نکات کلیدی
1. افسون فراتر از دستکاری است و تغییر داوطلبانه و پایدار ایجاد میکند
افسون، موقعیتها و روابط را دگرگون میکند. دشمنی را به مدنیت تبدیل میکند. مدنیت را به دوستی تبدیل میکند. شکاکان و بدبینان را به باورمندان تبدیل میکند.
تعریف افسون. افسون فرآیند شاد کردن مردم با یک محصول، خدمت، سازمان یا ایده است. این فراتر از متقاعدسازی یا دستکاری ساده است و هدف آن ایجاد تغییر داوطلبانه و پایدار در قلبها، ذهنها و اعمال است. این دگرگونی به نفع همه طرفهای درگیر است و یک وضعیت برد-برد ایجاد میکند.
زمان استفاده از افسون. افسون بهویژه در موقعیتهایی مفید است که نیاز به:
- دستیابی به نتایج بلندپروازانه و ایدهآل
- اتخاذ تصمیمات دشوار و نادر
- غلبه بر عادات ریشهدار
- مقابله با جمعیت
- پیشروی با وجود بازخوردهای تأخیری یا غیرموجود
ملاحظات اخلاقی. افسون باید همیشه بهطور اخلاقی استفاده شود. از خود بپرسید:
- آیا از مردم میخواهید کاری انجام دهند که خودتان انجام نمیدهید؟
- آیا منافع شما با منافع آنها در تضاد است؟
- آیا تضاد منافع خود را پنهان کردهاید؟
- آیا "دروغهای نجیب" میگویید؟
- آیا افراد سادهلوح را افسون میکنید؟
2. دستیابی به دوستداشتنی بودن از طریق لبخند واقعی، لباس مناسب و پذیرش دیگران
چین و چروکهای دور چشم ایجاد کنید.
قدرت لبخند. یک لبخند واقعی، که چین و چروکهای دور چشم ایجاد میکند، اولین گام برای دستیابی به دوستداشتنی بودن است. این لبخند دوشن، به نام عصبشناس فرانسوی گیوم دوشن، شامل عضله حلقوی چشم است، نه فقط عضله زایگوماتیک بزرگ که دهان را کنترل میکند.
لباس برای موفقیت. هدف این است که به اندازه مخاطبان خود لباس بپوشید، نه برتر و نه پایینتر. این احترام و حس همکاری را منتقل میکند. لباس شما باید با پیام و برند شخصی شما همخوانی داشته باشد.
پذیرش دیگران. برای دوستداشتنی بودن، باید دیگران را بپذیرید. به یاد داشته باشید:
- مردم دوتایی نیستند (همه خوب یا همه بد)
- هر کسی در چیزی بهتر از شماست
- مردم بیشتر شبیه به هم هستند تا متفاوت
- مردم شایسته یک فرصت هستند
عوامل دیگر که به دوستداشتنی بودن کمک میکنند شامل:
- نزدیک شدن فیزیکی به مردم
- تحمیل نکردن ارزشهای خود به دیگران
- دنبال کردن و نمایش دادن علایق خود
- یافتن علایق مشترک
- ایجاد موقعیتهای برد-برد
- استفاده از زبان مناسب و قسم خوردن (در صورت انجام درست)
- پیشفرض گفتن "بله"
3. ایجاد اعتماد با اعتماد به دیگران، افشای منافع و نشان دادن شایستگی
اگر میخواهید مردم به شما اعتماد کنند، باید به آنها اعتماد کنید.
پایه اعتماد. اعتماد با اعتماد به دیگران آغاز میشود. این یک رابطه متقابل ایجاد میکند که دیگران نیز به احتمال بیشتری به شما اعتماد میکنند. یک مثال برجسته زاپوس است که به مشتریان خود با سیاست بازگشت سخاوتمندانه اعتماد میکند و این منجر به افزایش اعتماد و وفاداری مشتری میشود.
