نکات کلیدی
1. تاریخ شکلدهندهی درک ما از خود و دیگران
ما از تاریخ برای درک خود استفاده میکنیم و باید از آن برای درک دیگران نیز بهره ببریم.
درک خود. تاریخ زمینهای برای هویتهای فردی و جمعی ما فراهم میآورد. تاریخهای شخصی ما که تحت تأثیر جغرافیا، زمان، طبقه اجتماعی و پیشینه خانوادگی شکل میگیرند، بر دیدگاهها و ارزشهای ما تأثیر میگذارند. به عنوان مثال، بزرگ شدن در محیطی آرام و مرفه در مقایسه با محیطی پر از درگیری، تأثیر قابل توجهی بر نگرش فرد نسبت به جهان دارد.
درک دیگران. آگاهی از تاریخ برای درک انگیزهها و رفتارهای گروهها و ملل مختلف ضروری است. درک نارضایتیها و پیروزیهای تاریخی یک گروه خاص به ما این امکان را میدهد که با همدلی به تعاملات نزدیک شویم و از ایجاد درد یا توهین جلوگیری کنیم. به عنوان مثال، درک زمینه تاریخی ملیگرایی فرانسوی در کبک، که ریشه در فتح بریتانیا در سال 1759 دارد، برای کاناداییها ضروری است تا احساسات پرشور ملیگرایان فرانسوی را درک کنند.
اجتناب از فرضیات. تاریخ به ما میآموزد که نمیتوانیم فرض کنیم همه افراد تجربیات یا دیدگاههای یکسانی دارند. این موضوع در روابط شخصی، کسب و کار و سیاست بسیار مهم است. با درک نیروهای تاریخی که گروههای مختلف را شکل دادهاند، میتوانیم روابط پیچیده را با حساسیت و کارآمدی بیشتری مدیریت کنیم.
2. محبوبیت تاریخ نشاندهندهی نیاز به معناست
در دنیای امروز، هم تشنگی برای دانش و هم تمایل به سرگرمی وجود دارد و بازار با اشتیاق به این نیاز پاسخ داده است.
نیروهای بازار. افزایش محبوبیت تاریخ ناشی از ترکیبی از عوامل است، از جمله سطح بالاتر تحصیلات، زمان فراغت بیشتر و بازنشستگی زودتر. مردم به دنبال تحریک فکری و سرگرمی فراتر از تفریح ساده هستند. تاریخ هم دانش و هم روایتهای جذاب را ارائه میدهد.
ارزش سرگرمی. تاریخ مجموعهای وسیع از داستانها و شخصیتها را ارائه میدهد که با بهترین آثار داستانی رقابت میکند. شخصیتهایی مانند آگوستوس سزار، کاترین بزرگ، گالیله و فلورانس نایتینگل جذابتر از هر خلق داستانی هستند. بازار با اشتیاق به این نیاز پاسخ میدهد و فیلمها، مستندها و کتابهایی تولید میکند که به این تقاضا پاسخ میدهند.
میراث و یادبود. دولتها و جوامع به ارزش حفظ و گرامیداشت گذشته پی بردهاند. بخشهای ویژهای به "میراث" اختصاص یافته است که شامل زبان، آداب و رسوم، ساختمانها و سنتها میشود. این نشاندهندهی تمایل به ارتباط با گذشته و انتقال گنجینههای فرهنگی به نسلهای آینده است.
3. تاریخ سادگی و فرار را ارائه میدهد
در ابتدا، میتواند سادگی را زمانی که حال حاضر گیجکننده و آشفته به نظر میرسد، ارائه دهد.
سادگی در پیچیدگی. در دنیایی که اغلب احساس آشفته و غرقکنندهای دارد، تاریخ میتواند حس نظم و درک را فراهم کند. تاریخنگاران سعی کردهاند الگوهای بزرگ و روایتهای کلی را شناسایی کنند که گذشته را توضیح میدهند و دیدگاهی سادهشده از رویدادهای پیچیده ارائه میدهند.
فرار از حال. تاریخ همچنین میتواند به عنوان فراری از حال حاضر عمل کند. زمانی که جهان به سرعت در حال تغییر است و لزوماً به سمت بهتر نمیرود، مردم اغلب به گذشته نگاه میکنند و آن را به اشتباه زمانی سادهتر و روشنتر تصور میکنند. این نوستالژی میتواند به اشکال مختلفی بروز کند، مانند ایدهآلسازی زندگی در شهرهای کوچک توسط محافظهکاران یا رمانتیکسازی قدرت جنبش اتحادیه توسط چپگرایان.
