نکات کلیدی
1. وال استریت دو نوع افراد را جذب میکند: مرفهها و تلاشگران
معمولاً دو نوع از افراد به دنبال شغل در وال استریت هستند. گروه اول شامل کسانی است که والدین ثروتمند دارند و به مدارس معتبر و دانشگاههای آیوی لیگ فرستاده شدهاند و از روز اول در زمین معامله، به نظر میرسد که مقدر به حضور در آنجا هستند. نوع دوم به یادآورنده اصطلاحاتی مانند هوش خیابانی و تلاشگر هستند.
دو مسیر متمایز. وال استریت افرادی را از پسزمینههای بسیار متفاوت جذب میکند. گروه اول، که در مرفه بودن به دنیا آمدهاند، با حس ذاتی از حق و راحتی به دنیای مالی وارد میشوند. در حالی که گروه دوم، که غالباً به خاطر جاهطلبی و نیاز به اثبات خود به جلو میروند، با اراده و تلاش بیوقفه به موفقیت دست مییابند.
پسزمینه کوهن. استیون کوهن نماد نوع دوم بود. او که از مزایای ثروت و ارتباطات اجتماعی بیبهره بود، عطش سیریناپذیری برای موفقیت و تمایل بیوقفهای برای انجام هر کاری برای رسیدن به قله داشت. این انگیزه، که به خشم نزدیک بود، دوران اولیه حرفهاش را تغذیه کرد و او را از همتایان مرفه خود متمایز ساخت.
انگیزههای متضاد. مرفهها غالباً به دنبال حفظ وضعیت خود و ادامه میراث خانوادگی هستند، در حالی که تلاشگران به دنبال فرار از شرایط خود و دستیابی به استقلال مالی هستند. این تفاوت در انگیزه معمولاً به رویکردهای متضاد در مورد ریسک و پاداش منجر میشود، به طوری که تلاشگران بیشتر مایل به پذیرش ریسکهای محاسبهشده برای دستیابی به اهداف خود هستند.
2. موفقیتهای اولیه تجاری کوهن بر اساس غریزه و ریسک بود
تماشای نوسان قیمت مانند یک موج سینوسی، قرار دادن شرط، پذیرش ریسک، و جذب پاداش—بدنش از آدرنالین پر میشد و کوهن به این کار معتاد شد.
استعداد اولیه. از روز اول در گرونتال و شرکت، کوهن توانایی عجیبی در پیشبینی حرکات کوتاهمدت سهام نشان داد. این استعداد ذاتی، همراه با تمایل به پذیرش ریسکهای محاسبهشده، به سرعت او را از همکارانش متمایز کرد و او را به عنوان یک ستاره در حال ظهور معرفی کرد.
آربیتراژ گزینهها. کوهن در ابتدا در آربیتراژ گزینهها کار میکرد و از اختلاف قیمتها بین بازارهای مختلف بهرهبرداری میکرد. اما او به زودی این استراتژی کمریسک را رها کرد و به تجارت روزانه تهاجمیتر روی آورد و به غریزه و احساس بازار خود برای تولید سودهای قابل توجه تکیه کرد.
خواننده غریزی نوار. مهارت کوهن به عنوان یک "خواننده نوار"، کسی که میتوانست به طور غریزی عرضه و تقاضا را با تماشای نوار ticker حس کند، افسانهای بود. این توانایی به او اجازه میداد تا حرکات بازار را پیشبینی کند و معاملات سریع و سودآور انجام دهد، که غالباً با عقل سلیم و استراتژیهای مدیریت ریسک در تضاد بود.
3. پول اعتماد به نفس کوهن را تقویت کرد، اما زندگی شخصیاش را نه
به طرز عجیبی، در حالی که پول اعتماد به نفس او را در زمین معامله تقویت میکرد، تأثیری بر زندگی خصوصیاش نداشت.
موفقیت تجاری. مهارتهای تجاری کوهن به موفقیت مالی عظیمی منجر شد و او را سالانه میلیونها دلار درآمدزا کرد. این ثروت اعتماد به نفس او را تقویت کرد و به او اجازه داد تا قوانین را در گرونتال زیر پا بگذارد، اما تأثیری بر بهبود زندگی شخصیاش نداشت.
مشکلات شخصی. با وجود دستاوردهای حرفهایاش، کوهن همچنان اجتماعی و بیدست و پا بود و در برقراری روابط معنادار مشکل داشت. او غالباً عصبانی بود و به طور مداوم از دیگران شکایت میکرد که سعی در سوءاستفاده از او دارند، که این امر تنشهایی در ازدواجش ایجاد کرد و او را از همتایانش منزوی کرد.
