نکات کلیدی
1. نوشتن مهارتی است که بهترین شکل آن از طریق تمرین به دست میآید
بهترین راه برای بهتر نوشتن، بیشتر نوشتن است.
تمرین پیشرفت میآورد. مانند هر مهارتی، نوشتن با تلاش مداوم بهبود مییابد. هر چه بیشتر بنویسید، راحتتر و ماهرتر میشوید. این موضوع به معنای دستیابی به کمال نیست، بلکه به معنای توسعهی تسلط و اعتماد به نفس در کارتان است.
- تمرینهای نوشتن منظم، حتی اگر کوتاه باشند، مؤثرتر از جلسات طولانی و نامنظم هستند.
- از نوشتن بد نترسید؛ هدف این است که کلمات را روی صفحه بیاورید، نه اینکه هر بار شاهکار خلق کنید.
- نوشتن را به عنوان عضلهای در نظر بگیرید که نیاز به تمرین منظم دارد تا قویتر شود.
کمیت بر کیفیت. در مراحل اولیه، بر نوشتن به میزان ممکن تمرکز کنید و نگران کیفیت کارتان نباشید. هر چه بیشتر بنویسید، بیشتر دربارهی سبک و فرآیند خود یاد خواهید گرفت. این رویکرد به شما اجازه میدهد تا آزمایش کنید و کشف کنید که چه چیزی برای شما بهترین است.
- زمانی را به نوشتن اختصاص دهید، حتی اگر فقط چند دقیقه در روز باشد.
- در حین نوشتن، خود را در ویرایش غرق نکنید؛ این کار را برای بعد بگذارید.
- فرآیند نوشتن را به عنوان سفری برای کشف در نظر بگیرید، نه یک مقصد.
خواندن به عنوان معلم. خواندن بخشی ضروری از بهتر نویسنده شدن است. با خواندن به طور گسترده و عمیق، خود را در معرض سبکها، تکنیکها و دیدگاههای مختلف قرار میدهید. این به شما کمک میکند تا صدای خود را توسعه دهید و یاد بگیرید چگونه داستانهای جذاب بسازید.
- به نحوهی استفادهی نویسندگان از زبان، ساختار و توسعهی شخصیتها توجه کنید.
- کتابهای مورد علاقهتان را دوباره بخوانید تا بفهمید چگونه در سطح عمیقتری کار میکنند.
- بگذارید کلمات نویسندگان دیگر الهامبخش و راهنمای کار شما باشند.
2. صدای درونی را خاموش کنید تا خلاقیت آزاد شود
میتوانید به آن صدای نالان بگویید که ساکت شود! این صدا یک مقام نیست.
منشأ صدای درونی. صدای منفی در ذهنتان که به شما میگوید کارتان بد است، اغلب نتیجهی انتقادات گذشته و تردیدهای خودتان است. این صدا میتواند خلاقیت شما را سرکوب کند و مانع از ریسکپذیری شما شود. مهم است که تشخیص دهید این منتقد مقام ندارد و نمایانگر پتانسیل واقعی شما نیست.
- صدای درونی اغلب ناشی از انتقادات خارجی است که ما درونمان میسازیم.
- این صدا بر تردیدهای خود و ترس از شکست تغذیه میکند.
- مهم است که تشخیص دهید این صدا بازتاب دقیقی از تواناییهای شما نیست.
خاموش کردن نالهها. شما قدرت خاموش کردن صدای درونیتان را دارید. وقتی آن صدای منفی را میشنوید، به آن بگویید ساکت شود و بگذارد کارتان را تمام کنید. میتوانید وجود آن را بپذیرید اما اجازه ندهید که بر فرآیند خلاقانهتان کنترل داشته باشد.
- به صدای درونی بگویید تا زمانی که کارتان را تمام نکردهاید، نظرش را نگوید.
- بر لذت خلق کردن تمرکز کنید نه بر ترس از قضاوت.
