Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
Civil Disobedience and Other Essays

Civil Disobedience and Other Essays

توسط Henry David Thoreau 1866 188 صفحات
4.06
17.5K امتیازها
گوش دادن
Try Full Access for 7 Days
Unlock listening & more!
Continue

نکات کلیدی

۱. وجدان فردی را بر قوانین ناعادلانه مقدم بدانید.

تنها تعهدی که حق دارم بپذیرم، این است که هر زمان آنچه را درست می‌دانم انجام دهم.

وجدان برتر است. ثورو معتقد است که حس اخلاقی هر فرد، یعنی وجدان، بالاترین مرجع است و بر قانون مدنی تقدم دارد. احترام به حق، مهم‌تر از احترام به قانون است، به‌ویژه زمانی که قوانین افراد را مجبور به اجرای بی‌عدالتی می‌کنند. اطاعت کورکورانه انسان‌ها را به ماشین‌هایی بی‌قضاوت و بی‌وجدان تبدیل می‌کند که با بدن خود به خدمت دولت درمی‌آیند، نه با ذهن و وجدانشان.

قانون عدالت نمی‌آورد. قوانین به خودی خود انسان‌ها را عادل‌تر نمی‌کنند؛ بلکه احترام به قوانین ناعادلانه ممکن است افراد نیک‌نیت را در انجام خطا شریک سازد. دولت معمولاً تنها با بدن افراد مواجه می‌شود، نه با عقل یا اخلاقشان، و به جای هوش یا صداقت، به برتری جسمانی تکیه دارد. انسان خردمند هرگز خود را به ابزاری صرف برای دولت تبدیل نمی‌کند و بر اساس قطب‌نمای اخلاقی خود عمل می‌کند.

وظیفه انجام حق. داشتن نظر مخالف با بی‌عدالتی کافی نیست؛ باید گام‌های مؤثری برای عمل به آن برداشت. عمل بر اساس اصل، ذاتاً انقلابی است و نه تنها شرایط بیرونی بلکه روابط درونی را نیز دگرگون می‌کند، و درون فرد را از شیطانی جدا می‌سازد. وقتی قانونی شما را مجبور به اجرای بی‌عدالتی علیه دیگری می‌کند، وظیفه اخلاقی است که فوراً آن قانون را نقض کنید و زندگی خود را به نیرویی بازدارنده تبدیل نمایید تا دستگاه حکومت را متوقف سازید.

۲. بهترین حکومت، حکومتی است که کمترین دخالت را دارد یا اصلاً دخالتی ندارد.

بهترین حکومتی که وجود دارد، حکومتی است که اصلاً حکومت نمی‌کند؛ و وقتی مردم برای آن آماده شوند، چنین حکومتی خواهند داشت.

حکومت به‌عنوان وسیله‌ای موقت. حکومت تنها ابزاری است که مردم برای اجرای اراده خود انتخاب می‌کنند، اما اغلب توسط عده‌ای معدود سوءاستفاده و تحریف می‌شود. مانند ارتش دائمی، حکومت دائمی می‌تواند در دست افراد نادرست به ابزاری خطرناک تبدیل شود که برخلاف اراده مردمی که به آن خدمت می‌کند، عمل کند. ثورو جنگ مکزیک و آمریکا را نمونه‌ای از استفاده حکومت به عنوان ابزاری توسط عده‌ای معدود می‌داند که نماینده اراده مردم نیست.

حکومت مانع پیشرفت است. دولت آمریکا، برخلاف ادعاهایش، دستاوردهای بزرگ خود را مدیون مردم است، نه خود حکومت. حکومت اغلب مانع کارآفرینی، تجارت و حتی آموزش می‌شود. بهترین کارکرد آن این است که کنار برود و اجازه دهد مردم امور خود را مدیریت کنند و به یکدیگر آزادی دهند.

