالات متحده همچنان یک رهبر جهانی در نوآوری، بهویژه در فناوری و مالی است. این مزیت نفوذ قابل توجهی برای پرداختن به چالشهای جهانی و تأمین آیندهاش فراهم میکند.
قدرت در اتحادها. ایالات متحده دارای شبکهای از اتحادهای قوی با دموکراسیهای همفکر در سراسر جهان است. این اتحادها یک وزن متقابل حیاتی در برابر نفوذ رو به رشد چین و پایهای برای اقدام جمعی فراهم میکنند.
استفاده از قدرت اقتصادی. ایالات متحده دارای نفوذ اقتصادی قابل توجهی است، از تسلطش در فناوری و مالی گرفته تا قدرت دلار آمریکا. این نفوذ میتواند برای پیشبرد منافعش و مقابله با نفوذ اقتصادی چین استفاده شود.
7. بازدارندگی کلید است: چین را دو بار فکر کردن وادار کنید
هر صبح، ما میخواهیم شی جینپینگ بیدار شود و فکر کند، «امروز روز حمله به تایوان نیست»، اما همچنین تصور کند که فردا ممکن است—چرا که ما نمیخواهیم او اقدام شتابزدهای انجام دهد، حتی اگر او معتقد باشد که شانس موفقیت کم است، زیرا او متوجه شده است که پنجرهی تصرف تایوان بهزودی بهطور دائمی بسته خواهد شد.
هنر بازدارندگی. ایالات متحده باید چین را از انجام اقدامهای تهاجمی، بهویژه علیه تایوان، بازدارد. این نیازمند استراتژیای است که قدرت نظامی، فشار اقتصادی و تعامل دیپلماتیک را ترکیب کند. هدف این است که هزینههای تهاجم بیشتر از منافع بالقوه آن باشد.
ابهام استراتژیک. حفظ درجهای از عدم قطعیت در مورد واکنش ایالات متحده به حمله چین به تایوان میتواند یک بازدارنده قوی باشد. این امر چین را در حالت حدس و گمان نگه میدارد و ریسکهای هرگونه حمله احتمالی را افزایش میدهد.
ساخت یک دفاع معتبر. تقویت دفاعهای تایوان و افزایش حضور نظامی ایالات متحده در منطقه برای بازدارندگی تهاجم چین حیاتی است. یک دفاع قوی و توانمند هرگونه تلاش برای حمله را پرهزینه و پرخطر میکند.
8. بازنگری در تعاملات جهانی: تمرکز بر چین
ما در تلاش هستیم تا کارهای زیادی را در مکانهای مختلف انجام دهیم و به شدت بر آنچه که باید اولویت اصلی سیاست خارجی و داخلی ما باشد، تمرکز نکنیم: پیروزی.
اولویتبندی چالش چین. ایالات متحده باید سیاست خارجی خود را حول مقابله با رشد چین متمرکز کند. این نیازمند اتخاذ تصمیمات دشوار و کاهش تعهدات در سایر زمینهها برای متمرکز کردن منابع بر این چالش حیاتی است.
بازنگری در درهمتنیدگیهای جهانی. ایالات متحده باید تعهدات خود در اروپا، خاورمیانه و آمریکای لاتین را از منظر چالش چین ارزیابی کند. این به معنای اولویتبندی اقداماتی است که از توانایی آن برای رقابت با چین حمایت میکند و کاهش اقداماتی که از آن هدف منحرف میشود.
درک انگیزههای دشمن. کلید موفقیت درک انگیزهها و اهداف دشمنان است. این نیازمند تحلیل دقیق از سیستمهای سیاسی، محرکهای اقتصادی و تفکر استراتژیک آنها است.
9. دفاع از نوآوری: تأمین زنجیرههای تأمین و مالکیت معنوی
سلاحهایی که برای پیروزی در این عصر جدید رقابت قدرتهای بزرگ لازم است، تنها شامل افراد، پهپادها، موشکها، کشتیها و هواپیماها نیست، بلکه شامل تحریمها و کنترلهای صادراتی، سیاست تجاری هوشمند، سیاست صنعتی داخلی مؤثر، نرمافزار و سختافزار نیز میشود.
حفاظت از مالکیت معنوی. ایالات متحده باید بهطور جدی از مالکیت معنوی خود در برابر سرقت چین محافظت کند. این نیازمند تقویت امنیت سایبری، اجرای قوانین تجاری و تحمیل هزینهها بر شرکتهایی است که از فناوریهای دزدیدهشده بهرهمند میشوند.
تأمین زنجیرههای تأمین حیاتی. ایالات متحده باید وابستگی خود به چین برای مواد معدنی حیاتی و سایر کالاهای ضروری را کاهش دهد. این نیازمند تنوعبخشی به زنجیرههای تأمین، سرمایهگذاری در تولید داخلی و همکاری با متحدان برای تأمین دسترسی به منابع است.
