Facebook Pixel
Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
Critique of Pure Reason

Critique of Pure Reason

توسط Immanuel Kant 1781 785 صفحات
3.96
39k+ امتیازها
گوش دادن

نکات کلیدی

1. محدودیت‌های عقل انسانی: سوالاتی که نمی‌توانیم به آن‌ها پاسخ دهیم

عقل انسانی، در یک حوزه از شناخت خود، به سوالاتی فراخوانده می‌شود که نمی‌تواند از آن‌ها شانه خالی کند، زیرا این سوالات به طبیعت خود او مربوط می‌شوند، اما نمی‌تواند به آن‌ها پاسخ دهد، زیرا فراتر از هر توانایی ذهنی است.

محدودیت‌های ذاتی. عقل انسانی به طور طبیعی به سوالاتی کشیده می‌شود که نمی‌تواند به طور قطعی به آن‌ها پاسخ دهد، مانند منشاء جهان، ماهیت روح و وجود خدا. این سوالات، هرچند جذاب، اغلب به تناقضات و سردرگمی منجر می‌شوند زیرا فراتر از محدودیت‌های توانایی‌های شناختی ما هستند.

مسائل اجتناب‌ناپذیر. این سوالات نتیجه‌ی خطاها یا سوءتفاهم‌های ما نیستند، بلکه ذاتی ساختار عقل انسانی هستند. ما مجبور به پرسیدن آن‌ها هستیم، اما ابزار لازم برای ارائه‌ی پاسخ‌های قاطع را نداریم. این محدودیت ذاتی یکی از محورهای اصلی کار کانت است.

مبارزه‌ی متافیزیک. تاریخ متافیزیک با بحث‌ها و تناقضات بی‌پایانی مشخص می‌شود که ناشی از تلاش‌های عقل برای پاسخ به این سوالات غیرقابل پاسخ است. این مبارزه نیاز به رویکردی انتقادی به فلسفه را برجسته می‌کند، رویکردی که مرزهای درک انسانی را به رسمیت می‌شناسد.

2. ماهیت دانش: آگاهی پیشینی و پسینی

اما، اگرچه تمام دانش ما با تجربه آغاز می‌شود، به هیچ وجه به این معنا نیست که همه‌ی آن از تجربه ناشی می‌شود.

تجربه به عنوان نقطه‌ی شروع. تمام دانش ما با تجربه آغاز می‌شود، اما نه تمام دانش از تجربه ناشی می‌شود. ذهن ما دارای ساختارها و اصول خاصی است که نحوه‌ی درک و فهم ما از جهان را شکل می‌دهد.

دانش پیشینی. دانش پیشینی مستقل از تجربه است و با ضرورت و جهانی بودن مشخص می‌شود. مثال‌هایی از آن شامل حقایق ریاضی و اصل علیت است. این‌ها از مشاهده ناشی نمی‌شوند بلکه ذاتی ساختار ذهن ما هستند.

دانش پسینی. از سوی دیگر، دانش پسینی از تجربه ناشی می‌شود و وابسته و خاص است. این دانش به ما می‌گوید که چه چیزی وجود دارد، اما نه اینکه چه چیزی باید وجود داشته باشد. هدف کانت درک این است که چگونه دانش پیشینی ممکن است، با توجه به اینکه تمام دانش با تجربه آغاز می‌شود.

3. نقش شهود: فضا و زمان به عنوان اشکال ادراک

فضا چیزی جز شکل تمام پدیده‌های حس خارجی نیست، یعنی شرط ذهنی حس‌پذیری که تنها تحت آن شهود خارجی ممکن است.

فضا و زمان به عنوان اشکال ذهنی. فضا و زمان واقعیت‌های عینی نیستند که به طور مستقل از ذهن ما وجود داشته باشند، بلکه اشکال شهود حسی ما هستند. آن‌ها چارچوب‌هایی هستند که از طریق آن‌ها تجربیات خود را درک و سازماندهی می‌کنیم.

شهود پیشینی. این اشکال شهود پیشینی هستند، به این معنا که قبل از هر تجربه‌ای در ذهن ما وجود دارند. آن‌ها شرایطی هستند که تجربه را ممکن می‌سازند، نه نتیجه‌ی آن.