دعوت به حکومتی بهتر. ثورو در نهایت آرزومند حکومتی است که بی‌نیاز از حکومت باشد، زیرا افراد خود عادلانه حکومت می‌کنند، اما به طور عملی خواستار حکومتی بهتر در زمان حال است. او معتقد است اگر هر فرد نوع حکومتی را که به آن احترام می‌گذارد اعلام کند، گامی به سوی تحقق آن برداشته شده است. دولت آزاد و روشنفکر واقعی، فرد را قدرتی مستقل و برتر می‌داند که از آن اقتدار خود را می‌گیرد.

۳. عمل بر اساس اصل در برابر بی‌عدالتی ضروری است.

عمل بر اساس اصل—شناخت و انجام حق—چیزها و روابط را تغییر می‌دهد؛ این ذاتاً انقلابی است و با هیچ چیز گذشته سازگار نیست.

فراتر از نظر یا رأی دادن. داشتن نظر مخالف با بی‌عدالتی یا رأی دادن به تنهایی کافی و مؤثر نیست. رأی دادن مانند بازی شانس با رنگ و بوی اخلاقی اندک است که رأی‌دهنده چندان نگران نتیجه نیست و تصمیم را به اکثریت واگذار می‌کند. عمل واقعی بیش از ابراز تمایل ضعیف به پیروزی حق است؛ نیازمند تجسم و اجرای فعال حق است.

تأثیر انقلابی. عمل بر اساس اصل صرفاً اصلاح‌طلبانه نیست، بلکه بنیادی انقلابی است. این عمل ساختارها و روابط موجود را برهم می‌زند، نه فقط بین دولت‌ها و کلیساها، بلکه در خانواده‌ها و حتی در درون روح فرد. این نوع عمل قدرتمند است زیرا بر شناخت و اجرای حق استوار است و ذاتاً با وضع موجود ناعادلانه مقابله می‌کند.

نقض فوری. در مواجهه با قوانین ناعادلانه نباید منتظر تغییر اکثریت ماند یا در حین تلاش برای اصلاح، از آن‌ها اطاعت کرد. خود حکومت با مقاومت در برابر اصلاح و مجازات منتقدان، درمان را بدتر از بیماری می‌کند. اگر بی‌عدالتی شما را مجبور به اجرای خطا می‌کند، تنها راه اخلاقی نقض فوری قانون و تبدیل شدن به نیروی بازدارنده برای توقف دستگاه است.

۴. حمایت خود را از دولت ناعادلانه پس بگیرید.

من صرفاً می‌خواهم وفاداری به دولت را رد کنم و به طور مؤثر از آن کناره‌گیری کنم.

رد وفاداری. ثورو خواستار رد آگاهانه وفاداری به دولتی است که از بی‌عدالتی حمایت می‌کند، به ویژه برده‌داری و جنگ مکزیک. این کناره‌گیری صرفاً نمادین نیست بلکه عملی است و شامل خودداری از حمایت مالی (مالیات) و مشارکت در اقدامات مضر دولت می‌شود. او پرداخت مالیات به دولت ناعادلانه را مشارکت مستقیم در خشونت و ریختن خون بی‌گناهان می‌داند.

امتناع از مالیات به عنوان اعتراض. امتناع او از پرداخت مالیات سرشماری، مقابله‌ای مستقیم با اقتدار دولت و عملی ملموس در اعتراض به همدستی آن در برده‌داری بود. او معتقد است حتی تعداد کمی از افراد صادق که حمایت خود را پس بگیرند و پیامدهای آن را بپذیرند (مانند زندان) می‌توانند تأثیر قابل توجهی بر دولت داشته و اصلاحات را تسریع کنند. این عمل دولت و عوامل آن را مجبور به مواجهه با پیامدهای اخلاقی رفتارشان می‌کند.