جاذبهی قهرمانان. اشتیاق به قهرمانان در زمان کاهش اخلاقی ادراکشده به جذابیت شخصیتهای تاریخی مانند وینستون چرچیل کمک میکند. این شخصیتها حس روشنی اخلاقی و رهبری را ارائه میدهند که در حال حاضر به نظر میرسد کمبود دارد. رهبران سیاسی اغلب از شخصیتهای تاریخی برای تقویت مقام و مشروعیت خود استفاده میکنند.
4. تاریخ به عنوان قاضی و قطبنمای اخلاقی
در دنیای سکولار، که اکثر ما در اروپا و آمریکای شمالی در آن زندگی میکنیم، تاریخ نقش نشان دادن خوبی و بدی، فضیلتها و رذایل را بر عهده میگیرد.
استانداردهای اخلاقی. در جوامع به طور فزاینده سکولار، تاریخ اغلب خلأی را که دین در تعیین استانداردهای اخلاقی و انتقال ارزشها به جا گذاشته، پر میکند. این چارچوبی برای درک خوبی و بدی، فضیلتها و رذایل فراهم میآورد و حس چیزی فراتر از انسانها را ارائه میدهد.
درسها و اشتباهات. تاریخ به عنوان قاضی عمل میکند و اشتباهات ما را با یادآوری افرادی که با مشکلات مشابهی مواجه شدهاند و تصمیمات متفاوتی گرفتهاند، برجسته میکند. همچنین میتواند ادعاهای همهچیزدان بودن رهبران را تضعیف کند و خطاها و محدودیتهای آنها را آشکار سازد.
بازنویسی گذشته. دیکتاتورها و رژیمهای خودکامه اغلب سعی میکنند گذشته را بازنویسی، انکار یا نابود کنند تا کنترل و مشروعیت خود را حفظ کنند. با کنترل روایت، آنها سعی میکنند راههای جایگزین سازماندهی جامعه را محو کنند و ابدیت خود را تضمین نمایند.
5. عذرخواهی و جبران: آیا گذشته را به درستی تنظیم میکند؟
ایمان ما به تاریخ اغلب به تمایل برای تنظیم گذشته از طریق عذرخواهی و جبران خسارت برای اقدامات گذشته منجر میشود.
اعتراف به اشتباهات. دلایل قوی برای افراد و سازمانها وجود دارد که به اشتباهات گذشته اعتراف کنند و جبران کنند. نمونههایی شامل جبران خسارت بانکهای سوئیسی به وراث یهودیانی است که ثروت آنها توسط نازیها مصادره شده بود و دولتها که به ژاپنیهای آمریکایی و کانادایی به خاطر مصادرههای غیرقانونی اموال در طول جنگ جهانی دوم جبران خسارت کردند.
منافع سیاسی. عذرخواهیها میتوانند همچنین اهداف سیاسی را دنبال کنند. عذرخواهی ملکه الیزابت از مائوریهای نیوزیلند به منظور تسهیل آشتی و رسیدگی به بیعدالتیهای تاریخی بود. با این حال، چنین عذرخواهیهایی میتوانند به عنوان حرکات توخالی تلقی شوند اگر با اقدامهای مشخصی برای رسیدگی به نابرابریهای کنونی همراه نباشند.
حقیقت و آشتی. کمیسیون حقیقت و آشتی آفریقای جنوبی مدلی برای جوامعی است که با وحشتهای گذشته دست و پنجه نرم میکنند. با اعطای عفو به مرتکبان و ارائه جبران به قربانیان، هدف آن ترویج وحدت ملی و آشتی بود. با این حال، اثربخشی و انصاف چنین کمیسیونهایی همچنان موضوع بحث و جدل است.
6. خطرات رها کردن تاریخ به دست آماتورها
رهبران سیاسی و دیگر رهبران اغلب با سوءاستفاده یا سوءاستفاده از تاریخ برای اهداف خود فرار میکنند زیرا بقیه ما به اندازه کافی نمیدانیم تا آنها را به چالش بکشیم.
نقش تاریخنگاران حرفهای. تاریخنگاران حرفهای نقش حیاتی در افزایش آگاهی عمومی از گذشته در تمام غنای آن دارند. با به چالش کشیدن تاریخهای یکسویه یا نادرست، آنها از استفاده رهبران و تأثیرگذاران از تاریخ برای تقویت ادعاهای نادرست و توجیه سیاستهای بد جلوگیری میکنند.