- به یاد داشته باشید که هر فرد خلاق با تردیدهای خود مواجه است؛ این بخشی از فرآیند است.
پذیرفتن نقص. کمال یک توهم است و تلاش برای آن میتواند فلجکننده باشد. به جای آن، نقصهای کارتان را بپذیرید و آنها را به عنوان فرصتهایی برای رشد ببینید. هدف این است که خود را به طور واقعی بیان کنید، نه اینکه چیزی بینقص خلق کنید.
- هر اثر نوشتاری نقصهایی دارد؛ این بخشی از تجربهی انسانی است.
- نگذارید ترس از نقص مانع از خلق شما شود.
- بر فرآیند نوشتن و لذت ابراز خود تمرکز کنید.
3. ایدهها از مشاهده و تکرار به وجود میآیند
آرامش، تکرار و ریتم به ذهن اجازه میدهند آزادانه پرواز کند.
ایدهها از زندگی روزمره. ایدههای داستان میتوانند از هر جایی بیایند: تجربیات شما، کتابها، فیلمها، رویاها، گفتگوها و حتی تکالیف مدرسه. کلید این است که به الهام باز باشید و به دنیای اطراف خود توجه کنید.
- یک دفترچه یا ژورنال داشته باشید تا ایدهها را به محض آمدن یادداشت کنید.
- کنجکاو باشید و از خود بپرسید "اگر" دربارهی چیزهایی که مشاهده میکنید.
- هیچ ایدهای را به دلیل اینکه خیلی احمقانه یا عجیب به نظر میرسد، رد نکنید؛ ممکن است بذر یک داستان عالی باشد.
قدرت تکرار. کارهای تکراری، مانند دوش گرفتن یا پوست کندن سیبزمینی، میتوانند ذهن شما را آزاد کنند تا پرسه بزند و ایدههای جدیدی تولید کند. ریتم این فعالیتها میتواند فضایی برای کارکرد ناخودآگاه شما ایجاد کند.
- در فعالیتهایی شرکت کنید که به ذهن شما اجازه میدهند آرامش یابد و پرسه بزند.
- سعی نکنید ایدهها را به زور به دست آورید؛ بگذارید به طور طبیعی به شما بیایند.
- صبور باشید و به این اعتماد کنید که ذهنتان در نهایت چیزی را به شما خواهد داد.
نوشتن آزاد به عنوان ابزاری. اگر در پیدا کردن ایدهها مشکل دارید، نوشتن آزاد را امتحان کنید. فقط شروع به نوشتن هر چیزی کنید که به ذهنتان میرسد، بدون نگرانی دربارهی گرامر یا ساختار. این میتواند به شما کمک کند تا خلاقیت خود را آزاد کنید و امکانات جدیدی را کشف کنید.
- دربارهی هر چیزی که به ذهنتان میرسد بنویسید، حتی اگر به نظر احمقانه یا بیربط بیاید.
- خود را سانسور نکنید؛ بگذارید افکارتان به طور آزادانه جریان یابند.
- به این اعتماد کنید که ذهنتان در نهایت شما را به چیزی جالب خواهد رساند.
4. آغازها برای نویسنده، پایانها برای داستان
وقتی داستانی را شروع میکنید، تنها چیزی که آغاز نیاز دارد این است که شما را به داستان وارد کند—فقط شما و هیچ کس دیگری.
آغازها به عنوان نقطه شروع. آغاز داستان شما عمدتاً برای شما، نویسنده است. این یک راه برای ورود به داستان و شروع به کاوش در شخصیتها و دنیای آنها است. نگران کمال آن نباشید؛ میتوانید همیشه بعداً آن را ویرایش کنید.
- در تلاش برای نوشتن آغاز بینقص غرق نشوید؛ فقط شروع به نوشتن کنید.
- اگر آغاز شما در حین توسعه داستان تغییر کند، اشکالی ندارد.
- مهمترین چیز این است که خود را در فرآیند نوشتن درگیر کنید.