هزینه اطاعت در برابر نافرمانی. ثورو محاسبه می‌کند که هزینه اطاعت از دولت ناعادلانه، از نظر از دست دادن تمامیت اخلاقی و مشارکت در خطا، بسیار بیشتر از مجازات نافرمانی است. زندگی صادقانه و راحت تحت چنین حکومتی ممکن نیست؛ باید حاضر بود برای حفظ حیثیت اخلاقی، دارایی و آسایش معمولی را فدا کرد. شب زندان او بر دیدگاهش درباره حماقت و ترس دولت در برابر مقاومت اصولی تأکید کرد.

۵. از نهادهای برده‌وار و مردان مصلحت‌جو بپرهیزید.

قانون هرگز انسان‌ها را آزاد نمی‌کند؛ این انسان‌ها هستند که باید قانون را آزاد کنند.

انتقاد از بردگی. ثورو به شدت از افرادی و نهادهایی انتقاد می‌کند که مصلحت‌جویی، منافع شخصی یا اطاعت کورکورانه از قانون را بر عدالت و انسانیت ترجیح می‌دهند. این شامل:

  • سیاستمدارانی که به جای اصول اخلاقی، به مصالحه و خطوط حزبی می‌پردازند.
  • قضاتی که قانون را بر اساس قانون اساسی یا سوابق تفسیر می‌کنند نه حق ذاتی یا قانون الهی.
  • رسانه‌هایی که فاسد، فرصت‌طلب و تابع نظر عمومی به جای حقیقت‌اند.
  • نظامیان و عوامل دولتی که مانند ماشین‌های بی‌فکر عمل می‌کنند.

مصلحت‌جویی در برابر حق. مردان مصلحت‌جو، از جمله اکثر قانون‌گذاران، وکلا و مقامات، عمدتاً با سر به خدمت دولت‌اند اما به ندرت تمایز اخلاقی قائل می‌شوند و اغلب بدون قصد، به شیطان خدمت می‌کنند. آن‌ها بزرگ‌ترین مانع اصلاح‌اند زیرا وفادارترین حامیان دولت هستند، با وجود نارضایتی از ماهیت و اقدامات آن. آن‌ها نمی‌فهمند که سیاست اخلاق نیست و اصلاحات درست با مصلحت‌جویی حاصل نمی‌شود.

مرجع بالاتر. آزادی و عدالت واقعی از خود قانون نمی‌آید، بلکه از افرادی که عدالت را تجسم و اجرا می‌کنند سرچشمه می‌گیرد. کسانی که قانون را زمانی رعایت می‌کنند که دولت آن را نقض می‌کند، عاشقان واقعی قانون و نظم‌اند. قاضی مهم، کسی نیست که حکم قانون بشری را صادر می‌کند، بلکه کسی است که از عشق به حقیقت، نظر حقیقی درباره انسان می‌دهد و مأموریت خود را از منبعی بالاتر از هر دادگاه زمینی می‌گیرد.

۶. شجاعت اخلاقی، قهرمانی واقعی را تعریف می‌کند.

او زندگی جسمانی خود را در برابر آرمان‌ها بی‌ارزش می‌دانست. قوانین ناعادلانه انسانی را نمی‌شناخت، بلکه همان‌گونه که دستور داده شده بود، مقاومت می‌کرد.

ایستادگی اصولی براون. ثورو از جان براون دفاع می‌کند که مردی با شجاعت اخلاقی نادر و اصولی بود، پروتستانی مدرن که بر اساس باورهایش علیه برده‌داری عمل کرد. برخلاف سیاستمداران یا مردان عادی، براون از روی انتقام یا منافع شخصی حرکت نمی‌کرد بلکه از حس عمیق انسانیت و تعهد به قانون بالاتر الهام می‌گرفت. اقدامات او، هرچند از نظر دولت غیرقانونی بود، از نظر ثورو عادلانه و قهرمانانه بود.