زیبایی‌شناسی فراتجربی. کانت مطالعه‌ی این اشکال پیشینی حس‌پذیری را "زیبایی‌شناسی فراتجربی" می‌نامد. این اولین گام در درک این است که چگونه می‌توانیم دانش پیشینی از جهان داشته باشیم، زیرا نشان می‌دهد که ذهن ما ساختاری بر ادراکات ما تحمیل می‌کند.

4. درک و دسته‌ها: چارچوب تفکر

همان عملکردی که وحدت را به نمایه‌های مختلف در یک قضاوت می‌دهد، همچنین وحدت را به صرف ترکیب نمایه‌های مختلف در یک شهود می‌دهد؛ و این وحدت را ما مفهوم خالص درک می‌نامیم.

درک به عنوان یک قابلیت قواعد. درک، قابلیتی است که تجربیات ما را سازماندهی و معنا می‌بخشد. این کار را با اعمال قواعد یا مفاهیم بر داده‌های خام تجربه انجام می‌دهد.

دسته‌ها به عنوان مفاهیم خالص. این قواعد دسته‌ها نامیده می‌شوند و آن‌ها مفاهیم خالص درک هستند که از تجربه ناشی نمی‌شوند. این‌ها شامل مفاهیمی مانند وحدت، کثرت، کل، واقعیت، نفی، محدودیت، ماده، علت و ضرورت هستند.

قضاوت به عنوان عملکرد وحدت. درک از این دسته‌ها برای تشکیل قضاوت‌ها استفاده می‌کند، که واحدهای اساسی تفکر هستند. قضاوت‌ها وحدت را به نمایه‌های ما می‌آورند و به ما اجازه می‌دهند که آن‌ها را به هم متصل کنیم و جهان را درک کنیم.

5. استنتاج فراتجربی: توجیه مفاهیم پیشینی

هدف کلی استنتاج فراتجربی تمام مفاهیم پیشینی این است که نشان دهد این مفاهیم شرایط پیشینی امکان تمام تجربه‌ها هستند.

مسئله توجیه. اگر دسته‌ها از تجربه ناشی نمی‌شوند، چگونه می‌توانیم مطمئن باشیم که آن‌ها به اشیاء تجربه تعلق دارند؟ این مسئله استنتاج فراتجربی است.

دسته‌ها به عنوان شرایط تجربه. کانت استدلال می‌کند که دسته‌ها تنها اشکال ذهنی نیستند، بلکه شرایطی هستند که تجربه را ممکن می‌سازند. بدون آن‌ها، نمی‌توانستیم هیچ تجربه‌ی منسجم یا عینی از جهان داشته باشیم.

اعتبار عینی. استنتاج فراتجربی اعتبار عینی دسته‌ها را با نشان دادن این که آن‌ها برای امکان تجربه ضروری هستند، اثبات می‌کند. این یک گام حیاتی در توجیه دانش پیشینی ماست.

6. محدودیت‌های عقل نظری: پدیده‌ها در مقابل نوئنا

ما به این نتیجه می‌رسیم که قابلیت شناخت ما قادر به فراتر رفتن از محدودیت‌های تجربه ممکن نیست؛ و با این حال، این دقیقاً موضوع اساسی این علم است.

پدیده‌ها به عنوان ظهورات. دانش ما محدود به پدیده‌هاست، که ظهورات چیزها به عنوان آنچه که به حواس ما ارائه می‌شود، هستند. ما نمی‌توانیم چیزها را به عنوان آنچه که در ذات خود هستند، بشناسیم، جدا از شیوه‌ی ادراک ما.

نوئنا به عنوان چیزها در ذات خود. چیزها در ذات خود، یا نوئنا، فراتر از دسترس قابلیت‌های شناختی ما هستند. ما می‌توانیم آن‌ها را به عنوان واقعیت زیرین که ادراکات ما را ایجاد می‌کند، تصور کنیم، اما نمی‌توانیم آن‌ها را به طور مستقیم بشناسیم.

محدودیت‌های عقل نظری. عقل نظری، که به دنبال درک چیزها فراتر از محدودیت‌های تجربه است، به طور ذاتی محدود است. این نمی‌تواند به ما دانش نوئنا را ارائه دهد و تلاش‌های آن برای انجام این کار به طور اجتناب‌ناپذیری به تناقضات منجر می‌شود.

7. دیالکتیک عقل: تناقضات اجتناب‌ناپذیر

این ما را به این سوال می‌رساند که چرا در متافیزیک، مسیر مطمئن علم تاکنون پیدا نشده است.