سرمایهگذاری در فناوریهای کلیدی. ایالات متحده باید سرمایهگذاری در فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و فناوری سبز را در اولویت قرار دهد. این نیازمند تأمین مالی دولتی برای تحقیق و توسعه و همچنین مشوقهایی برای نوآوری در بخش خصوصی است.
10. بله به دوستان: تقویت اتحادها و پیوندهای اقتصادی
ما باید برای دوستانمان آسانتر کنیم که بله بگویند تا با چین مقابله کنند.
ساخت جبههای متحد. ایالات متحده باید اتحادهای خود را با دموکراسیهای همفکر در سراسر جهان تقویت کند. این نیازمند ایجاد اعتماد، هماهنگی سیاستها و ارائه حمایت به متحدانی است که تحت فشار چین قرار دارند.
امنیت اقتصادی. ایالات متحده باید با متحدان خود همکاری کند تا یک اتحاد امنیت اقتصادی جدید ایجاد کند که بتواند به زورگویی اقتصادی چین پاسخ دهد. این اتحاد چارچوبی برای حمایت متقابل و اقدام جمعی فراهم میکند.
ترویج ارزشهای مشترک. ایالات متحده باید ارزشهای خود را در زمینه دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون بهعنوان وزنهای در برابر مدل استبدادی چین ترویج کند. این نیازمند حمایت از جامعه مدنی، ترویج آزادی بیان و پاسخگویی چین به نقضهای حقوق بشریاش است.
آخرین بهروزرسانی::
FAQ
What’s World on the Brink: How America Can Beat China in the Race for the Twenty-First Century by Dmitri Alperovitch about?
- Geopolitical rivalry focus: The book analyzes the escalating competition between the United States and China, framing it as "Cold War II" with Taiwan as the central flashpoint.
- Comprehensive strategy: Alperovitch combines historical context, current military and economic realities, and policy recommendations to outline how America can maintain global leadership and avoid catastrophic conflict.
- Key domains: The book covers defense industrial base challenges, cyber warfare, economic espionage, trade policy, alliances, and the importance of innovation and deterrence.
Why should I read World on the Brink by Dmitri Alperovitch?
- Urgent warning: The book provides a timely, thought-provoking warning about the risk of a devastating war with China and the broader strategic competition.
- Practical guidance: It offers actionable strategies and proposals for policymakers and informed citizens interested in U.S. national security and global stability.
- Expert insight: Alperovitch’s background in cybersecurity and national security brings a unique, dual-lens perspective to understanding modern conflicts.
What are the key takeaways from World on the Brink by Dmitri Alperovitch?
- Taiwan as flashpoint: Taiwan’s fate will largely determine the trajectory of U.S.-China relations and global stability, making its defense crucial.
- America’s enduring strengths: The U.S. retains unmatched advantages in innovation, alliances, immigration, and investment, but must refocus to leverage them.
- China’s vulnerabilities: Despite its rise, China faces demographic, economic, and diplomatic challenges that constrain its ambitions.
- Need for strategic patience: Winning the competition requires long-term thinking, alliance-building, and avoiding distractions from secondary adversaries.
How does Dmitri Alperovitch define "Cold War II" in World on the Brink?
- Modern strategic competition: "Cold War II" refers to the current U.S.-China rivalry, marked by economic, political, military, and cyber competition without direct large-scale warfare.
- Differences from the first Cold War: Unlike the U.S.-Soviet rivalry, the U.S. and China are economically intertwined, and China lacks a global ideological expansionist agenda.
- Fluid alliances: Today’s international coalitions are more flexible, with many countries balancing relations between the U.S. and China.
- China’s own framing: Chinese leadership openly acknowledges a “great struggle,” viewing the competition in Cold War terms.
Why is Taiwan so important in World on the Brink by Dmitri Alperovitch?
- Strategic location: Taiwan sits at the heart of the Indo-Pacific, controlling key maritime trade routes and serving as a barrier to Chinese naval expansion.
- Semiconductor powerhouse: Taiwan, especially through TSMC, is the world’s leading producer of advanced semiconductors, making it vital to global technology and economic security.
- Symbolic and political stakes: For China, Taiwan represents historical destiny, national security, and Xi Jinping’s personal legacy, making it a central and volatile issue.
- Potential for global conflict: Control over Taiwan would reshape the regional power balance and test U.S. credibility with allies.
What is the significance of semiconductors in the U.S.-China rivalry according to World on the Brink?
- Foundation of modern tech: Semiconductors are described as the “new oil” of the 21st century, essential for everything from smartphones to advanced weapons.