یک انسان خوب باشید. یک انسان خوب کسی است که در همه معاملات صادق، منصف، مهربان و شفاف است. برخی از راههای دستیابی به "انسانیت":
- همیشه با صداقت عمل کنید
- با کسانی که به شما بدی کردهاند با مدنیت رفتار کنید
- وعدههای ناتمام گذشته را انجام دهید
- به کسی کمک کنید که برای شما مفید نیست
- وقتی چیزی اشتباه میشود، سرزنش را به تعویق بیندازید
نشان دادن شایستگی. دانش و شایستگی برای ایجاد اعتماد حیاتی هستند. این به معنای نه تنها دانستن چه کاری باید انجام دهید بلکه انجام دادن آنچه میدانید است. تخصص خود را از طریق:
- پیشینه تحصیلی
- تجربه کاری مرتبط
- مراجع مشتری
- گواهینامهها و جوایز
- تحویل مداوم نتایج
استراتژیهای دیگر برای ایجاد اعتماد شامل:
- افشای منافع خود بهطور پیشفرض
- دادن به دلایل درونی
- حضور و پاسخگویی
- ایجاد ارزش برای همه
- موقعیتیابی خود بهطور واضح و مختصر
4. ایجاد یک هدف قابل توجه که عمیق، هوشمندانه، کامل، توانمندساز و زیبا باشد
مزخرف نیست.
چارچوب DICEEE. یک هدف بزرگ باید این ویژگیها را داشته باشد:
- عمیق: پیشبینی و برآورده کردن نیازهای مشتریان در حین پیشرفت
- هوشمندانه: حل مشکلات به روشهای هوشمندانه و نوآورانه
- کامل: ارائه یک تجربه جامع، شامل خدمات و پشتیبانی
- توانمندساز: امکان انجام کارهای جدید یا بهتر انجام دادن کارهای قدیمی
- زیبا: نشان دادن توجه به رابط کاربری و تجربه کاربری
انجام یک پیشمرگ. قبل از راهاندازی، تصور کنید پروژه شما شکست خورده و دلایل احتمالی شکست را شناسایی کنید. این تمرین به جلوگیری از مشکلات و افزایش احتمال موفقیت کمک میکند. مزایا شامل:
- شناسایی زودهنگام مسائل احتمالی
- کاهش راهاندازیهای زودرس
- رویکردهای خلاقانهتر برای حل مشکلات
- حساسیت بیشتر به علائم هشداردهنده
- افزایش مشارکت تیم
حذف موانع. پذیرش هدف خود را برای مردم آسان کنید با:
- حذف هزینهها یا شارژهای غیرضروری
- استفاده از نامهای ساده و آسان برای به خاطر سپردن
- ارائه اطلاعات واضح و مستقیم
- ایجاد مسیرهای هموار برای اقدامات مورد نظر
5. راهاندازی هدف خود با داستانهای جذاب و تجربیات فراگیر
تأثیر واقعی عمیقتر از این است که مردم را وادار کنید کاری را که میخواهید انجام دهند. به این معناست که مردم از جایی که شما رها کردهاید ادامه میدهند زیرا باور دارند.
