نکات کلیدی
1. مربیگری به رهبران قدرت میدهد تا پتانسیل خود را به حداکثر برسانند
مربیان، کارشناسان تغییر هستند که به رهبران کمک میکنند تا مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرند و اقدام کنند تا پتانسیل خود را به حداکثر برسانند.
کارشناسان تغییر. مربیگری به معنای توانمندسازی رهبران برای پذیرش مالکیت زندگی خود و رسیدن به پتانسیل کاملشان است. مربیان حمایت و مسئولیتپذیری لازم برای ایجاد تغییرات معنادار را فراهم میکنند و به افراد کمک میکنند تا اهداف خود را روشن کرده و استراتژیهایی برای دستیابی به آنها توسعه دهند. این رویکرد با روشهای سنتی مانند مشاوره یا راهنمایی که معمولاً بر انتقال دانش یا تشخیص مشکلات تمرکز دارند، تفاوت دارد.
آزادسازی پتانسیل. با تمرکز بر توانمندسازی، مربیگری به رهبران کمک میکند تا مهارتها و اعتماد به نفس لازم برای عبور از چالشها و دستیابی به اهداف خود را توسعه دهند. این رویکرد در دنیای امروز که به سرعت در حال تغییر است، به ویژه ارزشمند است، جایی که رهبران نیاز به انعطافپذیری، تابآوری و توانایی الهامبخشی به دیگران دارند. مربیگری یک روش سیستماتیک برای توسعه رهبران و پرورش فرهنگ رشد و توانمندسازی در سازمانها فراهم میکند.
فراتر از روشهای سنتی. مربیگری بر توانمندسازی تأکید دارد و رهبران را تشویق میکند تا مسئولیتپذیر باشند و با ایدههای خود رهبری کنند. این رویکرد در توسعه رهبران مؤثرتر از روشهای سنتی است که به انتقال دانش یا ارائه راهحلها متکی هستند. مربیگری ابزارها و حمایت لازم را به رهبران میدهد تا در محیط پیچیده و پویا امروز موفق شوند.
2. مربیگری یک فرآیند مبتنی بر رابطه، هدفمحور و متمرکز بر مشتری است
مربیگری یک رابطه است که بر کمک به افراد برای کشف و تحقق سرنوشتشان متمرکز است و از اهداف و مراحل عملی برای حرکت استراتژیک به سمت آن استفاده میکند.
سه رکن مربیگری. فرآیند مربیگری بر سه رکن اساسی بنا شده است: رابطه قوی بین مربی و مشتری، تمرکز واضح بر دستیابی به اهداف خاص و تعهد به متمرکز کردن فرآیند بر نیازها و آرزوهای مشتری. این ارکان محیطی حمایتی و توانمندساز برای رشد و تغییر ایجاد میکنند.
رابطه اول. رابطه مربیگری با اعتماد، شفافیت و احترام متقابل مشخص میشود. مربیان فضایی امن برای مشتریان ایجاد میکنند تا چالشهای خود را بررسی کنند، نقاط قوت خود را شناسایی کنند و استراتژیهایی برای موفقیت توسعه دهند. این رابطه درباره برنامههای مربی نیست، بلکه درباره حمایت از سفر مشتری به سوی خودشناسی و تحقق است.
رویکرد هدفمحور. مربیگری تنها درباره صحبت کردن نیست؛ بلکه درباره اقدام برای دستیابی به اهداف خاص و قابل اندازهگیری است. مربیان با مشتریان همکاری میکنند تا نتایج مورد نظر خود را تعریف کنند، آنها را به مراحل قابل مدیریت تقسیم کنند و پیشرفت را در طول مسیر پیگیری کنند. این رویکرد هدفمحور اطمینان میدهد که فرآیند مربیگری متمرکز و سازنده باقی بماند.
3. انگیزه بر اطلاعات در ایجاد تغییر برتری دارد
تغییر بیشتر تابع انگیزه است تا اطلاعات.