اگر لازم است، رد کنید. اگر در آغاز مشکل دارید، آن را رد کنید و با صحنهای که شما را هیجانزده میکند شروع کنید. میتوانید همیشه به عقب برگردید و آغاز را بعداً بنویسید. کلید این است که نوشتن را ادامه دهید و به شهود خود پیروی کنید.
- با بخشی از داستان که بیشتر از آن هیجان دارید شروع کنید.
- احساس نکنید که باید ابتدا آغاز را بنویسید؛ میتوانید همیشه به آن برگردید.
- مهمترین چیز این است که حرکت را ادامه دهید.
پایانها به عنوان حل و فصل. پایان داستان شما باید تعارض مرکزی را حل کند و حس خاتمهای را فراهم کند. این باید نتیجهای طبیعی از وقایعی باشد که اتفاق افتاده و باید خواننده را راضی کند.
- پایان باید نتیجهای منطقی برای وقایع داستان باشد.
- باید حس حل و فصل را فراهم کند، حتی اگر پایان خوشی نباشد.
- پایان باید خواننده را با تأثیری ماندگار ترک کند.
5. جزئیات حسی داستانها را زنده میکند
وقتی به خوانندگان میگویید شخصیتهای شما چه میشنوند، چه طعمی را حس میکنند، چه بویی را استشمام میکنند، چه چیزی را لمس میکنند و چه چیزی را میبینند، آنگاه خوانندگان نیز همهی اینها را تجربه خواهند کرد و به داستان شما جذب میشوند.
درگیر کردن حواس. جزئیات حسی برای ایجاد تجربهای زنده و غوطهورکننده ضروری است. با توصیف آنچه شخصیتهای شما میبینند، میشنوند، بو میکشند، طعم میزنند و لمس میکنند، به خوانندگان اجازه میدهید احساس کنند که در داستان حضور دارند.
- از زبان خاص و تأثیرگذار برای توصیف تجربیات حسی استفاده کنید.
- فقط نگویید که چیزی زیباست؛ توصیف کنید که چه چیزی آن را زیبا میکند.
- به جزئیات کوچک توجه کنید که میتوانند یک صحنه را زنده کنند.
جزئیات حسی و حافظه. جزئیات حسی همچنین میتوانند خاطرات و احساسات قوی را در خوانندگان شما برانگیزند. به عنوان مثال، یک بوی خاص میتواند آنها را به زمان و مکانی خاص منتقل کند.
- از جزئیات حسی برای ایجاد حس نوستالژی یا آشنایی استفاده کنید.
- تجربیات حسی را به حالت عاطفی شخصیتهای خود متصل کنید.
- از جزئیات حسی برای ایجاد حس جو و حال و هوا استفاده کنید.
جزئیات حسی و شخصیت. جزئیات حسی همچنین میتوانند اطلاعات زیادی دربارهی شخصیتهای شما فاش کنند. نحوهی واکنش آنها به تجربیات حسی مختلف میتواند دربارهی شخصیت، پیشینه و حالت عاطفی آنها بگوید.
- از جزئیات حسی برای نشان دادن نحوهی درک شخصیتهای خود از جهان استفاده کنید.
- به جزئیاتی که شخصیتهای شما متوجه میشوند و نادیده میگیرند توجه کنید.
- از جزئیات حسی برای ایجاد حس فردیت و عمق استفاده کنید.
6. شخصیت داستان را پیش میبرد، نه برعکس
طرح داستان عمدتاً توسط شخصیت تعیین میشود.
شخصیت به عنوان موتور. طرح داستان شما باید توسط اعمال و تصمیمات شخصیتهای شما پیش برود. انگیزهها، نقصها و خواستههای آنها باید شکلدهندهی وقایعی باشند که پیش میآید.
- شخصیتهای خود را مجبور نکنید به شیوههایی عمل کنند که برای آنها منطقی نیست.
