نکات کلیدی
1. تأثیر هوش مصنوعی: اتوماسیون، کارایی و نقش انسان
برای بازاریابان موتور جستجو (SEM)، پیشرفتهای هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (ML) به این امکان واقعی منجر شده است که نقشهای اصلی که انسانها امروز ایفا میکنند—خلق تبلیغ، ساختار حساب، هدفگذاری، صفحات فرود، مزایده، ایجاد کلمات کلیدی—در چند سال آینده بهطور خودکار انجام شوند.
اتوماسیون و کارایی. هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در حال تحول بازاریابی دیجیتال از طریق اتوماسیون وظایفی مانند خلق تبلیغ، هدفگذاری و مزایده هستند که منجر به افزایش کارایی و احتمالاً کاهش هزینهها میشود. این تغییر نیازمند آن است که حرفهایهای SEM خود را وفق دهند و نقشهای خود را بازتعریف کنند.
نیاز به تخصص انسانی. با وجود اتوماسیون، تخصص انسانی همچنان برای وظایفی که نیاز به خلاقیت، شهود و تفکر استراتژیک دارند، حیاتی است. انسانها برای ایجاد و بهبود الگوریتمها، تضمین کیفیت و استنباط فرصتهایی که کامپیوترها نمیتوانند شناسایی کنند، مورد نیاز هستند.
آینده SEM. آینده SEM شامل رویکردی همکاریمحور است که در آن انسانها و ماشینها برای دستیابی به نتایج بهینه با یکدیگر کار میکنند. در حالی که اتوماسیون نیاز به افراد در برخی نقشها را کاهش میدهد، همچنین فرصتهای جدیدی برای حرفهایهای SEM ایجاد میکند تا بر روی وظایف استراتژیک و خلاقانه در سطوح بالاتر تمرکز کنند.
2. یادگیری ماشین: موتور پشت هوش مصنوعی در PPC
یادگیری ماشین در شناسایی همبستگیها در میان حجمهای عظیم دادهها بسیار خوب عمل میکند: در واقع، این فناوری در یافتن الگوها در مجموعههای بزرگ دادهها از ما انسانها بهتر است.
قانون مور و هوش مصنوعی. انفجار فعلی یادگیری ماشین نتیجه قانون مور است که بیان میکند قدرت محاسباتی تقریباً هر هجده ماه دو برابر میشود. این رشد نمایی منجر به پیشرفتهای قابل توجهی در هوش مصنوعی و یادگیری ماشین شده است که آنها را برای تبلیغات PPC به طور فزایندهای قابل استفاده میسازد.
مدلهای یادگیری ماشین. مدلهای یادگیری ماشین با استفاده از دادههای تاریخی آموزش داده میشوند تا الگوها و همبستگیهایی را شناسایی کنند که میتوانند برای پیشبینیها استفاده شوند. در PPC، این مدلها برای بهینهسازی مزایدهها، هدفگذاری تبلیغات و بهبود ارتباط تبلیغ استفاده میشوند.
آموزش و پیشبینی. فرآیند یادگیری ماشین شامل آموزش سیستم با دادههای ساختاریافته و برچسبگذاری شده، بررسی خروجی آن در برابر نتایج واقعی و تنظیم مدل تا زمانی که بتواند پیشبینیهای دقیقی انجام دهد، میباشد. پس از آموزش، سیستم میتواند از دادههای زمان واقعی برای تولید پیشبینیها و بهبود عملکرد خود از طریق یک حلقه بازخورد استفاده کند.
3. نقاط قوت انسانی: خلاقیت، شهود و تفکر استراتژیک
با این حال، بازاریابی همچنان یک حوزه بنیادی انسانی است: ارتباط با دیگران، گفتن آنچه میتوانید ارائه دهید و الهام بخشیدن به آنها برای اقدام.