تضاد با معمول. براون به شدت با مردان برده‌وار و مصلحت‌جوی زمان خود، از جمله سردبیران، سیاستمداران و حتی قضات، که شجاعت مقابله با بی‌عدالتی را نداشتند، مقایسه می‌شود. در حالی که آن‌ها بحث و مصالحه می‌کردند، براون بر اساس اصول خود قاطعانه عمل کرد و سطحی از صداقت و خوداتکایی را نشان داد که به ندرت دیده می‌شود. آمادگی او برای فدا کردن جانش برای مظلومان، او را به مردی واقعی مبدل ساخت.

تأثیر مرگش. ثورو معتقد است مرگ براون شکست نبود بلکه عملی قدرتمند بود که بی‌عدالتی دولت را آشکار کرد و وجدان شمال را بیدار ساخت. اعدام او، مانند مصلوب شدن مسیح، نهایت بی‌عدالتی دولت علیه مردی عادل بود. میراث براون در موفقیت تاکتیکی نیست بلکه در نمونه اخلاقی اوست که نشان می‌دهد یک فرد تنها بر اساس اصل می‌تواند نیرویی علیه ظلم باشد و دیگران را به زندگی و مرگ برای یک هدف الهام بخشد.

۷. وحشی‌گری و طبیعت، حیات انسانی را حفظ می‌کنند.

در وحشی‌گری، حفظ جهان است.

طبیعت به عنوان ضرورت. ثورو معتقد است تماس با وحشی‌گری و طبیعت برای سلامت، سرزندگی و رشد فکری و اخلاقی انسان ضروری است. او زندگی ساکن و محدود جامعه متمدن را با آزادی و تازگی قدم زدن در جنگل‌ها و دشت‌ها مقایسه می‌کند. گذراندن وقت در فضای باز و مواجهه با عناصر طبیعی، سختی و مقاومت لازم را پرورش می‌دهد و تعادل نرمش ناشی از زندگی درون‌خانه را برقرار می‌سازد.

منبع الهام. طبیعت به عنوان منبع دانش و الهام واقعی معرفی می‌شود، متفاوت از دانش سطحی کتاب‌ها یا جامعه. وحشی‌گری در طبیعت متناظر با تفکر آزاد و غیرمتمدن در ادبیات بزرگ و اسطوره‌هاست. همان‌طور که گیاهان از خاک تغذیه می‌کنند، انسان‌ها نیز از ارتباط با وحشی‌گری، که ماده خام زندگی است، نیرو و خلاقیت می‌گیرند.

انتقاد از تمدن. تمدن که بر اهلی‌سازی و کشت تمرکز دارد، اغلب چشم‌انداز را تحریف و توانایی انسان را کاهش می‌دهد، زیرا مردم را زودتر از سینه طبیعت جدا می‌کند. پیگیری «بهبودها» مانند حصارها و جنگل‌زدایی، جهان را رام و بی‌ارزش می‌کند. فرهنگ واقعی باید از «لجن چمنزارها» تغذیه کند و خاک ذهن را عمیق سازد، نه اینکه تنها به روش‌های مصنوعی تکیه کند. حرکت به سوی غرب به عنوان انگیزه‌ای مثبت به سوی وحشی‌گری و آینده دیده می‌شود.

۸. از زندگی‌ای که صرفاً درگیر کسب و کار و پول است بپرهیزید.

این جهان جای کسب و کار است. چه شلوغی بی‌پایانی!

انتقاد از کسب و کار بی‌وقفه. ثورو از تمرکز بیش از حد جامعه بر کسب و کار و پول‌سازی تأسف می‌خورد و آن را مانعی برای زندگی واقعی می‌داند. این فعالیت بی‌وقفه که با جستجوی دستمزد و سود هدایت می‌شود، رویاها را قطع می‌کند، اوقات فراغت را از بین می‌برد و سود مالی را بر امور معنادار ترجیح می‌دهد. او تعجب می‌کند که مردم تمام روز خود را در مغازه‌ها و دفاتر می‌گذرانند و سلامت خود را فدای فعالیت اقتصادی می‌کنند.