ظهور تاریخنگاری آماتوری. تخصصگرایی و ابهامگرایی فزاینده تاریخ آکادمیک منجر به ظهور تاریخنگاران آماتور شده است. در حالی که برخی از تاریخنگاری آماتوری عالی است، اما بسیاری از آنها ناقص هستند و تنها بخشی از داستانهای پیچیده را روایت میکنند، ادعای دانشی میکنند که نمیتوانند داشته باشند و تعمیمهای گستردهای بدون شواهد کافی ارائه میدهند.
نیاز به ظرافت. تاریخ بد اغلب ظرافتها و پیچیدگیها را نادیده میگیرد و به جای آن به روایتهای سادهانگارانهای میپردازد که به نمایشهای اخلاقی تعلق دارند. این میتواند به درسهای نادرست و درک تحریفشدهای از گذشته منجر شود. تاریخنگاران حرفهای نباید به سادگی قلمرو خود را رها کنند و باید به تعامل با عموم ادامه دهند.
7. تاریخ و هویت: ساخت "ما"
ما بخش زیادی از هویت خود را از جوامعی که در آن به دنیا آمدهایم یا به آنها تعلق داریم، به دست میآوریم.
تعریف هویت. هویت تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد، از جمله جنسیت، قومیت، گرایش جنسی، سن، طبقه، ملیت، دین، خانواده، جغرافیا، شغل و تاریخ. این عوامل به شیوههایی که خود را تعریف میکنیم و جوامعی که به آنها تعلق داریم، کمک میکنند.
جوامع خیالی. مفهوم "جوامع خیالی" بندیکت اندرسون، گروههایی مانند ملل یا ادیان را توصیف میکند که آنقدر بزرگ هستند که هرگز نمیتوانیم همه اعضای دیگر را بشناسیم، اما هنوز هم وفاداری ما را جلب میکنند. تاریخ نقش کلیدی در تعریف و تحکیم این جوامع خیالی ایفا میکند.
چالش افسانهها. افسانههای ملی سازماندهی اغلب توسط افسانههای منطقهای به چالش کشیده میشوند، همانطور که در تاریخ متمایز جنوب آمریکا پس از جنگ داخلی مشاهده میشود. نسخه سفید از تاریخ جنوب که بردهداری را کماهمیت جلوه میدهد و از خشونت آن غفلت میکند، توسط جنبش حقوق مدنی و شناخت فزاینده تاریخ سیاه به چالش کشیده شد.
8. ملیگرایی: سوخت خطرناک تاریخ
ملیگرایی آلمان و ایتالیا را به وجود آورد، اتریش-مجارستان را نابود کرد و به تازگی یوگسلاوی را تجزیه کرد.
قدرت ملیگرایی. ملیگرایی، ایدهای که ما بخشی از یک خانواده یا جامعه خیالی بسیار بزرگ هستیم، نیرویی قوی در شکلدهی به دنیای مدرن بوده است. این ایده ملتها را ایجاد کرده، امپراتوریها را نابود کرده و به بیشماری از درگیریها منجر شده است.
تاریخ و حافظه جمعی. تاریخ بخش زیادی از سوخت ملیگرایی را فراهم میکند و حافظههای جمعی را ایجاد میکند که به شکلگیری ملت کمک میکند. جشنهای مشترک از دستاوردهای ملی و اندوه مشترک از شکستها، هویت ملی را حفظ و تقویت میکند.
اختراع سنتها. ملیگرایان اغلب تاریخ و سنتها را اختراع یا بهطور انتخابی تفسیر میکنند تا حس تداوم و هویت مشترک ایجاد کنند. این سنتهای اختراعی میتوانند ابزارهای قدرتمندی برای بسیج جمعیتها و توجیه برنامههای سیاسی باشند.
9. تاریخ به عنوان سلاح: توجیه اقدامات کنونی
ما رویدادهای گذشته را به گونهای میچرخانیم که نشان دهیم همیشه تمایل داریم به خوبی رفتار کنیم و رقبای ما بد عمل میکنند یا اینکه معمولاً حق با ماست و دیگران اشتباه میکنند.
توجیه اقدامات. افراد و کشورها اغلب از تاریخ برای توجیه اقدامات کنونی خود استفاده میکنند و خود را به عنوان افراد با فضیلت و رقبای خود را به عنوان شرور معرفی میکنند. این میتواند شامل تفسیر انتخابی رویدادها، تحریف حقایق و ایجاد روایتهای خودخواهانه باشد.