قدرت انگیزه. در حالی که دانش و اطلاعات مهم هستند، اما برای ایجاد تغییرات پایدار کافی نیستند. انگیزه، نیروی درونی برای اقدام و دستیابی به نتیجه مطلوب، عنصر کلیدی برای موفقیت است. مربیگری این اصل را شناسایی کرده و بر پرورش انگیزه تمرکز میکند و به مشتریان کمک میکند تا با ارزشهای خود ارتباط برقرار کنند، اهداف خود را روشن کنند و حس مالکیت بر فرآیند تغییر را توسعه دهند.
نیروی درونی. مربیگری اولویت را به پذیرش و انگیزه میدهد تا ارائه راهحلهای درست. این رویکرد شناسایی میکند که افراد بیشتر تمایل دارند بر روی راهحلهایی که خود توسعه دادهاند عمل کنند تا آنهایی که به آنها تحمیل شده است. با پرسیدن سوالات و تشویق مشتریان به ارائه راهحلهای خود، مربیان به انگیزه درونی آنها دست مییابند و احتمال تغییرات پایدار را افزایش میدهند.
برنامه تغییر شخصی. خدا تغییر را در زندگی ما آغاز میکند و روحالقدس در جلب توجه ما مهارت دارد. ما میدانیم که باید بر چه چیزی کار کنیم، اما آنچه که کم داریم، انرژی و انگیزه برای شروع و ادامه کار است. مربیگری اولویت را به پذیرش و انگیزه میدهد تا ارائه راهحلهای درست.
4. مربیگری از طریق تأثیر، نه اقتدار عمل میکند
مربیگری از طریق تأثیر، نه اقتدار عمل میکند.
تأثیر در مقابل اقتدار. در رهبری و روابط سالم، اقتدار و مسئولیت با هم میآیند. مشتری کسی است که عواقب انتخابهای خود را متحمل میشود (او مسئول است و مربی نیست)، بنابراین مشتری باید حق انتخاب را نیز داشته باشد (او اقتدار است و مربی نیست). از آنجا که اقتدار تصمیمگیری با مشتری است، مربی باید از طریق تأثیر عمل کند، نه با اعمال اقتدار.
راهحلهای مشتریمحور. مربیگری به مشتریان قدرت میدهد تا راهحلهای خود را توسعه دهند و حس مالکیت و مسئولیت را پرورش میدهد. این رویکرد با روشهای سنتی که به تخصص مربی برای ارائه پاسخها متکی هستند، تفاوت دارد. با عمل کردن تنها از طریق تأثیر، مربیان محیطی ایجاد میکنند که در آن مشتریان بیشتر تمایل دارند اقدام کنند و به نتایج پایدار دست یابند.
عدم انتقال مسئولیت. از آنجا که مشتری اهداف و مراحل را انتخاب میکند، اگر آنها کارساز نباشند، تقصیر شما نیست. در یک رابطه مربیگری جایی برای انتقال مسئولیت وجود ندارد. اگر آنچه مشتری تصمیم به انجام آن گرفته کار نمیکند، مشتری مسئولیت آن را بر عهده میگیرد و شما با هم آن را اصلاح میکنید.
5. تحول تجربی و رابطهای است
تحول تابع تجربه و رابطه (لحظات آموزشی) است، نه اطلاعات.
یادگیری تجربی. تحول عمدتاً از طریق کلاسها، سمینارها یا کتابها پیش نمیرود، بلکه از طریق روابط معنادار و تجربیات زندگی کلیدی شکل میگیرد. مربیگری از هر دو عنصر کلیدی تحول بهره میبرد و شرایط زندگی منحصر به فرد مشتری را در زمینه یک رابطه شفاف و متمرکز بر رشد درگیر میکند.
لحظات آموزشی. مربیگری بر جایی تمرکز میکند که خدا در زندگی فرد کار میکند: تجربه تحولآفرین. در این لحظات آموزشی، زمانی که شرایط ما را تحت فشار قرار میدهد، ما بیشتر پذیرای تغییرات رادیکال هستیم. و زمانی که یک لحظه آموزشی را با یک رابطه مربیگری شفاف و متمرکز بر رشد ترکیب میکنید، پتانسیل تحول بسیار زیاد است.