تمایل ذاتی عقل. عقل به طور طبیعی تمایل دارد که به دنبال غیرمشروط، مطلق و نهایی باشد. این تمایل آن را به پرسش‌هایی می‌کشاند که نمی‌توانند در محدودیت‌های تجربه ممکن پاسخ داده شوند.

آنتی‌نامی‌ها به عنوان تناقضات خود. زمانی که عقل سعی می‌کند به این سوالات پاسخ دهد، به ناچار به آنتی‌نامی‌ها می‌افتد، که جفت‌های propositions متناقضی هستند که به نظر می‌رسد به یک اندازه معتبرند. این تناقضات محدودیت‌های عقل نظری ما را آشکار می‌کنند.

مثال‌هایی از آنتی‌نامی‌ها:

  • جهان در زمان آغاز دارد در مقابل جهان هیچ آغاز در زمان ندارد
  • هر ماده مرکب از اجزای ساده تشکیل شده است در مقابل هیچ ماده مرکبی از اجزای ساده تشکیل نشده است
  • در جهان آزادی وجود دارد در مقابل همه چیز در جهان تحت قوانین طبیعی تعیین شده است
  • موجودی به طور مطلق ضروری وجود دارد در مقابل هیچ موجودی به طور مطلق ضروری وجود ندارد

8. اصول تنظیمی: هدایت درک ما

اصول درک خالص که قبلاً مطرح کرده‌ایم، باید از نوع تجربی و نه از نوع فراتجربی باشند، یعنی آن‌ها به هیچ شیء‌ای فراتر از حوزه تجربه قابل اعمال نیستند.

اصول تنظیمی در مقابل اصول تشکیل‌دهنده. در حالی که ایده‌های فراتجربی نمی‌توانند به عنوان اصول تشکیل‌دهنده برای تعیین ماهیت اشیاء استفاده شوند، می‌توانند به عنوان اصول تنظیمی برای هدایت درک ما در حوزه تجربه استفاده شوند.

وحدت سیستماتیک. اصول تنظیمی به ما کمک می‌کنند تا دانش خود را سازماندهی کنیم و به دنبال وحدت سیستماتیک در درک خود از جهان باشیم. آن‌ها ما را تشویق می‌کنند که به دنبال ارتباطات و الگوها بگردیم، حتی زمانی که نمی‌توانیم ماهیت نهایی چیزها را بشناسیم.

مثال‌هایی از اصول تنظیمی:

  • ایده‌ی یک ماده ساده هدایت‌گر تحقیق ما درباره‌ی روح است
  • ایده‌ی یک سری بی‌نهایت از شرایط هدایت‌گر تحقیق ما درباره‌ی طبیعت است
  • ایده‌ی یک موجود عالی هدایت‌گر تحقیق ما درباره‌ی نظم جهان است

با استفاده از این ایده‌ها به عنوان اصول تنظیمی، می‌توانیم دانش خود را گسترش دهیم و جهان را درک کنیم، بدون اینکه به دام متافیزیک دگماتیک بیفتیم.

9. توهمات عقل خالص: پارالوژیسم‌ها، آنتی‌نامی‌ها و ایده‌ها

دیالکتیک فراتجربی بنابراین خود را با افشای ظاهر توهمی در قضاوت‌های فراتجربی و محافظت از ما در برابر آن راضی می‌کند.

پارالوژیسم‌ها به عنوان مغالطات خودشناسی. پارالوژیسم‌ها استدلال‌های مغالطه‌آمیزی هستند که از تلاش‌های ما برای درک ماهیت روح ناشی می‌شوند. آن‌ها ناشی از سردرگمی موضوع منطقی فکر با یک ماده واقعی هستند.

آنتی‌نامی‌ها به عنوان تناقضات عقل. آنتی‌نامی‌ها تناقضاتی هستند که زمانی به وجود می‌آیند که عقل سعی می‌کند ماهیت جهان را درک کند. آن‌ها محدودیت‌های عقل نظری ما و غیرممکن بودن دستیابی به دانش مطلق را آشکار می‌کنند.

ایده‌ها به عنوان اهداف دست‌نیافتنی. ایده‌ها تصورات کمالی هستند که به عنوان استانداردهایی برای اعمال و قضاوت‌های ما عمل می‌کنند. آن‌ها اشیاء واقعی نیستند، بلکه اصول تنظیمی هستند که تلاش‌های ما برای بهبود خود و جهان را هدایت می‌کنند.