دنبال کردن ثروت. تلاش بیوقفه کوهن برای ثروت هزینهای داشت. تمرکز او بر پول غالباً روابط شخصیاش را تحتالشعاع قرار میداد و به درگیری و نارضایتی منجر میشد. این عدم تعادل، خطرات اولویت دادن به موفقیت مالی بر دیگر جنبههای زندگی را نشان میدهد.
4. ظهور صندوقهای پوششدهنده وال استریت را متحول کرد
سالها صندوقهای پوششدهنده عمدتاً جدا از چرخههای اوپرا-شکست وال استریت وجود داشتند، اما تا اواسط دهه 2000 به مرکز صنعت منتقل شدند.
تکامل صندوقهای پوششدهنده. در ابتدا به عنوان خدمات خاص برای افراد ثروتمند تصور میشدند، صندوقهای پوششدهنده به شرکتهای سرمایهگذاری غیرقانونی تبدیل شدند که استراتژیهای تهاجمی را دنبال میکردند و هزینههای گزافی دریافت میکردند. این تحول تعادل قدرت در وال استریت را تغییر داد و مدیران صندوقهای پوششدهنده ثروتهای عظیمی را جمعآوری کرده و تأثیر قابل توجهی را به دست آوردند.
مغولهای صندوق پوششدهنده. ظهور صندوقهای پوششدهنده یک طبقه جدید از نخبگان مالی را ایجاد کرد، افرادی که میلیاردها دلار از طریق حدس و زمانبندی بازار به دست آوردند. این مغولها، مانند پل تودور جونز و کن گریفین، ثروتهای وسیعی را جمعآوری کرده و تأثیر قابل توجهی در سیاست، آموزش و هنرها داشتند.
تأثیر کوهن. استیون کوهن نماد ظهور صندوقهای پوششدهنده بود و وال استریت را با سبک تجاری غریزی و بازدههای افسانهای خود متحول کرد. موفقیت او جوانان معاملهگر و سرمایهگذاران ثروتمند را جذب کرد و موقعیت او را به عنوان یک نماد وال استریت تثبیت کرد.
5. فرهنگ سرمایهگذاری SAC Capital سود را بالاتر از هر چیز دیگری قرار میداد
او بهترین معاملهگری بود که تا به حال دیده بودم—فقط به طرز استثنایی بهتر از هر کس دیگری. او توانایی نگهداشتن یک موقعیت را بدون انعطاف داشت.
تلاش بیرحمانه برای سود. فرهنگ SAC Capital با تمرکز بیوقفه بر تولید سود تعریف میشد، غالباً به قیمت ملاحظات اخلاقی. کوهن محیطی رقابتی را پرورش داد که در آن معاملهگران انتظار داشتند ریسکهای شدید را بپذیرند و مرزها را برای به دست آوردن برتری فشار دهند.
تأکید بر سرعت و اطلاعات. SAC بالاترین اولویت را به سرعت و دسترسی به اطلاعات میداد. این شرکت به شدت در فناوری سرمایهگذاری کرد و کارشناسانی را استخدام کرد تا اطلاعات جمعآوری کنند و سیستمی ایجاد کرد که در آن معاملهگران میتوانستند به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهند و از هر مزیتی که میتوانستند پیدا کنند، بهرهبرداری کنند.
"ردیف قاتلان." کوهن خود را با معاملهگرانی احاطه کرده بود که ذهنیت تهاجمی و تمایل به پذیرش ریسک را با او به اشتراک میگذاشتند. این گروه، که به "ردیف قاتلان" معروف بود، به بهترین عملکردهای شرکت تبدیل شدند و سودهای عظیمی تولید کردند، اما همچنین به فرهنگ فشار شدید و ابهام اخلاقی کمک کردند.
6. جستجوی "برتری" منجر به عبور از مرزهای اخلاقی و قانونی شد
در یک نقطه خاص، این جستجوی برتری به ناچار با خطی برخورد میکند و سپس آن را عبور میکند: دانش پیشرفته از درآمد یک شرکت، خبری که یک تولیدکننده تراشه هفته آینده پیشنهاد خرید خواهد داشت، نگاهی زودهنگام به نتایج آزمایشهای دارویی.