حمایت رابطهای. بزرگترین دلیلی که مسیحیان به طور کلی در زندگی خود تحول کمی را تجربه میکنند، این است که از دستورالعملهای رابطهای کتاب مقدس برای ایجاد تغییر غافل میشوند. ما هرگز قرار نبود که زندگی مسیحی را به تنهایی زندگی کنیم. مسیحیت یک ایمان وابسته و جامعهمحور است.
6. مربیگری رهبران را توسعه میدهد و تأثیر را چند برابر میکند
مربیگری مسئولیت را با مشتری حفظ میکند، زیرا پذیرش مسئولیت برای وضعیت خود یکی از مطمئنترین راهها برای پرورش تغییرات رفتاری پایدار و افزایش توانایی رهبری است.
ظرفیت رهبری. مربیگری تواناییهای افراد را در تعیین اهداف، اقدام، پذیرش مسئولیت، انتخاب و حل مسئله به کار میگیرد و به طور طبیعی توانایی و ظرفیت آنها را به عنوان رهبران افزایش میدهد. با توانمندسازی افراد برای پذیرش رشد خود، مربیگری تغییرات رفتاری پایدار و افزایش توانایی رهبری را پرورش میدهد.
مسئولیت و رشد. ظرفیت ما برای رهبری به طور مستقیم به ظرفیت ما برای مسئولیتپذیری مرتبط است. هرچه مسئولیت بیشتری را به طور مؤثر مدیریت کنیم، دایره تأثیر بیشتری برای آن آماده خواهیم بود. مربیگری مشتریان را مسئول نگه میدارد، زیرا پذیرش مسئولیت راهی است برای رشد در ظرفیت رهبری.
مدل عیسی. شما میتوانید رهبران را به همان روشی که عیسی انجام داد، توسعه دهید: به آنها مسئولیت بدهید و سپس در حین انجام آن با آنها همراهی کنید. مربیگری ابزارها و ساختاری را فراهم میکند که برای تربیت رهبران به خوبی عمل کنید.
7. قلب یک مربی در باور به مردم ریشه دارد
تکنیک بدون قلب، دستکاری است.
مهارتها شخصیت را هدایت میکنند. مربیگری عالی با قلب آغاز میشود. مهارتها شخصیت را هدایت میکنند. آنچه به دیگران میدهید از قلب شما ناشی میشود. مهارتها تنها یک کانال برای ارائه آنچه دارید به طور مؤثرتر هستند. پایه و اساس مربیگری عالی، آنچه در قلب شما برای فردی که مربیگری میکنید وجود دارد، است.
تقلید از عیسی. جایی که در تجربه خودمان بیشتر قلب یک مربی را نشان میدهد، رابطه ما با خداست. مربیگری قدرتمند از مطالعه، درونیسازی و تقلید از قلب پدر نسبت به ما ناشی میشود. به عنوان مربیان، ما به طور آگاهانه انتخاب میکنیم که با مشتریان خود در زمینه سرنوشت آنها تعامل کنیم، نه مشکلاتشان.
قدرت باور. باور به مردم در سطح سطحی کار نمیکند. شما نمیتوانید این کار را با گفتن یک کلمه تشویقکننده به یک آشنا در حین عبور از کنار هم انجام دهید. مردم واقعاً احساس نمیکنند که به آنها باور شده است تا زمانی که واقعاً شناخته شوند. قدرت باور تنها از طریق کانال روابط باز، اصیل و شخصی به طور کامل جریان مییابد.
8. مربیگری بر روی شدن، نه فقط انجام دادن تمرکز دارد
خدا بیشتر به اینکه شما چه کسی میشوید، علاقهمند است تا اینکه چه کاری انجام میدهید.