با درک این توهمات، می‌توانیم از دام‌های متافیزیک دگماتیک دوری کنیم و از عقل خود به طور مؤثرتری در حوزه تجربه استفاده کنیم.

10. اهمیت انتقاد: تعیین مرزها برای عقل

این دادگاه چیزی کمتر از بررسی انتقادی عقل خالص نیست.

انتقاد به عنوان ابزاری ضروری. انتقاد برای درک قدرت‌ها و محدودیت‌های عقل انسانی ضروری است. این به ما کمک می‌کند تا بین آنچه می‌توانیم بدانیم و آنچه نمی‌توانیم بدانیم تمایز قائل شویم و از خطاهای دگماتیسم و شک‌گرایی اجتناب کنیم.

تعیین محدودیت‌ها برای عقل. با درگیر شدن در خوداندیشی انتقادی، می‌توانیم مرزهایی برای عقل خود تعیین کنیم و از فراتر رفتن آن از حوزه مناسب خود جلوگیری کنیم. این نه محدودیتی برای عقل، بلکه شرطی ضروری برای استفاده صحیح و مؤثر آن است.

مسیر به بلوغ فکری. رویکرد انتقادی مسیر بلوغ فکری است. این به ما اجازه می‌دهد تا از ادعاهای دگماتیک دوران کودکی و تردیدهای شک‌گرایانه دوران نوجوانی فراتر برویم و به درک متعادل و مستحکم‌تری از خود و جهان برسیم.

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

3.96 از 5
میانگین از 39k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب نقد عقل محض به‌عنوان یک اثر بنیادی در فلسفه غرب شناخته می‌شود، هرچند که مطالعه‌ی آن چالش‌برانگیز است. کانت در این اثر سعی دارد تا عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی را با یکدیگر آشتی دهد و به بررسی محدودیت‌های دانش و عقل انسانی می‌پردازد. این کتاب به نقد متافیزیک سنتی می‌پردازد و ایده‌آل‌گرایی فراموش‌ناپذیر کانت را معرفی می‌کند. خوانندگان از بینش‌های عمیق آن بهره‌مند می‌شوند، اما در عین حال با نثر متراکم و استدلال‌های پیچیده‌ی آن دست و پنجه نرم می‌کنند. بسیاری این کتاب را برای درک تحولات فلسفی بعدی ضروری می‌دانند، هرچند برخی آن را در نهایت غیرقانع‌کننده یا بیش از حد پیچیده می‌یابند.

درباره نویسنده

ایمانوئل کانت فیلسوف تأثیرگذار پروسی قرن هجدهم است که به خاطر رویکرد انتقادی‌اش به متافیزیک و معرفت‌شناسی شناخته می‌شود. اثر برجسته‌اش، نقد عقل محض، به بررسی ماهیت و محدودیت‌های دانش انسانی می‌پردازد و استدلال می‌کند که درک ما از واقعیت تحت تأثیر ساختارهای شناختی ذاتی قرار دارد. کانت در تلاش بود تا عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی را آشتی دهد و پیشنهاد می‌کند که در حالی که دانش از تجربه آغاز می‌شود، اما توسط مفاهیم پیشینی ساختار می‌یابد. کار او فلسفه غرب را متحول کرد و بر هر دو سنت قاره‌ای و تحلیلی تأثیر گذاشت. دیگر آثار مهم کانت شامل نقد عقل عملی در زمینه اخلاق و نقد قضاوت در زمینه زیبایی‌شناسی و teleology است. ایده‌های او همچنان به شکل‌گیری گفتمان فلسفی مدرن ادامه می‌دهند.

Other books by Immanuel Kant

0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Ratings: Rate books & see your ratings
Unlock Unlimited Listening
🎧 Listen while you drive, walk, run errands, or do other activities
2.8x more books Listening Reading
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Jan 26,
cancel anytime before.
Compare Features Free Pro
Read full text summaries
Summaries are free to read for everyone
Listen to summaries
12,000+ hours of audio
Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
Unlimited History
Free users are limited to 10
What our users say
30,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Settings
Appearance
Black Friday Sale 🎉
$20 off Lifetime Access
$79.99 $59.99
Upgrade Now →