پیامرسانی خلاقانه. انسانها در خلق پیامهای خلاقانه و جذاب که با مخاطبان هدف ارتباط برقرار میکند، برتری دارند. در حالی که ماشینها میتوانند دادهها را تحلیل کرده و الگوها را شناسایی کنند، آنها فاقد هوش عاطفی و شهود خلاقانه برای توسعه متنهای تبلیغاتی واقعاً جذاب و متقاعدکننده هستند.
دانش شهودی. شهود انسانی، که بر اساس تجربه و دانش محلی است، میتواند اغلب از مدلهای یادگیری ماشین بهتر عمل کند. به عنوان مثال، یک حرفهای PPC با دانش محلی از الگوهای ترافیک میتواند تصمیمات بهتری درباره تنظیمات مزایده بگیرد تا یک سیستم GPS.
تفکر استراتژیک. انسانها در تعیین اهداف، تعریف مقاصد و اندازهگیری نتایج بهتر عمل میکنند. آنها میتوانند گفتگوهای تجاری متمرکزی با ذینفعان داشته باشند و اهداف پیچیده تجاری را به استراتژیهای واضح و قابل اقدام برای کمپینهای PPC تبدیل کنند.
4. نقاط قوت ماشین: پردازش داده، مزایده و بودجهبندی
با ابتکار "هوشمند"، گوگل در تلاش است تا کارها را برای این کسبوکارها آسانتر کند.
مزایده خودکار. ماشینها در مدیریت مزایدهها برتری دارند و مزایدهها را بهصورت زمان واقعی بر اساس عوامل متعدد تنظیم میکنند تا به اهداف خاصی مانند حداکثر کردن تبدیلها یا بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS) دست یابند. این یک وظیفه ریاضی پیچیده است که انسانها نمیتوانند به همان سرعت و دقت بهصورت دستی انجام دهند.
اتوماسیون بودجه. ماشینها همچنین میتوانند تخصیص بودجه را بهطور خودکار انجام دهند و منابع را در میان کانالها و کمپینهای مختلف توزیع کنند تا عملکرد را بهینه کنند. این شامل تحلیل حجمهای وسیع داده و انجام تنظیمات بر اساس نتایج زمان واقعی است.
قابلیت مقیاسپذیری و پیچیدگی. ماشینها در مدیریت مقیاسپذیری و پیچیدگی بهتر عمل میکنند و هزاران ترکیب مزایده و بخشهای مشتری را مدیریت میکنند. آنها میتوانند حجمهای وسیع داده را پردازش کرده و الگوهایی را شناسایی کنند که انسانها ممکن است از دست بدهند.
5. نقش پزشک: همدلی، تشخیص و راهحلهای شخصیسازی شده
شما همچنین شغف خواهید داشت، زیرا ماشینها به همراه انسانها میتوانند از ماشینها بهتنهایی بهتر عمل کنند.
درک مشتریان. نقش "پزشک" شامل درک نیازهای مشتریان، تشخیص مشکلات و پیشنهاد راهحلهای شخصیسازی شده است. این نیازمند همدلی، مهارتهای ارتباطی و توانایی اتصال نقاط و دیدن تصویر کلی است.
انتقال اخبار بد. مانند یک پزشک، حرفهایهای PPC گاهی باید اخبار بدی را منتقل کنند و توضیح دهند که چرا برخی اهداف غیرقابل دستیابی هستند و استراتژیهای جایگزین را پیشنهاد دهند. این نیازمند صداقت، شفافیت و توانایی مدیریت انتظارات است.
درمان شخصیسازی شده. نقش "پزشک" شامل تطبیق راهحلها با نیازهای خاص هر مشتری است و شرایط، اهداف و محدودیتهای منحصر به فرد آنها را در نظر میگیرد. این نیازمند درک عمیق از کسبوکار مشتری و توانایی تطبیق استراتژیها بهعنوان نیاز است.
6. نقش خلبان: نظارت، مداخله و مزیت رقابتی
بهترین نتایج زمانی بهدست میآید که ماشینها و انسانها با هم کار کنند.