شرم و فشار. کشورها همچنین از وقایع گذشته برای شرمنده کردن و تحت فشار قرار دادن دیگران استفاده میکنند. به عنوان مثال، چین بارها به قرن تحقیر اشاره میکند تا سیاستهای کنونی خود را توجیه کند و ادعای رهبری خود در آسیا را تقویت کند.
بازنویسی تاریخ. رژیمهای خودکامه اغلب تاریخ را به نفع برنامههای سیاسی خود بازنویسی میکنند. به عنوان مثال، حزب کمونیست چین اطمینان حاصل میکند که عموم مردم تنها یک نسخه از تاریخ را دریافت میکنند که نقش حزب را در هدایت چین به وضعیت کنونیاش تأکید میکند.
10. جنگهای تاریخی: نبردها بر سر آنچه باید به یاد آورد و فراموش کرد
تاریخ درباره به یاد آوردن گذشته است، اما همچنین درباره انتخاب فراموش کردن است.
حافظه انتخابی. تاریخ تنها درباره به یاد آوردن گذشته نیست؛ بلکه همچنین درباره انتخاب آنچه باید به یاد آورد و آنچه باید فراموش کرد، است. این انتخابها اغلب تحت تأثیر نگرانیهای کنونی و برنامههای سیاسی قرار دارند.
جدالهای کتابهای درسی. کتابهای درسی مدرسه اغلب میدان نبردی برای تفسیرهای متضاد از گذشته هستند. بحثها درباره آنچه باید در کتابهای درسی گنجانده شود و آنچه باید حذف شود، بازتابی از درگیریهای اجتماعی گستردهتر درباره ارزشها، هویت و روایتهای ملی است.
موزهها و یادبودها. موزهها و یادبودها نیز نقش مهمی در شکلدهی به حافظه عمومی ایفا میکنند. شیوههایی که آنها گذشته را به تصویر میکشند میتواند به شدت مورد مناقشه باشد، همانطور که در جنجالهای مربوط به نمایش انولا گی در مؤسسه اسمیتسونیان و نمایش بمباران در موزه جنگ کانادا مشاهده میشود.
11. سودمندی تاریخ: راهنمایی برای حال
تاریخ، اگر با احتیاط استفاده شود، میتواند گزینههایی را به ما ارائه دهد، به ما کمک کند تا سؤالاتی را که باید از حال بپرسیم، شکل دهیم و ما را از آنچه ممکن است اشتباه پیش برود، آگاه کند.
درک دیگران. تاریخ به ما کمک میکند تا ارزشها، ترسها و امیدهای گروهها و ملل دیگر را درک کنیم. این درک برای دیپلماسی مؤثر، حل و فصل درگیریها و ایجاد روابط مثبت بسیار حیاتی است.
اجتناب از تعمیمها. تاریخ میتواند به ما کمک کند تا از تعمیمهای تنبل و کلیشهها اجتناب کنیم. با بررسی پیچیدگیهای گذشته، میتوانیم روایتهای سادهانگارانه را به چالش بکشیم و درک دقیقتری از جهان توسعه دهیم.
یادگیری از اشتباهات. تاریخ به ما یادآوری میکند که چه نوع موقعیتهایی در گذشته باعث ایجاد مشکل شدهاند. با مطالعه اشتباهات گذشته، میتوانیم از تکرار آنها جلوگیری کنیم و در تصمیمگیریهای کنونی آگاهانهتر عمل کنیم.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب بازیهای خطرناک نظرات متنوعی را به خود جلب کرده است. خوانندگان از بررسیهای مکمیلان در مورد استفادهها و سوءاستفادههای تاریخ قدردانی میکنند. بسیاری این کتاب را قابل دسترس و اندیشهبرانگیز میدانند و به مثالهای متنوع و تأکید آن بر تفکر انتقادی اشاره میکنند. با این حال، برخی به سطحی بودن و تکراری بودن آن انتقاد دارند. خوانندگان به بینشهای مکمیلان در مورد چگونگی شکلگیری هویت و ملیگرایی از طریق تاریخ و هشدارهای او در مورد سوءاستفاده از روایتهای تاریخی ارزش قائل هستند. این کتاب به عنوان مقدمهای مفید بر تاریخنگاری شناخته میشود، هرچند برخی خواستار تحلیلهای عمیقتری از موارد خاص هستند.