قدرت داستانسرایی. یک روایت جذاب پیرامون هدف خود با استفاده از این خطوط داستانی بسازید:
- آرزوهای بزرگ: قهرمانانی که دنیا را بهتر میکنند
- داوود در برابر جالوت: ضعیفان که غولها را شکست میدهند
- پروفایلهای شجاعت: غلبه بر ناملایمات
- داستانهای شخصی: تجربیات فردی قابل ارتباط
ایجاد تجربیات فراگیر. فراتر از گفتن داستانها بروید تا مردم را بهطور کامل درگیر کنید:
- امکان تجربیات نیابتی از طریق صدا، ویدئو یا واقعیت مجازی
- بازسازی تنظیمات واقعی که سناریوهای استفاده واقعی را تقلید میکنند
- نمایش محصول یا خدمت خود در عمل
- لنگر انداختن هدف خود در مفاهیم آشنا، سپس افزودن یک پیچش
- تمایز از تجربیات گذشته با عناصر جدید
تشویق به آزمایش. تجربه دستاول با هدف خود را با آسان کردن آن تشویق کنید:
- آسان برای امتحان بدون آموزش گسترده
- بلافاصله در دسترس
- ارزان یا رایگان برای آزمایش
- نتایج ملموس
- قابل برگشت در صورت عدم رضایت
استراتژیهای دیگر راهاندازی شامل:
- آمادهسازی با نشانههای محیطی
- کاشت بذرهای متعدد (پخش مصنوعی)
- پرسیدن مستقیم از مردم درباره نیتهایشان
- ارائه تعداد مناسب انتخابها
- توضیح نکات برجسته بهطور واضح
6. غلبه بر مقاومت با ارائه شواهد اجتماعی و یافتن علایق مشترک
آشنایی تعهد ایجاد میکند، نه تحقیر.
قدرت شواهد اجتماعی. مردم بیشتر احتمال دارد چیزی را بپذیرند اگر ببینند دیگران آن را انجام میدهند. از این طریق بهرهبرداری کنید:
- نشان دادن مثالهایی از دیگران که هدف شما را پذیرفتهاند
- ایجاد تصور از فراوانی یا کمبود (بسته به موقعیت)
- نشان دادن "جادوی" خود از طریق نگاههای پشتصحنه یا تورها
یافتن علایق مشترک. با اتصال در سطح شخصی بر مقاومت غلبه کنید:
- تحقیق کنید تا درباره علایق شخص اطلاعات کسب کنید
- فرض کنید چیزی مشترک دارید و آن را جستجو کنید
- به دنبال راههایی برای توافق باشید، حتی اگر فقط توافق بر عدم توافق باشد
تکنیکهای دیگر برای شکستن مقاومت:
- استفاده از مجموعه دادهها برای تغییر ذهنیتها
- ایجاد یک بدهی کوچک (درخواست یک لطف)
- افسون همه تأثیرگذاران، نه فقط تصمیمگیرنده
- استراتژیک کردن رقابت خود
- کنترل حسهای لمسی در محیط خود
به یاد داشته باشید، مقاومت طبیعی و مورد انتظار است. پایداری و ارتباط واقعی کلید غلبه بر آن است.
7. افسون را از طریق درونیسازی و ساخت اکوسیستم پایدار کنید
افسون یک فرآیند است، نه یک رویداد.
مسیر به درونیسازی. برای اینکه افسون پایدار بماند، مردم باید ارزشهای شما را درونی کنند. این فرآیند شامل سه مرحله است:
- انطباق: پذیرش اولیه به دلیل فشار همسالان یا تمایل به تعلق
- شناسایی: دیدن اشتراک و علایق مشترک با گروه
- درونیسازی: باور واقعی به هدف، فراتر از خوشایند دیگران
ساخت یک اکوسیستم. یک جامعه پیرامون هدف خود ایجاد کنید تا پایداری را تقویت کنید:
- گروههای کاربری: طرفداران پرشوری که حمایت و اشتیاق ارائه میدهند
- وبسایتها و وبلاگها: مراکز اطلاعاتی که توسط علاقهمندان اداره میشوند
- مشاوران: کارشناسانی که به دیگران در استفاده از محصول یا خدمت شما کمک میکنند
- توسعهدهندگان: ایجاد ارزش اضافی از طریق برنامهها یا افزونهها
- فروشندگان: ارائه دسترسی راحت و اعتبار
- کنفرانسها: گردهمایی افراد همفکر و نمایش رشد
استراتژیهای دیگر برای افسون پایدار:
- پیادهسازی را به سطوح پایه منتقل کنید
- استفاده از انگیزههای درونی به جای پاداشهای بیرونی
- ایجاد تعهد و ثبات
- تنوع بخشیدن به تیم خود برای حفظ ارتباط
- ترویج قابلیت انتشار ایدهها یا محصولات خود
8. استفاده از فناوری فشار مانند ارائهها و رسانههای اجتماعی برای گسترش پیام خود
مرگ بزرگترین برابرکننده است—همه ما بهطور مساوی به عنوان یک توده بافت، استخوان و مایع میمیریم. در حالی که زندهایم، باید از خود بگذریم و دیگران را بپذیریم اگر میخواهیم مردم را افسون کنیم.