در صدر امور بودن. نقش "خلبان" شامل نظارت بر کمپینهای PPC، شناسایی ناهنجاریها و مداخله در صورت لزوم است. این نیازمند هوشیاری، توجه به جزئیات و توانایی واکنش سریع به شرایط در حال تغییر است.
استفاده از فرصتها. نقش "خلبان" همچنین شامل شناسایی و بهرهبرداری از مزایای رقابتی است. این نیازمند تفکر استراتژیک، خلاقیت و توانایی بهرهبرداری از اشتباهات رقبا است.
حرکات دفاعی. نقش "خلبان" شامل حرکات دفاعی است، مانند اجتناب از مزایدههای بیفایده و محافظت در برابر تاکتیکهای رقبا. این نیازمند درک عمیق از چشمانداز PPC و توانایی پیشبینی و پاسخ به تهدیدات است.
7. نقش معلم: آموزش، سفارشیسازی و بهبود مدل
یکی از اصول کلیدی گوگل شفافیت و اشتراکگذاری اطلاعات است.
آموزش سیستم. نقش "معلم" شامل آموزش سیستمهای یادگیری ماشین، ارائه دادهها و قوانینی است که آنها برای انجام پیشبینیهای دقیق نیاز دارند. این نیازمند درک عمیق از الگوریتمهای زیرین و توانایی شناسایی و اصلاح خطاها است.
سفارشیسازی مدلها. نقش "معلم" همچنین شامل سفارشیسازی مدلهای یادگیری ماشین برای برآورده کردن نیازهای خاص هر مشتری است. این نیازمند توانایی شناسایی عوامل مرتبط، تنظیم پارامترها و بهبود مدل در طول زمان است.
بهبود مدل. نقش "معلم" شامل بهبود مدلهای یادگیری ماشین است تا اطمینان حاصل شود که آنها دقیق، قابل اعتماد و مؤثر هستند. این نیازمند نظارت مداوم، آزمایش و تکرار است.
8. پیشنهاد ارزش: فراتر از اتوماسیون، به سمت شراکت استراتژیک
حقیقت این است که راههای زیادی برای آیندهنگری آژانس شما وجود دارد و آیندهنگری یکی از تمرکزهای اصلی فصلهای آینده خواهد بود.
فراتر از اتوماسیون. پیشنهاد ارزش یک آژانس PPC باید فراتر از اتوماسیون برود. این باید بر شراکت استراتژیک بین آژانس و مشتری تأکید کند و توانایی آژانس در درک کسبوکار مشتری، تعیین اهداف و توسعه استراتژیهای سفارشی را برجسته کند.
دادههای تجاری منحصر به فرد. پیشنهاد ارزش باید توانایی آژانس در بهرهبرداری از دادههای تجاری منحصر به فرد مشتری برای بهبود نتایج PPC را نشان دهد. این شامل ادغام دادهها از منابع مختلف، مانند سیستمهای CRM، دادههای فروش و بازخورد مشتری است تا تصویر کاملتری از سفر مشتری ایجاد شود.
مثالهای عینی. پیشنهاد ارزش باید با مثالهای عینی از اینکه چگونه آژانس به دیگر مشتریان در دستیابی به اهدافشان کمک کرده است، پشتیبانی شود. این شامل نمایش مطالعات موردی، نظرات و سایر شواهد از تخصص و اثربخشی آژانس است.
9. اصول مهم است: تخصص، هدفگذاری و پیامرسانی خلاقانه
در نهایت، دیگر فقط درباره ارائه محصول شما نیست.
تخصص و دانش. با وجود پیشرفتهای اتوماسیون، تخصص و دانش اصول PPC همچنان حیاتی است. حرفهایهای PPC باید درک کنند که سیستم چگونه کار میکند، چگونه کمپینها را راهاندازی کنند و چگونه عملکرد را بهینه کنند.
هدفگذاری دقیق. با افزایش قابلیتهای هدفگذاری، حرفهایهای PPC باید قادر به توسعه پیامهای بسیار خاص و خلاقانهای باشند که با بخشهای مختلف مشتریان ارتباط برقرار کند. این نیازمند درک عمیق از جمعیتشناسی، روانشناسی و رفتار مشتریان است.