- بگذارید شخصیتهای شما شخصیت و اهدافشان، جهت داستان را هدایت کنند.
- طرح باید نتیجهای طبیعی از انتخابهای شخصیتهای شما باشد.
پرسشنامه شخصیت. پرسشنامه شخصیت میتواند ابزاری مفید برای توسعه شخصیتهای شما باشد. با پاسخ به سوالات دربارهی پیشینه، شخصیت و انگیزههای آنها، میتوانید درک عمیقتری از آنها پیدا کنید.
- از پرسشنامه برای بررسی نقاط قوت، ضعف و ترسهای شخصیتهای خود استفاده کنید.
- از تغییر شخصیتهای خود نترسید، هر چه بیشتر دربارهی آنها یاد میگیرید.
- پرسشنامه ابزاری است برای کمک به درک شخصیتهای شما، نه مجموعهای سخت و غیرقابل تغییر.
تغییر شخصیت. شخصیتهای شما باید به دلیل وقایع داستان تغییر کنند و رشد کنند. آنها باید از اشتباهات خود بیاموزند، بر ترسهای خود غلبه کنند و دیدگاههای جدیدی پیدا کنند.
- وقایع داستان باید تأثیر ماندگاری بر شخصیتهای شما داشته باشد.
- شخصیتهای شما نباید در پایان داستان همانند ابتدای آن باشند.
- تغییر شخصیت نشانهای از یک داستان خوب توسعهیافته و جذاب است.
7. رنج ایجاد همدلی و درگیری میکند
پس بیرحم باشید. قهرمان خود را رنج دهید!
قدرت رنج. خوانندگان بیشتر احتمال دارد به شخصیتهای شما اهمیت دهند اگر آنها را در حال مبارزه و رنج دیدند. با قرار دادن شخصیتهای خود در موقعیتهای دشوار، حس همدلی و درگیری ایجاد میکنید.
- از قرار دادن شخصیتهای خود در چالشها و موانع نترسید.
- هر چه شخصیتهای شما بیشتر رنج بکشند، خوانندگان بیشتر برای آنها آرزو میکنند.
- رنج میتواند ابزاری قدرتمند برای ایجاد عمق و طنین عاطفی باشد.
شخصیتهای همدل. شخصیت اصلی شما نیازی به بینقص بودن ندارد تا همدل باشد. در واقع، نقصها و آسیبپذیریها میتوانند آنها را قابل ارتباط و جذابتر کنند. کلید این است که آنها نیت خوبی داشته باشند، حتی اگر اشتباه کنند.
- به شخصیتهای خود نقصها و ضعفهایی بدهید که آنها را انسانی کند.
- اطمینان حاصل کنید که شخصیتهای شما نیتهای خوبی دارند، حتی اگر همیشه موفق نشوند.
- آسیبپذیری کلید ایجاد یک شخصیت همدل و قابل ارتباط است.
هرگز همه مشکلات را حل نکنید. قهرمان شما هرگز نباید قبل از پایان داستان همه مشکلاتش را حل کند. او میتواند یک مشکل را حل کند، اما باید یک مشکل دیگر همچنان در حال انتظار باشد. این باعث میشود خواننده درگیر و سرمایهگذار در نتیجه باشد.
- نگذارید شخصیتهای شما به راحتی از مشکلات خارج شوند.
- همیشه یک چالش دیگر در انتظار آنها باشد.
- هدف این است که خواننده را تا پایان داستان در لبهی صندلیاش نگه دارید.
8. دیالوگ باید شبیه گفتار طبیعی باشد
جملات کوتاه گفتار به نظر طبیعی میرسند.
کوتاه و طبیعی. دیالوگ باید شبیه گفتار واقعی افراد باشد. از سخنرانیهای طولانی و رسمی پرهیز کنید و از جملات کوتاه و طبیعی استفاده کنید. سخنرانیهای طولانی را با وقفهها، حرکات و افکار قطع کنید.