پول‌سازی به سوی سقوط. راه‌های کسب پول تقریباً همیشه به سقوط اخلاقی منجر می‌شود و انسان را مجبور می‌کند «کمتر از انسان» باشد. جامعه بیش از همه حاضر است برای خدمات ناخوشایند یا سطحی پول بدهد، در حالی که کار ارزشمندی که سود واقعی دارد (هرچند پول کمی) اغلب تنبلی تلقی می‌شود. جستجوی ثروت صرف، مانند هجوم به کالیفرنیا برای طلا، غیر اخلاقی و ننگ بشریت است و زندگی را به مسابقه‌ای برای پول خرد تنزل می‌دهد.

هزینه واقعی زندگی. بزرگ‌ترین اشتباه این است که بیشتر عمر خود را صرف کسب معاش کنیم. زندگی واقعی یعنی دنبال کردن کاری به خاطر ارزش ذاتی آن و هماهنگ کردن معیشت با هدف زندگی. حمایت شدن توسط دیگران یا ارث بردن ثروت مانند مرده به دنیا آمدن یا زندگی در خانه خیریه است. زندگی که تنها بر موفقیت مالی متمرکز است و فقط اهداف نزدیک را هدف می‌گیرد، فاقد تعالی و آرمان زندگی بر اساس اصول بالاتر است.

۹. کار را به خاطر ارزش ذاتی آن بجویید، نه فقط دستمزد.

هدف کارگر نباید صرفاً کسب معاش یا گرفتن «شغل خوب» باشد، بلکه انجام خوب کاری مشخص است؛ و حتی از نظر مالی، برای یک شهر به صرفه است که کارگرانش را چنان خوب بپردازد که احساس نکنند فقط برای معاش کار می‌کنند، بلکه برای اهداف علمی یا حتی اخلاقی.

هدف برتر از سود. هدف اصلی کار باید کیفیت و ارزش خود کار باشد، نه فقط دستمزد یا شغل. ثورو معتقد است شهری باید کارگرانش را چنان خوب بپردازد که آن‌ها احساس کنند برای اهداف بالاتر، علمی یا اخلاقی، کار می‌کنند. استخدام کسی که به خاطر عشق به کار می‌کوشد، نه فقط پول، مؤثرتر و ارزشمندتر است.

کسب و کار خودپایدار. کسب و کارهای بزرگ که با فراخوان واقعی فرد هماهنگ‌اند، ذاتاً خودپایدارند، نه فقط مالی بلکه روحی و فکری. شاعر با شعرش خود را تأمین می‌کند، همان‌طور که آسیاب با تراشه‌های خود سوخت می‌گیرد. زندگی با عشق به کار ایده‌آل است، هرچند بیشتر زندگی‌ها از این منظر شکست‌اند.

فراتر از کار سطحی. بخش زیادی از کار در جامعه مانند پرتاب سنگ به دیوار و بازگرداندن آن است، بدون هدف واقعی جز کسب دستمزد. این در تضاد با کاری است که ارزش واقعی به جامعه می‌افزاید یا به فرد اجازه می‌دهد تحصیل و فراخوان بالاتر خود را دنبال کند. ثورو می‌گوید ثروت واقعی در توانایی دنبال کردن کسب و کار خود، کار زندگی است که با پول یا شهرت خریدنی نیست.

۱۰. تمامیت فردی بر نظر اکثریت برتری دارد.

اقلیت زمانی بی‌قدرت است که با اکثریت همراهی کند؛ در آن صورت حتی اقلیت نیست؛ اما وقتی تمام وزن خود را بر مقاومت بگذارد، غیرقابل مقاومت می‌شود.

قدرت فرد. ثورو بر قدرت عظیم یک فردی که بر اساس اصل ایستاده است، حتی در برابر اکثریت یا دولت، تأکید می‌کند. فردی که از همسایگان خود درست‌تر است، خود به تنهایی اکثریت است. این تمامیت فردی نیرویی قوی‌تر از زور جسمانی یا وزن جمعیت است.