ایجاد ارائههای افسونکننده. عناصر کلیدی یک ارائه عالی:
- سفارشیسازی مقدمه برای مخاطبان خاص خود
- فروش رویای خود، نه فقط محصولات یا خدمات
- فکر کردن بهصورت یک نمایشنامه سهپردهای
- استفاده از تصاویر جذاب و متن کم
- کوتاه نگه داشتن (قانون 10-20-30: 10 اسلاید، 20 دقیقه، فونت 30 نقطه)
- تمرین گسترده
- گرم کردن مخاطب قبل از شروع
استفاده مؤثر از ایمیل. نکاتی برای ایمیلهای افسونکننده:
- استفاده از یک آدرس ایمیل حرفهای
- دریافت معرفی در صورت امکان
- شخصیسازی خط موضوع
- نگه داشتن پیام به شش جمله یا کمتر
- نشان دادن اینکه درباره گیرنده تحقیق کردهاید
- به حداقل رساندن پیوستها
- درخواست چیزی ملموس
تسلط بر توییتر. استراتژیهایی برای توییتهای افسونکننده:
- ارائه لینکهای اطلاعاتی
- تعامل دستی با دنبالکنندگان
- استفاده کم از محتوای تبلیغاتی (5% از توییتها)
- شخصیسازی پاسخها با بررسی پروفایلها
- تکرار توییتهای مهم برای مناطق زمانی مختلف
به یاد داشته باشید که سریع، زیاد، و اغلب درگیر شوید، از رسانههای متعدد استفاده کنید، ارزش ارائه دهید، اعتبار بدهید و تنوع را در همه فناوریهای فشار بپذیرید.
9. استفاده از فناوری کشش مانند وبسایتها و وبلاگها برای جذب و درگیر کردن
وبسایتها و وبلاگهای افسونکننده بروشورهایی نیستند که داستان بازاریابی را بگویند و به ندرت تغییر کنند.
ایجاد وبسایتها و وبلاگهای جذاب. عناصر کلیدی:
- ارائه محتوای ارزشمند و بهروز شده بهطور مکرر
- اجتناب از مقدمههای پر زرق و برق و اطمینان از زمان بارگذاری سریع
- استفاده از گرافیک و تصاویر برای افزایش درگیری
- شامل یک صفحه سوالات متداول (FAQ)
- ایجاد یک صفحه "درباره" اطلاعاتی
- کمک به بازدیدکنندگان برای ناوبری آسان
- معرفی تیم خود برای افزودن یک لمس شخصی
- بهینهسازی برای دستگاههای مختلف
- ارائه روشهای دسترسی متعدد (RSS، ایمیل، رسانههای اجتماعی)
استفاده از فیسبوک. استراتژیهایی برای حضور افسونکننده در فیسبوک:
- ایجاد یک تب خوشآمدگویی
- استفاده از لیست دوستان برای مدیریت ارتباطات
- استفاده استراتژیک از تگهای @
- ارائه یک منطقه برای طرفداران برای تبلیغ خود
- پاسخ سریع و شخصی به پستهای طرفداران
- شگفتزده کردن طرفداران با رویدادها یا محتوای ویژه
- ارائه هدایا یا دانلودهای انحصاری
- شرکت در چتهای زنده یا پخش ویدئو
- درگیر کردن طرفداران در ایجاد محصول یا محتوا
به حداکثر رساندن لینکدین. نکاتی برای افسون حرفهای:
- تکمیل پروفایل خود بهطور کامل
- شرکت در پاسخها و گروههای لینکدین
- استفاده از ویژگیهای جستجوی پیشرفته برای ایجاد ارتباطات
- بهرهبرداری از علایق و پیشینههای مشترک
- بررسی شهرتهای استخدامی یا کارفرمایان بالقوه
- بررسی شرکتها و روندها
بهینهسازی یوتیوب. استراتژیهایی برای ویدئوهای افسونکننده:
- ارائه ارزش درونی (الهام، سرگرمی، روشنگری، آموزش)
- نگه داشتن ویدئوها کوتاه و شروع با یک انفجار
- استفاده از کلمات کلیدی، عناوین، توضیحات و برچسبهای مرتبط
- تشویق به اشتراکگذاری و جاسازی
- ایجاد یک دنبالکننده شخصی از طریق نظرات و مشارکت در گروهها
10. افسون کارکنان با ارائه مهارت، استقلال و هدف (MAP)
باکاتاره. به معنای "احمق" یا "نادان" است و توصیف کامل افرادی است که فکر میکنند کارکنان بیافسون میتوانند مشتریان را افسون کنند.