جاذبه "برتری سیاه." رقابت شدید بین صندوقهای پوششدهنده منجر به جستجوی بیوقفه برای "برتری" شد، یا اطلاعاتی که میتوانست مزیتی نسبت به سایر سرمایهگذاران فراهم کند. این جستجو غالباً از مرزهای اخلاقی و قانونی عبور میکرد و به کسب و استفاده از "برتری سیاه"، یا اطلاعات غیرعمومی مادی منجر میشد.
معاملهگری داخلی به عنوان یک هنجار. برخی از معاملهگران بر این باور بودند که معاملهگری داخلی برای بقا در صنعت صندوقهای پوششدهنده ضروری است. این درک فرهنگی ایجاد کرد که در آن ملاحظات اخلاقی غالباً در برابر جستجوی سود قرار میگرفت و منجر به نقضهای گسترده قوانین اوراق بهادار میشد.
حسابرسی در وال استریت. دولت در نهایت به معاملهگری داخلی حمله کرد و صندوقهای پوششدهنده و بنیانگذاران آنها را هدف قرار داد. این حمله ماهیت فراگیر برتری سیاه در وال استریت و طولی که معاملهگران برای به دست آوردن مزیت میرفتند را افشا کرد.
7. بیرحمی کوهن به روابط تجاری و شخصیاش نیز گسترش یافت
این اولین نشانه از جنبه واقعاً بیرحم استیو بود. وقتی که کنی را اخراج کرد.
خروج کنی لیساک. تصمیم کوهن برای اخراج دوست نزدیک و شریک تجاریاش، کنی لیساک، پس از آنکه همسرش او را به تحریک یک رابطه متهم کرد، جنبه بیرحم او را نشان داد. این عمل پیامی ترسناک به کارکنان SAC ارسال کرد و اهمیت وفاداری به کوهن را بالاتر از هر چیز دیگری برجسته کرد.
استفاده از ساختار هزینه. کوهن ثروت شخصی خود را با دریافت هزینههای گزاف، نگهداشتن 50 درصد از سودهای تولید شده توسط صندوقش، به حداکثر رساند. این عمل، همراه با شکایات مداوم او درباره تقسیم ثروتش، نفرت عمیقتری را نسبت به هر کسی که از موفقیتش بهرهمند میشد، نشان داد.
بیتوجهی به رفاه شخصی. تمرکز بیوقفه کوهن بر تجارت غالباً زندگی شخصیاش را تحتالشعاع قرار میداد و به روابط تیره و lack of empathy for others منجر میشد. این بیتوجهی به رفاه شخصی، تصویر او را به عنوان یک فرد تلاشگر اما در نهایت منزوی تقویت کرد.
8. تحقیقات دولت تشدید شد و به طور مستقیم کوهن را هدف قرار داد
این یک تحقیق بینظیر در تاریخ وال استریت خواهد بود، یک سرکوب چندساله و چندآژانس دولتی بر روی معاملهگری داخلی که تقریباً به طور کامل بر روی صندوقهای پوششدهنده متمرکز است.
سرکوب چندآژانس. دولت یک تحقیق چندساله در مورد معاملهگری داخلی آغاز کرد و صندوقهای پوششدهنده و مدیران آنها را هدف قرار داد. این سرکوب شامل چندین آژانس، از جمله SEC، FBI و دفتر دادستانی ایالات متحده بود و نشاندهنده یک تلاش هماهنگ برای پاکسازی وال استریت بود.
تمرکز بر صندوقهای پوششدهنده. این تحقیق عمدتاً بر روی صندوقهای پوششدهنده متمرکز بود که به عنوان کانونهای فعالیتهای غیرقانونی به دلیل فرهنگ تهاجمی و عدم نظارت شناخته میشدند. این بررسی، زیرساخت تاریک صنعت و طولی که معاملهگران برای به دست آوردن برتری میرفتند را افشا کرد.
کوهن به عنوان هدف نهایی. هدف نهایی این تحقیق استیون کوهن، بنیانگذار میلیاردر SAC Capital Advisors بود. بازدههای افسانهای و شخصیت مرموز کوهن او را به نمادی از افراط وال استریت تبدیل کرده بود و دولت مصمم بود او را به خاطر هرگونه تخلف مسئول بداند.
9. معاملهگری داخلی به یک مشکل فراگیر در وال استریت تبدیل شد
وقتی از یک معاملهگر پرسیده شد که آیا از هیچ صندوقی خبر دارد که در اطلاعات داخلی فعالیت نکند، او گفت: "نه، آنها هرگز زنده نمیمانند."