چشمانداز بلندمدت. مربیگری تحولآفرین، دیدگاه بلندمدتی در کار با افراد دارد. این رویکرد بر توسعه شخصیت و رشد بلندمدت به جای راهحلهای کوتاهمدت تأکید میکند. این رویکرد شناسایی میکند که اینکه شما چه کسی میشوید، مهمتر از اینکه چه کاری انجام میدهید، منجر به تغییرات عمیقتر و پایدارتر میشود.
ساختن افراد. به عنوان مربیان، ما میتوانیم انتخاب کنیم که بر روی شدن تمرکز کنیم یا بر روی انجام دادن: بر روی آمادهسازی شخصیت افراد برای ابدیت یا بر روی اطمینان از اینکه کارها امروز به درستی انجام میشود. به طور عملی، ما میتوانیم افراد را بسازیم یا مشکلات را حل کنیم. مربیگری تحولآفرین درباره ساختن افراد است.
ظرفیت رهبری. ظرفیت ما برای رهبری به طور مستقیم به ظرفیت ما برای مسئولیتپذیری مرتبط است. هرچه مسئولیت بیشتری را به طور مؤثر مدیریت کنیم، دایره تأثیر بیشتری برای آن آماده خواهیم بود. مربیگری مشتریان را مسئول نگه میدارد، زیرا پذیرش مسئولیت راهی است برای رشد در ظرفیت رهبری.
9. مربیگری نیاز به مجموعه ارزشهای منحصر به فرد دارد
مربیگری به من آموخته است که زندگی من درباره من نیست.
باورهای اصلی. ارزشها باورهای اصلی ما هستند. آنها دلیل تصمیمات ما، اشتیاقهایی که برای آنها زندگی میکنیم و توضیحی برای انتخابهایی که انجام میدهیم، هستند. در حالی که یک هدف چیزی است که شما برای دستیابی به آن تلاش میکنید، یک ارزش توصیف میکند که شما چه کسی هستید. ارزشها بخشی از وجود ما هستند.
ارزشهای مربیگری مبتنی بر کتاب مقدس. تبدیل شدن به یک مربی شامل تغییر قلب یا وجود است، تغییر ارزشها بخشی از معادله خواهد بود. و تغییر ارزشها قدرتمند است: زمانی که شما ارزشهای مربیگری را در آغوش میگیرید، نحوه کار شما با دیگران به طور خودکار تغییر میکند. ده ارزش بنیادی مربیگری مبتنی بر کتاب مقدس عبارتند از: باور به مردم، خدا تغییر را آغاز میکند، رهبران مسئولیت میپذیرند، تحول تجربی اتفاق میافتد، یادگیری از زندگی، وزارت از وجود ناشی میشود، یادگیری جامعه، روابط اصیل، مدیریت زندگی شخصی، و هر فرد منحصر به فرد است.
زیستن با ارزشها. زمانی که شما ارزشها را درک میکنید و واقعاً آنها را به عنوان ارزشهای خود میپذیرید، به طور خودکار شروع به عملکرد مانند یک مربی میکنید. این رویکرد یک روش بسیار قدرتمندتر برای تولید رهبران است و نتایج بلندمدتی را به ارمغان میآورد که به مراتب بیشتر از صرفاً حل مشکلات است.
10. گوش دادن دقیق کلید آزادسازی پتانسیل مشتری است
مردم میتوانند مشکلات خود را حل کنند.
گوش دادن شهودی. مربی بر روی جالبترین، غیرمعمولترین یا مهمترین چیزی که مشتری به اشتراک میگذارد تمرکز میکند (این به عنوان گوش دادن شهودی شناخته میشود) و از مشتری میخواهد که در آن نقطه عمیقتر برود. مربی از درک مشتری برای شناسایی و حل مشکل استفاده میکند، به جای اینکه خود سعی کند آن را حل کند.
هنر گوش دادن. گوش دادن واقعی از اهمیت دادن به آنچه شخص دیگری میگوید ناشی میشود. این به معنای خاموش کردن افکار خود است زیرا شما معتقدید که ضروری است به قلب شخص دیگری گوش دهید. تکنیک گوش دادن عالی میتواند به شما اجازه دهد که به نظر برسید که اهمیت میدهید در حالی که اینگونه نیست، یا میتواند پنجرهای باشد که اجازه میدهد قلب واقعی شما برای دیگران بدرخشد.