چارچوب MAP. انگیزه دادن به کارکنان با ارائه:
- مهارت: فرصتهایی برای بهبود مهارتها و شایستگی
- استقلال: آزادی برای کار بهطور مستقل و تصمیمگیری
- هدف: یک دلیل معنادار برای وجود سازمان
توانمندسازی کارکنان. به تیم خود اعتماد کنید تا تصمیمات مسئولانه بگیرند و کار درست را برای مشتریان انجام دهند. این رضایت را ایجاد میکند و خدمات بهتری به مشتریان ارائه میدهد.
استراتژیهای دیگر برای افسون کارکنان:
- قضاوت نتایج خود و نیتهای دیگران
- ابتدا به کاستیهای خود در بررسی عملکرد بپردازید
- با مثال رهبری کنید و در مواجهه با چالشها "تحمل کنید"
- هرگز از کارکنان نخواهید کاری انجام دهند که خودتان انجام نمیدهید
- موفقیتهای تیم را جشن بگیرید
- یک وکیل شیطان منصوب کنید تا تفکر انتقادی را تشویق کند
- پیروی از "مانیفست رئیس خوب" باب ساتون
- بهطور منظم به کارکنان بگویید "ما شما را میخواهیم"
برای داوطلبان، اهداف بلندپروازانه تعیین کنید، آنها را بهخوبی مدیریت کنید، به آنها امکان برآورده کردن نیازهایشان را بدهید، اطمینان حاصل کنید که کارکنان حقوقبگیر آنها را قدردانی میکنند، بازخورد و شناخت ارائه دهید و امتیازاتی مانند غذای رایگان یا اقلام برند ارائه دهید.
11. افسون رئیس خود با خوب جلوه دادن او و ارائه نتایج
بهترین راه برای افسون رئیس خود این است که او را خوب جلوه دهید.
اولویت دادن به موفقیت رئیس خود. درک اینکه موفقیت شما به موفقیت رئیس شما وابسته است بسیار مهم است. رئیس خود را در
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب سحر با نظرات متنوعی مواجه شد و امتیازاتی بین ۱ تا ۵ ستاره دریافت کرد. برخی از خوانندگان آن را آموزنده و عملی دانستند و نکات آن در مورد محبوبیت و قابل اعتماد بودن در کسبوکار را ستودند. در مقابل، برخی دیگر آن را غیر اصیل خواندند و آن را با آثار دیل کارنگی مقایسه کردند. بسیاری احساس کردند که مشاورههای ارائه شده، عقل سلیم یا قدیمی هستند، بهویژه در مورد رسانههای اجتماعی. منتقدان به کمبود عمق و وابستگی به حکایتها اشاره کردند. برخی از سبک نوشتاری کاوازاکی قدردانی کردند، در حالی که دیگران او را خودشیفته توصیف کردند. بهطور کلی، نظرات در مورد ارزش و اصالت این کتاب به شدت متفاوت بود.