- از انقباضات و اصطلاحات محاورهای برای طبیعیتر کردن دیالوگ خود استفاده کنید.
- از جملات طولانی و رسمی که غیرطبیعی به نظر میرسند، پرهیز کنید.
- سخنرانیهای طولانی را با وقفهها، حرکات و افکار قطع کنید.
فضای سفید در صفحه. دیالوگ باید فضای سفیدی در صفحه ایجاد کند که پیگیری آن را برای خواننده آسانتر کند. هر بار که یک شخصیت جدید صحبت میکند یا یک شخصیت کاری انجام میدهد، یک پاراگراف جدید شروع کنید.
- از پاراگرافهای کوتاه برای جذابتر کردن دیالوگ خود استفاده کنید.
- هر بار که یک شخصیت جدید صحبت میکند، یک پاراگراف جدید شروع کنید.
- از فضای سفید برای ایجاد حس ریتم و سرعت استفاده کنید.
اجتناب از زبان غیرطبیعی. از استفاده از زبان بیش از حد رسمی یا پیچیده در دیالوگ خود پرهیز کنید. شخصیتهای شما باید به شیوهای صحبت کنند که با شخصیت و پیشینه آنها سازگار باشد.
- از زبانی استفاده کنید که برای سن، پیشینه و شخصیت شخصیتهای شما مناسب باشد.
- از کلماتی که شخصیتهای شما به طور طبیعی استفاده نمیکنند، پرهیز کنید.
- هدف این است که دیالوگ شما واقعی و قابل باور به نظر برسد.
9. نقطه نظر تجربهی خواننده را شکل میدهد
وقتی داستان یا کتابی را میخوانید، وقایع را از چشم کسی دیگر میبینید و از گوش کسی دیگر میشنوید.
نقطه نظر سوم omniscient. در نقطه نظر سوم omniscient، راوی همه چیز را دربارهی تمام شخصیتها میداند و میتواند هر زمان که بخواهد به ذهن آنها وارد شود. این نقطه نظر قدرتمند است اما میتواند احساس بیاحساسی کند.
- راوی میتواند افکار و احساسات همهی شخصیتها را فاش کند.
- راوی میتواند به خواننده نشان دهد که چه اتفاقی در همه جا میافتد.
- این نقطه نظر میتواند احساس بیاحساسی و کمتر صمیمی داشته باشد.
نقطه نظر سوم محدود. در نقطه نظر سوم محدود، راوی بر یک شخصیت تمرکز میکند و تنها افکار و تجربیات آن شخصیت را فاش میکند. این نقطه نظر صمیمیتر است و به خواننده اجازه میدهد با شخصیت ارتباط عمیقتری برقرار کند.
- راوی تنها افکار و احساسات یک شخصیت را فاش میکند.
- خواننده تنها میداند که شخصیت نقطه نظر چه میداند.
- این نقطه نظر صمیمیتر است و اجازه میدهد ارتباط عاطفی بیشتری برقرار شود.
نقطه نظر اول. در
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب جادوی نوشتن با استقبال بسیار مثبت خوانندگان مواجه شده و آنها از لحن تشویقکننده و مشاورههای عملی آن برای نویسندگان جوان قدردانی میکنند. بسیاری از خوانندگان به داستانهای شخصی لوین و تمرینهای نوشتاری او اشاره میکنند. منتقدان به ارزش این کتاب برای مبتدیان و تأکید آن بر حفظ تمام آثار نوشته شده اشاره دارند. برخی از خوانندگان بزرگسال آن را سادهانگارانه میدانند اما همچنان الهامبخش مییابند. این کتاب به خاطر رویکرد دوستانه، محتوای انگیزشی و تواناییاش در برانگیختن خلاقیت در نویسندگان جوان از هر سنی مورد ستایش قرار گرفته است. بهطور کلی، این کتاب بهعنوان منبعی بسیار مفید برای نویسندگان جوانی که به دنبال راهنمایی و الهام هستند، به شدت توصیه میشود.