مردم میتوانند مشکلات خود را حل کنند. در این گفتگو، مربی باور دارد که داگ توانایی مدیریت زندگیای که خدا به او داده است را دارد. بنابراین، شناسایی و حل یک مشکل تنها به معنای کمک به داگ برای تفکر در مورد آن و همراهی با او در حین اجرای راهحلش است. داگ میتواند مشکلات خود را بدون اینکه مربی به او بگوید چه کاری انجام دهد، حل کند.
11. پرسیدن سوالات قدرتمند مشتریان را به راهحلها هدایت میکند
بینش خودتان بسیار قدرتمندتر از مشاوره من است.
پرسیدن، نه گفتن. رویکرد مربیگری به مشتری بستگی دارد تا اهداف، راهحلها و مراحل عملی را توسعه دهد: هر فرد منحصر به فرد است. ما هر یک دارای هدایا و نوع شخصیت متفاوتی هستیم؛ در مراحل مختلفی از توسعه شخصی و رهبری قرار داریم؛ و تاریخچه، فراخوانی و روابط منحصر به فردی داریم.
اولویت دادن به انگیزه. زمانی که ما باور داریم که برای تغییر، مردم به ما نیاز دارند تا به آنها بگوییم چه کاری باید انجام دهند، مشاوره میدهیم. اما زمانی که ما باور داریم که مهمترین عامل در تغییر، انگیزه است، سوال میپرسیم و افراد را تشویق میکنیم تا راهحلهای خود را پیدا کنند، زیرا میدانیم که پذیرش و انگیزه برای مراحل توسعه یافته و انتخاب شده توسط خودمان بالاترین است.
قدرت سوالات. طرح سوالات به جای ارائه پاسخها یک راه ملموس برای احترام به ظرفیت یک فرد برای اداره زندگی خود است. این به معنای گفتن این است که "خدا به شما هدیه زندگیتان را داده و من باور دارم که میتوانید به خوبی آن را مدیریت کنید." مربیان سوال میپرسند زیرا انتظار دارند شما بتوانید به یک پاسخ عالی برسید - احتمالاً پاسخی بهتر از آنچه مربی میتواند ارائه دهد.
12. ساختارهای حمایتی تغییر و رشد را تقویت میکنند
مربیگری یک ساختار حمایتی برای تغییر است.
حمایت، تشویق و مسئولیتپذیری. ما برای عملکرد در ظرفیت کامل خود به حمایت، تشویق و مسئولیتپذیری (S.E.A.) نیاز داریم. به همین دلیل است که رهبرانی که مربی دارند، کارهای بیشتری انجام میدهند. این سیستم حمایتی است که مربیگری فراهم میکند که تفاوت را ایجاد میکند.
مسئولیتپذیری. شگفتانگیز است که مسئولیتپذیری چه تفاوتی ایجاد میکند. آسان است که کارها را به تعویق بیندازیم یا بگذاریم شرایط مانع رسیدن به اهداف ما شود - تا
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب رهبری و مربیگری عمدتاً نظرات مثبتی دریافت کرده و میانگین امتیاز آن ۴.۲۵ از ۵ است. خوانندگان این کتاب را آموزنده، عملی و تحولآفرین برای روابط شخصی و حرفهای میدانند. بسیاری از آنها بر تمرکز کتاب بر پرسشهای خوب، گوش دادن فعال و استراتژیهای تعیین هدف تأکید میکنند. برخی از منتقدان به کارایی آن به عنوان یک کتاب درسی برای آموزش مربیگری اشاره کردهاند، در حالی که دیگران اصول آن را برای مکالمات روزمره ارزشمند میدانند. چند انتقاد به نوشتار تکراری و تعامل محدود اشاره دارد. بهطور کلی، این کتاب به شدت برای افرادی که به مربیگری، رهبری و بهبود مهارتهای بینفردی علاقهمند هستند، توصیه میشود.