- Taiwan’s dominance: Taiwan produces nearly 40% of the world’s new computing power annually, making it indispensable to global supply chains.
- U.S. export controls: The U.S. and allies have implemented export controls to block China’s access to advanced chip manufacturing, aiming to maintain technological superiority.
- Strategic recommendations: Alperovitch advocates for diversifying chip manufacturing, investing in U.S. and allied fabs, and using semiconductor leverage as a deterrent against Chinese aggression.
How does Dmitri Alperovitch describe China’s internal challenges in World on the Brink?
- Demographic crisis: China faces a shrinking, aging population due to the One Child policy and low fertility rates, threatening economic growth and military manpower.
- Economic vulnerabilities: Massive debt, a shaky real estate market, and environmental degradation make China’s growth fragile and unsustainable.
- Diplomatic isolation: Aggressive “wolf warrior” diplomacy has alienated many countries, complicating China’s global ambitions.
- Technological dependence: Despite investments, China remains reliant on Western technology, especially in semiconductors and critical minerals.
What are America’s key strengths for winning the 21st-century competition, according to World on the Brink?
- Immigration-driven talent: The U.S. attracts the world’s best and brightest, fueling innovation and entrepreneurship.
- Innovation ecosystem: Strong intellectual property protections, rule of law, and entrepreneurial culture enable technological leadership.
- Investment and market size: Access to capital markets and a large domestic market support rapid business and tech development.
- Global alliances: The U.S. leads powerful military and economic alliances, amplifying its global influence and security.
What strategy does Dmitri Alperovitch propose for U.S. technological leadership in World on the Brink?
- Enable innovation: Prioritize semiconductor manufacturing and reform immigration to attract and retain global talent.
- Defend supply chains: Secure critical minerals and semiconductor supply chains by investing in domestic and allied capabilities.
- Invest in emerging tech: Focus on AI, biotech, space, and green tech to maintain a competitive edge.
- Export controls and deterrence: Use export controls to block China’s access to advanced tech and communicate clear consequences for aggression.
How does World on the Brink address the U.S. defense industrial base and its vulnerabilities?
- Industry consolidation risks: The U.S. defense industry has shrunk to a few companies, creating single points of failure and reducing competition.
- Production shortfalls: Rebuilding critical weapon stockpiles would take decades, leaving the U.S. vulnerable in a prolonged conflict.
- Budget and political dysfunction: Short-term appropriations and political gridlock hinder long-term investments and supply chain security.
- Need for revitalization: The book calls for expanding production capacity, smarter procurement, and balancing high-tech with mass-produced weapons.
What role do cyber warfare and economic espionage play in the U.S.-China competition in World on the Brink?
- China’s cyber theft: China has used cybertheft and economic espionage to steal U.S. intellectual property, damaging innovation and national security.
- Ineffective U.S. deterrence: U.S. responses have often been limited to sanctions and indictments, which adversaries ignore.
- Need for new approach: Alperovitch advocates for sanctions on benefiting Chinese companies, clearer cyber norms, and improved defense for critical infrastructure.
- Private sector’s role: U.S. companies are frontline defenders in this new domain of national security.
What is Dmitri Alperovitch’s overall strategic vision in World on the Brink for avoiding war and maintaining U.S. leadership?
- Delay and deter: The U.S. should focus on deterring Chinese aggression through military preparedness, alliances, and economic leverage.
- Selective decoupling: Reduce U.S. dependence on China in critical areas while increasing China’s dependence on U.S. supply chains to incentivize peace.
- Balanced engagement: Compete with China without direct conflict, maintaining a stable but competitive relationship that preserves global security and economic order.
- Focus on core interests: Prioritize the China challenge above distractions from other adversaries, managing those relationships through the lens of U.S.-China competition.
نقد و بررسی
کتاب جهان در آستانه به خاطر تحلیلهای عمیق خود از روابط ایالات متحده و چین و استراتژیهای ژئوپلیتیکی به شدت مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از توضیحات شفاف آلپروویچ درباره مسائل پیچیده، از جمله اهمیت تایوان و فناوری نیمههادی، قدردانی میکنند. توصیههای این کتاب برای سیاستهای ایالات متحده به عنوان عملی و سنجیده تلقی میشود. برخی به خودتبلیغی گاهبهگاه و تکراری بودن آن انتقاد میکنند، در حالی که دیگران به تمایل به سمت ایالات متحده اشاره میکنند. به طور کلی، این کتاب به عنوان یک منبع ضروری برای درک دینامیکهای جهانی کنونی شناخته میشود و به ویژه به خاطر زمینه تاریخی و رویکرد آیندهنگر آن ستایش میشود.
Similar Books