مقاومت، قدرت است. اقلیت با همراهی یا مصالحه قدرت نمی‌یابد، بلکه با تعهد کامل به مقاومت. در برابر بی‌عدالتی، فرد اصولی باید جدا بایستد و از مشارکت در خطا خودداری کند و دولت را مجبور به مواجهه با موضع اخلاقی خود سازد. این مقاومت، حتی اگر به زندان منجر شود، جایگاه واقعی انسان عادل در دولت ناعادل است و زمینه‌ای آزادتر و شرافتمندانه‌تر فراهم می‌آورد.

فراتر از آمار و نظرسنجی‌ها. قدرت و شخصیت واقعی یک ملت در آمار، جمعیت یا نتایج کنوانسیون‌ها و رأی‌گیری‌ها نیست. این‌ها اغلب نشان‌دهنده همراهی، مصل

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.06 از 5
میانگین از 17.5K امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب «عدم اطاعت مدنی و دیگر مقالات» با نظرات متفاوتی روبه‌رو شده است؛ بسیاری از خوانندگان ایده‌های تأمل‌برانگیز ثورو درباره حکومت، وجدان فردی و عدم اطاعت مدنی را ستایش می‌کنند. مخاطبان به موضع او در برابر برده‌داری و قوانین ناعادلانه ارج می‌نهند. برخی سبک نوشتاری او را دشوار اما پربار می‌دانند. منتقدان معتقدند که دیدگاه‌های او غیرعملی یا ساده‌لوحانه است. کیفیت مقالات این مجموعه متفاوت است، اما «عدم اطاعت مدنی» و «پیاده‌روی» به‌ویژه مورد استقبال قرار گرفته‌اند. در مجموع، خوانندگان سهم ثورو در فلسفه سیاسی و تأکید او بر زندگی بر اساس اصول شخصی را ارزشمند می‌شمارند.

Your rating:
4.52
12 امتیازها

درباره نویسنده

هنری دیوید ثورو نویسنده، طبیعت‌شناس و فیلسوف آمریکایی بود که در سال ۱۸۱۷ به دنیا آمد. او از دانشگاه هاروارد فارغ‌التحصیل شد و به یکی از چهره‌های برجسته‌ی جنبش متافیزیکی تبدیل گشت. آثار مشهور ثورو شامل کتاب «والدن» و مقاله‌ی «نافرمانی مدنی» است که تأثیر عمیقی بر فعالان بعدی همچون گاندی و مارتین لوتر کینگ جونیور گذاشت. او زندگی ساده، حفظ محیط زیست و مقاومت فردی در برابر اقدامات ناعادلانه‌ی دولت را ترویج می‌کرد. نوشته‌های ثورو در قالب‌های مختلفی از جمله مقاله، شعر و تاریخ طبیعی منتشر شده‌اند. تجربه‌ی دو ساله‌ی او در زندگی در کلبه‌ای کنار دریاچه‌ی والدن، الهام‌بخش شناخته‌شده‌ترین اثرش بود. اندیشه‌های ثورو درباره‌ی نافرمانی مدنی و طبیعت همچنان بر محیط‌زیست‌گرایی و اندیشه‌های سیاسی معاصر تأثیرگذار است. او در سال ۱۸۶۲ بر اثر بیماری سل درگذشت.

Listen
Now playing
Civil Disobedience and Other Essays
0:00
-0:00
Now playing
Civil Disobedience and Other Essays
0:00
-0:00
1x
Voice
Speed
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
1.0×
+
200 words per minute
Queue
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Recommendations: Personalized for you
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Ratings: Rate books & see your ratings
100,000+ readers
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 4
📜 Unlimited History
Free users are limited to 4
📥 Unlimited Downloads
Free users are limited to 1
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Jun 21,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Start a 7-Day Free Trial
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Loading...