پیامرسانی خلاقانه. جنبه خلاقانه PPC، مانند نوشتن متن تبلیغ، همچنان ضروری است. انسانها هنوز در خلق متنهای تبلیغاتی جذاب و متقاعدکننده که با مخاطبان هدف ارتباط برقرار کند، از ماشینها بهتر هستند.
10. ششمین "P": روانشناسی و درک مشتری
پیشفرض اساسی جستجو و در واقع، تمام بازاریابی، اتصال یک کسبوکار با مصرفکنندهای است که مشکل خاصی دارد که کسبوکار قادر به حل آن است.
درک مشتری. درک روانشناسی مشتری برای تبلیغات مؤثر PPC حیاتی است. حرفهایهای PPC باید قادر به شناسایی ارزشها، خواستهها و نیازهای مخاطبان هدف خود باشند و پیامهایی را طراحی کنند که با آنها ارتباط برقرار کند.
هدفگذاری بر اساس رویدادهای زندگی. هدفگذاری بر اساس رویدادهای زندگی، مانند هدفگذاری افرادی که قرار است ازدواج کنند یا به تازگی از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند، میتواند بسیار مؤثر باشد. با این حال، این نیازمند درک عمیق از ظرافتهای فرهنگی و توانایی تطبیق پیامها با مخاطبان مختلف است.
شناسایی الگوها. یادگیری ماشین میتواند برای شناسایی الگوها در رفتار مشتری و ایجاد مخاطبان بسیار هدفمند استفاده شود. حرفهایهای PPC باید قادر به بهرهبرداری از این بینشها برای توسعه کمپینهای مؤثرتر باشند.
11. شفافیت و اعتماد: ایجاد اعتماد در عصر هوش مصنوعی
بیشتر مردم به نتایج درستی میرسند اگر اطلاعات درستی به آنها داده شود.
شفافیت کلیدی است. در عصر هوش مصنوعی، شفافیت از همیشه مهمتر است. حرفهایهای PPC باید قادر به توضیح نحوه کار سیستمهای یادگیری ماشین، دادههایی که استفاده میکنند و چگونگی اتخاذ تصمیمات باشند.
ایجاد اعتماد. ایجاد اعتماد در سیستمهای هوش مصنوعی ضروری است. حرفهایهای PPC باید قادر به نشان دادن ارزش این سیستمها و نشان دادن چگونگی کمک آنها به مشتریان در دستیابی به اهدافشان باشند.
نظارت انسانی. نظارت انسانی برای اطمینان از اینکه سیستمهای هوش مصنوعی بهطور اخلاقی و مؤثر استفاده میشوند، حیاتی است. حرفهایهای PPC باید قادر به نظارت بر این سیستمها، شناسایی مشکلات احتمالی و مداخله در صورت لزوم باشند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب بازاریابی دیجیتال در دنیای هوش مصنوعی نظرات متنوعی را به خود جلب کرده و میانگین امتیاز آن ۴ از ۵ است. نظرات مثبت به بینشهای آن در مورد آیندهی تبلیغات کلیکی و سازگاری با هوش مصنوعی اشاره دارند. برخی آن را خواندنی و برای صاحبان آژانسها ارزشمند میدانند. با این حال، منتقدان معتقدند که این کتاب برای بازاریابان با تجربه بیش از حد ساده است و عمق کافی ندارد. این کتاب به تغییرات مهارتهای تبلیغات کلیکی، نقش آژانسها و چگونگی شناسایی حوزههایی که در آنها تخصص انسانی همچنان ارزشمند است، میپردازد. برخی خوانندگان از دسترسی آسان به مطالب آن قدردانی میکنند، در حالی که دیگران آن را قدیمی یا ناامیدکننده برای یک انتشار در سال ۲۰۱۹ میدانند.
Similar Books