فشار برای عملکرد. فشار شدید برای تولید سود در صنعت رقابتی صندوقهای پوششدهنده بسیاری از معاملهگران را به انجام فعالیتهای غیرقانونی وادار کرد. معاملهگری داخلی به یک مشکل فراگیر تبدیل شد و برخی بر این باور بودند که این کار برای بقا ضروری است.
جاذبه "برتری سیاه." وعده سودهای سریع و آسان، "برتری سیاه"، یا اطلاعات غیرعمومی مادی را بسیار جذاب کرد. معاملهگران برای به دست آوردن این اطلاعات به شدت تلاش کردند و غالباً از مرزهای اخلاقی و قانونی عبور کردند.
عواقب تقلب. سرکوب دولت بر روی معاملهگری داخلی خطرات مرتبط با این فعالیت غیرقانونی را افشا کرد. معاملهگران با دستگیری، پیگرد قانونی و احتمال از دست دادن شغل و ثروت خود مواجه شدند.
10. جستجوی عدالت منجر به رویارویی با یک غول وال استریت شد
این کتاب یک داستان کارآگاهی است که در اتاقهای پشتی پارکهای اداری و زمینهای معامله وال استریت اتفاق میافتد.
تاکتیکهای FBI. FBI از مجموعهای از تاکتیکها برای تحقیق در مورد معاملهگری داخلی استفاده کرد، از جمله شنود، تغییر شاهدان و انجام نظارت. این روشها، که معمولاً در پروندههای جرم سازمانیافته استفاده میشود، برای دنیای پیچیده مالی تطبیق داده شدند.
نبردهای قانونی. دولت با چالشهای متعددی در پیگرد قانونی پروندههای معاملهگری داخلی مواجه شد، از جمله وکلای دفاع ماهر و مقررات مالی پیچیده. نبردهای قانونی غالباً پروسکوتورهای ایدهگرا را در برابر تیمهای دفاعی با بودجه بالا قرار میداد و عدم تعادل قدرت در سیستم عدالت را برجسته میکرد.
هزینه انسانی. این تحقیق بر زندگی افرادی که درگیر بودند تأثیر گذاشت، از معاملهگران جوانی که هارد درایوها را میشکستند تا پروسکوتورهای دولتی که تحت فشار شدید برای پیروزی بودند. هزینه انسانی جستجوی عدالت قابل توجه بود و زندگیها و حرفهها را برای همیشه تغییر داد.
11. هزینه جاهطلبی: خیانت، ویرانی و رستگاری در وال استریت
این همچنین درباره استیون کوهن، سفر شگفتانگیز او به اوج وال استریت و مبارزه حماسیاش برای ماندن در آنجا است.
قیمت موفقیت. جستجوی ثروت و قدرت در وال استریت غالباً با هزینهای سنگین همراه بود و سازشهای اخلاقی و فداکاریهای شخصی به امری رایج تبدیل شد. داستان SAC Capital به عنوان یک داستان هشداردهنده درباره خطرات جاهطلبی بیحد و مرز و تأثیرات مخرّب طمع عمل میکند.
مبارزه برای بقا. با نزدیک شدن دولت، کوهن برای محافظت از امپراتوری و شهرتش مبارزه کرد. تلاشهای او برای فاصله گرفتن از فعالیتهای غیرقانونی در SAC و حفظ موقعیتش به عنوان یک نماد وال استریت در نهایت ناموفق بود.
میراث جنجالی. داستان SAC Capital تأثیر ماندگاری بر وال استریت گذاشت و چشمانداز نظارتی را متحول کرد و سؤالاتی درباره اخلاق مالی بالا ایجاد کرد. داستان کوهن و شرکتش یادآور اهمیت پاسخگویی و عواقب ماندگار جاهطلبی بیحد و مرز است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب لبهی سیاه روایت جذابی از فساد در صندوقهای پوششدهنده و پیگیری استیون کوهن، یک مگال وال استریت، است. خوانندگان به نوشتار قابل فهم و تحقیقات جامع کولهاتکار ارج مینهند و به بینشهای کتاب در مورد معاملات داخلی و مقررات مالی اشاره میکنند. بسیاری از آنها از عدم پیامدهای قانونی برای شخصیتهای قدرتمندی مانند کوهن ابراز نارضایتی میکنند. این کتاب به خاطر روایت جذاب و تواناییاش در توضیح مفاهیم پیچیده مالی مورد تحسین قرار گرفته است. برخی از منتقدان به شباهت آن با برنامههای تلویزیونی مانند "بیلیونها" اشاره کرده و رویکرد متعادل نویسنده به موضوع را مورد تقدیر قرار میدهند.